فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۷٬۵۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به اهمیت شناسایی انواع موجودیت ها و صفات ویژه آن ها در بافت اطلاعاتی ایرانی اسلامی از دیدگاه سازماندهی اطلاعات و دانش، این پژوهش ضمن شناسایی و تعیین انواع مذکور، صفات بومی این موجودیت ها را نیز به طور کامل تعیین نمود. روش شناسی : این پژوهش از لحاظ ماهیت و هدف، یک پژوهش توسعه ای کاربردی است که با روش تحلیل محتوای کیفی انجام شد. واحد ثبت، موجودیت های داده ای در بافت اطلاعاتی ایرانی اسلامی و همچنین صفات بودند. واحد معنا نیز، پیشینه های فراداده ای در نظر گرفته شد. ابتدا با استفاده از روش اسنادی، و با سرشماری پیشینه های فراداده ایِ موجودیت های داده ای ایرانی اسلامی در فهرست کتابخانه ملی ایران، کتابخانه آستان قدس رضوی، کتابخانه مرکز فرهنگ و معارف قرآن، کتابخانه دفتر تبلیغات اسلامی و مقالات سه پایگاه اطلاعاتی ویکی فقه، ویکی شیعه و ویکی اهل بیت برای هر یک از انواع مورد بررسی قرار گرفت و انواع و صفات ویژه استخراج گردید. سپس با مصاحبه با 5 متخصص در حوزه انتشارات ایرانی اسلامی و سازماندهی اطلاعات، بررسی دقیق تر انواع و صفات ویژه موجودیت های داده ای در حوزه ایرانی اسلامی صورت گرفت. سؤالات مصاحبه به تفکیک برای هرکدام از انواع و صفات ویژه موجودیت های داده ای بود. بخشی نیز برای ذکر صفات پیشنهادی در نظر گرفته شد. یافته ها : 8 نوع موجودیت داده ای دارای صفات ویژه در موجودیت ها شناسایی شد که شامل نوع اول مستدرک/ ذیل/ تکلمه/ الحاقات دارای شش صفت ویژه و تنها صفت ویژه «نوع مستدرک» دارای سه صفت در سطح اول بود؛ نوع دوم تقریر/ امالی/ تحریر دارای یک صفت ویژه؛ نوع سوم شرح/ توضیح/ تفسیر/ تبیین دارای دو صفت ویژه؛ نوع چهارم اجازه دارای دو صفت ویژه؛ نوع پنجم سماعات دارای یک صفت ویژه؛ نوع هفتم حاشیه ها/ تعلیقات دارای دو صفت ویژه؛ نوع هفتم جنگ/ سفینه/ کشکول/ بیاض/ مرقع/ خرقه دارای یک صفت ویژه و نوع هشتم تذکره/ زندگینامه/ سرگذشتنامه/ بیوگرافی/ تراجم دارای سه صفت ویژه. نتیجه : با توجه به اینکه در فرانماها و استانداردهای جدید به انواع و صفات ویژه آن ها در موجودیت های داده ای بافت ایرانی اسلامی پرداخته نشده است نتایج پژوهش حاضر می بایست در ایجاد پروفایل کاربردی فراداده ای جهت توصیف و سازماندهی انواع و صفات ویژه موجودیت های داده ای بافت اطلاعاتی ایرانی اسلامی در محیط وب کنونی به کار رود.
Analyzing the Brand-Customer Relationship on Instagram with a Mixed Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۳, No.۴, Winter & Spring ۲۰۲۲
224 - 252
حوزههای تخصصی:
Purpose: The present study aims to provide a model for analyzing the brand-customer relationship on Instagram in the cosmetics industry. Method: In this study, qualitative and quantitative methods have been used to analyze the data. The statistical population in the qualitative phase includes brand marketing experts and in the quantitative phase consists of customers of the cosmetics industry. Sampling has been non-probabilistic and purposeful in the qualitative phase, and random using Cochrane formula in the quantitative phase. Interviews and questionnaires were utilized as data collection tools. Content analysis was used to analyze specialized interviews. Moreover, the identified indicators were validated by Fuzzy Delphi method. Then, using the structural-interpretive method, the initial model is designed and finally, using the partial least squares method, the final model of the research is presented. The analysis of research data in qualitative quantitative phases has been done with MaxQDA software and Smart PLS software, respectively. In order to achieve the objectives of the study, a set of practical indicators of brand-customer relationship were identified on Instagram through analyzing experts’ interviews. Findings: The findings reveal that brand performance influences the positioning and creating of brand and brand value. Brand awareness and brand personality are among the indicators that affect brand performance. Furthermore, marketing strategy affects the quality of services. Conclusion: It is recommended that various entertainment tools such as videos, applications, in cyberspace on Instagram be posted and create a happy and fun atmosphere in cyberspace along with humor, contest design, and puzzles related to the type of activity and brands.
