پژوهشنامه کتابداری و اطلاع رسانی
پژوهشنامه کتابداری و اطلاع رسانی سال 13 پاییز و زمستان 1402 شماره 2 (پیاپی 26) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تسهیم دانش یکی از کلیدی ترین فرآیندهای مدیریت دانش است که انجام اثربخش آن نقش بسزایی در دستیابی به اهداف مدیریت دانش ایفا می کند. عوامل بسیاری بر تسهیم دانش کارکنان تأثیر دارند که یکی از مهمترین آن ها، عامل اعتماد است. اعتماد یکی از اجزای مهم و تأثیرگذار در هر مدلی از تسهیم دانش سازمانی است. بر همین اساس در تحقیق حاضر تلاش شده است با نگرشی جامع و با استفاده از روش فراتحلیل، تحقیقات انجام شده درباره رابطه تسهیم دانش و اعتماد سازمانی مورد بررسی قرار گیرد.
روش شناسی: تحقیق حاضر ازنظر هدف، کاربردی است که با استفاده از روش فراتحلیل انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل مطالعات در دسترس در رابطه با اعتماد سازمانی و تسهیم دانش است که در بین سال های 1385 تا 1401 و 2000 تا 2022 در پایگاه های اطلاعاتی (فارسی و انگلیسی) منتشر شده اند. تعداد نمونه ها پس از اعمال ملاک های ورود و خروج و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، به 72 مطالعه رسید. قیاس اندازه اثر، ضرایب همبستگی بود و تحلیل آماری با نرم افزار جامع فراتحلیل انجام شد.
یافته ها: نتایج فراتحلیل نشان داد اندازه اثر در مدل اثرهای تصادفی برای مؤلفه اعتماد نهادی برابر با 468/0، برای مؤلفه اعتماد فردی (شناختی، عاطفی) برابر با 428/0 و برای سازه اعتماد سازمانی برابر با 446/0 است که طبق معیار کوهن (1988) هر سه اندازه اثر ترکیبی به دست آمده، اندازه اثر متوسط به بالا محسوب می شود. همچنین بررسی نقش متغیرهای تعدیل کننده نشان داد رابطه اعتماد سازمانی و تسهیم دانش تحت تأثیر متغیر «محل تحقیق» است، به گونه ای که این میزان اثر در تحقیقات انجام شده داخلی (ایران) به میزان 482/0 افزایش یافت.
نتیجه گیری: بر پایه اندازه اثرهای به دست آمده می توان دریافت که بین اعتماد سازمانی و مؤلفه های آن (نهادی و فردی) و تسهیم دانش رابطه وجود دارد. به عبارتی، متغیر اعتماد سازمانی عاملی تأثیرگذار در تسهیم دانش ارزیابی می شود؛ بنابراین ضروری است مدیران سازمان ها و شرکت ها توجه بیشتری به اعتماد کارکنان نمایند.
واژه های کلیدی: تسهیم دانش، اعتماد سازمانی، اعتماد نهادی، اعتماد فردی، فراتحلیل
روش های یادگیری خودکار هستی نگاشت ها در حوزۀ مفاهیم قرآنی: مطالعۀ مروری دامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه فناوری های معنایی رویکرد جدیدی را در پردازش و بازنمون معارف قرآنی با هدف ارائه اطلاعات معنادار ارائه می دهند. هستی نگاشت ها به عنوان یکی از فناوری های معنایی، ابزاری جهت بیان رسمی مفاهیم و روابط موجود در حوزه خاصی بوده که توسعه و کاربرد آن جهت استخراج معارف و علوم قرآنی مورد توجه قرار گرفته است. یادگیری هستی نگاشت ها و روش های آن به صورت خودکار جهت استخراج مفاهیم از مباحث مهم در حوزه وب معنایی و فناوری های آن است. به تازگی توسعه و کاربرد یادگیری هستی نگاشت ها جهت استخراج مفاهیم قرآنی مورد توجه قرار گرفته است. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر، بررسی جامع یادگیری خودکار هستی نگاشت ها در حوزه استخراج مفاهیم قرآنی به منظور شفاف سازی وضعیت فعلی و آینده است. معیارهای مورد بررسی مجموعه داده ها، روش های یادگیری، روش های ارزیابی، نتایج و پیشنهاد های آتی پژوهش ها در حوزه یادگیری خودکار هستی نگاشت های قرآنی بود.
