فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۷٬۹۰۱ مورد.
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۱)
259 - 278
حوزههای تخصصی:
هدف: داوطلبان خدمت در کتابخانه از جمله ظرفیت هایی هستند که استفاده از آن می تواند موجب ارتقای سازمانی کتابخانه ها باشد. این پژوهش به دنبال تعیین عوامل و چالش های به کارگیری داوطلبان در کتابخانه ها از دیدگاه کتابداران آستان قدس رضوی است.روش شناسی: پژوهش حاضر، از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه جمع آوری اطلاعات، کیفی است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه کتابداران سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی هستند که سابقه حداقل 5 سال خدمت در پست کتابداری را دارند. نمونه گیری به روش غیراحتمالی و هدفمند انجام شد. تعداد اعضای جامعه نمونه بر اساس معیار نمونه گیری نظری و در نظر گرفتن اشباع نظری 36 نفر تعیین شد. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه ساختاریافته بود. اطلاعات گردآوری شده به شیوه تحلیل محتوا، با روش کدگذاری سه مرحله ای اشتراوس و کوربین و با استفاده از نرم افزار مکس کیودا تحلیل شد.یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل مصاحبه ها نشان می دهد که کتابداران آستان قدس رضوی حضور داوطلبان را در سازمان ضروری می دانند. داوطلبان برای حضور در فعالیت های داوطلبانه با چالش هایی مواجهند که این چالش ها، منشاء فردی یا سازمانی دارد. مدیران سازمان برای به کارگیری داوطلبان با چالش های حقوقی و اداری، کمبود تجهیزات و کمبود منابع مالی روبه رو هستند. همچنین کارکنان سازمان، با چالش حرف ه ای و سازمانی کارکنان در سه بخش «چالش های حرفه ای»، «چالش های سازمانی» و «چالش های مرتبط با ماهیت فعالیت داوطلبانه» برای همکاری و حمایت از داوطلبان مواجه هستند.نتیجه گیری: داوطلبان کتابخانه ها، با موانع و چالش های متعددی روبه رو هستند و مدیران کتابخانه ها برای غلبه بر چالش های پیش روی داوطلبان، مدیران و کارکنان نیازمند شناسایی موانع موجود و برنامه ریزی مدون برای از بین بردن این موانع و چالش ها هستند.
سنجش تعاملات و همکاری های بین سازمانی در مقالات علمی حوزه مهندسی برق و الکترونیک ایران با رویکرد مدل مارپیچ سه گانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مدل مارپیچ سه گانه تعاملات بین دانشگاه، صنعت و دولت را مورد سنجش قرار می دهد و به عنوان یک چارچوب هنجاری برای درک تعاملات بین بازیگران اصلی در سیستم های نوآوری توسط محققان استفاده می شود. هدف اصلی پژوهش حاضر، تحلیل پویایی تعاملات سازمانی در تولید مقالات علمی حوزه مهندسی برق و الکترونیک ایران است. لذا، پژوهش حاضر به سنجش کمّی وضعیت همکاری های بین سازمانی در مقالات علمی حوزه مهندسی برق و الکترونیک ایران با رویکرد مدل مارپیچ سه گانه در گستره کشور ایران پرداخته است.
روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده که با استفاده از مدل مارپیچ سه گانه و براساس شاخص رسانش عدم قطعیت T(UIG) به عنوان شاخص تعامل دانشگاه-صنعت-دولت انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 19802 مقاله علمی نمایه شده در پایگاه وب آو ساینس از ایران در حوزه مهندسی برق و الکترونیک (2019-2010) است. پس از استخراج داده ها، در این پژوهش، از نرم افزار TH به منظور تبدیل داده ها به فرمت اکسل و محاسبه عدم قطعیت تعاملات ارکان استفاده شد. به منظور تحلیل مناسب در این خصوص، ابتدا براساس روند مرسوم و متداول تحقیقات این حوزه دانشگاه با کد U، صنعت با کد I، دولت با کد G در نظر گرفته شد.
یافته ها: یافته های پژوهش موید این است که تعداد مقالات در بازه زمانی مورد بررسی رشد یافته و از 1019 مقاله در سال 2010 به 3216 مقاله در سال 2019 رسیده است. در بررسی روند رشد مقالات هر یک از ارکان مشخص شد که تولید مقالات در هر سه رکن دارای رشد صعودی بوده و ضریب رشد مقالات از سال 2010 تا سال 2019 برای دانشگاه 0.63، صنعت 2.5 و دولت 1.8 بوده است. بیشترین همکاری بین دانشگاه و صنعت صورت گرفته و کمترین میزان همکاری بین دولت و صنعت واقع شده است. یافته ها، همچنین نشان داد بالاترین میزان تعاملات مربوط به دانشگاه- دولت در سال 2010 و پایین ترین تعاملات مربوط به دولت- صنعت است که در اکثر سال ها نزدیک به صفر بوده و نشان دهنده استقلال و عدم ارتباط ارکان مذکور است. یکی از نتایج قابل توجه این است که در سال های 2010-2019 تعامل بین دانشگاه- صنعت در تضاد با تعامل دوگانه دانشگاه- دولت بوده است. تعامل دانشگاه- صنعت با تعامل صنعت- دولت طی سال های مورد بررسی همسو بوده است. در سال 2014 تعامل بین ارکان دوگانه و سه گانه صفر بوده است، در حالی که تعامل دانشگاه- صنعت در این سال به بالاترین میزان خود می رسد. همچنین، در سال 2014 بالاترین تعامل بین ارکان دوگانه مربوط به دانشگاه- صنعت صورت گرفته است و در خصوص روابط سه گانه در سال 2010 بیشترین میزان تعامل سه گانه بین ارکان دانشگاه- صنعت- دولت مشاهده می شود. براساس مقادیر شاخص T، بیشترین میزان تعاملات ارکان دوگانه و سه گانه به ترتیب بین دانشگاه- دولت، دانشگاه- صنعت- دولت، دانشگاه- صنعت، و صنعت- دولت دیده شده است. تعامل ارکان دوگانه و سه گانه در سال 2014 نزدیک به صفر بوده، ولی در این سال تعامل دانشگاه- صنعت روندی بسیار افزایشی داشته که حاکی از عدم سرمایه گذاری دولت بر صنعت بوده و به عبارتی هرکجا که نقش دولت کم رنگ تر می شود، نقش صنعت نمایان تر است.
نتیجه گیری: در مجموع، در حوزه مهندسی برق و الکترونیک ایران، نمودار تعامل بین ارکان سه گانه در سال های مختلف دارای نوسانات بسیار اندکی بوده و پیشرفتی نداشته است. جدا بودن ساختارهای نهادی و در نتیجه، افزایش روندهای دیوان سالاری میان نهادی، مانع تعامل موثر شده و حوزه های نهادی مانند دانشگاه و صنعت به داشتن نقشی منفعلانه در فرآیند تولید دانش یا به اشتراک گذاری دانش شناخته می شود. بر این اساس، توسعه برخی سیاست های علم و فناوری و راهبردهای پژوهشی و صنعتی برای ارتقای شبکه نوآوری دانشگاه-صنعت-دولت به عنوان یک ضرورت پیشنهاد شده است. یکی از نکات بسیار مشهود این پژوهش، اهمیت حضور بخش دولتی است که با حمایت از ارکان علمی می تواند نقش مؤثری را در تعاملات داشته باشد. با توجه به شرایط خاص حاکم بر تولیدات علمی کشور، جایگاه حمایت های دولتی و انگیزش های موجود که از طریق این بخش به فضای علمی تزریق می شود، هدایت و توسعه اقدامات پژوهشی و تسریع تولید علم در کشور مشخص خواهد شد. یکی از راهکارهای اهتمام بیشتر به توسعه فناوری و تعامل بیشتر دو رکن دانشگاه- صنعت نیز سیاست گذاری های حمایتی و هدایتی دولت است که در صورت وجود هوشمندی بیشتر، شاید زمینه ساز تقاضا محوری و مسئله محوری پژوهش های دانشگاهی و ارتقای نوآوری و توسعه فناوری در بخش صنعت و افزایش بهره برداری از سرمایه های فراوان بخش دانشگاهی کشور باشد. با توجه به یافته های حاصل از پژوهش های متعدد، استفاده از رویکرد مدل مارپیچ سه گانه و قابلیت های آن در سنجش و پویایی دانش و تعاملات و همکاری های فناورانه و دانشی و حتی تولیدی در حوزه های مختلف دانش توصیه می شود.