تحلیل سلسله مراتبی تسهیم دانش در پارک علم و فناوری گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تسهیم دانش یکی از حوزه های کلیدی برای شرکت های دانش بنیان است و یکی از مهمترین اولویت های دست اندرکاران مدیریت دانش در جهان است. تسهیم دانش در سازمان باعث کاهش هزینه ها در تولید دانش و تضمین انتشار روش های کاری در داخل سازمان شده و سازمان را قادر به حل مسائل و مشکلات خود می نماید و در غیر این صورت سازمان ها در فضای رقابتی با چالش ها و بحران های متعددی روبه رو می شوند. روش پژوهش: با توجه به اینکه هدف مقاله حاضر رتبه بندی عوامل مؤثر بر تسهیم دانش در پارک علم و فناوری گیلان با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی ای.اچ.پی. در نظر گرفته شده است، در گام اول بر اساس مطالعات و ادبیات مدیریت دانش پرسشنامه محقق ساخته پنج گزینه ای طیف لیکرت ساخته شد که در بین دو گروه خبرگان برون سازمانی و درون سازمانی به صورت پرسشنامه توزیع و جمع آوری گردید. این عوامل در چهار بعد 1. عوامل فردی؛ 2. عوامل سازمانی؛ 3. عوامل فرهنگی اجتماعی؛ و 4. عوامل فناوری شناسایی و دسته بندی شدند. در مرحله بعد در قالب پرسشنامه زوجی و به کمک نرم افزار اکسپرت چویس این عوامل اولویت بندی و وزن دهی شدند. یافته ها: این پژوهش با هدف تعیین وزن دهی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر تسهیم دانش در پارک علم و فناوری گیلان با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی به انجام رسید. عوامل فرهنگی اجتماعی (با وزن 340/0) در صدر قرارگرفت و به ترتیب عوامل فردی با (وزن 287/0)؛ عوامل فناوری (با وزن 237/0) و در نهایت، عوامل سازمانی (با وزن 136/)0 در اولویت های بعدی قرار گرفتند. بر این اساس بعد فرهنگی اجتماعی بیشترین تأثیر را بر تسهیم دانش دارد و ابعاد فردی و فناوری و سازمانی به ترتیب در رتبه های دوم تا چهارم جای دارند. ازسویی دیگر عوامل مؤثر بر تسهیم دانش به ترتیب اولویت؛ سرمایه اجتماعی، اعتماد، شبکه های مجازی، آموزش به کارگیری فناوری، انگیزش، تعهد عاطفی، گروه افزار، مهارت های ارتباطی، زیرساخت های فناوری، پاداش سازمانی، فرهنگ سازمانی و ساختار سازمانی هستند که مهمترین آنها؛ سرمایه اجتماعی، اعتماد و شبکه های مجازی بشمار می آیند که نشان می دهد شرکت های دانش بنیان برای رواج تسهیم دانش در سازمان باید، در وهله نخست، به تقویت سرمایه اجتماعی بپردازند. نتیجه گیری: پیشنهاد می شود که مدیران و سیاستگذاران پارک علم و فناوری گیلان قویاً نسبت به عوامل فرهنگی اجتماعی موجود در واحدهای سازمان به کمک منابع انسانی بپردازند تا بتوانند از نتایج تسهیم دانش بیشترین بهره برداری را نمایند.
شناسایی و رتبه بندی موانع کارآفرینی درون سازمانی در کتابخانه های دانشگاه فردوسی مشهد و دانشگاه علوم پزشکی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه کتابخانه ها جهت حفظ جایگاه خود و اثرگذاری بهتر در جامعه، نیازمند کارآفرینی درون سازمانی هستند؛ اما نتایج پژوهش ها حکایت از وضعیت نامطلوب کارآفرینی درون سازمانی در کتابخانه ها دارد. ازاین رو، هدف این پژوهش شناسایی و رتبه بندی موانع کارآفرینی درون سازمانی در کتابخانه های دانشگاه فردوسی مشهد و دانشگاه علوم پزشکی مشهد بود. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش، تمامی کتابداران کتابخا نه های دانشگاه فردوسی (47 نفر) و دانشگاه علوم پزشکی مشهد (45 نفر) بودند. حجم نمونه به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب شد (هر دانشگاه یک طبقه در نظر گرفته شد). بر اساس فرمول حجم نمونه کوکران، تعداد نمونه دانشگاه فردوسی 37 نفر و تعداد نمونه دانشگاه علوم پزشکی مشهد 30 نفر تعیین شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بود (شامل 72 گویه). پرسشنامه پس از تأیید روایی و پایایی، به اعضای نمونه توزیع شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی و به وسیله نرم افزار اس پی اس اس تحلیل گردید. یافته ها: یافته ها نشان داد که هر سه دسته موانع ساختاری، رفتاری و زمینه ای، موانع کارآفرینی در کتابخانه های دانشگاه فردوسی و علوم پزشکی مشهد بودند که مهمترین آنها موانع زمینه ای بود و سپس به ترتیب موانع ساختاری و رفتاری قرار داشتند. در کتابخانه های هر دو دانشگاه، مهمترین مانع زمینه ای، عوامل اقتصادی؛ مهمترین مانع ساختاری، سیستم حقوق و دستمزد و مهمترین مانع رفتاری، انگیزش کارکنان بود. نتیجه گیری: موانع متعدد داخلی و خارجی برای کارآفرینی درون سازمانی در کتابخانه های دانشگاه فردوسی مشهد و دانشگاه علوم پزشکی مشهد وجود دارد، اما نکته با اهمیت آن است که ویژگی های شخصیتی کتابداران و مدیران و همچنین فرهنگ سازمانی که از عوامل مهمی جهت بروز رفتارهای کارآفرینانه در یک سازمان هستند، در این کتابخانه ها وضعیت مناسبی دارند و در صورت رفع موانع، امکان بروز فعالیت های کارآفرینانه در این کتابخانه ها به خوبی میسر خواهد شد.
بررسی کمی و کیفی محیطی و بیولوژیک در مخازن و فضاهای کتاب خانه ای در مرکز اسناد و کتاب خانه پژوهشگاه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۲۶)
101 - 125
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از مشکلات عمده کتاب خانه ها و مراکز اسناد در سراسر جهان، مربوط به آسیب های بیولوژیکی مواد کتاب خانه ای است. شناخت کمی و کیفی عوامل بیولوژیک و عوامل محیطی مؤثر بر بقا و رشد میکروارگانیسم ها از بخش های اصلی حفاظت پیشگیرانه به شمار می آید. در این مطالعه در راستای حفاظت پیشگیرانه از تخریب آثار کاغذی و نسخ خطی موجود در مرکز اسناد و کتاب خانه پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری ایران، به بررسی آلودگی های بیولوژیک مخازن و بخش های مختلف این مرکز و ارزیابی فاکتورهای محیطی (دما، رطوبت نسبی) پرداخته ایم. روش/ رویکرد پژوهش: در این مطالعه بررسی کمی و کیفی آلودگی های بیولوژیک (باکتریایی و قارچی) با کمک روش رسوبی (غیرفعال) انجام شده است. هم چنین از فاکتورهای محیطی (دما و رطوبت نسبی) در دو مخزن اصلی این مرکز شامل مخزن دیداری شنیداری و مخزن اسناد نمونه برداری انجام شده است. یافته ها و نتیجه گیری: میزان نوسانات دما و رطوبت نسبی در مخزن اسناد و دیداری شنیداری زیاد و خارج از محدوده استاندارد بود. هم چنین در بررسی های بیولوژیک مخازن، میزان آلودگی باکتریایی و قارچیِ مخزن کتاب خانه بالاتر از سطح هشدار بود. سویه های غالب باکتریایی جداسازی شده در این مطالعه به جنس های باسیلوس و استافیلوکوکوس و سویه های غالب قارچی جداسازی شده به جنس های آسپرژیلوس، پنی سیلیوم، آلترناریا، کلادوسپوریوم تعلق داشتند که اغلب آن ها ظرفیت زیادی برای تولید آنزیم های تجزیه کننده کاغذ دارند.
بهبود سئوی فهرست های کتابخانه ای با بهره گیری از کنسول جستجوی گوگل: اقدام پژوهی در اپک سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه فهرست های کتابخانه ای در وب پنهان قرار دارند، این پژوهش با هدف افزایش یافت پذیری و رؤیت پذیری رکوردهای کتابشناختی فهرست برخط دسترسی همگانی (اپک) «سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران» انجام شد. در این پژوهش «اپک» از منظر مؤلفه های «سئو» (رؤیت پذیری، رتبه بندی و نرخ کلیک) در «گوگل» قبل و بعد از بهره گیری از ابزار جست وجوی «گوگل» سنجیده شد. روش پژوهش اقدام پژوهی است. جامعه پژوهش رکوردهای کتابشناختی «کتابخانه ملی ایران» است. این رکوردها در قالب نقشه سایت به ابزار کنسول جست وجوی «گوگل» ارسال شد. در این روش از مراحل سه گانه «لوین» (برنامه ریزی، اجرا و ارزیابی) برای طراحی مراحل اقدام پژوهی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که در مدت کمتر از چهار ماه از ارسال اولین نقشه سایت به ابزار «گوگل»، افزایش پنج برابری رکوردهای نمایه سازی از ۱۷۹۴۸ به ۹۰۳۳۰ مشاهده شد. در این مدت ۴ درصد از «یوآراِل» های نقشه های سایت ارسال شده به کنسول جست وجوی «گوگل» نمایه سازی شده بود که این تعداد روزانه رو به افزایش است. از منظر سایر مؤلفه های «سئو» (رتبه بندی و نرخ کلیک) تنزل رتبه از ۷/۸ به ۸/۶ و نیز نرخ کلیک از ۱۲/۵درصد به ۱۱/۱درصد مشاهده شد. بالاترین نرخ کلیک مربوط به کامپیوتر رومیزی با ۱۹/۳درصد است. نرخ کلیک از تقسیم تعداد کلیک ها بر تعداد نمایش ها به درصد بیان می شود. با افزایش تعداد نمایش «اپک» در نتایج جست وجو که ناشی از نمایه سازی رکوردهاست، تعداد کلیک ها نیز باید افزایش یابد تا سرانجام، نرخ کلیک بالایی به دست آید. بنابراین، آنچه که می تواند نرخ کلیک را با توجه به نمایه شدن رکوردهای «اپک» افزایش دهد، بالا آوردن رتبه «اپک» از هشتم به سه رتبه اول است. تغییرات زیرساخت و پرداختن به تگ ها و متاتگ ها می تواند این رتبه را افزایش دهد. افزایش دوبرابری نرخ کلیک در کامپیوتر رومیزی نسبت به موبایل نیز هشداری به «کتابخانه ملی ایران» است که معماری «اپک» پانزده سال پیش خود را تغییر اساسی دهد. امروزه، سازگاری با موبایل یکی از مؤلفه های مهم در رتبه بندی «گوگل» است. «اپک کتابخانه ملی ایران» همانند سایر «اپک» های دنیا نیاز به برنامه ریزی استراتژیک و مداوم برای رؤیت پذیری و رتبه بندی بالا در وب دارد.
واکاوی نظام معنایی گفتمان سازماندهی اطلاعات دیجیتال در برچسب گذاری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظهور شبکه های اجتماعی و پدیده هایی نظیر برچسب گذاری، تغییراتی را در زمینه زبان اطلاعات، هم در محتوا و هم در بیان صوری آن و در ساختار سازماندهی اطلاعات موجب شده است. هدف این پژوهش بررسی نظام معنایی گفتمان سازماندهی اطلاعات دیجیتال در پدیده برچسب گذاری اجتماعی است. روش پژوهش تحلیل گفتمان با رویکرد «لاکلا و موف» است. پایگاه «لایبرری ثینگ» با توجه به این که نمونه ای برجسته و غنی از دلالت های گفتمان سازماندهی اطلاعات دیجیتال در برچسب گذاری را ارائه داده، به صورت هدفمند به عنوان مورد پژوهش انتخاب شد. یافته ها نشان داد که گفتمان سازماندهی اطلاعات در برچسب ها در تقابل با گفتمان مدرن سازماندهی اطلاعات در کتابخانه ها شکل گرفته است. در مفصل بندی گفتمان سازماندهی برچسب ها، کاربر به عنوان دال مرکزی، محور مفصل بندی قرار گرفته و دال های شناوری چون زبان، فهرست نویسی، و عضویت در نظام معنایی گفتمان سازماندهی برچسبی پیرامون دال مرکزی کاربر مفصل بندی می شوند. این گفتمان تلاش دارد با جذب عناصری از گفتمان رقیب نظیر رده بندی، روزآمدی، رایگان بودن و ایجاد انسداد معنایی، آن ها را تبدیل به وقته های گفتمان خود کند. این کار در فضای تقابل و غیریت سازی با ایجاد زنجیره هم ارزی از عناصر قابل جذب در گفتمان خودی، و در مقابل، ایجاد زنجیره تفاوت و بزرگنمایی عناصری همچون کهنگی، اقتدارگرا بودن، و سلسله مراتبی بودن در گفتمان رقیب (گفتمان مدرن سازماندهی اطلاعات) و طرد آن ها به حوزه گفتمان گونگی یا میدان گفتمان صورت می گیرد.
نگرش کاربران نسبت به پیاده سازی فهرست نویسی اجتماعی پویا در اپک کتابخانه ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی تمایل کاربران کتابخانه ملی ایران جهت پیاده سازی فهرست نویسی اجتماعی پویا در اپک کتابخانه ملی ایران، صورت پذیرفته است. روش شناسی : پژوهش حاضر، به روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته و به شیوه نمونه گیری در دسترس انجام شده است. یافته ها: با توجه به یافته های این پژوهش، بیشتر کاربران کتابخانه ملی ایران از طریق فیلد موضوع و جستجوی ترکیبی، منبع مورد نظر خود را جستجو می کنند. میزان سودمندی موضوعات مندرج در پیشینه های فهرست نویسی بانک کتاب شناختی کتابخانه ملی ایران در حد مطلوب بوده و به کاربران کتابخانه ملی در یافتن منبع مورد نظرشان کمک می کند. کاربران کتابخانه ملی تمایل دارند در بخشی با عنوان «کتابخانه من» منابع مورد علاقه خود را ذخیره کنند. کاربران کتابخانه ملی ایران تمایل دارند در فهرست نویسی منابع و به ویژه اختصاص کلیدواژه های موضوعی در پیشینه های فهرست نویسی و نیز در نقد و اعمال نظر و پیشنهاد در مورد پیشینه های فهرست نویسی شده توسط فهرست نویسان مشارکت کنند. به طور کلی بیش از نیمی از کاربران کتابخانه ملی به رویکرد فهرست نویسی اجتماعی تمایل نشان داده اند. نتیجه گیری: با توجه به ابراز تمایل بیش از نیمی از کاربران به رویکرد فهرست نویسی اجتماعی، پیاده سازی و اجرای فهرست نویسی اجتماعی پویا در اپک کتابخانه ملی ایران می تواند تا حد زیادی به بهبود کیفیت پیشینه های فهرست نویسی و بازیابی بهتر منابع و تعامل بیشتر با کاربران منجر شود.
آفرینش سرمایه نمادین از گنجینه های نسخ خطی با ایجاد موزه های روایت مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش پیش رو به بررسی ظرفیت های پنهان و آشکار گنجینه های نسخ خطی برای آفرینش سرمایه های نمادین تازه، با بهره گیری از نسخ، در قالب موزه هایی روایت مند، از گونه علمی تاریخی می پردازد. روش: در پژوهش پیش رو با روش تحلیلی توصیفی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای، برداشتی اساطیری از معنای واژگانی موزه ارائه می شود و ضمن ارائه طرحی نو برای چیدمان و معماری موزه ها با بهره گیری از الگوهای معابد و آیین های اسطوره ای، ضرورت ایجاد موزه های روایت مند متکی بر نسخ خطی تبیین می گردد. یافته ها: گنجینه های نسخ خطی، سرمایه هایی نهفته هستند که روایت مندساختن آن ها در قالب موزه های علمی تاریخی می تواند به آفرینش سرمایه های نمادین تازه برای جامعه بیانجامد. موزه، پیوندگاه میدان آموزش، میدان گردشگری و میدان هنر است که نسخه های خطی در این میدان مشترک، با بهره گیری از یک روایت ویژه، می تواند به سرمایه نمادین مبدل شود. نتیجه گیری: تجسم تاریخ تطور علوم و مفاهیم علمی در قالب موزه هایی روایت مند، افزون بر کارکردهایی چون آموزش، هویت بخشی و آفرینش سرمایه های نمادین، می توانند پیامدهایی شبیه پیامدهای آیین های اساطیری برای بازدیدکننده داشته باشند. الگوبرداری از نیایش گاه ها و آیین های اساطیری در اجرای موزه، می تواند تصاویر کهن الگویی ضمیر ناخودآگاه جمعی بازدیدکننده را برانگیزاند و او را در فضایی شبه اساطیری قرار دهد؛ فضایی شبه اساطیری که بازدیدکننده در آن ضمن بازگشت به دوره های تاریخی پیشین، رهایی از زمان خطی و احساس نو شدن بر پایه حضور در زمان قدسی اساطیری را تجربه کند.
ارائه الگوی درس هوشمندی رقابتی برای برنامه آموزشی علم اطلاعات و دانش شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش ارائه الگویی برای درس هوشمندی رقابتی در برنامه آموزشی علم اطلاعات و دانش شناسی از طریق ترسیم تصویر وضعیت هوشمندی رقابتی در عرصه بین المللی از منظر پژوهش و آموزش و همچنین کسب نظر خبرگان است. روش کار: پژوهش حاضر با رویکرد چند روشی و بهره گیری از روش تحلیل محتوای کمی در سه بخش صورت پذیرفته است. جامعه اول این پژوهش، کلیه تولیدات علمی نمایه شده در پایگاه استنادی وب آو ساینس از سال 1945 تا سال 2018 است. در بخش دوم در بین کشورهای تولیدکننده آثار علمی پایگاه استنادی وب آو ساینس در حوزه علم کتابخانه و اطلاعات نمونه گیری هدفمند صورت گرفت و برنامه درسی دانشکده ها و یا گروه های علم کتابخانه و اطلاعات کشوری که بیشترین تولیدات علمی را در حوزه هوشمندی رقابتی داشت، مورد تحلیل محتوا قرار گرفت (52 دانشگاه، جامعه دوم پژوهش بود). پس از تحلیل محتوای برنامه درس هوشمندی رقابتی در پنج دانشگاه، الگوی درس تدوین شد. جامعه سوم پژوهش، خبرگان و استادان علم اطلاعات و دانش شناسی هستند. داده های این پژوهش از طریق سیاهه وارسی محقق ساخته و بر اساس مشاهده مستقیم و همچنین پرسشنامه به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آماره هایی مانند فراوانی و درصد و آزمون نسبت استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که حوزه علم کتابخانه و اطلاعات، بیشترین میزان تولیدات علمی را در موضوع هوشمندی رقابتی به خود اختصاص داده است. بیشترین تولیدات در سال 2016 بوده و کشور آمریکا در زمینه این تولیدات پیشتاز بوده است. دانشگاه های گرانادا و غرب اوراسیا در این زمینه بیشترین سهم مشارکت را داشته اند. جین، واقان، بوتیلیر و سیمون پر تولیدترین افراد در این حوزه بوده اند. تولیدات علمی بیشتر در قالب مقاله بوده و میزان استناد به این آثار در سال 2018 به بیشترین مقدار خود رسیده است. هوشمندی رقابتی در اکثر دانشکده ها و گروه های آموزشی علم کتابخانه و اطلاعات در کشوری که بیشترین میزان تولیدات علمی را دارد، تدریس می شود. در الگوی درس هوشمندی رقابتی برای رشته علم اطلاعات و دانش شناسی که بر اساس دانشگاه های آمریکا پیشنهاد شد مواردی مانند نام، تعداد واحد، سرفصل ها و نظایر این مورد توجه قرار گرفت و سپس ارائه این درس و الگوی آن مورد تأیید خبرگان واقع شد. نتیجه گیری: نتایج حاکی است که فقدان حضور ایران و ایرانیان در عرصه هوشمندی رقابتی در علم اطلاعات و دانش شناسی بسیار آشکار است. موافقت خبرگان و استادان رشته علم اطلاعات و دانش شناسی با وجود این درس نشان از علاقمندی آن ها به مرزگستری رشته و کسب سهم بیشتر در بازار کار است.
تأثیر برچسب گذاری معنایی در رفع ابهام هم نویسه های تخصصی از نظر ریزش کاذب در بازیابی متون علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مسئله اصلی در بازیابی مؤثر و کاربرمدار هم نویسه های تخصصی، توسعه فرایندی است که بازیابی اطلاعات نامرتبط را به حداقل برساند (ریزش کاذب= ۰). در این مقاله سعی شده با به کارگیری رویکرد پیکره مدار با استفاده از برچسب گذاری معنایی، بازیابی مدارک حاوی هم نویسه های تخصصی ارزیابی و با راهبردهای موجود (بدون برچسب گذاری) مقایسه و یافته ها آشکار شود. هدف بهینه سازی کارایی نظام بازیابی اطلاعات در کاهش ریزش کاذب بازیابی متون علمی با استفاده از روش رفع ابهام معنایی از هم نویسه های تخصصی به کمک برچسب گذاری معنایی بوده است. روش: پژوهش به دلیل ماهیتش به روش تجربی انجام شد. روش تجربی از روش های سه گانه رفع ابهام معنایی (بانظارت، نیمه نظارتی و بدون نظارت) بوده و روشی بانظارت به شمار می رود. جامعه پژوهش را ۴۴۲ مقاله علمی در دو گروه گواه و آزمون تشکیل دادند. گروه گواه (پایه) شامل ۲۲۱ متن کامل مقاله بدون برچسب و گروه تجربی (آزمون) شامل همان ۲۲۱ مقاله، اما دارای برچسب بود که ۴۶ هم نویسه تخصصی آن ها به روش دستی برچسب گذاری شد و در نظام بازیابی پیشنهادی قرارگرفتند و برای بررسی کارآیی برچسب ها در رفع ابهام معنایی، از هم نویسه های تخصصی و کاهش ریزش کاذب آزموده شدند. یافته ها: بازیابی در مقاله های گروه گواه به دلیل ابهام معنایی هم نویسه های تخصصی، با ریزش کاذب همراه بود؛ درحالی که برچسب گذاری هم نویسه های تخصصی در متن کامل مقاله های گروه تجربی، تأثیر مستقیمی در کاهش ریزش کاذب داشت. سطح معنی داری آزمون رتبه های علامت دار ویلکاکسون (۰/۰۰۰۱ = P، ۵/۹۰۹- = Z) نشان داد که میزان ریزش کاذب نتایج بازیابی بعد از به کارگیری پیکره تخصصی برچسب گذاری شده در نظام بازیابی اطلاعات به نسبت قبل، تفاوت معنا داری داشت. بررسی رتبه های منفی و مثبت نشان داد که میزان ریزش کاذب نتایج بازیابی بعد از به کارگیری پیکره تخصصی برچسب گذاری شده به میزان معنا داری کاهش یافته است. نتیجه گیری: حد ریزش کاذب در یافته های پژوهش، گواه عملکرد قابل قبول برچسب گذاری در رفع ابهام معنایی هم نویسه های تخصصی است. همچنین بیانگر نقش مؤثر آن در بهینه سازی نظام بازیابی اطلاعات برای به حداقل رساندن ریزش کاذب نتایج است. بنابراین، رویکرد پیکره مدار نظام بازیابی اطلاعات، ضمن فراهم آوردن بستر بازیابی تمام متن، زمینه جلوگیری از ریزش کاذب و صرفه جویی در وقت و انرژی کاربران را فراهم خواهد کرد. گفتنی است برای رفع ابهام معنایی هم نویسه های تخصصی، برچسب ها منابع ارزشمندی اند، اما این مستلزم بهره مندی از مجموعه آموزش باکیفیت است. نتایج پژوهش نشان می دهد که داده های آموزشی، که به خوبی ساختاربندی شده باشند، نقش بسیار مهمی در بهبود رفع ابهام معنایی هم نویسه های تخصصی ایفا می کنند. این پژوهش به صورت تجربی و تحلیلی نشان داد که رویکرد پیکره مدار در مقایسه با جست وجوی مبتنی بر کلیدواژه، به طور معنا داری سطح ایده آلی از ریزش کاذب را به دست می دهد. روش به کاررفته برای رفع ابهام معنایی هم نویسه های تخصصی در همه زبان ها کاربرد دارد.
طراحی صفات داده ای مستند مبتنی بر روش داده های خرد و بررسی واکنش موتورهای کاوش وب به پیشینه های مبتنی بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی صفات داده های مستند مبتنی بر روش داده های خرد و تبیین واکنش موتورهای کاوش وب به پیشینه های مبتنی بر آن انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش به روش تجربی انجام شد. جامعه پژوهش شامل 400 پیشینه فراداده ای مستند مبتنی بر روش داده های خرد و بستر نحوی جی سان-ال. دی. از کتابخانه دیجیتالی دانشگاه علامه طباطبائی بود. گروه گواه را 200 پیشینه، شامل 100 پیشینه مربوط به توصیف کتاب در قالب داده های خرد و 100 پیشینه مشابه دیگر در قالب جی سان-اِل. دی. تشکیل می دادند، و گروه آزمون را 200 پیشینه، دارای 100 پیشینه با گسترش های داده های مستند در قالب داده های خرد و 100 پیشینه مشابه دیگر در قالب جی سان-اِل .دی.، (که 50 نمونه برای مستند نام ها و 50 نمونه دیگر مستند موضوعات) بود. پیشینه های یاد شده بر روی وبگاهی مستقل به نشانی www.aghadeh.ir منتشر و به موتورهای کاوش طراح فرانمای تولید داده های ساختارمند (اسکیما.اُرگ) معرفی گردید. سپس از طریق جستجو در موتورهای کاوش یاد شده با استفاده از ابزار گردآوری داده ها یعنی سیاهه وارسی تهیه شده توسط پژوهشگران، چگونگی نمایه سازی و بازیافت پذیری پیشینه های فراداده ای گروه های گواه و آزمون در نتایج جستجوی موتورهای کاوش منتخب مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که موتورهای کاوش قادر به نمایه سازی و بازیافت پذیرسازی تمامی پیشینه های جامعه پژوهش و ارزش های گسترش های مرتبط با داده های مستند طراحی شده بودند. چنین امکانی برای پیشینه های داده های مستند نام و داده های مستند موضوعی وضعیت یکسانی داشت. نتیجه گیری: با ایجاد امکان نمایه پذیری و پدیدارنمایی معنایی هر یک از ارزش های صفات ناگزیده در پیشینه های گروه آزمون، افزون بر ارزش های مرجح نام و اصطلاحات موضوعی، جامعیت بازیابی در موتورهای کاوش افزایش، و کنترل مستندات در مهمترین ابزارهای کاوش وب بهبود خواهد یافت.
تحلیل رفتارهای اطلاع جویی مشارکتی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تحلیل رفتارهای اطلاع جویی مشارکتی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شیراز است. روش شناسی: پژوهش حاضر، پژوهشی کمّی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شیراز در سال 1399 بود. نمونه پژوهش شامل 302 نفر دانشجویان دانشکده های مختلف بود که برمبنای جدول مورگان انتخاب شدند. گردآوری داده ها از طریق پرسش نامه محقق ساخته انجام شد. بدین منظور متون مرتبط با حوزه رفتار اطلاع جویی مشارکتی بررسی و سؤالات مرتبط استخراج شد. برای سنجش روایی صوری و محتوایی، پرسش نامه برای هفت متخصص علم اطلاعات و دانش شناسی فرستاده شد و با توجه به نظریات آن ها، نسخه نهایی به دست آمد. پایایی ابزار پژوهش با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ با مقدار 91/0 به دست آمد. یافته ها : نتایج این پژوهش نشان داد که میانگین رفتار اطلاع جویی مشارکتی در نمونه مطالعه شده بیش از میانگین مورد انتظار (70 درصد) است؛ براین اساس گفتنی است تمایل دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شیراز به اطلاع جویی مشارکتی زیاد است. همچنین نتایج پژوهش پیرامون تجربیات آزمودنی ها نشان داد که از میان انواع متغیرهای پژوهش، فقط بین فراوانی مشاهده شده و مورد انتظار «تجربه جست وجوی اطلاعات در وب به صورت جداگانه و سپس بحث با هم گروهی در رابطه با نتایج» و «تجربه جست وجوی اطلاعات در وب به طور جداگانه با رایانه یا تلفن همراه جداگانه» تفاوت معناداری وجود ندارد و برای سایر تجربیات جست وجوی گروهی در وب میان فراوانی مشاهده شده و مورد انتظار تفاوت معناداری وجود دارد؛ بدین معنی که فراوانی دانشجویانی که تجربه جست وجوی گروهی در وب را داشته اند (2/71 %) و نیز دانشجویانی که تجربه اطلاع جویی مشارکتی در انجام تکالیف و پروژه های درسی (2/74 %) را داشته اند، به طور معناداری بیش از کسانی است که تاکنون این نوع جست وجو را تجربه نکرده اند. همچنین فراوانی دانشجویانی که کار گروهی آن ها بین یک هفته تا یک ماه (4/35 %) به طول انجامیده است و دانشجویانی که به منابع اطلاعاتی مختلفی (8/82 %) نیاز داشته اند، به طور معناداری بیش از دانشجویان دیگر است. همچنین فراوانی دانشجویانی که تجربه جست وجوی اطلاعات در وب به صورت گروهی در مکانی مشترک، در مکان های متفاوت، برقراری ارتباط از طریق گفت وگوی برخط یا مکالمه تلفنی، برقراری ارتباط با رایانه یا تلفن همراه مشترک و استفاده از نرم افزارهای اطلاع جویی مشارکتی را داشته اند، به طور معناداری کمتر از کسانی است که تاکنون این نوع جست وجو را تجربه نکرده اند. نتیجه گیری : نتایج پژوهش نشان داد که تمایل به اطلاع جویی مشارکتی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شیراز از سطح بالایی برخوردار است. شناخت تمایل این گروه به رفتارهای اطلاع جویی مشارکتی می تواند به مسئولان نظام آموزش عالی کمک کند تا با توجه به اهمیت این نوع رفتار، نسبت به رفع مشکلات احتمالی موجود (مثل استفاده بسیار کم دانشجویان از ابزارهای جست وجوی مشارکتی و وجود بسترهای لازم برای انجام کارهای مشارکتی دانشجویان در مراکز آموزشی و پژوهشی)، و تقویت این رفتارها برنامه ریزی کنند.
تحلیل آینده باورپذیر ساختار علمی دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تحلیل آینده باورپذیر ساختار علمی دانشگاه آزاد اسلامی مبتنی بر تولیدات آن در پایگاه اطلاعاتی وب آوساینس بر مبنای دیدگاه پژوهشگران برتر و مدیران سیاست گذار علمی آن سازمان هدف پژوهش حاضر است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های کاربردی با رویکرد کیفی است و از روش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته برای گردآوری اطلاعات استفاده شد؛ که از 10 نفر از پژوهشگران برتر در هفت گرایش اصلی موضوعی (علوم پایه، علوم پزشکی، علوم انسانی، فنی و مهندسی، هنر و معماری، دامپزشکی و کشاورزی) و مدیران سیاست گذار علمی دانشگاه آزاد اسلامی به شیوه نمونه گیری هدفمند مصاحبه به عمل آمد و از نرم افزار مکس کیودا برای تحلیل و کدگذاری داده ها استفاده شد. یافته ها: تحلیل کیفی نتایج پژوهش به شناسایی 73 مفهوم و 18 مقوله فرعی در زیر مجموعه 3 مقوله اصلی (وزن گذشته/ فشار حال/ کشش آینده) برای آینده باورپذیر ساختار علمی دانشگاه آزاد اسلامی انجامید. همچنین یافته ها نشان داد ساختار علمی دانشگاه آزاد اسلامی از موانع گوناگونی به عنوان وزن گذشته؛ و پیشران هایی به عنوان فشار حال؛ نیز چشم اندازهایی به عنوان کشش آینده شکل گرفته است. نتیجه : نتایج نشان داد ساختار علمی دانشگاه آزاد اسلامی بیشتر به سمت وزن گذشته و فشار حال متمایل است و ضرورت دارد مسئولین دانشگاه تمهیداتی در کاستن وزن های گذشته (موانع پژوهشی، سازمانی، انگیزشی، اقتصادی، فرهنگی، ارتباطی و تکنولوژیکی) و همگامی با فشار حال (پیشران های پژوهشی، فناوری، انگیزشی و اقتصادی) جهت تغییر مسیر به سمت کشش آینده (چشم اندازهای پژوهشی، اقتصادی، فناوری، ساختار سازمانی، انگیزشی، فرهنگی و ارتباطات) در نظر گیرند تا دانشگاه راهی هموار و سریعتر برای رسیدن به ساختار علمی مطلوب در پیش داشته باشد.
Organizational Adequacy Promotion Model for Digital Maturity of Organizations in Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۳, No.۴, Winter & Spring ۲۰۲۲
111 - 132
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of this study is to improve the organizational adequacy model for the digital maturity of Iranian offices with a data-based approach. Methodology: This research was conducted with a qualitative-inductive approach and the Strauss-Corbin contextual theory method. The research tool (data collection) was a semi-structured interview, which means that by analyzing qualitative data, it identifies the unknown aspects of the research variables. Using the grounded theory method, the data obtained from interviews with 10 elites and qualified specialists of the Telecommunication Organization were analyzed in three stages of open, axial and selective coding. Results: 14 general categories were presented in the form of a paradigm model that these factors include causal conditions (law and regulations, organizational culture, organizational structure, need for organizational adequacy, customer relationship management) central phenomenon (promotion of organizational adequacy in the Iranian administrative system), underlying conditions (Organizational development method), intervening conditions (effectiveness of human resources, organizational principles, and criteria, organizational adequacy thinking) and strategies (growth and development of administrative culture, development of basic criteria of organizational adequacy, organizational excellence strategy) and consequences (achievement of organizational goals, achievement of master goals Reference). Conclusion: Human resources are most valuable factor of production and most important capital and main source of competitive advantage and the creation of basic capabilities and real estate wealth in the areas of talent recognition, monitoring of any organization is considered, so performance capital It is necessary to improve it. Telecommunication organization with knowledge developments can continuously improve organizational adequacy to achieve digital maturity.
Modeling the Relational Marketing of Iranian Films in the Digital Age(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۳, No.۴, Winter & Spring ۲۰۲۲
253 - 273
حوزههای تخصصی:
Purpose : Relationship marketing seeks to build relationships with your customers that will make them repurchase from the company in the future and encourage others to do so, which is the best approach to retaining customers. Therefore, Internet service providers should be aware of how to establish lasting relationships with their customers and look for relationships to attract customers. The purpose of this study is to design a relational marketing model in the film sales and screening network in Iran. Method : In the present research method, after analyzing the theoretical and experimental records, the qualitative method and in-depth interviews with 10 managers of film sales companies were carried out using targeted sampling method and theoretical sampling, which has reached theoretical saturation. The obtained information was then analyzed using the content analysis method and a paradigm model of relational marketing was constructed. Findings: The results showed that relational marketing in the sales and film network in Iran is one of the factors of relational marketing (including the themes of causal conditions: communication, relationship quality, innovation; background conditions: marketing, advertising; mediating conditions: Customer gender, customer expectations, customer knowledge, customer focus and ultimately the outcome: customer loyalty, customer satisfaction, customer trust, competitive advantage, business performance, and customer commitment) can have an impact. Conclusion : By focusing on the factors obtained in this research, relationship marketing can create customer loyalty, customer satisfaction, competitive advantage, business performance, and customer commitment in film sales companies.
The Effect of Architectural Design Parameters on IEQ in Accomplishing School Smartification(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۳, No. ۵, Summer & Fall ۲۰۲۲
223 - 248
حوزههای تخصصی:
Purpose : The study aims to study the effect of architectural design parameters on IEQ in accomplishing school smartification. Method : The research was conducted in school buildings located in Tabriz, Iran. The indicators chosen to represent IEQ are the adaptive PMV model used for thermal comfort, imageless daylight glare probability used for visual comfort, and CO2 concentration used for IAQ assessment. The simulation technique was used to collect data for a generative parametric school model. The method of data analysis includes a multivariate linear regression algorithm, t-test statistic, and one-way analysis of variance. The studied variables are dimensions of classrooms with the fixed area, Percentage of window area on a wall, window height, Shading, and protrusions in plan design. The stepwise method for multivariate linear regression in SPSS was used to assess the vital IEQ indicator in terms of thermal and visual comfort and CO2 concentration. Findings : The study found that among studied indicators, the south facade window ratio significantly correlates with IEQ. The other CRI parameters are the north window ratio and north window height. the findings revealed that to increase the IEQ in schools, facade design is more critical than the plan. The higher the window surface on the south, north, west, and east faces, the greater the thermal comfort and glare probability is. Conclusion : However, increasing the height of the windows can reduce glare and also increase thermal comfort. Thermal comfort improves as the length of the southern classrooms rises. On the bright side, it has no noticeable glare effect.
پیشرفت یا کامیابی علم از دیدگاه فلسفه علم: ضرورت تغییر رویکرد از فعالیت علمی به پیشرفت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مقاله تحلیل دیدگاه های مختلف درباره پیشرفت علم و نقدهای وارده بر هر یک و تبیین ضرورت تغییر رویکرد از فعالیت علمی به پیشرفت علمی است. روش شناسی: پژوهش حاضر از حیث ماهیت، نظری فلسفی و از نظر روش قیاسی و استنتاجی است. با استفاده از این روش نظریه ها و آراء صاحب نظران در باب پیشرفت علم واکاوی و توصیف شده و به کمک قیاس نتایجی استنتاج شده است. یافته ها: در باب پیشرفت علم سه رویکرد وجود دارد: رویکرد معرفتی، رویکرد معنایی و رویکرد عملکردی درونی. هر یک از این رویکردها حکایت های متفاوتی از پیشرفت علم عرضه می دارند. در دیدگاه معرفتی یا رویکرد سنتی، پیشرفت علم تجمع یا انباشتی از باورهای علمی واقعی است. بر انباشتگی خطی دانش و ابقاء نظریه های علمی تأکید می شود. در رویکرد معنایی، رئالیست ها توفیق علم را حاصل صدق تقریبی، صدق نمایی، ارجاع عبارات اصیل یا ترکیبی از این امور می دانند و بر ایده همگرایی، انباشتگی و انطباق در علم پای می فشارند. رویکرد عملکردی درون گرا و مسئله محور است و پیشرفت علم را حاصل انقلاب های علمی می داند. طرفداران این رویکرد یا پسارئالیست ها، نسبی گرا هستند. این نسبی گرایان متهمند که موضع آنها به نسبی بودن منجر می شود و اعتبار و قدرت روش علمی را برای مبارزه یا مواجهه با باورهای دیگر تضعیف می کند؛ به علاوه به خاطر خصلت سرنگون کننده انقلاب، هیچ انباشت علمی وجود ندارد. در مقابل رئالیست ها که اعتقادی به تغییرات انقلابی در نظریه های علمی ندارند، معتقدند که در اثر به وجود آمدن اصلاح تدریجی نظریه ها، علم رشد می یابد. نتیجه گیری : علیرغم تفاوت در نظریه ها، هر سه رویکرد پیشرفت علم را پیشرفت شناختی می دانند، نه تولید نوشتارگان یا تولید اطلاعات علمی (کتاب، مقاله). حرکت در مسیر علم باید شکوفایی ابعاد مختلف توسعه را فراهم آورد. پیشنهاد پژوهش آن است که مفهوم پیشرفت علم یا پیشرفت شناخت در قالب «اصل کانتی اشاعه سؤال» قابل توجیه است.
بازشناسی سایه نویسی از سرقت علمی: مفهوم؛ انواع و رویکرد قانون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سایه نویسی که خلق و ایجاد اثر برای و به نام دیگری است غالباً همراه با اعطای نویسندگی یا نویسنده مهمان است. گرچه این پدیده زاده دوران مدرن نیست و سالهاست که خدمات سایه نویسی در عرصه های مختلفی چون سیاست، حقوق و... مورد استفاده قرار می گیرد، اما سایه نویسی دانشگاهی به واسطه ظهور و گسترش استفاده از فناوری های نوین ابعاد تازه تری به خود گرفته است. ظهور مؤسسات مختلفی که به ارائه انواع متنوعی از خدمات در زمینه نوشتن مقاله، پایان نامه و رساله می پردازند موجب بروز پیامدهای منفی چون لطمه به شهرت و اعتبار نهادی، نقض اصالت و تمامیت علمی شده است. بدین جهت سیاست گذار جنایی کشور در حمایت از علم و اصالت تولیدات علمی به این پدیده واکنش نشان داده است. ازاین رو، هدف این پژوهش ارائه شناخت و آگاهی بخشی نسبت به سایه نویسی و ابعاد مختلف آن و نیز آشنایی با رویکرد قانون گذار در مقابله با این پدیده می باشد. روش شناسی: روش مورد استفاده در این پژوهش توصیفی و تحلیلی است و شیوه جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای است. یافته ها: سایه نویسی و اجاره علمی (استفاده از شخص ثالث برای آماده کردن کار پژوهشی) نقض هنجارهای اخلاقی و قانونی می باشد. سایه نویسی در قانون پیش گیری و مقابله با تقلب در تهیه آثار علمی جرم انگاری شده است. قانون گذار با دو شیوه پیش بینی ضمانت اجراها و استراتژی های پیش گیری به مقابله با سایه نویسی پرداخته است. به موجب این قانون، ارائه خدمات سایه نویسی جرم بوده و مشمول مجازات کیفری می باشد و استفاده از اثری که توسط سایه نویس آماده شده در دانشگاه ها به عنوان اثر خود تخلف بوده و مشمول مجازات های اداری و انتظامی می گردد. نتیجه گیری : به منظور مقابله مؤثر با این پدیده در جامعه علمی نیازمند اتخاذ سیاست های مدون و کدهای اخلاقی و حقوقی شفاف و جامع تر هستیم.
کاربست هستی شناسی ها در بازیابی اطلاعات مجموعه های دیجیتالی، با تأکید بر تصاویر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال نهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
189 - 219
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، کاربست هستی شناسی ها در بازیابی اطلاعات مجموعه های دیجیتالی، با تأکید بر تصاویر بود. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و به روش کتابخانه ای و مرور نظام مند منابع با رویکرد تحلیلی انجام گرفته است. با استفاده از این روش، منابع حول محور پژوهش، جمع آوری و برای بررسی دقیق تر گزینش شده و در نهایت منابع بر اساس دستورالعمل مشخص و نظام مندی، مرور شدند. در این روش، همه پژوهش های انجام شده در حوزه هستی شناسی و تأثیر آن در بازیابی تصاویر بررسی شد. یافته های پژوهش نشان داد که روش های بازیابی تصویر، با عنایت به پیشینه های صورت گرفته شامل: بازیابی تصویر مبتنی بر متن، بازیابی تصویر مبتنی بر محتوا، بازیابی تصاویر مدل ترکیبی و بازیابی معنایی (مفهومی) تصاویر هستند که از طرح های بازخورد مرتبط، برای بهبود عملکرد و همچنین دقت فرآیند بازیابی تصویر استفاده کرده اند. اکثر پژوهش های بررسی شده بر ضرورت بکارگیری هستی شناسی ها در مجموعه های دیجیتال، تأکید کرده بود. بنابراین، در شرایط کنونی که به سوی وب معنایی در حرکت هستیم، به منظور سازماندهی تصاویر دیجیتالی که خود با مشکلات گوناگون ساختاری و زبانی همچون چندمعنایی ها، رفع ابهامات، شبهات و استعاره های انسانی برای ماشین، بکارگیری هستی شناسی ها جهت بهبود دسترس پذیری و دقت بازیابی، بسیار مؤثر است.