مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
اختلال شخصیت
حوزه های تخصصی:
"هدف: هدف از این مطالعه بررسی اختلالات شخصیت و ویژگی های شخصیتی مردان مبتلا به اختلال هویت جنسی می باشد. شناسایی اختلالات شخصیت می تواند در بالا بردن کیفیت کمک به بیماران مبتلا مفید واقع شود.
روش بررسی: این پژوهش تحلیلی – مقطعی به روش مقایسه ای و از نوع مورد – شاهدی و با نمونه گیری ساده و در دسترس می باشد. آزمودنی ها تعداد 40 نفر از مردان مبتلا به اختلال هویت جنسی بودند که به مرکز بهزیستی نواب صفوی تهران مراجعه می کردند. هم چنین 40 نفر از کارمندان مرد دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران که هیچ یک از ملاک های تشخیصی اختلال هویت جنسی را براساس راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی – ویرایش چهارم نداشتند، با توجه به همتاسازی با بیماران به عنوان گروه گواه انتخاب شدند. اختلالات شخصیت و فراوانی آنها با استفاده از پرسشنامه بالینی چند محوری میلون (MCMI-II) مورد بررسی قرار گرفت. داده ها با استفاده از آزمون مجذور کای و تی برای گروه های مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج حاصل نشان داد که بیماران مبتلا به اختلال هویت جنسی در مقیاس های وابسته (038/0=P)، نمایشی (001/0P<)، ضداجتماعی (017/0=P)، منفعل - مهاجم (007/0=P)، مرزی (001/0P<) و پارانوئید (021/0=P) نمرات بالاتری را نسبت به گروه گواه به دست آورده و اختلاف آنها از لحاظ آماری معنی داری می باشد.
نتیجه گیری: مطابق با یافته های حاصل، بیماران مبتلا به اختلال هویت جنسی، برخی ویژگیها و خرده مقیاسهای اختلالات شخصیتی را بیشتر از افراد عادی دارا بوده و درجاتی از اختلالات شخصیت در برخی از آنها بارز است.
"
مقایسه ویژگی های شخصیتی و سبکهای مقابله ای مجرمین با افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی و مقایسه ویژگیهای شخصیتی و سبکهای مقابله ای مجرمین با افراد بهنجار بوده است، [یافتن این مساله که آیا تفاوتهایی در اختلالات شخصیتی و سبکهای مقابله ای افراد مجرم با افراد بهنجار وجود دارد و اینکه در صورت تفاوت کدام یک از اختلالات و سبکهای مقابله ای را شامل می شود عواملی است که پژوهش به قصد دستیابی به آنها صورت گرفت]. در این پژوهش نمونه ای تصادفی شامل 50 نفر از زندانیان زندان تبریز انتخاب و با تعداد 50 نفر آزمودنی سالم که از نظر جنس و سن با گروه مجرم مشابه بودند، مورد مقایسه قرار گرفتند. تمام شرکت کنندگان آزمون شخصیت میلون و مهارتهای مقابله ای لانگ و کسیدی را تکمیل کردند. نتایج حاصل از روش تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد بین مقیاس های بالینی شخصیت در دو گروه تفاوت معنادار بود. همچنین در مقیاس های اختلال شخصیت ضداجتماعی، مرزی، اختلال وابسته به مواد و اختلال وابسته به الکل تفاوت معنادار بین دو گروه وجود داشت. در سبکهای مقابله ای درماندگی، مهارگری و خلاقیت نیز دو گروه با هم تفاوت معنادار نشان دادند.
میزان شیوع اختلالات روان پزشکی در زندانیان زندان مرکزی سنندج(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
کارآیی آزمونهای فهرست واژگان و تصاویر دیداری در مقایسه با مصاحبه ی بالینی در تشخیص اختلالات شخصیت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"
مقدمه: تشخیص اختلالات شخصیتی بر پایه ی طبقه بندی تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM) محدودیت کاربردی دارد و به یک علم بالینی نمی انجامد. این پژوهش با هدف بررسی کارآیی آزمون واژگان و آزمون تصاویر جهت تشخیص و تشخیص افتراقی اختلالات شخصیت طراحی شد. روش کار: در این مطالعه 328 نفر از افراد مشکوک به ابتلا به انواع اختلالات شخصیت به شیوه ی در دسترس از بین مراجعین به مراکز درمانی و مشاوره ای و نیز زندانیان اردبیل از بهمن 1383 تا شهریور 1384 انتخاب شده و به آزمون محقق ساخته ی واژگان و تصاویر پاسخ دادند. از افراد فوق 45 نفر بهنجار بودند. داده ها با روش های آماری توصیفی و تحلیل ممیز مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: آزمون واژگان در 96% موارد و آزمون تصاویر در 100% موارد به طور صحیح قادر به تفکیک انواع اختلالات شخصیت از یکدیگر و از افراد بهنجار است. ضمنا آزمون واژگان تنها در مورد اختلالات شخصیت مرزی، پارانوئید و اسکیزوتایپال در روش اجرایی انتخابی قادر به تشخیص میباشد. اجرای آزمون واژگان به روش سنجش میزان علاقمندی به صورت یک مقیاس هفت رتبه ای نسبت به روش انتخاب صرف واژه ها کارآیی بهتری در تشخیص اختلالات شخصیت دارد. نتیجه گیری: آزمون واژگان و آزمون تصاویر جهت تشخیص انواع اختلالات شخصیت کارآیی مناسبی دارد اما در تایید این نتایج لازم است با آزمون هایی که در آن ها واژه ها و تصاویر به صورت دقیق تر انتخاب شده اند پژوهش های بیشتری انجام شود.
"
مقاله پژوهشی: همه گیر شناسی اختلالات شخصیت در زندانیان مرتبط با مواد مخدر در زندان مرکزی کرمانشاه در(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : اختلالات شخصیت دیرپا و غیرانطباقی بوده و در رابطه با محیط سبکهایی انعطافپذیر و ناسازگارانه به شمار میآیند. افراد دارای این نوع اختلالات بعضاً برخلاف ظاهری گرم، براساس ویژگیهای خاص شخصیت خود، افراد مستعد برای انجام فعالیتهای غیرقانونی و خلافکارانه هستند. لذا این پژوهش به منظور بررسی میزان شیوع اختلالات شخصیت در زندانیان مرد و زن مرتبط با مواد مخدر در زندان مرکزی کرمانشاه انجام شده است.روشها : این پژوهش 413 مرد و 45 زن زندانی که به جرم قاچاق مواد مخدر در زندان مرکزی کرمانشاه محبوس بودند به روش تصادفی انتخاب و به وسیله آزمون بالینی چند محوری Millon مورد ارزیابی اولیه قرار گرفتند. تشخیص نهایی پس از مصاحبه بالینی با استفاده از فهرست وارسی علایم و نشانه ها بر پایه DSM-IV-TR توسط روانپزشک داده شد. دادهها با استفاده از آزمونهای آماری T و x2 و نرم افزار SPSS 11.5 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافتهها: نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان داد که 15/85% افراد مورد بررسی مبتلا به اختلال شخصیت بودند که در این میان اختلال شخصیت نمایشی با 36/42% و ضداجتماعی با 39/40% شایعترین اختلال و اختلال شخصیت اسکیزوییدی با 63/14% محدودترین اختلال بود. 62/52% افراد مورد بررسی دارای اختلال شخصیت مرکب ( Mixed ) بودند. همچنین بین شغل، تحصیـلات، تأهل و قاچاق مـواد مخدر ارتباط معناداری به دست آمد.نتیجهگیری: شیوع اختلالات شخصیتی خصوصاً بصورت مرکب ( Mixed ) در زندانیان مرتبط با مواد مخدر بسیار بالاتر از جمعیت عمومی میباشد.
گزارش یک مورد نادر شوهرآزاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
بررسی میزان شیوع علایم اختلالات شخصیت ضداجتماعی، خودشیفته، نمایشی و مرزی در بین دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین شیوع علائم اختلالات شخصیت طبقه دوم (شامل اختلالات شخصیت ضداجتماعی، خود شیفته، نمایشی و مرزی) در بین دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر اصفهان بود. جامعه آماری، کلیه دانش آموزان دختر پایه های سه گانه دوره متوسطه در نواحی پنجگانه آموزش و پرورش شهر اصفهان انتخاب شد. حجم نمونه شامل 1400 نفر دانش آموز بود که از هفتاد و پنج مدرسه به شیوه تصادفی مرحله ای انتخاب شدند. ابزار تحقیق، پرسشنامه بالینی چندمحوری میلون –2 بود. در تجزیه و تحلیل نهایی مشخص شد که میزان شیوع علائم اختلال شخصیت ضداجتماعی 08/0 درصد، خودشیفته 9/1 درصد، نمایشی 4/6 درصد، و مرزی 08/0 است. این آمار مربوط به دانش آموزانی است که نمره آن ها در آزمون 85 و بالاتر است و دارای علائم جدی اختلال هستند. ولی افرادی که نمره بین 85-74 است، در صورت فراهم شدن عوامل زمینه ساز، احتمال زیادی برای ابتلا به اختلال شخصیت دارند. میزان شیوع اختلال در بین این دسته از افراد عبارت است از: اختلال شخصیت ضداجتماعی 15/1 درصد، خودشیفته 3/1 درصد، نمایشی 7/14 درصد و مرزی 9/1 درصد.
بررسی نیمرخ آسیب شناسی روانی در متقاضیان جراحی پلاستیک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بر اساس پژوهش های صورت گرفته توسط انجمن جراحان پلاستیک، میزان اختلالات و آسیب های روانی در میان متقاضیان جراحی زیبایی بیشتر از افراد عادی است. مطالعه ی حاضر به منظور مقایسه ی نیمرخ آسیب شناسی روانی بین جمعیت عادی و متقاضیان جراحی پلاستیک انجام گرفت.
روش کار: در این مطالعه ی توصیفی مقطعی با روش نمونه گیری قضاوتی در زمستان 1388 نمونه ای با حجم 50 نفر از میان متقاضیان جراحی پلاستیک مراجعه کننده به چند کلینیک جراحی زیبایی شهر تهران انتخاب شدند که در دامنه ی سنی 18 تا 45 سال قرار داشتند و با 50 نفر از همراهان این افراد به عنوان گروه شاهد که از لحاظ برخی متغیرهای جمعیت شاختی با یکدیگر همتا شده بودند، مقایسه شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه ی 175 سئوالی چند محوری بالینی میلون (MCMI-III) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که جویندگان جراحی پلاستیک در مقیاس های افسرده، نمایشی، خودشیفته، وسواسی، خودآزار، مرزی و اسکیزوتایپال از میان شاخص های مربوط به الگوهای بالینی شخصیت نمرات بالاتری داشتند. هم چنین از میان شاخص های مربوط به نشانگان بالینی نیز در مقیاس های اضطراب، شبه جسمی، وابستگی به الکل، اختلال تفکر و افسردگی اساسی نمرات آنان بالاتر از جمعیت عادی بود (در سطح 05/0P<).
نتیجه گیری: متقاضیان جراحی های زیبایی تفاوت هایی در مقیاس های شخصیت و نشانگان بالینی با گروه شاهد داشتند که شاید آن ها را به سمت جراحی زیبایی سوق داده است. ارزیابی های روان شناختی در تعیین نیمرخ بالینی متقاضیان، شناسایی اختلالات شخصیت و روان پزشکی و ارجاع آن ها قبل از اجرای اعمال جراحی به روان درمانی، مفید و کمک کننده است.
تشخیص آسیب های سطحی شخصیت از طریق روان درمانی پویشی کوتاه مدت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده مقدمه: آسیب های سطحی شخصیت، زیر مجموعه ای نسبتاً سالم از اختلال های شدید شخصیت می باشند که بعضی از صفات و ویژگی های اختلال های شخصیت را نشان می دهند اما مشکلات و ویژگی های آنها از نوع خفیف بوده و زیر آستانه ی ملاک های تشخیصی متن تجدید نظر شده چهارمین راهنمای آماری و تشخیصی اختلال های روانی قرار دارد. ویژگی اصلی آنها، وجود بعضی خصیصه های خشک و انعطاف ناپذیر شخصیتی است که منجر به رفتار های تکراری می شود. هدف از اجرای پژوهش، بررسی کارایی روان درمانی پویشی کوتاه مدت در تشخیص افراد مبتلا به آسیب های سطحی شخصیت می باشد. روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعه ی موردی است. نمونه ی پژوهش حاضر را سه نفر از خانم های مراجعه کننده به مرکز مشاوره ی معراج که در رده ی سنی 20 تا 30 سال قرار دارند تشکیل می دهد، که هر کدام به مدت 20 جلسه هفتگی و هر جلسه 50 دقیقه، مورد بررسی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل نتایج به صورت بالینی و به روش مطالعه موردی صورت گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که تشخیص اختلال های سطحی شخصیت افسرده، اجتنابی و وسواسی از طریق ارزیابی ساختاری و توصیفی بر اساس نظریه ی روابط موضوعی کرنبرگ، امکان پذیر است. نتیجه گیری: مطالعه ی موردی هر کدام از افراد نمونه نشان داد که تشخیص اختلال های سطحی شخصیت، از طریق روان درمانی پویشی کوتاه مدت برای اختلال های سطحی شخصیت امکان پذیر است.
مقایسه طرح واره های ناسازگار اولیه در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی و افراد بهنجار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: طرح واره های ناسازگار اولیه الگوی اصلی بسیاری از اختلالات شخصیت هستند، مقایسه طرح واره های ناسازگار اولیه در بیماران مبتلا به اختلالات شخصیت اجتنابی می تواند پشتوانه ای قوی برای آسیب شناسی روانی و طرح واره درمانی فراهم آورد. مطالعه حاضر با هدف مقایسه ی طرح واره های ناسازگار اولیه در مبتلایان به اختلال اجتنابی و افراد بهنجار انجام شده است.
مواد و روش ها: در این مطالعه مقطعی، 45 نفر از بیماران مبتلا به اختلالات شخصیت اجتنابی و 45 نفر از افراد بهنجار در شهر اردبیل مورد بررسی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از فرم کوتاه پرسش نامه ی طرح واره ی یانگ (Young Schema Questionnaire) و پرسش نامه چند محوری بالینی میلون (Millon Clinical Multiaxial Inventory) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS (Ver 17) و آزمون آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین طرح واره های ناسازگار اولیه در بیماران مبتلا به اختلالات شخصیت اجتنابی و افراد بهنجار تفاوت معنی داری وجود دارد. علاوه بر آن تفاوت معنی داری در طرح واره های حوزه بریدگی و طرد، خودگردانی و عملکرد مختل، محدودیت های مختل، گوش به زنگی بیش از حد و بازداری (001/0>P) و دیگرجهت مندی (007/0=P) در دوگروه مورد مطالعه دیده می شود.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده طرح واره های ناسازگار اولیه در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی ناکارامد می باشند. با شناسایی طرح واره های فوق پیش از ابتلای فرد به اختلال های شخصیت اجتنابی و اندازه گیری شدت این طرح واره ها می توان راهبردهای مداخله ای مناسبی را در جهت کاهش این طرح واره به عمل آورد.
شخصیّت مرزی سودابه در شاهنامه فردوسی
حوزه های تخصصی:
داستان های شاهنامه – اثر ملی و حماسی ارزش مند ایران - بویژه در بخش های اسطوره ای و پهلوانی دارای معانی عمیق و شگرف است. یکی از زمینه هایی که می تواند بستری مناسب برای پژوهش در شاهنامه باشد و آثار و نتایجی سودمند بدست دهد، بستر نقد و تحلیل شخصیّت های شاهنامه است. شخصیّت هایی که در شاهنامه نقش آفرینی می کنند، هر کدام می تواند نماد بشر امروزی باشد. تحلیل و نقد کردارها و رفتارهای آنان در روند داستان ها همه به نوعی مشکلات و گرفتاری های انسان امروزی را بتصویر کشیده، که هر روزه با آن ها دست بگریبان است. پژوهش حاضر بر آنست که اختلال شخصیّت مرزی را در شخصیّت سودابه - نامادری سیاوش و همسر کیکاووس -مورد نقد و تحلیل قرار دهد. در ابتدا ضروری است مقدمه ای پیرامون شخصیّت، اختلال شخصیّت و ویژگی های شخصیّت مرزی بیان شود و سپس صفات و کردارهای سودابه با شخصیّت های مرزی مطابقت داده شود.
از ملاک هایی که برای تشخیص اختلال شخصیّت مرزی در کتاب DSM-IV آمده، سودابه با پنج مورد هم خوانی دارد که عبارت است از: کوشش های مهارگسسته برای اجتناب از طرد یا رهاشدگی واقعی یا خیالی، تکان شوری، حرکات بیان گر تهدید و خود آسیب زنی مکرر، روابط بی ثبات و شدید و انتقام جویی. البته سودابه جز این ملاک ها، ویژگی هایی چون دروغ گویی، مکر و حیله، تهمت زدن و پلیدی نیز دارد که همه این کردارها به دنبال تغییری است که در خودانگاره او رخ داده است.
بررسی اختلال شخصیّت ضدّ اجتماعی سودابه در شاهنامه فردوسی
حوزه های تخصصی:
شاهنامة حکیم ابوالقاسم فردوسی، با توجه به زمان و مکان نامحدودی که دارد حوادث متنوعی را ترسیم کرده است. در قبال این تنوّع حوادث، افراد زیادی با کنش و واکنش های انسانی متفاوت در این اثر، ایفای نقش می کنند؛ بنابراین شاهنامه، بستر مناسبی برای پژوهش محققانیست که علاقه مند تحقیقات بین رشته ای از جمله ادبیّات و علم روان شناسی شخصیّت ها هستند. فردوسی، در توصیف شخصیّت های مهم شاهنامه، به گونه ای نشانه گذاری و تصویرپردازی کرده که با تحلیل های روان شناختی می توان به لایه های پنهانی روان و شخصیّت ایشان دست یافت. این امر، حاکی از نگاه دقیق و بصیرت شاعر به سرشت و روان آدمیست. از رهگذر این نکته، پژوهش گر در این نوشتار به بررسی شخصیّت اجتماعی سودابه و تطبیق خصوصیات او با بیماران دچار اختلال شخصیّت ضدّ اجتماعی می پردازد.
بررسی سیر تحولی وتوزیع فراوانی اختلال های شخصیت و صفات شخصیتی در بین اعضای خویشاوند یک فامیل و نقش آن در رفتار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلال شخصیت یکی از اختلال های شایع روانی است که به طور معمول از دوران نوجوانی یا اوایل بزرگسالی شروع شده و به عنوان تجارب ذهنی و رفتاری ماندگاری که منطبق بر ملاک های فرهنگی نیست و منجر به ناخشنودی بیمار و اختلال در کار و زندگی او می شود و در طول زمان ثابت و پایدار است. هدف این پژوهش بررسی اختلال های شخصیت و صفات شخصیتی از نظر همه گیر شناسی، نشانه شناسی، پدیدارشناسیو عوارض رفتاری این اختلال ها در۴۱ نفر خویشاوند اعضای یک فامیل مشخص بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل همه ی افراد بزرگسال خویشاوند از آن فامیل که شامل ۲۵ نفر مرد و ۱۶ نفر زن بودند، قرار داشته است که با ابزارمعیارهای تشخیصی (کتابچه طبقه بندی تشخیصی و آماریاختلال های روانی - تجدیدنظر پنجم) مورد مصاحبه بالینی روانی و بررسی قرار گرفتند. گردآوری و محاسبه داده ها به کمک نرم افزارSPSS و استفاده از آزمون خی دو و تست دقیق فیشر انجام شده است. اجماع این ابزارها نتیجه این پژوهش را به دستآورده است.شایع ترین نوع اختلال شخصیت، اختلال شخصیت پارانوئید (۵۱/۱۹ درصد) بوده است، شروع این اختلال ها در اکثر موارد (۷۵/۶۰ درصد) از دوران نوجوانی و هم چنین روابط خانوادگی در اکثر موارد (۷۸/۰۴درصد) آشفته،سرد،غیر صمیمانه و به هم ریخته بوده است. ناسازگاری و عدم رضایت از شغل نیز در اکثر موارد (۶۰/۹۷ درصد) وجود داشته است، سطح اجتماعی اقتصادی آزمودنی ها در اکثر موارد (۸۰/۴۸ درصد) در حد متوسط بوده است. شیوع سابقه اختلال روانی در خانواده (۱۲/۱۹ درصد) و ثبات و پایداری صفات و اختلال در اکثر موارد (۸۰/۳۶درصد) در طول زمان حفظ شده است. نکته مهم و قابل توجه در این پژوهش عدم وجود اختلال شخصیت اسکیزوتایپال و اختلال شخصیت مرزی و همچنین عدم وجود هر نوع پسیکور یا روان پریشی(جنون واضح) در افراد این فامیل بوده است (صفر درصد). کاربرد نابجای مواد در۱۷/۰۷ درصد و اختلال شخصیت بی تفاوت(پلگماتیک) نیز در (۹/۷۵)درصد به دست آمده است. آنچه در این بررسی به دستآمد موید آن است که اختلال شخصیت یک الگوی خانوادگی و ژنتیکی دارد که از دوران نوجوانی شروع می شود و نقش محیط و تربیت و الگوهای فرهنگی در درجه بعدی اهمیت قرار می گیرد. الگوی اختلال های شخصیت در این بررسی تفاوت چندانی با سایر بررسی هایانجام شده در جهان نداشت و علیرغم تنوع صفات و اختلال های شخصیت مختلف، اختلال شخصیت اسکیزوتایپال و مرزی در این فامیل مشاهده نشد.
اهمیت شروع اختلال های شخصیت در سیر تحولی در آن است که علیرغم آنکه درصد بالایی از این اختلال ها مربوط به مسائل وراثتی و ژنتیک می باشد، نقش آموزش را در این دورانبه خوبی روشن می سازد، ودر تمام پژوهش هایانجام شده در جهان به اهمیت آن در بروز یا پیشگیری به موقع از این اختلال ها که می تواند با رفتارهای ناهنجار همراه شود توجه جدی مبذول داشت. چگونگی شکل گیری صفات شخصیتی و رفتارهای مرتبط با آن منجربه فهم و درک بهتر رفتار بهنجارنیز خواهد شد.چون شخصیت فقط بودن انسان را تعین نمی کند بلکه رفتاراو را هم مشخص می کند (دین هامر به نقل از متولی زاده اردکانی، علی،۱۳۸۴) صفات شخصیتی تا حد بسیار بالایی سلامت روانی و رفتاری افراد را به چالش می طلبد و توجه به نقش صفات شخصیت و سبک هایمقابله ای در مطالعه سلامت روانی افراد بسیار موثر است (شکری،۱۳۸۴) شخصیت و رفتارهای هیجانی،شخصیت و رفتارهای اعتیاد پذیر، شخصیت و ابتلا به افسردگی در مطالعات فراوانی مورد تأیید قرار گرفته است (متولی زاده اردکانی،علی،۱۳۸۸).
مقایسه طرحواره های سازش نیافته اولیه در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت وسواس- اجباری و گروه غیربالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی طرحواره های سازش نیافته اولیه در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت وسواس- اجباری و گروه غیربالینی بوده است. به این منظور تعداد 50 آزمودنی در دو گروه بیماران مبتلا به اختلال شخصیت وسواس- اجباری (7 زن و 18 مرد) و گروه غیربالینی(8 زن و 17 مرد) به روش تصادفی انتخاب و پرسشنامه طرحواره های سازش نایافته اولیه (EMSs) یانگ- فرم90 سؤالی را تکمیل نمودند. نتایج میانگین و انحراف استاندارد بین دو گروه در برخی طرحواره ها معنادار بود. تحلیل نتایج بدست آمده با استفاده از آزمون t مستقل نشان داد که تفاوت دو گروه در طرحواره های ایثار( t (2, 48)= 4.17; p<.001)، بازداری هیجانی ( t (2, 48)= 18.81; p<.001)، معیارهای پشتکار ( t (2, 48)= 18.6; p<.001)، محق بودن/برتری داشتن ( t (2, 48)= 2.82; p<.005)، خودتنبیهی ( t (2, 48)= 3.19; p<.005) معنادار می باشد. با توجه به یافته ها به نظر می رسد که مطالعهطرحواره ها یکی از روش های کارآمد برای پی بردن به عوامل زیربنایی مرتبط با مشکلات شخصیتی است. پیشنهاد می شود در پژوهش های بعدی، دیگر اختلالات شخصیتی نیز مورد بررسی قرار گیرد.
مطالعه مقدماتی روابط ساختاری عامل های شخصیتی هگزاکو با اختلالات شخصیت خوشه B(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بررسی روابط ساختاری عاملهای شحصیتی هگزاکو با اختلالات شخصیت خوشه B بود. بدین منظور 100 دانشجو از بین سه دانشکده دانشگاه تبریز به صورت تصادفی ساده انتخاب شده و ابزارهای پژوهش شامل آزمون بالینی چندمحوری میلون3 (MCMI-III) و پرسشنامه هگزاکو-تجدید نظر شده (HEXACO-PI-R) را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری به شیوه کمترین مجذورات جزئی استفاده شد و داده ها بوسیله نسخه دوم نرم افزار SmartPLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج مربوط به مدل اندازه گیری هر یک از عاملهای شخصیتی و اختلالات شخصیت نشان داد که برخی نشانگرها، بار عاملی ضعیفی بر متغیر مکنون خود داشتند و بنابراین از مدل حذف شدند. در بخش مدل ساختاری نیز نتایج نشان داد که خوشایند بودن، هیجان پذیری و صداقت-فروتنی بر اختلال شخصیت ضداجتماعی؛ خوشایند بودن و هیجان پذیری بر اختلال شخصیت مرزی؛ برونگرایی و گشودگی به تجربه بر اختلال شخصیت نمایشی؛ و نهایتاً هیجان پذیری، برونگرایی و صداقت-فروتنی بر اختلال شخصیت خودشیفته تاثیر معنادار دارشته و میزان زیادی از واریانس آنها را تبیین می کنند. همچنین ضریب Q2 نشان داد که مدل مورد مطالعه، توانایی پیش بینی نشانگرهای متغیرهای مکنون درونزا را داراست. یافته ها بر حسب سازه های زیستی تبیین شده اند.
مقایسه سبک های دلبستگی در افراد مبتلابه اختلال شخصیت اسکیزوتایپال و افراد بهنجار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف :سبک دلبستگی ناایمن، یکی از عوامل مؤثر در بسیاری از آسیب های روانی است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه سبک های دلبستگی در افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپال و افراد بهنجار انجام شد. مواد و روش ها:این پژوهش از نوع تحقیقات علی- مقایسه ای بود. نمونه ای به حجم 90 نفر شامل 30 بیمار مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپال (با مصرف دارو)، 30 بیمار مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپال (بدون مصرف دارو) و 30 فرد بهنجار از بین مراجعان مراکز درمانی دولتی و خصوصی خدمات روان پزشکی به روش نمونه گیری ملاک محور انتخاب شدند و مورد مقایسه قرار گرفتند. از پرسش نامه سبک های دلبستگی بزرگسال برای جمع آوری داده ها استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها:تفاوت میان سبک های دلبستگی در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپال (با و بدون مصرف دارو) و افراد بهنجار از لحاظ آماری معنی دار بود (001/0 > P، 526/0 = F)؛ به این معنی که نمرات گروه اختلال شخصیت اسکیزوتایپال پایین تر از گروه مقایسه در دلبستگی ایمن گزارش گردید. یافته ها نشان داد که در دلبستگی های دوسوگرا و اجتنابی، تفاوت معنی داری بین هر دو گروه دارای اختلال شخصیت اسکیزوتایپال و افراد بهنجار مشاهده شد. نتیجه گیری:در مجموع، نتایج حاکی از اهمیت نوع سبک دلبستگی در اختلال شخصیت اسکیزوتایپال بود. افراد دلبسته ناایمن جهت تجربه ویژگی های اسکیزوتایپال و ابتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپال آسیب پذیر هستند.
ارتباط باور آمیختگی اندیشه– عمل و هوش شخصی با علایم اختلال شخصیت مرزی دانشجویان: با میانجی گری نقش کنترل عواطف(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف :متغیرهای روان شناختی در محیط های دانشگاهی که از لحاظ تفاوت های فردی و شخصیتی از تنوع بسیاری برخوردار است، باعث افزایش سازگاری دانشجویان شده و عملکرد تحصیلی آنان تحت تأثیر قرار می دهد. هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین رابطه باورآمیختگی اندیشه- عمل و هوش شخصی با علایم اختلال شخصیت مرزی دانشجویان با میانجی گری کنترل عواطف بود. مواد و روش ها:پژوهش از نوع همبستگی بود. نمونه آماری تحقیق شامل 250 نفر از دانشجویان علوم پزشکی دانشگاه های شهرستان های بناب و مراغه در سال تحصیلی 94- 1393 بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه باورآمیختگی فکر- عمل Rachman و همکاران، مقیاس کنترل عواطف William و همکاران، پرسش نامه اختلال شخصیت مرزی Claridge و Broks و پرسش نامه هوش شخصی Mayer و همکاران استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی Pearson، Bootstrap و Sobel و از طریق برنامه نرم افزار SPSS Amos مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها:برازندگی مدل در اصلاح اولیه از طریق حذف مسیر غیر معنی دار تأیید شد. اثر مستقیم هوش شخصی، افسردگی، آمیختگی اندیشه- عمل اخلاقی، خشم بر روی علایم اختلال شخصیت مرزی معنی دار بود، اما اثر مستقیم احتمال برای خود، احتمال برای دیگران، اضطراب و هیجان مثبت معنی دار نشد. اثر غیر مستقیم آمیختگی اندیشه- عمل اخلاقی با میانجی گری افسردگی، خشم و هیجان مثبت، آمیختگی فکر- عمل احتمال برای خود با میانجی گری افسردگی، آمیختگی فکر- عمل احتمال برای دیگران با میانجی گری افسردگی، خشم و هیجان مثبت بر صفات مرزی معنی دار بود، اما اثر غیر مستقیم هوش شخصی معنی دار نبود. در مجموع، 66 درصد از واریانس صفات مرزی از طریق متغیرهای مدل تبیین شد. نتیجه گیری:راهبردهای تنظیم هیجان و هوش شخصی با میانجی گری کنترل عواطف در تبیین علایم اختلال شخصیت مرزی نقش دارد. بنابراین، به نظر می رسد که وقوع راهبردهای ناکارامد تنظیم شناختی هیجان و کنش و هوش شخصی پایین، آسیب پذیری فرد را نسبت به صفات مرزی بالا می برد.
بررسی کانون توجه در اختلالات شخصیت نمایشی و وسواسی-جبری
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی مقایسه ای کانون توجه در بین دانشجویان مبتلا به اختلالات شخصیت نمایشی و وسواسی-جبری بود. به همین منظور 500 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران به روش تصادفی چند مرحله ای در پژوهش شرکت داده شده و به پرسشنامه شخصیتی میلون 3 پاسخ دادند. در مرحله بعد، دانشجویانی که حداقل نمره 84 را در هر یک از مقیاس های مربوطه در این پرسشنامه کسب کرده بودند در دو گروه 50 نفری مبتلایان به اختلالات شخصیت نمایشی و وسواسی-جبری گنجانده شده و پرسشنامه کانون توجه وودی، چامبلس و گلس بر روی آن ها اجرا گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها بیانگر این بود که بین دو گروه دانشجویان مبتلا به اختلالات شخصیت نمایشی و وسواسی-جبری در متغیرهای کانون توجه متمرکز بر خود (F=14.02, p< 0/01)، و کانون توجه متمرکز بر دیگران (F=109.98, p< 0/01) تفاوت معناداری وجود دارد. بدین صورت که دانشجویان مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی-جبری در متغیر کانون توجه متمرکز بر خود نمره بیشتر، و در متغیر کانون توجه متمرکز بر دیگران نمره کمتری از دانشجویان مبتلا به اختلال شخصیت نمایشی کسب کردند. بر اساس نتایج این پژوهش، دانشجویان مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی-جبری بیشتر با فرآیندهای متمرکز بر خود درگیر هستند و انعطاف ناپذیری و ناسازگاری بیشتری نسبت به دانشجویان مبتلا به اختلال شخصیت نمایشی از خود نشان می دهند که این ویژگی می تواند پیامد های منفی برای آن ها در پی داشته باشد.
روابط چندگانه بین راهبردهای کنترل فکر و علائم اختلالات شخصیت با علائم رؤیاهای ترسناک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف رؤیاهای ترسناک یکی از مشکلات خواب در نوجوانی هستند. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه روش های کنترل فکر، علائم اختلالات شخصیت با علائم رؤیاهای ترسناک، در بین دانش آموزان دختر شهرضا در سال تحصیلی 1393-94 صورت گرفت. مواد و روش ها در این مطالعه همبستگی، جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر در مقطع پیش دانشگاهی شهرضا بود. نمونه آماری 300 نفر بودند که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار استفاده شده در پژوهش، پرسش نامه کنترل فکر، آزمون بالینی چندمحوری میلیون 3 و پرسش نامه علائم رؤیاهای ترسناک بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه و نرم افزار SPSS نسخه 23 بررسی شدند. یافته ها نتایج پژوهش نشان داد نگرانی از میان روش های کنترل فکر با ضریب رگرسیون 0/290 وارد معادله رگرسیون شده است و به تنهایی می تواند 4/4 درصد از واریانس رؤیاهای ترسناک را توضیح دهد (0/001=P). در گام دوم، اختلال شخصیت وابسته با ضریب رگرسیون 0/243 وارد معادله رگرسیون شده است. این متغیر در کنار نگرانی قادر به پیش بینی 5/9 درصد از واریانس علائم رؤیاهای ترسناک است و به تنهایی می تواند 1/5 درصد از واریانس علائم رؤیاهای ترسناک را توضیح دهد (P<0/05). در گام سوم، اختلال شخصیت خودشیفته با ضریب رگرسیون 0/290 وارد معادله رگرسیون شده است. این متغیر در کنار نگرانی و اختلال شخصیت وابسته قادر به پیش بینی 8/4 درصد از واریانس علائم رؤیاهای ترسناک است و به تنهایی می تواند 2/5 درصد از واریانس علائم رؤیاهای ترسناک را توضیح دهد (P<0/006). نتیجه گیری می توان نتیجه گرفت که تغییر در نگرانی، اختلالات شخصیتی وابسته، نمایشی، خودشیفته و ضداجتماعی توأم با تغییرات در رؤیاهای ترسناک است.