فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۰۱ تا ۹۲۰ مورد از کل ۲٬۰۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
داستان بیژن و منیژه، همچون دیگر داستانهای شاهنامه، از جمله آثاری است که به دلیل ساختار و درونمایه نمادینش این قابلیت را دارد که با نگرشی کهن الگویی مورد نقد و تحلیل قرار گیرد. بنابر این نگرش، این داستان را میتوان شرح به فردیت رسیدن قهرمان بیژن نام آن دانست که با دریافت فراخوان، داوطلبانه پای در مسیر فردیت و رشد روانی مینهد. او در چرخه کمال خود که از ایران زمین آغاز و به آن ختم میشود، پس از رویارویی با نیروهای اهریمنی سایه (گرازهای وحشی)، با نیرنگ پیر دانای اهریمنی قصه (گرگین) با آنیمای روان ناخودآگاهی خود که در پایین ترین سطح زیستی و غریزیاش قرار دارد، دیدار میکند و وارد مخمصه ای دشوار میشود. بیژن که از سرزمین خیر آمده است، در سرزمین شر، زندانی چاهی میشود که نماینده زهدان مادری است. او سرانجام به دستیاری رستم از این مخمصه رهایی مییابد و با بازگشت به ایران زمین، نقطه پایان دایره کمال خود را به آغاز آن پیوند میدهد. داستان با ازدواج نمادین بیژن با منیژه که اکنون از جنبه های زیستی و غریزی صرف فراتر رفته و وجهه مثبت خود را آشکار کرده است، پایان مییابد. این داستان نمادین از یک سو شرح به فردیت رسیدن بیژن است؛ امّا از سوی دیگر از آن جا که بنابر رویکرد تحلیلی یونگ، تمامی عناصر و شخصیتهای یک روایت نمادین، اجزا و پاره های روانی یک شخصیت واحد هستند، بیژن را باید بخشی از نیروهای خودآگاه کیخسرو دانست که در رأس هرم تحلیلی مذکور قرار دارد و نماینده بُعد فعلیت یافته کهن الگوی خود است که با من خودآگاهی (ایرانیان) به اتحاد و یگانگی رسیده و در قلّه این ساحت از روان روایت قرار گرفته است. با این تأویل میتوان گفت که فردیت موجود در قصّه بیژن و منیژه در اصل برای کیخسرو اتفاق میافتد؛ زیرا بیژن بخشی از روان کیخسرو است و فردیت او فردیت کیخسرو محسوب میشود
بررسی ساختار روایت در داستان حضرت ایوب (ع)
حوزههای تخصصی:
داستان حضرت ایوب (ع)، بر اساس زمان خطی داستانی گسترش می یابد. کنش و واکنش های شخصیت اصلی با دیگر شخصیت ها (ایوب (ع) با شیطان) باعث شکل گیری حوادثی می شود که یک زنجیره را به وجود می آورند و در طول محور زمان گسترش می یابند. این داستان ساختاری سه قسمتی شامل: شروع، میانه و پایان دارد. در مقدمه شخصیت اصلی داستان، ایوب (ع)، معرفی و در میانة داستان، آزمایش و در پایان نیز سرنوشتش مشخص می شود. بر طبق الگوی تودروف، در این داستان، حرکت از وضعیت متعادل به نا متعادل و سپس بازگشت به تعادل است. بر طبق الگوی گریماس: شناسنده، ایوب(ع) است که با یاری نیروهای یاری دهنده (خدا، رحمه و صبر) سرانجام از مراحل دشوار عبور می کند و میثاقش را به انجام می رساند. داستان پیرنگی بسته و نتیجة قطعی دارد و از روابط علت و معلول تبعیت می کند.
بر طبق الگوی تودروف، در این داستان، حرکت از وضعیت متعادل به نا متعادل و سپس بازگشت به تعادل است. بر طبق الگوی گریماس: شناسنده، ایوب(ع) است که با یاری نیروهای یاری دهنده (خدا، رحمه و صبر) سرانجام از مراحل دشوار عبور می کند و میثاقش را به انجام می رساند. داستان پیرنگی بسته و نتیجة قطعی دارد و از روابط علت و معلول تبعیت می کند.
