ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۲۱ تا ۲٬۳۴۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
۲۳۲۱.

خوانش بیش متنی عناصر نوشتاری در قالیچه محرابی موزه دفینه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیش متنیت ترامتنیت ژرار ژنت قالیچه محرابی موزه دفینه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۰ تعداد دانلود : ۱۷۹
 قالیچه های محرابی دوره صفویه از جمله گونه های قالی است که در سده نوزدهم میلادی به عنوان پیش متن سایر قالیچه ها در ایران و ترکیه مورد استفاده قرار می گیرد. از آن جا که بدون خلق قالیچه های دوره صفویه امکان خلق قالیچه های ادوار بعدی ممکن نبود، بنابراین، روابط میان این متن ها نه از نوع هم حضوری، بلکه از نوع برگرفتگی در نظر گرفته می شود. به نظر می رسد در این برگرفتگی، سبک یک سان و مضامین متفاوت است. لذا، در این برگرفتگی می توان شاهد دگرگونی های موضوعی و مضمونی بود. متن کلامی دراکثر قالیچه های صفوی برگرفته از آیات قرآنی است؛ ولیکن، متن کلامی در قالیچه موجود در موزه دفینه در دوره قاجار بیش تر شامل اشعار غنایی و تعلیمی می شود. حال پرسش این است: دگرگونی های موضوعی و مضمونی در قالیچه موزه دفینه در قیاس با قالیچه های دوره صفویه چگونه قابل تبیین است؟ هدف از این پژوهش، تحلیل نشانگان کلامی قالیچه موزه دفینه با تکیه بر بیش متنیت ژنت است؛ و با توجه به برگرفتگی این قالیچه از قالیچه های دوره صفویه، برای رسیدن به پاسخی مناسب با استفاده از رویکرد بیش متنیت و روش توصیفی و تحلیلی می توان به این نتیجه رسید که، رابطه این برگرفتگی در شکل کلی قالیچه همان گونی و از گونه پاستیش است. ولیکن، این برگرفتگی در عناصر کلامی از نوع تراگونگی و ترانزپوزیسیون است. با توجه به این تراگونگی می توان گفت، دگرگونی در بیش متن بیش تر تاکید بر مضمون است. چرا که این متون، سعی در بیان مضمونی متفاوت از سلوک و بقا و فنا فی الله را داشته و تلاش در نقد شرایط کنونی جامعه و یادآوری شرایط آرامش بخش و مفرح در دوره صفویه داشته است. 
۲۳۲۲.

مفهوم تجلی در هنرهای سنتی و چگونگی مواجهه آن با تکثیر مکانیکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجلی هنرهای سنتی تکثیر مکانیکی سنتگرایان والتر بنیامین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۷ تعداد دانلود : ۱۹۹
بیان مسئله: هنرهای سنتی در بُعد نظری رویکردهای مختلفی را به همراه داشته است. از یک بُعد نگاه و تعاریف سنت گرایان است که قائل به مؤلفه هایی برای هنرهای سنتی هستند. از سوی دیگر یکی از مباحث مهم نظریه پردازان و هنرپژوهان در عصر حاضر، نظریه بازتولیدپذیری و تکثیر مکانیکی هنر است. در این میان تجلی جزء مفاهیمی است که از منظر متفکرین مورد توجه، واکاوی و بسط قرار گرفته و مباحث چالش برانگیزی را در میان دو نحله متفکران در پی داشته است.هدف پژوهش: هدف پژوهش در مرتبه نخست واکاوی مفهوم تجلی از دیدگاه سنت گرایان و والتر بنیامین است؛ و سپس شناسایی و تبیین چگونگی مواجهه این مفهوم با تکثیر مکانیکی است. بنابراین این پژوهش به این پرسش پاسخ می دهد که مفهوم تجلی در هنرهای سنتی و مواجهه آن با تکثیر مکانیکی چگونه قابل تبیین است؟روش پژوهش: پژوهش پیش رو با روش توصیفی-تحلیلی و مطالعه تطبیقی، همراه با کاوش کتابخانه ای داده ها و تحلیل کیفی آن ها، به تبیین مفهوم تجلی در مواجهه با تکثیر مکانیکی پرداخته است.نتیجه گیری: براساس کدگذاری و تحلیل های صورت گرفته بر دیدگاه پنج متفکر سنت گرا و پژوهش معروف والتر بنیامین، مؤلفه های شکل دهنده مفاهیم تجلی و تکثیر مکانیکی مشخص شد. طبق دسته بندی های انجام شده، مقوله های تکثیر مکانیکی با مقوله های مفهوم تجلی قابل تطبیق است؛ بدین منظور به جزء دو مورد، سایر مؤلفه های دو مفهوم، نقطه مقابل یکدیگر هستند. بنابراین مشابهت و افتراق بین آن ها موجب دستیابی به مؤلفه های مفهوم تجلی در مواجهه با تکثیر مکانیکی شده است. طی این فرایند مشخص شد که مفهوم تجلی از دو ساحت و رویکرد قابل تبیین است؛ نخست ساحت مرتبط به دیدگاه سنت گرایان و بنیامین و دیگری ساحت تکثیر مکانیکی است. در نتیجه با توجه به مطابقت صورت گرفته بر مقوله های اصلی دو مفهوم، می توان تجلی تکثیر مکانیکی را از تجلی مدنظر سنت گرایان و بنیامین متمایز کرد که با چهره ای جدید نمایان شده و قابل اجتناب نیست.
۲۳۲۳.

بررسی بازنمایی صور طبیعی در کاشی های زرین فام کاشان در سده 6 تا 8 هجری بر مبنای آراء کوماراسوامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کاشی های زرین فام کاشان عناصرطبیعی محاکات بازنمایی کوماراسوامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶ تعداد دانلود : ۱۹۳
هنر کاشی گری در ایران سابقه کهن و اهمیت والایی دارد. توفیق هنرمندان ایرانی در بهبود نکات فنی، غنای مجموعه رنگ ها و گسترش انواع نگاره ها، تابش چشمگیری به کاشی های ایرانی بخشیده است. کاشی های زرین فام کاشان بخش ممتازی از گنجینه هنر ایرانی را تشکیل می دهند که از حیث نقش پردازی بسیار درخور توجه می باشند. مجموعه پیوسته ای از ستاره ها، چلیپا ها و شش ضلعی های در هم تابیده که هر یک به نقشی متمایز زینت یافته اند، در زمره ممتازترین نمونه های تصویرگری ایرانی قرار دارند. هنرمندان در این آثار، ذوق و احساسات لطیف خود را در رابطه با طبیعت به بهترین شکل بازنمایی کرده اند. از سوی دیگر، نگاهی اجمالی به نظریات مطرح شده در باب بازنمایی و محاکات طبیعت، حکایت از توجه نظریه پردازان و فلاسفه بدین موضوع دارد. آناندا کوماراسومی از جمله فلاسفه ای است که با جامعیت خاصی بدین موضوع پرداخته است. از نظر او طبیعت، سرمشق یا منبع الهام هنرمند می باشد. بر این مبنا سه نوع اقتباس از طبیعت در آثار هنری قابل ملاحظه است که عبارتند از: 1. شباهت مبتنی بر تقلید و تمثیل 2- شباهت بیانی 3- خیال. هدف این تحقیق تبیین شیوه بازنمایی صور طبیعی در کاشی های زرین فام کاشان بر مبنای آراء این فیلسوف است. در این راستا اصلی ترین سؤالات این مقاله عبارتند از: 1- عمده ترین عناصر طبیعی رایج در کاشی های ستاره ای کاشان شامل چه مواردی است؟ 2. در بازنمایی این عناصر در تطبیق با آراء کوماراسوامی چه معیارهایی مورد توجه بوده اند؟ روش تحقیق این مقاله توصیفی- تحلیلی بوده و با تکیه بر منابع کتابخانه ای تدوین شده است. برای رسیدن به پاسخی مناسب با سؤالات پژوهش، نمونه های انتخابی ابتدا بر مبنای مضمون، دسته بندی و سپس ویژگی های نقوش طبیعی در آن ها بررسی گردید. نتیجه این بررسی نشان از آن دارد که: بیش ترین نوع بازنمایی عناصر طبیعی در کاشی های زرین فام کاشان، در عرصه شباهت بیانی بوده و شاخصه بهره مندی، مهم ترین مؤلفه قابل توجه در این حیطه می باشد.
۲۳۲۴.

تاثیر بنیان های نظریه هنر قرون وسطا بر نظریه هنر داوینچی با رویکرد آراء امبرتو اکو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هنر قرون وسطی نظریه هنر رنسانس لئوناردو داوینچی امبرتو اِکو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۵ تعداد دانلود : ۳۰۰
پیش از رنسانس، در دوره قرون وسطی، زیبایی به معنای امری قابل درک بود؛ یعنی همانا زیبایی موجود در هماهنگی اخلاقی و آمیخته با شکوه متافیزیکی. به بیانی دیگر زیبایی در خدمت عظمت و شکوه روایت های کتاب مقدس بوده و معنای اومانیستی در پی نداشت. نظریه هنر رنسانس پدیده ای است که در ایتالیا روی داد و صرفاً در ایتالیا بود که شرایط اجتماعی فکری و هنری دست به دست هم داد و برای مجموعه نظام مندی از افکار و اندیشه ها درباره هنرهای بصری بستری مناسب مهیا کرد و داوینچی در دگرگونی بزرگِ تاریخِ مفهوم هنر نقش مهمی را عهده دار بوده است. هنر در زمان پس از قرون وسطی، مسیر تحولی را ادامه داد که لازمه آن نگرش اومانیستی بود. زمینه های فکری داوینچی موجب بروز نظریه جهانی و ساده درباره اصول زیبایی شناسی شد. کتاب «رساله ای در باب نقاشی» اثر داوینچی شاهدی بر این مدعا است؛ چراکه در عصر روشنگری خصوصیات زیبایی شناسی دچار تحولی اومانیستی شد. دوران رنسانس، دوران تجدید حیات هنرها، علوم و ریاضیات بود. لئوناردو داوینچی قادر به بازکشف ایده های فراموش شده و تبدیل آن ها به آفرینش های ماندگار بوده و با تکمیل کردن مباحث نظریه قرون وسطی، ایده های جدیدی را کشف و توسعه داد. در این پژوهش امبرتو اکو با تشریح زوایای گسترده ای از هنر اواخر قرون وسطی، بستری را جهت آنالیز هنر رنسانس را فراهم می آورد؛ چراکه هنر رنسانس خود وام دار سنت و هنر قرون وسطی است که با تفاوتی چند، در نگرش فلسفی و اجتماعی در عصر روشنگری، سبب ساز خلق معنای نوینی است که یادآور سنت های هنر یونان باستان و قرون میانه است.اهداف پژوهش: .1بررسی زیبایی شناسی کمی در تابلوی شام آخر لئوناردو داوینچی.تبیین زیرساخت های شکل گیری هنررنسانس و بازتاب آن در تابلوی شام آخر داوینچی با رویکرد نظریات امبرتو اکو.سؤالات پژوهش:  .1معیارهای کمی نظیر تناسب و هماهنگی در شکل گیری تابلوی شام آخر لئوناردو داوینچی کدام اند؟مباحث تحلیلی امبرتو اکو، چگونه زیرساخت های معیارهای کمی را در تابلوی شام آخر را نشان می دهد؟
۲۳۲۵.

تحلیل سیرت فریدون و تجلی آن در نگاره «فریدون برای آزمودن خصایل پسران به هیأت اژدها در می آید» با تکیه بر رویکرد پدیدارشناسانه- میرچا الیاده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه فریدون اسطوره اژدها پدیدارشناسی دینی میرچا الیاده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۹ تعداد دانلود : ۲۵۳
میرچا الیاده وقایع باستانی را با اندیشه های تمدن های دیرین مرتبط دانسته، به آن ها ماهیتی دینی می بخشد. این مقاله در تلاش است با رویکرد پدیدار شناسانه دینی ازنظر الیاده به شخصیت اسطوره ای فریدون در شاهنامه و بازتاب آن در نگاره فریدون برای آزمودن پسرانش به هیئت اژدها درمی آید بپردازد. توجه به سیرت فریدون و سایر شخصیت ها در داستان و تجلی آن در نگاره بر اساس وجه انسان آیینیِ جهان باستان، منظور اصلی این مقاله است. در این زمینه سؤال هایی مطرح می شوند مبنی بر  اینکه چگونه دگردیسی فریدون به اژدها برای آزمودن خصایل پسران به فرهنگ دینی و اسطوره ای ارتباط می یابد و ارتباط پدیدارشناسانه دینی با عناصر انسانی و غیر انسانی نگاره چگونه تعریف می شود. روش پژوهش حاضر تحلیلی- توصیفی و منابع آن از نوع کتابخانه ای است. نتایج نوشتار نشان می دهد که به طورکلی سیرت فریدون، ماجرای آزمودن خصایل پسران و قدرت دگردیسی او همه در ارتباط با نیروهای ماورایی شکل می گیرد و نقاش با استفاده از عناصر نمادینی چون اژدها، غُرم، موجود وهمی و اسب، در تجسم بخشیدن فضای اسطوره ای  داستان کوشیده است.
۲۳۲۶.

شاهنامه بر بوم کاشی (معرفی و شناخت شخصیت های تصویری میز سرامیکی موزه آبگینه و سفالینه های ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کاشی کاری قاجار شاهان اسطوره ای شاهنامه میز کاشی موزه آبگینه و سفالینه های ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۶ تعداد دانلود : ۱۸۶
 آثار هنری همواره نشانگر پیوند فرهنگ با جریانات اجتماعی و سیاسی جامعه هستند. همین پیوند، ارزش آثار هنری را چند برابر کرده و پژوهشگران را مشتاق به شناسایی آن ها می کند. دوران قاجار، عصر تحولات هنری و تاریخی و پیشرفت فنون هنر کاشی کاری می باشد. در این بین نقوش انسانی در کاشی کاری با ترویج باستان گرایی توسعه یافتند. روند ملی گرایی در هنر و تقارن آن با اشاعه غربگرایی باعث رشد آثار هنری با موضوعات پادشاهی و اسطوره ای ایران شد. تأکید بر این اصل فرهنگی و حفظ آن برای زنده نگه داشتن هویت انسانی و روح جامعه ای پویا، تعامل و اقتدار ملی و درنهایت انسجام بُعد معنوی ضروری بود. میز سرامیکی با نقوش پهلوانان اسطوره ای و شاهنامه ای موجود در موزه آبگینه که به دوره قاجار تعلق دارد، به گونه ای گواه این موضوع است. روش تحقیق در پژوهش حاضر، توصیفی   تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات بر پایه منابع کتابخانه ای و بازدید میدانی می باشد و با استناد به مطالعه شخصیت های شاهنامه ای که بر میز مذکور نقش شده اند، به این موارد پرداخته است:1) شناخت نقش رستم و دیگر پهلوانان شاهنامه در مجالس موجود روی میز و تطبیق آن با ابیات شاهنامه و صحنه های مشابه چاپ سنگی؛ ۲) شناسایی ویژگی های سبک، ترکیب بندی و زیبایی شناسی میز موزه آبگینه. نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر بیانگر این مطلب است که میز موردمطالعه، به لحاظ ویژگی تمایل برای بازگشت به فرهنگ کهن ایرانی در دوره قاجار، نقوشی از پهلوانان شاهنامه را داراست که ویژگی تصویرگری هرکدام با تصویر مشابهشان در دیگر آثار هنری و اشعار شاهنامه قابل مقایسه است.
۲۳۲۷.

بررسی وتطبیق نیارشی دو آرامگاه باباتوکل و میرمطهر در روستای بابالنگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منظر فرهنگی شناخت کالبدی فنون ساخت آرامگاه باباتوکل آرامگاه میرمطهر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۷ تعداد دانلود : ۱۹۲
موضوع پژوهش این مقاله بر مطالعه دو آرامگاه باباتوکل و میرمطهر واقع در روستای بابالنگر از توابع استان خراسان رضوی متمرکز است که نسبت به دیگر آثار موجودِ روستا، در وضعیت مناسب تری قرار دارند. این دو بنا از لحاظ فرهنگی و طبیعی در بستری غنی از ابنیه تاریخی در جوار خود بهره مند بوده اما تاکنون مورد بررسی و شناخت دقیق قرار نگرفته اند. چگونگی نیارش بناهای مورد بحث و دوره ها، ساختارهای تاریخی و بانیان احتمالی، پرسش های این پژوهش بود. شناخت هر چه بیشتر این دو آرامگاه موجب تصمیم گیری های موثرتری در آینده برای رفع آسیب ها و همچنین ماندگاری آن ها خواهد بود. هدف پژوهش مستندنگاری دو آرامگاه و بررسی پیشینه ی تاریخی آن ها و بررسی دوره بندی و الحاقات ابنیه و فنون ساخت و طراحی دو آرامگاه و مقایسه بایکدیگر برای حصول نتایج مورد انتظار است. با استفاده از روش های گردآوری و مطالعات اسنادی، میدانی، ویژگی های دو آرامگاه بررسی شد. مطالعات اسنادی شامل مطالعه کتاب ها، سفرنامه ها، وقف نامه ها، عکس ها، مقالات، مجله ها و نشریات، پایان نامه های مرتبط و سایر موارد تحقیقاتی است. مطالعات میدانی نیز از طریق حضور و بازدید از سایت، رولوه و اصلاح نقشه ها و تهیه عکس انجام گرفته و همچنین مصاحبه و گفتگو با صاحب نظران، کارشناسان و اهالی منطقه بود. روند پژوهش مشخص کرد که دوره ساخت بنا، مربوط به عصر تیموری است و شخصی با لقب «بلقیس زمان» بانی آن بوده است. هسته اولیه آرامگاه ها، مقبره ای چهارتاقی گنبددار با چهار بازشو بوده که در دوره های بعد سه بازشو بسته و دو ایوان در قسمت شرقی بنا اضافه شده است. نتایج بررسی ها، شباهت ها و تفاوت های دو آرامگاه در نوع قوس ها و پلان و پوشش ها و فنون اجرا و مصالح را نشان داد. یافته های پژوهش، نشان داد که آرامگاه میرمطهر با فاصله زمانی خاصی از آرامگاه باباتوکل ساخته شده و ایرادات سازه ای قبلی، در آن رفع گردیده است.
۲۳۲۸.

خوانش نقاشی قهوه خانه ای و نقاشی های دیواری مکتب اصفهان براساس مفهوم مکالمه در نظریه هرمنوتیک مدرن گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقاشی دیواری مکتب اصفهان نقاشی قهوه خانه ای مکالمه هرمنوتیک مدرن گادامر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۰ تعداد دانلود : ۴۰۵
در تاریخ هنر ایران، نقاشی قاجار از جایگاه ویژه ای برخوردار است و در این میان، نقاشی های قهوه خانه ای به عنوان شاخه ای برجسته از گونه های هنری نقاشی عصر مشروطه در این دوران قابل توجه هستند. در دوران مشروطه، با توجه به شرایط اجتماعی- فرهنگی و اندیشه مدرنیسم و تجددخواهی و بازتاب فرهنگ و هنر غرب، نقاشی قهوه خانه، در راستای احیای هویت و فرهنگ ایرانی- اسلامی به نگارگری سنتی به ویژه نقاشی دیواری رجوع می کند. هدف این پژوهش، تشریح و خوانش آثار نقاشی های قهوه خانه ای و نقاشی های دیواری مکتب اصفهان با بهره گیری از مفهوم مکالمه در نظریه هرمنوتیک گادامر است. تحقیق حاضر به این پرسش پاسخ داده است که، مفاهیم هرمنوتیکی گادامر تا چه اندازه در شناخت، نحوه شکل گیری و خلق آثار نقاشی قهوه خانه ای در عصر مشروطه مثمر ثمر است. این پژوهش با رویکرد توصیفی- تحلیلی خاصه روش هرمنوتیک انجام پذیرفته است و جمع آوری منابع تحقیق به شیوه اسنادی و کتابخانه ای و با استفاده از فیش برداری و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات به صورت کیفی است. نتایج نشان می دهد که مفهوم مکالمه در اندیشه گادامر، کمک شایانی در جهت توصیف هرچه بهتر چگونگی خلق نقاشی های قهوه خانه ای با توجه به نیاز روز جامعه مخاطب دارد. هنرمند با رجوع و مکالمه با هنر مکتب اصفهان در پیوند با افق فکری- هنری عصر مشروطه، که تحت تأثیر شیوع همه جانبه عناصر هنر غربی است، اقدام به خلق اثرش نموده است. در این میان عناصری چون زمان، مکان، مخاطب، مضامین و کاربرد عامیانه نقاشی و تعزیه خوانی و نقل نقالان به عنوان طرف دیگر مکالمه در شکل گیری نقاشی قهوه خانه ای حائز اهمیت است.  
۲۳۲۹.

Urban Acupuncture as an Alternative Approach to Identification and Prioritization Public Spaces (Case S tudy: Pamenar Neighborhood in Tehran)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: urban acupuncture public spaces deteriorated urban neighborhoods participative planning Pamenar neighborhood of Tehran

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۳ تعداد دانلود : ۲۳۵
Urban spaces are the heart of any city. These spaces play a crucial role in improving citizens' quality of life, welfare, and mental health. In recent decades, there have been growing concerns among urban experts over the widespread disregard for public spaces due to the dominance of capitalism and changes in citizens' lifes tyles due to their crucial needs being ignored. Despite the considerable efforts to develop urban spaces in Iranian cities, there are s till huge gaps between proposed plans and implementation processes. Due to limited resources and execution mechanisms, it is necessary to identify such spaces based on real-world needs and prioritize them in the implementation phase. In line with this, the present s tudy seeks to develop an efficient method for identifying potential public spaces in deteriorated urban neighborhoods through participative processes, reducing the cos ts and time of projects, and increasing the effectiveness of projects employing the urban acupuncture approach. The data collection and analysis tools used in this s tudy include semi-s tructured interviews, focus group discussions, analysis of documents related to the development of the neighborhood under s tudy, space syntax analysis using Depth Map software, prioritization of indicators using AHP ques tionnaire and analyzing them in Expert Choice software, and analysis and overlaying information in ArcGIS software. The findings related to the Pamenar neighborhood in Tehran sugges t that it is practically possible to identify and prioritize the public spaces through the urban acupuncture approach by s tudying and analyzing motion flows. Finally, 13 urban spaces have been identified and prioritized in the neighborhood. 
۲۳۳۰.

تحلیل CFD رفتار حرارتی زیستگاه پایدار مریخ با تأکید بر مدل سازی هندسی گنبدسازی ایرانیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسکن هویت شخصی سازی خودِ گسترده خوانایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸ تعداد دانلود : ۹۹
در عصر حاضر بحران زیست محیطی و کمبود انرژی به چالش بزرگی برای معماران، سرمایه گذاران و کاربران صنعت ساختمان تبدیل شده است. یکی از الزامات طراحی معماری در جریان دستیابی به ساختمان بهینه از لحاظ مصرف انرژی، میزان دریافت و حفظ (عدم دریافت) دمای حاصل از تابش خورشید در راستای ایجاد آسایش حرارتی ساکنان و کاربران هست. از سوی دیگر با پیشرفت علم و تکنولوژی، تحقیقات و اکتشافات در حوزه های گوناگون تنها به زمین محدود نشده و مطالعات زیادی در مورد سفر، اسکان و تمدن فضایی انجام شده است. لذا مهندسان مکانیک به یاری معماران پیوسته اند و دیدگاه های خود را مشترکاً در مورد زندگی در فضا مطرح نموده اند. اساساً، معماری فضا تعمیمی از معماری زمین است و ازآنجاکه حدود 40 درصد از مصرف انرژی در بخش ساختمان است، به کارگیری راه های گرمایش (و سرمایش) فعال و غیرفعال کمک قابل توجهی به کاهش مصرف انرژی می کند. ازاین رو در این پژوهش، سعی گردید تا ضمن شناسایی مؤلفه های مؤثر در ساختار کالبدی و محیطی طراحی زیستگاه پایدار در مریخ، با ایجاد پیکره بندی ملهم از گنبدسازی و مناسب با شرایط اقلیمی خاص مریخ، فاکتور تأمین آسایش حرارتی ساکنین زیستگاه را با ترکیب بهینه لایه های شیشه و متریال بتن مریخی مورد بررسی قرار دهیم. در این مطالعه از روش تحقیق «شبیه سازی و مدل سازی» استفاده شده و مواد و روش دستیابی به این هدف، استفاده از شبیه سازی کامپیوتری (نرم افزار فلوئنت) است. نتایج نشان می دهد که با افزایش سطح بتن مریخی و کاهش سطح شیشه، تشعشع وارد شده موقعیت کمتری جهت خروج از دامنه دارد و اتلاف انرژی کمتر شده است .اهداف پژوهش:شناسایی مولفه های مؤثر در ساختار کالبدی و محیطی طراحی زیستگاه پایدار در مریخ.الگوگیری از مدل سازی هندسی گنبدسازی ایرانیان در طراحی زیستگاه پایدار در مریخ.سؤالات پژوهش:مؤلفه های مؤثر در ساختار کالبدی و محیطی طراحی زیستگاه پایدار در مریخ کدامند؟چگونه می توان از مدل سازی هندسی گنبدسازی ایرانیان در طراحی زیستگاه پایدار در مریخ الگو گرفت؟
۲۳۳۱.

تطبیق ساختاری عجایب نگاری محمد سیاه قلم با شخصیت های ماورایی متن ادبی شاهنامه فردوسی

کلیدواژه‌ها: گروتسک عجایب نگاری دیونگاری شاهنامه فردوسی محمد سیاه قلم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳ تعداد دانلود : ۱۰۳
متن ادبی شاهنامه فردوسی همواره یکی از منابع مورد توجه هنرمندان برای تصویرگری بوده است. گمان می رود محمد سیاه قلم (نگارگر برجسته مکتب هرات تیموری) در خلق گروتسک نگاری خود متأثر از داستان های این اثر ادبی بوده باشد. هدف این پژوهش بررسی ارتباط و چگونگی تأثیرگذاری متن ادبی شاهنامه فردوسی بر عجایب نگاری محمد سیاه قلم است و در پی پاسخگویی به این سؤالات است: چه وجوه مشترکی میان شخصیت های عجایب نگاری محمد سیاه قلم با دیوهای داستان های هفت خوان رستم در شاهنامه فردوسی وجود دارد؟ محمد سیاه قلم در گروتسک نگاری خود بیشتر از کدام داستان هفت خوان رستم الهام پذیرفته است؟ این پژوهش به لحاظ هدف، بنیادی و ماهیت آن ترکیبی از رویکردهای توصیفی، تحلیلی و تطبیقی است. روش گرد آوری اطلاعات، اسنادی   کتابخانه ای بوده و از ابزار مشاهده مستقیم و فیش برداری نیز استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان دهنده قرابت موضوعی میان عجایب نگاری محمد سیاه قلم و موضوعات داستان های هفت خوان رستم است. در زمینه تأثیرپذیری موضوعی به نظر می رسد محمد سیاه قلم بیشتر از روایت خوان پنجم و نبرد رستم با اولاد دیو الهام گرفته باشد. از سوی دیگر شماری اشتراکات ظاهری میان دیوهای تصویر شده توسط محمد سیاه قلم و دیوهای توصیف شده در داستان های هفت خوان رستم وجود دارد اما با توجه به اینکه فردوسی به ندرت به صورت دقیق به توصیف جزییات و خصوصیات ظاهری شخصیت دیوها در این روایات پرداخته است و اطلاعات اندکی در این خصوص به خواننده ارائه می دهد در امکان تأثیرپذیری محمد سیاه قلم در عجایب نگاری خود از شخصیت پردازی دیوهای شاهنامه فردوسی از لحاظ بصری می بایست به دیده تردید نگریست.
۲۳۳۲.

مطالعه تطبیقی دیدگاه شهید مرتضی آوینی و محمد مددپور در نقد سینمای دینی

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۶ تعداد دانلود : ۱۸۱
شهید سید مرتضی آوینی و مرحوم محمد محمد پور دو منتقد و نظریه پرداز سینمای ایران ،نظرگاه متفاوتی به سینما و سینمای دینی دارند. آن ها از دیدگاه یک متفکر و فیلم سازو نویسنده ایرانی سعی در بازتعریف ماهیت سینما و مفهوم سینمای دینی و نسبت آن با دین داشته اند .کماکان تدوی ن نظریه ها در س ینمای ایران توسط منتقدین و سینماگران وجود داشته ولی نظریات مختلف در سینمای دینی و رشد دیدگاه های ایشان نسبت به نظریه سینمای دینی همچنان دارای اشکالات مختلفی بوده و هنوز نظریه های کارآمدی در این حوزه تدوین نشده است. بنابراین ضروری است که محققین حوزوی و دانشگاهی و اهالی هنر و رسانه در مطالعات خویش بیش ازپیش به تحقیق و تحلیل سینمای دینی بپردازند. در این پژوهش همت بر آن بوده نحوه تعامل نگرش ها و مؤلفه ها و عناصر دینی و شبه دینی باهدف ی افتن اصلی ترین تفاوت ها و تشابهات در نگرش سید مرتضی آوینی و محمد مدد پور به سینمای دینی و تحلیل انتقادی دیدگاه های این دو نظریه پرداز موردتحقیق قرار گیرد. به این منظور، رابطه سینما و دین ، نظرات مشترک و امکان تحقق سینمای دینی در دیدگاه شهید سید مرتضی آوینی و مرحوم محمد محمد پور موردبررسی قرار می گیرد.روش این پژوهش برمبنای ه دف بنی ادین اس ت و ب ه لح اظ روش اجرای ی از شیوه توصیفی تطبیقی بهره برده است. جامعه هدف پژوهش مطالعات سینمای دین ی و آثار و تألیفات این دو نظریه پرداز به زب ان فارسی بوده است .پرداختن به نظریات مدد پور به واسطه نگاه حکمی و فلسفی و همچنین تلاش برای گسترش و تعمیق نظریات شهید مرتضی آوینی رخ داده است. روش انجام پژوهش این گونه است که ابتدا آثار مکتوب نظریه پردازان س ینمای دین ی به صورت کامل تحلیل شده است. سپس، عوامل تطبیق از میان آثار استخراج شده اس ت و نظرات دو طیف نظریه پردازان در خصوص آن بیان شده است. دو عامل تطبیق، "رابطه سینما و دین" و "نسبت میان فرم و محتوا" ، در سینمای دینی بوده است. سپس، با توجه ب ه تحلی ل نظریات در خصوص این دو عامل، دیدگاه های طرح شده از سوی این دو نظریه پرداز موردنقد قرار می گیرد و نقاط قوت و ضعف نظریات بررسی می شود .
۲۳۳۳.

مطالعه تطبیقی چهار اقتباس نمایشی از داستانِ بانوی حصاری از هفت پیکرِ نظامی با تاکید بر نظرات لیندا هاچن و دبورا کارتمل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بانوی حصاری توراندخت برتولت برشت کارلو گوتزی فردریش شیللر رضا کرم رضایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۱۸۶
گنجینه ادبیات فارسی منبعی عظیم برای اقتباس و خلق آثار نمایشی به شمار می رود، و خمسه نظامی یکی از مهم ترین و مستعدترین آثار در این گنجینه است. در بخش سه شنبه شب از هفت پیکر در گنبد سرخ داستان بانوی حصاری حکایت می شود. این داستان که پس از اقتباس توراندخت نامیده شده به دلیل جذابیت و برخورداری از عناصر داستان بارها مورد اقتباس نمایشی قرار گرفته است. اولین بار کارلو گوتزی نویسنده ایتالیایی در قرن هجدهم، اقتباسی به سبک کمدیا دل آرته از توراندخت انجام داد. سپس شیللر آلمانی به استقبال نمایش گوتزی رفت و توراندخت خود را نوشت و برتولت برشت نیز پس از سال ها مطالعه بر روی فلسفه چین اقتباسی نمایشی از این اثر انجام داد. در ایران نیز رضا کرم رضایی داستان توراندخت را دست مایه اقتباسی به سبک تخت حوضی قرار داده است. در این مقاله، با هدف تعیین جنبه های نمایشی داستان بانوی حصاری و بررسی نقش عوامل فرهنگی و زمانی در اقتباس از آثار کهن، داستان بانوی حصاری و چهار اقتباس نمایشی صورت گرفته از آن با توجه به نظریات هاچن و کارتمل بررسی شد. تحلیلِ فرمالیستی داستان بانوی حصاری نشان می دهد این منظومه، بسیاری از ابعاد و ویژگی های نمایشی را داراست. همچنین مطابق با نظریه هاچن در تمام آثار اقتباسی مذکور تغییر درون رسانه ای رخ داده است. در آثار گوتزی، شیللر و کرم رضایی، مضمون مورد نظر نظامی تکرار و تکریم شده درحالی که در اثر برشت، مضمون اصلی زیرورو شده و وی با آن به مقابله برخاسته شده است. ضمن این که بر اساس دسته بندی کارتمل، می توان گفت گوتزی، شیللر و کرم رضایی، شیوه انتقال و برشت شیوه تفسیر را در اقتباس از اثر مبدأ به کار برده اند.
۲۳۳۴.

شیوه های آموزش هنرهای سنتی در ایران و ژاپن (نمونه موردی: کتاب هنر مقطع متوسطه اول)

کلیدواژه‌ها: آموزش هنر هنردر ژاپن هنرهای سنتی کتاب هنر مقطع متوسطه اول

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۱۳۲
هنر ایران از دیر باز تا به امروز همواره دستخوش تغییراتی در جهت پیشرفت و ارتقاء بوده است. گذشت زمان و الگو شدن بسیاری از راه ها و شیوه ها در جهت رشد هنر در ایران( به خصوص هنرهای سنتی) سبب شد تا در این مقاله به الگو شدن یکی از کشورهای رو به رشد در این زمینه بپردازیم. با بررسی نوع آموزش هنر سنتی در ژاپن به عنوان کشوری پیشرفته در جهت آموزش و ادامه آن در جهت ارتقا و پیشرفت آثار، اکنون وقت آنست که همین شیوه کار را در آموزش هنر سنتی به دانش آموزان مقطع متوسطه اول در ایران را هدف قرار داده که در راستای آن با تلفیق شیوه های آموزش، این شیوه را مورد مقایسه و تطابق قرارداد. چیزی که در این آموزش ها نادیده گرفته شده، آموزش هنرهای سنتی است. هدف از ارائه این پژوهش مطالعه ی تطبیقی شیوه های آموزش هنرهای سنتی در ایران و ژاپن و در ادامه بهره گیری از شیوه های آموزش هنر سنتی در مدارس ژاپن برای بهبود روش های آموزش در ایران است. ضرورت انجام پژوهش حاضر با توجه به نظام آموزشی کشورهای پیشرفته که بخش اعظم برنامه درسی دوره متوسطه اول به درس هایی مثل هنر و فعالیت های ویژه مانند برپایی جشنواره های فرهنگی، هنری و ... اختصاص یافته است، سبب بررسی این موضوع در مقایسه با ایران شد تا هر چه بیشتر علت کمبود این برنامه ها در روند درسی نوجوانان مورد ارزیابی قرار بگیرد. اکنون سوال اینجاست که چه اشتراکات و افتراقاتی میان آموزشِ هنر سنتی در مدارس ژاپن و ایران وجود دارد؟ و یا اینکه چگونه می توان از شیوه های آموزش هنر سنتی در مدارسِ ژاپن برای آموزش همین نوعِ هنری در یکی از مقاطع تحصیلی ایران بهره گرفت؟ روش گردآوری مطالب و داده های مورد استفاده کتابخانه ای، اسنادی و میدانی بوده است که با رویکرد توصیفی و تحلیلی به انجام رسیده است.
۲۳۳۵.

جایگاه هنرهای تجسمی در تمدن اسلامی و تأثیر آن بر هنرهای تمدن های دیگر

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هنر تمدن اسلامی هنرهای تجسمی هنرهای کاربردی فرهنگ اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳ تعداد دانلود : ۱۰۳
هنر، به ویژه هنرهای تجسمی در تمدن اسلامی و اثرگذاری آن بر فرهنگ ها و تمدن های دیگر، یکی از عرصه هایی است که کمتر مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است. از این رو لازم است پژوهشی صورت بگیرد تا ابعاد این موضوع به شکل ملموسی روشن شود. هدف از این پژوهش، بررسی تاریخچه و تبلور هنرهای تجسمی و کاربرد این نوع از هنر پرداخته شود. از این رو در این تحقیق مسئله این است که هنر، به ویژه هنرهای تجسمی چه جایگاهی در تمدن اسلامی دارد؟ هنرهای تجسمی به چه میزان در توسعه و پیشرفت تمدن اسلامی نقش داشته اند؟ و هنرهای تجسمی به چه میزان در فرهنگ و تمدن های دیگر تأثیرگذار بوده است؟ این پژوهش، با اشاره به جلوه هایی از هنرهای تجسمی، با استفاده از نظرات دانشمندان در دو حوزه اسلام و غرب و با روش توصیفی – تحلیلی و روش گردآوری مطالب آن بر اساس مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته است. تجزیه و تحلیل اطلاعات این پژوهش با روش کیفی انجام شده است. در این پژوهش روشن خواهد شد هنر های تجسمی در عرصه های مختلف تمدن اسلامی جایگاهی برجسته دارد و همچنین روشن خواهد شد که به ویژه هنرهای تجسمی نه تنها با بازسازی و تکمیل عناصر هنری سبب پویایی و پیشرفت تمدن اسلامی در عرصه های مختلف هنری شد بلکه در مقاطعی، بر پویایی و پیشرفت هنر در تمدن ها و فرهنگ های دیگر نیز تأثیرگذار بوده است. در این پژوهش این نتیجه به دست می آید که جلوه های مختلفی از هنرهای تجسمی مانند خطاطی و خوشنویسی، نقاشی، موسیقی، قالی بافی، میناکاری و موارد دیگر علاوه بر اینکه سبب پویایی فرهنگ اسلامی شده است، در فرهنگ های دیگر نیز تبلور یافته است.
۲۳۳۶.

الگوی طراحی مسجد در معماری معاصر با تأکید بر مساجد شهر دزفول(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معماری اسلامی دزفول معماری سنتی الگوهای طراحی مساجد معاصر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۱۷۲
معماری اسلامی به مثابه یکی از بزرگ ترین مصادیق هنر اسلامی بوده و بیشترین نمود معماری اسلامی، در مساجد متجلی شده است. مسجد در دوران های مختلف همواره دچار تغییرات و تحولات گوناگون از نظر شکلی و فضایی شده و هر دوره تاریخی ویژگی های خاص خود را نمایان ساخته است. در دوران معاصر، کیفیت طراحی معماران، بر ساختار کالبدی و فضایی مسجد اثرگذار بوده و منجر به مطرح شدن مساجد نوگرا با شکل و خوانش جدیدی در فضای شهرهای اسلامی شده است. این پژوهش در تلاش است با بررسی ساختار مساجد تاریخی شهر دزفول به بازخوانی و بازتاب الگوها و ساختار مساجد سنتی در طراحی مساجد معاصر دست یابد. براساس مبانی تحقیق، روش مورد استفاده جهت انجام تحقیق از راهکارهای ترکیبی استفاده شده است. روش گردآوری اطلاعات، ترکیبی از مطالعات کتابخانه ای و مراجعه میدانی است. برای رسیدن به پرسش های پژوهش با استفاده از یک روش کمی و کیفی در مقایسه بین مساجد تاریخی شهر دزفول از نظر ساختاری و شکلی مورد استفاده قرار گرفته است. فرآیند استنتاج از سه مرحله تشکیل شده است: بررسی مساجد موجود در شهر دزفول، دسته بندی و انتخاب مساجد از نظر تاریخی، ساختاری و شکلی، طبقه بندی داده های کمی و تحلیل آن ها می باشد. سپس بنابر نتایج به دست آمده، الگوی طراحی مساجد شناسایی و تبیین شده است. براساس بررسی های انجام شده می توان با بهره گیری از آموخته های به دست آمده از تحلیل ساختاری مساجد تاریخی، کیفیت کالبدی و کارآمدی فضایی مساجد معاصر را ارتقا داد.اهداف پژوهش:بازخوانی الگو و ساختار کالبدی و فضایی مساجد تاریخی شهر دزفول.ارتقاء کیفیت کالبدی و کارآمدی فضایی مساجد معاصر.سؤالات پژوهش:الگو و ساختار شکلی و فضایی مساجد تاریخی شهر دزفول در دوره های مختلف چگونه بود؟چگونه می توان در طراحی مساجد معاصر از الگوی مساجد تاریخی دزفول استفاده کرد؟
۲۳۳۷.

تحلیلی بر نقوش ابزارجنگی محفوظ در موزه کراکو منسوب به شاه صفی (سلیمان )بر اساس رویکرد آیکونولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شاه صفی دوم (سلیمان) زره افزار میترائیسم جنگ آیکونولوژی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۹۴
نبرد و جنگ با اهریمن از جمله موضوعاتی است که از آغاز آفرینش در اساطیر وجود داشته و در همه ادوار مورد توجه بوده است. برای نبرد و جنگ نیاز به ابزاری بود که گاه قهرمانان به همان ابزار شناخته می شدند. این ابزار جنگی در دوره صفویه علاوه برکاربرد نظامی، کارکرد زیبایی شناسانه نیز داشت. از جمله این ابزار، ابزارآلات جنگی منسوب به صفی دوم(شاه سلیمان) بوده که در موزه کراکو محفوظ است. این ابزار شامل چهار آیینه، سپر، ساعدبند و کلاهخود بوده و مزین به اشعاری به زبان فارسی، نام سلیمان، تصاویر گرفت و گیر، شکار و نقش خورشید است. در همه وسایل مذکور ارزش بصری خورشید بیش از دیگر نقوش است و نوشتار موجود در کتیبه ها نیز اشاره به قهرمانان شاهنامه، ایران باستان و نام شاه سلیمان دارد. با توجه به آنکه این رزم افزارها در دوره صفویه و در گفتمانی اسلامی، خلق شده است، بنابراین این پژوهش به دنبال پاسخ به این سوال است که چرا خورشید و نشانگانی چون شاخ و شکار، در زره افزار شاه صفی دوم(سلیمان) نقشی اساسی دارند و معنای این نقوش چگونه قابل تبیین است؟ با توجه به آنکه هدف از این پژوهش تحلیل نقوش جنگ افزارهای منسوب به شاه صفی دوم است، برای رسیدن به پاسخی مناسب به روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد آیکونولوژی تصاویر موجود تحلیل و تفسیر شده است. داده های پژوهش بیانگر آن است تغییر نام صفی میرزا به سلیمان، بیانگر اعتقادات ماورائی وی و آن دوران است، همچنین در این دوران حکمت ایرانی و اشراقی از نو زنده می-شود و به نظر می رسد که استفاده از نقوشی چون خورشید، شاخ، شکار و پرنده در ابزارجنگیِ وی نیز بیانگر برخورداری از قدرت مهر یا نور است. از آنجا که در آیین مهری، میترا خدای حامی جنگجویان نیز بود، این اعتقادات در جهان بینی مردم وارد شده و هنرمند آگاهانه یا ناآگاهانه از خورشید، تصاویر نبرد و شاخ به منظور مراحل تشرف در آیین مهر و مدد رسانی مهر یا میترا در نبرد به شاه سلیمان و بیان قدرت وی استفاده کرده است.
۲۳۳۸.

مؤلفه های کالبدی فضاهای آموزشی و شاخص های سیالیت تفکر، بسط و اکتشاف در فرآیند خلاقیت کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رشد خلاقیت کودک محیط کالبدی فضای آموزشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۹۱
رشد خلاقیت در روان شناسی تربیتی و آموزشی مورد توجه می باشد. این موضوع در کودکی به سبب تکامل شخصیت و تجربیات فرد دارای اهمیت است. خلاقیت دارای مراحل، اجزا و عناصری است که در فرآیند خلاقیت رخ می دهد. عوامل مؤثر بر خلاقیت به دو دسته فردی و محیطی (درونی و بیرونی) تقسیم می شود که این مقاله از میان عوامل بیرونی، مولفه های کالبدی محیط را مورد بررسی قرار داده است. بر اساس فرآیند رشد شناختی، ادراک کودکان از سن ۶ سالگی جنبه عملی پیدا کرده و از محیط تاثیر بیشتری می گیرد. در این دوران بیشتر زمان کودکان در فضاهای آموزشی سپری می شود. هدف پژوهش، شناسایی مولفه های کالبدی مؤثر بر فرآیند خلاقیت کودکان ۶ تا ۱۱ سال در فضاهای آموزشی و ارتباط سنجی آن ها با شاخص های خلاقیت است. روش پژوهش حاضر کیفی-کمی بوده که در بخش دیدگاه های نظری، از راهبرد تحلیلی جهت شناسایی شاخص ها و از راهبرد توصیفی جهت رابطه سنجی میان آن ها استفاده شده است. داده های حاصل از پرسشنامه محقق ساخت، به کمک نرم افزار SPSS22 و Amos24 با روش تحلیل عاملی و تحلیل مسیر، بررسی شده است. نتایج به دست آمده، وجود رابطه معنادار میان مؤلفه های محیطی و شاخص های سیالیت، بسط و اکتشاف به عنوان شاخص های خلاقیت را نشان داده و مؤلفه طراحی فضا جهت ایجاد احساس های مختلف، بیشترین تاثیر را بر خلاقیت دارد.
۲۳۳۹.

تبیین ارتباط بین مولفه های سازنده کیفیت فضای شهری و سرزندگی با کاربست الگوی مدلسازی معادلات ساختاری (نمونه مطالعاتی: خیابان معالی آباد شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرزندگی شهری کیفیت فضای شهری قرارگاه رفتاری الگوی معادلات ساختاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴ تعداد دانلود : ۹۸
سرزندگی، شهر و فضاهای شهری را دربردارنده مفهومی همه شمول می گرداند و عبارت شهر برای همه مصداق می یابد. نگاهی اجمالی به فضاهای عمومی شهرهای امروز نشان می دهد که شهرها؛ حس دعوت کنندگی خود را از دست داده اند و خیابان ها به عنوان مهمترین مکان تعاملات اجتماعی و جنب و جوش شهری تنها به ظرفی برای فعالیت های ضروری شهروندان (رفت و آمد) تبدیل شده اند. بر این اساس هدف مطالعه حاضر تبیین رابطه مابین مولفه های سازنده کیفیت فضای شهری و سرزندگی با توجه به میانجیگری قرارگاه رفتاری می باشد. محدوده مورد مطالعه، پژوهش حاضر خیابان معالی آباد واقع در حوزه 6 شهرداری شیراز می باشد. حجم نمونه براساس فرمول کوکران 400 نفر تعیین و داده ها با استفاده از نرم افزار Smart PLS تحلیل گردید. نتایج حاکی از این است که مولفه های محیطی، اجتماعی- فرهنگی و قرارگاه رفتاری با در نظر گرفتن ارتباط متقابلشان، 4/47 درصد از واریانس سرزندگی شهری را در خیابان معالی آباد تبیین می نمایند.
۲۳۴۰.

ارزیابی ریسک ایستگاه های مترو در مواجهه با تهدیدات انسان ساخت و مخاطرات طبیعی با روش رمکپ پلاس (مطالعه موردی: ایستگاه های خط یک مترو کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزیابی ریسک ایستگاه های مترو کلان شهر تهران تهدیدات مخاطرات رمکپ پلاس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۸ تعداد دانلود : ۲۱۲
زیرساخت حمل ونقل شهری به خصوص سامانه متروی کلان شهر تهران که روزانه برای جابه جایی میلیون ها نفر مورد استفاده قرار می گیرد، به عنوان یکی از حیاتی ترین زیرساخت های کشور شناخته می شود. هرگونه اخلال در فعالیت شبکه مترو می تواند به تأثیرات گسترده ای در سایر زیرساخت های مرتبط، از جمله شبکه حمل ونقل عمومی و سیستم توزیع برق داشته و همچنین به نارضایتی های اجتماعی منجر شود. در این راستا، در پژوهش حاضر دارایی های حیاتی (از جمله انسانی، فیزیکی و سایبری) ایستگاه های خط یک متروی کلان شهر تهران تحت ارزیابی ریسک به روش رمکپ پلاس قرار گرفته است. بازه گسترده ای از تهدیدات انسان ساخت و مخاطرات طبیعی و همچنین پیامدهای آنها به صورت کمّی در ایستگاه های مذکور مورد ارزیابی قرار گرفته است. با محاسبه مقادیر کمّی آسیب پذیری و احتمال وقوع رویدادها، عدد ریسک به صورت کمّی محاسبه شد. نتایج نشان دادند که خطرپذیرترین دارایی ها در میان سرمایه های فیزیکی و سایبری، سیستم سیگنالینگ، واگن های قطار، اتاق کنترل، پله های برقی، سامانه پست فشار قوی اختصاصی از شبکه توزیع برق و همچنین سیستم هدایت آب ایستگاه ها بودند. برای سرمایه های انسانی نیز مسافرین و کارکنان در بخش های سکو، ورودی های ایستگاه و سالن فروش بلیط مشمول خطرپذیرترین دارایی ها می شوند. همچنین مهم ترین تهدیدات و مخاطراتی که در صدر جدول پرتکرارترین و مخاطره آمیزترین ها بودند به ترتیب شامل تروریست ها (اعم از انتحاری و بمب گذاری گروهی)، وسایل نقلیه بمب گذاری شده در محیط ورودی ایستگاه ها، خرابکاری های فیزیکی و سایبری، آلودگی ها و دزدی سایبری برای بخش تهدیدات تروریستی و سیل و زلزله برای بخش مخاطرات طبیعی می شوند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان