ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۶۹۳ مورد.
۸۱.

حرف اضافه «فرا» و «ها» در متون فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرا ها قید پیشوند حرف اضافه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱ تعداد دانلود : ۴۰
برخی از متون ادب فارسی، ویژگی هایی دارند که در سایر متون دوره اسلامی کمتر دیده می شود، ولی می توان سابقه آن را در زبان های کهن ایرانی بررسی کرد. یکی از این ویژگی ها کاربرد «فرا» و «ها» در مقام حرف اضافه و پیشوند فعلی است. در برخی از متون، «فرا» و در برخی دیگر، «ها» که صورت دیگری از «فرا» است، به کار رفته است. در تاج التراجم، هر دو صورت به کار رفته . در این مقاله، سیر تحول «فرا» از منظر صورت و کارکرد در دوره های کهن زبان های ایرانی بررسی و چگونگی تحول آن از قید به حرف اضافه و پیشوند نشان داده شده است. در زبان اوستایی، frā قید به معنی «پیش، جلو» است و در برخی بافت ها، کارکرد معنایی خود را از دست داده و قرار گرفتن آن پیش از یکی از اجزای جمله سبب شده به عنوان حرف اضافه بازتحلیل شود. نزدیک شدن به فعل جمله نیز به تدریج آن را به پیشوند فعل بدل کرده است. frā در متون موجود فارسی میانه و پهلوی اشکانی جز به صورت عنصری رسوبی در ساخت برخی واژه ها باقی نمانده است، اما در برخی متون ادب فارسی، با کارکرد پیشوند فعل و همچنین، حرف اضافه برای دلالت بر نقش معنایی پذیرنده و مقصد فعل حرکتی باقی مانده است. طی روند تحول آوایی، frā به hā بدل شده و این صورت نیز، همان کارکردهای صورت پیشین را حفظ کرده است.
۸۲.

تحلیلی برون اسکلتی از فرافکن های طبقه نما و کمیت نمای زبان فارسی با تأکید بر ساخت بخشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رویکرد برون-اسکلتی فرافکن طبقه نما فرافکن کمّیت نما ارزش باز ساخت بخشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۱۳۴
وجود فرافکن های طبقه نما و کمیت نما در گروه حرف تعریف و یا در ساخت بخشی از دهه (1980) میلادی بعد از قائل شدن ویژگی های جمله ای برای گروه حرف تعریف، مورد توجه دستوریان زایشی قرار گرفته است. با این حال، همچنان فرافکن تلقی کردن یا نکردن آن ها در زبان های زیادی از جمله زبان فارسی بحث برانگیز است. در این راستا، پژوهش حاضر به بررسی فرافکن های طبقه نما و کمیت نما در زبان فارسی با تأکید بر ساخت بخشی بر پایه انگاره برون اسکلتی بورر (2005) پرداخته است. مساله بنیادی این انگاره قائل شدن بورر (2005) به فقدان هر گونه اطلاعات نحوی هم چون مقوله های دستوری در واژگان است. نتایج تحلیل برون اسکلتی فرافکن طبقه نمای زبان فارسی نشان داد که داده های پژوهش حاضر وجود این فرافکن را در زبان فارسی تائید می کنند و همچنین، ارزش گذارهای ارزش باز این طبقه (DIV) در زبان فارسی هسته مشخصه انتزاعی و طبقه نماها هستند. از طرفی، نتایج پژوهش حضور فرافکن کمیت نما و ارزش گذاری ارزش باز این فرافکن (#) توسط اعداد، کمیت نماها و صفت های اشاره ای را در گروه حرف تعریف و ساخت بخشی زبان فارسی تائید کرد.
۸۳.

کنکاشی در چیستی و چگونگی فرایندهای ساخت واژی در سیاق عامیانۀ (نو)جوانان ایرانی: موردپژوهی واژگان استفاده شدۀ کاربران رسانۀ طرفداری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سیاق عامیانه (نو)جوانان ایرانی فرایندهای ساخت واژی مقیاس ممتد رسانه برخط طرفداری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳ تعداد دانلود : ۱۷۵
مطالعه سیاق عامیانه زبان، به دلیل ماهیت سیّال، کوته زیست، و از حیث اجتماعی اثرپذیر آن، می تواند اطلاعات ذی قیمتی در اختیار زبان شناسان بگذارد. به رغم اهمیت موضوع، به مطالعه این سیاق در فارسی چندان اقبال نشده است. پژوهش حاضر، با رویکردی زبان شناسانه و با استخراج واژگان عامیانه استفاده شده (نو)جوانان، کوشیده تا نشان دهد چه فرایندهای ساخت واژی غالبی در شکل گیری یا تثبیت نقش عضویت درون گروهی آنها دخیل بوده است. بدین منظور، ابتدا ۱۱۹ واژه غیررسمی از قسمت نظرات کاربران رسانه ورزشی برخط طرفداری طی بازه یک ساله (۱۴۰۱-۱۴۰۰) استخراج گردید و جهت تعیین عامیانه بودن آنها، در قالب یک مقیاس ممتد غیررسمی-رسمی در  اختیار نمونه ای مشتمل بر ۳۸۵ نفر از گویشوران بومی پسر و دختر در بازه سنی ۲۹-۱۵ قرار گرفت. سپس براساس قضاوت مبتنی بر شمّ گویشوران بومی، ۶۳ واژه به عنوان نمود سیاق، کوته فهرست و بررسی ساخت واژی شد. یافته ها مؤید آن است تاآنجاکه به داده های جستار کنونی مربوط می شود، از نظر ماهوی، سیاق عامیانه عرصه اجتماعی مزبور در قالب راهبردهای حسن تعبیر/سوء تعبیر خفیف، عموما ماهیتی دیگر ستیزانه دارد. هم چنین، از حیث چگونگی ساخت، لغات با طیفی از فرایندها نظیر وام گیری ، قیاس، و فرایندهای فروکاستنی هم چون سرواژه سازی و پسین سازی ساخته می شوند.
۸۴.

رویکردی شناختی به نفی دوگانه در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نفی نفی مضاعف فضای ذهنی زبان شناسی شناختی قطبیت منفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۲ تعداد دانلود : ۲۵۶
پژوهش حاضر به منظور بررسی نفی دوگانه در زبان فارسی در چارچوب زبان شناسی شناختی و براساس نظریه فضاهای ذهنی صورت گرفته است. مقوله نفی یکی از مقولات شناختی، عقلانی و زبانی مهم در ذهن بشر است که در زبان های مختلف دنیا به صورت های گوناگونی تجلی می یابد. این مقوله در زبان فارسی نیز توسط عناصر و ساختارهای منفی ساز متعددی تجلی پیدا می کند که آن ها را در یک تقسیم بندی کلی می توان به دو دسته نفی منفرد (ساده) و نفی چندگانه تقسیم کرد. داده های پژوهش مشتمل بر 921 جمله فارسی است که از شبکه اجتماعی اینستاگرام استخراج شده اند. نتایج تحلیل داده ها نشان می دهد که هر جمله منفی دوگانه علاوه بر فضای ذهنی مربوط به خود، فضای ذهنی جمله مثبت و گاهی فضای ذهنی جمله منفی منفرد متناظرش را برمی انگیزد. همچنین درک معنای نفی دوگانه وابسته به شکل گیری این فضاهای ذهنی و ایجاد نگاشت های مفهومی بین آن ها براساس سه فرایند شناختی تخفیف، تشدید و خنثی سازی معنایی صورت می گیرد.
۸۵.

فرایند دوگان سازی کامل در زبان تاتی در چارچوب نظریۀ دوگان سازی صرفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دوگان سازی زبان تاتی نظریه دوگان سازی صرفی اسم شدت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۷ تعداد دانلود : ۲۱۷
دوگان سازی یکی از فرایندهای ساخت واژی است که در آن تمام یا بخشی از یک واژه برای اهدافی ساخت واژی تکرار می شود. این فرایند در بیشتر زبان ها دو نوع کامل و ناقص دارد. در این تحقیق می کوشیم تا انواع دوگان سازی کامل در زبان تاتی را براساس نظریه دوگان سازی صرفی اینکلاس و زول (2005) طبقه بندی کنیم و کارکردهای معنایی انواع دوگان سازی کامل را در این زبان تشخیص دهیم. این تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی، و داده های آن شامل حدود 150 دوگان ساخت کامل در زبان تاتی است که به روش کتابخانه ای جمع آوری شده اند. در گردآوری داده ها از شمّ زبانی نگارنده اول نیز استفاده شده است. در زبان تاتی دو نوع دوگان سازی کامل وجود دارد، دوگان سازی کامل ناافزوده و افزوده که هرکدام زیرمجموعه های خردتری نیز دارند. در این زبان عناصری از مقوله های دستوری اسم، صفت، فعل، قید، گروه، نام آوا و صوت در دوگان سازی شرکت می کنند. دوگان ساخت ها در تاتی مفاهیمی مانند تداوم یک حالت یا استمرار در انجام یک عمل، کثرت، درنگ، افزایش و کاهش شدت را نشان می دهند.
۸۶.

کاهش واکه /a/ به /e/ پس از وندافزایی در گویش فارسی مزینانی و تحلیل آن از دیدگاه های متفاوت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کاهش رسایی - بنیاد کاهش واکه ای گویش مزینانی هجای بی تکیه نظریه بهینگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۳ تعداد دانلود : ۲۳۲
کاهش واکه ای به طرز قابل توجهی در مطالعات پیشین بویژه از سوی کراسوایت (2000)، هریس (2005) و انگاره [AIU] اندرسون (1996) بررسی و دسته بندی شده است. پژوهش حاضر نیز با هدف گزارش کاهش واکه /a/به/e/ پس از وندافزایی و ترکیب صورت گرفت که در گویش فارسی مزینانی(سبزوار-خراسان رضوی) مشاهده می گردد. این کاهش در چارچوب نظریه بهینگی توصیف وبا رویکردهاو دسته بندی های پیش گفته تبیین شد. لذا، تعمیم زیر از منظر بهینگی به دست آمد: در این گویش، واکه /a/ در هجای فاقد تکیه ناشی از انتقال جایگاه تکیه در اثر وندافزایی و ترکیب با محیط همگون و به واکه /e/ تبدیل شده و این امر با یک درجه افراشتگی آن محقق می گردد؛ چنانچه، در مجاورت واکه /a/ همخوان چاکنایی وجود داشته باشد، کاهش واکه-ای صورت نمی گیرد. مضافا، این تغییر واکه ای از میان دیدگاه های پیش گفته بر تقسیم بندی کراسوایت (2000) منطبق است. بنابر این تقسیم بندی، این کاهش از نوع رسایی بنیاد محسوب می شود؛ زیرا، پس از انتقال جایگاه تکیه در نتیجه وندافزایی، از میزان رسایی آن هسته نیز کاسته شده تا به لحاظ برجستگی با محیط وقوع همگون گردد. از طرفی، بررسی در چارچوب انگاره [AIU] نیز نشان داد که در تغییر/a/ به /e/ با شرط واژگونی هسته روبرو هستیم. از نظر کراسوایت، مقوله [A] در هسته واکه واقع در هجای بی تکیه قرار نمی گیرد، که البته، مثال نقیض آن در کاهش /α/ به /o/ در بافت های بی تکیه گویش مزینانی مشاهده شد. مقایسه داده های این گویش با موارد نظیر آنها در گونه معیار در همین زمینه نیز نشان داد که این گویش دقیقاَ عکس گونه معیار عمل می کند.
۸۷.

ریشه شناسی چند واژه در گویش بوشهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان شناسی تاریخی زبان های ایرانی ریشه شناسی گویش بوشهری گویش های جنوب غربی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۷ تعداد دانلود : ۱۸۲
گویش بوشهری یکی از گویش های ایرانی نو و از گروه گویش های جنوب غربی ایران است و به همراه گویش های بردستانی، تنگستانی، دشتستانی و دشتی گروه گویش های بوشهری را تشکیل می دهد. این گویش همانندی های بسیاری با گویش های رایج در استان فارس و گویش های لری رایج در بویراحمد و ممسنی دارد. هدف این مقاله، بررسی ریشه شناسی چند واژه از واژه های رو به فراموشی گویش بوشهری است. بسیاری از واژه های اصیل این گویش جای خود را به لغات زبان فارسی داده اند و احتمالاً به بوته فراموشی سپرده شده اند. روش تحقیق به کار رفته در این پژوهش، تلفیقی است از روش های میدانی و توصیفی و تحلیلی که با بهره مندی از امکاناتی چون ضبط صوت، پرسشنامه، انجام مصاحبه و منابع معتبر و دست اول در زمینه زبان های ایرانی صورت گرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که گویش بوشهری با دیگر زبان ها و گویش های ایرانی نو در دوره های تاریخی باستان میانه و نو پیوستگی دارد و واژه های این گویش، از نظر تاریخی دچار دگرگونی های آوایی، واجی و معنایی شده اند. تعدادی از این واژه ها برابر فارسی میانه ندارند و مستقیماً از دوره باستان به گویش وارد شده اند که بیانگر محافظه کاربودن این گویش است. برخی از این واژه ها از نظر ساخت واژه و معنایی نیز دگرگون شده اند.
۸۸.

ارگتیو و مطابقۀ فعلی در جوشقانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ارگتیو ساخت کنایی مطابقه فعلی جوشقانی زبان های ایرانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۰ تعداد دانلود : ۲۰۲
جوشقانی یکی از زبان های مرکزی ایران است که در شهر جوشقان، در شمال اصفهان صحبت می شود. این زبان ساخت ارگتیو را به صورت مطابقه فعلی دارد. در این ساخت فعل شناسه ای می گیرد که از جهت شخص، شمار و جنس با مفعول جمله مطابقت می کند. هدف این مقاله بررسی چگونگی مطابقه در ساخت ارگتیو در جوشقانی است، و نگاهی دارد به موضوع گسسته بودن ارگتیو در این زبان. یافته های این مقاله نشان می دهد فعل در ساخت ارگتیو از نظر جنس با مفعولی که به صورت اسم یا ضمیر شخصی/اشاره در جمله آمده است، مطابقت می کند. از جهت شخص و شمار با مفعولی که به صورت ضمیر آزاد یا پیوسته در جمله آمده است مطابقه می کند. اما فعل می تواند مفعولی را که مرجع مشخصی در جمله ندارد، نیز نشانه گذاری کند. ارگتیو در جوشقانی از این جهت گسسته است که علاوه بر اینکه ارگتیو حالت نمایی نیست، به صورت مطابقه فعلی نیز تنها در جمله هایی به کار می رود که فعل آنها برپایه ستاک گذشته ساخته شده است. 
۸۹.

«مر» مخفف مگر/ ویژگیِ سبکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مَر مگر خصیصه سبکی تأکید حصر استثنا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲ تعداد دانلود : ۹۰
یکی از معماهایی که در لغت نامه ها و کتاب های سبک شناسی همواره مطرح شده، استفاده از واژه «مر» در متون کهن است. این واژه در لغت نامه ها به گونه ای آمده که درباره معنای قطعی آن اظهار بی اطلاعی شده است و تنها با توجه به شواهد و قرائن، به دنبال یافتن حدود معنایی آن شده اند. با بررسی لغت نامه ها، معنای استواری برای آن پیدا نشد. در کتاب سبک شناسی بهار هم اطلاعی متقن درباره این واژه داده نشده و با حدس و گمان به حدود معنایی آن اشاره شده است. این جُستار ضمن رعایت احتیاط پژوهشی بر آن است که واژه «مر» در تمامی مواضع می تواند مخفف مگر باشد. چنان که «ار» مخفف اگر است. این «مر» (مخفف مگر) هنوز هم در زبان و گویش های محلی امروز کاررفت دارد. در فرهنگ های کردی، لکی، لری، بختیاری، «مر» را مخفف مگر دانسته اند. دیگر این که مگر در متون کهن در معانی مختلفی چون تأکید، شک، پرسش، استثنا، حصر و ... به کار رفته است. «مر» هم در این معانی کاررفت داشته است. پژوهش حاضر براساس شاهدمثال های مختلف در پی اثبات این امر است.
۹۰.

بحثی در صحت و سقم انتساب منظومۀ خسرونامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عطار نیشابوری خسرونامه ساختار زبان محتوا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۴ تعداد دانلود : ۲۱۵
منظومه عاشقانه خسرونامه یا گل و هرمز یکی از مثنوی های معروف منتسب به عطار است که برخلاف دیگر مثنوی های جعلی منسوب به وی، به خاطر نظم و انسجام شعری و اشتمال بر پاره ای ویژگی های زبانی و تبحر سراینده، عده ای را بر آن داشته است تا این منظومه را از آنِ عطار بدانند و آن را در ردیف چهار منظومه اصلی و مسلّم وی، یعنی منطق الطیر، اسرارنامه، الهی نامه و مصیبت نامه بنشانند. درمقابل، عده ای دیگر نیز با بیان ادلّه ای این انتساب را رد کرده اند. این مقاله به مطالعه سبک شناختی خسرونامه ازحیث ساختار، زبان و محتوا می پردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد انتساب این منظومه به عطار نادرست است؛ زیرا بین خسرونامه و آثار مسلّم عطار، هم ازحیث شکل و ساختار، هم ازنظر کاربردهای زبانی در دو سطح واژگانی و نحوی و هم ازجنبه محتوا و درونمایه، اختلاف و تفاوت های عمده ای وجود دارد. از طرف دیگر با مطالعه نسخه شناختی و برون متنی این منظومه و کشف برخی حقایق تاریخی، رد انتساب آن به عطار تقویت می شود.
۹۱.

نقش رنگ واژه ها در ساخت جاینام های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توپونیمی جای نام شناسی رنگ رنگ واژه نام های جغرافیایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳ تعداد دانلود : ۱۷۴
نام های جغرافیایی از بخش های قدیمی هر زبان هستند. جای نام شناسی علم بررسی نام مکان های جغرافیایی است و هدفش بررسی نام های جغرافیایی به قصد دست یابی به ریشه، معنا و ساختار آن ها است. در نام های جغرافیایی ایران رنگ واژه هایی هم چون سفید (آق)، سرخ، سبز، کبود، زرد (زرین)، سیاه (قره) و مانند آن پربسامد هستند. چگونه ممکن است درخت سیاه باشد و چشمه زرد و خاک سفید؟ پرسش این تحقیق آن است که رنگ واژه ها در ساخت جای نام های ایران چه نقشی دارند؟ پیکره نام هایی که در این تحقیق بررسی شده اند، اغلب از در گاه ملی آمار ایران و در مواردی اندک از منابع دیگر به دست آمده اند. نتیجه بررسی نشان می دهد که یکی از ویژگی های پرتکرار در ساخت جای نام ها استفاده از رنگ واژه ها است. رنگ خاک، یا بستر زمین، رنگ گیاهان و گل ها و نیز جلوه های مختلف آن ها از دور (همانند رنگ تیره یا سبز دریا از دور) رنگ فلزات و کانی ها و مواردی از این قبیل باعث شده که مردم هر جامعه ای برای بار اول از ویژگی ظاهری هر مکان برای اشاره به آن استفاده کنند. روش به کار رفته در این تحقیق قیاسی است؛ به این صورت که جای نام استان های مختلف با زبان ها و گویش های مختلف، باهم مقایسه می شوند. 
۹۲.