مطالعه علم سنجی اعضاء هیئت تحریریه و سردبیران مجلات نمایه شده ISC علوم بهداشت، علوم زیستی و هنر و علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه علم سنجی اعضاء هیئت تحریریه و سردبیران مجلات نمایه شده ISC علوم بهداشت، علوم زیستی و علوم انسانی و هنر هدف اصلی پژوهش حاضر است.روش پژوهش: نوع پژوهش حاضر کاربردی است و با شاخص های علم سنجی از جمله شاخص «درهم تنیدگی اعضاء هیئت تحریریه» و نیز تحلیل شبکه اجتماعی انجام شده است. برای اجرای این پژوهش از شاخص های مرکزیت و از نرم افزارهای اکسل، پایتون، اس پی اس اس، نت درا و یوسی آی نت استفاده شد. جامعه پژوهش 200 مجله و 2813 عضو هیئت تحریریه و سردبیر است.یافته ها: 08/13 درصد از اعضاء هیئت تحریریه و 5/81 درصد از مجلات مورد مطالعه در این مقاله دارای «پدیده درهم تنیدگی» هستند. مرتبه علمی اغلب اعضاء هیئت تحریریه در مجلات مورد بررسی «استاد» هست و مردان تقریباً شش برابر زنان با مجلات جامعه پژوهش همکاری دارند. دانشگاه های تهران، فردوسی مشهد و شهید بهشتی و استان های تهران، قم و خراسان رضوی بیشترین سهم را در انتشار مجلات دارند. تفاوت آماری معنی داری بین «درهم تنیدگی اعضاء هیئت تحریریه» و جنسیت مشاهده نگردید. با این وجود بین مرتبه علمی و «درهم تنیدگی اعضاء هیئت تحریریه» رابطه معنی دار آماری وجود دارد.نتیجه گیری: درهم تنیدگی اعضاء هیئت تحریریه در مجلات فارسی مورد مطالعه وجود دارد. هر اندازه میزان این پدیده در مجله ای افزایش یابد به این معنی است که افراد دارای درهم تنیدگی در سیاستگذاری های کلان و برنامه ریزی راهبردی در مجلات از جمله انتشار مقالات، انتخاب داوران و بسیاری از موارد کلیدی دیگر نقش مهمی دارند.
مؤلفه های امنیت اطلاعات کتابخانه های دیجیتال در بستر اینترنت اشیاء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با گسترش فناوری ها کارها با سرعت بیشتر و در زمان کمتری انجام می شوند، چنان که کمتر شدن زمان انجام کار و سرعت پاسخ دهی به مزیتی رقابتی در بین سازمان ها بدل شده است. این ویژگی ها و مزیت ها موجب رواج استفاده از فناوری اینترنت اشیاء در سطح وسیع در بین جوامع مختلف شده است و در عین حال، زمینه پذیرش و توسعه فناوری های اطلاعاتی و ارتباطاتی در کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی نیز پدید آمده است؛ زیرا کتابخانه ها به منزله مراکز ارائه خدمات اطلاعاتی، باید بتواند هم پای دیگر سازمان ها به ایفای نقش بپردازند. با توجه به پیشرفت فناوری اطلاعات و ارتباطات، کتابخانه ها در مدیریت و ارائه خدمات دچار مشکل هستند. اینترنت اشیاء از جمله پدیده هایی است که به کتابداران کمک می کند تا مدیریت بهتری در امکانات، تجهیزات و برنامه های کاربردی داشته باشند. هدف پژوهش حاضر بررسی امنیت اطلاعات در کتابخانه های دیجیتال در بستر اینترنت اشیاء بود.روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده و برای انجام آن از روش های کتابخانه ای (سندی) برای استخراج اقلام و عناصر اطلاعاتی مورد نیاز برای سیاهه وارسی و روش پیمایشی استفاده شده است. برای این منظور از سیاهه وارسی 19 گویه ای برای شناسایی و ارزیابی ابعاد پژوهش استفاده شد و وضعیت امنیت اطلاعات در کتابخانه های دیجیتال در 6 مؤلفه سطح دسترسی، امنیت و فناوری، ارائه خدمات، زیرساخت، حفاظت اطلاعات و محرمانگی اطلاعات مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. برای جمع آوری داده ها، پس از بررسی سیاهه وارسی در قالب پرسشنامه ای به متخصصان امر در کتابخانه های دیجیتال که اینترنت اشیاء داشتند، توزیع شد. در نهایت، برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های دوجمله ای و t تک نمونه ای در نرم افزار SPSS استفاده شده است.یافته ها: در این پژوهش، کتابخانه هایی که از فناوری اینترنت اشیا ء استفاده می کنند، همچنین نوع کتابخانه ها و خدماتی که فناوری های اینترنت اشیا ء در این کتابخانه ها ارائه می دهند مشخص شد. یافته ها حاکی از آن است که مؤلفه های سطح دسترسی، امنیت و فناوری، ارائه خدمات و زیرساخت در وضعیت مناسب و مؤلفه های حفاظت اطلاعات و محرمانگی اطلاعات در وضعیت نامناسبی به لحاظ امنیت اطلاعات اینترنت اشیاء در کتابخانه های دیجیتال قرار دارند.نتیجه گیری: استفاده از اینترنت اشیاء در کتابخانه ها رو به افزایش است و بسیاری از کتابخانه ها از این فناوری استفاده می کنند و یا تمایل به استفاده دارند زیرا مزیت های زیادی برای کتابخانه ها دارد. همچنین استفاده از این فناوری انتقال از نسلی به نسل دیگر کتابخانه ها، به ویژه انتقال از کتابخانه سنتی به کتابخانه دیجیتال و کتابخانه هوشمند با سرویس هوشمندتر را تسریع و تسهیل می کند. بهره برداری از اینترنت اشیاء در کتابخانه های دیجیتال می تواند منجر به ارائه خدماتی نوین و بدون جایگزین به کاربران این کتابخانه ها شود. در این بین امنیت یکی از چالش های کلیدی فناوری اطلاعات بوده و مسائل مربوط به امنیت اطلاعات در بستر اینترنت اشیاء در کتابخانه های دیجیتال بسیار حائز اهمیت است و کتابداران با توجه به رعایت آن باید بتوانند با دقت زیاد درباره کاربست آن تصمیم گیری نمایند.
مروری بر بایدها و نبایدهای سیاست گذاری اخلاق پژوهش در بروندادهای علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش هدفمند به منظور حل مسائل، مراحلی را تحت عنوان فرآیند پژوهش طی می کند. فرآیند پژوهش، به عنوان چرخه حیات هر پژوهش قابل تعریف است و هر یک از این مراحل نیازمند اجرای اصول اخلاقی مجزایی است. با ورود به عصر پژوهش های اینترنت محور، ضروری است که سطح آگاهی و نگرش و عملکرد پژوهشگران نسبت به موازین اخلاق پژوهش افزایش یابد. لذا آگاهی از انواع سوء رفتارهای علمی و در مقابل آشنایی با وظایف اخلاقی در فرآیند پژوهش، نخستین گام توسعه مسیر اخلاق مداری در جوامع علمی است که تا کنون در اسناد بالادستی و متون متعدد به کرّات معرفی شده اند. در این میان می بایست کنشگران نظام پژوهشی، از نویسندگان، سردبیران، ناشران و داوران نشریات، تا سیاست گذاران یعنی مدیران و تصمیم گیران دانشگاه ها و سازمان ها و مراکز پژوهشی، با پایبندی به اصول اخلاق پژوهش و یا فراهم آوری زیرساخت های مناسب جهت ترویج و پرورش و پیاده سازی موازین اخلاقی، به هموارسازی این مسیر در نظام پژوهشی کمک کنند. به منظور اجرای اقدامات تکمیلی، مطالعه حاضر با ورود به گام دوم، به تبیین بایدها و نبایدهای سیاست گذاری اخلاق پژوهش در بروندادهای علمی پرداخته است.روش: این مطالعه به مرور پژوهش ها و اسناد مرتبط با اخلاق پژوهش در ابعاد سیاست گذاری های داخلی و خارجی، با هدف تبیین بایدها و نبایدهای اخلاق پژوهش در نظام پژوهشی، پرداخته است. به منظور جمع آوری متون، سه پایگاه اطلاعاتی داخلی شامل «بانک اطلاعات نشریات کشور»، «پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی» و «مرجع دانش» و سه پایگاه استنادی خارجی یعنی «وب آو ساینس»، «اسکوپوس» و «گوگل اسکالر» بدون درنظر گرفتن بازه زمانی در هر دو دسته بررسی شده است.یافته ها: نتایج واکاوی متون نشان داد که عواملی از قبیل «فرم گرایی علمی»، «فشار نشر»، «تمرکز بر سیاست های تنبیهی» و «سیستم نظارت ضعیف مجلات»، به عنوان نبایدهای پیش روی سیاست گذاران نظام پژوهشی، هریک به نوبه خود موانعی را در مسیر رشد پژوهش های اخلاق مدار ایجاد کرده اند. همچنین در ادامه راهکارها و اقداماتی مانند «تمرکز بر پژوهش های مسئله محور و تقاضا محور»، «گرایش به تفکر سیستمی» و «جهت دهی به سوی جامعه پذیری دانشگاهی» به عنوان بایدهای نظام پژوهشی معرفی شدند.نتیجه گیری: در کنار تدوین کدهای اخلاقی در پژوهش، ضروری است که سازوکارهایی از سوی سیاست گذاران نظام پژوهشی جهت پیشگیری و مدیریت تخلفات پژوهشی با رویکردی مثبت و با هدف پرورش کنشگرانی اخلاق مدار اجرا شود. در این میان فرهنگ و ساختار علمی و نظام آموزشی کارآمد می توانند به نهادینه سازی ارزش ها و نگرش های اخلاقی در پژوهش کمک قابل توجهی کنند. لذا روشن است که سیاست گذاران نظام پژوهشی ضمن تدوین اصول و موازین حقوقی و کیفری، نیاز است که به سیاست های تشویقی با هدف حمایت از نهادهای خودتنظیم علمی و توسعه و ترویج پژوهش های سالم و کاربردی، اهتمامی ویژه داشته باشند. درنهایت پیشنهاد می شود که در مطالعات آتی سطح عملکرد کنشگران و به طور ویژه سیاست گذاران نظام پژوهشی در زمینه تحقق باید های اخلاق پژوهش مورد ارزیابی و مقایسه قرار گیرد. همچنین در سطح ملی نیاز است که مؤلفه های تأثیرگذار بر ساخت آینده مطلوب اخلاق پژوهش و نشر، شناسایی شوند تا نتایج حاصل از آن در سیاست گذاری های نظام پژوهشی مورد استفاده قرار گیرد.
تسهیل گری و کمک به توسعه کسب وکارهای کوچک؛ آیا کتابخانه های عمومی استان خوزستان آماده اند؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۴)
171 - 198
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت کسب وکارهای کوچک در اقتصاد و نقش و گستردگی کتابخانه های عمومی در ارائه خدمات، این پژوهش با هدف طراحی مدل و بررسی میزان آمادگی کتابخانه های عمومی استان خوزستان در تسهیل و توسعه کسب و کارهای کوچک است.روش شناسی: این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی، به لحاظ نحوه گردآوری داده ها یک پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی و به لحاظ ماهیت داده ها یک مطالعه آمیخته از نوع اکتشافی است که با تکنیک تحلیل مضمون انجام شد. در بخش کیفی ابتدا با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی و انجام 14 مصاحبه عوامل شناسایی شدند. تأیید روایی این عوامل با شاخص نسبت روایی محتوایی (CVR) و پایایی کیفی آن ها از طریق آزمون ضریب کاپای فلیس به تأیید رسید. در بخش کمی، پرسشنامه ای متشکل از عوامل کیفی استخراج شده در میان کتابداران کتابخانه های عمومی استان خوزستان به تعداد 173 نفر توزیع شد. سپس با کاربرد مدل تحلیل SWOT (تحلیل تکافت) عوامل در دو دسته درونی (نقاط قوت و نقاط ضعف) و عوامل بیرونی (فرصت ها و تهدیدها) دسته بندی شدند.یافته ها: این پژوهش نتایجی را در 4 بعد از عوامل درونی شامل «منابع و خدمات»، «نیروی انسانی»، «بازاریابی و تبلیغات» و «فناوری و فضا»؛ و 4 بعد از عوامل بیرونی شامل «قوانین و آیین نامه ها»، «نگرش های مدیریتی»، «آموزش» و «ارتباطات و تعاملات» ارائه می دهد. از مجموع 17 مؤلفه ای که در 4 بُعد از عوامل درونی مورد بررسی قرار گرفت، 1 نقطه قوت و 9 نقطه ضعف مشاهده و 7 عامل باقی مانده در وضعیت متوسط قرار داشتند که میانگین 2/389 به دست می آید. از سوی دیگر، کتابخانه های عمومی استان خوزستان از 19 عامل مورد بررسی در 4 بعد از عوامل بیرونی، با 2 فرصت مواجه و با 9 تهدید روبه رو هستند و 8 عامل دیگر نیز وضعیت متوسطی را دارا هستند و میانگین 2/482 برای عوامل بیرونی به دست می آید که وضعیت نسبتاً مطلوبی است و در کل میانگین به دست آمده برای تمامی مؤلفه ها و ابعاد مورد بررسی عدد 2/438 است که نشان از وضعیت نسبتاً مطلوبی دارد.نتیجه گیری: کسب وکارهای کوچک می توانند از خدمات کتابخانه های عمومی جهت شروع و توسعه استفاده کنند. با این حال، کتابخانه های عمومی خوزستان برای حمایت و تسهیل گیری از کسب وکارهای کوچک، در شرایط نسبتاً مطلوبی قرار دارند. به همین دلیل، برای حمایت از این کسب و کارها، پیش و بیش از هر چیز باید این امر جزئی از رسالت و هدف کتابخانه های عمومی خوزستان شوند. چنانچه حمایت و پشتیبانی از کسب و کارها جزئی از نظام ارزشی و رسالت کتابخانه های عمومی شود، بسیار محتمل است که در آن نظام و رسالت، کتابخانه ای پویا و حامی کسب و کار ایجاد شود.
طراحی سیستم خبره برای تصمیم گیری منبع یابی فناوری اطلاعات (مورد مطالعه: پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از پرسش هایی که نهادهای حوزه فناوری اطلاعات با آن مواجه هستند آنست که خدمات، محصولات، تجهیزات و مواد مورد نیاز خود را به چه شیوه ای به دست آورند؟ تکیه بر قابلیت ها و منابع داخلی (درون سپاری) و یا بهره مندی از قابلیت ها و منابع خارج از نهاد (برون سپاری) دو شیوه اصلی در کسب خدمات، محصولات، تجهیزات و مواد مورد نیاز یک کسب و کار برای دستیابی به اهداف خود است که در شکل کلی با نام منبع یابی از آن یاد می شود. کمبود منابع مالی و تأمین نیروی انسانی متخصص از اصلی ترین مسائل نهادها در منبع یابی سامانه ها، خدمات و تجهیزات فناوری اطلاعات است که موجب شده است نهادها در پاسخ به این پرسش به دنبال یک رویه قبل اتکا و نظام مند برای انتخاب بین شیوه های منبع یابی باشند. بر پایه این مسأله، این پژوهش طراحی سیستم خبره تصمیم گیری منبع یابی فناوری اطلاعات و بکارگیری آن در مورد مطالعه پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک) را هدفگذاری کرده است. به منظور دستیابی به این هدف در گام نخست، 1- شناسایی عوامل موثر بر منبع یابی سامانه ها، خدمات و تجهیزات فناوری اطلاعات، و 2- طراحی سیستم خبره تصمیم گیری منبع یابی فناوری اطلاعات مدنظر قرار گرفته است. در این گام با استفاده از ابزارهای گردآوری مطالعه کتابخانه ای و گروه اسمی با آگاهان، متخصصان و تصمیم گیران حوزه فناوری اطلاعات، به منظور تصمیم گیری منبع یابی بین دو گزینه منبع یابی بیرونی (برون سپاری) و منبع یابی درونی (درون سپاری)، چارچوب قانونی و تصمیم گیری در قالب یک سیستم خبره با اجزای استخراج دانش ضمنی، موتور استنتاج، ساختار مقایسه و اولویت بندی، ساختار قانونی و فرآیند اجرایی طراحی و ارائه شد. در گام دوم به منظور نشان دادن اعتبار طراحی انجام شده، طراحی و پیاده سازی نمونه اولیه به عنوان یکی از روش های اعتباریابی مدنظر قرار گرفت. در این گام پس از طراحی نمونه اولیه، فرآیند تصمیم گیری طراحی شده درباره 10 فعالیت (پروژه) بالقوه و پیش فرض مرکز فناوری اطلاعات ایرانداک مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که سیستم خبره طراحی شده اهداف پژوهش را تأمین می کند. نتایج این پژوهش در کل می تواند الگویی ساختارمند را برای استفاده از مزایای انواع سازوکارهای منبع یابی و کاهش مخاطرات مالی و تأمین نیروی انسانی در اختیار سیاستگذاران و مدیران قرار دهد و موجب بهبود وضع موجود گردد.
بررسی عوامل موثر بر قصد رفتاری مشتریان در استفاده از واقعیت مجازی مبتنی بر نظریه های انتشار نوآوری، نظریه استفاده و رضامندی و مبانی ارزش درک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
119 - 148
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه به دلیل اهمیت استفاده از فناوری واقعیت مجازی، مشتریان محدودیت زمانی و مکانی در تجربه خرید خود ندارند. همچنین با دسترسی به دستگاه های واقعیت مجازی، تعداد فزاینده ای از خرده فروشان، از این تکنولوژی سه بعدی تعاملی، برای تجسّم محصولات خود استفاده می کنند. تجربیات شبیه سازی شده، موقعیت های واقعی و غیرواقعی را ایجاد کرده و منجربه پاسخ مثبت از سمت مشتریان شده و قصد خرید را تحت تاثیر قرار می دهند. در زمینه پذیرش واقعیت مجازی، مطالعات متعددی انجام گرفته است و تاثیر نظریه هایی نظیر انتشار نوآوری و استفاده و رضامندی بر روی قصد رفتاری مشتریان در استفاده از واقعیت مجازی، به ویژه در حوزه گردشگری، بررسی شده است، اما در اینگونه مطالعات، تاثیر عوامل منفی مهمی مانند هزینه درک شده، ریسک فیزیکی درک شده و پیچیدگی درک شده نادیده گرفته شده اند. در این راستا، هدف پژوهش حاضر، بررسی عوامل موثر بر قصد رفتاری مشتریان در استفاده از واقعیت مجازی با در نظر گرفتن عوامل مثبت و منفی موثر مبتنی بر نظریه های انتشار نوآوری، نظریه استفاده و رضامندی و مبانی ارزش درک شده است.
روش: پژوهش حاضر از منظر هدف کاربردی بوده و با استفاده از روش توصیفی- پیمایشی اجرا شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کاربران شبکه های مجازی مجهز به تکنولوژی واقعیت مجازی است که از این تکنولوژی حداقل یک بار استفاده نموده اند و تمرکز بر محصولاتی است که قبل از خرید به بررسی احتیاج دارند. ۲۵۰ نفر با روش نمونه گیری غیراحتمالی در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها نیز از ابزار پرسشنامه استفاده شد که روایی آن توسط خبرگان مورد تایید قرار گرفت. برای سنجش پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شده است. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و نرم افزار Amos و روش های آماری کولموگروف اسمیرنوف، تی تک نمونه ای و تحلیل رگرسیون و معادلات ساختاری استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحقیق، مدل مفهومی ارائه شده را تأیید نمود و نتایج معادلات ساختاری نیز نشان داد که نظریه های انتشار نوآوری، استفاده و رضامندی و ارزش درک شده بر قصد رفتاری مشتریان در استفاده از واقعیت مجازی رابطه مثبت و معناداری دارد. براساس نتایج به دست آمده از مدل مفهومی، بیشترین تاثیر مثبت را استفاده و رضامندی بر آسودگی ذهنی، با مقدار۰.۵۷ دارد. در بین روابط منفی به دست آمده، پیچیدگی درک شده، بیشترین تاثیر منفی را بر ارزش درک شده با مقدار ۰.۶۲- نشان داد. از میان متغیرهای موثر بر قصد رفتاری، ارزش ادراک شده، بیشترین تاثیر را بر قصد رفتاری داشته است.
نتیجه گیری: ارزش ادراک شده مشتری، بیشترین تاثیر را بر قصد استفاده مشتریان در استفاده از تکنولوژی واقعیت مجازی دارد. در این راستا، افراد هرچه بیشتر احساس کنند که تکنولوژی واقعیت مجازی می تواند نیاز آنان را برآورده کند، احتمال اینکه این تکنولوژی را انتخاب کنند، بیشتر است؛ و زمانی که ارزش ادراک شده این تکنولوژی، فراتر از انتظارات مشتریان باشد و مشتریان درک کنند که نسبت به هزینه، زمان و تلاشی که انجام می دهند، ارزش بیشتری از حالت واقعی دریافت می کنند، تمایل بیشتری به استفاده از این تکنولوژی خواهند داشت. مبتنی بر این نتیجه پیشنهاد می شود که پیچیدگی تکنولوژی واقعیت مجازی کاهش یابد و انواع هزینه های مشتریان، اعم از ملموس و ناملموس و نیز ریسک فیزیکی محصول در طراحی و استفاده از این تکنولوژی مد نظر قرار گیرد تا ارزش ادراک شده مشتریان نسبت به این تکنولوژی، افزایش یابد. در نهایت به منظور طراحی تجربه قابل اعتماد، پیشنهاد می شود تدابیری نظیر پشتیبانی آنلاین در پاسخگویی سریع به پرسش ها و مشکلات مشتریان به منظور افزایش اعتماد مشتریان و بهبود تجربه خرید آنها اتخاذ شود.
دین و قضاوت ربط: بررسی تأثیر شاخص های دینداری کاربران بر قضاوت ربط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر، کشف تأثیر شاخص های دین داری شامل چهار بُعد اعتقادی، عاطفی، پیامدی و مناسکی بر قضاوت ربط کاربران است. روش: این پژوهش از حیث هدف، کاربردی است و برای انجام آن از روش پیمایشی توصیفی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش، طلّاب سطح چهار و دکتری جامعه الزهراء (س) هستند. 69 نفر از طلبه های دکتری به روشِ کل شماری انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات درباره میزان پایبندی کاربران به شاخص های دین داری، از پرسش نامه دین داری گلاک و استارک (1965) استفاده شد. برای مشخص شدن میزان قضاوت ربط برای کاربران وظیفه کاری شبیهسازی شده (و به ازای آن سناریو و تقاضا) تعریف شد و مهم ترین معیارهای قضاوت ربط (رفتار تعاملی جستجوی اطلاعات و عملکرد تعاملی) در حین اجرای وظایف کاری مورد ارزیابی قرار گرفت. کاربران ابتدا جستجوهایی را در موضوع وظیفه کاری خود در پایگاه های اطلاعاتی فارسی شامل بانک اطلاعات نشریات کشور، پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی و پورتال جامع علوم انسانی انجام دادند و مقاله مرتبط با سناریو را بر مبنای سؤالات پرسش نامه قضاوت ربط ارزیابی کردند. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس و آزمون رگرسیون چندگانه تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد مؤلفه رفتار تعاملی جستجوی اطلاعات، کاربران، میانگین بالاتری نسبت به مؤلفه عملکرد تعاملی دارد. رتبه شاخص های دین داری برحسب میانگین، به ترتیب به ابعاد مناسکی، اعتقادی، عاطفی و پیامدی تعلق دارد. نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد بُعد مناسکی و رفتاری کاربران (همچون عبادت، نماز، شرکت در آیین های دینی خاص، روزه گرفتن و...) و بُعد اعتقادی و باورهای دینی بر افزایش قضاوت ربط تأثیرگذار هستند، اما دو بُعد پیامدی و عاطفی تأثیری بر قضاوت ربط کاربران ندارند. به عبارت دقیق تر، یافته ها نشان می دهد با وجود تغییر در بُعد عاطفی کاربران، یعنی تغییر در میزان عواطف، تصورات و احساسات مربوط به داشتن رابطه با جوهری ربوبی همچون خدا یا واقعیتی غایی یا اقتداری متعالی، میزان قضاوت ربط آنان تغییری نخواهد داشت. همچنین با وجود ایجاد تغییر در بُعد پیامدی دین، یعنی تغییر در تأثیرات باورها، اعمال، تجارب و دانش دینی بر زندگی روزمره کاربران، میزان قضاوت ربط آنان تغییری نشان نمی دهد. اصالت/ارزش: پژوهش حاضر برای نخستین بار به کشف تأثیر شاخص های دین داری کاربران بر قضاوت ربط پرداخته است. با توجه به یافته های پژوهش حاضر، پیشنهاد می شود طراحان سیستم ها و متخصصان، علاوه بر در نظر گرفتن مسائل فنی و تجهیزات سخت افزاری و نرم افزاری، تعاملات کاربران با سیستم را نیز مدیریت کنند و شرایط و موقعیت های مختلف کاربران را مد نظر داشته باشند. کتابداران نیز ضمن شناخت جامعه ای که کاربران در آن قرار دارند و در نظر گرفتن بافت دینی و مذهبی جامعه و نیز شناخت رویکردهای دینی کاربران، می توانند هنگام بازیابی اطلاعات به کاربران در مواقع ضروری، راهنمایی های لازم را ارائه دهند.
سنجش سطح سواد اطلاعاتی کاربران کتابخانه های عمومی بر اساس مدل هشت توانمندساز (مطالعۀ موردی: استان خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ارزیابی و سنجش سطح سواد اطلاعاتی کاربران، پتانسیل بهبود و اثربخشی عملکرد آموزشی کتابخانه های عمومی را نمایان می سازد. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر سنجش سطح سواد اطلاعاتی کاربران کتابخانه های عمومی بر اساس مدل هشت توانمندساز بود. این ارزیابی ممکن است به منظور برنامه ریزی هدفمند کتابخانه های عمومی برای ارتقاء سطح دانش و اطلاعات کاربران سودمند باشد.روش: این پژوهش از نوع کمّی و ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش پیمایشی بود. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه ای محقّق ساخته برگرفته از مدل هشت توانمندساز شامل 40 سؤال با طیف لیکرت بود. روایی محتوایی پرسشنامه به تأیید 20 نفر از استادان دانشگاه و کارشناسان و کتابداران متخصص در حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی رسیده است. با توزیع تصادفی تعداد 40 پرسشنامه میان کاربران و گردآوری آن ها، با استفاده از آلفای کرونباخ، پایایی پرسشنامه به میزان 92/0 محاسبه شد. روایی سازه نیز با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی، به میزان 66/0 محاسبه شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 45582 نفر از کاربران فعّال کتابخانه های عمومی استان خوزستان در سال 1399 بود. برای برآورد نمونه، ابتدا با استفاده از فرمول کوکران 497 کاربر انتخاب شد. سپس با روش انتساب بهینه، متناسب با جمعیت کاربران 21 شهرستان استان خوزستان، انتساب نمونه مناسب انجام گرفت. برای برآورد نمرات و درصدها و تعیین سطح سواد اطلاعاتی کاربران از محاسبه نمره لیکرت استفاده شد. ابزار تجزیه وتحلیل داده ها نیز نرم افزار SPSS نسخه 20 بود.یافته ها: برآورد هشت مؤلفه سواد اطلاعاتی نشان داد که مهارت و توانایی کاربران کتابخانه های عمومی استان خوزستان در مؤلفه های «شناسایی دانش و اطلاعات»، «کاوش و جست وجوی اطلاعات»، «سازمان دهی اطلاعات» و «ارائه و اشتراک گذاری دانش» بیشتر از حد متوسط است. در مؤلفه های «انتخاب و گزینش اطلاعات»، «خلق و ایجاد دانش»، «ارزیابی دانش و اطلاعات» و «به کارگیری دانش و اطلاعات» کمتر از حد متوسط است. درمجموع، سطح سواد اطلاعاتی کاربران کتابخانه های عمومی استان خوزستان بیشتر از حد متوسط بوده است.نتیجه گیری: تحلیل یافته ها نشان داد که سطح سواد اطلاعاتی کاربران در پژوهش حاضر بالاتر از حد متوسط (57/54) است. بااین حال، این سطح، بازتاب وضعیت بسیار مطلوب سواد اطلاعاتی کاربران نیست بلکه حاکی از آن است که به میزان 43/45 درصد تا رسیدن به بهترین وضعیت فاصله وجود دارد. ازاین رو، کتابخانه های عمومی برای دستیابی به مهم ترین هدف وجودی خود یعنی توسعه قابلیت های دانشی و سواد اطلاعاتی افراد جامعه، نیازمند تدوین و طراحی و برنامه ریزی توسعه، در دو بُعد کاربران و کتابداران هستند. برای تحقق این هدف، نیازمند استفاده از ابزارهای کارآمدتر و البته در دسترس، استفاده از زیرساخت های فنّاوری اطلاعات و ارتباطات، استقرار شبکه آموزش الکترونیک بدون مرز با تأکید بر یادگیری آنلاین و یادگیری ترکیبی و یادگیری مجازی هستند. لازم است ابتدا به بازتعریف نقش های سنتی خود و روزآمد کردن عملکردها همسو با انتظارات جدید بپردازند.
شناسایی و تحلیل رفتار کاربران شبکه های اجتماعی متمرکز بر فناوری و ارائه فرایند کاربست داده ها در سیاست گذاری شواهد مبنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش رفتار کاربران شبکه اجتماعی توییتر که به مسائل سیاستی حوزه فناوری حساس بوده اند و در رابطه با آن محتوا تولید کرده اند، تحلیل شده است. در این پژوهش شیوه کاربست داده های کاربران رسانه های اجتماعی در فرایند سیاستگذاری و تحلیل رفتار این کاربران، مورد نظر بوده است. از اینرو فرایند کاربست داده های رسانه های اجتماعی در سیاستگذاری علم و فناوری ارائه شده است. این فرایند چگونگی کاربست تحلیل داده ها در هر مرحله از فرایند سیاستگذاری را پیشنهاد داده است. الگوریتم های ارائه شده در این فرایند با داده های 6 ماهه کلیه کاربران فارسی زبان توئیتر که با موضوع سیاست های حوزه علم و فناوری توئیت منتشر کرده اند، آزمون شد و مدل دسته بندی پیشنهادی، توانست شواهد از غیر شواهد را با دقت خوبی تشخیص و جدا سازد. متن توئیت های نفوذدارترین کاربران توئیتر که در کلید واژه های استخراج شده توئیت ارسال بودند به همراه تعداد ارتباطاتی که توئیت آن ها ایجاد کرده بود، استخراج و تحلیل شد. معیار انتخاب این کاربران، تعداد ارتباطاتی بوده که ایجاد کرده بودند(بیش از 300 ارتباط) که نشان می دهد این کاربران بیش از همه موضوع فیلترینگ اطلاعات، اپلیکیشن ها و شبکه های اجتماعی را مد نظر داشته اند.
Smart City Planning Futures Studies(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۴, No. ۶, Winter & Spring ۲۰۲۳
31 - 57
حوزههای تخصصی:
The present study was conducted to identify the future dimensions of smart city planning research. Participants in this study were municipal managers and urban planners with at least 15 years of experience and a master's degree or higher. Individuals were selected by purposive sampling. Sampling was performed with the participation of 10 experts. Data collection tools fell into two groups: 1- review and upstream documents, urban planning documents in the library section, 2- semi-structured interview in the field section where the semi-structured interview with the participants continued until the theoretical saturation stage. Content analysis method was used to analyze the qualitative data. In order to ensure the validity, the interview questions were approved by 3 experienced urban planning experts and managers, 1 of whom had a master's degree and 2 of whom had a doctorate. In order to measure the reliability, the krippendorf coefficient was used, the overall coefficient of which was 84%. ATLASTI software has been used in the content analysis section. In order to identify future smart city planning research scenarios, SCENARIOWIZARD software has been used. The results of factor analysis show that out of 176 available indicators (items), 33 basic themes can be identified and 9 categories of constructive themes have been obtained. Finally, 9 scenarios were identified based on the importance of all 9 factors. The results indicate that the main output of the realization of smart cities and e-municipality is to set conditions for providing services in the healthiest way to citizens, eliminating corruption, creating new job opportunities, and service and transformation in the economic and commercial sectors, increasing the effective presence of the private sector and improving the business environment, reducing damage to the environment, smart governance and increasing satisfaction
چارچوب های قواعد فقهی در بررسی حقوقی فعالیت های داوطلبانه در کتابخانه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۴)
149 - 170
حوزههای تخصصی:
هدف: جستار حاضر با هدف کنکاش چگونگی کاربست قواعد فقهی در بررسیهای حقوقی (به طور کلی) و در بررسی فعالیتهای داوطلبانه در کتابخانهها (به طور ویژه)، به دنبال این است که نشان دهد قواعد فقهی را تنها با چارچوب خاصی میتوان در این راستا مورد بهرهبرداری قرار داد. روش پژوهش: اطلاعات لازم با استفاده از روش کتابخانهای گردآوری و با منطق فقهی و حقوقی و بهرهگیری متعادلی از ادراکات عقلی، مورد تحلیل قرار گرفته است. دامنه مطالعات حقوقی، محدود به حقوق ایران و دامنه مطالعات فقهی، محدود به فقه امامیه است.یافتهها: «قاعده احسان» در باب فعالیتهای داوطلبانه در کتابخانهها، گویای این است که فردی که به چنین فعالیتی مبادرت میکند، به دلیل این که کارش محسنانه (خیرخواهانه) است، قابل مؤاخذه نیست. «قاعده اقدام» نیز بیانگر این است که چون وی بااراده خود استحقاق دستمزد را زایل کرده، کتابخانه مسئولیتی در باب آن نخواهد داشت. نتیجهگیری: امکان کاربست دو قاعده فوق، مطلق نبوده و دارای دو چارچوب «شرعی» و «عقلی» است، چارچوب شرعی آن برگرفته از ادله روایی مربوطه است که به موجب آن، اگر کاربست این دو قاعده موجب ضرر شود، آن منتسب به قانونگذار شرعی نیست. چارچوب عقلانی آن نیز محصول ادراکات عقلانی است که اجازه نمیدهد تطبیق این دو قاعده، نتیجه غیرعادلانهای در برداشته باشد. بنابراین، نمیتوان در بررسی حقوقی فعالیتهای داوطلبانه در کتابخانههای ایران با استناد به قواعد فقهی مذکور، به شکل مطلق مسئولیتی برای فاعل فعالیتهای داوطلبانه از یکسو و نهاد کتابخانه از سوی دیگر، قائل نشد.
Nothing's for Free: Identifying the Most Important Content Monetization Mechanics in Mobile Games(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۴, No. ۶, Winter & Spring ۲۰۲۳
85 - 112
حوزههای تخصصی:
Mobile games are getting a lot of attention as a content-based sector of the digital economy. Especially considering "Free with In-App Purchase" as the mainstream business model of these games, designing the right economic structure to monetize the content of mobile games is crucial. However, there is limited knowledge about the mechanisms of persuading users to pay for in-game content and most of the studies are merely focused on the revenue models. Due to this knowledge gap, this study attempts to aggregate the game monetization methods into a multi-level classification and focus on identifying the main content monetization mechanics of five genres: Arcade, Sport, Puzzle, Racing, and Platformer/ Runner. For this purpose, interviews were conducted by game design and economics experts about successful mobile games. As a result, a new multi-level classification for mobile games revenue models is proposed which includes monetization via selling core items, selling performance items, and providing supplementary services in addition to retailing and in-game advertising. It also became clear that monetization mechanics for each of these methods vary in different genres and change depending on the type of game. The results of this study can be useful for digital game researchers, designers, and marketeers to structure a better revenue stream.
نقش کتابخانه ها و کتابداران در طراحی و ایجاد مخزن دانش سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
479 - 502
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به هدف مخزن دانش سازمانی برای مدیریت و انتشار یافته های علمی جامعه دانشگاهی، نتایج پژوهش ها نشان می دهد طراحی و ایجاد مخازن دانش سازمانی حاصل کار و فعالیت بخش های مختلف یک سازمان است. کارکنان کتابخانه دانشگاه می توانند نقش مهمی در برقراری ارتباط با اعضای هیئت علمی ایفا کرده و با مشارکت خود، فرصت های جدیدی در تولید علم خلق نمایند. آنها می توانند همراه با متخصصان کامپیوتر و نرم افزار و مدیران مخازن دانش سازمانی، مسئول طراحی، ارزیابی و نگهداری فرآیندهای خروجی مجموعه های دیجیتالی باشند. به همین علت، یکی از وظایف و رسالت های اصلی کتابداران کتابخانه های دانشگاهی، مدیریت دانش و به طور اخص راه اندازی و مدیریت مخزن دانش سازمانی دانشگاهی است. در این راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش کتابخانه های دانشگاهی در طراحی و ایجاد مخزن دانش سازمانی است. روش: با استفاده از روش کتابخانه ای یا روش اسنادی، در ابتدا با مرور پژوهش های انجام شده درباره مخزن دانش سازمانی، پس از بیان تعریف و ضرورت های ایجاد آن در دانشگاه ها، با توجه به هدف پژوهش به نقش کتابخانه ها و کتابداران کتابخانه های دانشگاهی به عنوان کارکردی جدید، در ایجاد و گسترش مخزن دانش سازمانی پرداخته شده است. یافته ها: کتابخانه های دانشگاهی با توجه به ماهیت کارشان در سازماندهی اطلاعات، کاربرد فراداده، آشنایی با حق مولف و مجوزهای دسترسی آزاد، نقش مهمی در مدیریت دانش و اطلاعات دارند. همچنین کتابداران کتابخانه های دانشگاهی به دلیل ارتباط مستقیم با منابع تولید دانش در دانشگاه ها، همچون اساتید، دانشجویان و پژوهشگران، می توانند نقشی اساسی در جلب مساعدت نویسندگان برای ارائه مطالب خود به مخازن دانش داشته باشند. از طرفی، با کمک به برندسازی دانشگاه در بین متخصصان و افزایش رویت پذیری آثار پژوهشی و در نتیجه افزایش میزان استناد و ضریب تاثیر آثار پژوهشی، به عنوان دستاوردهای راه اندازی مخزن دانش سازمانی، نقشی اساسی در این موضوع داشته باشند. علاوه بر این، تعامل نزدیک کتابداران دانشگاهی با کاربران کتابخانه، به خصوص پژوهشگران، اساتید و دانشجویان در جستجوی اطلاعات، به تسهیل انتقال اطلاعات به مخزن دانش کمک خواهد کرد. نتیجه گیری: بنابراین، تجربیات کتابداران کتابخانه های دانشگاهی در جستجو و استفاده از طیف گسترده ای از پایگاه های داده، می تواند در طراحی رابط های کاربری برای نرم افزار های مخزن دانش سازمانی و همچنین آموزش پژوهشگران برای بارگذاری پژوهش های خود در مخزن دانش سازمانی و جستجوی موثر و بازیابی آنها موثر باشد. هرچند بسیاری از دانشگاهیان و محققان، رغبت کمتری به سپردن آثار خود به مخازن دانش سازمانی دارند، اما لازم است ریشه این نوع عدم مشارکت ها مورد مطالعه دقیق قرار گرفته و با برقراری ارتباط با مسئولین دانشگاه ها، زمینه های لازم برای ایجاد اینگونه مخازن علمی فراهم گردد. راه اندازی اینگونه مخازن، دسترسی به دانش تولید شده در دانشگاه های کشور را آسان تر کرده و زمینه لازم را برای مخازن دانش سازمانی دانشگاه های سراسر کشور را فراهم می سازد.
شناساییِ ابعاد فرهنگ سازمانی مطلوب و تأثیر آن بر مدیریت دانش، با توجه به نقش میانجیِ انعطاف پذیریِ منابع انسانی در مراکز اطلاع رسانی دانشگاه های پیام نور سراسر کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مراکز اطلاع رسانی در دانشگاه ها باید جایگاه خود را ارتقا و آن ها را با منافع و خواسته های ذی نفعانشان انطباق دهند. به این منظور، باید ظرفیت انطباقی خود را از طریق ترویج مدیریت دانش ارتقا دهند. هدف این پژوهش شناسایی ابعاد فرهنگ سازمانی مطلوب و تأثیر آن بر مدیریت دانش، باتوجه به نقش میانجیِ انعطاف پذیریِ منابع انسانی در مراکز اطلاع رسانی دانشگاه های پیام نور سراسر کشور است.روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف از نوع کاربردی، از لحاظ روش گردآوری داده ها از نوع آمیخته (کیفی و کمّی)، و از منظر فلسفی مبتنی بر فلسفه اثبات گرایانه است و با رویکرد قیاسی- استقرایی انجام شده است. مشارکت کنندگان پژوهش، در بخش کیفی، شامل 15 نفر از استادان و خبرگان بودند که به صورت غیراحتمالی هدفمند انتخاب شدند؛ در بخش کمّی شامل کلیه کارکنان مراکز اطلاع رسانی دانشگاه های پیام نور کشور در سال تحصیلی 1400-1401 به تعداد 1300 نفر بودند که از این تعداد، طبق فرمول کوکران در سطح اطمینان 95 درصد و خطای 5 درصد، 297 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده های موردنیاز از طریق پرسشنامه استاندارد مدیریت دانش لاوسون (2003)، پرسشنامه استاندارد انعطاف پذیری منابع انسانی باتاچاریا (2005)، و پرسشنامه محقق ساخته فرهنگ سازمانی به دست آمد. به منظور تأیید پایایی یا قابلیت اطمینان پرسشنامه از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد و ضریب آلفای کرونباخ بزرگ تر از 7/0، برای تمامی پرسشنامه ها، پایایی آن ها را تأیید کرد. برای تحلیل داده ها، در بخش کیفی، از رویکرد تحلیل تفسیری و روش تحلیل مضمون استفاده شد. در بخش کمّی نیز تحلیل توصیفی داده ها (فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار) با استفاده از نرم افزار spss26 انجام شده است. برای پاسخ به سؤالات پژوهش از مدل معادلات ساختاری با نرم افزار SMART PLS استفاده شده است.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که ابعاد فرهنگ سازمانی شامل فرهنگ تعاملی، فرهنگ قانون محور، فرهنگ انسان محور و فرهنگ زیبایی شناسی می شود. عامل زیبایی شناسی با بیشترین ضریب تأثیر (0/959) در رده نخست و عامل های قانون محور، تعاملی، و انسان محور به ترتیب در رده های بعدی قرار دارند. نتایج نشان داد که فرهنگ سازمانی بر مدیریت دانش و انعطاف پذیری منابع انسانی، و ازسوی دیگر، انعطاف پذیری منابع انسانی بر مدیریت دانش تأثیر مثبت و معناداری دارد. انعطاف پذیری منابع انسانی رابطه بین فرهنگ سازمانی با مدیریت دانش را میانجیگری می کند (0/05>p). نتیجه گیری: با در نظر گرفتن نتایج به دست آمده می توان گفت توجّه به فرهنگ سازمانی در محیط کاری مؤلفه ای تأثیرگذار بر ارتقای مدیریت دانش و انعطاف پذیری منابع انسانی است، لذا پیشنهاد می شود مدیران مراکز اطلاع رسانی دانشگاه های پیام نور کشور با فراهم آوردن زمینه فرهنگی مناسب، از انعطاف پذیری نیروی انسانی به عنوان دروازه ورود به مدیریت دانش، با هدف ایجاد سازگاری سازمانی، استفاده کنند.
بررسی عوامل مؤثر بر توسعه کارآفرینی در نظام شهرهای دانش بنیان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۱
24 - 47
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی فضای کسب و کار کلان شهرهای دانش بنیان برای استقرار و توسعه کارآفرینی است. روش پژوهش: روش انجام این پژوهش نیمه تجربی و از نوع کاربردی و بنیادی است. جامعه آماری پژوهش کلان شهرهای کشورهای عضو اتحادیه اروپا است. لذا بر اساس روش پژوهش یک چارچوب چندبعدی با توجه به عناصر کالبدی کلان شهرها و دامنه ی فعالیت هر کسب وکار جدید بر اساس مؤلفه های دانش بنیان توسعه داده شد. در این راستا شاخص های ارزیابی مدل پیشنهادی در سنجه های مرتبط با کارآفرینی در فضای شهری تدوین گردید. برای بررسی نگرش کارآفرینی در سطوح ملی و منطقه ای، از داده های بزرگ کلان شهرهای عضو اتحادیه اروپا بهره گرفته شده است. ازاین رو داده های 70 کلان شهر مختلف اروپایی از پایگاه داده های مرتبط و نیز یوریواستات گردآوری و با استفاده از نرم افزارهای Excel و SPSS تحلیل گردید. یافته ها: یافته های این تحقیق از طریق یک رویکرد ترکیبی امکان بررسی عوامل مؤثر بر توسعه کارآفرینی در شهرهای دانش بنیان را فراهم نمود. برخی نتایج این پژوهش نشان می دهد که بهره گیری از عناصر دانشی و غنی سازی ادبیات کارآفرینی در شهرهای دانش بنیان، مدیران و سیاست گذاران مدیریت شهری را برای اتخاذ تصمیمات بهتر و توسعه کسب و کارها یاری می دهد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که ضرورت اهتمام به طراحی شاخص های جدید برای شناسایی و درک عوامل تأثیرگذار بر توسعه ی کارآفرینی در فضای شهرهای دانش بنیان و ارزیابی توسعه مؤلفه های کارآفرینی از طریق تدوین سنجه های بررسی، رابطه ویژگی های محیطی کلان شهرهای دانشی برای ارتقای کیفیت فرایندهای رهبری و مدیریتی می تواند بر توسعه کارآفرینی در نظام شهرهای دانش بنیان تأثیرگذار باشد.
برنامه راهبردی بازاریابی دیجیتال برای کسب وکارهای کتاب الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، شناسایی مهمترین راهبردهای بازاریابی دیجیتال برای کسب و کارهای فروش و امانت کتاب الکترونیکی در ایران و معرفی ترفند هاو فنون مهم در مسیر راهبرد بازاریابی است.روش: روش این پژوهش از نوع کاربردی با چارچوب کمّی است که به روش پیمایشی با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام شد. روایی و پایایی پرسشنامه به ترتیب با روش سی وی آی و روش دونیم کردن (شاخص اسپیرمن- براون) انجام شد و به تأیید رسید. برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای اکسل و اس پی اس اس و آزمون های دوجمله ای، کای اسکور و رگرسیون چندگانه استفاده شد. جامعه پژوهش، همه کسب وکارهای فروش کتاب الکترونیکی در ایران است که ساختار و اجزای یک کسب وکار را دارا بوده و 26 مورد به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که برای کسب وکارهای فروش و امانت کتاب الکترونیکی در موقعیت قوت- فرصت، کلان راهبرد تولیدگرایی، راهبرد مشتری گرا، ترفندهای رابطه گرا و فنون ارتباطی اولویت دارد؛ در موقعیت قوت- تهدید، کلان راهبرد محصول گرایی، راهبرد مشتری گرا، ترفندهای جذابیت گرا و فنون قیمتی ارجح است؛ در موقعیت ضعف- فرصت، کلان راهبرد توزیع گرایی، راهبرد سازمان گرا، ترفندهای شهرت گرا، فنون تصویری و ارتباطی مناسب است و در موقعیت ضعف- تهدید، کلان راهبرد توزیع گرایی، راهبرد سازمان گرا، ترفندهای تخفیف گرا و فنون قیمتی ارجحیت دارند. همچنین، نتایج نشان داد موقعیت راهبردی فعلی اغلب کسب وکارهای فروش کتاب الکترونیکی، ضعف- تهدید است و راهبردها و ترفندها و فنون این موقعیت، ارجحیت بیشتری دارند.نتیجه گیری: از نتایج پژوهش می توان استنباط کرد که مهمترین مشکل در صنعت این کسب وکار، جذب مشتری است و همه اقدام ها و روش ها از جمله بازاریابی ویروسی، تراکنشی، اجتماعات، ارجاعی، وابسته، چریکی، حسی، مشارکتی، طراحی و بهینه سازی وبگاه با بهینه سازی موتور جستجو (سئو) و امثال آن، باید به این سمت سوق پیدا کنند.
شناسایی و اولویت بندی معیارهای مدیریت دانش در موسسه مطالعات و پژوهش های بازرگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
111 - 138
حوزههای تخصصی:
هدف: مأموریت سازمان های پژوهشی و آموزشی، آن ها را به سازمانی دانش بنیان تبدیل کرده است که جهت عملکرد مؤثر و دستیابی به چشم انداز، نیازمند برخورداری از راهبرد مناسب و شفاف در این زمینه هستند. لذا، هدف پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی نیازمندی های مدیریت دانش در موسسه مطالعات و پژوهش های بازرگانی است. نیازمندی های مدیریت دانش مبتنی بر ادبیات پژوهش، از پیشینه های پژوهش و پرسشنامه های استاندارد و طوفان فکری، براساس دیدگاه خبرگان و مدیران موسسه مطالعات و پژوهش های بازرگانی با روش دلفی فازی و کاربست تکنیک فاصله ای اولویت بندی شدند. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر روش پژوهش و گردآوری داده ها توصیفی از نوع پیمایشی، از نظر مبنای نوع داده های گردآوری شده از نوع کمّی بوده و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بوده است. خبرگان مطالعه حاضر، مدیران موسسه مطالعات و پژوهش های بازرگانی و متخصصان مدیریت دانش در سال 1400 هستند. شیوه نمونه گیری جامعه پژوهش قضاوتی بوده و نمونه ها براساس خبرگی بوده است. معیارهای پژوهش از بررسی مطالعات مدیریت دانش در مؤسسات استخراج شد. برای تحلیل معیارهای پژوهش، دو پرسشنامه خبره سنجی فازی و اولویت سنجی کداس بین خبرگان توزیع شد. پرسشنامه های خبره سنجی با تکنیک دلفی فازی، و پرسشنامه های اولویت سنجی با تکنیک کداس ارزیابی شدند. به دلیل اینکه مقوله های پرسشنامه از مرور پیشینه مقالات بین المللی و داخلی معتبر حوزه های مدیریت دانش در مؤسسات به دست آمد، هر دو پرسشنامه خبره سنجی و اولویت سنجی، از روایی مطلوبی برخوردار بودند. همچنین به دلیل انتخاب حجم مناسب نمونه (15 نفر) و غربال معیارها، پرسشنامه اولویت سنجی از پایایی برخوردار بود. حجم نمونه در این پژوهش برابر 15 نفر بود که برای روش های خبره محور دارای ماهیت قضاوتی، عدد مطلوبی است. یافته ها: بر مبنای تحلیل کداس، اولویت اول عوامل هم راستا کردن فعالیت های مدیریت دانش با چشم انداز و مأموریت سازمان، اولویت دوم فراهم بودن زمینه ارتباطی افراد سازمان از طریق تکنولوژی های ارتباطی (اینترنت، اینترانت، چت روم، وبینار و...)، اولویت سوم حمایت مدیران اجرایی سطح بالا از فعالیت های دانشی، اولویت چهارم وجود سیستم هایی برای جذب و انتقال ایده ها و تجارب جدید، اولویت پنجم پایگاهی برای آرشیو اطلاعات پروژه های انجام شده، اولویت ششم روزآمدسازی مداوم دانش تخصصی سازمان، اولویت هفتم ارتقای آگاهی کارکنان در زمینه مزایای به کارگیری دانش، اولویت هشتم زمینه وجود فرایند دریافت نیازهای بهره برداران از طریق واحدهای اجرایی و نیز مشارکت مستقیم آنها در اجرای طرح ها، به ترتیب 8 اولویت را در نیازمندی های مدیریت دانش در سازمان دارند. پیشنهاد های کاربردی پژوهش به این شرح است: انتصاب مدیر برنامه های دانشی برای توسعه دارایی های دانش سازمان؛ ایجاد تیم های کسب وکار مبتنی بر فناوری اطلاعات؛ توسعه و گسترش علت و هدف مدیریت دانش با کمک و حمایت مدیران ارشد جهت استقرار مدیریت دانش در موسسه مطالعات و پژوهش های بازرگانی؛ موسسه مطالعات و پژوهش های بازرگانی به جای اینکه مدیریت دانش را سیستمی برای نگهداری و ذخیره دانش خود تلقی کند، بایستی با ایجاد نقشه دانش، بانک های اطلاعاتی ایجاد نماید، تا تمامی پرسنل سازمان را شناسایی نموده و برحسب تخصص و دانش خاص، اطلاعات آن ها ذخیره گردد، تا در مواقع مورد نیاز جهت رفع نیاز سازمان به آن اطلاعات دسترسی داشته باشد. نتیجه گیری: شناسایی و اولویت بندی نیازمندی های مدیریت دانش در سازمان، به مدیران کمک می کند تا با توجه به حوزه گسترده و متنوع مباحث و موضوعات موجود در این حوزه، منابع محدود مالی، زمانی و انسانی خود را جهت پیاده سازی مدیریت دانش به موارد ارجح و اولویت دار اختصاص دهند.
نقش سواد سلامت در ارتقای توانایی تشخیص اخبار جعلی کووید19: مدل معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی نقش سواد سلامت در ارتقای توانایی تشخیص اخبار جعلی کووید19 در بین دانشجویان دانشگاه رازی است.روش شناسی: این پژوهش از نوع کاربردی است که به روش پیمایشی با رویکرد توصیفی همبستگی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش را دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه تشکیل می دهند (10570 نفر) که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی 371 نفر به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد سواد سلامت و پرسشنامه محقق ساخته توانایی تشخیص اخبار جعلی کووید19 بر اساس بیانیه ایفلا (2021) استفاده شده است. روایی ابزارها با نظر متخصصان و پایایی نیز با آزمون آلفای کرونباخ تأیید گردید.یافته ها: نتایج نشان داد که سطح سواد سلامت دانشجویان بالاتر از مقدار متوسط (80/3) و توانایی تشخیص اخبار جعلی کووید19 (26/3) دانشجویان نیز اندکی بالاتر از سطح متوسط است. همچنین بین میزان توانایی تشخیص اخبار جعلی کووید19 و سواد سلامت رابطه مثبتی وجود دارد و سواد سلامت با ضریب مسیر 33/0 بر متغیر توانایی تشخیص اخبار جعلی کووید19 تأثیر دارد.نتیجه گیری: با توجه به اینکه بین سواد سلامت و توانایی تشخیص اخبار جعلی مرتبط با بیماری کووید19 رابطه مثبت وجود دارد، باید آموزش و اقدامات لازم در جهت ارتقای سواد سلامت دانشجویان صورت گیرد تا بتوان به ارتقا مهارت های تشخیص اخبار جعلی بیماری کووید19 دانشجویان کمک نمود. نتایج این پژوهش می تواند در برنامه ریزی های آموزشی دانشگاه ها مورداستفاده قرار گیرد.