روش شناسی: روش بررسی پژوهش حاضر، مرور دامنه ای بر اساس دستورالعمل های پریزما و بر اساس رویه استفاده شده توسط آرکسی و امالی (2005) است. این فرآیند پروتکلی را به منظور تطبیق نتایج پژوهش موجود با سؤالات و معیارهای تحقیق توصیف می کند. پنج مرحله پیشنهادی آرکسی و امالی عبارت اند از: 1. شناسایی و طراحی سؤال(ها) پژوهش، 2. انجام استراتژی های جستجو برای استخراج مطالعات مرتبط از طریق انتخاب واژه های کلیدی مناسب و عملگرهای بولی، 3. انتخاب نهایی پژوهش های مرتبط با تعیین معیارهای ورود و خروج، 4. خلاصه سازی و گزارش یافته ها و درنهایت، 5. گزارش و بحث پیرامون نتایج حاصل. جستجوی منابع در هفت پایگاه داده علمی مشتمل برEmerald, Science Direct, IEEE Xplore Digital Library, Google Scholar, Web of Science, Scopus انجام شد. فرایند جستجو در فروردین 1402 صورت گرفت. تعداد 811 مقاله، بدون توجه به محدوده زمانی، مورد ارزیابی و انتخاب قرار گرفت. به منظور سازماندهی مقالات بازیابی شده، از نرم افزار مدیریت منابع اطلاعاتی اندنوت استفاده شد و پس از تطبیق عناوین در پایگاه های اطلاعاتی مختلف، تعداد 317 مقاله تکراری حذف گردید. پس از بررسی چکیده ها، معیارهای ورود و خروج و کیفیت مقالات اعمال گردید. همچنین به منظور جلوگیری از سوگیری در انتخاب مقالات، طی بررسی تصادفی مجددی، توسط دو پژوهشگر مستقل در حوزه یادگیری خودکار هستی نگاشت نیز ارزیابی صورت گرفت و درنهایت تعداد 25 اثر به عنوان ملاک مرور انتخاب گردید.
یافته ها: یافته ها نشان داد اغلب پژوهش ها در حوزه مجموعه داده های قرآنی به زبان های انگلیسی و عربی بودند و بخش عمده آن ها نیز از ترجمه انگلیسی قرآن الهلالی و خان استفاده کرده اند. استفاده از مجموعه داده های بسیار محدود، مهم ترین محدودیت پژوهش های انجام شده بود. بخش عمده پژوهش ها از روش های نرمال سازی، خوشه بندی و دسته بندی متن، خلاصه سازی متن، استخراج اطلاعات، تشابه و یافتن موجودیت های نامدار استفاده کرده اند. البته در برخی پژوهش ها، روش های هوش مصنوعی نظیر شبکه عصبی نیز به کار گرفته شده است. علاوه بر این، یافته ها نشان داد که الگوریتم های داده کاوی مبتنی بر روش های آمار و احتمال برای یادگیری و ساخت هستی نگاشت های خودکار در میان محققان با محبوبیت روبرو شده است. همچنین از روش های محاسبه دقت، فراخوانی و معیار F برای ارزیابی نتایج کاربرد الگوریتم های یادگیری خودکار در هستی نگاشت های قرآنی استفاده کرده اند. پژوهش هایی که از روش های هوش مصنوعی بهره برداری کرده اند، با تحلیل معنایی، استنتاج، مدل سازی و تأیید اعتبار داده های استنتاج شده به نتایجی مانند تشخیص صوت برای آموزش قرائت قرآن، تشخیص آرایه های ادبی و ایجاد ارتباط های موضوعی در مفاهیم قرآنی و همچنین ایجاد ارتباط بین این مفاهیم با مفاهیم سایر ادیان نائل شده اند. ارزیابی روش های ارائه شده برای یادگیری خودکار هستی نگاشت های قرآنی نشان می دهد استفاده توأمان از روش های داده کاوی و هوش مصنوعی نتایج بهتری را به همراه دارد. بخش عمده نتایج این حوزه در دو دسته کلی قرار دارد. دسته اول مبتنی بر به کارگیری روش های داده کاوی، متن کاوی و یادگیری ماشین جهت استخراج خودکار مفاهیم و ابعاد سه گانه (فعل، فاعل، مفعول) به همراه روابط معنایی از متن قرآن بود. دسته دیگر به مقایسه عملکرد روش ها و الگوریتم های مبتنی بر آمار و مشابهت یابی نظیر TF، TF-IDF، AVE-TF، Ridf، TIM، N-gram، FREyA، Pos Taggin، Levenshtein، Log Likelihod، هِرسِت، و جز این ها در استخراج مفاهیم خودکار جهت ساخت هستی نگاشت قرآنی پرداخته اند. یافته های حاصل از بررسی کارهای آینده نشان از علاقه محققان به الگوریتم های هوش مصنوعی و استفاده در یادگیری هستی نگاشت و توسعه خودکار و نیمه خودکار هستی نگاشت های قرآنی دارد. فقدان مجموعه داده های صحیح، دلیل عجز سامانه های هوش مصنوعی پیشرفته دنیا مانند جی پی تی 4 است که در آینده باید به این مهم پرداخته شود.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه می تواند به جهت دهی پژوهش های آتی درباره بهترین روش ها در توسعه خودکار هستی نگاشت های قرآنی کمک کند. این مسئله می تواند با طراحی هستی نگاشت جامع قرآنی که تمام موضوعات و مفاهیم را با توجه به بافت قرآن، پوشش دهد، مدنظر قرار گرفته و با ایجاد هستی نگاشتی جامع از مفاهیم قرآن، کاربران را به سمت بازیابی دانش قرآنی رهنمون سازد. همچنین بهره برداری بیشتر از روش های هوش مصنوعی و پردازش زبان طبیعی نظیر جی.پی.تی. به عنوان مدل یادگیری ماشینی برای تولید متن به زبان طبیعی با استفاده از شبکه عصبی عمیق، در توسعه خودکار هستی نگاشت های قرآنی ضروری به نظر می رسد. با توجه به اینکه یادگیری ماشین مستلزم وجود داده های کلان در حوزه قرآن است، ساخت مجموعه داده های استاندارد ازجمله کارهای آتی محققان است.
بهبود بهره وری مدیریت دانش در کتابخانه های دانشگاهی: نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بهره وری نگرشی اقتصادی، فنی و فرهنگی نسبت به تولید است که سازمان ها در دنیای رقابتی کنونی، هوشمندانه تلاش می کنند تا بهترین نتیجه را با کمترین هزینه در زمان کم از فعالیت های خود به دست آورند. کتابخانه های دانشگاهی ازجمله سازمان های فعال در بخش عمومی هستند که با کاربست مدیریت دانش می توانند اثربخشی و کارایی بهتری داشته باشند. ازاین رو پژوهش حاضر باهدف ارائه مدل بهبود بهره وری در کتابخانه های دانشگاهی به عنوان نقشه راه انجام شد.روش شناسی: پژوهش حاضر کیفی و مبتنی بر رویکرد نظریه داده بنیاد است. ابزار جمع آوری داده های کیفی مصاحبه و روش نمونه گیری از نوع هدفمند با رویکرد نظری برحسب تخصص و مهارت خبرگان بود. در پژوهش حاضر 16 نفر از متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی، مدیریت و فناوری اطلاعات به مصاحبه های نیمه ساختاریافته پاسخ دادند. معیار تجزیه وتحلیل داده های کیفی مبتنی بر طرح سامانمند نظریه داده بنیاد بود. متن مصاحبه ها پس از پیاده سازی در سه مرحله و به روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.یافته ها: در بررسی مقوله ها 281 کد شناسایی شد. سپس کدگذاری محوری بر اساس الگوی پارادایمی صورت گرفت. بهبود بهره وری مدیریت دانش به عنوان مقوله محوری انتخاب شد. در کدگذاری انتخابی 71 کد محوری و درنهایت 17 کد انتخابی استخراج شد.نتیجه : در پژوهش حاضر مدل مفهومی بهبود بهره وری برای کتابخانه های دانشگاهی ترسیم شد. در این مدل فرایندی، عوامل و شرایط مؤثر ازجمله شرایط علّی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها شناسایی گردید. مدل ارائه شده می تواند به عنوان نقشه ای برای رسیدن به هدف بهبود بهره وری مدیریت دانش در کتابخانه های دانشگاهی مورداستفاده قرار گیرد و از طریق سنجش و ارزیابی، نقاط قوت وضعف را تجزیه وتحلیل و در راستای بهبودی گام بردارند.
میزان تعلق خاطر کاربران فهرست برخط دسترسی همگانی (اوپک) با توجه به نقش متغیرهای جذب شناختی، و خودکارآمدی رایانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: کتابخانه ها با راه اندازی فهرست برخط دسترسی همگانی (اوپک) سعی دارند، ضمن استفاده از فناوری های به روز، دسترسی کاربران به منابع ذخیره شده را تسهیل کنند. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف واکاوی میزان تعلق خاطر کاربران فهرست پیوسته کتابخانه ای (کتابخانه مرکزی دانشگاه فردوسی مشهد) با توجه به نقش متغیرهای جذب شناختی، و خودکارآمدی رایانه ای انجام شده است.روش شناسی: پژوهش به شیوه توصیفی پیمایشی و در نمونه ای آماری شامل 331 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی به شیوه نمونه گیری تصادفی انجام گردید. به منظور جمع آوری داده از سه پرسشنامه ارزیابی تعلق خاطر کاربر، جذب شناختی، و خودکارآمدی رایانه ای استفاده شد که روایی آن ها با نظر متخصصان و پایایی با ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که سطح تعلق خاطر دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد به فهرست پیوسته (اوپک) کتابخانه مرکزی این دانشگاه در سطح قابل قبولی قرار ندارد. همچنین تحلیل دقیق تر داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری نیز نشان داد که جذب شناختی فهرست پیوسته در تعلق خاطر کاربر، تأثیر معناداری دارد. همچنین دیگر یافته پژوهش نشان داد که خودکارآمدی رایانه ای کاربران این دانشگاه در میزان تعلق خاطر آن ها تأثیر معناداری دارد.نتیجه گیری: در راستای افزایش تعلق کاربران به فهرست های پیوسته، ضمن رعایت معیارهای مربوط به محیط رابط کاربر باید به علایق کاربران، میزان توجه کاربران، و سابقه قبلی استفاده آنان از فهرست نیز توجه نمود. همچنین محتوای فهرست ها نباید تنها مشتمل بر اطلاعات کتابشناختی باشد، بلکه باید از سایر قالب های الکترونیکی (صوت، فیلم، تصویر و ...) برای غنی تر کردن اطلاعات کتابشناختی استفاده شود. افزایش تعلق خاطر کاربران، زمینه ساز درک بهتر کاربران، بهبود نگرش ها، یادگیری عمیق تر و تغییر رفتار کاربران می شود و به تبعیت از آن کاربر به استفاده مستمر از فهرست کتابخانه سوق داده می شود.
امکان سنجی ارائه خدمات مرجع دیجیتالی مشارکتی در کتابخانه های مرکزی دانشگاه های سطح یک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف امکان سنجی ارائه خدمات مرجع دیجیتالی مشارکتی در کتابخانه های مرکزی دانشگاه های سطح یک ایران انجام شد.
روش شناسی: این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت، توصیفی پیمایشی است. جامعه پژوهش شامل مدیران (13 مدیر از 13 کتابخانه مرکزی) و کتابداران مرجع (42 کتابدار مرجع از 13 کتابخانه مرکزی)، کتابخانه های مرکزی دانشگاه های سطح یک کشور (13 کتابخانه) بود. ابزار گردآوری داده ها نیز دو پرسشنامه محقق ساخته برای مدیران و کتابداران بود. در پژوهش حاضر به منظور بررسی روایی، پرسشنامه آماده شده در اختیار 9 نفر از اساتید و متخصصان رشته علم اطلاعات و دانش شناسی قرار گرفت. همچنین برای روایی پرسشنامه از شاخص کا.ام.اُ استفاده شد که مقدار آن برای پرسشنامه مدیران 93/0 و برای پرسشنامه کتابداران 90/0 به دست آمد، درنتیجه هر دو پرسشنامه از روایی مناسب برخوردار بود. برای اندازه گیری پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. مقدار آلفای کرونباخ برای پرسشنامه مدیران 76/0 و برای پرسشنامه کتابداران 79/0 برآورد گردید. برای تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از نرم افزار آماری اس پی اس اس استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد میانگین کلی به دست آمده برای میزان آشنایی کتابداران کتابخانه های مرکزی دانشگاه های سطح یک کشور با مهارت های موردنیاز برای ارائه خدمات مرجع دیجیتالی 53/3 بود که این مقدار از حد متوسط کمی بیشتر است. همچنین این کتابخانه ها برخی از تجهیزات سخت افزاری و نرم افزاری لازم جهت ارائه خدمات مرجع دیجیتالی مشارکتی را در اختیار ندارند. میزان پوشش منابع اطلاعاتی الکترونیکی نیز در شرایط مطلوبی قرار داشت. همچنین بررسی های انجام شده نشان داد کتابخانه های مرکزی دانشگاه های سطح یک کشور ازلحاظ بودجه مشکلاتی در حد متوسط دارند.
نتیجه: نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد توانایی های کنونی کتابخانه های موردمطالعه برای ارائه خدمات مرجع دیجیتالی مشارکتی در حد متوسط است.
تأثیر اطلاع درمانی بر نوموفوبیا در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تأثیر اطلاع درمانی بر نوموفوبیا (بی موبایلی هراسی) در دانشجویان است.
روش شناسی: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون پس آزمون است. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید باهنر کرمان در سال تحصیلی 1402-1401 است. 40 نفر از این دانشجویان که براساس فهرست موجود بیشتر از بیست ساعت در کتابخانه مرکزی حضور فیزیکی داشته و بعد از پاسخ به پرسشنامه کوتاهی که براساس معیارهای نوموفوبیا طراحی شده بود، حائز شرایط برای ورود به آزمودنی ها شدند؛ به عنوان نمونه این پژوهش مورد آزمون قرار گرفتند که به صورت تصادفی در 3 گروه آزمایش (با دریافت اطلاعات درمانی از راه های مختلف) و 1 گروه گواه تقسیم شدند. اطلاع درمانی طی شش جلسه دوساعتی روی گروه های آزمایش انجام شد. هر 4 گروه در پیش آزمون و پس آزمون با پرسشنامه نوموفوبیای یلدریم و کوریا (2015) مورد سنجش قرار گرفتند.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که اطلاع درمانی در کاهش بی موبایلی هراسی دانشجویان مؤثر بوده و این تأثیر در گروه آزمایشی مطالعه متون و مشاهده فیلم بیشتر دیده شده است. اختلاف بین گروه آزمایش دیدن فیلم، گروه های مطالعه متون و جلسات مشاوره با گروه کنترل به ترتیب 30/0، 90/1 و 50/1 بوده است.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که سطح بی موبایلی هراسی دانشجویان پس از اطلاع درمانی به صورت معنی داری کاهش یافته و تأثیر دیدن فیلم و مطالعه متون در کاهش بی موبایلی هراسی به یک اندازه ولی بیشتر از روش جلسات مشاوره بوده است؛ بنابراین می توان گفت اطلاع درمانی می تواند باعث افزایش سطح سواد سلامت افراد و ضامنی برای دسترسی افراد به اطلاعات هدفمند بوده و بر کاهش نوموفوبیا دانشجویان اثربخش باشد.
اولویت بندی معماری مدیریت دانش خدمات الکترونیک برای کسب وکار در کتابخانه های دیجیتالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر بیانگر این نکته است که موفقیت در پیاده سازی معماری مدیریت دانش در حوزه خدمات الکترونیک برای کسب وکار در کتابخانه های دیجیتالی مستلزم ارزیابی مدیریت دانش در کتابخانه دیجیتال است. این راهکار شامل ارزیابی مدیریت دانش در کتابخانه دیجیتال و راه اندازی لینک کسب وکار الکترونیکی در کتابخانه های عمومی شهر تهران است.روش شناسی: این پژوهش بر اساس هدف مطالعه کاربردی و توسعه ای است و بر اساس روش گردآوری داده ها مطالعه توصیفی از نوع پیمایش مقطعی است. همچنین در این مطالعه از روش پژوهش آمیخته (کیفی و کمی) استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیم ساختاریافته و در بخش کمی پرسش نامه نیز با اعتبار صوری و طیف لیکرت بود. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 33 نفر از کارشناسان مدیران کتابخانه دیجیتال است که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند که با 12 مصاحبه به توافق نظری رسیده است.یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد مدیریت دانش در کتابخانه دیجیتال در سطح آغازین قرار دارد. شکاف بین سطح عملکرد و سطح مورد انتظار زیاد است. متغیرهایی از قبیل نیازمندی های خدمات الکترونیک کسب وکار کتابخانه های دیجیتالی و زنجیره ارتباطی معماری مدیریت دانش در کتابخانه های دیجیتالی مورد نیاز است. در اصل یافته های پژوهش شامل موارد زیر است: سطح مدیریت دانش در کتابخانه دیجیتال: آغازین؛ شکاف بین عملکرد و انتظارات: زیاد؛ نیاز به بررسی بیشتر در سامانه کتابخانه دیجیتال: متغیرهای نیازمندی های خدمات الکترونیک کسب وکار کتابخانه های دیجیتالی و زنجیره ارتباطی معماری مدیریت دانش.نتیجه گیری: در این پژوهش نیازمندی های کتابخانه های دیجیتال در قالب معماری مدیریت دانش برای کسب وکار الکترونیکی مطرح و در این زمینه مدل کتابخانه های دیجیتالی را برای بهبود عملکرد این خدمات بیان شده است؛ که می توان به عنوان راه گشایی برای پیشبرد اهداف این کتابخانه و کسب وکار الکترونیکی و کارآفرینی در دنیا مطرح کرد.
ویژگی ها و نقش منبع مرجع راهنماهای گردشگری چاپی و الکترونیکی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: راهنمای گردشگری، مرجع مسافرت گردشگری برای گردشگران و مسافران است. این راهنما شامل اطلاعاتی درباره نقاط گردشگری، مکان های تاریخی، فرهنگی و جذاب برای مسافران است. همچنین دارای فهرست انجمن ها، سازمان ها و خدمات در سفر و گردشگری است. هدف از این پژوهش بررسی ویژگی های راهنماهای گردشگری چاپی و الکترونیکی، طراحی و سازماندهی آن در ایران است.
روش شناسی : این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت و روش، پیمایشی توصیفی است. جامعه آماری پژوهش، تمامی کارکنان معاونت گردشگری سازمان میراث فرهنگی تهران هستند که تعداد آنها 143 نفر است. به دلیل محدود بودن جامعه، نمونه گیری انجام نشد. ابزار گردآوری داده ها در پژوهش حاضر، پرسشنامه محقق ساخته است. برای سنجش روایی پرسشنامه از روش روایی صوری بهره گرفته شد. محاسبه پایایی پرسشنامه با ضریب آلفای کرونباخ موردسنجش قرار گرفت که میزان 879/0 تعیین شد. اطلاعات حاصل از پرسشنامه، با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس نسخه 19 تحلیل شد.
یافته ها: یافته های پژوهش حاضر از آزمون فرضیه های توصیفی نشان داد از دیدگاه پاسخگویان، راهنماهای مکتوب گردشگری در ایران در دریافت اطلاعات مناسب و استفاده مطلوب بر اساس نیاز کاربران مؤثر است. افزون بر این، به باور پاسخگویان راهنماهای گردشگری مکتوب ایران، ازنظر شکل و استفاده مطلوب و ازنظر فناوری های روز و استفاده مطلوب از استانداردهای گرافیکی مطلوب هستند. همچنین دیدگاه پاسخگویان درباره راهنماهای الکترونیکی گردشگری ایران نیز نشان داد پاسخگویان این راهنماها را در دریافت اطلاعات و استفاده مطلوب از راهنماهای گردشگری مؤثر و ازنظر شکل و فناوری های روز و استفاده از استانداردهای گرافیکی مطلوب می دانند.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که استفاده از راهنماهای گردشگری در ایران برای دریافت اطلاعات و بهره گیری مناسب از آنها در ترغیب گردشگران و شناخت بهتر فضاهای فرهنگی و تاریخی نقش مهمی دارد. همچنین پیشرفت های فناوری، سبب بهره گیری از ابزارهایی چون شبکه های اجتماعی، فضای وب، نرم افزارهای تخصصی گردشگری شده که تأثیر بسزایی در جذب مخاطب دارد. برنامه های منطبق با گوشی های هوشمند می تواند فعالیت گردشگری را افزایش دهد. علاوه بر آن، اشترک گذاری اطلاعات گردشگری در میان مسافران یکی از راهکارهای مهم آگاهی یافتن از مقاصد گردشگری است. همچنین مشخص شد که اشتراک گذاری اطلاعات در محیط برخط می تواند عاملی برای تقویت بهره گیری از راهنماهای الکترونیکی باشد.
تأثیر عوامل فردی و سازمانی با نگرش و قصد اشتراک دانش و نقش آن ها در ارتباطات علمی: مطالعه موردی اعضای هیئت علمی دانشگاه های غرب کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اشتراک دانش و ارتباطات علمی در خلأ اتفاق نمی افتد. به نظر می رسد اشتراک دانش و ارتباطات علمی تحت تأثیر عوامل فردی و سازمانی قرار دارند که نقش مهمی در بقای دانشگاه دارند. از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر عوامل فردی و سازمانی با نگرش و قصد به اشتراک دانش و نقش آن ها در ارتباطات علمی در بین اعضای هیئت علمی دانشگاه های غرب کشور و ارائه مدل با استفاده از معادلات ساختاری است.
روش شناسی: روش پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نوع پیمایشی تحلیلی بود. حجم نمونه برابر با 270 نفر تعیین شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود. به منظور تعیین پایایی پرسشنامه، از آزمون کرونباخ استفاده شد. نتایج این آزمون با 41 سؤال، مقدار 745/0 به دست آمد که از پایایی مناسبی برخوردار بود. برای تحلیل داده ها از آماره توصیفی، رگرسیون چندگانه و مدل یابی معادلات ساختاری و از نرم افزار اس پی اس اس نسخه 23 و آموس استفاده گردید.
یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد متغیر اعتماد از طریق نگرش به اشتراک دانش و متغیر هنجار ذهنی از طریق قصد اشتراک دانش بر ارتباطات علمی اثر گذاشتند. متغیر فرهنگ سازمانی و نظام پاداش از طریق نگرش به اشتراک دانش و فرهنگ سازمانی فقط از طریق قصد اشتراک دانش بر ارتباطات علمی اثر گذاشتند. متغیر هنجارهای ذهنی علاوه بر اینکه به صورت غیرمستقیم بر ارتباطات علمی اثر گذاشت به طور مستقیم نیز بر ارتباطات علمی دارای تأثیر بود. همچنین یافته ها نشان داد بیشترین اثر رگرسیونی مربوط به متغیر اعتماد (394/0) بر روی نگرش به اشتراک دانش بود. از طرفی، نگرش به اشتراک دانش (114/0) کمترین اثر رگرسیونی بر ارتباطات علمی داشت.
نتیجه: به طور کلی نتایج پژوهش نشان داد اعتماد، فرهنگ سازمانی و نظام پاداش با میانجی گری نگرش به اشتراک دانش و قصد اشتراک دانش بر ارتباطات علمی تأثیر دارند. همچنین این عوامل عناصری مهمی در تعیین شیوه های اشتراک دانش در آموزش عالی هستند. بنابراین نقش این عوامل در توسعه ارتباطات علمی با حفظ نقش واسطه ای اشتراک دانش انکارناپذیر است.
بررسی تأثیر جو سازمانی بر اشتراک دانش و رفتار کار نوآورانه (موردمطالعه: شرکت های دانش بنیان استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر جو سازمانی بر اشتراک دانش و رفتار کار نوآورانه کارکنان شرکت های دانش بنیان و انجام شده است.
روش شناسی: پژوهش حاضر بر اساس هدف، کاربردی و ازنظر روش گردآوری اطلاعات، آزمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کارکنان رسمی شرکت های دانش بنیان استان فارس در سال 1400 است. بر اساس فرمول کوکران، حجم نمونه آماری 190 نفر است. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد جو سازمانی جین و همکاران (2015)، پرسشنامه اشتراک دانش جین و همکاران (2015) و پرسشنامه رفتار کار نوآورانه جانسن (2004) استفاده شد. برای تحلیل داده از آزمون های تحلیل عامل تأییدی و مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شد. مقدار پایایی پرسشنامه به کمک آلفای کرونباخ محاسبه گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد جو سازمانی بر رفتار کار نوآورانه تأثیر مستقیم و مثبت دارد (160/4t=). همچنین جو سازمانی بر اشتراک گذاری دانش تأثیر مستقیم و مثبت دارد (522/9t=). از طرفی اشتراک گذاری دانش نیز به صورت مستقیم تأثیر معنادار و مثبتی بر رفتار کار نوآورانه دارد (575/2t=). جو سازمانی به واسطه اشتراک گذاری دانش بر رفتار نوآورانه تأثیر غیرمستقیم دارد (516/3z=). تأثیر مثبت غیرمستقیم جو سازمانی بر رفتار کار نوآورانه به واسطه اشتراک دانش افزایش یافته است.
نتیجه گیری: نقش مثبت اشتراک دانش در ارتباط بین جو سازمانی و رفتار کار نوآورانه نشان دهنده جایگاه و اهمیت فرایند به اشتراک گذاری دانش در شرکت های دانش بنیان است. بر این اساس شرکت های دانش بنیان، به منظور استفاده بیشینه از رفتار کار نوآورانه کارکنان خود می بایست جو سازمانی مناسبی را جهت اشتراک گذاری دانش در بین کارکنان خود فراهم نمایند.