نگاهی نو به اسم مرکب فعلی در زبان فارسی: رویکردی برون اسکلتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدل برون اسکلتی اسم مرکب فعلی اسم مرکب فعلی با ساختار موضوعی اسم مرکب فعلی نتیجه ای بافت نحوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۱۵۲
در زبان فارسی کمتر پژوهشی به تحلیل اسم های مرکب فعلی با رویکردی نحوی پرداخته است. هدف پژوهش حاضر ارائه تحلیلی برون اسکلتی از ساختار اسم های مرکب فعلی براساس مدل  برون اسکلتی بورر[1](2013) است. در این رویکرد، واژه ها فاقد هرگونه طبقه واژگانی هستند و طبقه آن ها تنها در بافت نحوی مشخص می شود. بورر اسم های مرکب فعلی را فاقد هرگونه ساختار موضوعی می داند. همچنین، از نظر او، اسم های مرکب فعلی از نوع نتیجه ای و هسته پایانی هستند. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی انجام و داده های آن از منابع مکتوب فارسی معیار گردآوری شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد زبان فارسی، علاوه بر اسم های مرکب فعلی نتیجه ای هسته پایانی که با نظرات بورر همسو است، دارای اسم های مرکب فعلی نتیجه ای هسته آغازی و اسم های مرکب فعلی با ساختار موضوعی نیز است بر این پایه، مطالعه پیش رو بر اساس داده های زبان فارسی تقسیم بندی های جدیدی را بر مبنای قوانین مدل برون اسکلتی ارائه می کند. در این تقسیم بندی، اسم های مرکب فعلی نتیجه ای زبان فارسی دارای دو ساختارمتفاوت [N-V]v CN[v]]N و [Ndev-N] هستند. همچنین، اسم های مرکب فعلی با ساختار موضوعی، در زبان فارسی به 2 گروه معلوم و مجهول تقسیم می شوند.[1] Borer
۹۳.

بررسی دستگاه و صرف فعل در گویش بوالخیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تنگستان تنگسیر گویش بوالخیری دستگاه فعل تصریف فعل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۹۶
مرکز دهستان بوالخیرِ بخش دلوار از شهرستان تنگستانِ استان بوشهر، روستای بوالخیر است. بوالخیری، گونه ای از گویش تنگستانی (تنگسیری) است. برای تشکیل پیکره زبانی این پژوهش، از مصاحبه با گویشوران، ضبط گفتار و آوانگاری داده های صوتی استفاده شده و روش این پژوهش، ترکیبی از روش های میدانی و توصیفی– تحلیلی با ابزاری کتابخانه ای است. داده ها با همین روش ها و با کمک الفبای آوانگاری بین المللی (I.P.A) جمع آوری، واکاوی و توصیف شده اند. در پژوهش حاضر، تجزیه ساختاری و استخراج ویژگی ها و ساختمان افعال، جایگاه تکیه و صرف افعال در وجه، باب و زمان های مختلف در بوالخیری، واکاوی شده است. براساس یافته ها، فعل در این گویش دارای دو ماده گذشته یا حال و وجوه امری، التزامی یا اخباری است. از ویژگی های مهم این گویش، می توان به حالت ارگتیو فاعلِ افعال ماضی متعدی اشاره کرد. این حالت در بوالخیری، به صورت کنایی گسسته است. در این گویش، صرف افعال معلوم و مجهول در زمان های حال و گذشته است و ساختار خاص افعال آینده فارسی معیار وجود ندارد و همان فعل مضارع اخباری برای بیان فعل مستقبل به کار می رود. تکیه در اغلب افعالِ مثبت و منفیِ این گویش، بر هجای اول است.
۹۴.

توصیف دستگاه واجی گویش بوالخیری به روش IPA(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گویش تنگسیری گویش بوالخیری واج آرایی جفت کمینه واکه همخوان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۸ تعداد دانلود : ۱۳۱
شهرستان تنگستان استان بوشهر، دارای دو بخش مرکزی و دلوار است. روستای بوالخیر، مرکز دهستان بوالخیر از بخش دلوار است. گویش بوالخیری گونه ای از گویش تنگسیری (تنگستانی) است. در این مقاله به توصیف و بررسی دستگاه واجی این گویش پرداخته می شود. برای برپایی شالوده این پژوهش (پیکره زبانی)، از روش مصاحبه با گویشوران، ضبط گفتار و آوانگاری فایل های صوتی آن ها استفاده می شود. روش انجام این پژوهش ترکیبی از روش های میدانی و توصیفی – تحلیلی با ابزار کتابخانه ای است و داده های مورد نیاز از همین روش ها و به کمک الفبای آوانگاری بین المللی (IPA) به ترتیب، جمع آوری، بررسی و توصیف می شوند. در این پژوهش واج آرایی، توزیع و ویژگی های همخوان ها و واکه ها، فرایندهای واجی و ساختمان هجا بررسی و واکاوی می شود. بر اساس شواهد به دست آمده، این گویش 25 همخوان و 9 واکه (6 ساده و 3مرکب) دارد. همخوان های این گویش همگی از نوع ششی هستند. این گویش، دو همخوان /w, ŋ/ را بیش تر از فارسی معیار دارد.  ساختمان هجا در این گویش به سه دسته (سبک، سنگین، فوق سنگین) از نظر وزن هجا تقسیم می شود. برای اجماع انواع هجاها و آرایش واجی در این گویش می توان فرمول کلی cv(:)(c(c)) را بیان کرد. در این گویش همه هجاها با همخوان آغاز می شوند، خوشه آغازین وجود ندارد و واژگان همانند فارسی معیار به بیش تر از دو همخوان ختم نمی شوند. فرایندهای واجی همگونی، ناهمگونی، حذف، افزایش، قلب و ابدال در این گویش دیده می شوند و از پرتکرارترین آن ها می توان به ابدال و حذف اشاره کرد که گاهی به صورت توأمان دیده می شوند. 
۹۵.

نسبت گونه های موسوم به تاتی خلخال با زبان تالشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان های ایرانی گویش شناسی تالشی تاتی شاهرودِ خلخال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۶ تعداد دانلود : ۱۷۷
در مقاله پیشِ رو، گونه های زبانی بخش شاهرود خلخال را که در استان اردبیل در روستاهای اسکستان، شال، درو، کرین، کلور، گیلوان و لرد رایج اند و در محل به تاتی موسوم اند با گویش های سه گانه تالشی در چند سطح زبان شناختی به صورت هم زمانی سنجیده ایم. این روستاها در غرب استان گیلان، آن سوی رشته کوه تالش جای دارند. سنجش برپایه ویژگی های آوایی، ساخت واژی، نحوی و نیز واژگانی است. داده ها افزون بر پژوهش کتابخانه های از پژوهش میدانی نیز به دست آمده است. گویش های تاتی برغم اشتراک لفظی چنان تنوع و پراکندگی دارند که در بررسی های هم زمانی نمی توان همه آنها را ذیل یک گروه یا زبان مشخص تعریف کرد. به همین خاطر زبان شناسان آنها را در دسته های مختلف طبقه بندی کرده، و در مواردی گویش های تالشی را هم به آنها افزوده اند. هدف مقاله پاسخ به این سؤال است که آیا گونه های زبانی رایج در شاهرود خلخال ذیل گویش های تالشی قابل تعریف اند یا گونه هایی مستقل اند. براساس داده های این مقاله زبان پنج روستا از هفت روستاهای بررسی شده در این مقاله؛ اسکستان، شال، درو، کلور و گیلوان را می توان ذیل تالشی جنوبی در یک دسته قرار داد اما زبان دو روستای کرین و لرد تفاوت هایی با پنج روستای دیگر شاهرود و نیز تالشی جنوبی دارد.
۹۶.

تکمله ای بر تصحیح قصه حسین کرد شبستری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قصه حسین کرد شبستری تصحیح ابیات تعلیق بر لغات ترکی ویرایش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۷۰
این مقاله تکمله ای بر تصحیح قصه حسین کرد شبستری، به کوشش ایرج افشار و مهران افشاری است که به دو بخش تقسیم می شود: بخش نخست نقد ضبط و تصحیح ابیاتی از شاعران مختلف، در لابه لای قصه که در آن، این ابیات به سه بخش تقسیم شده اند: ابیات با ضبط درست و سراینده مشخص که مصححان به سرایندگان یا مأخذ اشعار اشاره نکرده اند؛ ابیاتی که از نظر وزن و قافیه اشکالی ندارند، اما سراینده آنها نامعلوم است؛ ابیاتی که در ضبط و تصحیح آنها اشکال یا اشکالاتی وجود دارد و ضبط ناصحیح، اختلالاتی در وزن و قافیه آنها به وجود آورده که مصححان اثر، آنها را تصحیح نکرده اند یا در شعر شاعر تصرف شده و درنتیجه، بیت یا ابیات دیگری عرضه شده است. این ابیات بیشتر با مراجعه به آثار شاعران و توجه به سنت ادبی فارسی تصحیح شد. در بخش دوم این مقاله ضبط برخی کلمات، به ویژه کلمات و جملات ترکی، بررسی و تصحیح شده و تعلیقات روشن کننده بر آنها افزوده شده است؛ در این بخش با مراجعه به دو نسخه خطی، فرهنگ های ترکی به فارسی، یافتن قرائن کمک کننده در متن و متون دیگر و همچنین توجه به بافت داستان و متن، کلمات و جملات، از حیث تلفظ و معنی، تصحیح و تعلیقاتی بر آنها نوشته شد. واژگان، جملات و عبارات ترکی اقتضا می کرد مصححان نگاه دقیق تری به این مقوله ها می کردند که متأسفانه چنین نیست و در مقاله حاضر، تمرکز بر روی آنها بوده است. با افزودن این تصحیحات و تعلیقات می توان متن منقح تری از قصه حسین کرد شبستری به دست داد.
۹۷.

بررسی گسترش معنا و بافت کاربردی واژه ها و اصطلاح ها به/ از حوزه خودرو در گونه گفتاری زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: واژه های حوزه خودرو اصطلاح های حوزه خودرو گسترش معنایی گسترش بافت کاربردی نظریه ربط

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۷۲
واژه ها و اصطلاح های بسیاری درباره حوزه خودرو دستخوش انواع گسترش معنا یا گسترش بافت کاربردی شده اند. پیکره زبانی این پژوهش مجموعه واژه ها و اصطلاح هایی است که با تغییر معنا یا گسترش بافت کاربردی به حوزه خودرو راه یافته یا از حوزه خودرو به گنجینه واژگان زبان فارسی افزوده شده است. هدف اصلی این پژوهش توصیفی- تحلیلی ارائه و تعریف این واژه هاست. سپس به چگونگی رخداد این تغییرها و گسترش ها با بهره گیری از نظریه «ربط» اسپربر و ویلسون پرداخته شده است. طبق نتایج گویشوران زبان فارسی با توجه به دانش ها، تجربه ها و اطلاعات زمینه ای مشترکشان هم معنای اولیه این دست واژه ها و اصطلاح ها را می دانند، هم به معانی و کاربرد گسترش یافته آنها دسترسی دارند. مطابق نظریه «ربط» هنگامی که شنونده واژه یا اصطلاحی درباره حوزه خودرو دریافت می کند، با در نظر گرفتن بافت موقعیت، آن را با اطلاعات زمینه ای خود می سنجد و تطبیق می دهد و سرانجام درک می کند منظور گوینده معنی اولیه آن واژه و اصطلاح، یا معنی گسترش یافته آن است. دلیل این بده بستان واژه ها و اصطلاح ها جدایی ناپذیری حوزه ترابری از زندگی انسان و بهره بردن از ویژگی های خودرو در توصیف برخی از ویژگی های بدن و رفتار انسان است.  
۹۸.

مفهوم سازی استعاری حجاب در گفتمان رسانه ای داخل کشور؛ رویکردی شناختی و تحلیل گفتمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استعاره مفهومی استعاره گفتمان حجاب مفهوم سازی استعاری اقناع

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۱۲۹
پژوهش حاضر می کوشد استعاره های مفهومی رایج در گفتمان حجاب را با رویکرد زبان شناسی شناختی و براساس دو نظریه استعاره مفهومی (لیکاف و جانسون، 1980) و تحلیل انتقادی استعاره (چارتریس-بلک، 2004) تحلیل کند. در این پژوهش توصیفی-تحلیلی، داده ها متشکل از عبارات استعاری مرتبط با موضوع حجاب است که  از متون رسانه ای داخل کشور شامل خبرگزاری های فارس، مشرق نیوز، مهر، تسنیم، باشگاه خبرنگاران جوان و نیز پایگاه اینترنتی خبرآنلاین استخراج شده اند. استخراج داده ها به کمک روش جستجوی کلیدواژه و در یک دوره زمانی یک ساله از ابتدای تیرماه 1401 تا انتهای خردادماه 1402 صورت گرفته است. نتایج مطالعه نشان می دهد که حوزه مفهومی جنگ مهم ترین حوزه مبدأ برای مفهوم سازی حجاب است که استعاره های مفهومی متعددی از قبیل «حجاب، جبهه است»، «حجاب، سلاح است» و «حجاب، سنگر است» را شامل می شود که آن ها را می توان ذیل کلید مفهومی «مقوله حجاب، میدان جنگ است» قرار داد. علاوه بر جنگ، حوزه های دیگری مانند محافظت، ساختمان و بازار نیز برای مفهوم سازی حجاب به کار رفته اند. در طرف مقابل، مفهوم بی حجابی نیز با استعاره هایی از حوزه جنگ، بیماری، گیاهان، آتش و بازار بیان شده اند. کارکرد استدلالی و عاطفی این استعاره ها تولیدکنندگان گفتمان حجاب را قادر می سازد تا نگرش ها و باورهای ایدئولوژیکی خود را به صورتی مؤثر منتقل و ترویج کنند.
۹۹.

واژه بست در گویش کُندازینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان های ایرانی گویش واژه بست واژه وند کنایی کندازی کندازینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵ تعداد دانلود : ۱۳۳
هدف از نگارش این مقاله بررسی و توصیف واژه بست های گویش کُندازینی است. کُندازی روستایی است کوهستانی و کهن که در دهستان اَبرَج و در بخش دُرودزَن شهرستان مرودشت قرار دارد. گویش کندازینی یکی از گویش های بازمانده از زبان فارسی میانه و گویشی از شاخه غربی-جنوبی زبان های ایرانی نو است که با گویش های دشتکی، امامزاده اسماعیلی، کوهمَره ای/ کُهمَره ای، اردکانی، خلاءری، قَلاتی، لارستانی، دَوانی و دشتی و پاره ای دیگر از گویش هایی شباهت و همانندی هایی دارد که دارای ساخت کنایی هستند. در این پژوهش، نخست هفت آزمون از آزمون های زوئیکی و پولوم (1983) که شقاقی (1374) برای بررسی و طبقه بندی تکواژهای وابسته در زبان فارسی اقتباس کرده است، در گویش کندازینی به کار گرفته می شوند. سپس انواع واژه بست در گویش کندازینی مشخص و هر واژه بست در چند جمله نمونه، آورده می شود. همچنین، هر جمله، جداگانه آوانگاری و تحلیل و در صورت نیاز، توضیحاتی برای تغییرات و دگرگونی آوایی و دیگر فرایندهای واژ-واجی در سطح واژه و جمله ارائه می شود. شیوه پژوهش در بررسی و مطالعه این گویش، میدانی و کتابخانه ای است. بر اساس مطالعه صورت گرفته، واژه بست های این گویش عبارتند از ضمیرهای پیوسته شخصی، فعل های پی بستی، نشانه مفعولی صریح، نشانه معرفه، نشانه نکره، نشانه اضافه، نشانه متمم ساز، نشانه هم پایگی، صورت مخفف قید افزایشی هم، نشانه تأکیدی. ضمیرهای پیوسته واژه بست های فاعلی نقش مطابقه را در جمله ایفا می کنند. داده های زبانی این گویش می تواند پرتویی بر دانش ایران شناسی، شناخت و مطالعه زبان های ایرانی و پژوهش های رده شناسی باشد. در این پژوهش، 16 نفر گویشور مرد و 4 گویشور زن در گروه های سنی 30 تا 80 ساله از افراد بی سواد، کم سواد و باسواد در گردآوری پیکره زبانی همکاری داشته اند. 
۱۰۰.

بررسی شخصیت های داستان سووشون براساس نظریه سبک شناسی روایت سیمپسون و دستور نقش گرای هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک شناسی روایت سیمپسون دستور نقش گرا هلیدی سووشون شخصیت داستانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۱ تعداد دانلود : ۲۴۴
یکی از روش های بررسی تحول گفتمان در آثار ادبیات داستانی، تحلیل کاربرد زبان بر پایه نظریه دستور نقش گرای هلیدی در چارچوب انتخاب گری در زبان و همچنین مؤلفه های سبک شناسی روایت بر اساس نظریه سیمپسون است. این تحقیق بر روی داستان سووشون اثر سیمین دانشور انجام شده و این دیدگاه ها در داستان مورد بررسی قرارگرفته اند. روش تحلیل بر اساس دستور نقش گرای هلیدی بر مبنای فرانقش اندیشگانی و تجربی، فرایند افعال و وجه، و نظریه سبک شناسی روایت سیمپسون، بر مبنای شخصیت پردازی، الگوهای جامعه شناختی زبان، ساختار متنی و بینامتنیت، انجام گرفته است. این تحقیق به روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و به شیوه تحلیلی انجام شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که انتخاب نوع واژگان، فرایند افعال و همچنین کاربرد وجه در داستان سووشون و نحوه معرفی ویژگی شخصیت های داستان ارتباط معناداری وجود دارد که با تحلیل فرایندها و نحوه بازنمایی شخصیت های داستان مشخص شده است که سبک و انتخاب های نویسنده در زمینه مؤلفه های شخصیت پردازی، الگوهای جامعه شناختی زبان، ساختار متنی و بینامتنیت، به صورت دقیق و جزئی تر ویژگی شخصیت های داستان را معرفی و متمایز می کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان