فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۷٬۵۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی از انجام پژوهش، تحلیل وضعیت نرم افزارهای کتابخانه ای از نظر پیشنهاد، بررسی جوانب اضافه کردن نظام های پیشنهادگر به آن ها و ارائه الگوی طراحی متناسب در نرم افزارهای کتابخانه ای ایران است.روش/رویکرد پژوهش: پژوهش از نظر هدف کاربردی است. ارزیابی وضعیت پیشنهادگری در نرم افزارهای کتابخانه ای از روش پیمایشی توصیفی استفاده شد. برای پیشنهاد الگوی پیشنهادگر در نرم افزارهای کتابخانه ای از روش طراحی سیستم بهره گرفته شد. داده های این پژوهش از طریق مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته با مدیران و متخصصان نرم افزارهای کتابخانه ای گردآوری شد. داده ها، به وسیله نرم افزار تحلیل داده های کیفی مکس کیو دی. ای. کدگذاری و استخراج شد.یافته ها: تحلیل کیفی نتایج حاصل از مصاحبه، به شناسایی 5 مقوله اصلی و 16 مقوله فرعی و مفاهیم آن ها انجامید. یافته ها نشان داد، در مقوله راهبردهای فعلی نرم افزارهای کتابخانه ای برای توصیه، بهره گیری از روش سنتی توصیه، تعریف ارتباط میان رکوردها، ارتباط میان موضوعات، ارتباط میان واژگان و تعریف ماژول پالایش جستجو مورد استفاده بوده است. همچنین، در مقوله تعیین میزان آشنایی با نظام پیشنهادگر، 3 مقوله آشنایی کامل (17%)، آشنایی مختصر (50%) و بدون آشنایی (33%) شناسایی شد. از لحاظ امکانات مورد نیاز نظام های پیشنهادگر، زیرمقوله های امکانات فنی، سیستمی و تخصصی (شخصی سازی) شناسایی و مفاهیم آن تبیین شد. چالش های اضافه کردن نظام پیشنهادگر، در 2 مقوله چالش های فنی و چالش های غیرفنی تبیین و مفاهیم آن ها مشخص شد. علاوه بر این، مقوله مزایای اضافه کردن نظام پیشنهادگر، در 3 مقوله مزایا برای اعضا کتابخانه، برای کتابداران و برای شرکت های نرم افزاری تبیین شد. ویژگی های الگوی مناسب طراحی نظام پیشنهادگر در نرم افزارهای کتابخانه ای ایران شناسایی و پیشنهاد شد.بحث و نتیجه گیری: شرکت ها در مسیر حرکت به سوی بهره گیری از فناوری های روز هستند. آن ها برخی از ملزومات اجرای نظام پیشنهادگر را در نرم افزار خود عملیاتی کرده اند. در حال حاضر، ایجاد و تکمیل مشابهت میان منابع را به کتابداران واگذار کرده اند یا بر اساس فنون پالایش جستجو (مانند جستجوی چهریزه ای و خوشه بندی) طراحی کرده اند که این بخش در نرم افزارها قابلیت تبدیل شدن به نظام پیشنهادگر را دارد. نتایج نشان داد که میزان آشنایی مدیران و متخصصان شرکت ها با نظام های پیشنهادگر در حد متوسط است. الگوی سیستم های توصیه گر در نرم افزارهای کتابخانه ای ایران طراحی و پیشنهاد شده است.
بررسی وضعیت سرمایه روان شناختی کتابداران و رابطه آن با راهبردهای مدیریت تعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نیروی انسانی اصلی ترین دارایی سازمان ها است. استفاده بهینه از این سرمایه ارزشمند لزوم توجه به این ظرفیت عظیم را بیشتر نموده است. هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین وضعیت سرمایه روان شناختی کارکنان کتابخانه ها و تعیین رابطه آن در پیش بینی راهبردهای حل تعارض بود.روش شناسی: پژوهش حاضر پژوهشی توصیفی از نوع همبستگی و دارای اهداف کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش را کتابداران کتابخانه های عمومی استان سمنان تشکیل می دهند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد 89 نفر از این جامعه انتخاب شدند. برای گرد آوری داده ها از پرسشنامه سرمایه روان شناختی (PCQ) و پرسشنامه حل تعارض (CRQ) استفاده شد. برای تحلیل داده ها، از روش های آمار توصیفی و استنباطی شامل آزمون دوجمله ای و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS و Smart-PLS استفاده شد.یافته ها: نتایج حاکی از آن است که سطح سرمایه روان شناختی افراد نمونه به شکل معناداری بالاتر از متوسط و درزمینه راهبردهای حل تعارض سطح آگاهی افراد کمی بیش از متوسط است؛ همچنین در راهبردهای تعارض به عنوان امری طبیعی و مثبت، تمرکز بر آینده و ایجاد توافق مبتنی بر سود متقابل، سطح آگاهی افراد نمونه از این راهبردها فاصله معناداری از سطح متوسط نداشت. علاوه بر این در آزمون مدل های پژوهش نیز مشخص شد که سرمایه روان شناختی به طور مثبت و معناداری قادر به پیش بینی حل تعارض است. همچنین این متغیر از بین 10 مؤلفه حل تعارض، قادر به پیش بینی مؤلفه های دیدن تعارض به عنوان امری طبیعی و مثبت، ایجاد جو و موقعیت حل تعارض، شفاف سازی، و ارائه راهکار و هدف گذاری است.نتیجه گیری: تعیین سطح سرمایه روان شناختی کارکنان کتابخانه ها و بررسی نقش این ظرفیت درونی در تعیین راهکارهای مناسب جهت حل تعارضاتی که برای کارکنان در محیط شغلی به وجود می آید، به لحاظ نظری کاری بدیع و درعین حال، دارای فواید عملی و اجرایی است. درمجموع با بهره گیری از یافته های این پژوهش می توان به کمک نیروها و توانمندی های درونی افراد اقداماتی جهت حل مشکلات میان فردی و بهبود روابط در محیط های شغلی صورت داد.
