واکاوی مؤلفه ها و مضامین کارناوال باختین در نگارۀ دجال در فالنامۀ طهماسبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۴۰۴ شماره ۷۴
137 - 149
حوزههای تخصصی:
باختین بر این باور است که زندگی انسان های قرون وسطی به دو صورت جریان داشته است: یکی زندگی رسمی با حفظ نظام سلسله مراتبی و توأم با ترس، جزم اندیشی و سرسپردگی در قالب تقوا و دیگری زندگی کارناوالی در میان توده های مردم و فضای جمعی به دوراز نظام سلسله مراتبی. او به کارناوال به عنوان رویدادی مستقل می نگرد و مفهوم امر کارناوالی را در حوزه هنر و ادبیات بسط می دهد. نظریه کارناوال باختین افق تازه ای در مطالعه و تحلیل ابعاد جشن های مردمی می گشاید. نگاره دجال در فالنامه پراکنده طهماسبی، متعلق به دوره صفوی، جشنی را به تصویر می کشد که در آن، مردمانی فریب خورده برای استقبال از دجال در کوچه و بازار گردآمده اند. این نگاره واجد ویژگی های بصری همچون خنده، بازی، نقاب، دلقک، وارونگی، گروتسک و نیز مضامینی مانند مضامین ضدمذهبی، دیوانگی، مرگ، ابله، نافرمانی و سرکشی و واژگونی نظام سلسله مراتبی است که آن را با نظریه کارناوال باختین قابل تطبیق و تحلیل می سازد. این پژوهش با هدف «واکاوی مؤلفه ها و مضامین کارناوال باختین در نگاره دجال در فالنامه پراکنده طهماسبی» و با شیوه توصیفی- تحلیلی و رویکرد کیفی، بر اساس مطالعات کتابخانه ای و اسنادی انجام شده است. سؤالات اصلی پژوهش عبارت اند از: 1. وجوه کارناوال گرایی در نگاره دجال کدام اند؟ 2. چگونه می توان نگاره ورود دجال را بر اساس مؤلفه ها و مضامین نظریه کارناوال باختین تحلیل کرد؟ یافته ها نشان می دهد در نگاره دجال می توان کارناوال گرایی را به دلیل برگزاری آن در فضای باز، مردمی بودن و نمایش گونگی آن مشاهده کرد. همچنین، مؤلفه های کارناوال باختین همچون خنده، بازی، نقاب، دلقک، وارونگی و گروتسک در تصویر حضور دارند. مضامین مطرح شده در نظریه باختین، مانند ضدمذهبی، واژگونی نظام سلسله مراتبی، نافرمانی و سرکشی، دیوانگی، ابله و مرگ نیز در این نگاره بازتاب یافته اند. بنابراین، نگاره ورود دجال را می توان هم ازنظر صوری و هم ازنظر محتوایی، بر اساس مؤلفه ها و مضامین نظریه کارناوال باختین تحلیل کرد.