بررسی و تحلیل انتقادی گفتمان رمان «سگ و زمستان بلند»
حوزههای تخصصی:
رمان سیاسی یکی از اقسام ادبیات داستانی فارسی با مولفه هایی خاص است که از سایر جریان های داستان نویسی معاصر متمایز است. این نوع از داستان ها به نسبت سایر اقسام (اجتماعی، دینی، فیمینیستی و...)، به دلیل ویژگی و ماهیت منحصر به فرد و پیوندهای نزدیک با جامعه و وقایع اجتماعی و سیاسی، از میان مجموعه روش های تحلیل رمان؛ با روش تحلیل انتقادی گفتمان سنخیت بیشتری دارد. این نوع خاص از تحلیل رمان؛ یکی از روش های بررسی این نوع از داستان در دو چارچوب متنی و فرامتنی است که یکی از بهترین و موثرترین رویکردهای آن، رویکرد فرکلاف است که متون را در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین بررسی می کند. رمان «سگ و زمستان بلند» از شهرنوش پارسی پور یکی از رمان های سیاسی پس از انقلاب اسلامی است که نویسنده سعی می کند با تأمل و بازخوانش آن؛ حوادث مهم سیاسی ایران را با تأکید بر مسائل روانی شخصیت ها با توجه به روش تحلیل گفتمانیِ متن و عناصر برجسته حاضر در آن بررسی، تحلیل و نقد کرد. تحلیل گزاره های متن در سطح تبیین نشان می دهد که زمینه تاریخی رمان رویدادهای سیاسی دوره و فضای پر از اختناق سالهای دهه پنجاه است و اص لی ت ری ن درونم ای ه آن ت قاب ل ن سل ه ا و نقد قدرت است که در کنش ها و گفتگوهای داستانی البته با زبان و بیانی زنانه منعکس شده است
آشنایی زدایی در جزء سی ام قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آشنایی زدایی از دستاوردهای مکتب فرمالیسم روس می باشد که بر بیگانه نمودن نُرم عادی زبان دلالت دارد. این اصل بعنوان شگردی برای زیبایی آفرینی به شمار می رود و هدف از آن، تشخّص و برجسته سازی هر اثر هنری است. این نوشتار تلاش می کند تا زبان قرآن کریم را به عنوان برترین اثر ادبی و هنری، از منظر آشنایی زدایی بررسی نموده و میزان بهره مندی قرآن کریم را از امکانات زبانی و شگردهای زیبایی آفرینی نمایان سازد. روش این تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و بر آن است تا به منظور تطبیق نظریه صورتگرایان با زبان قرآن، نمونه هایی از هنجارگریزی(قاعده کاهی و قاعده افزایی) را در برخی آیات شریفه جزء سی ام قرآن کریم نشان دهد و در نهایت با تکیه بر تفاسیر ادبی قرآن کریم، بازتاب تأثیر آن را در کشف معنای مقصود و نیز کسب التذاذ بیشتر بیان کند. قرآن کریم، به اقتضای رسالت آسمانی خویش، بگونه ای بی نظیر با بهره گیری از ذخایر زبانی، در دو حیطه هنجارگریزی و قاعده افزایی دست به آشنایی زدایی زده و به تبع آن با برجستگی کلام، القای مفهوم را به اوج رسانیده است
تحلیل اجتماعی شناختی اشعار احمد مطر و سیاوش کسرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات انتقادی همواره منعکس کننده جهت گیری ها و اندیشه های مبارزان علیه حاکمیت های استبدادی بوده است. وجود رویدادهای عرصه اجتماعی و سیاسی زمینه مشترکی در ادبیات فارسی و عربی برای حضور شاعران در این حیطه فراهم کرده است. اشعار سیاوش کسرایی و احمد مطر نیز از جهت زمینه اجتماعی، محتوا و استراتژی های زبانی در حوزه انتقادی قرار دارند؛ از این رو این مقاله سعی دارد با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی با تأکید بر الگوی اجتماعی شناختی وندایک، ضمن شناسایی گفتمان های شکل گرفته در اشعار دو شاعر، ایدئولوژی ها و سازوکارهای زبانی گفتمان مدار اشعار را بازشناسی کرده و مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. بررسی اشعار نشان می دهد که هر دو شاعر، با استفاده از زبان شعری و خلق گفتمان انتقادی، پیوند ظریفی بین جهانِ شعر و واقعیت برقرار کرده اند و از رهگذر آن در مسیر آگاهی بخشی به ملت مبارز پیشگام بوده اند. همچنین ساختار زبانی و مفهومی گفتمان های شکل گرفته در اشعار حاکی از این است که کسرایی و مطر در کنار تعهد به مبارزه و انتقاد با استفاده از استراتژی های زبانی و قدرت تأثیرگذاری آن، نظام گفتمان انتقادی یکپارچه ای را در برابر سطله استبداد خلق کرده اند. گفتمان غالب در اشعار کسرایی با هدف پیروزی مبازران، ارائه راهکار مقاومت و اعتراض و ترسیم افق های رهایی بنا شده است؛ در مقابل گفتمان مسلط در اشعار احمد مطر بیشتر به بازتاب تلخی های نظام حکومت با هدف مشروعیت زدایی از سلطه حاکمان صورت بندی شده اند.
طیف های کانونی در تراژدی رستم و اسفندیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کانون روایت در تحلیل شگردهایی که داستان پرداز در خلق داستان های خود از آن ها بهره می گیرد اهمیت فراوان دارد. زاویة دید، با درنظرگرفتن بسط معنایی خود در روایات مدرن، منظری است ویژه که راوی به یاری آن مؤلفه های زمانی مکانی، شناختی عاطفی و ایدئولوژیکی ِجهان داستانش را شکل می دهد و گاه با تغییر و ایجاد تنوع در زاویه های دید و عرضة دیدگاه های گوناگون، مخاطب را به خوانش متن فرامی خواند و درنتیجة تعامل میان راوی، شخصیت و خواننده، داستان روندی پویا می یابد. در داستان «رزم رستم و اسفندیار» راوی با بهره گیری از کانون های گوناگون و متغیر روایی، صحنه ها، حوادث، شخصیت ها، کنش ها، اندیشه ها و احساسات درونی و برونی آنان را به زیبایی و هنرمندانه دربرابر دیدگان ما به تصویر می کشد و با غیاب و حضور خود در پاره های داستان و درهم آمیختن دو شیوة نقل و نمایش، مخاطب را به حضور، ارزش گذاری و قضاوت فرامی خواند. گاه با روایت داستان از دریچة دید شخصیت ها، بر القاء مؤثر و صمیمانة داستان می افزاید و از کانون بدون راوی یا از زبان شخصیت ها به بیان آموزه ها و جهان نگری ویژة خود می پردازد و درنتیجه زمینه برای طرح و تلاقی آرای گونه گون فراهم می آید و از این منظر روایت با بسیاری از روایات مدرنِ امروزی برابری می کند. تحلیل گوشه هایی از این داستان می تواند نبوغ فردوسی را در خلق این شاهکار جهانی به نمایش بگذارد.
بررسی چگونگی پردازش زمان در غزلیات شمس با استفاده از شگرد جریان سیال ذهن
حوزههای تخصصی:
برخی از غزل های مولوی، ویژگی هایی دارد که ذهن خواننده را به سوی مبانی فکری آثار جریان سیال ذهن معطوف می کند. مقالة حاضر به بررسی مقولة زمان با استفاده از بنیان های نظ ری این تکنی ک درباره زم ان در غزل های مولوی می پردازد. پیش فرض پژوهش، پرش های زمانی و رفت و برگشت های مکرر به گذشته و حال در طول غزل و نیز اهمیت زمان حال در لحظة آفرینش شعر مولوی است.
در یک دسته بندی کلی می توان زمان در غزل وی را به دو نوع خطی و پیوسته و غیرخطی و ناپیوسته تقسیم کرد. نوع دوم زمان، غزل ها را به لحاظ زمانی به آثار جریان سیال ذهنی نزدیک می کند. مبنای محاسبة پرش های زمانی در این مقاله لحظة شروع غزل است. بدین گونه گاه مولوی بر بنیان قانون تداعی آزاد که بر قلمرو ذهن وی تسلط دارد، از زمان حال به گذشته، گاه از گذشته به حال و در مواردی ضمن مرور خاطرات گذشته به آینده سفر می کند و در نمونه هایی نیز میزان پرش ها و رفت و آمد به گذشته و حال سرعت می گیرد و تداوم می یابد. این مسئله می تواند بر زبان، شیوه های روایی، چگونگی تصویرآفرینی و موارد دیگر در غزل وی تأثیر گذارد.
سریویلی؛ زندانی تقابل های دوگانه (بررسی تقابل های دوگانه در منظومه «خانه سریویلی» اثر نیما یوشیج)
حوزههای تخصصی:
تقابل های دوگانه، مهم ترین اساس نظریه ساختارگرایی است که نظریه پردازان این حوزه از آن در حوزه های مختلف زبان شناسی، روایت شناسی، فلسفه، مطالعات فرهنگی، انسان شناسی و روان شناسی بهره برده اند. «کلودلوی استروس» در انسان شناسی، از تقابل های دوگانه برای شناخت ساختار کلی ذهن انسان در پسِ اسطوره ها و اعمال مختلف فرهنگی سود جسته و معتقد است این تقابل ها، نخستین تلاش بشر برای ادراک محیط پیرامونش بوده است و هستی انسانی به طور کلی درگیر این دوشاخگی های اجتناب ناپذیر است. در پژوهش حاضر، اندیشه های استروس برای خوانش منظومه «خانه سریویلی» نیما یوشیج به کار گرفته شده است. در این منظومه، سریویلیِ شاعر، در تقابل با شیطانی است که با تمام زمینه های فکریِ وی در تعارض است. تقابل هایی مانند روستا/ شهر، طبیعت/ فرهنگ، تجدّد/ سنّت و به طور کلی خودآگاهی و ناخودآگاهی در این منظومه، به صورت جدال شاعر و شیطان به تصویر درآمده است. سریویلی در این منظومه، گرفتار کشمکش و تعارض هایی است که در گفت وگو با شیطان به بار نشسته و این جدال دائمی تا پایان شعر ادامه یافته است. ذهن سرکش نیما، با استفاده از تقابل های دوگانه به بیان مهم ترین تفاوت ها، تضادها و تعارض های اندیشه ا ی خود با صاحبان قدرت سیاسی پرداخته است. قدرتمندانی که اندیشه های آنان با نماد شیطان به عرصه خودآگاهی شاعر درآمده است
مقایسه و تحلیل جلوه های پسااستعماری در رمان های «موسم هجرت به شمال» طیب صالح و «سووشون» سیمین دانشور
حوزههای تخصصی:
تأثیر استعمار بر جهان سوم از موضوعاتی است که همواره در آثار نویسندگان و شاعران جهان دیده می شود. ادبیات پسااستعماری می کوشد با ارائه تصویری صحیح به مبارزه با استعمار پرداخته و حقیقت امر را کشف کند. یکی از مسلم ترین اهداف نظریه پسااستعماری این است که با درک نحوه عملکرد ایدئولوژی استعمارگرانه در شکل دهی به هویت استعمارگران و استعمارشدگان، به پیکار با این ایدئولوژی برخیزد. ایران و سودان از جمله کشورهایی هستند که در برهه ای از زمان تحت سیطره استعمار بوده اند. «سیمین دانشور» و «طیب صالح» از جمله نویسندگان معاصر ایرانی و سودانی هستند که با استفاده از قالب رمان پسا استعماری به آشکار کردن حقایق تاریخی درباره مبارزه با استعمارگران پرداخته اند.
پژوهش حاضر رمان های یادشده را در عصر نویسندگان از دید نظریه پسااستعماری بررسی می کند و با استفاده از روش نقد تحلیلی- توصیفی به بررسی پیامدهای استعمار در ایران و همچنین جهان عرب می پردازد.
تحلیل ریخت شناسی داستان سیاوش بر اساس نظریه ولادیمیر پراپ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاهنامه فردوسی، بزرگ ترین اثر حماسی ادب فارسی، با داشتن داستان هایی با ویژگی های مدرن و امروزی، راه را بر نظریه های ادبی متاخر برای آزمون، مقایسه و تطبیق باز کرده است. روش ولادیمیر پراپ روسی یکی از بهترین شیوه های تحلیل و طبقه بندی ریخت شناسی داستان ها و قصه های اساطیری و حماسی شاهنامه به جهت ماهیت خاص آن ها است. نوشته حاضر با بهره گرفتن از شیوه پراپ، که کارش را بر پایه کنش شخصیت ها نهاده است، به تحلیل داستان سیاوش می-پردازد. تطبیق داستان سیاوش با نظریه پراپ، فرضیه علمی و اساسی این تحقیق است. در این بررسی نشان می دهیم که این روایت با مقداری جابجایی در کنش های اشخاص قصه، کاملا با خویشکاری های ارائه شده توسط پراپ هماهنگ است. بیست و پنج خویشکاری اصلی و فرعی موجود در این داستان، نشان دهنده و گواه این مدعاست. کنش ها بین پنج شخصیت اصلی تقسیم شده است و کنش «مصیبت»، «فریب کاری» و «عمل قهرمان»، عناصر جدایی ناپذیر و تکرار شونده داستان هستند. روند داستان، عبور از آرامش به اوج فاجعه با سه حرکت است و سه حرکت موجود در داستان با وجود مضمون و ظاهری متفاوت، دارای ساختاری واحد هستند.
تبیین کهن الگوی «سفر قهرمان» بر اساس آرای یونگ و کمبل در هفت خوان رستم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جوزف کمبل مبتنی بر آرای کارل گوستاو یونگ با طرح کهن الگوی سفر قهرمان، عرصه ای جدید در نقد کهن الگویی، پدید آورد. آرای کمبل درباره این کهن الگو، قابلیت های فراوانی برای تجزیه و تحلیل تطبیقی و زیبایی شناسی آثار داستانی، به ویژه حماسه های کهنی که در آنها پهلوان مراحلی چندگانه را برای رسیدن به هدفی مقدس و انسانی پشت سر می گذارد، دارد. هفت خوان رستم را در شاهنامه نیز می توان مبتنی بر آرای کمبل بررسی کرد. در این هفت خوان، رستمِ قهرمان با اجابت ندای فراخوان زال برای نجات سرداران ایران، پای در سفری به غایت دشوار می نهد و با گذر از مراحلی هفت گانه، ضمن توفیق در مأموریت خود و کسب مواهب مادّی، به نوعی خودشناسی و کمال معنوی نائل می شود که این امر، خویشکاری اصلی قهرمان مطابق با آرای کمبل درباره کهن الگوی «سفر قهرمان» است.
ابهام زدایی از نقد نوپای تاریخ گرایی نو در ایران با نگاهی به پژوهشهای انجام شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ گرایی نو به عنوان رویکردی که به ادبیات و تاریخ از منظری نو نگریسته و به رابطه متقابل تاریخ و ادبیات توجّه می کند تاکنون مورد استقبال گسترده ای قرار گرفته است، هرچند این استقبال با ابهامات و گاه کج فهمی هایی نسبت به اصول این رویکرد نیز همراه بوده است. از زمان پیدایش این رویکرد در دهه هشتاد میلادی تا به امروز برداشت های گوناگون و گاه متناقضی از این رویکرد عرضه شده و به نوعی می توان گفت هرکسی از ظنّ خود یار این رویکرد شده است. بخشی از این برداشت های متناقض به ماهیّت چارچوب گریز این رویکرد و خلاصه نشدن آن در قالب یک روش و اسلوب علمی مشخّص برمی گردد. مشکلات یاد شده که از ماهیّت این رویکرد ناشی می شود به علاوه کمبود منابع نظری فارسی، شناخت درست این رویکرد را در کشور ما با دشواری دو چندانی روبه رو ساخته است. با وجود گذشت سه دهه از پیدایش این رویکرد، تنها چند سال است که در ایران شاهد پژوهش های جدّی در این حوزه هستیم. نگاهی به این پژوهش ها، که غالباً کاربردی هستند، ضعف هایی جدّی را آشکار می سازد که از عدم درک صحیح رویکرد ناشی شده است. نوشتار پیش رو ضمن بررسی این ضعف ها، به ارائه راهکارهایی در جهت شناخت دقیق تر این رویکرد می پردازد.
بررسی ساختار درهفت خان رستم: نقدی بر کهن الگوی سفر قهرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال 1949، جوزف کمبل (1987-1904) اسطوره شناس امریکایی، در کتاب قهرمان هزار چهره دیدگاه خود را درباره اسطوره یگانه طرح می کند: قهرمان به زندگی روزمره و روزمرگی زندگی پشت می کند؛ سفری مخاطره آمیز را به جان پذیرا می شود؛ به مقابله با موجودات متخاصم و نیروهای بازدارنده می پردازد؛ بر آن ها فایق می آید و سرانجام در بازگشت، فضل و برکتی را که ره آورد این سفر خطیر است، به یارانش ارزانی می دارد. در این الگو، کمبل به شیوه رایج ساختارگرایان، در پی ارائه نمایه ای بنیادین برای کهن الگوی سفر قهرمان است. به همین منظور، شواهد متعدد ی را از داستان های اقوام و ملل مختلف فراهم می آورد و طرحی جامع را در این زمینه پیشنهاد می کند. در مطالعه حاضر، رابطه بین دو حوزه معیّن در نقد کهن الگویی – تصاویر ازلی و کهن الگوی سفر قهرمان - در روایت داستان هفت خان رستم از شاهنامه فردوسی بررسی شده و در پایان مزایا و کاستی ها ی این الگو نقد شده است.
بررسی و تحلیل رمان نفرین زمین بر اساس الگوهای تبیین در علوم اجتماعیِ لیتل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رمان نفرین زمین بیش از این که یک اثر هنری باشد، سندی اجتماعی است. آل احمد در این اثر ارزشمند کوشیده تا تحلیلی اجتماعی از عصر خود ارائه کند و نسبت به وقوع تجدد که از دیدگاه او آفت هایی بنیان کَن در پی دارد، اخطار دهد. بدین جهت این اثر پخته ترین اثر داستانی و گلچین افکار اجتماعی او و متضمن یک تئوری اجتماعی است. در این نوشته تئوریِ منعکس شده در رمان نفرین زمین را با مدل های معروف تبیین1 در علوم اجتماعی تطبیق می دهیم تا هم ارزش اجتماعی و تاریخی نفرین زمین و هم جایگاه بینش اجتماعی این روشنفکر مطرح و صاحب قلم که آثارش هنوز هم خواننده و طرف دار دارند، در عرصة نظریه پردازی اجتماعی بیش از پیش روشن شود. دریافت پایانی ما در این پژوهش آن است که تئوری آل احمد فقط با یک مدل قابل تبیین نیست، بلکه برای تبیین آن باید از چند مدل استفاده کرد. علاوه بر این تمام نظریات او صائب و قابل دفاع نیستند و برخی با ضعف های اساسی مواجهند.
التعبیر الصوفی ومشکلته فی مرآه النقد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یعدُّ کتاب د. عبد الکریم الیافی "" التعبیر الصوفی ومشکلته "" علامه متقدمه فی سیاق الدراسات الجامعیه التی عُنیت بدراسه التعبیر الصوفی وبحث خصائصه الذاتیه؛ إذْ یعود تاریخ نشر العمل المذکور إلى سنه (1963)، عندما کان جزءاً خاصاً من کتاب الیافی الموسوم ب "" دراسات فنیه فی الأدب العربی "".
یتناول هذا البحث عمل الیافی المشار إلیه بالتعریف، والمناقشه، والنقد، والاستخلاص، وهو إذ یوجّه إلى تعرّف قیمه الکتاب یکشف، فی الآن ذاته، عن محددات الطابع التعلیمی الذی وسم التناول، وقیّده فی إطار استراتیجیته الخاصه. ومن هنا تتأتى أهمیه المساءله النقدیه لجوانب العمل، فی منحى فتح إشاراته المقیّده على آفاق التجاوز المتلامحه وراء طوابع التقیید المدرسی، وفی منحى تخطّی إجراءات المسح، والتتبّع، وإفراد الخیوط الظاهره، نحو الغوص، عمیقاً، وراء الأهداف المباشره: الإبلاغیه، والتوصیلیه، التی حکمت دراسه الیافی فی معالجه أسلوبی التعبیر الصوفی: الأسلوب التجریدی، والأسلوب الرمزی، على نحو ما تمخضه النتائج المثبته فی ختام البحث.
روانکاوی شخصیت ها و نمادهای عرفانی مولانا در داستان رومیان و چینیان مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیوه پردازش نمادها و شخصیّت ها - دو عنصر داستانی برجسته- در مثنوی معنوی، از تأثیرپذیری مولانا از باورهایش در مورد انسان سرچشمه گرفته است. در این جستار کوشش بر آن است که برخی جنبه های رمزآمیز مثنوی معنوی، با بهره گیری از مفاهیم روان شناسی و اسطوره ای نمایان گردند. در این راستا مفاهیم روان شناسی داستان «رومیان و چینیان» در ارتباط با نظریه های ناخودآگاه فردی فروید، ناخودآگاه جمعی و کهن الگوی خویشتن یونگ و عقده های روانی یونگ و آدلر مورد تحلیل قرار گرفته اند که برخی از آنها نیز با توجه به مفاهیم عرفانی و اسطوره ای واکاوی شده اند. نظریه های یونگ در این داستان در مورد کشف و شهود، باورهای جمعی و کهن الگو ها، نمود بیشتری نسبت به نظریه های فروید و آدلر داشته اند.
نوع شناسی آثار نقیب الممالک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی: