مطالب مرتبط با کلیدواژه

داراب نامه


۱.

منطق روایت های ممکن در «سمک عیّار» و «داراب نامه»

کلیدواژه‌ها: حماسه سمک عیار داراب نامه هفت روایت ممکن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک داستانهای بلند منثور
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
تعداد بازدید : ۱۹۲۴ تعداد دانلود : ۸۰۳
سمک عیّار و داراب نامه نخستین روایت های منثور حماسی و بازمانده ی سنّت روایی گوسانان پارتی هستند؛ حجم بالا و گستردگی عناصر سازه ای روایت های حماسی و پراکندگی آن ها در جای جای سمک عیّار و داراب نامه سبب گشته، بسیاری از ویژگی های برجسته ی ادبی و حلقه های اتّصال روایی در بطن دو روایت ناپیدا و گم گردد؛ با این حال وجود برخی از مضمون های روایی در آغاز و حین جریان رویدادها، دریافت وقایع و فرجام رخدادها را برای خواننده فراهم آورده که در این پژوهش «روایت های ممکن» نامیده می شوند. پژوهش حاضر کوشیده تا گونه ی روایت های ممکن را در هفت بخش خواب و رؤیا، طالع بینی و پیش گویی، دخالت مشیّت الهی، افکار و عقاید متداول، نقش خارق العاده و اعجاب انگیز، لوحه ها و طومارهای خاص و دعا و اجابت آن، مورد بررسی قرار دهد. روایت های ممکن را در حقیقت باید براعت استهلال داستانی دانست، زیرا از طریق آن ها چارچوب کلّی رخدادهای دو روایت به صورتی مختصر و کوتاه به خواننده منتقل می گردد. ارزشمندی آثاری چون سمک عیّار و داراب نامه زمانی آشکار می شود که نخست، هنر مخاطب شناسی و روایت پردازی نویسندگان این متون نمایانده شود، که نقد و تحلیل برپایه ی شناخت روایت های ممکن، تا حدّی ما را به این گونه تحلیل ها نزدیک می کند.
۲.

شیوه قصه گویی در سمک عیار و مقایسه آن با سه داستان عامه عیاری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: راوی سمک عیار ابومسلم نامه داراب نامه شیوه قصه گویی اسکندرنامه نقالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹۴ تعداد دانلود : ۱۲۴۴
این پژوهش برآن است تا شیوه قصه گویی را در داستان سمک عیار، با سه داستان عامه داراب نامه بیغمی، ابومسلم نامه و اسکندرنامه نقالی بررسی و مقایسه کند. برای این کار با استفاده از الگوی چتمن، میزان مشارکت راوی در داستان سمک عیار و همچنین برخی از ویژگی های سبکی خاص در این اثر (زبان و فضای عامیانه و طنز و مطایبه) تحلیل و با آثار دیگر مقایسه می شود. نتایج نشان می دهد مشارکت و حضور راوی هنگام وصف مکان، خلاصه های زمانی و وصف اشخاص در سمک عیار و داراب نامه پررنگ تر از دو اثر دیگر است. همچنین شیوه مشارکت قصه گو در داستان سمک عیار گزاره های قالبی آغازین، گزاره های قالبی بین متنی و میان متنی متفاوت تر از داراب نامه، ابومسلم نامه و اسکندرنامه نقالی است. البته از این نظر می توان شیوه داراب نامه را حدفاصل شیوه سمک عیار و ابومسلم نامه و اسکندرنامه قرار داد.
۳.

معرفی نسخ نویافته حماسه بهمن شاه نامه و فواید آن (مجلد چهارم و پنجم داراب نامه ترجمه بیغمی)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: داراب نامه بهمن شاه نامه طرسوسیِ راوی بیغمی مترجم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷۷ تعداد دانلود : ۸۸۴
از روایت های دوگانه شکوهمندی که با نام صحیح داراب نامهپرداخته شده اند، یکی پرداخته حماسه پرداز توانمند ادب فارسی، ابوطاهر طرسوسی بوده و نزدیک به پنج دهه است که پژوهندگان دومین پاره آن را به شخصی موسوم به محمد بیغمی نسبت داده اند. در این جستار برای نخستین بار، مجلدات نویافته دیگری از این روایت که دنباله منطقی داراب نامهمنسوب به بیغمی بوده، بررسی شده است. در پاره نخست، مشخصات نسخ نویافته تشریح و سپس ای از طرح کلی روایت ها ارائه شده است. در بخش پایانی، به مهم ترین برآیندهای دو نسخه اشاره و بنا بر نصّ صریح روایت، بیغمی به عنوان مترجم و گردآورنده این حماسه از تازی به پارسی دانسته شده است.
۴.

تحلیل ساختاری قصه فیروز شاه (داراب نامه بیغمی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داستان عامیانه داراب نامه بیغمی عناصر داستان ساختار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۷ تعداد دانلود : ۵۲۴
رمانس داراب نامه ( قصه فیروزشاه) توسط «مولانا محمد بیغمی» روایت و به قلم محمود دفتر خوان در سال 878 ه .در تبریز کتابت شده است. پیشتر به ساختار این گونه آثار کمتر توجه می شد؛ در حالی که سرمایه عظیمی از مسایل فرهنگی و ادبی هر عصر و یا چندین دوره در آنها دیده می شود؛ اما در دوره های اخیر و به ویژه پس از تحقیقات محمد جعفر محجوب درباره ادبیات عامیانه، آثاری به این موضوع اختصاص یافته است. پژوهش حاضر کوشش کرده است تا با شیوه توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع مکتوب کتابخانه ای، به مطابقت مهم ترین عناصر داستان با متن مذکور بپردازد و بدین پرسش اصلی پاسخ دهد که آیا اساساً می توان این قبیل نظریات را بر داستان های فارسی تحمیل کرد؟ بررسی نشان داد که این عناصر، نه با پیچیدگی های امروزی، بلکه به شکل ساده و ابتدایی در این داستان دیده می شود
۵.

بررسی اجزای کلام در داراب نامه بیغمی

کلیدواژه‌ها: داراب نامه ساختارگرایی نظریه تودوروف روایت اسطوره ای اجزای کلام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۹ تعداد دانلود : ۳۸۱
نوشته حاضر داستان داراب نامه را بر پایه نظریه روایت تودوروف درباره اجزای روایت، شامل اسم، صفت و فعل (شخص، ویژگی و کنش)، بررسی می کند. اساس این شیوه بررسی مبتنی است بر روشن کردن سازوکار روایت و به طور خاص قصّه هایی که تودوروف آنها را «روایت اسطوره ای» نامیده و ضمن برشمردن ویژگی های این نوع روایت ها، آنها را از جنبه های مختلف مورد توجه قرار داده-است. داراب نامه مولانا محمد بیغمی، یکی از داستان های شفاهی بازمانده از ادبیّات کهن فارسی است که صورت مکتوب یافته است. این اثر، روایت بلندی است از کشورگشایی های فیروزشاه، پسر داراب، و ازجمله آثاری است که مشخصات روایت های مورد بررسی تودوروف را می توان به روشنی در آنها دید. به این جهت، روش بررسی تودوروف در مورد اجزای کلام در روایت های اسطوره ای، در روشن کردن سازوکار روایت و ارتباط متقابل شخصیت ها و نیز چگونگی ارائه معنا در داستان داراب نامه و روایت های مشابه آن در ادب فارسی، روشی کارآمد به نظر می رسد. نتیجه حاصل از این بررسی نشان می دهدکه در داراب نامه، تنها وضعیت شخصیّت ها تغییر می کند و کیفیت و شرایط اشخاص، پیوسته ثابت و بدون تغییر می ماند. همچنین وضعیت های حاکم بر مناسبات شخصیّت های داستان را می توان در دو قانون تبعیت از نیروی برتر جامعه (شاه) و قانون وفاداری که شامل وفاداری عاشق و معشوق نسبت به یکدیگر، وفاداری دوستان و یاران نسبت به هم، وفاداری وزیران و زیردستان به شاه یا ولی نعمت خود و وفاداری عیّاران به سوگند و پیمان خود می شود، خلاصه نمود
۶.

جستاری در تیپ شناسی شاهان در قصه های عامیانه فارسی (مورد پژوهانه: سمک عیار، داراب نامه و قصه حسین کرد شبستری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قصّه عامه تیپ شاهان سمک عیار داراب نامه حسین کرد شبستری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۱ تعداد دانلود : ۴۶۷
این جستار در پی تبیین مفهوم «تیپِ» شاهان و گزارش کردارهای آنان است تا نقش آنان را در پیشبرد قصه بازنمایی کند. روش مطالعه از نوع کتابخانه ای و کیفی بر حسب تحلیل محتواست. ملاک گزینش این قصه ها، علاوه بر شهرت، طیف وسیع خوانندگان، اقبال عمومی و بسامد حضور شاهان است. پس از بررسی این قصه ها دریافتیم که شاهان غالباً بر حسب نوع نگرش گزارشگر قصه، در دو اقلیم ایرانی و غیرایرانی قرار می گیرند و بسته به فضای کلی قصه و درون مایه آن، سیمای شاهان گزارش می شود. درون مایه هر قصه علاوه بر اینکه بن مایه خاصی می طلبد، قهرمانان و تیپ های خاصی را نیز اقتضا می کند؛ مثلاً قصه سمک عّیار که دارای بُن مایه عیاری است، قهرمانان آن بیشتر عیاران و پهلوانان هستند و حتی کُنش شاهان برحسب نقش و کارکرد این تیپ شناخته می شود. داراب نامه دارای بُن مایه اساطیری حماسی است و لذا رفتار و کردار شاهان فخیم تر، حماسی تر و در مواردی اساطیری است. حسین کرد نیز داستانی پهلوانی مذهبی است. فرض ما بر این است که قصه پردازان در خلق تیپ های قالبی همچون شاه و درباریان و دیگر قهرمانان، در پی ضابطه مند کردن و قانونمند کردن ساختار جامعه اند؛ به عبارت دیگر آنان در پی ایجاد یک چارچوب قطعی و مسلم اند که تخطی از آن، مشکل آفرین و گاه خطایی بخشش ناپذیر است. از منظر بسامد «تیپ»ها، با مطالعه قصه های مورد پژوهش به این نتیجه رسیدیم که «درباریان»، به ویژه شاه و خانواده اش و وزیران، بیشترین بسامد و حضور را دارند و بیشتر قصه ها با حکایت «شاه» یا «شاهزاده ای» آغاز می شود. در این قصه ها حس شدید میهن دوستی و ایرانی گرایی دیده می شود؛ به همین دلیل تیپ شاهان ایرانی در این قصه ها بسیار لطیف تر، رئوف تر، انسانی تر، مردم دارتر، عادل تر و خردمندتر از دیگر هم منصبان غیرایرانی شان تصویر شده است. داراب نامه بیش از دو قصه دیگر حماسی تر است و تیپ شاهان فخیم تر و مطنطن تر و تاریخی تر تصویر شده است، در حسین کرد شاهان چندان حضور ندارند و کنش چندانی به انجام نمی رسانند.
۷.

بازتاب باورهای زروانی در قصّه های عامیانه مکتوب ایرانی (مورد پژوهانه: داراب نامه و قصه حمزه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساسانیان زروان قصه عامیانه داراب نامه قصه حمزه امیرارسلان نامدار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۲ تعداد دانلود : ۵۵۷۹
تاریخ عهد ساسانی یکی از مهم ترین ادوار تاریخی اجتماعی و سیاسی اعتقادی سرزمین ایران است. مطالعه جنبه های اعتقادی و باورداشتی مردم ایران در این برهه تاریخی، در بافت متون ادبی و عامیانه، پژوهشی در خور توجه است. زروانیسم یکی از مهم ترین و فلسفی ترین مکاتب اندیشگانی و اعتقادی ایران در برهه تاریخی ساسانیان است که تأثیر مستقیمی بر روایات و قصه های عامیانه داشته است. زروان، چنانکه از متون پهلوی برمی آید، خدایی مستقل بوده و در رأس اهورامزدا و اهریمن، دوگانه گرایی زرتشتی را تحت تأثیر قرار داده است. این جستار در قالب پژوهشی بینارشته ای و به شیوه توصیفی تحلیلی در پی خوانشی تاریخی اعتقادی از دوره ساسانی بر پایه متون عامه است. از میان امهات متون قصه های عامیانه مکتوب ایرانی دو قصه داراب نا مه طرسوسی و قصه حمزه گزینش شده است. دلیل گزینش این دو قصه همسانی یا تقریب بُن مایه، زبان و زمان آنها و نیز میزان بازتاب مؤلفه های زروانی در آنهاست. مسئله این پژوهش این است که زروانیسم چه تأثیری بر متون عامه داشته است، جلوه باورهای این آیین در این متون شامل چه مؤلفه هایی است و بسامد کدام باور بیش از دیگر باورهاست؟ به نظر می رسد متون عامه ای که دارای بُن مایه های حماسی اساطیری و مربوط به دوره تاریخی ساسانیان هستند، بیش از دیگر متون با این باورها درآمیخته اند. چنانکه میزان بازتاب این باورها در داراب نامه بیش از قصه حمزه است. مهم ترین باورهای زروانیِ بازتاب یافته در این دو قصه شامل این موارد است: فال گیری و اسطرلاب نگری، نگاه منفی به زن، سرنوشتِ محتوم، اعتقاد به جزا و پاداش این جهانی، نکوهش آز، بازتابِ معنادار اعداد رمزی هفت و دوازده، بخت و اقبال، حضور پربسامد حکیمان و خلقت های گوناگون و فراواقعی. اسطرلاب نگری با 48 مورد، عدد رمزی هفت با 36 مورد، محتوم بودنِ سرنوشت با 30 مورد، حضور حکیمان با 29 مورد، خلقت های گوناگون و فراواقعی با 29 مورد، عدد رمزی دوازده با 26 مورد، نگاه منفی به زنان با 25 مورد، جزا و پاداش این جهانی با 12 مورد، بخت و اقبال با 8 مورد و نکوهش آز با 7 مورد به ترتیب بیشترین بسامد را دارا هستند
۸.

بررسی شخصیت شناسی فیروزشاه و عین الحیات در داراب نامه بیغمی برپایه کهن الگوی آنیما(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیغمی داراب نامه یونگ کهن الگو فیروزشاه عین الحیات آنیما

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۷ تعداد دانلود : ۲۳۳
کهن الگوها میراث مشترک جای گرفته در ناخودآگاه جمعی نوع بشرند. کارل گوستاو یونگ، روان شناس انسان گرا، این موضوع را برای نخستین بار مطرح کرد. یکی از مفاهیم پربسامد در کهن الگوهای مدّنظر یونگ به ویژه آنیما، عشق است که به همه فرهنگ های بشری تعلق دارد. می توان عشق را صورتی کهن الگویی دانست که در روان آدمی جای گرفته و تجربه مشترک بشری به شمار می رود. به این اعتبار، افزون بر ادبیات، دانش روان شناسی نیز به آن توجه داشته است. مهم ترین کهن الگوی ازلی تشریح شده از یونگ، آنیما (روح مؤنث نرینه) است که جلوه های مطلوب و مخربی در نهاد جنس مذکر دارد. داراب نامه بیغمی اثری برجسته است که به تشریح ماجراهای عاشقانه و حماسی فیروزشاه با عین الحیات، دختر شاه یمن، می پردازد. تجلی عین الحیات در روایت های بیغمی به گونه ای است که می توان شخصیت او و تأثیراتش بر فیروزشاه را با مؤلفه های آنیمایی مدّنظر یونگ سنجید. نتایج این پژوهش که با استناد به منابع کتابخانه ای و روش توصیفی تحلیلی پرداخته شده است، نشان می دهد که «عشق و فردیّت»، «ازلیّت عشق»، «تجلی عشق (معشوق) در خواب و رؤیا» و «نمودهای منفی عشق (معشوقه)» اصلی ترین نمودهای آنیمایی عشق در داراب نامه است؛ همچنین اصلی ترین تأثیر آنیما بر شخصیت فیروزشاه، رسیدن او به مقام وزارت و پادشاهی است که نمادی از فردیّت و کمال شخصیتی به شمار می رود.
۹.

درنگی بر ضبط و معنی چند واژه در آثار چاپی ابوطاهر طرسوسی (داراب نامه و ابومسلم نامه)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ابوطاهر طرسوسی ابومسلم نامه داراب نامه تصحیح معنی واژه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۸ تعداد دانلود : ۱۷۳
ابوطاهر طرسوسی از راویان توانمند قصه های عامیانه فارسی است که از میان قصه های او داراب نامه، ابومسلم نامه، قران حبشی، مسیّب نامه و قهرمان نامه تصحیح و چاپ شده است. در مقاله حاضر، پاره ای از لغزش های دو متن مصحح: داراب نامه و ابومسلم نامه که تا امروز درباره آن ها مقاله ای نوشته نشده، اصلاح شده است. در اصلاح این لغزش ها، استناد به ضبط های درست و اصیل نسخه های اساس مصححان، رجوع به دست نویس های این دو اثر، سبک این آثار و ارائه شواهدی از خود این متون کارساز بوده است. همچنین، با تحلیل محتوا، معانی ای برای واژه ها و ترکیبات نادر این دو اثر که پاره ای از آن ها، واژگان محلی و گویشی اند و از لغت نامه ها و واژه نامه های پایان متون مصحح فوت شده، پیشنهاد شده است. اعمال این اصلاحات و ضبط معانی واژه ها و ترکیبات نادر این دو متن می تواند چاپ های بعدی این دو اثر را منقح تر کند.
۱۰.

تحلیل نمودهایی از رازآموزی و تشرف در داراب نامه طرسوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آیین های تشرّف نماد داراب نامه چاه غار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۲ تعداد دانلود : ۲۰۷
داراب نامه اثری پهلوانی از ابوطاهر طرسوسی است. در این جستار، چگونگی نمادپردازی های تشرّف به دنیای زیرین و مطابقت آن ها با آن چه که در سفر داراب آمده، بررسی شده است. می توان گفت که برخی از مفاهیم نمادین طرح شده در داراب نامه طرسوسی با پژوهش های دین پژوهان و اسطوره شناسانی چون میرچاالیاده، جوزف کمپل و جورج فریزر نزدیکی بسیار دارند. بنابراین سعی شده پژوهش این بزرگان با آن چه که طرسوسی در خلال داستان آورده است، مطابقت داده شود. هدف از این پژوهش، بررسی نقش و کارکرد نمادهای آیین های تشرّف در داراب نامه و ارتباط نمادپردازی در این اثر با آیین های تشرّف است. پرسش اساسی این است که در داراب نامه تا چه اندازه  فضاسازی مکان مقدّس و مرکزیت بخشیدن به آن فضا از طریق تشرّف به دنیای زیرین به عنوان راهی برای رسیدن به کمال و مردن از مرحله ای و زایش در مرحله ای رو به بالا که معنی اصلی نهفته در آیین های تشرّف است، نقش داشته است؟ حاصل پژوهش نشان می دهد که در داراب نامه ورود به غار و دنیای زیرین علاوه بر باورمندی دینی، دارای جنبه آزمونی است که قهرمان داستان با سفرهای بیرونی و درونی و از طریق آگاهی یافتن از خویشتن(خود برتر)به رشد و کمال می رسد.
۱۱.

بررسی تطبیقی ساختار روایی و محتوایی دو قصّه عامیانه (داراب نامه و بختیارنامه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختار روایی ساختار محتوایی قصه های عامیانه داراب نامه بختیارنامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۷ تعداد دانلود : ۱۵۹
قصّه های عامیانه یکی از انواع ادبی به شمار می آید که برگرفته از یک سنّت کهن در داستان پردازی است که داستان پرداز مقوله های گوناگونی را در آن به کار می گیرد تا علاوه بر سرگرم کنندگی، خصوصیّات، روحیّات و آرزوهای مردم ایران و همچنین تاریخ اجتماعی آنان را به تصویر بکشد. دو قصّه عامیانه دل انگیز و خواندنیِ داراب نامه طرطوسی و بختیارنامه دقایقی مروزی از این نوع هستند. از آنجایی که قصّه های بلند عامیانه، ظرفیّت پژوهشی بالایی دارند؛ پژوهش حاضر، به بررسی و مقایسه ساختار روایی و محتوایی این دو داستان اختصاص یافته است. در این پژوهش، که به شیوه تحلیلی-توصیفی و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای انجام شده، پس از بررسی و تحلیل روایی و محتوایی دو اثر، این نتایج به دست آمده است که ساختار روایی داراب نامه نسبت به بختیارنامه از استحکام و جذابیّت بیشتری برخوردار است. همچنین از نظر محتوایی، داراب نامه، حضور فرهنگ طلایی و باستانی ایران زمین است، امّا در بختیارنامه، بیشتر با فرهنگ اسلامی روبرو هستیم.
۱۲.

نشانه شناسی تصویری شاهزادۀ ایرانی در نگاره های هندی «داراب نامه» (نسخه کتابخانۀ بریتانیا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داراب نامه نگارگری هندی نشانه شناسی تصویری شاهزاده ایرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۴ تعداد دانلود : ۲۰۲
بیان مسئله: «داراب نامه» افسانه ای عامیانه از قهرمانی داراب و پسرش فیروزشاه است که در خلال آن، عشق شاهزاده ای ایرانی به شاهدخت یمن روایت می شود. این داستان در میان گرایش های ایران گرایانه گورکانیان هند مورد توجه بوده و در پروژه های نگارگری دربار «اکبرشاه» در دستور کار قرار گرفته و اجرا شده است. به همین منظور در این پژوهش مقرر است به سوال؛ چیستی شکل، نشانه های تصویری و ترکیب بندی ها، در نگاره های نسخه داراب نامه طرسوسی کتابخانه بریتانیا پاسخ داده شود. هدف: شناسایی عناصر تصویری و ترکیب بندی داستان های عامیانه ایران در نسخه مصور «داراب نامه» طرسوسی محفوظ در کتابخانه بریتانیا هدف این پژوهش است. روش پژوهش: این پژوهش ماهیتاْ بنیادی است و به شیوه توصیفی-تحلیلی و بر پایه مطالعات اسنادی و چارچوب نشانه شناسی تصویری شکل گرفته است. روش نمونه گیری هدفمند بوده و تعداد ۷مجلسِ منتخب از ۱۵۷ نگاره داراب نامه طرسوسی است که با رویکرد کیفی بررسی می شوند. یافته ها: عناصر تصویری نسخه داراب نامه کتابخانه بریتانیا سرشار از نشانه های فرهنگی هستند و در مؤلفه هایی همچون «نماد»، «رنگ» (حاکمیت رنگ های گرم؛ کاربست رنگ نارنجی در بازنمایی قهرمان داستان؛ بهره گیری از جنبه های بیانی و نمادین رنگ ها)، «ترکیب بندی» (سامان دهی عناصر تصویری در راستای رویداد داستانی و تأکید بر شخصیت محوری از طریق موقعیت قرارگیری در صفحه و نیز استفاده از ترکیب بندی های دایره ای، مثلثی و خطی برای ایجاد فضای پویا، مهیج و آرام) و «زاویه دید» (روبه رو، هم سطح و بالا)، پدیدار شده اند.
۱۳.

نگاهی به شاخصهای مناسب برای ساخت بازی رایانه ای سبک نقش آفرینی جهانِ باز بر اساس قصه فیروزشاه (داراب نامه) بیغمی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۲۷
ساخت بازیهای رایانه ای در سبکهای مختلف با استفاده از متون ادبی، یکی از روشهای رایج در صنعت- رسانه بازی سازی در جهان است. نمونه های موفق پرشماری در این حوزه هست که با توجه به پیشرفتهای فناورانه در دسترس در ایران و لزوم تولید محتوای فرهنگی با رویکرد ملی، پرداختن به مقوله ساخت بازیهای رایانه ای اقتباسی از ادبیات و فرهنگ ایرانی را بیش از پیش ضروری می سازد. بر این اساس، هدف پژوهش این است که با نگاهی میان رشته ای و کاربردگرایانه، ضمن ارائه شاخصهای مناسب ساخت بازی رایانه ای اقتباسی از متنی روایی با تحلیل ظرفیتهای مناسب یکی از آثار ادبیات عامه کلاسیک فارسی (داراب نامه بیغمی) به روش توصیفی- تحلیلی به این مسأله پرداخته شود که این متن و آثار مشابه، چگونه می توانند برای تولید بازی رایانه ای در سبک نقش آفرینی مورد استفاده قرار گیرند؛ با این وصف، به نظر می رسد وجود روایتی پر کنش با درونمایه های حماسی و غنایی در کنار تنوع فضا و مکانهای متفاوت برای ساخت مراحل مختلف بازی جهانِ باز و تکیه بر قهرمانانی مبارز و چالش جو، که در فضایی تعاملی، ظرفیت تولید هیجان و ایجاد همذات پنداری قابل قبولی دارد به همراه تعدد شخصیت ها و تراکم کنشهای پرفراز و نشیب آنها برای خلق انواع کشمکش های جسمی در کنار ظرفیت طراحی چالشهای ذهنی در قالب چارچوب جستجو و انواع مأموریتهای اصلی و فرعی، بستر آماده ای است که آثار این نوع از ادبیات را برای تولید بازیهای رایانه ای با رویکرد اثرگذاری فرهنگ بومی مناسب کرده است.
۱۴.

تصحیح چند واژه در فیروزشاه نامه بیغمی (داراب نامه و فیروزشاه نامه)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۷۳
یکی از داستان های عامه فارسی، فیروزشاه نامه به روایت محمد بیغمی است. ذبیح الله صفا قسمتی از این داستان را با نام داراب نامه در سال 1341-1339 تصحیح و منتشر نمود که بدون هیچ تغییری در سال 1381 تجدید چاپ شد. قسمت دیگری از این داستان را ایرج افشار و مهران افشاری با نام فیروزشاه نامه در سال 1388 تصحیح و به زیور چاپ آراسته نمودند. گرچه تصحیح هر دو قسمت با دقت انجام پذیرفته است، در آن ها پاره ای لغزش ها دیده می شود. چون روایت بیغمی، افزون برجنبه های هنری و ادبی، فواید زبانی بسیار دارد و در بررسی تاریخ اجتماعی ایران در سده های گذشته، مفید است بایسته است که متن آن حتی الامکان بدون لغزش در اختیار دلدادگان داستان های عامه فارسی و پژوهندگان این حوزه قرار گیرد. در این مقاله با توجه به ضبط نسخه های اصل و رجوع به منظومه ها و دیوان های شاعرانی که ابیاتی از آن ها در فیروزشاه نامه نقل شده است و مقابله عبارات تکراری و قالبی کتاب، صورت درست این لغزش ها نشان داده است.
۱۵.

بررسی ساختار عزیمت ها در داراب نامه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: داراب نامه ریخت شناسی عنصر عزیمت داستان های عامیانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۶۸
داراب نامه، روایت بلندی از کشور گشایی های فیروز شاه، پسر ملک داراب است. داستانی حماسی– عشقی از قرن هشتم و از نمونه های ادبیات فولکلوریک. در ریخت شناسی، براساس الگوی ولادیمیر پراپ، ساختارگرایِ روسی، تلاش می شود الگوی ریخت شناسی بر متون ادبی؛ بویژه فولکلور اعمال شود. در این شیوه، قصّه ها بر پایه اجزای تشکیل دهنده آنها و مناسبات و همبستگی این اجزا با یکدیگر و با کل قصّه توصیف می شوند و هدف در این بررسی کشف و شناخت ساختار اصلیِ قصّه(Master form) است. در داراب نامه حوادث مختلفی روی می دهد و نابسامانی هایِ بسیاری را برای لشکرایران به وجود می آورد.به دنبال هر حادثه، قهرمانی برای جبران آن عزیمت می کند.حوادثی که قهرمانان پشت سر می گذارند  با وجود تلوّن و گوناگونی از ساختاری مشابه برخوردار است. اِعمال الگوی ریخت شناسی بر داراب نامه منجر به شناخت دو نوع عزیمت در داستان شده است. نوع اول از روندی ساده و مستقیم با قهرمانی واحد برخوردار است. نوع دوم ترکیب چند عزیمت است. حرکت قهرمانان قصّه برای جبران فاجعه در نقطه ای که اغلب تقدیر تعیین می کند، به یکدیگر می پیوندند. آنچه تفاوت عزیمت ها را ایجاد کرده، عنصر شرارت و نوع شریر داستان است که به شریر انسانی و غیر انسانی یا ماورایی تقسیم می شود. شرارت هر کدام، کنش خاصّی را از سوی قهرمانان می طلبد.
۱۶.

بررسی نوع روایی داراب نامه بیغمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داراب نامه ساختارگرایی نظریه تودوروف روایت اسطوره ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۱۰۷
سنّت قصّه گویی و داستان پردازی نزد ایرانیان سابقه ای بسیار طولانی داشته است. از دیرباز در ایران، گروهی داستان های حماسی و ملّی را برای مردم بازگو می کرده اند. بعضی از شاهان و امیران نیر قصّه گویانی در دربار خود داشته اند که این قصّه ها و داستان ها را برای دفترنویسان روایت می کرده اند تا آنها قصّه هایشان را به صورت نوشتاری دربیاورند. یکی از داستان های شفاهی بازمانده از ادبیّات کهن فارسی که صورت نوشتاری یافته است، داراب نامه مولانا محمّد بیغمی است. این اثر، روایت بلندی است از کشورگشایی های فیروزشاه، پسر داراب و داستانی حماسی- عشقی از قرن نهم هجری که از نمونه های ادبیّات فولکلوریک به شمار می رود. از بررسی هایی نیز که در روشن کردن ساز و کار روایت و به طور خاص قصّه ها، موفقیّت چشمگیری یافته است؛ روش تجزیه و تحلیل تودوروف در بررسی روایت های اسطوره ای است. در این نوشته، با توجه به خصوصیاتی که تودوروف از روایت های اسطوره ای به دست داده است، داراب نامه در ردیف روایت های اسطوره ای قرار گرفته است. این بررسی در شناخت ساختار نهایی و درک پیکره بندی داستان هایی از این نوع نیز مؤثّر خواهد بود.
۱۷.

تحلیل تطبیقی کنش های سه گانه شخصیت های اساطیری در ساختار روایی «اودیسه هومر» و «داراب نامه طرسوسی» بر مبنای نظریه اسطوره شناسی تطبیقی ژرژ دومزیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره شناسی تطبیقی ژرژ دومزیل کنش های سه گانه داراب نامه اودیسه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۲۲
پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی تلاش می کند با تکیه بر نظریه اسطوره شناسی تطبیقی ژرژ دومزیل، کنش های شخصیت های اساطیری اودیسه هومر و داراب نامه طرسوسی را با یکدیگر انطباق دهد و به این پرسش پاسخ دهد که کنش های شخصیت های اساطیری در « داراب نامه » و « اودیسه » تا چه میزان با نظریه کنش های سه گانه دومزیل انطباق دارند و موارد تشابه و تفاوت آن ها کدام است؟ یافته ها حاکی از آن است که شخصیت های اصلی این دو اثر؛ یعنی «داراب» و «اسکندر» را می توان با «اولیس» در یک طبقه بندی قرار داد. بررسی کنش های «داراب» و «اولیس» نشان می دهد که هر دو در جایگاه پادشاهی، مؤید ویژگی های هر سه کنش هستند؛ با این تفاوت که اولیس زاده خدایان (زئوس) است و داراب در مقام پادشاهی دارای فّره ایزدی است. هوشمندی و حیله گری از بارزترین صفات اولیس است درحالیکه داراب با صفت قدرتمندی شناخته می شود. اسکندر مقام پادشاهی را برای فتوحات دینی رها کرد، اما اولیس به سبب عدم قربانی برای خدایان مجازات شد. سایر شخصیت ها از جمله «طمروسیه» و «بوران دخت» با «پنلوپ» نیز با تفاوت های جزیی مظهر «پاکدامنی» هستند. تأکید بر وفاداری به پیمان ازدواج در اودیسه گفتمان غالب است، اما در داراب نامه فتوحات دینی برای اسکندر بر سایر وجوه گفتمانی غلبه دارد.
۱۸.

تحلیل کنش های سه گانه شخصیت های اساطیری در ساختار روایی داراب نامه طرسوسی از منظر اسطوره شناسی کنشگر ژرژ دومزیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره شناسی تطبیقی ژرژ دومزیل کنش های سه گانه داراب نامه شخصیت های اساطیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۲۱
پژوهش حاضر به روش توصیفی - تحلیلی تلاش می کند با توجه به نظریه کنشگرای ژرژ دومزیل به شناخت ساختار روایی داراب نامه طرسوسی به عنوان یکی از کهن ترین متون اساطیری ایران بپردازد و از این طریق میزان مشابهت کنش های شخصیت های آن را با متون اساطیری هندواروپایی بسنجد. یافته های پژوهش نشان می دهد که ساختار روایی این اثر با متون حماسی هندواروپایی قابل انطباق است و کنش های سه گانه مطرح شده در رویکرد کنشگرای دومزیل (فرمانروایی، جنگاوری و باروری) کنش های اصلی شخصیت های اساطیری در این روایت به شمار می روند. اسکندر، داراب، همای، طمروسیه و بوراندخت هر کدام دارای ویژگی های بارزی هستند که در زیرمجموعه کنش های سه گانه طبقه بندی می شوند. در این اثر «پادشاهی مطلق» از آن خداوند است و خدای مطلق با استفاده از ابزارهای گوناگون از قبیل «خواب دیدن»، «به کارگیری عوامل طبیعی» و «به یاری فرستادن موجودات افسانه ای» به آنان مدد رسانده است. کنش جنگاوری در این روایت با اهداف مختلفی ازجمله گسترش قلمرو، دفاع از سیطره حکومت، برقراری امنیت، انتقام و گسترش دین و عدل و داد جایگاه ویژه ای دارد و شخصیت های اساطیری همواره در میدان های رزم آزموده می شوند. فراوانی نعمت، خزینه های انبوه، آبادانی، آرامش و رفاه، زیبایی و جوانی، دلبستگی و مشاهده امثال این موارد در توصیف شخصیت های اساطیری این روایت نیز نشان از کنش سوم یعنی باروری دارد.
۱۹.

تاریخ و فرم ادبی: تأملی در شکل شناسی «داراب نامۀ» بیغمی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: داراب نامه متن عیاری پهلوانی فرم ادبی ایده پیشینی اشکانیان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰ تعداد دانلود : ۸۵
«داراب نامه» یا همان «فیروزشاه نامه» از محمد بیغمی (قرن نهم هجری)، پس از «سمک عیار»، مهم ترین و مفصل ترین متن «عیاری پهلوانی» در تاریخ ادبیات فارسی است. منظور از «متون عیاری‑پهلوانی» متون منثور روایی و بلند است که کنش توأمان عیار و پهلوان در آن، متن روایی را می سازد. در ظاهر، به نظر می رسد این قصه بلند در ادامه همان سلسله روایت های منظوم و منثور در باب خاندان داراب باشد که در سنت شاهنامه نویسی و روایت سازی منثور و تاریخ نگاری فارسی و عربی بارها به آن پرداخته شده است؛ اما تأمل در فرم این قصه بلند، دو نکته پنهان را بر ما آشکار می سازد: نخست اینکه، کلیت فرم در «داراب نامه» بر همان الگوی روایی «سمک عیار» استوار است نه داراب نامه طرسوسی و دیگر قصص مربوط به خاندان داراب؛ و نکته دوم و مهم تر اینکه، احتمالاً فرم روایی «داراب نامه بیغمی» که مبتنی بر کار و کردار شاه/پهلوان اصلی در پیرنگ اصلی، و شاه/پهلوانان فرعی در خرده پیرنگ های موازی است صورت انضمامی نظام «ملوک الطوایف» اشکانی و فرهنگ پهلوانی آنان باشد. بنابراین احتمال، شاید بتوان گفت که علیرغم کمبود اطلاعات تاریخی مورخان قدیم در باب اشکانیان، «فرم ادبی» توانسته است حامل کلیتی از جهان اشکانیان باشد و آن را در تاریخ عبور دهد. در این صورت، پهلوانی های «فیروزشاه» و پهلوانان و عیاران همراه او، نه فقط تخیلی روایی برای مرهم نهادن بر زخم های تاریخی دوران اسکندر مقدونی، بلکه به طریق اولی، یادگار پهلوانی های اشکانیان در شکست بقایای اسکندر در ایران، و تلاششان برای حفظ «ایرانشهر» بوده است.
۲۰.

بررسی و تحلیل عجایب نگاری طرسوسی در گزارش داراب نامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عجایب نامه داراب نامه شاهنامه گرشاسب نامه تأثیرپذیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۳
عجایب نامه ها، دایر ه المعارف گونه ای هستند متأثّر از جغرافیا و طبیعیات دنیای قدیم، که فرهنگ و باورهای عامه را، که در قالب داستان ها و افسانه ها آمده، بازتاب می دهند. با تطّور این سنّت نوشتاری در زمان فارسی تا قرن پنجم هجری، همچنان که بخشی از آن مأخوذ از داستان ها بود، خود به منبعی برای داستان گزاران تبدیل شد که با تکیه بر وجه خیال آمیزی، شگفتی و کنجکاوی مخاطب را برمی انگیخت و هم او را سرگرم می کرد. داراب نامه طرسوسی از جمله متون داستانی قرن ششم هجری است که داستان هایی از عجایب دارد؛ داستان هایی که گاه نشان آنها را در عجایب نگاشته های کهن نیز می یابیم. این داستان ها/عناصرِ شگفت انگیز گستره وسیعی را در برمی گیرند که شامل عجایب رُستنی ها، اشیاء، فرهنگ و آیین، غول پیکران، مکان ها و جانوران می شود. پژوهش حاضر با تمرکز بر «عجایب نگاری» های طرسوسی، به نشان دادن تأثیرپذیری او در این حوزه، از عجایب نامه های هم روزگار یا متقدّم می پردازد و پیش از آنکه به دنبال مأخذیابی داستان های عجیب داراب نامه باشد، نشان می دهد که آنها به تمامی ساخته داستان گزار نبوده و از سنّت نوشتاری ای با نام عجایب نگاری (که ریشه در روایات شفاهی دارد) سرچشمه می گیرند. با توجّه به اینکه بعضی از موارد مذکور پیشتر در شاهنامه (بخش اسکندر) و نیز گرشاسب نامه (به عنوان منظومه ای حماسی با حضور پررنگ عجایب) ذکر شده اند و  تأثیرپذیری احتمالی طرسوسی از آنها، موارد همسان یا نزدیک در این متون نیز ذکر شد.