فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۰۱ تا ۲٬۷۲۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
تئاتر دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۹۵)
17 - 25
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تأثیر تئاتر پداگوژی بر رشد خلاقیت دانش آموزان در مقطع دبستان و متوسطه اول انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل: دانش آموزان دبستان و متوسطه اول (7- 14 ساله) منطقه 6 تهران بوده است که از بین آن ها 20 نفر گزینش و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (10 نفر) و گروه کنترل (10 نفر) جایگزین شده اند. در هر دو گروه، پیش آزمون انجام شده و سپس گروه آزمایش، عمل آزمایشی (تئاتر پداگوژی با تکیه بر تربیت زیبایی شناسی)، را به مدت 10 جلسه ی90 دقیقه ای دریافت کرده است. پس ازآن مکرراً آزمون برای هر دو گروه اجرا شده است. گردآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه خلاقیت عابدی بر اساس پرسشنامه خلاقیت تورنس صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان داد که تئاتر پداگوژی به طور معناداری به بهبود توانایی حل مسئله و خلاقیت دانش آموزان دبستان و متوسطه اول در گروه آزمایش منجر شده است. روش های آماری مورد استفاده در این پژوهش شامل آزمون تحلیل کواریانس، آزمون T و استفاده از نرم افزار SPSS است. نتایج تحلیل آماری حاکی از تأثیر مثبت و معنادار تئاتر پداگوژی بر رشد خلاقیت گروه آزمایش است (05.0> P)
نقاشی در اندیشه مانی
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷
7 - 16
حوزههای تخصصی:
مانی نقاش، خطاط و پیام آور ایرانی در سومین سده میلادی، مسیحیت ثنویت گرای ملهم از آرای ایران باستان را گسترش داد. بر این مبنا، دو نیروی خیر و شر، به گونه ای مجزا و مستقل مدّ نظر قرار می گیرند که در این باور، نور و روشنی، «خیر»، و ظلمت و جهل، «شر» محسوب می شوند. ازآنجاکه در آئین وی نور مقدس است، حس بینایی جایگاهی ویژه دارد. زیرا در فقدان نور، بینایی مؤثر نیست. به عبارتی نور آشکار کننده حقیقت است و چشم دریافت کننده آن. مانی نخستین پیام آوری است که خود اقدام به مکتوب نمودن آراء آیین نموده و به نقاشی مزین ساخته است. بنابراین نقاشی و کتابت در میان مانویان واجد پایگاهی اساسی بوده است. کتب مصور میراث مانی پیام آور آن آیین بود که میان آنان فرهنگ هنری را رواج داد. این مقاله با رویکردی فلسفی بر اساس آرای مانی مدلل می دارد که بهره گیری از نقاشی در آئین وی، تنها، وسیله انتقال اندیشه اش به افرادی فاقد آشنایی به نوشتار و خواندن و ابزاری جهت تبلیغ دین نبوده، بلکه دلایلی غامض و پیچیده در ورای آن را شامل می شده است که برخاسته از تفکر ثنویت گرا است. در این پژوهش از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است و نتیجه پژوهش حاکی از آن است که در اندیشه ثنویت گرای مانوی-گنوسی نور از جایگاه ویژه ای برخوردار است؛ لذا در این تفکر حس دیداری بر حس شنیداری ارجح است. بر این اساس مانی برای تبلیغ آیین خود از نقاشی سود جسته است.
مطالعه فرم و تزیینات جام های شیشه ای ایران در قرون سوم و چهارم هجری از منظر ریخت شناسی
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰
31 - 38
حوزههای تخصصی:
شیشه گری یکی از مهم ترین هنرهای ارزنده ایران در طول تاریخ است. پس از استقرار اسلام در ایران، در قرون سوم و چهارم ه . ق.، شیشه گری دوره ای از تحول و شکوفایی را سپری کرده و آثار شیشه ای بسیاری طی قرن های مذکور توسط شیشه گران ساخته شده و بر جای مانده است. با توجه به این که تحقیق در این حوزه هنری کمتر مورد توجه واقع شده، در این پژوهش به مطالعه فرم و نقش جام های شیشه ای ایران از طریق بررسی اجزای تشکیل دهنده هر اثر شامل عناصر ثابت و متغیر تحت عنوان ریخت شناسی پرداخته شده است. ریخت شناسی یکی از رویکردها و شیوه های تبیین هنری است که عناصر تشکیل دهنده اثر اعم از فرم، ساختار کلی اجزا، نقوش و تزیینات را مورد مطالعه و بررسی قرار می دهد. بدین منظور در راستای پاسخ به این پرسش اساسی که جام های شیشه ای قرون سوم و چهارم ه . ق. ایران به لحاظ عناصر فرمی ثابت و متغیر دارای چه ویژگی های بصری هستند؟ 30 نمونه از جام های شیشه ای ایران مورد مطالعه قرار گرفته است. این پژوهش بر اساس مطالعات کتابخانه ای و با روش توصیفی-تحلیلی انجام یافته است. نتایج پژوهش نشان می دهد جام های شیشه ای از بخش ثابت بدنه ساخته شده اند و فرم بدنه در سه دسته کلی استوانه ای ساده، شیپوری و کمر باریک قابل تقسیم بندی است. پایه، تزیینات و نقوش ازجمله عناصر متغیر این آثار است. پایه نیز در سه حالت پهن، کم عرض و بلند توسط هنرمند شیشه گر در کف جام اعمال شده است. تزیینات جام های شیشه ای در چند دسته هندسی، غیر هندسی، نوشتاری، گیاهی، جانوری و ترکیبی از نقوش مذکور قابل پیگیری است.
