شجاع تفکری رضایی

شجاع تفکری رضایی

مدرک تحصیلی: زبان و ادبیات انگلیسی، ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۹ مورد.
۱.

پی بست های ضمیری در زبان فارسی از نگاه صرف توزیعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ضمیر صرف توزیعی واژه بست مطابقه مفعولی ادغام صرفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱ تعداد دانلود : ۱۳۶
به باور شقاقی (1394) گونه آزاد پی بست ضمیری، یعنی ضمایر منفصل، می توانند در جایگاه هسته گروه اسمی قرار بگیرند؛ اما گونه واژه بستی آنها چنین قابلیتی ندارد. این در حالی است که اگر میزبان حرف اضافه باشد، ضمیر می تواند در جایگاه هسته گروه اسمی قرار گیرد. با توجه به این مسئله، پژوهش حاضر می کوشد تا با استفاده از نظریه صرف توزیعی، به تحلیل فرایند شکل گیری ضمایر منفصل و متصل و ماهیت ضمایر متصل به اسم، حرف اضافه و فعل بپردازد، تا در پرتو آن بتواند دلیل وجود چنین رفتار دوگانه ای را بیابد. این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی انجام می گیرد و فرضیه های آن با استفاده از استدلال های نظری و شواهد زبانی به بوته آزمایش قرار داده می شود. فرضیه اصلی این پژوهش آن است که رفتار متفاوت ضمایر متصل، ریشه در ماهیت و جایگاه ساختاری ویژه آنها دارد؛ در این زمینه همچنین فرضیه وجود نشانه «M» نیز مطرح می گردد؛ این نشانه که حاصل ادغام صرفی میان تکواژ پایه و ضمیر است بر روی هسته ضمیر متصل هویدا می گردد. یافته های این پژوهش ضمن اثبات وجود نشانه «M»، تمایز ساختاری و ماهیتی ضمایر متصل به میزبان های مختلف را تأیید می کند.
۲.

تبیین مرکبهای گروهی در فارسی در چارچوب صرف توزیعی و رویکرد هارلی (2008) و صدیقی (2009)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مرکب گروهی صرف توزیعی اشتقاق سطح صفر قانون درونداد- برونداد زبان فارسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۱۲
پژوهش حاضر به مرکب های گروهیِ زبان فارسی در چارچوپ صرف توزیعی و رویکرد هارلی ( 2008) و صدیقی( 2009) پرداخته است. هدف این جستار مشخص کردن وجود یا نبود این عناصر در زبان فارسی و توصیف و تبیین شیوه ساخته شدن آنها بر اساس ساخت و کار موجود در نظریه مذکور بوده است. بررسی داده ها نشان می دهد که در این زبان دو نوع مرکب دیده می شود که مرکب نوع اول دارای ساخت های دارای N/A [N/A + NP] و N[S + NP] و مرکب نوع دوم دارای ساخت N/A[N/A + PP] است. در ساخت هایی مانند «بادمجان دور قاب چین» و «دست از جان شسته» مشخص شد که در این زبان یک مرکب گروهی در جایگاه غیر هسته مرکب گروهی دیگری واقع می شود که تایید کننده نظر پفل(2017) است. همچنین نتایج نشان می دهد که ساخت مرکب های گروهی در فارسی به روش اشتقاق سطح صفرِ هارلی(2008) است، به این صورت که یک هسته نقشیِ اسم ساز  یا صفت ساز از طریق وند افزایی به گروه نحوی ضمیمه می شود و از طریق قانون درونداد- بروندادِ پفل(2015-2017) در درون بافت به اسم یا صفت تبدیل می شود. بر اساس این مشخص شده است که مرکب های گروهیِ فارسی دارای ساخت NN و AN هستند. داده های این پژوهش که برگرفته از شّمِ زبانیِ نویسندگان و طباطبایی (1387) است و تحلیلی که برای آنها ارائه شد موید این باور زیربنایی موجود در صرف توزیعی است که صرف ساختِ متناسبی از نحو است که در چارچوب برنامه کمینه گرا شکل می گیرد. به بیانی دیگر، در صرف توزیعی توصیف صریحی از ساخت واژه ارائه می شود.
۳.

Typology of Negation in the Ardalani Variety of Sorani Kurdish(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Negation symmetric negation asymmetric negation aspect Ardalani Kurdish

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۹
The present study aims to explore negation patterns in Ardalani, a variety of central Kurdish (Sorani) spoken mainly in Sanandaj, within the typological framework proposed by Miestamo (2005). This framework explains the main negation patterns found in the languages of the world as symmetric, asymmetric, and symmetric-asymmetric. Although Miestamo applied this stypological framework to analyze a wide range of languages, none of the Kurdish dialects are represented in his study. The data used in the present study comprises 263 negative sentences with their affirmative counterparts, which were obtained from the spoken Sorani material broadcast on Kurdistan Radio and Television. The results indicate that Ardalani follows a symmetric-asymmetric pattern. It reveals a symmetric pattern in the past tense with perfective and imperfective habitual aspect but displays an asymmetric pattern in the imperfective continuous aspect and modal structures. For the sentences in the imperfective continuous aspect, the speakers apply either A/Fin/Neg-LV or A/Cat/ATM. In the former, the verb loses finiteness and the features move to the available copula in the structure. In the latter, the aspect changes from continuous to habitual, a more common strategy. Modal structures also follow A/Cat/ATM, in which the modal marker is removed and replaced with the negation marker. However, the modal content remains semantically the same as its affirmative counterpart. 
۴.

