فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۳٬۱۸۸ مورد.
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
83 - 112
حوزههای تخصصی:
طبع و ملکه دو عامل مهم شکل گیری مدل های پایدار و غالب در هر یک از سه سطح خلق، نطق و صنعت در اندیشه فارابی و ابن سینا به شمار می آیند. مراد از ملکه هیئتی در نفس است که زوال آن سخت یا غیرممکن است. طبع و استعدادهای طبیعی نیز از جمله اموری اند که به سختی در معرض زوال و نابودی قرار می گیرند. از جهت همین سختی زوال است که هم ملکه و هم طبع در ریشه یابی رفتارهای پایدار مورد توجه اند. همانقدر که طبع در سه سطح خلق، نطق و صنعت مداخله و ایفای نقش می کند؛ به همان سان ملکه، عامل غلبه رفتارها، افکار و صناعات و شکل گیری الگوهای پایدار و ثابت نظری، عاطفی و رفتاری است. در امور طبعی؛ اخلاق فطری، علوم بدیهی مقدمات اول و صناعات فطری مانند نویسندگی، در شناسایی خصلت های رفتاری نقش دارد و در ملکات، تکرار و عادت به مقتضیات جاری نطقی، خلقی و صناعی، ملکاتِ ارادیِ خلقی، نطقی و صناعی را ایجاد می کند که سرمنشا بسیاری از رفتارهای انسان در سطوح نامبرده اند. مساله ی این تحقیق ناظر به چالش و ضدیت اقتضائات و احکام طبع و ملکه است. توضیح آنکه گاهی میان مقتضیات طبعی و ملکات نفسانی تضاد و دوگانگی ایجاد می شود برای مثال طبع اقتضای نوع دوستی دارد و ملکات شکل گرفته در نفس منشا اعمال مخالف نوع دوستی هستند، در چنین صورتی ملکات و مقتضیات آن ها جانشین طبع می گردند. این موضوع ذیل عنوانِ همسانی جایگاه ملکات خلقی، نطقی و صناعی با امور طبیعی به چشم می خورد. ملکات همسان طبع عمل می کنند. طبیعی سازی معارف و اخلاقیات و نیز صناعات به کمک ملکه سازی آن ها از همین روی مورد تاکید ابن سینا است. در صورت بیشتر شدن تعارض و آشکارشدن آن، بسته به میزان رسوخ و نهادینگی ملکه، طبع ضعیف می گردد یا به طور کامل زایل می شود. در این تحقیق به روشی توصیفی-تحلیلی ابتدا به محل نزاع یعنی چالش طبع و ملکه اشاره می کنیم و سپس به این موضوع می پردازیم که در صورت تقابل دو نیروی طبع و ملکه با یکدیگر با نظر به اینکه هر دو نیز عامل پایداری و شکل گیری به رفتارهای غالب اند، نفس انسان از کدام یک از این دو نیرو تبعیت می کند.
مبانی، اصول و اهداف تربیت جنسی در اسلام و غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
173 - 192
حوزههای تخصصی:
تربیت جنسی عبارت است از مجموعه آموزش ها و ایجاد موقعیت ها و زمینه سازی هایی که فرد را با هدایت و تعدیل غریضه جنسی آشنا می کند. پژوهش حاضر با هدف بیان مبانی و اصول و اهداف تربیت جنسی در اسلام و غرب شکل گرفته است. از آنجایی که پیشرفت تمدن ها و فناوری های صنعتی و گسترش شبکه های اطلاع رسانی و فضای مجازی، فرد و اجتماع را با مخاطرات جدی رو به رو کرده است؛ لذا اهمیت و ضرورت پرداختن به این گونه پژوهش ها را آشکارتر می کند. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی درصدد است تا با بیان آموزش تربیت جنسی به موقع، زمینه برای عفت عمومی در جامعه و اعتدال در میل جنسی و رفع تبعیض جنسی و درنهایت قرب به خدا را بیان نماید.
آپارتاید؛ مصداق نقض قاعده منع تبعیض. با محوریت توجه به ارزش های اخلاقی و نگاه به مسأله فلسطین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
27 - 46
حوزههای تخصصی:
تبعیض به عنوان جنایتی بین المللی شناخته شده است که منع آن به عنوان یک قاعده آمره در حقوق بین الملل یک ضرورت به منظور حمایت ازحقوق و آزادی های اساسی انسان و تضمین کرامت وی و حتی در مواردی حفظ صلح و امنیت بین المللی می باشد. بنابراین اصل منع تبعیض از شأن و نقش برجسته ای در نظام بین المللی حقوق بشر برخوردار است. کنوانسیون های چهارگانه ژنو 1949 و پروتکل های الحاقی 1977 شامل مقرراتی است که صراحتاً «تمایز نامطلوب» را علیه افراد متأثر از مخاصمات مسلحانه و اشغال را ممنوع می کند و رفتار برابر بین دسته های خاصی از افراد، مانند بیماران، را ایجاب می نماید و این گام نخست در تلقی نمودن آپارتاید به عنوان جنایت جنگی است. پس از این گام نخست، درد و رنج انسانی ناشی از ایدئولوژی سیاسی آپارتاید در آفریقای جنوبی در طی سال های 1948 تا 1994، که محکومیت جهانی و انواع واکنش های دیپلماتیک و حقوقی را در بر داشت منجر به تصویب کنوانسیون آپارتاید در سال 1973 به عنوان جنایت علیه بشریت و هم چنین جنایت جنگی در ماده 85 (4) (ج) پروتکل الحاقی اول شد.این واکنش های بین المللی حتی با پایان یافتن دوران آپارتاید نیز متوقف نشد و در سال 1998 آپارتاید به عنوان مصداق جنایت جنگی در اساسنامه دادگاه کیفری بین المللی (ICC) گنجانده شد. علاوه براین، بند 1 ماده 86 AP I، که طرفین را ملزم به سرکوب نقض شدید پروتکل می کند، تضمین می نماید که آپارتاید به عنوان جنایت جنگی در قوانین کیفری داخلی بسیاری از کشورها گنجانده شود و نابودی آپارتاید در آفریقای جنوبی باعث تغییر در این مسأله نخواهد شد. در حقیقت، همین کاربرد روز افزون (اما موردبحث) واژه آپارتاید در قوانین است که عملکرد اسرائیل در سرزمین های اشغالی فلسطین (OPT) را باعث تعقیب کیفری فردی در این زمینه می نماید و یا حتی آن را افزایش می دهد. به عبارت دیگر، اگرچه شمول کنوانسیون آپارتاید بر اقدامات اسرائیل با چالش هایی مواجه است اما درخصوص مقررات AP I چنین محدودیت هایی دیده نمی شود.
منت گذاری و منت پذیری از منظر فقه الاخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۳
۱۳۲-۱۱۱
حوزههای تخصصی:
بررسی موضوع منت گذاری و منت پذیری از منظر فقه الاخلاق، از جهت کاربردی بودن فقه در همه جوانب ابعاد دین عقاید، اخلاقیات، احکام و روشن شدن جلوه تازه ای از فقه تربیتی و نقش آن در سلامت اخلاقی و رشد و تعالی معنوی فردی و اجتماعی و حتی در عرصه روابط بین الملل، دارای اهمیت ویژه است. ازاین رو با روش توصیفی تحلیلی، با هدف چگونگی تطبیق قواعد فقهی بر منت گذاری و منت پذیری، به بررسی موضوع فوق می پردازیم و با توجه به مصادیق متعدد و ذومراتب بودن آن، نتیجه می گیریم که نمی توان به طور مطلق، حکم فقهی ثابتی مانند حرام بر آن مترتب کرد؛ بلکه تطبیق هرکدام از احکام خمسه تکلیفیه بر مصادیق متعدد آن محتمل است.
جایگاه مهمان و تکریم او مبتنی بر آموزه های وحیانی و سیره رضوی با توجه به محدودیت های زیستی جهان معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
125 - 148
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مهمان و مهمان شدن یکی از مباحث مهم زندگی اجتماعی انسان است و بررسی ها نشان می دهد که محدودیت های زیستی معاصر در کلان شهرها تکریم مهمان را با برخی تکلف ها و چالش ها روبرو نموده است که نسبت به گذشته تغییراتی نه چندان مطلوب داشته است و لازم است تا با بررسی جایگاه مهمان و شیوه های تکریم او در آیات قرآن و سیره رضوی تلاشی در جهت بهبود شرایط آن صورت پذیرد. به همین دلیل هدف پژوهش حاضر بررسی جایگاه مهمان و تکریم او در آموزه های وحیانی و سیره رضوی با توجه به محدودیت های زیستی جهان معاصر است.روش: پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی با توجه به آیات قرآن و سیره رضوی انجام شده است.یافته ها و نتیجه گیری: نتایج نشان داد اصل اساسی در تکریم مهمان مهربانی با او و حفظ کرامتش و براساس آیات قرآن، آموزه های وحیانی و سیره رضوی شواهدی چون؛ «گره گشایی از مهمان و برآوردن حاجات او، تشکر مهمان و میزبان از همدیگر، عدم توقع کار از مهمان، کمک و تسهیل رفت و برگشت مهمان، استقبال از مهمان و سلام گرم و مصافحه با او، بدرقه مهمان، توجه به نیازهای مهمان و تلاش جهت رفع آن ها، رابطه متقابل در مهمانی ها و رفت وآمد، رعایت ادب و احترام در مقابل مهمان، محبت و مهربانی در مقابل مهمان و دوری از تکلف در مهمانی» نشان دهنده تکریم مهمان و راهکارهایی جهت تداوم آن در دوره معاصر هستند.
تعیین اقدامات اولویتدار برای مدیریت رفتارهای انحرافی و خلاف اخلاق حرفه ای کارکنان با هدف ارتقای ارزش برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
96 - 126
حوزههای تخصصی:
امروزه اگر رفتار و اخلاق کارکنان نامناسب، منفی و انحرافی باشد، برای شرکت های معتبر به لحاظ اقتصادی، اعتباری و همچنین سلامت درون سازمانی تهدیدزا خواهد بود و این تهدید زمانی که شرکت مورد نظر دولتی باشد و در یک بازار به شدت رقابتی فعالیت کند، چندین برابر می گردد؛ بنابراین هدف مقاله، تعیین اقدامات اولویت دار برای مدیریت رفتارهای انحرافی و خلاف اخلاق حرفه ای به منظور ارتقای ارزش و جایگاه برند بیمهٔ ایران به عنوان یک بنگاه اقتصادی و خدمت رسانِ دولتی در صنعت رقابتی بیمه در نظر گرفته شد. مقاله حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها، ترکیبی است. در این مقاله، ابتدا به روش کیفی فراترکیب، 51 اقدام مختلف برای مدیریت رفتارهای انحرافی و خلاف اخلاق حرفه ای احصا شد؛ در بخش میدانی به منظور تعیین اقدامات اساسی از بین اقدامات شمارش شده، فرم های نظرسنجی بین 30 نفر از مدیران ارشد بیمه ایران در سه استان شمالی گیلان، مازندران و گلستان، به نسبت مساوی توزیع شد. پس از گردآوری داده ها و تحلیل آنها با تکنیک دلفی-فازی و پس از رسیدن به اجماع طی 2 مرحله رفت و برگشت، 39 اقدام نهایی تعیین گردیده و به روش تحلیل مضمون در چهار دستهٔ اقدام ساختاری و سازمانی، بهبود وضعیت شغلی، مدیریتی و اجتماعی، فرهنگی و ارزشی کدگذاری شدند. در گام بعد، برای اولویت بندی اقدامات با توجه به معیارهای مالی و غیرمالیِ ارزش و جایگاه برند از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد و پرسشنامه ای تخصصی حاوی 6 ماتریس مقایسات زوجی طراحی و بین 12 خبرهٔ بیمهٔ استان های شمالی به نسبت مساوی توزیع گردید. پس از گردآوری و تحلیل داده ها به کمک نرم افزار Expert Choice نتایج به دست آمده نشان داد که اقدامات بهبود ساختاری و سازمانی اولویت دارترین اقدام نسبت به هدف است.
بررسی انتقادی دیدگاها جی. ال. مکی در باب اخلاق دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
153 - 170
حوزههای تخصصی:
بدون شک، اخلاق دینی یکی از مهم ترین مؤلفه های حیات انسانی است که بدون آن، جامعه بشری هویت حقیقی خود را از دست خواهد داد، اما امروزه نقد اخلاق دینی و تلاش برای کنار زدن گزاره های اخلاقی برآمده از دین، دستمایه بسیاری از مخالفان دین و سردمداران الحاد برای اثبات برتری اخلاق سکولار بر اخلاق دینی و حتی توجیه الحاد قرار گرفته است. جی. ال. مکی، فیلسوف خداناباور، از جمله کسانی است که با این هدف به نقد اخلاق دینی پرداخته است؛ در این مقاله به برررسی آراء او در این زمینه می پردازیم. بر پایه یافته های این مقاله که به روش توصیفی تحلیلی به نگارش درآمده است، اشکالات مکی تا حدودی بر پیش فرض های نظری او درباب خدا مبتنی است. علاوه بر این، نقدهای او بیش از آن که متوجه اخلاق دینی باشد متوجه گزاره های اخلاقی اصحاب کلیسا است. اخلاق اسلامی به عنوان نمونه کاملی از اخلاق دینی، به خوبی قادر است تمام اشکالات مکی را پاسخ دهد.
بررسی مدیریت چالش های اخلاقی در طراحی بازی های رایانه ای(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۲)
53 - 75
حوزههای تخصصی:
این مقاله به تحلیل و بررسی دو رویکرد اصلی در طراحی بازی های رایانه ای با هدف ارتقای ارزش های دینی و اخلاقی می پردازد. رویکرد نخست، طراحی بازی ها با استفاده از شخصیت های دینی و تاریخی است که به کاربر این امکان را می دهد تا با انتخاب های اخلاقی از پیش تعیین شده تعامل کند. این رویکرد بر انتقال مستقیم مفاهیم اخلاقی تمرکز دارد، اما شاید به محدودیت هایی از جمله کاهش آزادی انتخاب و کاستن از عمق تجربه کاربر بیانجامد. در مقابل، رویکرد دوم به طراحی بازی هایی می پردازد که به کاربران آزادی انتخاب میان گزینه های اخلاقی و غیراخلاقی را می دهند و بدین ترتیب، امکان تجربه ای معنادار و چالش برانگیز را فراهم می آورند. اتخاذ این رویکرد، به شکل مؤثرتری می تواند موجب تغییرات مثبت در رفتار و نگرش کاربران شود. نتایج تحقیق نشان می دهند که طراحان بازی های رایانه ای، برای نیل به اهداف فرهنگی و آموزشی، باید تعادلی میان جذابیت بازی و تأثیرگذاری فرهنگی برقرار کنند. این مقاله ضمن تأکید بر اهمیت استفاده از رویکرد دوم، توجه به آزادی انتخاب کاربران و ارائهٔ پیام های اخلاقی به طور غیرمستقیم را ضروری می انگارد
بررسی هستی شناختی ارزش اخلاقی از منظر علامه مصباح یزدی و جان دیویی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۲)
103 - 122
حوزههای تخصصی:
واقع گرایی و غیرواقع گرایی و به طور کلی هستی شناسی ارزش اخلاقی همواره یکی از مهم ترین چالش های پیشِ روی فیلسوفان اخلاق بوده است. هدف هستی شناسی ارزش اخلاقی، پاسخ به این پرسش کلیدی است که آیا ارزش اخلاقی، واقعیتی مستقل از انسان یا قرارداد دارد یا تنها حاکی از سلیقه آدمی و برآمده از قرارداد است؟ در این مقاله، ضمن مقایسه و بررسی نگاه و رویکرد علامه مصباح یزدی و جان دیویی با روش توصیفی۔تحلیلی دریافتیم که «ارزش اخلاقی» از منظر هر دو متفکر از نوع بالقیاس الی الغیر (رابطهٔ علّی و معلولی میان فعل اختیاری انسان و کمال مطلوب) عینی و واقعی است؛ نه وابسته به سلیقه و خواست فرد و جامعه. علامه مصباح یزدی، واقع گرای اخلاقی است و جان دیویی غیر واقع گرا و به تبع آن به لحاظ فرااخلاقی و معرفت شناختی، نسبی گراست و البته، ریشهٔ این اختلاف به مبانی معرفت شناختی در تعریف صدق، اطلاق و نسبیت ارزش های اخلاقی و ملاک کلی ارزش اخلاقی(مصلحت عمومی و واقعی از منظر مصباح یزدی و رشد برآمده از مکتب داروینی، از منظر جان دیویی) بازمی گردد.
نقد نظریه اخلاق تکاملی ریچارد داوکینز با تأکید بر اندیشه الهی دانان مسلمان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۲)
123 - 142
حوزههای تخصصی:
اخلاق، همیشه در زندگی بشر حضور و ظهور داشته و رفتار او را به گونه ای تحت تأثیر قرار داده است. برای توجیه اخلاق نوعاً از دین استفاده می شود، اما خداناباوران جدید از جمله ریچارد داوکینز تلاش می کنند که بین دین و اخلاق شکاف ایجاد کنند و اخلاق را با اتکا به یافته های علم تجربی تبیین کنند. در این مقاله که به شیوه توصیفی۔ تحلیلی نگاشته شده است، تلاش کردیم نخست نظریهٔ اخلاق تکاملی داوکینز را با تکیه بر آثار خود او تبیین و توجیهات او را آشکار نماییم و سپس سعی کردیم تا نظریهٔ او را با اتکاء به اندیشه فیلسوفان و به ویژه الهی دانان و متألهان مسلمان، مورد نقد قرار دهیم. این نظریه از آنجا که نوعی واقع گرایی اخلاقی است، قابل توجه است، اما با چالش های مختلف روبه رو است. عدم اثبات فرضیهٔ داروین، عدم تضاد بین دین و اخلاق، سقوط در دام نسبیت، سقوط در دام جبرگرایی، ضعف های منطقی استدلال، عدم جامعیت و مانند آن، برخی از نقدهای مهمی است که براین نظریه وارد است.
راهبردهای مواجهه با چالش های اخلاقی در مشاوره و روان درمانی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۴)
109 - 141
حوزههای تخصصی:
در این این تحقیق، راهبردهای مواجهه با چالش های اخلاقی در مشاوره و روان درمانی را از دید مشاوران بررسی شده است. روش شناسی این پژوهش کیفی و با رویکرد پدیدارشناختی بوده است. جامعه مورد پژوهش نیز مشاورانی بوده اند که دست کم پنج سال سابقه مشاوره - با حداقل مدرک کارشناسی ارشد - داشتند . از روش نمونه گیری نظری و هدفمند برای انتخاب نمونه پژوهش استفاده شد. داده ها از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با 20 مشاور در گرایش های متفاوت به دست آمد. تحلیل داده های گردآوری شده به روش کلایزی انجام شد. بعد از تحلیل داده ها 47 مضمون فرعی، 5 مضمون اصلی شامل (منابع کمک کننده بیرونی، منابع کمک کننده درونی، عوامل کنترل گر درونی، عوامل کنترل گر بیرونی، و تشخیص تعارضات) به دست آمد. نتایج یافته های پژوهش، شامل راهبردهایی است که مشاوران در هنگام روبرو شدن با چالش های اخلاقی، راه گشا می دانستند و می تواند برای حلِّ چالش های اخلاقی این گروه مورد استفاده قرار گیرد.
تبیین و بررسی دیدگاه پیتر سینگر درباره شأن اخلاقی حیوان(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۵)
125 - 149
حوزههای تخصصی:
بررسی و تبیین «شأن اخلاقی حیوان»، یکی از مباحث مهم و چالش بر انگیز در حوزه اخلاق کاربردی است که به واسطه آثار و اثرگذاری مستقیم آن در زیست و زندگی بشری، اهمیتی ویژه دارد. در باب «شأن اخلاقی/ moral status» معیارها و ملاک های مختلف و متفاوتی ارائه شده و برخی فیلسوفان، با تأکید بر این نکته که برخورداری از قوّه عاقله، درک کلیات و آگاهی و به طور خاص، خودآگاهی، مقدمه و شرط برخورداری از «شأن اخلاقی» است، تنها برای انسانها ارزش ذاتی و «شأن اخلاقی» قائل شده اند. در تقابل با این نظریه و نوع نگاه، پیتر سینگر - فیلسوف فایده گرای معاصر- ضمن نقد و طرد نگرشِ انسان محورانه، دیدگاه های سنّتی در باب معیار شأن اخلاقی، را به چالش کشیده و با نگاهی ابداعی و انتقادی، «احساس درد و رنج» را به عنوان معیار درست و دقیق «شأن اخلاقی» معرفی کرده است. در این مقاله پس از اشاره ای گذرا به اهم دیدگاه ها در باب «شأن اخلاقی»، معیار جدید و جنجال برانگیز پیتر سینگر در باب شأن اخلاقی حیوان، طرح و تبیین شده و ضمن تحلیل پیش فرض ها و ادعاهای سینگر، رویکرد و مدعیات او در این زمینه ارزیابی و نقد شده است. پوشیده نیست که پذیرش معیار پیشنهادی پیتر سینگر و قبول «شأن اخلاقی حیوانات»، تجدید نظر در رابطه «انسان با حیوان»، پرهیز از ابزارانگاری و تلاش برای پایان بخشیدن به چرخه زجر و ظلم غیر ضروری به حیوانات را به وظیفه ای اخلاقی بدل می سازد.
نقش نظام اخلاقی قرآن کریم در سلامت جسم انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
131 - 150
حوزههای تخصصی:
سلامت جسمانی به عنوان یکی از ابعاد سلامت در کنار سلامت معنوی، روانی و اجتماعی در بسیاری از نظام ها و مکاتب مورد توجّه قرار گرفته است .در این میان قرآن کریم با تبیین مفاهیم اخلاقی با وسعتی در تمامی ابعاد زندگی فردی و اجتماعی انسان، در صدد تبیین یک نظام فکری و معرفتی به نام«نظام اخلاقی» مشتمل بر سه عنصر مرتبط و منسجم؛ اهداف، مبانی و اصول می باشد.و با دور روش پیشگیری و درمان در صدد تأمین و ارتقای سلامت معنوی انسان می باشد. از این رو این پژوهش در صدد است با روش توصیفی و تحلیلی به این سؤال اساسی پاسخ دهد که نقش نظام اخلاقی قرآن چگونه بر سلامت جسم انسان تأثیرگذار می باشند؟ نظام اخلاقی قرآن با دو روش؛ پیش گیری و درمان در صدد تأمین سلامت جسم انسان می باشد .آگاهی بخشی، زدودن رذایل اخلاقی، رعایت بهداشت و پاگیزگی در ابعاد، پاگیزگی بدن و لباس و بهداشت جنسی و بهداشت تغذیه از روش های پیش گیری نظام اخلاقی قرآن در سلامت جسم می باشند. روش های درمان به دو بخش روش درمان از طریق اسباب باطنی و معنوی و درمان از طریق اسباب ظاهری تقسیم می شوند. تقوا، صله رحم، نماز ، قرآن ، دعا، توبه و استغفار از روش-های اسباب باطنی و روزه داری، پرهیز از اسراف و پرخوری انیز مهم ترین اسباب مادی در سلامت جسم می باشند.
پدیدارشناسی فضیلت اخلاقی «توبه» نزد غزالی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
فضایل دینی در کنار فضایل عقلانی و اخلاقی، در زبان دینی نقش برجسته ای در سعادت و کمال بشر ایفا می کنند. فضیلت هایی از جمله توبه، صبر، شکر، توکل و مانند آن نظامی از ارزش ها را می سازند که اگرچه در طول فضایل عقلانی و اخلاقی است، اما ساختار معناشناختی، وجود شناختی و معرفت شناسی آن برگرفته از متون مقدس و مستقل از اصطلاحات رایج فضایل در عرف فلسفه اخلاق است. در عین حال تهی از تحلیل مفاهیم اخلاقی هم نیست. مفهوم «توبه» در زبان و ادبیات دینی نیز از این قاعده مستثنا نیست و می تواند به لحاظ هنجاری، روان شناختی و پدیدارشناسی بررسی گردد. فاعل اخلاقی به مثابه اول شخص، خود را در موقعیتی دینی می یابد که به لحاظ رفتار و موقعیت، همسو با موقعیت اخلاقی است. علاوه بر این، به لحاظ بیرونی خود را در برابر فشار وظیفه ای احساس می کند که از بیرون وی سرچشمه گرفته و نماینده هنجار صرف اخلاقی نیست، بلکه ناشی از معرفت دینی نیز هست. این نگاه که ویژگی بارز آن روش «اول شخص» است، به واسطه رویکرد «پدیدارشناختی» مطمح نظر قرار می گیرد. در میان اندیشمندان مسلمان، امام محمد غزالی روش های درون دینی متفاوتی برای پژوهش در قلمرو فضایل ارائه داده است. فضیلت «توبه» در دین و اخلاق و همنشینی آن با پدیدارشناسی تجربه اخلاقی، افقی است که غزالی در برابر ما می گشاید.
اعترافات شیطان از منظر قرآن(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
معرفت اخلاقی سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۵)
89 - 101
حوزههای تخصصی:
شیطان به مثابه یکی از آیات و مخلوقات خداوند، دارای حُسن است، ولی به سبب نافرمانی، ملعون و مطرود درگاه الهی واقع شده است. درباره شیطان، کتاب ها و مقالات گوناگونی به نگارش درآمده و هرکدام از زاویه خاصی این موجود را بررسی کرده اند. از جمله موضوعات مرتبط با شیطان، اعترافات مستقیم و غیرمستقیم اوست که در قرآن بیان شده است. این مقاله با تأکید بر آیات الهی، به اعترافات مستقیم شیطان پرداخته که عبارتند از: (1) وجود خداوند و صفاتی، مانند خالقیت، ربوبیت تکوینی و عزت الهی؛ (2) معاد و اموری، مانند عذاب الهی و قطع رابطه در قیامت؛ (3) تصرفات و کارهای مربوط به خود. شیطان اعتراف می کند که در صراط مستقیم کمین کرده و با استفاده از غفلت و تزیین درصدد فریب و سلطه بر انسان است. مشکل اصلی شیطان در بُعد خداشناسی، نپذیرفتن توحید تشریعی و نرسیدن به حد نصاب توحید است. علاوه بر این، او با اینکه مسائل مربوط به معاد را قبول داشت و بدان معترف بود، ولی عالِم غیر عامل بود و علم او برایش فایده ای نداشت. نهایت اینکه او به جای حرکت در صراط مستقیم، در آنجا کمین کرده و به شکل های گوناگون به رهزنی مشغول است. پژوهش حاضر با محوریت قرآن، و با روش «توصیفی تحلیلی» درصدد تبیین اعترافات صریح و مستقیم شیطان است.
نسبت میان واقعیت عقل و استنتاج قانون اخلاق نزد کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
145 - 166
حوزههای تخصصی:
کانت در یک حصر عقلی، احکام را به چهار دسته تقسیم می کند و سه دسته احکام «تحلیلی پیشینی»، «ترکیبی پیشینی» و «ترکیبی پسینی» را از بین آنها ممکن می شمارد. دراین میان احکام ترکیبی پیشینی احکامی هستند که امکان آنها نیازمند توجیه است؛ چراکه این احکام به عنوان احکام ضروری و کلی با صرف تحلیل مفاهیم - بر خلاف احکام تحلیلی پیشینی - یا رجوع به تجربه - بر خلاف احکام ترکیبی پسینی- موجه نمی شوند. کانت در نظام نقادی اش با طی فرایندی «حقوقی» با عنوان «استنتاج» می خواهد اعتبار این نوع از احکام را روشن کند و این کار را هم درباره احکام ترکیبی پیشینی در ساحت نظر یعنی متافیزیک و علوم و هم درباره احکام ترکیبی پیشینی در ساحت عمل یعنی ساحت اخلاق انجام دهد. او در نسبت با احکام ترکیبی پیشینی در ساحت اخلاق، آموزه ای تحت عنوان «واقعیت عقل» را به کار می گیرد که بر آگاهی بی واسطه از اصول اخلاقی و آگاهی اخلاقی به طورکلی دلالت دارد؛ اما بر سر نقش این آموزه در مقام توجیه احکام ترکیبی پیشینی، میان مفسران نزاع درگرفته است؛ به گونه ای که برخی طرح این آموزه از جانب کانت را به معنای عقب نشینی او از استنتاج اصول اخلاقی دانسته اند. این نوشتار درمقابل نشان می دهد این آموزه بخشی از فرایند «استنتاج» این احکام در مقام فرایندی حقوقی است و کانت به هیچ وجه از استنتاج اصل برین اخلاق دست نمی کشد.
جایگاه اخلاقی عفت در سوره نور با تأکید بر آرای تفسیری آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
5 - 40
حوزههای تخصصی:
عفت یکی از مفاهیم اخلاقی است که هر چند در اخلاق فلسفی یونانیان به عنوان یکی از فضائل چهارگانه مورد بحث است، اما در منظومه ارزش های اخلاق دینی جایگاه ویژه ای دارد. قرآن توجه ویژه ای به مسئله عفت و نقش آن در سلامت فردی و اجتماعی دارد و در برخی از سوره ها از جمله سوره نور به طور خاص بدان پرداخته است. با بررسی جایگاه عفت در سوره نور می توان دریافت که خداوند در آیاتی به هم پیوسته و مرتبط عفت فردی و اجتماعی و نیز اسباب به دست آوردن آن را مورد اشاره قرار داده است. اقسام عفاف جنبه های مختلف زندگی انسان را در برگرفته و زنان و مردان هم در نگاه، و هم در گفتار دعوت به رعایت عفاف و خویشتن داری شده اند. همچنین راهکارهای گسترش این فضیلت اخلاقی در جامعه نیز از آیات سوره نور قابل استفاده است. پژوهش حاضر پس از بیان اقسام عفاف در سوره نور در مورد عفت به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از داده های کتابخانه ای و شیوه تفسیری به خصوص آرای تفسیری آیت الله جوادی آملی به تحلیل آن ها پرداخته است. از بررسی های انجام شده این نتیجه حاصل می شود که عفت از نظر آیت الله جوادی آملی حالتی نفسانی است که باعث جلوگیری از غلبه شهوت بر انسان شده و در مسائل غریز ی و مالی هم استفاده شده است. و از راهکارهای عملی در تحصیل و گسترش عفاف؛ تلاش برای تهذیب نفس، پوشیدگی روابط جنسی همسران، ترویج فرهنگ ازدواج و داشتن توان مهار خواهش های نفسانی است.
رابطه علی و معلولی بین اخلاق و حفاظت از محیط زیست در آیین بودائی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
109 - 130
حوزههای تخصصی:
ادیان مختلف جهان راهکارهای سازنده ای درزمینه حل مشکلات گوناگون بشر ارائه داده اند. آیین بودائی از همان بدایت کار به محیط طبیعی توجه زیادی معطوف داشت. در رابطه با اهمیت پژوهش حاضر باید گفت، پژوهش هایی که بر روی متون مقدس بودائی صورت گرفته، توجه چندانی به دیدگاه های زیست محیطی این آیین نداشته و اغلب به بررسی جنبه های فلسفی، روان شناختی و درمانی آن پرداخته اند. با توجه به مشکلات زیست محیطی عدیده ای که زندگی گیاهی، جانوری و انسانی را به صورت بحرانی در معرض تهدید قرار داده، جهان معاصر نیازمند تحقیقات گسترده ای پیرامون حفاظت از طبیعت است تا شاید بتوان از لابه لای این تحقیقات به نظریه واحدی دست یافت و از تجربیات کارگشای مکاتب دیگر استفاده نمود. دستاورد اساسی این پژوهش، نشان دادن این مسئله خواهد بود که چگونه آیین بودائی با پیوند اخلاق و محیط زیست، سعی در حفظ طبیعت دارد. تحقیق حاضر با توسل به روش تحقیق تاریخی و با مراجعه به منابع دست اول(اصیل) و همچنین تحقیقاتی، سعی در پیشبرد هدف ویژه تحقیق خواهد داشت. نتایج حاصل از پژوهش نیز بیانگر آن است که ازنظر بودا، تغییر جزو سرشت طبیعت است؛ اما رذایل اخلاقی (ظلم، آز، احتکار، اسراف، دزدی، تکبر و غیره) به صورت امری علی و معلولی نابودی جهان را تسریع خواهد نمود.
رویکردی به انگیزش اخلاقی درآیات وروایات از منظر روانشناسی اخلاق دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
39 - 76
حوزههای تخصصی:
انسان در ذات خودش وبه لحاظ فطری انگیزه بر انجام رفتار اخلاقی دارد.اما چرا انسانها در برخی موقعیت ها انگیزه بررفتارهای اخلاقی ندارند؟ویا حتی انگیزه بر رفتار غیر اخلاقی دارند.ودچار بی پروایی وشرارت می شوند. همین مسأله در آموزه های اخلاقی دین هم وجود دارد.سؤال اصلی مقاله این است که«چرا افراد متدین ویا مدعی دین داری با علم به الزامات اخلاقی دین، انگیزه برای انجام فعل اخلاقی ندارند؟». ویا گاهی برخلاف دستورات اخلاقی دین عمل می کنند. بنابراین چه نسبتی بین باورهای دینی معطوف به گزاره های اخلاقی وانگیزش اخلاقی وجود دارد؟ از آنجائیکه مفهوم «انگیزش» و نظریه های مربوط به آن در«روان شناسی» مورد بحث قرار می گیرد ومفهوم«انگیزش اخلاقی»در«روانشناسی اخلاق »از مباحث مهم وکلیدی است. به همین جهت این مقاله با روش توصیفی، تحلیلی درصدد تبیین عوامل وموانع «انگیزش اخلاقی» از منظر نویی موسوم به «روانشناسی اخلاق دینی» با استناد به برخی آیات وروایات است .حاصل ونتیجه اینکه، عوامل درونی مانند«ضعف اراده»،«ضعف ایمان»و«بی تقوایی» وغلبه«امیال وغرایز»و«عدم آگاهی» وغفلت، موانع انگیزش اخلاقی است.همچنین عوامل بیرونی مانند خانواده،نظام تربیتی وآموزشی جامعه،ارتباطات اجتماعی حقیقی ومجازی ورفتارهای حکومت، مؤثر در انگیزش اخلاقی افراد هستند.
کاربرد اخلاق در شکل گیری دانشگاه فضیلت مدار(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
کاربرد اخلاق در رشد و شکل گیری دانشگاه در حول محور فضیلت مداری در پژوهش های پیشین به صراحت و به صورت تخصصی بررسی نشده است. لذا، هدف از انجام پژوهش حاضر ، بررسی کاربرد اخلاق در شکل گیری دانشگاه فضیلت مدار می باشد. رویکرد پژوهش، کیفی بوده و با رویکرد تحلیل مضمون و در یک دوره یک ساله از پاییز 1401 تا پاییز 1402 انجام پذیرفته است. نمونه آماری شامل گروه خبره 20 نفری از اساتید دانشگاه و محققین در حوزه تحت مطالعه بوده که با رویکرد گلوله برفی انتخاب شده است. برای بررسی اعتبار اطلاعات و الگوی مستخرج از مصاحبه ها، از دو روش بازآزمایی و توافق درون موضوعی استفاده شده و از اعتبار یافته ها اطمینان حاصل شده است. یافته ها در قالب مدل اخلاق در شکل گیری دانشگاه فضیلت مدار در قالب 219 کد باز، 40 مفهوم و سه مقوله محوری (تداخل اخلاق در سطح فردی، تداخل اخلاق در سطح دانشگاهی (حرفه ای) و تداخل و کاربرد موازین اخلاقی در سطوح کلان) که هر کدام در قالب دو مقوله اجتنابی و حمایتی بخش بندی شده اند، شکل یافته است. نتایج حاکی کارکردهای انکارناپذیر و حساس اخلاق در شکل گیری و توسعه الگوی دانشگاه فضیلت مدار است که در راستای دستیابی به آن، بایستی به دستاوردهای تحقیق حاضر در قالب الگوی تداخل اخلاق در تشکیل دانشگاه فضیلت مدار توجه ویژه ای نمود.