احیاء حیاط در خانه های معاصر: استفاده از راهکارهای خانه های سنتی در خانه های جدید (نمونه موردی: شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مکتب احیاء سال اول زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱
12 - 23
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو به قیاس تطبیقی پیکره بندی فضایی و ایزوویست در ارتباط با رابطه حیاط با فضاهای زندگی در خانه های سنتی و معاصرهمدان پرداخته است. در این پژوهش فرض بر این است که فضاهای اصلی زندگی در خانه های سنتی نسبت به خانه های معاصر رابطه عمیق تری با حیاط داشته اند. در این نوشتار پس از انتخاب خانه های سنتی و معاصربه تحلیل آنها در نرم افزار تخصصی نحو فضا UCL Depth map پرداخته و برای دستیابی به انواع فعالیت ها و رابطه آنها با فضاهای خانه های سنتی تکنیک مصاحبه مورد استفاده گرفت و در نهایت شاخص های نرم افزار نحو فضا مورد ارزیابی واقع و نتایج بیان شد. مقایسه خانه ها نشان می دهد حیاط در خانه های امروزی نسبت به گذشته نقش انفعالی تری به خود گرفته اند و ارتباط آنها با فضاهای اصلی زندگی کمرنگ تر شده است. همچنین اتاق تنبی که افراد بیشتر اوقات خود را درخانه های سنتی در آن می گذراندند برای مصون ماندن از سرمای زمستان در بیشتر مواقع دارای ارتباط فیزیکی و بصری کمتری نسبت به بقیه فضاها با حیاط بوده است و در خانه های معاصر نشیمن بیشترین ارتباط را از نظر فیزیکی و بصری نسبت به بقیه فضاها با حیاط دارد که نشان دهنده توجه معماران معاصر به رابطه اصلی ترین فضای زندگی (نشیمن) با حیاط است.
بازخوانی و تحلیل مداخلات انجام شده در محوطه تاریخی تاق بستاناز دوره قاجار تا 1396 ش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۳)
508 - 532
حوزههای تخصصی:
تحلیل نوع مداخلات و ویژگی های آن، به عنوان راهی برای درک بهتر آثار و ارزش های تاریخی فرهنگی، در جهت تصمیم گیری متناسب حفاظتی و مرمتی است. تاق بستان به عنوان یکی از نمونه های موردی در مطالعه مداخلات صورت گرفته در آثار تاریخی ایران، نمونه ای از دخالت های انسانی در محوطه های تاریخی ایران است. در این پژوهش توصیفی- تحلیلی، سیر مداخلات تاق بستان براساس شواهد و مدارک کتابخانه ای و میدانی موجود، بررسی و با نظریات و مفاهیم بین المللی حفاظت و مرمت تطبیق و تحلیل شده اند. هدف از این پژوهش درک و نقد مداخله های صورت گرفته در آثار صخره ای تاق بستان و محوطه بلافصل آن ها، برای روشن تر شدن اقدامات انجام شده و پیشگیری از خطاهای احتمالی حفاظت و مرمت های آینده است. در تحلیل یافته ها مشخص شد که در مداخلات تاق بستان، برخی از آن ها مانند مداخلات دوره قاجار، منجر به خلق یک منظر فرهنگی شده و برخی تخریبی و برخی با رویکرد اقدامات حفاظتی، سبب آشکار شدن ارزش های اثر، طی زمان شده اند. مداخله با رویکرد حفاظتی از دوره پهلوی اول آغاز و هنوز ادامه دارد؛ مداخلات سال های 1390 تا 1396 گرچه رویکرد حفاظتی داشته اند اما با نادیده گرفتن اصول حفاظت و مرمت سبب از بین رفتن شواهد و مدارک تاریخی، منظر فرهنگی، اصالت و یکپارچگی اثر و رویکردی غلط نسبت مفهوم «حداقل مداخله» و اجرای روش های مرمت با رویکرد پاکسازی تاریخی شده اند. از نتایج به دست آمده در این پژوهش، درک ضرورت برخورداری از مبانی نظری شفاف در مداخلات، مبتنی بر نظریه ها، اسناد ملی و بین المللی حفاظت و مرمت، و اهمیت تصویب آن پیش از انجام اقدامات اجرایی است.