شناسایی و اولویت بندی صلاحیت های حرفه ای کتابداران کتابخانه های عمومی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی و استخراج صلاحیت های حرفه ای کتابداران کتابخانه های عمومی ایران و تعیین میزان اهمیت هریک از آن ها برای اولویت بندی و رتبه بندی صلاحیت ها است. روش : این پژوهش با رویکرد کاربردی و روش آمیخته اکتشافی انجام شده است. در بخش کیفی، با روش فراترکیب، تعداد 61 مقاله از میان متون انگلیسی فارسی به صورت هدفمند انتخاب و بررسی شد. سپس با استفاده از نظرات خبرگان، 104 کد شناسایی شد، و اعتبار این کدها ازطریق روایی محتوایی و پایایی آن ها با آزمون کاپای کوهن تأیید شد. در بخش کمّی، هریک از عوامل ازطریق توزیع پرسش نامه در میان 62 نفر از متخصصان و با استفاده از روش آنتروپی شانون رتبه بندی شدند. یافته ها: چهار عامل 10 مؤلفه اصلی و 72 مؤلفه فرعی به عنوان صلاحیت های حرفه ای کتابداران کتابخانه های عمومی شناسایی شدند. عامل «توانایی» شامل دو مؤلفه اصلی توانایی تخصصی و توانایی فکر است که در ۹ مولفه فرعی مفهوم پردازی شده است. عامل «ویژگی» شامل دو مؤلفه اصلی ویژگی های شغلی و رفتاری است که در 19 مؤلفه فرعی مفهوم پردازی شده است. عامل «مهارت ها» شامل چهار مؤلفه اصلی مهارت های مدیریتی، اجتماعی، شغلی و فناوری است که در 32 مؤلفه فرعی مفهوم پردازی شده است. در نهایت، عامل «دانش» شامل دو مؤلفه دانش مربوط به جامعه و دانش تخصصی است که در 12 مؤلفه فرعی مفهوم پردازی شده است. تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که به ترتیب عومل دانش، مهارت، توانایی و ویژگی مهم ترین صلاحیت برای کتابداران کتابخانه های عمومی ایران شناخته می شوند. اصالت/ارزش: این پژوهش با شناسایی نظام مند و اولویت بندی صلاحیت های حرفه ای کتابداران کتابخانه های عمومی ایران، به سهم خود می تواند خلأ این حوزه را پوشش دهد. فرایند اعتبارسنجی جامع، شامل ارزیابی های اعتبار محتوا و قابلیت اطمینان، استحکام شایستگی های شناسایی شده را تضمین می کند. تأکید بر توانایی تخصصی، توانایی تفکر، ویژگی های شغلی و رفتاری، مهارت های مدیریتی، اجتماعی، شغلی و فناوری و همچنین دانش مرتبط با جامعه و دانش تخصصی، درک دقیقی از ماهیت چندوجهی کتابخانه های عمومی را نشان می دهد. به طور خلاصه، این پژوهش چهارچوبی ارزشمند برای ارتقای صلاحیت های کتابداران کتابخانه های عمومی ایران ارائه داده و نه تنها به درک علمی کتابداری کمک می کند، بلکه بینش های عملی برای ارتقای مهارت کتابداران کتابخانه های عمومی ایران ارائه می دهد. همچنین، طبقه بندی و اولویت بندی دقیق ارائه شده، چهارچوبی ارزشمند برای توسعه مداوم صلاحیت های حرفه ای کتابداران کتابخانه های عمومی فراهم می کند.
کتابخانه های عمومی و مدیریت بحران : ارائه یک الگو جهت مدیریت بحران کووید 19 (کرونا ویروس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۶
225 - 263
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف ارائه یک الگو جهت مدیریت بحران کووید 19 (کرونا ویروس) در کتابخانه های عمومی است. روش شناسی: پژوهش از نوع کاربردی است که به روش اکتشافی و با رصد فعالیت های کتابخانه های مختلف دنیا و مرور پژوهش های مرتبط در حوزه مدیریت بحران سعی بر آن بود که الگویی مناسب، مفهومی و جامع برای کتابخانه های عمومی طراحی و ارائه شود. یافته ها: الگوی پیشنهادی برای مدیریت بحران در سه فاز پیش از بحران، حین بحران و پس از بحران طراحی گردید. در فاز پیش از بحران فعالیت های عمده با عناوین پیش بینی، پیشگیری و آمادگی ارائه شد. در فاز شروع بحران هشدار و اطلاع رسانی، اقدامات عملیاتی و ارزیابی مداوم و پاسخگویی سریع به نیاز اطلاعاتی مراجعان مطرح شد و در فاز پس از بحران بازیابی، بازسازی و آموخته ها موردتوجه قرار گرفت. اصالت: بحران کرونا و تأثیر آن بر خدمات کتابخانه ای و رکود چندین ماهه این مراکز اهمیت و ارزش یک الگوی کاربردی که بتواند راهبرد امنی برای فعالیت کتابخانه های عمومی کشور ارائه دهد را نشان می دهد. این پژوهش می تواند بینش و راه حل های عملی برای پاسخگویی به بحران جهانی کووید 19 برای کتابخانه های عمومی ایران که دردسرساز شده است، ارائه دهد و از این لحاظ ارزشمند است. نتیجه گیری: در هر سه مرحله از الگوی مدیریت بحران کووید 19 ارائه شده در این پژوهش عنصر اطلاعات نقش اول و بسیار مهمی ایفا می-کند با داشتن اطلاعات کافی و مدیریت درست آن و اجرای بدون نقص برنامه های عملیاتی توسط متخصصان علم اطلاعات و کتابداران می توان تا حدود زیادی وضعیت بحرانی را کنترل کرد.
شناسایی نقش کتابخانه های عمومی در توسعه اقتصادی جامعه از دیدگاه متخصصان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش شناسایی نقش کتابخانه های عمومی در توسعه اقتصادی جامعه از دیدگاه متخصصان، کتابداران و مدیران کتابخانه های عمومی کشور است. روش : پژوهش حاضر از نوع اکتشافی-کاربردی است و با رویکرد کیفی و با روش نظریه داده بنیاد انجام شده است. در این پژوهش، 26 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه ها، کتابداران، مدیران کتابخانه های عمومی مراکز استان کشور به صورت هدفمند مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. برای تحلیل داده های مصاحبه از روش استروس کوربین که شامل سه مرحله کد گذاری باز، محوری و انتخابی است استفاده شد. یافته ها: بر اساس داده های حاصل از این پژوهش، 6 مقوله اصلی و 36 مقوله فرعی با توجه به ماهیت و پتانسیل های موجود در کتابخانه های عمومی کشور به عنوان راهبردهایی که منجر به توسعه اقتصادی در جامعه خواهد شد مفهوم سازی شدند. این راهبردها به عنوان مؤلفه های توسعه اقتصادی شاملِ ایجاد شغل، کیفیت زندگی، توسعه نیروی انسانی، قدرت خرید، توسعه پایدار و توسعه گردشگری بودند. اصالت/ارزش: از طریق مؤلفه های شناسایی شده در این پژوهش می توان شاهد «جامعه دانش محور»، «رشد مشاغل موجود»، «شکوفایی کارآفرینان جدید»، «کمک به غنا و نشاط جامعه»، «توسعه اقتصاد دانش محور»، «توسعه اقتصاد محلی»، «آموزش مادام العمر»، «صرفه جویی اقتصادی» و «توسعه ساخت وساز کتابخانه های عمومی» که نشان دهنده توسعه یافتگی جامعه است بود.
شناسایی موانع مسئله یابی پژوهش از دیدگاه اعضای هیئت علمی دانشگاه های دولتی تهران (پژوهشی کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۶
85 - 114
حوزههای تخصصی:
هدف: یافتن و فرموله کردن مسئله، پایه ی تحقیق علمی است. با توجه به مشکلات فراوان دانشجویان مقاطع تحصیلات تکمیلی در زمینه مسئله یابی، این پژوهش باهدف شناسایی موانع مسئله یابی پژوهش انجام شد. روش: این پژوهش، ازنظر هدف، بنیادی و ازنظر گردآوری اطلاعات، پژوهشی کتابخانه ای است که از تکنیک های میدانی نیز بهره برده است. این پژوهش ازنظر روش نوعی تحلیل محتوا است که با روش کلایزی انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق را اعضای هیئت علمی دانشگاه های دولتی استان تهران تشکیل دادند. 10 نفر به عنوان نمونه و با روش نمونه گیری تلفیقی متوالی انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. چهار معیار اعتبار یا مقبولیت، اطمینان-ثبات، قابلیت تأیید و قابلیت انتقال یا تناسب برای ارزیابی روایی و دقت و استحکام داده ها مورداستفاده قرار گرفت. یافته ها: حاصل تحلیل 10 مصاحبه، 16 مضمون کلی یا طبقه و 77 مفهوم اولیه بود. در ابتدا 386 مفهوم اولیه به دست آمد که پس از بررسی دقیق و حذف مترادفات، تعداد مفاهیم به 77 کد کاهش یافت. یافته ها حاکی از آن است که در ابعاد فردی، آموزشی، فرهنگی، ساختاری و نهادی تعدادی مانع دانشجویان را در زمینه مسئله یابی با مشکلاتی مواجه می کند. اصالت/ارزش: \ این پژوهش ماهیت بین رشته ای علم اطلاعات و دانش شناسی را بیش ازپیش نمایان کرده است. پژوهش حاضر ازنظر موضوع و روش دارای اصالت است.
فعالیت های داوطلبانه در مراکز بهداشتی آستان قدس رضوی؛ نمونه موردی، جذامی خانه محراب خان (1343- 1420 ه. ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۲)
102 - 132
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش: پژوهش حاضر به منظور بررسی نقش نیکوکاران در فعالیت های داوطلبانه در مراکز بهداشتی آستان قدس رضوی انجام پذیرفت. یکی از این موارد، جذامی خانه آستان قدس رضوی است که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت. هدف از این پژوهش، معرفی و برجسته سازی قالب های فعالیت های داوطلبانه برای ایجاد این مؤسسه و نقش آستان قدس رضوی و وقف در توسعه فعالیت های داوطلبانه در حوزه بهداشت و درمان و ایجاد جذامی خانه بر پایه اسناد و مدارک است.روش پژوهش: پژوهش حاضر، بر پایه روش تحقیق اسنادی در فاصله سال های 1343 تا 1420 ه.ق بر مبنای دو هزار برگ سند موجود در مرکز اسناد آستان قدس رضوی و مبتنی بر شیوه توصیفی- تحلیلی انجام شد.یافته های پژوهش: بنا بر اسناد و مدارک، به جز اندک کمک های دولت که در بخش های کمک و همیاری مردمی گزارش شده و خیرین و پرستاران خارجی، عمده کمک ها و هزینه ها بر عهده آستان قدس رضوی بوده و این کمک ها و اقدامات به طور رسمی در بودجه سالانه این نهاد تا اواخر سال 1335 پیش بینی و تأمین گردیده است.نتیجه گیری: آستان قدس رضوی به مدد وقف و توسعه درآمدهای آن نقش مؤثری در ارتقای سطح بهداشت و درمان مشهد داشته و با ایجاد جذامی خانه در مشهد و جمع آوری بخشی از جذامیان از سراسر کشور توانست به صورت علمی و عملی مانع از شیوع بیشتر این بیماری گردد و این مهم علاوه بر مبحث موقوفات، با وجود خیرین و فعالیت های داوطلبانه آنان میسر شده است.
تأثیر اطلاع درمانی بر نوموفوبیا در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تأثیر اطلاع درمانی بر نوموفوبیا (بی موبایلی هراسی) در دانشجویان است.
روش شناسی: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون پس آزمون است. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید باهنر کرمان در سال تحصیلی 1402-1401 است. 40 نفر از این دانشجویان که براساس فهرست موجود بیشتر از بیست ساعت در کتابخانه مرکزی حضور فیزیکی داشته و بعد از پاسخ به پرسشنامه کوتاهی که براساس معیارهای نوموفوبیا طراحی شده بود، حائز شرایط برای ورود به آزمودنی ها شدند؛ به عنوان نمونه این پژوهش مورد آزمون قرار گرفتند که به صورت تصادفی در 3 گروه آزمایش (با دریافت اطلاعات درمانی از راه های مختلف) و 1 گروه گواه تقسیم شدند. اطلاع درمانی طی شش جلسه دوساعتی روی گروه های آزمایش انجام شد. هر 4 گروه در پیش آزمون و پس آزمون با پرسشنامه نوموفوبیای یلدریم و کوریا (2015) مورد سنجش قرار گرفتند.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که اطلاع درمانی در کاهش بی موبایلی هراسی دانشجویان مؤثر بوده و این تأثیر در گروه آزمایشی مطالعه متون و مشاهده فیلم بیشتر دیده شده است. اختلاف بین گروه آزمایش دیدن فیلم، گروه های مطالعه متون و جلسات مشاوره با گروه کنترل به ترتیب 30/0، 90/1 و 50/1 بوده است.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که سطح بی موبایلی هراسی دانشجویان پس از اطلاع درمانی به صورت معنی داری کاهش یافته و تأثیر دیدن فیلم و مطالعه متون در کاهش بی موبایلی هراسی به یک اندازه ولی بیشتر از روش جلسات مشاوره بوده است؛ بنابراین می توان گفت اطلاع درمانی می تواند باعث افزایش سطح سواد سلامت افراد و ضامنی برای دسترسی افراد به اطلاعات هدفمند بوده و بر کاهش نوموفوبیا دانشجویان اثربخش باشد.
ارزیابی و رتبه بندی مجلات علمی روان شناسی با استفاده از مدل تحلیل پوششی داده ها (DEA)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف ارزیابی و رتبه بندی مجلات علمی روان شناسی با استفاده از مدل تحلیل پوششی داده ها (DEA) انجام شده است. پژوهش حاضر رویکردی کمّی دارد و از نوع پژوهش های کاربردی است. روش پژوهش، علم سنجی و کتاب سنجی با استفاده از فنون تحقیق در عملیات است. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها، مدل اندرسون-پیترسون، CRS و VRS خروجی محور، مجلات علمی روان شناسی 2018 در JCR بررسی شد. بر اساس یافته ها، با کمک شاخص های JCR و با استفاده از مدل اندرسون- پیترسون CRS و VRS می توان به رتبه های دقیق تری از مجلات رسید. مقایسه مجلات علمی در دو مدل نشان دهنده تفاوت در رتبه بندی مدل هایCRS و VRS است. مجله علمی Psychological Science in the Public Interest هم در مدل CRS و هم در مدل VRS رتبه اول را به خود اختصاص داده است. مجلات علمی روان شناسی با استفاده از مدل اندرسون- پیترسون CRS و VRS ارزیابی و رتبه بندی شدند. همچنین شاخص های ارزیابی مجلات علمی در پایگاه کلاریویت آنالیتیکس بررسی و سه مجله برتر در 11 رشته روان شناسی و 30 مجله برتر این رشته شناسایی و معرفی شدند. 30 مجله برتر و تفاوت آن ها در دو مدل CRS و VRS مورد مقایسه و تجزیه وتحلیل قرار گرفت.
بررسی میزان آشنایی اعضای هیأت علمی نسبت به پایگاه های استنادی، شاخص های علم سنجی و شیوه ارزیابی تولیدهای علمی (مورد مطالعه: دانشگاه صنعتی جندی شاپور دزفول)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۰
50 - 67
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش بررسی میزان آشنایی اعضای هیأت علمی دانشگاه صنعتی جندی شاپور دزفول نسبت به پایگاه های استنادی، شاخص های علم سنجی و شیوه ارزیابی تولیدهای علمی است. روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی- پیمایشی و بر اساس پرسشنامه محقق ساخته می باشد. جامعه آماری شامل کلیه اعضای هیأت علمی تمام وقت حاضر در دانشگاه صنعتی جندی شاپور دزفول (80 نفر) می باشد و نمونه گیری انجام نشده است. داده های به دست آمده در نرم افزارهای اکسل و SPSS نسخه 26 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد بیش از 73 درصد اعضای هیأت علمی دانشگاه صنعتی جندی شاپور دزفول با پایگاه های استنادی و 54 درصد با شاخص های علم سنجی، 6/61 درصد با شیوه ارزیابی تولیدهای علمی و 61 درصد با سامانه های اشتراکی دانشگاه آشنایی دارند و این میزان در همه موارد از سطح متوسط بالاتر و رابطه مستقیمی با مرتبه علمی آنان دارد. از نظر جنسیت نیز میزان آشنایی گروه زنان در پایگاه های استنادی و شیوه ارزیابی تولیدهای علمی بیش از گروه مردان و در شاخص های علم سنجی درصد میانگین گروه مردان بیشتر از گروه زنان است. نتیجه گیری: سیاستگذاری های اصولی در خصوص ایجاد نگرش های نوین جهت دانش پژوهی و برگزاری کارگاه های آشنایی با پایگاه های استنادی و شاخص های علم سنجی در رؤیت پذیری و اثرگذاری بیشتر تولیدهای علمی، ارتقاء اعضای هیأت علمی و به تبع آن ارتقاء رتبه دانشگاه تأثیر بسزایی خواهد داشت.
مشارکت کتابداران در شبکه های اجتماعی مجازی برای ارائه خدمات در همه گیری کووید-19 (مطالعه موردی: کتابداران کتابخانه های عمومی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اطلاع رسانی و کتابخانه های عمومی دوره ۲۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۴) ویژهنامه کووید-۱۹
۳۷۲-۳۵۶
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین وضعیت مشارکت کتابداران کتابخانه های عمومی شهر تهران در شبکه های اجتماعی مجازی برای ارائه خدمات در همه گیری کووید-19 انجام شده است. روش: نوع این پژوهش کاربردی و روش آن پیمایشی است. جامعه مورد مطالعه در زمان پژوهش (تیر و مرداد ماه سال 1402) شامل همه کتابداران کتابخانه های عمومی شهر تهران (152 نفر) بود. حجم نمونه پژوهش طبق جدول مورگان، 109 نفر به دست آمد، و در تحلیل نهایی 105 پرسش نامه استفاده شد. برای سنجش میزان روایی ابزار گردآوری داده ها، نظرات سه نفر از صاحب نظران حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی اخذ و در تدوین نسخه نهایی پرسش نامه لحاظ شد. با توجه به اینکه پرسش نامه پژوهش محقق ساخته است، به منظور اطمینان از پایایی ابزار پژوهش، مطالعه ای مقدماتی با مشارکت 30 نفر از جامعه پژوهش اجرا و مقادیر آلفای کرونباخ برای هر سه متغیر اصلی پژوهش، یعنی شناخت، پذیرش و استفاده، محاسبه شد که به ترتیب مقادیر 878/0، 935/0 و 824/0 و برای کل پرسش نامه مقدار 965/0 به دست آمد. تجزیه وتحلیل داده ها با بهره گیری از نسخه 26 نرم افزار SPSS در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام شد. برای بررسی میزان تفاوت میانگین بین متغیرهای اصلی پژوهش، ازآزمون پارامتریک تحلیل واریانس یک-راهه استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد کتابداران بیشترین شناخت را نسبت به پیام رسان «بله» و کمترین شناخت را نسبت به «سروش پلاس» داشتند. میزان شناخت کتابداران نسبت به ابزارهای شبکه های اجتماعی و میزان تأثیر سازمان در شناخت ابزارها پایین تر از حد متوسط (کم) بوده است. میزان ضرورت و پذیرش ابزارهای شبکه های اجتماعی در حد «زیاد» بوده است . میزان استفاده کتابداران از ابزارهای شبکه های اجتماعی برای پیشبرد اهداف کتابخانه ای در سطح متوسط ارزیابی شد. بین میانگین نظرات کتابداران در مورد شناخت و پذیرش و همچنین بین پذیرش و استفاده از این شبکه ها تفاوت معنا دار وجود داشت، درحالی که بین میانگین نظرات مشارکت کنندگان در مورد دو متغیر شناخت و استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی تفاوتی معنا دار مشاهده نشد. به عبارت دیگر، شناخت کتابداران از شبکه های اجتماعی و همچنین پذیرش و استفاده از این شبکه ها توسط آن ها به یک میزان نبوده است. اصالت/ارزش: اگرچه براساس نتایج این پژوهش میزان تأثیر سازمان در شناخت نسبت به ابزارهای شبکه های اجتماعی مجازی پایین تر از متوسط گزارش شده و ازسوی دیگر میزان تأثیر سازمان در شناخت ابزارهای تولید محتوا در شبکه های مجازی به میزان اندک گزارش شده است، اما نمی توان نقش سازمان را در شناخت جامعه پژوهش نسبت به شبکه های اجتماعی بی تأثیر دانست. ازاین رو، نتایج پژوهش حاضر با تعیین نگرش جامعه پژوهش نسبت به شبکه های اجتماعی، میزان پذیرش و استفاده از این شبکه ها توسط آن ها و شناسایی نقاط ضعف و قوت کتابخانه های عمومی در استفاده از شبکه های اجتماعی، می تواند برای مدیران و برنامه ریزان نهاد کتابخانه های عمومی در فراهم سازی بستر مناسب، ارتقای خدمات اطلاعاتی و رفع موانع استفاده از شبکه های مذکور مفید واقع شود.
بررسی تاثیر قابلیت حسگری بازار بر نوآوری با میانجیگری خلق دانش و نقش تعدیل گری گرایش استراتژیک به کارآفرینی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۰
23 - 36
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین تاثیر قابلیت حسگری بازار بر نوآوری با توجه به نقش میانجی خلق دانش و تعدیلگر گرایش استراتژیک به کارآفرینی در شرکت بیمه نوین به انجام رسیده است.روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی – پیمایشی از نوع همبستگی است.برای گردآوری داده های مورد نیاز پژوهش از پرسشنامه الشانتی و امیگوالی (2021) برای سنجش چهار مولفه قابلیت حسگری بازار،گرایش استراتژیک به کارآفرینی، خلق دانش و نوآوری استفاده شد.پایایی پرسشنامه در حالت کلی با استفاده از فرمول ضریب آلفای کرونباخ 781/ برآورد گردید. جامعه آماری مورد مطالعه، کلیه کارشناسان و مدیران ستاد شرکت بیمه نوین به تعداد 414 نفر می باشد که با بهره گیری از فرمول حجم نمونه کوکران، 200 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای انتخاب نمونه ها از روش تصادفی ساده استفاده شد.یافته های پژوهش: نتایج حاصل از بکارگیری مدلسازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزار لیزرل نشان داد که قابلیت حسگری بازار به طور مستقیم و غیرمستقیم از طریق نقش میانجی خلق دانش بر نوآوری تاثیرگذار است. همچنین نتایج آزمون رگرسیون نشان داد که گرایش استراتژیک به کارآفرینی تاثیر قابلیت حسگری بازار بر خلق دانش را تعدیل می کند.نتیجه گیری: بدون تردید خلق دانش به عنوان یکی از ابعاد و عناصر مدیریت دانش نقش بسیار ارزشمندی در فعالیت انواع سازمان ها دارد و حس گری بازار سبب می شود تا سازمان ها با درک بهتر و دقیق تر نیازهای مشتریان خود، با آگاهی و شناخت بیشتری به دنبال تامین خواسته ها و انتظارات آنان باشند.
موانع کارآفرینی دانشگاهی و تجاری سازی دانش در رشتۀ علم اطلاعات و دانش شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: وضعیت نابسامان اقتصادی و کاهش فرصت های شغلی، از جمله عواملی هستند که در کنار عوامل دیگر، دانشگاه ها را به سمت کارآفرینی دانشگاهی و تجاری سازی دانش سوق داده است. با این حال، شواهد نشان می دهد موانع زیادی بر سر راه کارآفرینی دانشگاهی به ویژه در برخی رشته ها قرار دارد. شناسایی موانع پیش روی کارآفرینی دانشگاهی و تجاری سازی دانش، اولین گام در جهت توسعه آن است. بر این پایه، هدف پژوهش حاضر شناسایی موانع کارآفرینی دانشگاهی و تجاری سازی دانش در رشته علم اطلاعات و دانش شناسی بود.روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی بود که با استفاده از روش کیفی گرندد تئوری انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر، اعضای هیئت علمی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه های دولتی ایران بودند که اعضای نمونه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. مبنای انتخاب اعضای نمونه این بود که دارای حداقل 5 سال سابقه کاریِ هیئت علمی باشند و همچنین در حوزه های مرتبط با کارآفرینی دارای سوابق علمی باشند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیم ساختاریافته استفاده شد. فرآیند انجام مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری بعد از مصاحبه با 16 نفر از اعضای هیئت علمی ادامه پیدا کرد. به لحاظ مرتبه علمی 4 نفر از اعضای نمونه در مرتبه استاد و 7 نفر دانشیار و 5 نفر استادیار بودند. یافته ها: با تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها، تعداد 90 کد اولیه شناسایی شدند. این کدها در قالب 12 مقوله فرعی و 3 مقوله اصلی دسته بندی شدند. موانع کارآفرینی دانشگاهی در رشته علم اطلاعات و دانش شناسی در سه دسته عوامل کلان، دانشگاهی و فردی قرار گرفت. موانع کلان بیانگر چالش ها و مشکلاتی بود که در کل کشور وجود داشت و شامل 4 مقوله عوامل اقتصادی، عوامل سیاسی، عوامل فرهنگی و عوامل راهبردی بود. موانع دانشگاهی بیانگر چالش ها و مسائلی بود که در درون دانشگاه ها وجود داشت و از 4 مقوله فرعی ساختار دانشگاه ها، آیین نامه ها و قوانین دانشگاهی، آموزش های دانشگاهی و محتوای رشته تشکیل شده بود. موانع فردی نیز بیانگر ویژگی ها و ضعف هایی بود که در افراد وجود داشت و 4 مقوله فرعی، شامل مهارت های علمی، مهارت های ارتباطی، مهارت های روانشناختی و مهارت های کارآفرینی بود.نتیجه گیری: پژوهش حاضر با مطالعه دیدگاه اعضای هیئت علمی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی، مهم ترین موانع کارآفرینی و تجاری سازی دانش در رشته علم اطلاعات و دانش شناسی را شناسایی کرده است. اگرچه برخی از موانع کارآفرینی دانشگاهی فراتر از اختیار اعضای هیئت علمی و متخصصان رشته است اما با تقویت و سرمایه گذاری در مواردی که تحت کنترل آن ها است می توان به سمت کارآفرینی دانشگاهی حرکت کرد. در مجموع، یافته های این پژوهش می تواند به برنامه ریزی بهتر برای افزایش کارآفرینی دانشگاهی و تجاری سازی دانش و رفع موانع و کاستی های آن کمک کند.
چارچوبی برای تبدیل و انتشار سرعنوان های موضوعی فارسی به داده های پیوندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظهور وب معنایی در جهت تحقق بازیابی معنایی اطلاعات است و در حال حاضر در داده های پیوندی تجلی یافته است. کتابخانه ها در تولید و مدیریت داده های مستند و معتبر فراوانی نقش دارند و می توانند نقشی مؤثر در نظام های اطلاعاتی پیش رو ایفا کنند و می توانند با اجرایی کردن داده های پیوندی گامی در این مسیر بردارند. هدف از انجام این پژوهش ارائه چارچوبی برای انتشار و تبدیل سرعنوان های موضوعی فارسی مورداستفاده کتابخانه ملی ایران به صورت داده های پیوندی و ایجاد پیوند با مجموعه داده ای مشابه است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی است؛ با استفاده از روش کتابخانه ای به طراحی چارچوبی برای انتشار سرعنوان های موضوعی پرداخته و برای اطمینان از امکان انتشار داده ها، روش موردنظر مورد پیاده سازی قرار گرفته است. بدین ترتیب ابتدا داده های موضوعی فارسی مورد پاک سازی و ویرایش قرار گرفتند، سپس با نرم افزار اپن ریفاین به آر.دی.اف تبدیل شدند و با سرعنوان های موضوعی کتابخانه کنگره پیوند دریافت کردند. داده های موردمطالعه پس از نگاشت به اسکاس به یک فایل آر.دی.اف در قالب ترتل تبدیل شدند. فایل تبدیل شده ابتدا وارد مخزن آر.دی.اف جینا فوسکی شد و سپس در رابط کاربری اسکاسموس در محیط وب نمایش داده شد. به طورکلی این چارچوب می تواند در فرایند انتشار داده های مستند کتابخانه ملی در قالب داده های پیوندی مورداستفاده قرار گیرد. در این چارچوب امکان برقراری پیوند با مجموعه داده های مشابه نیز در نظر گرفته شده است و پیاده سازی نمونه ای از داده ها با موفقیت انجام پذیرفت.
سازماندهی منابع غیرکتابی با استفاده از الگوی مرجع مفهومی سی داک (CIDOC-CRM)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۳)
116 - 137
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مقاله بررسی چگونگی کاربرد الگوی مرجع مفهومی سی داک برای سازماندهی منابع غیرکتابی است.
روش پژوهش: در این پژوهش از روش تحلیل محتوا با رویکرد تطبیقی استفاده شد. در این چارچوب بر روی استاندارد یونی مارک، ویرایش دوم قواعد فهرست نویسی انگلوامریکن و الگوی مرجع مفهومی سی داک مطالعاتی انجام شد. جامعه مورد بررسی را فراداده های 116 اثر در قالب 17 نوع منبع غیرکتابی از مجموعه منابع سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران تشکیل دادند. ابزار گردآوری داده ها یک سیاهه وارسی بود که به همین منظور تهیه شد و برای ترسیم نمودار از نرم افزار مایکروسافت ویزیو استفاده شد.
یافته ها: در پژوهش به عمل آمده تعداد 37 عنصر داده ای شناسایی شد. همچنین، در این راستا 20 موجودیت از الگوی سی داک انتخاب شد که به فراخور نیاز از طریق 23 ویژگی به هم مرتبط شدند. در نهایت، برای 37 عنصر داده ای، 24 توصیف بر اساس الگوی سی داک تعریف شد.
نتیجه گیری: بررسی به عمل آمده نشان داد که اغلب عناصری که در ساختارهای کتاب شناختی به کار رفته اند، قابل تطبیق با ساختار هستی نگاری و الگوی سی داک بودند. در نتیجه می توان اظهار داشت که برخی از موجودیت های الگوی سی داک و ویژگی هایی که ارتباط آن ها را تعریف کرده اند، بیانگر جنبه ای از سازماندهی منابع غیرکتابی بوده و توانسته اند توصیفی ساختاریافته و مرتبط با سازماندهی منابع غیرکتابی از دو جنبه فیزیکی و محتوایی ارائه دهند.
ملاحظات معماری سازمانی بانک ها در عصر تحول دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و مسئله تحقیق: در دنیای تغییرات مستمر، تحول دیجیتال به موضوعی ضروری و عامل کلیدی بقای سازمان ها تبدیل شده است. این موضوع، نه تنها تغییری فناورانه، بلکه تغییرات بنیادین در تمامی ابعاد و به بیان ساده تحول کسب و کار است. بانک ها مانند سایر سازمان ها در عصر دیجیتال با ویژگی های متفاوتی مانند ظهور فناوری های تحول آفرین و مدل های کسب و کار جدید، حضور در اکوسیستم ها و افزایش اهمیت بالای تجربه مشتری، روبه رو می شوند. جهت بازنگری معماری سازمانی با رویکرد تحول دیجیتال لازم است ویژگی های متمایزکننده بانک دیجیتال با بانک های سنتی به خوبی شناسایی شوند. چرا که این ویژگی ها بر انتخاب رویکرد چارچوب معماری سازمانی و همچنین مکتب فکری معماری سازمانی تاثیر گذار هستند. روش تحقیق: در این پژوهش، ابتدا با روش مرور نظام مند مبانی نظری، 284 مقاله با کلمات کلیدی مرتبط با بانکداری دیجیتال مورد بررسی قرار گرفت تا ویژگی های متمایز کننده این بانک با بانک های سنتی به دست بیاید. جهت شناسایی شاخص ها و دسته بندی آنها با استفاده از مرور نظام مند علاوه بر پژوهشگر (کدگذار 1) توسط یک فرد متخصص مرور سیستماتیک (کدگذار 2) نیز انجام شد. با توجه به مقدار ضریب کاپا 804/،0 6 ویژگی کلان متمایز کننده بانک دیجیتال عبارتند از: مشتری محور، سرویس محور، مبتنی بر اکوسیستم، انطباق با فناوری های دیجیتال، استراتژی تحول دیجیتال و پلتفرم محور که در قالب 18 ویژگی خرد، کد گذاری شده اند. جهت یافتن مکتب فکری معماری سازمانی و چارچوب معماری سازمانی متناسب با بانک دیجیتال، پرسشنامه با جامعه آماری 27 نفر از خبرگان حوزه معماری سازمانی و تحول دیجیتال طراحی شد. نتایج حاصل از پرسشنامه با روش تصمیم گیری چند شاخصه سوارا-واسپاس مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می دهد جهت پیاده سازی معماری بانک دیجیتال با توجه به ویژگی های کلان و خرد متمایز کننده این بانک، لازم است مکتب اکولوژیکال و رویکرد چارچوب سرویس محور انتخاب شوند.
پیش بینی روند همکاری های علمی ایران در پرتو پیوستن به معاهدات بین المللی: شبیه سازی سناریوهای محتمل با رویکرد مدل سازی عامل محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی دو دهه اخیر، برخی از معاهدات بین المللی نقش تعیین کننده ای در تسهیل همکاری علمی بین کشورهای عضو ایفا نموده اند. به همین جهت، مطالعه حاضر درصدد پیش بینی اثر عضویت ایران در این نوع از معاهدات بر سه مورد است: اول، میزان همکاری علمی ایران با اعضای هر معاهده؛ دوم، میزان کل همکاری های علمی بین المللی ایران؛ سوم، میزان وابستگی ایران به همکاری علمی با آمریکا به عنوان کلیدی ترین کنشگر شبکه همکاری علمی بین المللی. براساس پیشینه پژوهش، معاهداتی که تأثیر معناداری بر روابط همکاری علمی بین کشورها دارند عبارت اند از: جی هفت، جی بیست، اتحادیه اروپا، سازمان همکاری و توسعه اقتصادی، اوپک، اَپک و بریکس. این مطالعه مبتنی بر روش شبیه سازی (با رویکرد مدلسازی عامل محور) است. از این روش برای شبیه سازی شبکه همکاری های علمی بین کشورهای مستقل دارای بیش از یک میلیون نفر جمعیت در بازه 2042-2023 استفاده شد. داده های ثانویه موردنیاز برای شبیه سازی از پایگاه وب آو ساینس و پایگاه داده سازمان ملل گردآوری شد. فرضیات مرتبط با سناریوهای محتمل برمبنای مدل آماری تفاوت در تفاوت آزمون شدند. کلیه محاسبات اعم از شبیه سازی شبکه و آزمون فرضیات در محیط نرم افزار R انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که پیوستن ایران به جی بیست، سازمان همکاری و توسعه اقتصادی و اَپک سبب افزایش معنادار همکاری علمی ایران با اعضای هرکدام از این معاهدات خواهد شد. اما عضویت در بریکس تأثیر معناداری بر همکاری ایران با اعضای این معاهده ندارد. همچنین، پیوستن ایران به هرکدام از این چهار معاهده موجب افزایش معنادار میزان کل همکاری های علمی بین المللی ایران خواهد شد. با این وجود، میزان افزایش حاصل در سناریوی جی بیست بیشتر و در سناریوی بریکس کمتر از سایر معاهدات است. درعین حال، عضویت ایران در جی بیست و بریکس منجربه افزایش معنادار وابستگی ایران به همکاری علمی با آمریکا خواهد شد. در مقابل، عضویت ایران در سازمان همکاری و توسعه اقتصادی و اَپک نقش بارزی در کاهش وابستگی ایران به همکاری علمی با آمریکا خواهد داشت. مزیت دیگر عضویت ایران در سازمان همکاری و توسعه اقتصادی، تقویت همکاری هایش با دو مورد از کنشگران کلیدی اروپا (فرانسه و ایتالیا) است. از مزایای فرعی پیوستن ایران به اَپک نیز افزایش معنادار همکاری های علمی ایران با کنشگر کلیدی شرق آسیا (چین) است. نتایج حاکی از اینکه پیوستن ایران به اَپک و سازمان همکاری و توسعه اقتصادی هم به افزایش رؤیت پذیری آن در شبکه همکاری علمی بین المللی و هم به کاهش وابستگی اش به همکاری علمی با آمریکا کمک خواهد نمود.
اعتباریابی مدل برندسازی کتابخانه های دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: از ارزشمند ترین داشته های هر سازمان، برند آن است که کارکردهای گوناگونی برای بازنماییِ درخورِ سازمان، کارکنان و محصولات آن دارد. در این میان کتابخانه ها و به ویژه کتابخانه های دانشگاهی در هماوردی با رقیب های اطلاعاتی خود با چالش های بسیاری برای بازنمایی ارزش های کلیدی خود در عصر اطلاعات رویاروی هستند که می توانند با برندسازی با آن ها مقابله کنند. با همه پژوهش هایی که در جهان انجام شده اند، برندسازی و بایسته های درونی و بیرونی ساخت آن در کتابخانه ها، با کمبود پژوهش های پایه و کاربردی در این زمینه روبه رو هستند. بنابراین نیاز است که چگونگی برندسازی کتابخانه های دانشگاهی برای بازنگری در برند سنتی آن ها بررسی شود. برای این هدف، پیش تر پژوهشی با روش «نظریه داده بنیاد» انجام شده و مجموعه ای از عوامل درونی و بیرونی مؤثر بر ساخت برند کتابخانه های دانشگاهی در قالب یک مدل به دست آمده است. هدف این پژوهش سنجش اعتبار مدل برندسازی کتابخانه های دانشگاهی در بافت وزارت علوم، تحقیقات و فنّاوری (عتف) و ارائه مدل اعتباریابی شده برندسازی آن ها بود.روش: رویکرد این پژوهش، کمّی با روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه بود. جامعه پژوهش مدیران، معاونان، کتابداران کتابخانه های مرکزی و نیز اعضای هیئت علمی علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه های دولتی زیر پوشش وزارت عتف بودند. برای بررسی فرضیه های پژوهش آزمون ناپارامتریک دوجمله ای به کار رفت، چرا که داده ها نرمال نبودند. بررسی اعتبار مدل پژوهش نیز با کاربرد گونه دومِ روشِ «مدل سازی معادلات ساختاری»، یعنی «حداقل مربعات جزئی (پی ال اس)» و با دو روش «نظریه اندازه گیری» و «نظریه ساختاری» انجام شد.یافته ها: عامل های مؤثر بر ساخت برند کتابخانه های دانشگاهی در دو بُعد درون دانشگاهی و برون دانشگاهی جای می گیرند. در بُعد درون دانشگاهی، نخست ابعاد درونی کتابخانه ها مانند معماری ساختمان کتابخانه، منابع و خدمات اطلاعاتی کتابخانه، برندسازی کتابداران، فعالیت های بازاریابی و مدیریت کتابخانه مطرح هستند. سپس ابعاد بیرونی کتابخانه ها هستند که با نقش سازمان مادر کتابخانه و نقش نظام آموزش عالی نمود یافته اند. در بُعد برون دانشگاهی، نخست وضعیت پرورش علمی و رفتاری جامعه اطلاعاتی کتابخانه است که از نقش کتابخانه های دیگر در پرورش علمی نسل تازه و شخصیت رفتاری و اطلاع یابی ناهمسان جامعه اطلاعاتی تازه کتابخانه اثر می پذیرد. سپس وضعیت فضای اطلاعاتی جامعه است که از وضعیت اقتصاد ملی و وضعیت نشر دیجیتال کشور اثر می پذیرد. دستاوردهای ساخت برند کتابخانه های دانشگاهی نیز تصویرسازی برند، برتری برند و وفاداری رفتاری برند برای کتابخانه ها هستند.نتیجه گیری: رویکرد چیره در ساخت برند کتابخانه های دانشگاهی، «رویکرد هویتی» است؛ یعنی برند، ماهیتی در پیوند با هویت کتابخانه دارد. تصویر برند نیز بر پایه تجربه کاربران از کاربرد کتابخانه است و کتابخانه و کارکنانش مرکز ساخت برند و ارزش ویژه آن هستند. در این میان نیز نشانه هایی از «رویکرد اقتصادی» (به دلیل اهمیت کاربرد ابعاد آمیخته بازاریابی) و نیز «رویکرد مشتری پایه» (به دلیل نقش کلیدی بهره داران در ساخت برند) دیده می شوند.
رابطه معنایی میان انسان و طبیعت مبتنی بر بنیاد حکمت متعالیه (نقش گرایش های زیست دوستی انسان در تعالی و کمال او)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۶
115 - 155
حوزههای تخصصی:
هدف: عالم طبیعت، مظهر الوهیت و حرکت است. جوهر وجود انسان اگر با طبیعت عجین گردد، هم خود در سفری روحانی قرار خواهد گرفت و هم به ظهور علوم نوینی جهت ایجاد جهانی سبزتر و پاک تر قدم برخواهد داشت. انسان متأله به عنوان خلیفه الله طبیعت مقدس را حفظ می نماید. پژوهش انجام شده باهدف بیان نسبت الوهیت موجود در طبیعت با تعالی روح آدمی در پی ایجاد نسبت هایی فلسفی و علمی میان تعالیم صدرالمتالهین درباره طبیعت با فناوری های نوین زیست دوست، به جهت ارتقا کیفیت زندگی انسان ها می باشد. روش شناسی: پژوهش به روش کیفی (نظریه زمینه ای) با راهبرد تحلیل داده انجام شده است، کدگذاری سیستماتیک اشتراوس و کوربین انجام شده است. داده های پژوهش به صورت متنی و معنایی و از طریق هجده مصاحبه عمیق به دست آمده اند، سپس با منطق استقرایی و به صورت تحلیل تفسیری موردبررسی قرار گرفته اند و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار مکس کیو دی ای[1] انجام شد. یافته ها: پارادایم به دست آمده از نتایج، حاکی از نسبت مستقیم دو حوزه حکمی طبیعت و محیط زندگی عینی انسان می باشد که نشان می دهد، جوهر وجودی آدمی در مجاورت با طبیعت در حرکت رو به کمال قرار خواهد گرفت. نوآوری (ارزش): تحلیل معنایی رابطه انسان و طبیعت بر بنیاد حکمت متعالیه، به دو حوزه معماری زیست دوست و فلسفه حکمت متعالیه صدرالمتألهین پرداخته است. مطالعه میان رشته ای در این دو حوزه امری نوین می باشد که به تحلیل یک اندیشه فلسفی در دنیای طراحی جدید پرداخته است. نتیجه گیری: حکمت متعالیه صدرالمتالیهن در موارد بسیاری از جوهر موجود در طبیعت و نسبت آن با انسان یاد کرده است. زندگی در محیط های طبیعت دوست عاملی بر ارتقا کیفیت زندگی انسان می باشد. با صنعتی شدن زندگی، ضرورت وجود فناوری های نوینی گیاهی، در محیط زندگی انسان، احساس می شود. مقولاتی چون توسعه انسانی، بالندگی و تغییر انسانی، نتایج به دست آمده از پارادایم پژوهش می باشند که خود مبرهن تحولی در ارتقا کیفیت زندگی انسان ها هستند.
تأثیر استفاده از مستندسازی مشارکتی بر کیفیت رکوردهای کتاب شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مستندسازی مشارکتی بخشی از فرایند فهرست نویسی مشارکتی است که با همکاری چند کتابخانه صورت می پذیرد. در این روش کتابخانه ها از مستندات ساخته شده توسط کتابخانه های همکار استفاده می کنند و از ساختن مستندات تکراری پرهیز می کنند. استفاده از این روش در استفاده از نیروی انسانی متخصص و نیز هزینه های کنترل کتاب شناختی در کتابخانه ها می کاهد و به آن ها کمک می کند تا از اطلاعات فهرست نویسی کتابخانه های دیگر استفاده کنند. کنترل کتاب شناختی مجموعه ای از فرایندها و رویه ها برای تنظیم و ثبت شکل های مختلف شناسه های مستند در رکوردهای کتاب شناختی است. به طوری که نقاط دسترسی به رکوردهای کتاب شناختی به صورت قراردادی تنظیم می شوند. زمانی که فهرست نویسان کار مستندسازی را انجام می دهند درواقع، در حال ایجاد مستندات از طریق شناسایی و اعتباربخشی به شناسه های کنترل شده یا مستندسازی شده نقاط دسترسی هستند. هدف از این پژوهش، سنجش تأثیر استفاده از مستندسازی مشارکتی بر کیفیت رکوردهای کتاب شناختی با استفاده از نظرات متخصصان فهرست نویسی و مستندسازی بود.روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش آن پیمایشی تطبیقی بود. برای بررسی یافته ها، از آمار استنباطی استفاده شده است. ابزار پژوهش پرسشنامه ای بود که توسط پژوهشگران طراحی شد و روایی و پایایی آن بررسی و تأیید شد. برای تأیید روایی این پرسشنامه از نظرات 5 متخصص در حوزه فهرست نویسی استفاده شد. برای سنجش پایایی آن نیز آزمون آلفای کرنباخ به کار برده شد. جامعه پژوهش، متخصصان فهرست نویسی و مستندسازی بودند که با توجه به تخصص و تجربه خود امکان پاسخ دهی به پرسشنامه را دارا بودند. پرسشنامه به صورت آنلاین طراحی شد و در اختیار 100 نفر فهرست نویس و مستندساز قرار گرفت که تعداد 87 نفر به پرسشنامه پاسخ دادند. پاسخ های به دست آمده از پرسشنامه با استفاده از آزمون آماری t تک متغیر مورد آزمون قرارگرفته و تحلیل گردید.یافته ها: استفاده از روش های مختلف مستندسازی، استفاده از دانش متخصصان سازمان دهی کتابخانه های بزرگ، یکدست سازی اطلاعات مستند در فرایند مستندسازی مشارکتی توسط کتابخانه ملی و مشارکت متخصصان سازمان دهی کتابخانه های بزرگ در انجام کار مستندسازی مشارکتی به عنوان یک کارگروهی، به مثابه ویژگی های مستندسازی مشارکتی در نظر گرفته شده اند. همچنین سه ویژگی دقت، صحت و کامل بودن اطلاعات، مشخصه هایی هستند که برای کیفیت رکوردهای کتاب شناختی مدنظر قرارگرفته اند. به دلیل اینکه مقدار t به دست آمده برای همه گویه ها از مقدار t جدول بحرانی (1/96) بزرگ تر بود، بنابراین در پاسخ به پرسش اصلی پژوهش مبنی بر تأثیر مستندسازی مشارکتی بر کیفیت رکوردهای کتاب شناختی، می توان اذعان نمود که مستندسازی مشارکتی بر دقت، صحت و کامل بودن اطلاعات رکورد کتاب شناختی تأثیر مثبت و معناداری دارد.نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که استفاده از روش مستندسازی مشارکتی بر کیفیت رکوردهای کتاب شناختی تأثیر مثبت دارد و باعث ارتقاء سطح کیفی رکوردها می شود. براساس یافته های این پژوهش، استفاده از مستندسازی مشارکتی بر ویژگی های دقت، صحت و کامل بودن اطلاعات رکوردهای کتاب شناختی تأثیر مثبت دارد.