مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
دجال
حوزه های تخصصی:
آخرالزمان عصری است که جولان جریانات شیطانی به اوج خود می رسد. برحسب منابع روایی، موضوع دجال یکی از آن تحرکات شیطانی مرموز و مزور است. نوع رسالت رسانه زمینه ساز در رویارویی با آن منوط به تصویری است که از آن ترسیم می شود. در صورت رویکرد فردشناسانه به دجال، رسالت رسانه زمینه ساز، تنها رسالتی تنذیری و هشداری خواهد بود که جامعه را نسبت به فردی خطرناک به نام دجال هشدار می دهد. چنین رسانه ای، «امروز» دیگر خود را درگیر با دجال نمی بیند، بلکه در انتظار حوادث «فردا» است. اما در صورت رویکرد جریان شناسانه به دجال، دیگر رسالت رسانه زمینه ساز در برابر شخص دجال نیست، بلکه در برابر پدیده ای به نام دجالیسم است که سازمان یافته و سیستماتیک اهداف و نقشه های شوم خود را برنامه ریزی می کند. در این صورت، رسالت رسانه زمینه ساز، رسالتی منفعلانه و تنذیری نسبت به «فردا» نیست، بلکه فعالانه و درگیرانه نسبت به «امروز» ارزیابی می شود. البته رویکرد جعلی نگریستن به روایات دجال نیز هست که رسالت رسانه زمینه ساز را به سوی رسالتی خاموش و مسکوت سوق خواهد داد. به نظر می رسد رویکرد جریان شناسانه به دجال، رسالت سنگین تری را بر دوش رسانه زمینه ساز می نهد که تبیین بیش تری را می طلبد. در هژمونی و جریان دجالیسم، دست کم دو گروه وجود دارد که رسالت رسانه زمینه ساز در رویارویی با آن ها یکسان نیست:
1. گروه رهبران و سران جریان دجالیسم؛
2. گروه پیروان و فریب خوردگان جریان دجالیسم.
در یک تقسیم بندی می توان این رسالت را در مقابل سران دجالیسم، سیاستی جهادی و سلبی (با دو راهکار «نقد و به چالش کشاندن تفکرات» و «افشای نقش ها و نقشه ها») و در مقابل پیروان فریب خورده پدیده دجالیسم، سیاستی ارشادی و ایجابی (با دو راهکار «تبیین مبانی و مواد معرفتی» و «نمایاندن کارکردهای دکترین مهدویت») ارزیابی نمود تا در نهایت، رسانه ای کارآمد و قویم بتواند با معرفت بخشی و بیداری عمومی در جهان، زمینه ها را برای اقامه حکومت ولایی به رهبری امام عصر فراهم نماید.
آخرالزمان و حیات اخروی در یهودیت و مسیحیت
حوزه های تخصصی:
شوق آگاهی از سرنوشت، در سرشت آدمی نهاده شده است. با نگرشی کوتاه به تاریخ زندگی بشر درمییابیم یکی از دغدغه های همیشگی انسان، چگونگی فرارسیدن پایان این جهان و حیات پس از مرگ بوده است. برای مباحثی پیرامون آمدن موعود، جاودانگی روح، پایان این جهان و فرارسیدن جهان دیگر، واژة «اسکاتولوژی»1 به کار میرود. این واژه به معنای شناخت آخرالزمان و آخرت، از کلمة «اسکاتوس» یونانی به معنای «آخر» یا «بعد» گرفته شده است. سه دین ابراهیمی یهودیت، مسیحیت و اسلام، از نزدیک بودن آخرالزمان و آخرت سخن گفته اند. جمعی از یهودیان و همه مسیحیان، این دو دوره را به گونه ای بر هم منطبق میدانند؛ اما جمعی دیگر از یهودیان و همة مسلمانان، آخرالزمان و آخرت و یا به عبارتی، عصر ظهور و روز قیامت را دو دورة جدا از هم میدانند.
دجال شناسی تطبیقی در الهیات اسلامی و مسیحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از نقاط مشترک در ادیان ابراهیمی وجود یک نجات دهنده در آخر الزمان است که بر اساس آن شاهد بر چیده شدن بساط ظلم در جهان هستیم. با بررسی در منابع دینی ادیان مسیحیت و اسلام به علایم مشترکی برای واقعه عظیم ظهور می رسیم که یکی از آنها ظهور د جال در اسلام و آنتی کریست (ضد مسیح) در مسیحیت است . هرچند که پیشینه و پسینه هر دو دین درباره این مفهوم باهم متفاوت است، اما نقاط مشترک هم در این زمینه یافت می گردد که از مهمترین نقاط مشترک رویارویی با مصلح در برپایی حکومت عدالت محور است. در این مقاله، ضمن بررسی این مفهوم مشترک در این دو دین، به بررسی عملکرد وی در منابع اسلامی اشاره کرده ایم و بر اساس کد رمزهای مطرح شده در منابع مسیحی و اسلامی، به بررسی مصادیق این مفهوم مشترک در الهیات مسیحی و اسلامی پرداخته ایم.
دجّال در نگاه احادیث فریقین؛ نماد و سمبل یا شخص معین؟(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از میان نشانه های آخر الزمان و علائم ظهور، موضوع دجّال از پردامنه ترین موضوعات در روایات فریقین است. در بین ویژگی های شخصی و پیرامونی دجّال، موضوع نماد یا شخص بودن دجّال از چالش برانگیزترین مباحث به شمار می رود. این نوشتار با روش کتابخانه ای در گردآوری اطلاعات و شیوه اسنادی در استناد به منابع و روش توصیفی تحلیلی در تجزیه و تحلیل داده ها، این مسئله را که دجّال شخص انسانی است یا نماد و سمبل برای یک جریان، بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است که از سویی هیچ یک از ادلّه طرف داران نماد بودن دجّال قابل دفاع نیست و از سوی دیگر، برخی از دلایل طرف داران شخص بودن دجّال نیز غیرموجه است. با این حال، بسیاری از ویژگی هایی که طرف داران نماد بودن دجّال برای اثبات دیدگاه خود ارائه کرده اند، از باب مجاز، از ویژگی های شخص دجّال به شمار می آید.
بازشناسی احادیث مختص شیعه از میان احادیث مشترک فریقین درباره دجّال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
151-172
حوزه های تخصصی:
در جوامع روایی اهل تسنن و شیعه، روایات فراوانی درباره دجّال وجود دارد. با این حال پاره ای از روایات به ویژه روایات سنی، به جوامع روایی شیعه راه یافته است. این مقاله با روش گردآوری کتابخانه ای و با مراجعه به منابع شیعه و اهل تسنن و با شیوه توصیفی تحلیلی(تحلیل محتوایی) برای اولین گام در تبارشناسی روایات مربوط به دجّال، به بازشناسی روایات شیعی و سنی در جوامع روایی فریقین در موضوعات وقایع زمان خروج دجّال، مکان خروج دجّال، زمان خروج دجّال، مکان های ایمن از فتنه دجّال و محل کشته شدن پرداخته و به این نتیجه دست یافته است که درخصوص موضوع فتنه دجّال و ریزعنوان های آن، از میان روایات فراوان موجود در جوامع روایی شیعه، فقط تعداد چهارده روایت، روایت شیعی به شمار می آید و بقیه روایات عامی هستند . نیز تعداد روایات جوامع روایی اهل سنّت بیشتر از روایات جوامع روایی شیعه است.
رویارویی حضرت مهدی(عج) و حضرت مسیح(ع) با دجال در شعر فارسی با تکیه بر آیات و روایات اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال هشتم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۷
91 - 115
حوزه های تخصصی:
در بررسی بازتاب مضامین مربوط به «دجال» در شعر فارسی، تقابل دجال با حضرت مهدی(عج) و حضرت عیسی(ع)، نکته ای شایسته توجه است. گروهی از شاعران، مهدی(عج)، برخی، عیسی(ع) و برخی نیز هر دوی آن ها را در تقابل با دجال می نشانند. زمانی که این تقابل مطرح می شود، در واقع، تنها بیان یک واقعه نیست، بلکه زمینه ای است تا شاعر رویارویی چیزهایی دیگر، مانند رویارویی جان و تن، زمستان و بهار، عقل و عشق، جسم و روح، پادشاه و مخالفان، اهل حق و اهل باطل، خوبان و بدان و... را به تصویر بکشد. این مقاله، ابتدا تقابل دجال با حضرت مهدی و حضرت مسیح در روایات اسلامی را بررسی می کند و آنگاه به بیان این تقابل در شعر فارسی، همراه با شواهد شعری می پردازد. سرانجام، به تحلیل این نکته می پردازد که به چه دلیل، یک شاعر عیسی و شاعری دیگر، مهدی و شاعری نیز هر دوی آن ها را کشنده دجال می داند.
نقش حضرت مسیح علیه السلام در دولت مهدوی علیه السلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله نقش تاریخی حضرت مسیح عیسی بن مریم علیه السلام را در عصر ظهور حضرت مهدی موعود علیه السلام و در دولت او بررسی می کند. روش گردآوری اطلاعات و داده ها استنادی، و روش تحقیق توصیفی تحلیلی است. در احادیث مهدویت، از حضرت عیسی علیه السلام به عنوان یکی از یاران حضرت مهدی یاد شده است. او در عصر ظهور، از آسمان می آید و با آن حضرت نماز می گزارد. این نماز ثابت می کند که حتی پیامبر خدا، خادم و وزیر دولت مهدوی است و ماهیت قیام او، ماهیت دینی و به منظور اقامة دین خداست. در روایات اسلامی، حضرت مهدی علیه السلام، رهبرِ دادگستر انقلاب دینی و جهانی است. عیسی بن مریم علیه السلام نیز در کنار ایشان در راه جهانی سازی فرهنگ دادگریِ اسلام خواهد کوشید و موانع را از میان خواهد بُرد. براین اساس، یکی از عوامل تأثیرگذار در پیشرفت این انقلاب جهانی، ظهور حضور مسیح در کنار حضرت مهدی علیه السلام است. او با اینکه سردار دغل ستیز دولت مهدوی است و نماد صلیب و دجال و یأجوج و مأجوج را برخواهد انداخت، قاضی القضاة و وزیر خزانه داری او نیز خواهد بود. این همه نشان می دهد که جنگ سخت مهدی موعود با امثال یأجوج و مأجوج و ستیز نرم او با دغل کارها و فریب های دجال، چقدر سخت و پرماجراست.
بررسی رویکرد اندیشمندان فریقین پیرامون دجال (بررسی موردی تحلیل دیدگاه رشید رضا)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
147 - 168
حوزه های تخصصی:
دجّال به عنوان یکی از شخصیتهای آخرالزمانیِ نمایانگر شر در مقابل منجی عدالتگستر، از مفاهیم مشترک و پرچالش در الهیات اسلامی و مسیحی محسوب میشود. با این تفاوت که در اناجیل از آن با صراحت سخن به میان آمده در حالیکه در قرآن، اشارهای به آن نشده است؛ شاید همین نخستین دلیل بروز اختلافنظرها و چالشها پیرامون دجال و مسائل مرتبط با آن باشد. در این میان، در منابع روایی بهویژه جوامع حدیثی اهلسنت، جزئیات فراوانی درباره دجال نقل شده است. اندیشمندان مسلمان با توجه مبانی فقه الحدیثی، پیرامون شخصیت و ویژگیهای ظاهری دجال، زمان و مکان خروج او و وقایع مرتبط با آن دیدگاههای یکسانی ندارند. در این میان، رشید رضا با وجود دلبستگی به مبانی فکری سلفیه، رویکردی انتقادی به حدیث داشته و عقلگرایی را به عنوان مهمترین مؤلفه سنجهی روایات مطرح میکند. او احادیث دجال را به دلیل تعارض با سایر روایات، مخالفت با قرآن و ادله عقلی، دارای اشکال و در نهایت جعلی میداند. پژوهش پیشرو به شیوه تحلیل محتوا سعی دارد ابتدا یک تصویر کلی از موضوع دجال در میان اندیشمندان امامیه و اهلسنت به تصویر کشیده و سپس ضمن انتقال دقیق دیدگاه رشید رضا به نقد آن بپردازد.
بررسی و تحلیل تطبیقی دجال در شعر فارسی و روایات اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۷
27-45
حوزه های تخصصی:
مسئله دجال در بیشتر ادیان بیان شده و فتنه او به پیامبران یادآوری شده است. نخستین بار در رساله یوحنا به او اشاره شده است. مقصود یوحنا از دجال، کسانی هستند که درباره تجسم مسیح، آراء گوناگون دارند، و نیز هر روحی که تجسم عیسی را انکار کند، دجال است. اما پیش زمینه های شکل گیری مفهوم دجال را می توان در مباحث مکاشفاتی و فرجام شناسانه دوره های اولیه تاریخ یهود، به ویژه در کتاب دانیال یافت. این موضوع در متون اسلامی نیز به صورت-های گوناگون آمده و در مورد اصل آن احتمالاتی داده شده است. برخی معتقدند که شخص است، برخی معتقدند، نوع و وصف است. با ورود مضامین قرآنی و اسلامی به ادب فارسی، مضامین مربوط به دجال نیز مورد استفاده شاعران قرار گرفته و در شعرشان انعکاس یافته است. قصد شاعران از بیان این مضامین صرفاً تلمیح نبوده، بلکه از آنها برای بیان دیدگاه های خود در قالب تشبیه و استعاره ، نماد استفاده کرده اند. هر چند دجال شخصیتی منفور است و در شعر فارسی بازتاب گسترده ای نداشته است؛ با وجود این، همین بازتاب کم، ویژه و قابل توجه است.در شعر فارسی «شخص بودن دجال» غالب است و شاعران به احتمالات دیگری که در متون اسلامی درباره او داده شده است توجهی ندارند.این مقاله، چگونگی بازتاب دجال در دوحیطه متون اسلامی و شعر فارسی را دربخش های جداگانه بررسی کرده و درضمن نتیجه گیری، مقایسه ای میان این دو حیطه در این موضوع به عمل آورده است.
نقد دعوت و قیام احمدالحسن
حوزه های تخصصی:
احمدالحسن، اهل بصره و دانش آموخته ی حوزه ی علمیّه ی نجف اشرف در سال 1423 ق/2002 م مدعی نیابت و فرزندی امام زمان عج شد و خود را یمانی موعود دانست که وظیفه دارد حوزه های علمیه را از بی توجهی به قرآن کریم برحذر دارد و حکومت اسلامی بر پا کند. یاران احمدالحسن با استناد نادرست به احادیث مهدویت و با تحریف و فریب کاری، توانسته اند پیروانی برای او جذب کنند. اساس دعوت آن ها روایتی از پیامبر است که اشاره به وجود دوازده مهدی بعد از دوازده امام دارد و احمدالحسن ادعا می کند: اولین مهدی از آن دوازده نفر است در حالی که در روایات شیعه دوازده مهدی، همان دوازده امام هستند.در این مقاله به بررسی این روایت و بعضی از قراین آن پرداخته ایم و بر استناد احمدالحسن به این روایت خط بطلان کشید شده است.
بررسى تطبیقى در ادیان ایران باستان « دجال » و ادیان ابراهیمى(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات قرآنی (فدک سبزواران) سال دوم پاییز ۱۳۹۰ شماره ۷
83 - 104
حوزه های تخصصی:
عقیده به ظهور « موعود » مخصوص به دین یا ملّت خاص نیست. هر یک از ملل منتشر در عالم به نوعى بدان اقرار آورد هاند؛ و براى رهایى جهان از چنگال ظلم و تباهى، ظهور نجى آخرالزمان را انتظار مى کشند؛ و بالطبع هر ملّتى بنا بر آموز ههاى دینى خود از آخرالزمان و جزئیات آن به نوعى سخن به میان آورد هاند امّا چیزى که غیرقابل انکار است وجود نقاط مشترک بسیارى است که نه تنها در ادیان ابراهیمى بلکه در غالب ادیان شاهد آن هستیم؛ یکى از این موارد مشترک، ظهور دجال با عنوان اسلامى و آنتى کرایست یا ضد مسیح با عنوان مسیحى آن است که در سایر ادیان نیز با عناوین خاص و اغلب با عنوان شخصیتى نهای ىامم یا مقارن با ظهور او به شرّ انگیزى و خیر ستیزى « موعود » منفى که پیش از ظهور می ىپردازد یاد م ىشود. در این مقاله نویسنده کوشیده است به اختصار تصویرى از این موجود در ادیان مختلف و سپس در فرهنگ اسلامى عرضه کند و در نهایت شواهدى از برخى شعراى ادب فارسى راجع به این موضوع چاشنى کلام خود سازد.
تحلیلی بر روایات خروج دجّال در آخر الزمان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۴
27 - 52
حوزه های تخصصی:
دجال از مفاهیم مشهور آخرالزمانی در روایات اسلامی است. مضامین این روایات گاه تنها به اصل خروج موجودی به نام دجال در آستانه رستاخیز تأکید دارند، اما در بخشی از آنها ماجراهای تفصیلی و ویژگی های شگفت انگیزی وجود دارد که موجب طرح دیدگاه های مختلف در این باره و توجیه روایات با هدف پذیرش آنها شده است. از یک سو روایات تفصیلی غالباً در منابع سنی ذکر شده و منابع شیعی تنها حاوی روایات اصل خروج دجال است و از سوی دیگر موضوع دجال به منابع دینی اهل کتاب و راویان اسرائیلیات پیوند می یابد. این امر بررسی دیدگاه ها و تحلیل اجمالی وضعیت دلالی و سندی روایات خروج دجال را ضروری می نماید. طبق این تحقیق اصل خروج دجال از مفاهیم اصیل اسلامی است و حتی فراوانی روایاتی که از جزئیات و تفصیل ماجراهای آن سخن گفته اند، علیرغم لزوم توقف بر آنها، شهرت و استفاضه این موضوع را نشان می دهد.