ویژگی های سبکی و فضایل اخلاقی در غزلیات صابر همدانی در مقایسه با نقاشی های کمال الملک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
188 - 212
حوزههای تخصصی:
سبک شناسی به معنای حقیقی خود در ایران سابقه ای نداشته است و نخستین آثار در تذکره ها دیده می شود. تذکره نویسان، ضمن به کار بردن عبارات مشحون از صنایع لفظی و معنوی درباره وجهه امتیاز سبک وی به تسامح گذرانده، گفتار را به تمجید اغراق آمیز خداوند ترجمه به پایان می رسانند. ضرورت انجام پژوهش حاضر در فقدان مطالعات جامع در باب سبک و ساختار شعر شعرای معاصر همدان به خصوص دو شاعر معروف (صفاءالحق، صابر) می باشد. این ضرورت وقتی مضاعف می گردد که بدانیم شاعران مذکور بعضاً در حوزه غزل به نوعی تشخص سبکی داشته اند. همچنین یادآوری این نکته ضرورت دارد که تاکنون پژوهش های منسجم علمی در مورد صابر، انجام نشده است. باتوجه به سبک شناسی شعر و ادوار شعر فارسی، ویژگی های هرکدام از سبک های رایج در ایران (خراسانی، عراقی، هندی و بازگشت)، عمده مسئله ما در این پژوهش، بررسی و تحلیل سبک غزلیات شاعران همدانی از منظر زبانی و فکری مطابق با مؤلفه های موجود و تطبیق غزلیات آن ها با آن مؤلفه ها و تعیین سبک شعر و شاعری آنان است. کمال الملک نیز به عنوان یکی از نقاشان برجسته دوره قاجار در آثار خود به زندگی اجتماعی و اخلاق توجه کرده است.اهدف پژوهش:بررسی و تحلیل سبک غزلیات شاعران همدانی از منظر زبانی و فکری مطابق با مؤلفه های موجود.بررسی ویژگی های سبکی و اخلاقیات در آثار کمال الملک.سؤالات پژوهش:ویژگی های سبکی غزلیات شاعران همدانی مطابق با کدام یک از سبک های رایج ادبی است؟ویژگی های سبکی و اخلاقیات در آثار کمال الملک چگونه بود؟
تحلیل ابعاد جامعه شناختی و هنری ظهور سینمای معناگرای ایران (سال های 1384-1367)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
227 - 249
حوزههای تخصصی:
امروز کشور ایران در کنار پاره ای از کشورهای دیگر به عنوان یکی از پیشگامان سینمای معنادار شناخته می شود. به دلیل جایگاه و اهمیت خاص این جنبش سینمایی، بررسی و تبیین ویژگی های این سینما و همچنین محیط اجتماعی تولید آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است. ازاین رو، تحقیق حاضر با اتخاذ یک رویکرد جامعه شناختی - هنری در پی تبیین جنبه های اصلی شرایط اجتماعی که در آن ش ناخت و ادراک س ینماگران معناگرا شکل گرفته و جنبش هنری آن ها یعنی جنبش سینمایی معناگرا تکوین یافت، انجام گرفت. این تحقیق با جمع آوری داده ها به روش کتابخانه ای و استفاده از روش تحقیق تطبیقی - تاریخی منطبق با نظریه استوارت میل اقدام شده است. یافته های این مطالعه نشان می دهد که شرایط تاریخی بسیار مهمی زمین ه ساز شکل گیری این جنبش س ینمایی جدید در فاصله سال های 1384- 1367 گردیده و محتوای جنبش هنری سینمای معناگرا در ایران علاوه بر اینکه تابعی از بحران در نظم اخلاقی جامعه و همچنین بسیج منابع بوده است به افق اجتماعی در جامعه، بافت گفتمانی و همچنین محیط اجتماعی آن نیز وابسته بوده است.اهداف پژوهش:تبیین جنبه های جامعه شناختی ظهور سینمای معناگرای ایران طی سال های 1384-1367.تبیین جنبه های هنری ظهور سینمای معناگرای ایران طی سال های 1384-1367.سؤالات پژوهش:مهم ترین مؤلفه های جامعه شناختی ظهور سینمای معناگرای ایران طی سال های 1384-1367کدام اند؟مهم ترین مؤلفه های هنری ظهور سینمای معناگرای ایران طی سال های 1384-1367کدام اند؟
چندصدایی در موسیقی معاصر ایرانی در تطبیق با تکنیک های موسیقایی رمان های صبح های جهان و درس موسیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
302 - 313
حوزههای تخصصی:
علی رغم اینکه موسیقی مناطق ایران، همانند ردیف موسیقی سنتی ایران یک صدایی است و در اصل تابع هته روفونی، با این حال به فرم های چندصدایی، اگرچه اکثراً ناخودآگاهانه، برخورد می شود. هدف از این تحقیق، بررسی خوانش ادبی - موسیقایی براساس نظریه فرِدِریک سونَک (Frédéric Sounac)، در دو اثر نویسنده معاصر فرانسوی، پاسکال کینیار (Pascal Quignard) به نام های همه «صبح های جهان» و «درس موسیقی» است. فرِدِریک سونَک ورود موسیقی را در آثار ادبی با بهره بری از اصطلاحات متداول موسیقایی در قرون وسطی و باتکیه بر مدل های لوگوژِن (Logogène) –موضوعی– مِلوژِن (Mélogène) –صدادار– و مِلوفُرم (Méloforme) –رسمی– موردمطالعه قرار داده است. بررسی جایگاه چندصدایی در موسیقی ایران از دیگر مسائل این مقاله است. در این مقاله، به روش تحلیلی - توصیفی، از بین سه مدل، به بررسی و تشخیص مدل مِلوفُرم خواهیم پرداخت که شامل یک روش جدید ترکیبی در ادبیات است و فرم ، ژانر، تکنیک موسیقایی و یا به تعبیر دیگر، فوگ (Fugue)، کُنتُرپوان (Contrepoint)، لایت موتیف (Leitmotiv) و تِم (Thème) را دربر می گیرد. برای به کارگیری مدل مِلوفُرم، باید از یک طرف قوه مخیله عالی و از طرف دیگر، آگاهی های لازم در زمینه موسیقی داشت تا امکان ارتباط بین متن و فرم یا تکنیک موسیقایی برقرار شود. در این تحقیق، خواهیم دید که چگونه پاسکال کینیار، با تکیه بر تکنیک های کاملاً ادبی، درصدد برمی آید تا جنبه هایی از موسیقی را در عالم ادبی خود وارد کند. ابتدا اشاره ای به مدل مِلوفُرم خواهیم داشت، سپس در قسمت دوم، رمانِ همه «صبح های جهان» و در قسمت سوم، «رساله درس موسیقی» را موردبحث و بررسی قرار خواهیم داد.اهداف پژوهش:بررسی خوانش ادبی - موسیقایی رمان همه «صبح های جهان» و «درس موسیقی» براساس نظریه فرِدِریک سونَک.بررسی چندصدایی در موسیقی معاصر.سؤالات پژوهش:1.تحلیل ادبی- موسیقایی رمان همه «صبح های جهان» و «درس موسیقی» براساس نظریه فرِدِریک سونَک چگونه است؟چندصدایی در موسیقی معاصر چه جایگاهی دارد؟
رابط خودشناسی با دیگرشناسی از منظر علامه طباطبایی (ره) و امام خمینی (ره) و انعکاس آن در آثار هنری معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
314 - 327
حوزههای تخصصی:
«خودشناسی» به عنوان یکی از مهم ترین دغدغه های بشر به معنای، شناخت خود و معرفت یافتن نسبت به استعدادها و جنبه های بالقوه درون خویشتن و ایجاد زمینه های رشد برای به فعلیت رساندن آن ها است. جهت دستیابی به خودشناسی در این پژوهش با دو پرسش اساسی مواجه هستیم اول اینکه آیا معرفت به خویشتن در گرو دیگرشناسی اعم از خداوند و یا جهان آفرینش است؟ و دومین مسئله اینکه دستیابی به خودشناسی چه تأثیری در آثار هنری شخص هنرمند دارد؟ علامه طباطبایی (ره) و امام خمینی (ره) به عنوان دو حکیم و عارف برجسته دوران معاصر معتقدند که انسان یگانه موجودی است که توانسته با سعه وجودی خویش، تمام عوالم هستی را دربرگیرد؛ ایشان وی را از جنبه مظهریت حق تعالی، عالم کبیر و از جنبه مادی اش، عالم اصغر نامیده اند. بر این اساس، انسان می تواند با شناخت خویشتن به شناخت عوالم و موجودات دیگر دست یابد و به همان میزان که هنرمند به این مهم (خودشناسی) دست می یابد، اثر هنری وی شرافت و تأثیرگذاری بیشتری بر مخاطب خویش خواهد داشت.اهداف پژوهش:بررسی رابطه خودشناسی با دیگرشناسی از منظر علامه طباطبایی و امام خمینی (ره).بررسی خودشناسی در آثار هنری معاصر.سؤالات پژوهش:رابطه خودشناسی با دیگرشناسی از منظر علامه طباطبایی و امام خمینی (ره) چگونه است؟خودشناسی در آثار هنری معاصر چگونه بازتاب یافته است؟
تحلیل سیاست خارجی و گرایش های مذهبی ساسانیان در شاهنامه بر اساس نسخه طهماسبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
328 - 347
حوزههای تخصصی:
تاریخ منبعی از اطلاعات در مورد رفتار شاهان و مردم از اعصار مختلف در اختیار ما قرار می دهد. شاهنامه و مروج الذهب نیز اطلاعات زیادی از شاهان گذشته و جامعه ایران را در خود جای داده اند. در این پژوهش کوشش شده است تا سیاست خارجی و گرایش مذهبی دوره ساسانیان با تکیه بر شاهنامه مورد بررسی قرار گیرد. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای انجام شده است. نتایج پژوهش حاکی از این است که در شاهنامه به دلیل ویژگی داستانی - تاریخی در شرح وقایع به اطناب گراییده است. فردوسی حکایات زیادی را در مورد برخی از شاهان این دوره ذکر کرده که در کتاب هایی مانند کارنامه اردشیر بابکان و تاریخ طبری ذکر شده و جنبه داستانی آن ها بیشتر است. فردوسی در شاهنامه بیشتر به شاهانی پرداخته که حکایت داستانی بیشتری دارند. نسخه شاهنامه طهماسبی نیز با نگاره های مربوط به شاهان ساسانی و مزدک به وجوهی از فضای سیاسی و مذهبی دوره ساسانی اشاره کرده است.اهداف پژوهش:بررسی سیاست خارجی و گرایش مذهبی ساسانیان در شاهنامه.بررسی چگونگی انعکاس سیاست خارجی و گرایش مذهبی ساسانیان در شاهنامه طهماسبی.سؤالات پژوهش:سیاست خارجی و گرایش مذهبی ساسانیان در شاهنامه چگونه است؟سیاست خارجی و گرایش مذهبی ساسانیان در شاهنامه طهماسبی چگونه بازتاب یافته است؟
تحلیل تلمیحات قرآنی با تکیه برداستان پیامبران درنگاره های روضه الانوار خواجوی کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باز خوانی یک بنای یادمانی؛ کاخ خورشید در کلات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کلات یا کلات نادری منطقه ای در شمال شرقی استان خراسان رضوی است که به دلیل وجود حصاری از کوهها به عنوان یک قلعه طبیعی شناخته می شود. این محدوده در گذشته به دلیل برخورداری از حصاری طبیعی و دست ساز انسانی، از نظر دفاعی و نظامی اهمیت داشت. کلات در دوره نادرشاه افشار مورد توجه ویژه قرار گرفت و بناهایی به دستور وی در آن بر پا شد که از میان آنها می توان به عمارت معروف به « کاخ خورشید» اشاره نمود. این بنا شاخص ترین اثر برجامانده از دوره افشاریه در ایران می باشد . عمارت خورشید به لحاظ حجم ونمای بیرونی و نیز ابهام در عملکردش، همواره مورد توجه پژوهشگران بوده است. هدف این پژوهش بررسی عملکرد وخصوصیات اصلی این بنا و تعیین جایگاه آن از نظر تاریخ معماری ایران است. یافته های پژوهش نشان می دهد طراحی عمارت خورشید تلفیقی از عناصر معماری ایرانی و هندی می باشد که به شیوه ایی ماهرانه در هم آمیخته شده اند، و از این نظر توانسته پیوندی میان سنت های معماری ایرانی با معماری گورکانیان هند بوجود آورد. بعلاوه این مطالعات نشان می دهد که عملکرد این بنا نه آرامگاه و نه کاخ بوده، بلکه بنایی یادمانی با کارکرد تشریفاتی بود که به دستور نادر ساخته شده تا یادآور نام و سلطنت وی باشد.
بازتاب داستان خسرو و شیرین نظامی گنجوی در هنرهای نگارگری و پارچه بافی
منبع:
مطالعات هنر سال ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵)
7 - 31
حوزههای تخصصی:
هنر و ادبیات ایران در دوره صفوی، یکی از درخشان ترین دوره های فرهنگی ایران، تحت تأثیر مضامین عاشقانه و نمادین قرار داشت. داستان خسرو و شیرین اثر نظامی گنجوی، به عنوان یکی از مهم ترین روایت های عاشقانه مورد توجه هنرمندان قرار گرفته است. با این حال، ارتباط عمیق بین هنر بصری و ادبیات در این دوره به طور کامل بررسی نشده است. نگاره های آبتنی شیرین و پارچه های عصر صفوی نمونه هایی از این هم نشینی هستند که به فهم بهتر بازتاب داستان های عاشقانه در هنر بصری و تأثیر آن بر زندگی اجتماعی و فرهنگی مردم کمک می کنند. این مطالعه به بررسی دو نگاره آب تنی شیرین و یکپارچه با نقش مشابه می پردازد و لحظات کلیدی داستان خسرو و شیرین را به تصویر می کشد. پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤالات است:1. با مبنا قرار دادن داستان خسرو و شیرین نظامی گنجوی، میزان تبعیت از داستان در تصاویر مورد بحث در نگارگری و پارچه بافی به چه میزان است؟ ۲. با استناد به پارچه ای که تصویر داستان خسرو و شیرین را به نمایش می گذارد، چه نشانه هایی از آشنایی طراح این اثر با هنر نگارگری قابل مشاهده است؟ و چگونه این آثار می توانند به عنوان ابزارهایی برای انتقال مفاهیم فرهنگی و اجتماعی در آن دوره عمل کنند؟یافته ها نشان می دهند که روایت آبتنی شیرین بر روی نگاره ها و پارچه های عصر صفوی مضامین عاشقانه و نمادین داستان را به خوبی بازتاب می دهد. ایجاد کتابخانه ها و کارگاه های سلطنتی موجب گردهمایی هنرمندان برجسته شد و زمینه ساز خلق آثار ارزنده ای گردید.
خوانش فرامتنی گفت وگوها و کنش های فیلم معجزه گر آرتور پن؛ با اتخاذ رویکردِ قدرت محورِ بوردیو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۹
37 - 48
حوزههای تخصصی:
جهان فیلم، با پی ریزی موقعیت و اعطای جایگاه به هر شخصیت، می تواند روابط «سلطه» را به وضوح بازتولید نماید. پیر بوردیو با طرح نظریه زبان و قدرت نمادین و تشریح روابط پیچیده «قدرت» و «زبان» به چگونگی شکل گیری سلطه در اجتماعات پرداخته است. در فیلم معجزه گر، کودکی به نام هلن کلر از ابتدایی ترین ابزار ورود به میدان، یعنی زبان بی بهره مانده و فقدان زبان (به عنوان اساسی ترین محمل ارتباطی)، وی را از برقراری ارتباطات معنادار عاجز ساخته است. پژوهش حاضر بر پایه روش توصیفی تحلیلی، به بررسی روابط سلطه در ساختار فیلم معجزه گر می پردازد. در خلال این انطباق؛ دغدغه اساسی این پژوهش پاسخ به این سؤال است که «زبان» در فیلم معجزه گر چگونه به عنوان یک سرمایه نمادین می تواند هلن کلر را برای حضور در میدان و کسب قدرت نمادین آماده کند؟ با بررسی نمونه مورد بحث، این گونه استنباط می شود که نقش اساسی زبان در ساختار قدرت و کاربرد آن در سطح عاملیت فردی و جمعی، توجه ویژه ای را می طلبد و افراد ضمن آگاهی یافتن از کاربرد دووجهی آن، جهت کسب جایگاه در دنیای سلطه و قدرت، پیش از هر کنشی نیازمند کنش ارتباطی زبان هستند.
پژوهشی در مفهوم زمان در سینمای آهسته با تاکید بر آراء ژیل دلوز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۹
79 - 88
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بر آن است تا در ابتدا به معرفی مختصری از بعد زمان در هنر سینما پرداخته و در ادامه به طور مشخص، به بررسی زمان در سینمای آهسته بپردازد. طرح نظرات ژیل دلوز به عنوان یکی از متأخرترین نظریه پردازان در حوزه سینما، چهارچوب نظری مقاله حاضر را تشکیل می دهد؛ نگارنده، به نظریات این فیلسوف درباره سینمای زمان، به عنوان جدیدترین نظریات مطرح شده درباره سینمای آهسته پرداخته و دراین ارتباط، کریستال زمانی را به عنوان اصطلاحی مطرح توسط این نظریه پرداز سینما که اشاره به هم پوشانی واقعیت و خیال در دنیای فیلم، دارد، معرفی نموده و این نوع سینما را به عنوان یک شیوه بیانی جدید در بیان رابطه انسانی با خودش و با محیط پیرامون، مطرح نموده است. در این مقاله، شکل های مختلف زمان در سینمای آهسته بیان گردیده و برای کمک به درک بهتر موضوع نمونه فیلم هایی نیز برای هرکدام، آورده شده است. مسئله اصلی پژوهش، بیان نوع خاصی از زمان در سینمای آهسته با عنوان زمان فروپاشانه است که اشاره به فروپاشی درونی کاراکتر در طی گذر زمان فیلمی دارد. هدف این پژوهش از نوع بنیادی بوده به طور مشخص، بررسی مؤلفه زمان در سینمای آهسته است. تحقیق از نوع کیفی بوده و روش انجام تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی و بر مبنای شیوه مطالعه موردی و نمونه فیلم هاست. جمع آوری داده ها به شیوه کتابخانه ای و اسنادی انجام شده است.یافته اصلی تحقیق، همان زمان فروپاشانه یا ویرانگر است که شخصیت، طی آن به اوج ناامیدی و استیصال درنتیجه شرایط و سرنوشتی که در جهان فیلم بدان دچار شده، می رسد.هدف پژوهش از نوع بنیادی بوده به طور مشخص، بررسی مولفه زمان در سینمای آهسته استتحقیق از نوع کیفی بوده و روش انجام تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی و بر مبنای شیوه مطالعه موردی و نمونه فیلم هاست.یافته اصلی تحقیق، همان زمان فروپاشانه یا ویرانگر است که شخصیت، طی آن به اوج نا امیدی و استیصال در نتیجه شرایط و سرنوشتی که در جهان فیلم بدان دچار شده، می رسد
معماری بومی در طراحی پایدار سکونتگاه های روستایی (نمونه موردی روستاهای وِنان و کهندان قم)
حوزههای تخصصی:
هنوز در روستاهای ایران با توجه به قدمت بالای آن و دارا بودن بافت باارزش می توان مجموعه ای متناسب و همگن را دید که در آن ارتباطات، عملکردها و کارکردهای فضاها در مسکن یک نظام اجتماعی اقتصادی و فرهنگی متناسب را در برگرفته باشد. روستاهای ونان و کهندان بافت نسبتاً ارزشمند ازنظر معماری بومی و درخور مطالعه هستند که گونه های موجود مسکن روستایی در این مقاله ازجمله نمونه های بررسی شده در این پژوهش محسوب می شوند. در این تحقیق ازآنجاکه می بایست به بررسی ویژگی های روستا پرداخته شود، روش کیفی برای توصیف داده ها و بررسی نمونه موردی و روش تحلیلی برای نتیجه گیری از داده های گردآوری شده است. در این بررسی روستاها ازنظر استقرار و سیما و منظر و بافت و مسکن موردمطالعه قرارگرفته اند و از دو دیدگاه ارزیابی الگوی اقلیمی و ارزیابی الگوی فضایی-عملکردی مورد تحلیل قرارگرفته اند. همچنین بررسی ها نشان می دهد ویژگی های برجسته معماری بومی این روستاها شامل هماهنگی بافت با شیب زمین، تنظیم فضاهای مسکونی روستایی بر اساس نیازهای خانواده، توجه به عوامل اقلیمی و فرهنگ مردم روستا است. علاوه بر این، ثبت و مستندسازی این سکونتگاه ها باعث شده تا اسناد و مدارک مربوط به آن ها تهیه شود و در حفاظت از روستا و توسعه ساخت وسازهای آینده کمک کند.
نقاشی ایرانی، رسانه چندمنظوره حکومتی (مورد مطالعه: نگاره باغی دوره صفویه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۷
66 - 80
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: نگاره های باغی به عنوان یک رسانه چندساحتی، ساختار اجتماعی و روابط قدرت صفویان را پوشش داده است. چالش علمی پژوهش حاضر شناسایی ایدئولوژی دولت صفویان در لایه های متنی پنهان نگاره های باغی، مؤلفه های مرتبط با نمادگرایی و فرهنگ ایرانی در بطن جامعه صفوی است. در پژوهش حاضر تلاش بر آن است به سؤالات زیر پاسخ داده شود: مناسبات اجتماعی دوره صفوی در متن نگاره های باغی بازگو کننده چه مؤلفه ها و عناصر نمادینی هستند؟ چگونه ایدئولوژی و نگرش هنرمندان صفوی در نگاره های باغی مصور گشته است؟ هدف: این پژوهش در پی بررسی و شناخت ارتباط بین متون نگاره های مرتبط با مضمون باغ ایرانی در گستره ساختارهای اجتماعی فرهنگی دوره صفوی است. روش پژوهش : تحقیق حاضر از نوع پژوهش های کیفی و به روش توصیفی- تحلیلی است. شیوه گردآوری داده ها از نوع کتابخانه ای است. یافته ها: تعاملات، مناسبات اجتماعی و دینی از طریق سلطه فرهنگی نمادین در جهت پیشبرد اهداف و مشروعیت بخشی به ایدئولوژی صفویان صورت پذیرفته است. هنرمندان نگارگر در لایه های متنی نگاره های باغی به مؤلفه های فرهنگی و دینی که نشان دهنده مناسبات، آداب و رسوم ملی، ضیافت های درباری و مذهب تشیع است پرداخته اند. وقایع و رخ دادهای سیاسی و اجتماعی به صورت روایت های اسطوره ای و مذهبی در متن نگاره ها بازنمایی شده اند. هنر تصویرسازی چندمنظوره و متحرک در نگاره ها به رسانه ای پرقدرت و متمرکز در خدمت نظام سازمان یافته دربار صفوی قرار گرفته است، این حوزه هنری جایگاه برتر شاه و ساختار طبقات اجتماعی حکومت صفویان را در قالب تصاویر پویا و متحرک مصور ساخته است. تنوع در ساختار طراحی باغ ها و فضاهای جمعی از مهمترین دستاوردهای هنرمندان در بیان نگرش، هنر و دانش باغسازی صفویان می باشد این نگاره ها به آگاهی و دقت نگارگران درباری در بیان مؤلفه های هویتی و انتقال پیام های اثرگذار به مخاطبان خود پرداخته اند.
ارزیابی مفهوم اصالت در مواجهه طبیعت و معماری بومی با خوانش نظریه اصالت براندی؛ موردپژوهی: شهر کاشان
منبع:
بوطیقای معماری سال اول پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲
23-47
حوزههای تخصصی:
در تفکرات براندی مفهوم اصالت در دو وجه یعنی «1. اصالت هنرشناسانه» و «2. اصالت تاریخی» اثر معماری دیده می شود که این دو اصالت به هم مرتبطند؛ به این معنا که هنرمند بخشی از جامعه بوده و با زمان خود مرتبط است که مشخصه آن شرایط خاص فرهنگی سیاسی و اجتماعی اقتصادی آن است. اگر نظریه براندی درباره اصالت هنر در بستری جامع تر درنظر گرفته شود، می توان معماری را به مفهوم کلی تر از صرف فعالیت خلاق معمار یعنی به مفهوم وسیع اصالت به عنوان بیان شاخصه های فرهنگی و زیست محیطی (طبیعی) توصیف کرد. دراینجا سوال این است براساس نظریه اصالت براندی، مفهوم اصیل کاربست طبیعت در معماری بومی (دراینجا بعنوان موردپژوهی: ایران) چیست؟ روش تحقیق مقاله حاضر «توصیفی- تحلیلی» و روش «استدلال منطقی» است که از خوانش «هرمنوتیک» برای ارزیابی مفهوم اصالت طبیعت در معماری بومی استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که طبیعت گرایی بعنوان «ذات معماری بومی» درنظرگرفته شده و با تحلیل های صورت گرفته در این پژوهش در ارتباط با بررسی میزان عناصر طبیعت (نور، آب و فضای سبز) کاملاً مشخص شد که این بناها در ارتباط کامل با طبیعت طراحی شده و استفاده از عناصر طبیعت، بومی و محلی به همراه نکات دقیق و ظریف نحوه اجرای آن ها بیانگر همخوانی و انطباق کامل معماری با طبیعت اطراف آن است.
قلمروهای شبه خصوصی و حضورپذیری بانوان در فضاهای جمعی غیر رسمی (مطالعه موردی: میدان شهرداری رشت و محوطه دور استخر لاهیجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در پی دستیابی به ویژگی هایی در فضاهای جمعی است که مطابق با نیازها و رفتار قلمروی زنان بوده تا از این طریق فضا برای آنان حضورپذیرتر شود. پس از انجام مطالعات کتابخانه ای و شکل گیری ادبیات تحقیق، از مطالعات میدانی و روش های کیفی همچون مشاهده مشارکتی، مصاحبه عمیق و روش زمینه ای جهت رسیدن به اهداف تحقیق استفاده شده است. تحلیل کیفی یافته ها نیز در روش زمینه ای به صورت کدگذاری انجام گرفته است. بر این اساس مفهومی با عنوان «قلمروهای شبه خصوصی» تعریف گردیده است که از ویژگی های آن می توان به محدودیت نسبی رؤیت پذیری، خلوت نسبی و دنج بودن نسبی اشاره نمود. قلمرو شبه خصوصی، قلمروی نیمه عمومی نیمه خصوصی است که ضمن قرارگیری در یک عرصه عمومی، با داشتن بخشی از ویژگی های قلمروهای خصوصی و شباهت به آنان از عمومیت کمتری برخوردار است. برای اثبات مفهوم تبیین شده در این مقاله، بررسی نظرات و رفتارهای طیف مختلف زنان در رابطه با شاخص های فضایی مؤثر بر حضورپذیری آنها در فضاهای جمعی انجام شده است و به منظور پایایی نظریه، مباحث در دو فضای جمعی واقع در میدان شهرداری رشت و محوطه دور استخر لاهیجان مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج، ضمن تأیید ویژگی های برشمرده شده، تأکید دارد که وجود این قلمروها ضمن تناسبی که با رفتار قلمروی زنان دارند، بر ارتقای حضورپذیری آنان در فضاهای جمعی غیر رسمی مؤثرند.
زیبایی شناسی عصب محور فضاهای معماری
حوزههای تخصصی:
مردم کشورهای توسعهیافته بیش از 90 درصد از وقت خود را در محیطهای ساختهشده میگذرانند. با این وجود، دانش اندکی در مورد
تأثیرات فراگیر و اغلب پنهان آن بر وضعیت ذهنی و مغز انسان در اختیار است. علیرغم توجه روزافزون به عصبشناسی معماری، اکثر این
پژوهشها توصیفی هستند. رویکرد رایج چنین است که دانش مغز را بر روی ساختارهای مهم معماری پیاده کنند. لذا چگونه میتوان
معماری عصبمحور توصیفی را بر اساس یک خط پژوهشی برنامهمحور به یک علم تجربی تبدیل کرد؟ ما ابتدا به بررسی ادبیاتی میپردازیم
که نشان میدهد چگونه میتوان معماری تجربی را با بررسی نقش ویژگیهای طبیعی در محیط معماری مدنظر قرار داد. سپس به تجربه
انسانی ساکنان میپردازیم و سپس این فرضیه را مطرح میکنیم که پاسخهای زیباییشناسانه در فضای داخلی معماری به ابعاد کلیدی
و تجزیه و تحلیل مؤلفههای اصلی ۶ روانشناسی تبدیل میشوند. با انجام تحلیل شبکه روانسنجی
7
بر روی پاسخهای ارائه شده نسبت به
9 )سهولت در سازماندهی و درک یک صحنه(، شیفتگی ۸ تصاویر منتخب، سه مؤلفه شناسایی شدند: انسجام
)غنای اطالعاتی و عالقه ایجاد
)سهولت و راحتی شخصی(. انسجام و شیفتگی، ابعاد ثابتی برای مناظر طبیعی هستند. راحتی بعد جدیدی است که به 10 شده(، و راحتی
فضای داخلی معماری مربوط میشد. و در تحلیلهای شبکهای روانسنجی در کانون هر سه موضوع، ظرفیت عاطفی قرار داشت. ما همچنین
پرداختیم که در آن شرکتکنندگان تصمیمات زیباییشناسی و نزدیکی- اجتناب 11 به تحلیل مجدد دادههای یک مطالعه پیشین افامآرآی
را در حین مشاهده تصاویر مشابه اتخاذ کردند. صرفنظر از فعالیت، میزان شیفتگی با فعالیت عصبی در شکنج زبانی سمت راست متغیر بود.
در مقابل آن، انسجام، فقط وقتی با فعالیت عصبی در شکنج پسسری تحتانی چپ، متغیر بود که مشارکتکنندگان به قضاوتهای
زیباییشناسی میپرداختند و راحتی تنها زمانی با فعالیت عصبی در کونئوس چپ متغیر بود که تصمیمات نزدیکی-اجتناب اتخاذ میشد.
لذا مغز بصری حساسیتهای پنهانی نسبت به فضای داخلی معماری دارد که با ابعاد انسجام، شیفتگی و راحتی تسخیر میشود. این یافتهها
نشاندهنده گامهای اولیه به سوی یک معماری عصبمحور تجربی است.