بازیابی دانش و نظام های معنایی (مطالعات دانش شناسی سابق)
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال 11 پاییز 1403 شماره 40 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش تحلیل کارکردپذیری استاندارد خدمات مکان یاب اطلاعات دولتی (گیلز) در توسعه دولت هوشمند بود که با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش عناصر فراداده ای خدمات مکان یاب اطلاعات دولتی و نیز مؤلفه های دولت هوشمند بود. برای گردآوری داده های موردنیاز پژوهش از روش اسنادی، مشاهده و ابزار سیاهه وارسی استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد، مؤلفه های اصلی دولت هوشمند در 18 محور با 75 مؤلفه جزئی دسته بندی شده اند. برای ایجاد یک دولت هوشمند مؤلفه هایی همانند فناوری اطلاعات، امنیت سایبری، شفافیت و دسترسی، هویت دیجیتالی، حریم خصوصی و امنیت داده ها، میان کنش پذیری، ملاحظات اخلاقی و قانونی، سیاست گذاری مناسب، زیرساخت های فنی و توانمندسازی دیجیتالی مطرح شده اند. عناصر به کاررفته در استاندارد گیلز در هشت دسته کلی قرار گرفته اند که عبارت اند از عناصر ساده توصیف، عناصر توصیف موضوعی، یو.آر.آی. ها، قالب های منابع و ویژگی های فنی، جزئیات مدیریتی، فراداد ه های مدیریتی، منشأ/مرجع و شرایط دسترسی/ حق مؤلف. هر یک از این دسته ها خود از چندین عنصر اصلی و فرعی تشکیل شده اند. نیز یافته های پژوهش نشان داد، خدمات مکان یاب اطلاعات دولتی در ابعاد گوناگونی می تواند در توسعه دولت هوشمند استفاده شود. یکی از نقاط قوت این استاندارد که کارکردپذیری آن را در دولت هوشمند افزایش می دهد، استفاده از فراداده های توصیفی و مدیریتی مناسب برای دسترسی به داده های دولتی است. تعیین و توصیف فراداده های موردنیاز (همانند عنوان، پدیدآور، قالب، نوع داده و جز آن ها)، استفاده از فراداده، ذخیره سازی فراداده ها، مدیریت و نگهداری فراداده، تعیین دسترسی ها و مجوزها از مهم ترین کاربردهای خدمات مکان یاب اطلاعات دولتی در دولت هوشمند است. ازآنجایی که ثبت فراداده های مناسب و تسهیل دسترسی به اطلاعات موردنیاز شهروندان یکی از مؤلفه های اصلی دولت هوشمند است، خدمات مکان یاب اطلاعات دولتی می تواند نقش بسزایی در مدیریت داده و شناسایی داده های مرتبط و حفاظت از آن ها ایفا نماید.
