مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
آپارتاید
حوزه های تخصصی:
آپارتاید به معنای جداسازی و تفکیک است و در اصطلاح به معنای توسعه جداگانه جغرافیایی گروه های گوناگون نژادی در افریقای جنوبی است. جوهر آپارتاید به پیروزی حزب ملی در انتخابات 1948 در افریقای جنوبی بازمی گردد. مقاله پیش رو با عبور از نظریات لیبرال و مارکسیستی قصد دارد در پرتو تجزیه و تحلیل گفتمانی، ماهیت سیاست های آپارتایدی را در سال های 1948 تا دهه 1990 میلادی بررسی کند. این نوشتار در دو بخش تنظیم شده است؛ در بخش اول، به ظهور گروه های نژادی و گسترش جغرافیایی توجه می شود و در بخش دوم با پرداختن به فضای عمومی متن جامعه افریقای جنوبی، سیاست های انتقال گرایانه و شکست این سیاست ها و سقوط آپارتاید بررسی می شود.
بررسی روابط خارجی ایران و آفریقای جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روابط خارجی به بررسی روابط دولت ها و توصیف کنش های خارجی آنها با یکدیگر، با سازمان ها و نهادهای بین المللی و منطقه ای می پردازد. وجود روابط خارجی منوط به وجود تعهدها و قراردادها در زمینه زندگانی صلح آمیز، همکاری های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و .... است و بدون چنین تعهدهایی روابط خارجی معنا ندارد. روابط میان دولت ها را می توان یک بازی گروهی دانست که بازیگران از آن سود می برند و الگوی خاص این روابط در هر زمان تعیین کننده قدرت دیپلماتیک طرف مقابل است. ایران و افریقای جنوبی به دلیل همسویی در گرایش به غرب و ایفای نقش نیروی حافظ منافع ایالات متحده در شمال و جنوب اقیانوس هند، داشتن رابطه نزدیک با رژیم اشغالگر اسرائیل و لزوم برقراری روابط مثلثی میان این کشورها بنا به نظر امریکا و دنیای غرب، نیاز افریقای جنوبی به نفت ایران و علاقه خاص خانواده شاه به افریقای جنوبی پس از تبعید رضا شاه به دوربان و ژوهانسبورگ روابط نزدیکی داشتند.
واکاوی نقش اسرائیل در انتشار و بازتولید نژادپرستی در محیط بین الملل
حوزه های تخصصی:
نژاد و قومیت، اساس ایدئولوژی سیاسی اسرائیل را تشکیل می دهد. به گونه ای که استفاده ابزاری آنان از شریعت یهود زمینه نژادپرستی مذهبی و قومی رژیم صهیونیستی را فراهم کرده است. رژیم صهیونیستی خود را تنها دولت یهودی در جهان قلمداد کرده و کوشیده است، بر روی همه شکاف های اجتماعی و سیاسی اش، هویتی واحد برای خود دست و پا کند. ورود این تفکر در عرصه بین الملل موجب چند دستگی شده است و می توان ادعا کرد ریشه منازعات چند سال اخیر در خاورمیانه و حتی فراتر از آن به نژادپرستی اسرائیل مرتبط است. در این تحقیق تلاش شده تا به این پرسش پاسخ داده شود که ریشه نژاد پرستی در عملکرد رژیم صهیونیستی چیست؟ در پاسخ به این سؤال این فرضیه به آزمون گذاشته می شود که ایدئولوژی نژادپرستی رژیم صهیونیستی بر پایه تحریف آیین یهود و تلاش این رژیم در راستای تسلط بر سایر ملل استوار شده است.
