مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
قالیچه محرابی
منبع:
نگره زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
68 - 83
حوزه های تخصصی:
قالیچه های جانمازی، مجموعه ی گسترده و پر اهمیتی از قالی های ایرانی هستند که در دوره ی صفوی تولید شد و مورد توجه جامعه قرار گرفت. از آنجا که قالیچه های جانمازی در برهه ای از تاریخ به طور جدی مورد توجه و تکثیر قرار گرفتند، و نیز با عنایت به اینکه اجزا و نقشمایه های به کاررفته در این قالی ها پیشتر در سایر قالی های ایرانی نیز موجود بوده، ضروری است تا با نگاهی تحلیلی مورد بررسی قرار گیرد. هنگامی که در مواجهه با یک اثر ادبی یا هنری، مجموعه ی متکثری از متون ادبی، هنری قابل تشخیص باشد، رسیدن و دریافت معنای پنهان در اثر از خلال خوانش و درک آن مجموعه و روابط میان اعضای آن میسر می شود. این پژوهش با هدف مطالعه ی متن های تشکیل دهنده یک قالیچه جانمازی دوره صفوی و روابط آنها با یکدیگر در شکل دهی به معنای نهان قالیچه انجام شد و روش انتخابی برای تحلیل آن نظریه بینامتنیت ژرار ژنت بود. پرسش اصلی که این پژوهش را در رسیدن به هدفش یاری می کرد بدین قرار است که، در شکل دهی به معنای قالیچه مورد مطالعه این نوشتار، چگونه از روابط بینامتنی بهره گرفته شده است؟ این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی انجام شد و اطلاعات آن به شیوه کتابخانه ای با استفاده از منابع دست اول تهیه شدند که تجزیه و تحلیل اطلاعات آن با استفاده از نظری بینامتنیت ژرار ژنت انجام شد. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که در طراحی این قالیچه، هنرمند دوره ی صفوی آگاهانه یا ناآگاهانه تحت تأثیر دستاوردهای فرهنگی مکان-زمان زیستش، با ترکیب متونی از دو نظام فرهنگی ایران باستان و اسلامی به انحای گوناگون، متنی را خلق کرده که هم در راستای هدف طراحی اش یعنی تبلیغ اسلام و تشیع اثری شایسته ی توجه است و هم پیونددهنده ی دو نظام فرهنگی ایرانی و اسلامی است.
مطالعه تطبیقی نشانه های کلامی موجود در پیشانی محراب قالیچه های صفویه و قاجاریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال نهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۴
35 - 44
حوزه های تخصصی:
خوانش آثار هنری به شکل نظام مند ، راهی است که به بازیابی معنا و هویت د ر آثار بصری کمک می کند . چرا که آثار بصری هنری، با د اشتن پیش زمینه های تاریخی و اجتماعی گویای تحولات فکری و فرهنگی د وران هستند ، از جمله این آثار قالیچه های محرابی است. از مهمترین نقاط کلید ی د ر این قالیچه ها، زیر پیشانی محراب است. د ر قالیچه های محرابی د وره صفویه نقش مایه قند یل و کتیبه د ر زیر پیشانی محراب علاوه بر آنکه از نظر ارزش بصری جایگاه ویژه ای د ارند ، با توجه به پژوهش های انجام شد ه بیانگر آیه نور هستند. بنابراین از آنجا که نشانه ای از آیه نور هستند به متنی اسلامی نیز ارجاع می د هند ولیکن به تد ریج پس از د وره صفویه، د ر د وره قاجار این مکان د ر اکثر قالیچه ها به نام انسانی مشخص و نشانه های کلامی غیر اسلامی اختصاص می یابد . لذا این پژوهش د ر پی پاسخ و تبیین این تغییر از متن اسلامی به متنی غیر اسلامی و توجه به انسان محوری د ر د وره قاجار است. برای پاسخ به این سؤال به روش تطبیقی-تحلیلی و با تطبیق موضوع و مضامین د ر متن کلامیِ زیر پیشانی د ر قالیچه ها د ر د و د وره قاجار و صفوی، می توان به هد ف پژوهش که تبیین این تفاوت د ر نشانه های کلامی د ر قالیچه هاست د ست یافت. با تطبیق قالیچه ها می توان به این نتیجه رسید که هنرمند ان با توجه به اند یشه های رایج د ر د وره صفویه به مبانی اسلامی و شیعی گرایش بیشتری د اشته اند . د رصورتی که د ر د وره قاجار، گرایش به باستان گرایی، تأثیرپذیری از غرب و انسان محوری منجر به خلق قالیچه های با مضامین و نشانه های متفاوت گرد ید ه است.
تحلیل آیکونولوژیک عنصر تاج در قالیچه های محرابی دوره قاجار (مطالعه موردی قالیچه محرابی مظفرالدین شاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم آبان ۱۴۰۱ شماره ۱۱۳
77 - 86
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله : قالی و قالیچه ها به عنوان بستری جهت انتقال مفاهیم هر د وره از تاریخ و فرهنگ ایران بود ه است. جایگاه عناصر خاص و نقش مایه ها د ر قالی ها می توانند مبین اند یشه د وره ای باشد که اثر د ر آن خلق می شود . از جمله عناصری که د ر د وره قاجار د ر قالیچه های محرابی رواج گسترد ه ای پید ا می کند تاج است. این عنصر د ر زیر پیشانی محراب برخی از قالیچه های محرابی د وره قاجار جانشین قند یل یا اسم اعظم خد اوند د ر د وره های پیشین می شود . از ویژگی های برجسته د یگر این عنصر همنشینی آن با د رخت یا گلد ان است. د ر میان قالیچه های د وره قاجار که عنصر تاج د ر آن جایگاه ویژه ای د ارد ، قالیچه ای است که د ر موزه فرش ایران نگهد اری می شود ؛ این قالیچه د ارای متن کلامی و د ید اری است که هر د و به تاج گذاری مظفرالد ین شاه اشاره د ارند . همچنین د ر پیشانی محراب عنصر تاج با گل نیلوفر و... همنشین می شود که این پژوهش به د نبال پاسخ به چرایی و چگونگی ارتباط میان نام مظفرالد ین شاه، گل نیلوفر و تاج د ر زیر پیشانی محراب است و د ر شکل گسترد ه تر آن به تبیین و تحلیل نشانگان کلامی و د ید اری د ر همنشینی عنصر تاج است. هد ف پژوهش : هد ف از این پژوهش تحلیل و تبیین نقوش موجود د ر قالیچه محرابی مظفرالد ین شاه با تأکید بر عنصر تاج است. روش پژوهش : این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی است و د ر آن با روش آیکونولوژی، قالیچه محرابی مظفرالد ین شاه د ر سه سطح بررسی می پرد ازد . نتیجه گیری : پس از بررسی و تحلیل قالیچه نشان د اد ه می شود با توجه به گفتمان باستان گرایی، تاج د ر قالیچه هویت متفاوتی می یابد . مطابقت میان تاج کیانی و فرّ کیانی، د ر این گفتمان و قرارگیری آن د ر زیر پیشانی محراب محل آیه نور، آن را جانشین نور الهی می سازد . همچنین همنشینی آن با گل نیلوفر، د رخت و نام مظفرالد ین شاه به اعطای فره الهی به او اشاره د ارد . به علاوه بر ایجاد حکومت جد ید توسط مظفرالد ین شاه تأکید می کند .
خوانش بیش متنی عناصر نوشتاری در قالیچه محرابی موزه دفینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
43 - 54
حوزه های تخصصی:
قالیچه های محرابی دوره صفویه از جمله گونه های قالی است که در سده نوزدهم میلادی به عنوان پیش متن سایر قالیچه ها در ایران و ترکیه مورد استفاده قرار می گیرد. از آن جا که بدون خلق قالیچه های دوره صفویه امکان خلق قالیچه های ادوار بعدی ممکن نبود، بنابراین، روابط میان این متن ها نه از نوع هم حضوری، بلکه از نوع برگرفتگی در نظر گرفته می شود. به نظر می رسد در این برگرفتگی، سبک یک سان و مضامین متفاوت است. لذا، در این برگرفتگی می توان شاهد دگرگونی های موضوعی و مضمونی بود. متن کلامی دراکثر قالیچه های صفوی برگرفته از آیات قرآنی است؛ ولیکن، متن کلامی در قالیچه موجود در موزه دفینه در دوره قاجار بیش تر شامل اشعار غنایی و تعلیمی می شود. حال پرسش این است: دگرگونی های موضوعی و مضمونی در قالیچه موزه دفینه در قیاس با قالیچه های دوره صفویه چگونه قابل تبیین است؟ هدف از این پژوهش، تحلیل نشانگان کلامی قالیچه موزه دفینه با تکیه بر بیش متنیت ژنت است؛ و با توجه به برگرفتگی این قالیچه از قالیچه های دوره صفویه، برای رسیدن به پاسخی مناسب با استفاده از رویکرد بیش متنیت و روش توصیفی و تحلیلی می توان به این نتیجه رسید که، رابطه این برگرفتگی در شکل کلی قالیچه همان گونی و از گونه پاستیش است. ولیکن، این برگرفتگی در عناصر کلامی از نوع تراگونگی و ترانزپوزیسیون است. با توجه به این تراگونگی می توان گفت، دگرگونی در بیش متن بیش تر تاکید بر مضمون است. چرا که این متون، سعی در بیان مضمونی متفاوت از سلوک و بقا و فنا فی الله را داشته و تلاش در نقد شرایط کنونی جامعه و یادآوری شرایط آرامش بخش و مفرح در دوره صفویه داشته است.
تحلیل ساختار و مضمون طرح قالیچه محرابی محفوظ در موزه توپقاپی بر اساس آراء کومار اسوامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۵
181 - 193
حوزه های تخصصی:
قالیچه های محرابی از جمله دستبافته هایی است که در دوره صفویه به طور گسترده طراحی و تولید شده است. ساختار کلی طرح این قالیچه ها دارای دو بخش است. بخش بالایی با استفاده از مضامین مذهبی و بخش پایین طرح نیز با استفاده از آرایه های اسلیمی و ختایی و درختان و گلها تزیین شده است. از جمله این قالیچه ها، قالیچه ی موجود در موزه توپقاپی است که با توجه به اندازه و تزئینات آن به نظر می رسد جهت مراسم عبادی استفاده می شده است. پژوهش حاضر با در نظر گرفتن نظریه کوماراسوامی، که تزئین و آرایه های بکار رفته در هنرهای سنتی را صرفاً جهت زیبایی ندانسته بلکه دلالت گر می داند، با هدف تحلیل ساختار و مضمون طرح قالیچه محرابی محفوظ در موزه توپقاپی صورت گرفته است و در پی پاسخ به این سوالات است که: 1. ساختار قالیچه محرابی موجود در موزه توپقاپی بر چه اساس و پایه است؟ 2. این ساختار و تزئینات آن، چه تأثیری در مضمون قالیچه داشته اند؟ روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است و تفسیر و تحلیل ها بر اساس آراء کوماراسوامی صورت گرفته است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که این قالیچه دارای ساختاری چندبخشی در طراحی است و ساختار قالیچه مذکور با توجه به مقیاس های انسانی بافته شده است و هر کدام از این بخش ها، تزئینات و نقش مایه ها نیز با معنای کلی اثر در ارتباط هستند. بنابراین پیکره مورد نظر همچون عالم صغیر بوده که بازنمودی از عالم کبیر است. قالیچه محفوظ در موزه توپقاپی را با توجه به نظرات کوماراسوامی می توان زیر مجموعه هنرهای سنتی قرار داد که همه اجزای آن در خدمت یک کل هستند و قالیچه چون معبدی مقدس یا کیهان است که صورت، کاربرد و معنا بر تعالی و رهایی کامل دلالت دارند. این تعالی در قالیچه مورد نظر دربرگیرنده اندیشه تشیع است که در بالاترین نقطه -که همان محراب است- رخ می دهد.
مطالعه تطبیقی دو قالیچه محرابی جانمازی بافت ایران و ترکیه(هِرِکه) با تأکید بر گفتمان مذهبی
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶
51 - 60
حوزه های تخصصی:
در قرن شانزدهم در ایران قالیچه هایی با طرح محراب تولید می گردد که منبع الهام بسیاری از هنرمندان در قرن نوزدهم در شهر هِرِکه می شود. ازجمله این قالیچه ها، قالیچه محرابی جانمازی است که منبعی برای هنرمندان هرکه می گردد. قالیچه بازتولید شده در هرکه از نظر نشانگان دیداری و کلامی تفاوت مختصری با قالیچه محرابی جانمازی محفوظ در موزه فرش دارد. ازآنجاکه ویژگی اصلی قالیچه ها متنی مملو از آیات قرآنی و احادیث است، با توجه به آنکه دو قالیچه مذکور در دو زمان و مکان متفاوت بافته شده اند و تفاوتی آشکار در مذهب و فرهنگ دارند، بنابراین این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال است که تفاوت های موجود در مذهب در دو دوره چگونه در بازتولید قالیچه مشاهده می گردد؟ هدف از این پژوهش تأثیر گفتمان مذهبی در خوانش قالیچه های محرابی ایران و هِرِکه است. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی تطبیقی مورد مطالعه قرار گرفته است و جمع آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای است. از تطبیق دو قالیچه، این نتیجه حاصل شد که قالیچه بافته شده در ایران در نشانگان دیداری و کلامی به تشیع و ادیان ایران باستان اشاره داشته و در قالیچه تولیدشده در هِرِکه، نشانگانی که ارجاع مستقیم به ادیان شیعه و پیش از اسلام داشته باشد حذف گشته است و متن کلامی به صورت کلی ارجاع به اسلام دارد و در متن بصری نیز ارجاع به هیچ یک از ادیان مشاهده نمی شود. به نوعی می توان گفت با توجه گفتمان هر دوره خوانش متفاوتی از قالیچه ها شده است.