مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
حُزن
منبع:
طلوع ۱۳۸۳ شماره ۱۰ و ۱۱
حوزه های تخصصی:
إلا تنصروه فقد نصره الله إذ أخرجه الذین کفروا ثانی اثنین إذ هما فی الغار إذ یقول لصاحبه لاتحزن إنّ الله معنا فأنزل الله سکینته علیه و أیّده بجنودٍ لمتروها و جعل کلمةَ الذین کفروا السفلی و کلمة الله هی العلیا و الله عزیز حکیم(توبه:40) فریقین در تفسیر این آیه با هم اشتراک نظرهایی دارند، اما چشماندازی که شیعه از این آیه عرضه کرده است، مغایر با دیدگاهی است که اهل سنت از آن نمایانده است. به دلیل همین تغایر در دیدگاهها (به ویژه چون این آیه با مسئله خلافت پیوند دارد) فریقین دربارة آن به طور مستقل یا غیرمستقل نگاشتههای فراوان دارند که بیشتر ناظر به نقد دیدگاه مقابل است.1 اهل سنت این آیه را بیانکننده فضایل و مناقب والا و ارزشمند برای ابوبکر میدانند و بنا به این آیه، وی را در شمار صحابه خاص و برگزیدة پیامبر اکرم(ص) قلمداد میکنند، بلکه آن را دلیلی بر حقانیت خلافت به شمار میآورند، اما در نگاه شیعه، از فقرات و کلمات این آیه، نه تنها هیچ گونه فضیلت و برتری استفاده نمیشود، بلکه ـ در چشمانداز برخی از بزرگان شیعه ـ آیة غار از برخی مثالب ایشان و عدم توجه و نظر خداوند به وی حکایت دارد.
عشق از منظر شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگاه «سهروردی» به مقوله « عشق»، نگاهی فیلسوفانه و عارفانه است. وی «عشق»، «حسن» و «حزن» را سه فرزند «عقل» می خواند، «حزن» و «رنج» را همواره ملازم و همرکاب «عشق» می شمارد و رسیدن به «حسن» وکمال را جز از طریق «عشق» میسر نمی داند.
به تعبیر وی عشق پیچکی را ماند که درخت را در میان می گیرد، رطوبت آن را در خود کشیده، می خشکاند، تن را فانی کرده و جان را بقا می بخشد. در نگاه او «عشق» محبتی مفرط و بیرون از حد است که در مجموعه هستی، سریان دارد و هر موجودی، چه نوری و چه غیر نوری، از آن بهره و نصیبی دارد و این «عشق» است که رابط وجودی، میان موجودات عالم است.
سالک طریق، باید از دو وادی «معرفت» و«محبت» گذر کند و گاو نفس را در پیش پای «عشق» قربانی نماید تا به آب حیات «عشق» رسد و از آن جرعه ای برگیرد. غایت این «عشق» تشبه به خدا و فنای در اوست.
حقوق بشر در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امام علی(ع) حدود چهارده قرن پیش در دوران حکومت کوتاه خویش به بیان اصول مبنایی حقوق بشر و حقوق خصوصی، عمومی، سیاسی و اجتماعی انسان پرداخته است. این مقاله بر آن است تا با روش توصیفی و تحلیلی به موضوع حقوق بشر در نهج البلاغه بپردازد. نتایج بررسیها بیانگر آن است که مکاتب غربی علیرغم اینکه به وضع و ترویج اصطلاح حقوق بشر پرداخته اند، مبتکر اصلی حقوق بشر نمیباشند. ازاین رو پیشینه حقوق بشر را میتوان در ادیان الهی به ویژه در دین مبین اسلام جستجو نمود. متون اسلامی به روشنی حقوق انسان ها را در عرصه های مختلف مطرح نموده است. افزون بر اینکه اصول اعلامیه جهانی حقوق بشر با حقوق بشر اسلامی تفاوت مبنایی دارد که این امر با مقایسه اعلامیه مزبور با قوانین و حقوق اسلامی و منابع فقهی به وضوح قابل درک است.
درمان حُزن و باور به قضا و قدر(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
حزن و افسردگی در روح و نفس انسان، می تواند مانعی در مسیر حرکت و پیشرفت دنیوی و سلوک اخروی فرد باشد. از این رو، باید برای از بین بردن آن تدبیری اندیشید. اعتقاد به قضا و قدر، راه کاری است در همین جهت که با ایجاد رضامندی، این مانع را از مسیر بر خواهد داشت. این نگاشته، شرحی بر روایت امام صادق است که با استفاده از روایات هم مضمون و هم خانواده دو عنوان حزن، و قضا و قدر، به دنبال آن هستیم تا به تبیین این دو رکن اصلی حدیث شریف و رابطه آنها بپردازیم.
مبانی حِکمی حُسن و عشق در رساله فی حقیقةالعشق سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هرچند در منظومهٴ اشراقی سهروردی، فقط یک رساله به عشق اختصاص یافته است، با این حال وی حقِّ حقیقت سه گانهٴ حُسن، عشق و حزن را در همین مجال اندک ادا نموده است. در رسالهٴ فی حقیقةالعشق، سه گانهٴ حُسن، عشق و حزن، منشأ مابعدالطبیعی دارند و از عقل کل ناشی شده اند.
این اقانیم سه گانه، سه اصل آسمانیاند، که یک بار در داستان آدم و ملائکه و بار دیگر به نحو کامل تر در داستان یوسف (ع)، یعقوب(ع) و زلیخا متجلی میشوند. در اندیشهٴ اشراقی، این سه گانهٴ ازلی با حفظ هویّت ملکوتی خویش به جهان مادی ما میآیند و هر یک مظهری مییابند.
سهروردی، در رسالهٴ فی حقیقةالعشق (مونس العشّاق)، در مراحل و مراتب مختلف از عشق حکایت میکند. در این حکایت، هم به فکر مابعدالطبیعی یونانی نظر دارد و هم به اندیشهٴ مغانی و هم از اشارات و لطائف قرآنی بهره میگیرد.
از این رو، رسالهٴ عشق سهروردی چون بسیاری دیگر از آثار وی محل تلاقی سه سنت بزرگ ایرانی ـ اسلامی ـ یونانی است، بی آنکه بویی از التقاط به مشام برسد. در فضای آکنده از عطر جان فزای جاویدان خرد، از تقریب و ترکیب این سنن معنوی، حقیقت واحدی که همان معنای اشراقی مهر است، به ظهور میرسد.
این پژوهش بر آن است تا راز آفرینش اقانیم سه گانه(حُسن، حزن و عشق) و جایگاه آنها را در جهان شناسی و معرفت شناسی اشراقی بررسی نماید تا تمهید مقدمه ای باشد بر حکمت هنر اشراقی.
درآمدی بر پیامدهای تربیتی و اخلاقی عشق در اندیشه ی سهروردی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
شیخ اشراق به مقوله ی عشق، نگاهی فیلسوفانه و عارفانه دارد. او عشق را فرزند عقل و ملازم حزن می شمارد و رسیدن به حسن وکمال را جز از طریق عشق میسر نمی داند. به تعبیر وی، عشق محبتی مفرط و بیرون از حد است که در مجموعه ی هستی سریان دارد و هر موجودی - اعم از نوری و غیر نوری - از آن بهره و نصیبی دارد. عشق رابط وجودی میان موجودات عالم است. مقدمه ی وصول به عشق، معرفت ومحبت و غایت آن فناست. در اندیشه ی او، عشق آثار و پیامدهای تربیتی و اخلاقی با اهمیتی دارد که کمال جویی، دنیاگریزی، مبارزه با زشتی ها و هوای نفس، وحدت گرایی، میل به عقلانیت و خردورزی، صبر و استقامت، التزام به اعمال صالح، کسب معرفت و همچنین طاعت و عبادت حضرت حق، در زمره ی این آثار است.
چگونگى تأثیر توکّل در درمان حُزن از منظر قرآن و حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
حُزن و اندوهِ شدید و مداوم، از جمله بیمارى هاى روحى و اخلاقى است که آسیب هاى گوناگونى را در جسم، جان و رفتار آدمى بر جاى مى گذارد. درمان این بیمارى، از دغدغه هاى اندیشمندان علوم اسلامى و پژوهشگران روان شناسى بوده است. از منظر قرآن و حدیث نیز، یکى از راه هاى از میان بردن حُزن در زندگى، «توکّل به خدا» معرفى شده است.
پرسش اساسى این است که توکّل، چگونه باعث برطرف شدن حُزن و افزایش شادکامى انسان در سختى هاى زندگى مى شود؟ مقاله حاضر با روش کتابخانه اى و تحلیل محتوا، به تبیینِ مفهوم توکّل و کاربرد آن در «حُزن زدایى» مى پردازد و پس از مطالعه و بررسى متون اسلامى (قرآن و حدیث) به این نتیجه مى رسد که توکّل و اعتماد به خداوند، با تغییر و اصلاح شناخت آدمى در حوزه هاى عاطفى و رفتارى انسان تأثیر مى گذارد که حاصل آن، صبر در ناملایمات، زهد در تمایلات و شادابى و تلاش در کارها خواهد بود. نتیجه اینکه براى رهایى از اندوه، باید «توکّل به خدا» را در انسان ها به وجود آورد.
مفهوم شناسی تطبیقی حزن در آینه چکامه های احمد مطر و نصرالله مردانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احمد مطر، از شاعران معاصر عراقی و نصرالله مردانی، شاعر و نویسنده معاصر ایرانی است. این دو شاعر با توجه به شرایط خفقان آور و نابسامان جامعه، حزن و اندوه مردم را با بیان خویش به تصویر کشیده اند؛ مطر، با رعایت جانب ادب، توانسته حقایق تلخ روزگار خویش را آشکارتر سازد و برخلاف مردانی، شعر خود را تنها برای مبارزه با حکومت به کار گیرد و حس مخالفت مردم ضد اوضاع نابسامان را بیشتر برانگیزد. مردانی نیز توانسته با نوآوری های خود، افق های تازه ای را پیش روی شاعران انقلاب اسلامی و دفاع مقدس بگشاید و سروده های پایداری او مورد توجه همگان قرار گیرد. این پژوهش بر بنیان مکتب ادبیات تطبیقی آمریکایی و با تکیه بر دیوان های دو شاعر به بررسی و تحلیل اشعار حزن آلود آنان همت گماشته است. نگارندگان در این پژوهش بر آن بوده اند تا مفهوم حزن را در اشعار مطر و مردانی که تصویرگر چهره خونین و ویران میهن این دو شاعر در بحبوحه جنگ و هجوم متجاوزان است، مورد بررسی قرار دهند. نتایج پژوهش، حاکی از این است که دو شاعر در توصیف حزن و اندوه ناشی از ستم دشمنان بیدادگر خویش توفیق یافته اند و به نیکی تصویر مظلومیت میهن خویش را در مقابل متجاوز پدیدار ساخته اند؛ نگارندگان در بخش پایانی جستار حاضر کوشیده اند تا مشابهت ها و تفاوت های اشعار حزن آلود دو شاعر را مورد بررسی و تحلیل قرار دهند.
بررسی تطبیقی رویکرد فلسفی کندی و سهروردی پیرامون پیشگیری و درمان حزن دنیوی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی دیدگاه کندی و سهروردی در باب پیشگیری و درمان حزن عرفانی و حزن دنیائی است؛ حزن عرفانی، موجب می شود سالک به مرتبه ای فراتر باور داشته و برای وصول به آن تلاش نماید. کنترل حزن دنیوی در روان شناسی به صورت ریشه ای بررسی نمی شود؛ لکن فیلسوفان مسلمان با توجه به مبانی عقلی که ریشه در آموزه های دینی دارد، راهکارهایی ارائه کرده اند. این پژوهشِ کتابخانه ای و اِسنادی که به روش توصیفی-تحلیلی سامان یافته، با تمرکز بر آثار کندی و سهروردی به پیشگیری و درمان بنیادین حزن پرداخته است. یافته های پژوهش حاکی از وجود راه حل منطقی و البته قابل تطبیق بر متون دینی در آثار این دو می باشد. هر یک از کندی و سهروردی عامل اصلی حزن را اشتباه انسان ها در جهان بینی مادی و زمین گیر شدن انسان در مادیاتِ می دانن
رهیافت های محمدبن زکریای رازی و ابن سینا در پیشگیری و درمان هیجان حزن و اندوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان ها در زندگی خود با انواع هیجانات روبه رو هستند. این هیجانات به دو دسته مثبت و منفی تقسیم می شوند. در نوع دوم افراد برای خودداری و رهایی از آنها تلاش می کنند. هیجانات از منظرهای فلسفی و زیستی و روان شناسی بررسی می شوند. محمدبن زکریای رازی و ابن سینا از فیلسوفانی هستند که درباره هیجان حزن و اندوه بحث کرده اند. با مقایسه و گزارش آثار این دو درمی یابیم که محمدبن زکریای رازی با پیش گرفتن روش اخلاق فلسفی افلاطونی، هدفش را سلامت محوری قرار می دهد. رویکرد وی معطوف به جسم و روان است. حزن و غم از منظر وی مذموم و عدم اعتدال مزاج و پنداره ثبات داشته ها، عوامل ایجادی آن است. حفظ اعتدال مزاج، منفی انگاری دارایی و اصلاح نگرش ثبات داشته ها ازجمله روش های درمانی مورد توجه رازی در کتاب طب روحانی است. ابن سینا نیز در مواجهه با حزن و اندوه با اتخاذ روش اخلاق فلسفی ارسطویی، رویکرد کمال محور را برمی گزیند. وی در درمان غم و اندوه به امری فراتر از سلامت تن می اندیشد. شیخ الرئیس در درمان این عارض نفسانی، درمان های روانی و معنوی را مؤثرترمی داند. از نظر وی افزون بر اصلاح انگاره ثبات داشته ها، زیارت و دعا عامل مهمی برای زدودن غم است.
نبراتُ الحزن والاغتراب فی شعر مهدی أخوان ثالث ومظفر النوّاب «دراسه مقارنه»(مقاله علمی وزارت علوم)
مهدی أخوان ثالث ومظفر النّواب شاعرانِ کبیرانِ دخلا المعترک السّیاسی إبّانَ شبابهما وکرّسا حیاتهما الشّعریه فی نضال مستمر وکفاح مریر ضدّ الأنظمه الاستبدادیّه؛ فالتشابه فی الظروف السّیاسیّه والتجارب المریره التی عاشها الشاعرانِ فی العراق وإیران حینذاک أدّى إلى بروز حاله نفسیّه مشترکه أثّرت فی أشعارهما، و یمکن تفسیر هذه الحاله الشّعوریه بأنّها شعور الحزن والاغتراب الذی یُفرز حاله من الخیبه والتشاؤم. من هذا المنطلق، یهدف هذا البحث بالاعتماد على المنهج التطبیقی وفی ظلّ المدرسه الأمیرکیه إلى تطبیق ما یختلج بداخل الشاعرینِ من هاجس الاغتراب ومن ثمّ یسلّط الضوء على نبرات الحزن الصّارخه فی أشعارهما، منتهیاً إلى نتائج تدّل على أنَّ المضامین المشترکه فی شعر أخوان ثالث والنّواب ناجمه عن إحساسهما المشترک تجاه الظروف المریره التی عاشاها فی المجتمع وخاصه فی السّجن. السؤال الذی یُطرح هنا یلخص فیما یلی: ما هی أهمُّ النماذج المشترکه التی تحثّنا للمقارنه بین هذین الشّاعرین فی مجال الحزن والاغتراب؟ هذا ما سنحاول الإجابه عنه من خلال استعراض وجوه التشابه فی أعمالهما الشعریه.
خوف و حزن ممدوح و مذموم مؤمنین در قرآن و نهج البلاغه(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
توصیه به خوف و حزن و پرهیز از آن، مقوله ای است که هم مورد توجه بزرگان اخلاق و عرفان قرار دارد و هم آیات قرآن و روایات معصومین علیهم السلام به آن پرداخته اند. گاهی نداشتن خوف و حزن، لازمه زیست مؤمنانه تلقی شده و گاهی نیز خائف و محزون بودن، ویژگی منحصربه فرد متقین و لازمه مأوا گزیدن در جنات عدن شمرده شده است. این اختلاف، نه تنها در میان آیات قرآن به چشم می خورد، بلکه بین آیات قرآن و روایات معصومین علیهم السلام، به ویژه نهج البلاغه و در میان خود روایات نیز وجود دارد. ما در این مطالعه سعی داریم به شیوه توصیفی و البته تمرکز بر قرآن کریم و استخراج موارد خوف و حزن، تحلیل کنیم که چرا در برخی آیات، اتصاف به خوف و حزن امری ارزشی و توصیه ای است و در برخی دیگر، منهی عنه و مذموم. همچنین سعی داریم همین مقایسه را با نهج البلاغه و فرازهای نورانی آن انجام دهیم و اختلاف یا هماهنگی میان این دو دسته آیات و روایات را بررسی کنیم. بنابر مطالعات انجام شده، می توان چهار حالت برای خوف و حزن مؤمنین فرض کرد: خوف و حزن ممدوح در دنیا و آخرت؛ و خوف و حزن مذموم در دنیا و آخرت که با دقت در منابع معتبر قرآنی و روایی، از میان حالت های مفروض تنها خوف و حزن ممدوح در دنیا پذیرفتنی است.
تغییر نگرش در زندگی به مثابه پیشگیری و درمان اندوه؛ بررسی دیدگاه کندی، رازی و ابن حزم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
144-152
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: برخی از فیلسوفان مسلمان تلاش نموده اند با تمرکز بر مبانی عقلی راهکارهایی برای پیشگیری و درمان بنیادین اندوه یا حزن دنیوی معرفی نمایند. این مهم در اندیشه کندی که نخستین فیلسوف مسلمان است به چشم می خورد. فیلسوفان دیگر نظیر رازی و ابن حزم نیز تلاش کرده اند به صورت ژرف تری به این مسئله مهم بپردازند. به همین دلیل، هدف مؤلف در این مقاله پرداختن به راهکارهای کندی، رازی و ابن حزم برای کنترل اندوه دنیوی بود. روش کار: این پژوهش از نوع کتابخانه ای است که با روش توصیفی-تحلیلی سامان یافت و تلاش شد تا با تمرکز بر آثار کندی، رازی و ابن حزم به پیشگیری و درمان بنیادین اندوه پرداخته شود. مؤلف مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده است. یافته ها: یافته های پژوهش از وجود راه حل منطقی و البته تطبیق پذیر بر متون دینی در آثار کندی، رازی و ابن حزم حکایت داشت. بر این اساس، هر یک از کندی، رازی و ابن حزم عامل اصلی اندوه را اشتباه انسان ها در جهان بینی می دانند. به عبارتی دیگر، درگیر شدن انسان ها در مادیات موجب می شود نفس به این ویژگی متصف شود؛ در این هنگام باید نگرش به زندگی واکاوی شود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، اگر انسان بتواند از زندگی مادی خود نگرش منطقی اتخاذ نماید و در رفتار به درستی گام بردارد می تواند اندوه دنیوی را کنترل؛ و سرور را جایگزین آن کند.
تبیین «مدل عملکردی انفاق» در «کاهش حزن و خوف» بر اساس منابع اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تبیین «مدل عملکردی انفاق» در کاهش «خوف» و «حزن» بر اساس منابع اسلامی می باشد. این پژوهش، به این سوال پاسخ داده است که، «انفاق بر اساس چه مدل عملکردی، خوف و حزن را در انسان کاهش می دهد؟» برای پاسخ به این سوال بر اساس نظریه «حوزه های معنایی» مفهوم «انفاق» بر اساس آیات و روایات واکاوی شد؛ بدین منظور، آیات و روایات مربوط به انفاق، صدقه، بخل، شحّ و سخاوت مورد بررسی قرار گرفت؛ برای فهم روانشناختی مولفه ها، از «طبقه تحلیل» استفاده شد؛ مولفه های به دست آمده، در طبقاتِ «جهت گیری ها»، «رفتارها»، «تجربه ها» و «کارکردها» تنظیم شدند. یافته ها نشان داد که: 1. عدم حزن و خوف تجربه ای است درونی و تطابق کامل با عینیت های بیرونی ندارد؛ 2. یافته های مربوط به انفاق در «طبقات تحلیل» جای گرفتند؛ 3. این طبقات عبارت بودند از: «جهت گیری ها»، «رفتارها»، «تجربه ها» و «کارکردها»؛ 4. اگر انفاق با رویکرد قرآنی صورت پذیرفته و در طبقات چهارگانه، انطباق با قرآن داشته باشد، «کارکردهای روانشناختی» و «آثار تکوینی» مشخصی را به دنبال خواهد داشت؛ 5. یکی از «کارکردهای روانشناختی» اش عبارت است از «کاهش حزن» و «کاهش خوف» در شخصِ انفاق کننده.
واکاوی بلاغی تصویر حزن در اشعار محمد القیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۰
100 - 120
تصویر که یکی از ارکان چهارگانه شعر در نقد ادبی به شمار می رود، یک ساختار زبانی است که شاعر با بهره گیری از آن به معانی انتزاعی، افکار و حالات پیچیده درونی خود تجسم می بخشد. این مفهوم چه در نقد قدیم که صور خیال را عنصر اساسی در شکل گیری تصویر می داند وچه در نقد جدید که همه ابزارهای بیانی و هنجارشکنی های زبانی را در بر می گیرد، نقش برجسته ای در بیان تجربه شعری شاعر دارد. محمد القیسی، سراسر عمر خویش را در تبعید سپری نموده وهمواره با رنج تبعید، اندوه فلسطین را به تصویر کشیده است. طی کاوش به عمل آمده تجربه تلخ زندگی شاعر، حزن را به عنصری ثابت وجدایی ناپذیر در اشعار وی تبدیل کرد به گونه ای که آهنگ پایدار حزن در اشعار وی، سبب نامگذاری او به الشاعر الحزین(شاعر اندوهگین) گردیده است. نظر به اینکه موضوع فلسطین به عنوان یک مسئله اجتماعی محوری در آثار ادبای عرب بازتاب یافته است، تحلیل تصویر در نحوه بازنمایی مسئله فلسطین، نقش اساسی دارد. از سوی دیگر حزن یکی از گرایش های مهم در شعر معاصر عربی است. لذا واکاوی حزن در اشعار محمد القیسی موضوعی است که به روش توصیفی-تحلیلی، وبا رویکرد نشانه شناسی وتحلیل آماری در این پژوهش مورد بررسی قرار می گیرد با این هدف که چگونگی بازنمایی رنج واندوه فلسطین به عنوان پاره تن جهان اسلام، در شعر قیسی، شاعر مقاومت فلسطین را کشف و رمزگشایی نماید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که قیسی در تجسم بخشیدن به تجربه حزن انگیز خود، از تکنیک استعاره و تشبیه بهره می گیرد ودو تصویر متفاوت از حزن را پیش روی مخاطب قرار می دهد؛ حزن مثبت، که حزن حقیقی ومقدس شاعر است وحزن منفی، که مجازی، ناپایدار است. این تعارض در بازنمایی حزن، بیانگر این است که شاعر در تجربه شعری خود دچار نوعی کشمکش درونی است که ناشی از تعارض میان آرمان و واقعیت شاعر است.
بررسی نقش همخوان ها در آفرینش فضای حزن و گریه(مقایسه اشعار اخوان ثالث با شاملو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
55 - 87
حوزه های تخصصی:
در اشعار کلاسیک فارسی، بیش از همه، وزن های عروضی بودند که سبب تهییج عواطف شده و احساسات خواننده را برمی انگیختند و او را در فضای مورد نظر قرار می دادند و بدین گونه، تصویر و خیال را برجسته می کردند. ولی در شعر معاصر به ویژه شعر نیمایی، با دخل و تصرف در وزن های عروضی، از طریق موسیقی درونیِ حاصل از ترکیب، تکرار و نحوه پراکندگی آواهاست که القای احساسات و فضا، صورت می گیرد؛ زیرا هر آوا با طنین خاص خود و بسته به واجگاه و نحوه تولیدش در اندام های گفتار، تأثیر روانی و موسیقایی ویژه ای بر خواننده می گذارد و احساس و در نتیجه فضای خاصی را تداعی می کند. تسلط مهدی اخوان ثالث بر زبان فارسی و تلفیق واژه های کهن، امروزی و محاوره در آثارش و قافیه اندیشی او، اشعار وی را نمونه خوب و متمایزی برای بررسی تأثیر آواها و موسیقی آن ها در آفرینش فضا، بدل نموده است. در این مقاله نقش همخوان ها در آفرینش فضای شعری آثار نیمایی این شاعر برجسته بررسی شده است. همچنین برای تبیین بیش تر مطلب، مقایسه ای با همخوان های مؤثر در فضاسازی اشعار شاملو نیز به عمل آمده است.
مبانی سلوک اخلاقی ابوذر برپایه روایات او(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
41 - 82
حوزه های تخصصی:
از میان صحابه پیامبر (ص) ابوذَرِ غِفاری از آن ها ست که جریان های فکری مختلفِ جهانِ اسلام در سده های متمادی به روایات و گفتارهای اخلاقی او توجه نشان داده اند. می توان در آثار منسوب به وی احکامِ مختلفی درباره سلوکِ اخلاقی فردی و اجتماعی بازدید. مطالعه کنونی با هدفِ بازشناسی آن بخش از اندیشه های اخلاقی بازتابیده در روایاتِ منسوب به او صورت می گیرد که به سلوکِ فردی و ذهنیِ او مربوط است؛ اَبعاد و جوانبی از سلوک اخلاقی که حتی اگر ارتباطاتِ اجتماعی فرد نیز منقطع شود استمرار می توانند یافت. می خواهیم دریابیم برپایه روایاتِ منسوب به ابوذر و با فرضِ اَصالتِ آن ها ابوذر چه سلوکِ فکری ای را ترویج می کند. به این منظور با استقصاء روایاتِ بازمانده از ابوذر و بازخوانی نگرش های هستی شناسانه و انسان شناسانه بازتابیده در آن ها به بازشناسی تصویری خواهیم پرداخت که این روایت ها از خیرِ اعلیٰ برای انسان و راه دست یابی به آن بازمی نُمایانند. آن گاه شیوه ای را که در این روایت ها برای سلوکِ فردی بر اساس مبانی یادشده تجویز می شود بازخواهیم شناخت. چنین مطالعه ای ما را می تواند با تصویری که از ابوذرِ نُمادین در حافظه تاریخی مسلمانان شکل گرفته است آشنا کند. نسبت شخصیت ابوذرِ تاریخی با این تصویر، خاستگاهِ اندیشه های ابوذر تاریخی و نسبت اندیشه های وی با دیگر صحابه را باید موضوع مطالعاتِ دیگر دانست. فرضیه مطالعه کنونی آن است که ابوذرِ نُمادین سلوکِ فکری زاهدانه ای برپایه مراقبه، ایمان، حزن و حکمت جویی را ترویج می کند.