تحول در نظام سیاسی آپارتاید در آفریقای جنوبی و صلح سازی؛ بخشش یا انتقام؟ (1999-1989)؛ (آموزه هایی برای جامعه ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
165 - 196
حوزه های تخصصی:
سفیدپوستان در آفریقای جنوبی از سال 1948 به مدّت 46 سال، نظام سیاسی مبتنی بر تبعیض نژادی را بنیاد نهاده و پیوسته آن را بازتولید کردند. تغییر این نظام و گذار به نظم دموکراتیک طی سال های ۱۹۹۹ ۱۹۸۹ از رویدادهای قابل تأمّل در دهه پایانی قرن بیستم است. درحالیکه خشونت نهادینه در نظام آپارتاید، پایان ناپذیر به نظر می رسید؛ اما سیر تحولات و روی کار آمدن دو دولت «دی کلرک» (۱۹۹۴ ۱۹۸۹) و «نلسون ماندلا» (۱۹۹۹ ۱۹۹۴) ، ضرورت صلح سازی در جامعه ای آسیب دیده و تشنه انتقام را آشکار کرد. سؤال پژوهش: چگونه صلح سازی با سازوکارهای عدالت انتقالی در این جامعه امکان پذیر شد؟ مقاله حاضر، در تبیین تحول سیاسی در آفریقای جنوبی، با کاربست نظریه «ساخت یابی» گیدنز (تعامل ساختار عاملیت) با استفاده از روش پژوهش توصیفی تبیینی بر این فرضیه تأکید دارد که صلح سازی در عدالت انتقالی (همزیستی پایدار پس از آشتی) از طریق برجسته سازی «بخشش به جای انتقام» به گذار از آپارتاید به دولت دموکراتیک در سال های ۱۹۹9-19۸۹ منجر شد. یافته های پژوهش، نشان از نقش آفرینی رهبران و نهادها، نوع عملکرد کمیسیون حقیقت و آشتی با اولویت جبران خسارت بر مجازات و برگزیدن صلح پایدار به جای تحقق شکلی عدالت کیفری دارد. تقویت روح مصالحه در زیست سیاسی و اجتماعی، تسهیل در شکل گیری نظام حزبی، تحکیم رقابت و مشارکت سیاسی و اصلاح ساختاری و نهادی، آموزه های ارزنده این واکاوی برای ایران کنونی هستند.
بررسی تطبیقی گفتمان آپارتاید در آفریقای جنوبی سابق با اسرائیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره پنجم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۱۶
49 - 81
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان به عنوان یکی از روشهای مطالعه ی پدیده ها در علوم انسانی به چگونگی تاثیر افکار و ایده های پروژه ی نظاممند بر امور اجتماعی می پردازد.هر نظام گفتمانی از سه ویژگی استیلاء، ضدیت وعاملیت برخوردار است و در صدد سیطره برتمامی ارکان جامعه است تا بتواند حیات خود را بر اساس آن توجیه کند.همچنین زمانی که نظام گفتمانی، قدرت توجیه کنندگی خود را از دست می دهد نیروهای آن مجموعه ی گفتمانی، به صورت خود جوش به باز تعریف آن گفتمان می پردازند. مقاله پیش رو قصد دارد در پرتو تجزیه وتحلیل گفتمانی، شباهت ها و تفاوتهای گفتمان آپارتاید در دو سرزمین آفریقای جنوبی و اسرائیل را بررسی کند.براین اساس سوالی که در این پژوهش مطرح شده است این است که چه شباهت ها و چه تفاوت های بین گفتمان آپارتاید در آفریقای جنوبی و اسرائیل وجود دارد؟ فرضیه مقاله این است که در شکل گیری گفتمان آپارتاید در هر دو منطقه دو عامل عنصر خارجی و ایدئولوژی و مذهب نقش اساسی را داشته اند و از نظر هویت و امنیت در هر دو رژیم شاهد حاکمیت ژئوپلیتیک جنگ هستیم و از طرفی این دو رژیم از نظر نقش ژئوپلیتیک در ماندگاری و ماهیت شکل گیری شان به هم تفاوت دارند.
گذار از حقوق بشردوستانه به حقوق ضدتبعیض؛ تحلیلی حقوق بشری بر منازعه اسرائیل-فلسطین بر پایه شهروندی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوقی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
427 - 454
حوزه های تخصصی:
نظریه غالب در منازعه اسرائیل-فلسطین در کشورهای غربی مبتنی بر جریان مسلط رسانه ای به گونه ای سامان یافته که مطابق آن تأسیس اسرائیل به عنوان یک دولت مشروع قابل شناسایی است. جریانی رقیب اما در مقابل این نگاه در همان کشورها سر برآورده است که اسرائیل را همانند دولت آفریقای جنوبی یک نظام مبتنی بر تبعیض نژادی یا آپارتاید می داند. این مقاله به دنبال آن است که منازعه اسرائیل-فلسطین را در محک دو رویکرد حقوق بین المللِ حقوق ضد-تبعیض و حقوق بشردوستانه مورد تحلیل قرار دهد و به این سوال پاسخ دهد که کدام رویکرد مبتنی بر اصول حقوق بین الملل بشر قابل دفاع است. سازمان ملل متحد و عمده مراجع حقوق بین الملل با شناسایی نظریه دو دولت و با تکیه بر نظام حقوق بشردوستانه عملاً آورده ای برای تأمین حقوق فلسطینیان از حقوق بشر عامی چون حق بر شهروندی و تعیین سرنوشت نداشته اند. به نظر می رسد عبور از نظریه دو دولت و در نظر گرفتن هم زمان نظام حقوق بشردوستانه در کنار نظام حقوقی ضد تبعیض بهتر می تواند وضعیت حقوق بشری منازعه اسرائیل و فلسطین را تحلیل کند؛ به گونه ای که شناسایی وضعیت اشغال سرزمینی مطابق حقوق بشردوستانه مانعی برای ضرورت پایان بخشیدن به نظام آپارتاید مبتنی بر تبعیض نژادی و لاجرم اعطای حقوق شهروندی و به خصوص حق بر رأی سیاسی به فلسطینیان شود. تجربه جامعه جهانی در برخورد با آفریقای جنوبی و راهکارهای بعد از پایان نظام آپارتاید در فرمول حقوقیِ قابل قبول و عملیاتی در وضعیت حقوقی اسرائیل فلسطین بسیار راهگشاست.
آپارتاید؛ مصداق نقض قاعده منع تبعیض. با محوریت توجه به ارزش های اخلاقی و نگاه به مسأله فلسطین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
27 - 46
حوزه های تخصصی:
تبعیض به عنوان جنایتی بین المللی شناخته شده است که منع آن به عنوان یک قاعده آمره در حقوق بین الملل یک ضرورت به منظور حمایت ازحقوق و آزادی های اساسی انسان و تضمین کرامت وی و حتی در مواردی حفظ صلح و امنیت بین المللی می باشد. بنابراین اصل منع تبعیض از شأن و نقش برجسته ای در نظام بین المللی حقوق بشر برخوردار است. کنوانسیون های چهارگانه ژنو 1949 و پروتکل های الحاقی 1977 شامل مقرراتی است که صراحتاً «تمایز نامطلوب» را علیه افراد متأثر از مخاصمات مسلحانه و اشغال را ممنوع می کند و رفتار برابر بین دسته های خاصی از افراد، مانند بیماران، را ایجاب می نماید و این گام نخست در تلقی نمودن آپارتاید به عنوان جنایت جنگی است. پس از این گام نخست، درد و رنج انسانی ناشی از ایدئولوژی سیاسی آپارتاید در آفریقای جنوبی در طی سال های 1948 تا 1994، که محکومیت جهانی و انواع واکنش های دیپلماتیک و حقوقی را در بر داشت منجر به تصویب کنوانسیون آپارتاید در سال 1973 به عنوان جنایت علیه بشریت و هم چنین جنایت جنگی در ماده 85 (4) (ج) پروتکل الحاقی اول شد.این واکنش های بین المللی حتی با پایان یافتن دوران آپارتاید نیز متوقف نشد و در سال 1998 آپارتاید به عنوان مصداق جنایت جنگی در اساسنامه دادگاه کیفری بین المللی (ICC) گنجانده شد. علاوه براین، بند 1 ماده 86 AP I، که طرفین را ملزم به سرکوب نقض شدید پروتکل می کند، تضمین می نماید که آپارتاید به عنوان جنایت جنگی در قوانین کیفری داخلی بسیاری از کشورها گنجانده شود و نابودی آپارتاید در آفریقای جنوبی باعث تغییر در این مسأله نخواهد شد. در حقیقت، همین کاربرد روز افزون (اما موردبحث) واژه آپارتاید در قوانین است که عملکرد اسرائیل در سرزمین های اشغالی فلسطین (OPT) را باعث تعقیب کیفری فردی در این زمینه می نماید و یا حتی آن را افزایش می دهد. به عبارت دیگر، اگرچه شمول کنوانسیون آپارتاید بر اقدامات اسرائیل با چالش هایی مواجه است اما درخصوص مقررات AP I چنین محدودیت هایی دیده نمی شود.