طراحی مدل هستی شناسی کسب وکار شرکت سنگ آهن بر مبنای مدل های داده ای وب معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش طراحی مدل هستی شناسی کسب وکار شرکت سنگ آهن بر مبنای مدل های داده ای وب معنایی بود. پژوهش حاضر ازلحاظ ماهیت، توسعه ای-کاربردی بوده و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و طراحی انجام شد. جامعه آماری پژوهش، تمامی موجودیت های شرکت سنگ آهن احیاء سپاهان یعنی منابع داده ای، نیروی انسانی، پست های سازمانی، فرایندهای موردنظر و بخش های گوناگون سازمان مذکور و نیز کلاس ها و صفات هستی شناسی سازمانی بود. در این پژوهش از روش اسنادی و مشاهده ساختارمند و از ابزار سیاهه وارسی برای گردآوری داده ها استفاده شد. یافته ها نشان داد، موجودیت های شرکت سنگ آهن احیاء سپاهان در دو گروه موجودیت های درون سازمانی و برون سازمانی قرار می گیرند. از سوی دیگر، یافته ها نشان داد بیشتر صفات مدنظر برای موجودیت های شرکت، صفات مناسبی در فرانمای تولید داده های ساختارمند (اسکیمادات اُرگ) دارند. بررسی هستی شناسی سازمانی نشان داد این هستی شناسی دارای 9 موجودیت بوده و همه این موجودیت ها برای طراحی هستی شناسی شرکت سنگ آهن احیاء سپاهان مورداستفاده قرار گرفتند. سپس، برای طراحی هستی شناسی سازمانی شرکت با استفاده از مدل داده ای وب معنایی، میان موجودیت ها و صفات آن ها در هستی شناسی سازمانی با موجودیت ها و صفات آن ها در اسکیمادات اُرگ انطباق حاصل شد و درنتیجه هستی شناسی مناسب برای شرکت در نرم افزار کشف و بازنمود دانش (KDR) پیاده سازی شد. درمجموع می توان بیان داشت، توصیف مناسب موجودیت های درون و برون سازمانی با بهره گیری از هستی شناسی های سازمانی موجب کشف دانش از داده های تولیدشده در سازمان، ثبت یکدست و منسجم ارزش های مرتبط با انواع داده ها و نیز جلوگیری از افزونگی داده های ناشی از ثبت داده ها در سامانه های گوناگون خواهد شد.
بررسی عوامل تأثیرگذار بر اشتراک گذاری دانش در روابط بین سازمانی مشارکتی (مورد مطالعه: سامانه نظام مراقبت اجتماعی دانش آموزان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده از سیستم های اشتراک گذاری دانش بین سازمانی برای تقویت همکاری های بین سازمانی امری ضروری است. سیستم ها و فرایندهای اشتراک گذاری دانش، نه تنها به واسطه عوامل فردی و سازمانی، بلکه از طریق عوامل اجتماعی، فنی و سیاسی بین سازمانی نیز به چالش کشیده می شوند. شواهد حاکی از این است که غالب پژوهش ها در حوزه اشتراک گذاری دانش بین سازمانی تمرکز خود را بر موقعیت هایی همچون زنجیره های تأمین تعاملی، سازمان های مجازی و سازمان های چندملیتی قرار داده اند و می توان گفت اشتراک گذاری دانش بین سازمانی در فرایندهای مشارکتی مغفول واقع شده است. این مقاله به بررسی اشتراک گذاری دانش بین سازمانی در یک سامانه مشارکتی که با هدف کاهش آسیب های اجتماعی میان دانش آموزان مدارس با همکاری چند سازمان ذی ربط فعال شده است، پرداخته است. هدف از این پژوهش، شناسایی و بررسی عوامل تأثیرگذار بر اشتراک گذاری دانش در روابط بین سازمانی مشارکتی، شامل کارکنان دانشی، همکاران، سیستم، سازمان و ائتلاف است. این پژوهش، از نوع کمی- همبستگی بوده و در آن پرسش نامه ای با 44 سؤال در مقیاس لیکرت در میان کاربران سامانه نماد در استان البرز توزیع و جمع آوری شد. در مرحله تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار Smart PLS3 جهت تدوین مدل تحلیل عاملی تأییدی و معادلات ساختاری استفاده شد. در این پژوهش تأثیر کارکنان دانشی، همکاران، سیستم، سازمان و ائتلاف بر اشتراک گذاری دانش از طریق سیستم های بین سازمانی اشتراک گذاری دانش، مورد تأیید قرار گرفت که از این میان متغیرهای کارکنان دانشی و همکاران بیشترین تأثیر را در اشتراک گذاری دانش بین سازمانی داشته اند و نشان دهنده اولویت های اصلی مدیران برای بهبود کارکردهای انتقال دانش در این سامانه است.
نقش مدیریت دانش در ارتقای سواد اطلاعاتی کاربران کتابخانه های عمومی و ارائه الگوی مناسب (مطالعه کتابخانه های عمومی استان خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتابخانه های عمومی با در اختیار داشتن منابع و مراجع مختلف، به یکی از بزرگ ترین نیروگاه های تولید دانش و اطلاعات تبدیل شده اند که مدیریت مؤثر و کارآمد آن ها می تواند تأثیر بسزایی در توسعه سواد اطلاعاتی کاربران داشته باشد. هدف پژوهش حاضر نیز بررسی نقش مدیریت دانش در ارتقای سواد اطلاعاتی کاربران کتابخانه های عمومی و ارائه الگوی مناسب بوده است. روش پژوهش، روش ترکیبی با استفاده از فن فراترکیب، تحلیل محتوا و دلفی برای شناسایی و دسته بندی مؤلفه های مدیریت دانش و سواد اطلاعاتی و سپس روش پیمایش بود. جامعه آماری شامل 284 کتابدار و 45582 کاربر بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله تعداد 181 کتابدار و 497 کاربر انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل دو پرسش نامه محقق ساخته مدیریت دانش و سواد اطلاعاتی برگرفته از پیشینه نظری و تجربی پژوهش بود که به تأیید گروه خبره رسید. روش تجزیه وتحلیل داده ها، مدل یابی معادلات ساختاری بود. یافته های پژوهش نشان داد که سطح استقرار چهار مؤلفه مدیریت دانش در کتابخانه های عمومی استان خوزستان بالاتر از متوسط است. همچنین سطح برخورداری کاربران از هشت مؤلفه سواد اطلاعاتی نیز بالاتر از متوسط است. درنتیجه، مدل پیشنهادی ضمن تأیید فرضیه های فرعی و اصلی پژوهش، نشان داد که اجرا و استقرار مدیریت دانش بر ارتقای سواد اطلاعاتی کاربران کتابخانه های عمومی استان خوزستان تأثیرگذار بوده است.
تأثیر رهبری برندمحور مدیران ارشد بر روی تعهد به برند در بین کارکنان (مورد مطالعه: بانک سرمایه کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر رهبری برند محور مدیران ارشد بر روی تعهد به برند در بین کارکنان در حضور متغیرهای میانجی دانش کارکنان از برند، قرارداد روان شناختی و تناسب بین برند و کارکنان بانک سرمایه کرج انجام شده است. روش پژوهش توصیفی و از شاخه همبستگی بوده و جامعه آماری این پژوهش کارکنان بانک سرمایه کرج به تعداد 60 نفر است. به دلیل محدود بودن تعداد جامعه از سرشماری یا تمام شمار برای انتخاب نمونه استفاده شد. پژوهش از طریق طراحی و توزیع پرسش نامه، به صورت مراجعه حضوری پژوهش گر، گردآوری شدند. روایی پرسش نامه از طریق روایی محتوا و پایایی آن نیز با استفاده از روش آلفای کرونباخ تأیید شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شد. داده های جمع آوری شده از طریق پرسش نامه با استفاده از نرم افزارهای SPSS و PLS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که رهبری برند محور مدیران ارشد به واسطه دانش کارکنان از برند تأثیر مثبت و معناداری بر تعهد به برند دارد. رهبری برند محور مدیران ارشد به واسطه قرارداد روان شناختی تأثیر مثبت و معناداری بر تعهد به برند دارد. رهبری برند محور مدیران ارشد به واسطه تناسب بین کارکنان و برند تأثیر مثبت و معناداری بر تعهد به برند دارد.
تأثیر قابلیت های فناوری اطلاعات بر رابطه بین عوامل فردی، گروهی و سازمانی با حفظ و نگهداری دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه تأثیر قابلیت های فناوری اطلاعات بر رابطه بین عوامل فردی، گروهی و سازمانی با حفظ و نگهداری دانش در شرکت فولاد خوزستان است. این مطالعه از نوع کاربردی با روش توصیفی- پیمایشی انجام شد. جامعه پژوهش کارکنان شرکت فولاد خوزستان بالغ بر 15000 نفر بودند که 555 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها با پرسش نامه مبتنی بر مطالعات پیشین در طیف پنج گزینه ای لیکرت تدوین و به روش میدانی توزیع و جمع آوری شدند. روایی ابزار به شکل صوری و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ (737/0=α) تأیید شد. داده ها با روش مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار ایموس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل بوت استرپینگ نشان داد عوامل فردی بر حفظ و نگهداری دانش (331/0=β) تأثیر مستقیم و با نقش میانجی قابلیت های فناوری اطلاعات (156/0=β) تأثیر غیرمستقیم و معنی دار دارد. ضمن اینکه عوامل گروهی بر حفظ و نگهداری دانش (342/0=β) تأثیر مستقیم و با نقش میانجی قابلیت های فناوری اطلاعات (080/0=β) تأثیر غیرمستقیم و معنی دار دارد. تأثیر مستقیم عوامل سازمانی بر حفظ و نگهداری دانش (631/0=β) و تأثیر غیرمستقیم با نقش میانجی قابلیت های فناوری اطلاعات (118/0=β) نیز تائید شد. به این مفهوم که با بهبود وضعیت عوامل فردی، گروهی و سازمانی، شرایط حفظ و نگهداری دانش در شرکت نیز ارتقا می یابد. ضمن این که استفاده از قابلیت های فناوری اطلاعات رابطه بین متغیرهای مستقل با متغیر وابسته را تقویت می کند. به طورکلی می توان گفت که مدیریت و سازمان دهی عوامل فردی، گروهی و سازمانی با به کارگیری فناوری اطلاعات می تواند به شرکت در حفظ و نگهداری دانش سازمانی به عنوان یک دارائی ارزشمند کمک، وابستگی شرکت به دانش خارجی را کاهش و فرصت ارزش آفرینی از دارائی های دانشی را فراهم سازد.
شناسایی مؤلفه های کلیدی ارزیابی عملکرد فناوری های دانش از دیدگاه خبرگان (یک پژوهش آمیخته)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی مؤلفه های کلیدی ارزیابی عملکرد فناوری دانش از دیدگاه خبرگان است. این پژوهش در سایه پارادایم اثبات گرایی قرار گرفت. جهت گردآوری اطلاعات، روش های کتابخانه ای و میدانی مدنظر بوده است. ابتدا مؤلفه های ارزیابی عملکرد فناوری های دانش به وسیله روش دلفی به دست آمد. سپس برای مقایسه این مؤلفه ها پرسش نامه میان اعضای هیئت علمی و دانشجویان مقطع دکتری رشته علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه های دولتی تهران توزیع و جهت تحلیل داده ها از روش AHP استفاده شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای Spss 25 و Expert Choice 11 استفاده شد. در مرحله دلفی 10 شاخص اصلی مالی، کیفیت سیستم، زیرساخت سیستمی، کیفیت خدمات فناوری دانش و دانش، معماری فناوری دانش، رابط کاربری، رضایت کاربر در مورد سیستم، ارزش نتایج حاصل از کار، مزایا و منافع درک شده از سیستم و به روز بودن شناسایی شد. براساس روش تحلیل سلسله مراتبی مؤلفه مالی در درجه اول، کیفیت سیستم در درجه دوم، زیرساخت سیستمی در درجه سوم، رابط کاربری در درجه چهارم، معماری فناوری دانش در درجه پنجم، کیفیت خدمات فناوری دانش در درجه ششم، رضایت کاربر در مورد سیستم در درجه هفتم، ارزش نتایج حاصل از کار در درجه هشتم و مزایا و منافع درک شده از سیستم و به روز بودن در درجه نهم قرار گرفتند. موضوع موردمطالعه و روش انجام این پژوهش دارای اصالت است. نتایج این پژوهش می تواند در ارزیابی عملکرد فناوری های دانش موردتوجه قرار گیرد و به کار رود. ارزیابی عملکرد فناوری های دانش در سازمان منجر به جلوگیری از هدر رفتن هزینه و زمان می شود. با ارزیابی می توان به پیشروی و بهبود عملکرد سازمان کمک کرد.