بررسی جایگاه و مقوله نحوی وجه نمای «چِمان» در کُردی کلهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وجهیت قید وجهی وجهِ معرفتی کردی کلهری رویکردِ شاخص بنیادِ چینکوئه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸ تعداد دانلود : ۴۱
وجهیت در زبان های مختلف به کمک مقوله های دستوری متفاوت ازجمله صفات وجهی، قیود وجهی، افعال کمکی وجهی و افعال واژگانی وجهی بیان می شود. در این پژوهش توصیفی- تحلیلی، از رویکرد شاخص بنیاد چینکوئه (2004) استفاده شده است تا ماهیت عنصر «چِمان» و به طور خاص مقوله و جایگاه نحوی آن در کردی کلهری مشخص گردد. از شمّ زبانی یکی از نویسندگان که گویشور کردی کلهری است در ارائه و تحلیل داده ها استفاده شده است. با استناد به شواهدی مانند «اختیاری بودن حضور این عنصر در جمله»، «نپذیرفتن پیشوند نفی»، «به کار نرفتن آن با وجه التزامی» و «قرارگرفتن بعد از قیدهای ارزیابی» نشان داده شد که عنصر مذکور به مقوله دستوریِ قید تعلق دارد و با قائل شدن به وجود فرافکن وجه معرفتی بر فراز گروه زمان در این زبان، به این نتیجه رسیدیم که جایگاه نحوی این عنصر به مثابه قید وجهی، شاخص فرافکن وجه معرفتی است. همچنین مشاهده شد که رویکرد شاخص بنیاد چینکوئه کفایت لازم را برای توصیف و تبیین ماهیت و رفتار «چمان» در این گونه زبانی دارد.
۵.

فرایند جابه جایی موضعی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صرف توزیعی واژگان گرایی واژه بست ضمیری جابه جایی موضعی فرانحو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۹ تعداد دانلود : ۱۹۰
واژه بست های ضمیری زبان فارسی غالباً در دورترین فاصله از پایه واقع می شوند؛ اما در برخی ساختارها قادرند به صورت بلافصل به پایه متصل شوند. توان تبیین این رفتار دوگانه می تواند محکی برای بررسی کارآمدی رویکردهای مختلف باشد. این جستار درپی آن است که مشخص کند آیا برای تعیین جایگاه تکواژها در سطح واژه، در زبان فارسی، به نظریه غیرواژگان گرای صرف توزیعی و حضور بخشی پسانحوی به نام صرف نیاز است؟ یا آنکه می توان با استفاده از سازوکارهای رایج در واژگان گرایی به تبیینی کارآمد دست یافت؟ برای این منظور، پس از معرفی مبانی نظری و آرای پژوهشگران پیشین، به تحلیل داده ها می پردازیم. تحلیل ها نشان می دهد که فرضیه های واژگان گرا توان تبیین این مسئله را ندارند که چرا واژه بست «-شون» در «خودشونی ها» و «خودی هاشون» دو جایگاه دارد؛ اما چنین امری در سایر ساختارها مجاز نیست. با تحلیل ساختارهای فوق در چارچوب صرف توزیعی مشخص شد که وجود عملیات های فرانحوی همچون جابه جایی موضعی و نوع مشخصه های موجود در هسته واژه بست و واژه پایه در تبیین رفتار واژه بست ضمیری موثر است.
۶.

نمود در لری خرم آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نمود واژگانی نمود ناقص نمود کامل لری خرم آبادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۱ تعداد دانلود : ۱۷۲
هدف کلی از پژوهش حاضر، بررسی و توصیف گروه نقشی نمود، در لری خرم آبادی بر اساس برنامه کمینه گرا بوده است. باتوجه به این که تاکنون بررسی زبان شناختی نحوی در این زمینه انجام نشده بود، این پژوهش تطابق بین نظریه به کاررفته در تحقیق و داده های گویش لری خرم آبادی را نشان داد. شیوه این پژوهش توصیفی تحلیلی بوده است. در این پژوهش، بنا بر اصول نظریه زایشی، توصیف دقیق و یکدستی از ساختارهای دارای نمود ارائه شده و در سایه مباحث نظری، این دسته از ساختارها تحلیل شده اند. در بررسی داده های لازم برای انجام این پژوهش، نگارنده نیز شمّ زبانی خود را مبنای تعیین خوش ساختی و بدساختی جملات قرار داده و از عملیات های حرکت، ادغام و مطابقه نیز کمک گرفته شده است. نتایج این پژوهش نشانگر آن بودند که در گویش لری خرم آبادی گروه نمود به صورت نمود دستوری و نمود واژگانی نمایانده می شود. نمود دستوری نیز در این زبان به دو دسته کامل و ناقص تقسیم می شود. نمود کامل در زمان های گذشته ساده، ماضی نقلی و ماضی بعید نشان داده می شود. گروه نمود ناقص میزبان نمودسازهای “dɑr, mɛ-” و نمودساز ناقص “hɑ” بدون مطابقه با شخص و شمار و به عنوان سازه ای مستقل از گروه فعلی معرفی گردیدند. دو نمودساز “hey” (همیشه) و “hæni” (هنوز) نیز به عنوان نمود واژگانی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشانگر آن بودند که این دو نمودساز سبب افزودن معنای اضافی به فعل و ایجاد نمود جدیدی تحت عنوان «نمود تداومی» می شوند.
۷.

افتراق فرآیندهای تصریفی و اشتقاقی در ناشنوایان فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دوره حیاتی افتراق تصریفی اشتقاقی ناشنوا فارسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۱۰۱
پژوهش حاضر به بررسی عملکرد ناشنوایان فارسی زبان در کاربرد فرآیندهای تصریفی و اشتقاقی غیرفعلی می پردازد. با این فرض که در اختلالات زبانی بخش های مختلف دانش زبان در دوره حیاتی فراگیری زبان به یک اندازه آسیب نمی بینند، دانش صرفی افراد مورد مطالعه از طریق آزمون های چند گزینه ای مورد سنجش قرار گرفت. این آزمون ها جهت بررسی دانش ساختواژی اسم، صفت و قید طراحی و برای دو گروه ناشنوا و شنوا (کنترل) اجرا شدند. تعداد شرکت کنندگان گروه ناشنوا در رده سنی 15 تا 20 سال ، 10 نفر و برابر با تعداد شرکت کنندگان در گروه شنوا بودند. پس از تعیین خطاهای دانش آموزان در هر مقوله و مقایسه آن ها دریافتیم که اختلاف معناداری میان گروه ناشنوا و شنوا وجود دارد. همچنین، تحلیل درون گروهی حاکی از تفاوت معنی داری میان فرآیندهای تصریفی و اشتقاقی غیر فعلی در نمرات گروه ناشنوا بود، به طوری که مقوله های تصریفی آسیب پذیری بیشتری را نشان می دادند. علاوه بر این، براساس نتایج این مطالعه می توان دریافت که ناشنوایان به دلیل از دست رفتن سال های نخستین فراگیری زبان یعنی دوره بحرانی، در مقایسه با گروه شنوا عملکرد ضعیف تری در به کارگیری فرآیندهای تصریفی و اشتقاقی دارند.
۸.

مقایسه ساخت نحوی و ترتیب خطی مقوله های تصریفی فعل در زبان فارسی از منظر صرف توزیعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صرف توزیعی حرکت پسانحوی جایگاه خطی مقوله تصریفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۸ تعداد دانلود : ۲۲۶
پژوهش توصیفی - تحلیلی حاضر، جایگاه نحوی و جایگاه خطی مقوله های تصریفی در ترکیب های فعلی زبان فارسی را در چارچوب نظریه صرف توزیعیِ هله و مارانتز (1993) بررسی و مقایسه کرده است. ابتدا جایگاه سلسله مراتبی نحوی مقوله های صرفی در زبان فارسی براساس آنچه طالقانی (2008) پیشنهاد کرده و جایگاه خطی آن ها با استناد به روش پیشنهادی امبیک (2015) برای خطی شدن سازه ها، درنظر گرفته شده است؛ سپس از رهگذر فرایندهای پسانحوی مانند «حرکت روبه پایین» و «جابه جایی موضعی» در چارچوب رویکرد صرف توزیعی، به تبیین آن ها پرداخته شد. یافته های پژوهش بیان گر عدم انطباق بین ساخت نحوی و ساخت خطی مقوله های تصریفی در ترکیب های فعلی زبان فارسی است؛ همچنین در هر سه زمان گذشته، حال ساده و حال کامل و همچنین ترکیب فعلی با فعل وجهی، تکواژ «نفی» پس از بازنمونِ نحوی و پیش از درج واژه، «حرکت روبه پایین» به «فعل اصلی» و در برخی موارد به تکواژ «نمود» دارد. حرکت آن برای پیوستن به فعل اصلی از روی گره های «زمان» و «نمود» و برای پیوستن به گره «نمود» از روی گره «زمان» است. به طور کلّی تکواژ «نفی» نسبت به سایر تکواژها در دو ساخت نحوی و ساخت خطی از عدم انطباق بیشتری برخوردار است. این تکواژ در مرحله پسانحوی برای پیوستن به «فعل اصلی» و در برخی موارد به «نمود» و «فعل کمکی» و سرانجام پیشوندشدن به آن ها «حرکت روبه پایین» دارد.
۹.

نمود مستمردر کردی سورانی: رویکردی کمینه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نمود دستوری نمود ناقص نمود مستمر کردی سورانی برنامه کمینه گرا افعال پیاپی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۷ تعداد دانلود : ۲۹۶
پژوهش پیش رو، نمود ناقص مستمر در کردی سورانی را از منظر برنامه کمینه گرا بررسی کرده است. مسئله اصلی جستار حاضر، تعیین ماهیت زنجیره «χæri:k bu:n» به مثابه ابزار نمایش نمود مستمر و چگونگی ترکیب آن با فعل اصلی در ساختمان جمله است. بررسی داده های مربوط بیان گر آن است که عنصر «æχri:k» به مقوله صفت تعلّق دارد، اگرچه قادر به توصیف مستقیم اسم نیست. به پیروی از بیکر (2003) نبود مشخّصه فای عامل اصلی این ویژگی صفتی تلقّی شد. زنجیره صفت «æχri:k» و فعل ربطی «bu:n»، برخلاف باور دبیرمقدم (1392) نه یک فعل ربطی، بلکه همچون زبان پنجابی (گیل و گلیسن، 1969)، فعلی الحاقی است که همواره برای بیان نمود مستمر و تقریب به کار می رود. درخصوص نحوه ترکیب زنجیره پیش گفته با فعل اصلی جمله، نیز نشان داده شد که نمود مستمر در زبان کردی ساختی مانند افعال پیاپی دارد. در این زمینه به پیروی از میوسکن و وینسترا (2006) نشان دادیم که فعل « bu:næχri:k» درون یک گروه نمودی فرعی قرار دارد که این گروه به صورت ادات به گروه نمود ناقص اصلی متّصل می شود و موجب تکرار سطح می شود.
۱۰.

فعل «bu:n»، «بودن»، در کردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نمود واژگانی نمود ایستا کردی سورانی محمول ناپایدار محمول پایدار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۳ تعداد دانلود : ۲۶۷
بررسی نمود ایستا در محمول های حاصل از ترکیب صفت و فعل ربطی «bu:n» در کردی سورانی، گونه اردلان، با استناد به تقسیم بندی دوبخشی اسمیت، موضوع این پژوهش است که داده های آن از گفتار روزمره گویشوران کردزبان جمع آوری شده است. نتایج حاصل از واکاوی داده ها نشان می دهد محمول های مذکور همواره ایستا نیستند و گاه دچار نمودگردانی می شوند که متأثر از دو عامل است. عامل اول در نمودگردانی این افعال، فعل ربطی «bu:n» است. بررسی داده ها نشان می دهد کردی سورانی دو فعل ربطی به معنای «بودن» و «شدن» دارد که مصدر آنها به صورت هم آوا-هم نویسه «bu:n» است. چنانچه محمول حاصل ترکیب صفت و فعل ربطی «bu:n» در معنای «شدن» باشد، نمود واژگانی غیرایستا است. از سوی دیگر، تمامی محمول های حاصل از ترکیب صفت و فعل ربطی «bu:n» به معنای «بودن» نیز ایستا نیستند. عامل دوم، ماهیت صفتی است که در ساختمان محمول به کار رفته است. با استناد به تقسیم بندی صفتی اشمیت و باخ دریافتیمچنانچه صفت در این محمول ها به دسته صفت های طبقه بندی تعلق داشته باشد، محمول همواره ایستا و پایدار خواهد بود، اما صفت های متعلق به دسته صفت های توصیفی محمول هایی غیرایستا و ناپایدار می سازند.
۱۱.

حذف هم پایگی و خلأ نحوی در زبان فارسی از منظر دستور ساختاری شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حذف خلأ نحوی دستور ساختاری شناختی تمایزگذار ضدتمایزگذار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۶ تعداد دانلود : ۲۶۹
ساختارهای حذف، الگوهایی هستند که در آن ها بخشی از ساختار نحوی که به طور طبیعی بیان می شود تا محتوایی را انتقال دهد، حذف می شود. هدف از پژوهش حاضر، بررسی ساختار حدف هم پایگی و خلأ نحوی در چارچوب دستور ساختاری شناختی است. بنابراین، پژوهش پیش رو مبتنی بر روش توصیفی تحلیلی است و از آنجا که فرایند حذف هم در گونه نوشتاری و هم گونه گفتاری زبان فارسی کاربرد گسترده ای دارد، پیکره مورد بررسی ما هر دو گونه را شامل خواهد شد و از لحاظ نظری (یعنی روش و چارچوب تحلیل) مبتنی بر رویکرد شناختی و ساختاربنیاد است. یافته های پژوهش نشان می دهد که با توجه به مفهوم دسترسی و فعال سازی که از سوی لانگاکر (2012) معرفی شد، داده های زبان فارسی نیز در چارچوب این نظریه قابل توصیف هستند. همچنین، ملاحظه شد که هم پایگی غیرسازه ای در بافت انواع دیگری از «کاهش» بندی تحلیل می شود، از جمله در کاهش تکیه ای در عناصر فاقد تمرکز و همین طور در حذف در مواقعی که محتوای هم پوشانی بیان ناشده باقی می ماند. مفهوم توصیفی محوری در اینجا تمایزگذار بود بدین معنی که این محتوا در یک پنجره بندی ظاهر می شود که در پنجره متقدم آن ظاهر نمی شود. همچنین، این یافته ها بیانگر آن است که جایگاه تمایزگذار در این ساختارها در زمانی که بند پایه را وقفه دار می کند، دارای اهمیت است. از این رو، به آسانی می توان بیان کرد که تمایزگذار مستقیماً پس از ضدتمایزگذار می آید.
۱۲.

تعامل افعال ایستا و نمودهای دستوری در زبان فارسی؛ رویکردی نقش گرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افعال ایستا نمود نمود دستوری دستور نقش و ارجاع زبان فارسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۱ تعداد دانلود : ۲۲۲
افعال ایستا در بسیاری از موارد، از مهم ترین طبقات فعل و گاهی نیز معیاری برای طبقه بندی افعال دیگر بوده اند؛ مهم ترین مشخصه افعال ایستا، عدم تغییر است. این افعال دربردارنده کنشی نیستند و معمولاً به احساسات درونی، مالکیت و موقعیت مکانی اشاره می کنند. علاوه بر این، برای تحقق به مدت زمانی کوتاه یا طولانی نیاز دارند. افعال ایستا فاقد ساختار درونی هستند و این بدان معناست که برای آن ها نمی توان زیررویدادهایی درنظرگرفت که نشان دهنده مرحله آغاز، تداوم و پایان باشد. این افعال محدودیت زمانی و نقطه پایان ذاتی ندارند و گستره زمانیِ شمول آن ها مشخص نیست. پژوهش حاضر با رویکرد نقش گرایانه به بررسی تعامل افعال ایستا و نمودهای دستوری پرداخته است. داده ها از وبگاه های اینترنت، روزنامه، کتاب و مکالمات روزانه گردآوری شده اند. در این پژوهش، به منظور بررسی جامع تر، افعال ایستا به پنج زیرگروه افعال وجودی، شناختی، عاطفی، ملکی و ادراکی تقسیم و رفتار هرکدام از نظر باهم آیی با نمودهای دستوری مختلف بررسی شده است. بررسی داده ها حاکی از این است که رفتار زیرگروه های افعال ایستا با نمودهای دستوری در تمامی موارد یکسان نیست. این افعال می توانند بدون محدودیت با نمود تام استفاده شوند، در این صورت، تحقق رویداد مدنظر است. هرچند تعامل افعال ایستا با نمود استمراری غالباً غیرممکن انگاشته می شود، در مواردی ازجمله قرارگرفتن در «موقعیت فراز و فرود، اشاره به کنشگری فاعل و موقعیت های موقت»، برخی افعال ایستا می توانند در نمود استمراری به کار روند. این افعال در نمود کامل می توانند کارکردهایی از جمله کارکرد نتیجه ای، تجربی، خبر داغ و گواه نمایی داشته باشند. علاوه بر این، وجود قید زمان دال بر آینده و مثبت بودن جمله، شرایط را برای دلالت برخی افعال ایستا به نمود آینده نگر هموار می سازد.
۱۳.

بررسی فرایند تبدیل در کردی کلهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازفهرست جهت فرایند تبدیل کردی کلهری مجاز طرح واره رویداد مقوله های واژگانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۳ تعداد دانلود : ۱۴۸
تبدیل فرایندی است که مقوله واژگانی[1] واژه را بدون هیچ تغییری در صورت آن تغییر می دهد. در پژوهش حاضر فرایند تبدیل در کردی کلهری مطالعه می شود. اهدافی که در این پژوهش به آن پرداخته می شود؛ تعیین مقوله های واژگانی شرکت کننده در فرایند تبدیل و تعیین جهت[2] آن ها است؛ همچنین نشان خواهیم داد کدام یک از رویکردهای مجاز طرح واره های رویداد[3] دیرون[4] (1999) و بازفهرست[5] لیبر[6] (2005، 2004، 1992) قادر است داده های کردی کلهری را تببین کند. داده ها از دو فرهنگ کردی «خوه رهه لات» کریم پور (1380) و «باشور» جلیلیان (1385) استخراج شده است؛ برای تعیین مقوله های واژگانی شرکت کننده در فرایند تبدیل، ابتدا فرایندهای مشابه این فرایند شناسایی و کنار گذاشته شدند؛ بعد از تعیین مقوله های واژگانی، جهت آن ها بر اساس معیار معنایی تعیین گردید؛ سپس داده ها در چارچوب دو رویکرد مجاز و بازفهرست تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان دهنده وجود فرایند تبدیل در سه مقوله اسم، صفت و فعل است؛ جهت آن هم به صورت تبدیل اسم به فعل، تبدیل صفت به فعل و تبدیل فعل به اسم است. علاوه براین، از دو رویکرد مذکور، رویکرد مجاز قادر است که داده های این گویش را تبیین کند. <br clear="all" /> [1] lexical category [2] directionality [3] event schema metonymy [4] Dirven [5] relisting [6] Lieber
۱۴.

بررسی ساخت نحوی خرده جمله در کردی (گونه موکریانی) رویکردی کمینه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گونه موکریانی برنامه کمینه گرا خرده جمله مطابقه چندگانه حالت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۶ تعداد دانلود : ۲۳۵
پژوهش پیش رو با هدف بررسی مقوله نحوی خرده جمله و شیوه اعطای حالت به گروه های اسمی درون آن در زبان کردی، گونه موکریانی، در چارچوب برنامه کمینه گرا صورت گرفته است. در این مقاله، به بررسی سه فرضیه در باب مقوله نحوی خرده جمله پرداخته ایم که مطابق آن ها سازه مذکور فرافکنی واژگانی از محمول آن، گروه تصریف و گروه زمان در نظر گرفته شده است. تحلیل های ارائه شده در این مقاله نشان می دهند که فرضیه اول سبب بروز مشکلاتی در اصل فرافکنی گسترده، شیوه اعطای حالت و نظریه ایکس تیره می شود. در فرضیه دوم، به منظور برآورده شدن الزامات گروه تصریف، قائل به وجود فرافکن هایی فاقد تجلی آوایی شدیم. در نظرگرفتن عناصر تهی در ساخت های زبانی همسو با ماهیت اصلی برنامه کمینه گرا مبنی بر بهینه بودن ساخت های زبانی نیست و با اصل اقتصاد مغایرت دارد. در تحلیل آخر، با استناد به «مطابقه چندگانه» هیرایوا (2001) و «وراثت مشخصه» چامسکی (2005; 2006)، مقوله نحوی خرده جمله در این گونه، گروه زمان در نظر گرفته می شود.
۱۵.

حرکت در دو رویکرد حاشیه های نحوی و خطی شدن چرخه ای : شواهدی از قلب نحوی در کردی کلهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قلب نحوی رویکرد حاشیه نحوی رویکرد خطی شدن چرخه ای کردی کلهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۲ تعداد دانلود : ۲۹۱
رویکرد حاشیه های نحوی چامسکی (Chomsky, 2000, 2001) و خطی شدن چرخه ای فاکس و پزتسکی (Fox & Pesetsky, 2005)، دو رویکرد مطرح در تبیین حرکت در نحو فاز بنیاد هستند. در این مقاله، نقاط قوت و ضعف این دو رویکرد، با داده های قلب نحوی در کردی کلهری به چالش کشیده می شود. یافته های پژوهش نشان داد که براساس رویکرد حاشیه نحوی، قلب نحوی نزدیک و قلب نحوی دور در کردی کلهری هر دو از ساز و کار یکسانی پیروی می کنند. در این رویکرد، عنصر مقلوب به صورت چرخه ای و فقط از طریق حاشیه نحوی فاز های واژگانی و نقشی به مشخص گر گروه تأکید حرکت می کند. ارائه نکردنِ تبیینی بهینه از مرجع گزینی دور ضمیر پی چسبیey/ / (اش) در قلب دور، از نقاط ضعف رویکرد حاشیه نحوی است. در رویکرد خطی شدن چرخه ای، قلب نحوی نزدیک و دور در حاشیه نحوی و قلب چندگانه در جایگاه غیر حاشیه رخ می دهد. توجیه بهینه مرجع گزینی دور ضمیر پی چسبی در قلب دور، از نقاط قوت رویکرد خطی شدن چرخه ای است. تبیین فراتر از واقعیت (تعمیم افراطی) در دستوری اعلام کردن  قلب دورِ گروه فعلی برخلاف واقعیات زبانی کردی کلهری نقطه ضعف این رویکرد است. به طور کلی، رویکرد خطی شدن چرخه ای توان تبیینی بهینه تری در اغلب موارد نسبت به رویکرد حاشیه نحوی دارد.
۱۶.

بازنمایی کنش گران اجتماعی در داستان «در بویراحمد»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل گفتمان انتقادی ون لیوون بهمن بیگی در بویراحمد کنش گران اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۶ تعداد دانلود : ۷۳۸
این تحقیق بر آن است تا در چارچوب تحلیل گفتمان انتقادی و با بهره گیری از الگوی ون لیوون (2008) تحت عنوان بازنمایی کنش گران اجتماعی، گفتمانی مربوط به عشایر کشورمان را بررسی کند. برای این منظور، داستان «در بویراحمد» نوشته محمد بهمن بیگی مورد بررسی قرار گرفته تا معلوم شود نویسنده چگونه از بازنمایی کنش گران اجتماعی برای بیان ایدئولوژی و دیدگاه های خود استفاده کرده است. بررسی داده های تحقیق نشان داد که بازنمایی کنش گران اجتماعی در داستان «در بویراحمد» هدفمند و متأثر از دیدگاه های فکری- اجتماعی نویسنده است. بهمن بیگی با مکان نمایی به تمامی طغیان های رخ داده در بویراحمد، مشروعیت می بخشد و اتحاد مردم بویراحمد را به تصویر می کشد. وی همه کنش گران بویراحمد -از بچه های مدرسه گرفته تا یاغیان- را فعال نمایی کرده و با منفعل نمایی کنش گران مؤنث، ظلم وجوری را که نسبت به آن ها روا می شود، برجسته می کند. نویسنده از طرفی با بازنمایی های عام، مردم بویراحمد را به عنوان کنش گرانی درگیر در معضلات اجتماعی یکسان بازنمایی می کند و از طرف دیگر، با نام دهی خاص، هم فرهنگ نام دهی فرزندان در جوامع عشایری را به تصویر می کشد و هم کنش گران را به عنوان افرادی دارای هویت متمایز بازنمایی می کند. عدم نام بری کنش گران مؤنث، منعکس کننده دیدگاه جوامع عشایری نسبت به حفظ حرمت زنان است و ارزش دهی ها و نمادین شدگی های متن در خدمت بازنمایی کنش گران بویراحمدی در قالب افرادی شجاع، با اصل ونسب و دارای سابقه تاریخی است.
۱۷.

تبیین جایگاه قید در زبان فارسی بر اساس دو رهیافت «افزوده بنیاد» سنتی و «شاخص بنیاد» چینکوئه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رهیافت افزوده بنیاد رهیافت شاخص بنیاد فارسی فراقید فروقید

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۹ تعداد دانلود : ۲۷۹
در پژوهش حاضر جایگاه قید در زبان فارسی از منظر دو رهیافت «شاخص بنیاد» چینکوئه (1999) و «افزوده بنیاد» سنتی توصیف و تبیین شده است. در این زمینه با پذیرش تقسیم بندی قید به دو نوع قید جمله و قید فعل، ملاحظه شد که قید در این زبان در جایگاه های آغاز جمله، بلافاصله پس از فاعل و بلافاصله قبل از فعل حضور دارد. بررسی داده ها همچنین نشان داد که قیدهای حالت در جایگاه بلافاصله پس از فاعل به صورت قید فاعل محور تعبیر می شوند و تنها هنگامی که بلافاصله قبل از فعل باشند، خوانش قید حالت دارند. علاوه بر این، داده ها حاکی از آن بود که وقتی قید زبان فارسی مؤکد می شود، در ابتدای جمله تظاهر می یابد، گر چه به همراه درنگ در پایان جمله نیز به کار می رود. جایگاه های پایان جمله، قبل و بعد از فعل نیز محل حضور قید مکان تشخیص داده شد و همپایگی دو قید در درون جمله در زبان فارسی نیز ملاحظه گردید. نتیجه حاصل از تحلیل داده ها، گویای آن است که علی رغم تأیید نشدن ترتیب نسبی مورد تأکید چینکوئه بین فرا قید و فرو قید در زبان فارسی، رهیافت «شاخص بنیاد» وی نسبت به رهیافت «افزوده بنیاد» سنتی تبیین بهتری از جایگاه قید در زبان فارسی ارائه می دهد.
۱۸.

ساختار نحوی محمولِ ثانویه در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه کمینه گرایی زبان فارسی محمول ثانویه پیامدی محمول ثانویه همایندی محمول مرکب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۷ تعداد دانلود : ۳۳۱
برخی از جملات، علاوه بر محمولِ اصلی، حاوی نوعی محمولِ دیگر معروف به محمولِ ثانویه هستند. محمولِ ثانویه وضعیت فاعل یا مفعول را در هنگامِ وقوعِ عملِ فعل یا پس از آن توصیف می کند. در این پژوهش تلاش شده است تا با استفاده از شیوه توصیفی-تحلیلی و ازمنظرِ رویکرد کمینه گرا برخی مفاهیمِ مرتبط با محمولِ ثانویه در زبان فارسی، ازجمله مقوله نحوی محمول های ثانویه و همچنین نحوه اطلاق حالت به گروه تعریف مورد توصیف این محمول ها واکاویده شود. در مورد مقوله نحویِ محمولِ ثانویه، با بهره گیری از برخی معیارها نشان دادیم که محمولِ ثانویه در زبان فارسی دارای هسته نقشِی محمول و مقوله نحویِ گروه محمول است. درخصوصِ حالتِ نحویِ گروه های تعریفِ موردِ توصیفِ محمولِ ثانویه نیز، با تکیه بر ملاحظات نظری و شواهد تجربی، استدلال می شود که در ساختارِ این جملات، گروهِ محمول در جایگاهِ اداتِ فرافکنِ بیشینه گروه فعلیِ بزرگ قرار داشته و گروه تعریفِ موردِ توصیفِ محمولِ ثانویه برای بازبینیِ مشخصه حالتِ خود، به اقتضای نوع محمولِ ثانویه، از جایگاهِ شاخصِ گروهِ محمول به جایگاهِ شاخصِ گروهِ فعلیِ کوچک یا به صورتِ جانبی به شاخصِ گروهِ فعلیِ بزرگ حرکت کند.
۱۹.

بازنمایی کنش گران اجتماعی داستان آب بید با بهره گیری از الگوی جامعه شناختی - معنایی ون لیوون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل گفتمان انتقادی الگوی ون لیوون کنش گران اجتماعی بهمن بیگی آب بید

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰۴ تعداد دانلود : ۸۱۷
در پژوهش حاضر، داستان آب بید اثر محمّد بهمن بیگی در چارچوب تحلیل گفتمان انتقادی و با بهره گیری از الگوی ون لیوون (2008) بررسی می شود تا مشخّص شود که نویسنده چگونه از بازنمایی کنش گران اجتماعی برای بیان دیدگاه ها و ایدئولوژی خود استفاده کرده است. نویسنده هویت کنش گران مربوط به حکومت پهلوی را کتمان کرده و هم زمان با فعّال نمایی و نام بری مستقیم، بر فعّالیّت های آموزشی معلّمان عشایری و سازمان آموزش عشایری تأکید کرده است. مردم آب بید به شکلی کاملاً آگاهانه منفعل نمایی شده اند تا بی توجّهی حکومت نسبت به آن ها و فقر فرهنگی مردم نمود بیشتری داشته باشد. نویسنده با انبوه نمایی و استفاده از عدد و آمار، کنش معلّمان عشایری را مهم و تأثیرگذار جلوه داده و با استفاده از مؤلّفه زمان درهمی، هم زمان با طرح مسئله ایران نوین، پرده از چهره مردمان بخشی از ایران که هنوز به شیوه پیش از تاریخی زندگی می کنند، برداشته است و به این وسیله سیاست های حکومت را به چالش کشیده است. بهمن بیگی با بهره گیری از مؤلّفه نمادین شدگی، کنش گران مربوط به آموزش عشایری را در قالب افرادی تأثیرگذار در جامعه عشایری بازنمایی کرده است. به طور کلّی، بازنمایی ها بازتابی از ایدئولوژی و دیدگاه های اجتماعی نویسنده است.
۲۰.

وضعیت سازه بودگی زنجیره های شبه خرده جمله در گونه موکریانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گونه موکریانی خرده جمله آزمون تشخیصی سازه بودگی زنجیره [NP XP]

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۳ تعداد دانلود : ۳۳۱
خرده جمله سازه ای با ساختار [NP XP] است که متمم افعال خاصی همچون «پنداشتن» و دیگر افعال هم معنی آن واقع می شود. زنجیره مذکور در برخی زبان ها همچون سوئدی، انگلیسی، عربی، فرانسوی و فارسی سازه ای تحت عنوان «بند کوچک» یا «خرده جمله» تشکیل می دهد. در توصیف این بندها، خرده جمله ها بندی فاقد فعل خودایستا، متمّم ساز و تصریف معرّفی می شوند که ساختار آنها به صورت [NP XP] است. (XP) در این بندها می تواند گروه اسمی، گروه صفتی و یا گروه حرف اضافه باشد. به لحاظ معنایی نیز خرده جمله ها دارای معنای گزاره ای هستند که معنای یک جمله کامل را در خود دارند. پژوهش حاضر در چارچوب نظریه حاکمیت و مرجع گزینی و به منظور بررسی سازه بودگی زنجیره [NP XP] در زبان کردی، گویش سورانی، گونه موکریانی انجام شده است. در این راستا، با استناد به شواهدی از زبان کردی که به صورت میدانی گردآوری شده اند، به بررسی داده ها می پردازیم. یافته های حاصل از پژوهش نشان می دهد زنجیره [NP XP] به عنوان متمم افعالی همچونfærz» «kerden ʼفرض کردنʻ، «zanin» ʼدانستنʻ، «bæ hesew henan» ʼبه حساب آوردنʻ، «new nenan» ʼنامیدنʻ، و bæ» «næzær haten ʼبه نظرآمدنʻ به تمامی آزمون ها پاسخِ سازه ای می دهد. همچنین استدلال های ارائه شده نیز سازه بودن زنجیره را اثبات می کنند. در نتیجه، زنجیره [NP XP] در این گونه از زبان کردی یک سازه تشکیل می دهد؛ سازه حاصل خرده جمله است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان