فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۹٬۱۵۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از عناصر مهم در نظام تربیت اسلامی مراحل تربیت است. مراحل تربیت زمینه ای است برای ارائه برنامه تربیتی به صورت تدریجی و بر اساس سیر رشد متربی و یا سیر دشواری محتوا و یا هر دو که به صورت منطقی ترسیم می شود تا هم مربی بتواند به راحتی محتوای تربیتی را برای متربیان ارائه کند و به سهولت به اهداف تربیتی خود دست یابد و هم متربیان بتوانند به سهولت محتوای تربیتی را دریافت کرده، به درجات عالی تربیتی دست یابند. مراحل تربیتی بر اساس مکاتب گوناگون تربیتی ممکن است متفاوت باشد. این مقاله مراحل تربیت اسلامی را با روش «توصیفی و تحلیلی» از متون اسلامی، به ویژه قرآن کریم و روایات معصومان بررسی کرده و آن را در چهار دوره مهم و هشت مرحله ارائه کرده است. این دوره های چهارگانه عبارتند است: تمهید، تربیت، تقویت و حفاظت و مراحل هشت گانه آن عبارتند از: 1. زمینه سازی، 2. پرورش یا تربیت جسم، 3. آموزش، 4. پیشه وری، 5. پرورش تفکر یا تعقل، 6. تجربه، 7. حمایت و تثبیت، 8. حفاظت.
کارکرد تبری در فضای هم زیستی اخلاقی و چالش های پیش رو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۳
۶۶-۴۷
حوزههای تخصصی:
تبری به عنوان عنصر مکمل تولی، آموزه ای اساسی در دین اسلام و مانند تولی به مثابه روحی فراگیر بر تعالیم تشیع است. به دلیل کم توجهی به جایگاه برائت، این آموزه مورد بی مهری و در معرض چالش های اخلاقی قرار گرفته است؛ به گونه ای که آن را تهدید کننده آزادی، مانع رشد، عامل تنفر، و برهم زننده مدارا و برادری معرفی کرده اند. موضوع این تحقیق، بررسی جنبه های چالشی و پیامدهای معضل گونه تبری برای اخلاق است. هدف این مقاله نیز ارائه راه های برون رفت از چالش های طرح شده است. فرضیه نخستِ تحقیق، آن است که تبری از جهت نظری و نیز در مرحله اجرا و عمل، با فرمان ها و توصیه های اخلاق اسلامی تنافی ندارد. فرضیه دوم، نقش تبری به مثابه یک اصل راهبردی در پیشگیری از آسیب ها و آلودگی های اخلاقی و تربیتی است. فرضیه سوم، کارآمدی و اثربخشی تبری در آراستگی فردی و اجتماعی به نیکویی های اصیل اخلاق دینی است. بر اساس این فرضیه ها که با روش تحلیل منطقی انتقادی بررسی می شود، تبری، آدمی را از موانع آزادی و رشد رها می سازد؛ میان دوستان خداوند محبت و مدارا ایجاد می کند؛ و زمینه برادری را فراهم می سازد.
طراحی و اعتباریابی مقیاس مدارا بر اساس آموزه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ساخت مقیاس مدارا بر اساس آموزه های اسلامی و بررسی ساختار عاملی، روایی و پایایی آن بود. روش پژوهش کیفی کمی (اکتشافی متوالی) بود. 320 آزمودنی که در سال تحصیلی 1399-1400 در دانشگاه های مشهد، مشغول به تحصیل بودند، به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، انتخاب شدند. ابزار این مطالعه شامل مقیاس مدارا، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-21) و مقیاس تاب آوری (CD-RISC) بود. ضریب نسبی روایی محتوا (CVR) و شاخص روایی محتوا (CVI)، به ترتیب، 84/0 و 82/0 بود. ضریب پایایی گاتمن با 84/0 نیز حاکی از پایایی مناسب برای این مقیاس است. آلفای کرونباخ 76/0 به دست آمد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی سه عامل را برای مقیاس مدارا نشان داد: برخورد بردبارانه، گذشت نرم خویانه و هدایت خردمندانه. تحلیل عاملی تأییدی نیز برازش ساختار سه عاملی مدل را مورد تأیید قرار داد. به علاوه، بین همه خرده مقیاس ها و نمره کلِّ مدارا با همه خرده مقیاس ها و نمره کلِّDASS همبستگی معنادار منفی و همچنین بین نمره کلِّ مدارا و مقیاس تاب آوری (CD-RISC) همبستگی معنادار و مثبت وجود داشت؛ بنابراین، مدارا می تواند یک مهارت بین فردی در برنامه های آموزش مهارت های زندگی مد نظر قرار گیرد و سطح سلامت اجتماعی را در جامعه افزایش دهد.
الگودهی در تربیت بر اساس شاخص های شخصیتی شهید سلیمانی با تأکید بر دیدگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
135 - 154
حوزههای تخصصی:
بهره مندی از الگو یکی از عوامل مؤثر بر تربیت انسان به شمار می آید و الگوهای شایسته، اثری مطلوب و ماندگار بر ابعاد مختلف وجودی و شخصیت افراد برجای می گذارند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی شاخص های شخصیتیِ شهید قاسم سلیمانی با تأکید بر دیدگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی، جهت الگودهی در تربیت بود. این پژوهش ازلحاظ رویکرد، درزمره تحقیق های کیفی قرار داشته و تحلیل داده ها در آن نیز تحلیل محتوای کیفی ازنوع استقرایی بود. برای انجام دادن تحقیق، بیانات مقام معظم رهبری درباره شاخص های شخصیتیِ سردار سلیمانی بررسی شد و درقالب مؤلفه های مختلف قرار گرفت. براساس یافته های تحقیق، شاخص های شخصیتیِ سردار سلیمانی را ذیل چهار ساحت کلی بدین شرح می توان طبقه بندی کرد: ساحت تربیت عقلانی (شامل مؤلفه های فکر، منطقی بودن، و بادرایت و هوشیاربودن)؛ ساحت تربیت اعتقادی و عبادی (شامل مؤلفه های اخلاص و صدق و دوری از تظاهر و ریا، پیروزیِ درونی، حفظ تقوا و معنویات دفاع مقدس در سال های بعد، شهادت طلبی و مجاهدت)؛ ساحت تربیت اجتماعی، سیاسی و انقلابی (شامل مؤلفه های دشمن شناسی و پروانداشتن از دشمن، وفاداری به اسلام و انقلاب، انقلابی گری، تربیت شده برجسته اسلام و مکتب امام خمینی (ره) بودن، برخورداری از روحیه تعاون، خنثی کننده نقشه های دشمنان بودن، تعلیم دهنده مقاومت بودن و جهادگریِ بزرگ)؛ ساحت تربیت اخلاقی و رفتاری (شامل مؤلفه های شجاعت، نماد امید و اعتمادبه نفس بودن، تلاش بی وقفه درطول سالیان خدمت، ایثار و فداکاری، مراقب حفظ جان انسان ها بودن و تعدی نکردن به آن ها). علاوه بر آنچه گفتیم، یک شاخصه کل نگر نیز وجود دارد که در آن، ساحت های مختلف تربیت، اعم از تربیت شناختی، عقلانی، اعتقادی- عبادی، اجتماعی، سیاسی، انقلابی و اخلاقی- رفتاری در یک نظام متحد، منسجم و یکپارچه قرار می گیرند؛ لذا شهید سلیمانی در ابعاد بینشی، گرایشی و کنشی، الگوی تربیتیِ شایسته ای برای همگان هستند.
تدوین چهارچوب بازی وارسازیِ تربیت دینی با رویکرد تکلیف گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
69 - 103
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین چهارچوب بازی وارسازی تربیت دینی با رویکرد تکلیف گرا انجام شد. این تحقیق درزمره مطالعات کیفی قرار داشته و با استناد به رهیافت نظام مند (اشتراوس- کوربین) انجام شد. داده های تحقیق ازطریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با یازده نفر از خبرگان دانشگاهی و مدیران برنامه ریزی درسی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند جمع آوری و پس از تجزیه وتحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی، الگوی پارادایمی پژوهش تدوین شد. یافته ها نشان داد در این الگو عوامل علّی، مشتمل بر ناکارآمدی آموزش سنتی، بی توجهی به دین، الزامات حکومتی، بهبود اثربخشی آموزش و بی توجهی به تفاوت های فردی بود و عوامل زمینه ای، شامل به روزرسانی آموزش، افزایش گرایش به بازی های رایانه ای، الزامات آموزش وپرورش، تمایل معلمان به استفاده از روش های نوین، وجود الگوهای مشابه، پدیده محوری و بازی وارسازی تربیت دینی با رویکرد تکلیف گرا بود. راهبردهای مستخرج از پژوهش، شامل کاربرد منابع دینی در داستان پردازی، کاربرد هنر اسلامی و نمادهای دینی در طراحی، تعیین منابع مالی، تعیین محتوای تربیت دینی، مشاوره با کارشناسان، آموزش دادن به معلمان و اصلاح نگرش خانواده ها بوده، عوامل مداخله گر، مشتمل بر هزینه زیاد، هماهنگی پیچیده، ضعف زیرساخت ها و شفاف نبودن رویکرد بوده و پیامدها شامل سرگرمی اخلاقی، تکلیف مداری، توحید اعتقادی و عملی، خلوص نیت، آگاهی و معرفت دینی، خودسازی، تقویت مختاربودن، تقویت انگیزه، و تعامل مسئولانه با جامعه بوده است؛ همچنین روایی و پایایی یافته های پژوهش با استناد به نظرات خبرگان و نیز محاسبه شاخص های مرتبط تأیید شد. نتایج این پژوهش ضمن تأکید بر لزوم استفاده از روش های جدید آموزشی، بر بازی وارسازی با رویکرد تکلیف گرا به عنوان راهبرد مناسب به منظور دستیابی به تربیت دینی دانش آموزان صحه می گذارد.
تأملی در غایت تربیت اسلامی در هم افزایی دین و تکنولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
105 - 134
حوزههای تخصصی:
دین و تکنولوژی از پدیده های فراگیر در حیات انسانی بوده و تعامل آن ها صورت های مختلفی دارد. هدف از انجام این پژوهش، صورت بندی انواع هم افزایی های دین و تکنولوژی (سطحی، نادرست و ناقص) و به دست دادن رویکرد مطلوب و مسئولانه به این رابطه ازمنظر انسان تکنولوژیک و انسان دین دار بود. با توجه به اینکه هدف دین، تربیت آدمی و عالی ترین هدف تربیت دینی، وصول به قرب به مثابه واقعیتی تکوینی است، در این پژوهش، تأثیر انواع هم افزایی دین و تکنولوژی بر میزان وصول به این هدف تبیین و تحلیل شد. به منظور انجام تحقیق حاضر از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شد. یافته های پژوهش حاضر نشان داد اگرچه انتفاع دین و تکنولوژی از یکدیگر، از جهات متکثری ممکن است، اشتراک در تعالی طلبی منجر به شکل گیری وجوهی تازه از هم افزایی آن ها شده است. در این پژوهش، نوع مواجهه انسان دین دار با تکنولوژی و انسان تکنولوژیک با دین ترسیم و واکاوی شد و با توجه به موقعیت کانونیِ مفهوم قرب در تربیت اسلامی، تأملات روبنایی و زیربنایی رابطه دین و تکنولوژی برای متولیان تربیتی که توأمان به رشد دینی و هوشمندسازی مراکز و محتوای تربیتی اهتمام می ورزند، برجسته شد. نتایج پژوهش نشان داد چهره فی نفسه تکنولوژی و وجوهی از آن که درخدمت نیازهای اصیل بشرند، آگاهانه یا ناآگاهانه به قرب می انجامد؛ اما آنجا که تکنولوژی درخدمت سیاست ها و رویه های منفعت طلبانه بشری قرار می گیرد، وجهه مخرب و نامطلوب پیدا می کند.
شناسایی مؤلفه های اثرگذار معماری بر تربیت کودک، مبتنی بر رویکرد اسلامی: فضاهای آموزشی پیش دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
139 - 171
حوزههای تخصصی:
تأثیرپذیری کودک از محیط کالبدی پیرامون خود، مؤید جایگاه و نقش معماری در تربیت کودک است. این در حالی است که پژوهش های اندکی درباره نقش و قابلیت محیط های فیزیکی در شکل دهی به رفتارها و کنش های کودک صورت گرفته است. پژوهش حاضر بنای آن را دارد تا مبتنی بر پژوهش های صورت گرفته درباره آموزه های تربیتی متون دینی مسلمانان، تبیینی از مؤلفه های کالبدی و راهکارهای مؤثر معماری بر تربیت و پرورش کودکان ارائه دهد. پژوهش ازمنظر نوع داده ها کیفی است و داده ها به 2 روش کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده اند. دراین راستا در گام نخست مؤلفه های تربیتی کودک که محیط کالبدی قابلیت پاسخگویی به آن ها را دارد ازطریق تحلیل محتوای کیفی مطالعات صورت گرفته، استخراج شدند. بررسی صورت گرفته نشان داد که محبت و مهرورزی، تکریم کودک و دادن عزت نفس به او، بازی با کودک و تنوع فعالیت ها، آزادی کودکان، تعامل و نشاط اجتماعی، نظم و انضباط فکری، تفکر عقلانی و پرسشگری، الگوگیری و آشنایی با احکام دین از شاخص های تربیتی متون دینی است. در گام دوم درجهت تکمیل و لحاظ کارآمدی مؤلفه های استخراجی، مصاحبه نیم ساختاریافته با مربیان 5 پیش دبستانی در اصفهان انجام شد. مربیان به صورت هدفمند انتخاب شدند و مصاحبه ها تا اشباع نظری ادامه یافت. درنهایت درراستای انطباق نتایج با نظر کودکان از آن ها خواسته شد تا فضای آموزشی مطلوب خود را نقاشی کنند. یافته های پژوهش ضمن تأیید نقش مهم محیط کالبدی در پاسخگویی به این مؤلفه های تربیتی، نهایتاً نشان داد که توجه به مؤلفه های محیطی همچون آرامش و امنیت روانی، تنوع و جذابیت فضایی، ارتباط با طبیعت، انعطاف پذیری، تعاملات گروهی و گاه بازی در فضای معماری می تواند قابلیت محیط را درجهت تربیت کودک ارتقاء دهد.
ساخت، اعتبار یابی و ساختار عاملی پرسشنامه حرص براساس منابع اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
155 - 188
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ساخت، اعتبار یابی و تعیین ویژگی های روان سنجی پرسشنامه حرص براساس منابع اسلامی با نگاه روان شناختی بود. روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی سیه و شانون از نوع استقرائی به منظور تجزیه و تحلیل داده ها و روش پیمایشی برای ساخت پرسشنامه بود. جامعه آماری طلاب و دانشجویان بودند که تعداد 212 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب گردید. روایی محتوا برای یافته های بدست آمده و گویه های ساخته شده توسط متخصصین علوم انسانی و روان شناسی بدست آمد، هر آیتمی که حداقل CVR آن 99/0 و شاخص CVI آن 79/0، بود، انتخاب گردید. روایی سازه به دو شیوه تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی با دو ابزار spss26 و Amos24 مورد بررسی قرار گرفت و دو عامل حرص مذموم و ممدوح هرکدام با 16 گویه کشف و تأیید گردید. اعتبار پرسشنامه با نمره همبستگی هر گویه با مولفه و روش دو نیمه سازی گاتمن و ضریب اسپیرمن براون و آلفای کرونباخ حرص مذموم برابر با (875/0) و حرص ممدوح برابر با (864/0) بدست آمد که حاکی از همسانی درونی بالای پرسشنامه حرص براساس منابع اسلامی است. با تأیید روایی و اعتبار پرسشنامه حرص براساس منابع اسلامی پژوهشگران می توانند در تحقیقات پژوهشی و روان شناختی برای سنجش و کمی سازی صفت حرص از پرسشنامه حرص براساس منابع اسلامی استفاده کنند.
نسبت میان واقعیت عقل و استنتاج قانون اخلاق نزد کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
145 - 166
حوزههای تخصصی:
کانت در یک حصر عقلی، احکام را به چهار دسته تقسیم می کند و سه دسته احکام «تحلیلی پیشینی»، «ترکیبی پیشینی» و «ترکیبی پسینی» را از بین آنها ممکن می شمارد. دراین میان احکام ترکیبی پیشینی احکامی هستند که امکان آنها نیازمند توجیه است؛ چراکه این احکام به عنوان احکام ضروری و کلی با صرف تحلیل مفاهیم - بر خلاف احکام تحلیلی پیشینی - یا رجوع به تجربه - بر خلاف احکام ترکیبی پسینی- موجه نمی شوند. کانت در نظام نقادی اش با طی فرایندی «حقوقی» با عنوان «استنتاج» می خواهد اعتبار این نوع از احکام را روشن کند و این کار را هم درباره احکام ترکیبی پیشینی در ساحت نظر یعنی متافیزیک و علوم و هم درباره احکام ترکیبی پیشینی در ساحت عمل یعنی ساحت اخلاق انجام دهد. او در نسبت با احکام ترکیبی پیشینی در ساحت اخلاق، آموزه ای تحت عنوان «واقعیت عقل» را به کار می گیرد که بر آگاهی بی واسطه از اصول اخلاقی و آگاهی اخلاقی به طورکلی دلالت دارد؛ اما بر سر نقش این آموزه در مقام توجیه احکام ترکیبی پیشینی، میان مفسران نزاع درگرفته است؛ به گونه ای که برخی طرح این آموزه از جانب کانت را به معنای عقب نشینی او از استنتاج اصول اخلاقی دانسته اند. این نوشتار درمقابل نشان می دهد این آموزه بخشی از فرایند «استنتاج» این احکام در مقام فرایندی حقوقی است و کانت به هیچ وجه از استنتاج اصل برین اخلاق دست نمی کشد.
نقش سرمایه روانشناختی و عمل به باورهای مذهبی در پیش بینی استرس ادراک شده در دانشجویان دانشگاه آزاد کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی نقش سرمایه روان شناختی و عمل به باورهای مذهبی در پیش بینی استرس ادراک شده در دانشجویان دانشگاه آزاد کاشان است. روش: روش پژوهش ازنوع هم بستگی با طرح رگرسیون است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان شاغل به تحصیل درسه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد ودکتری دانشگاه آزاد اسلامی واحد کاشان (۴۱۰۰ نفر) درسال تحصیلی ۱۴۰۲- ۱۴۰۱ است. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شد. تعداد افراد گروه نمونه ۳۰۰ نفر در نظر گرفته شد. جهت انجام پژوهش از پرسش نامه های، مقیاس تنیدگی ادراک شده کوهن وهمکاران (1983)، سرمایه روان شناختی لوتانز (۲۰۰۷)، پرسش نامه عمل به باورهای دینی (معبد) گلزاری (13۷۹)، استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از روش های آماری ضریب هم بستگی و رگرسیون در نرم افزار اس پی اس اس 26 استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان دادکه استرس ادراک شده را می توان ازطریق سرمایه روان شناختی، عمل به باورهای مذهبی را پیش بینی کرد. سرمایه روان شناختی عمل به باورهای مذهبی توانستند 58/0 استرس ادراک شده را پیش بینی کنند (05/0 P<). نتایج حاکی از آن است که استرس ادراک شده را می توان براساس سرمایه روان شناختی به طور معناداری پیش بینی کرد. هم چنین استرس ادراک شده را براساس عمل به باورهای مذهبی می توان به طور معناداری پیش بینی کرد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان گفت سرمایه روان شناختی وعمل به باورهای مذهبی نقش به سزایی در استرس ادراک شده در دانشجویان دارد. سرمایه روان شناختی بالا وتقویت باورهای مذهبی موجب کاهش استرس می شود. از این رو، بادرنظرگرفتن این یافته اجرای برنامه ها و طرح های آموزشی جهت مدیریت بر استرس در دانشجویان توصیه می شود.
نقش واسطه ای تصور از خدا در ارتباط با باورهای مذهبی با خوش بینی و اخلاق حرفه ای معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی رابطه باورهای مذهبی با خوش بینی و اخلاق حرفه ای با میانجی گری تصوّر از خدا در معلّمان در قالب یک مدل علّی است. روش: این پژوهش از نظر ماهیت مسئله و نوع هدف، کاربردی و از نظرشیوه پژوهش توصیفی از نوع هم بستگی است. جامعه آماری شامل، کلیه معلمان مقطع متوسطه شهرستان بهشهر در سال تحصیلی 1403-1402 به تعداد 850 نفر است که به روش نمونه گیری طبقه ای به تفکیک جنسیت تعداد 265 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسش نامه های استاندارد اخلاق حرفه ای کادوزیر (۱۹۹۸)، خوش بینی شییر و کارور (1994)، باورهای مذهبی نجفی (1385)، تصور از خدا مظاهری و همکاران (1384) استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس 28 و پی ال اس 8 مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد مقدار ضریب اثر کل تأثیر باورهای مذهبی بر اخلاق حرفه ای معلمان با نقش میانجی تصور از خدا برابر 507/0 است که نشان می دهد، نقش میانجی تصور از خدا در رابطه بین باورهای مذهبی و اخلاق حرفه ای معنی دار است. هم چنین مقدار ضریب اثر کل تأثیر باورهای مذهبی بر خوش بینی معلمان با نقش میانجی تصور از خدا برابر 706/0 است که نشان می دهد، نقش میانجی تصور از خدا در رابطه بین باورهای مذهبی و خوش بینی نیز معنی دار است. بنابراین می توان در سطح اطمینان 95 درصد تأثیر میانجی گری تصور از خدا در رابطه بین باورهای مذهبی و اخلاق حرفه ای و خوش بینی در معلمان را تأیید کرد. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت با تقویت باورهای مذهبی و ایجاد تصور مثبت از خداوند در معلمان، میزان خوش بینی و اخلاق حرفه ای آنان را بهبود بخشید.
تزاحمِ اخلاقی حقِ تمکین مرد با حفظ جان دیگری مبتنی برحق آزادی اراده زن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۵
۱۱۲-۸۷
حوزههای تخصصی:
اصل آزادیِ اراده و خودمختاری و نیز پیاده سازیِ این اصل از جانب زوجه، با حقِ تمکینِ مرد، در تزاحم است. سؤال اصلی این پژوهش، پیرو همین دو راهه است. سعی نگارندگان بر این است تا با روش تحلیلی و روش های موجود در اخلاق کاربردی، با برون رفت از این تزاحم به تحقق زیست اخلاقی در خانواده کمک کنند. در پاسخ به این دوراهه، استدلال هایی اقامه شده است؛ برای مخالفانِ حق تمکین مرد: استدلال مبتنی بر اصل آزادی ِاراده زن، وجوب حفظ جان زن باردار، قاعده دفع ضرر محتمل، اصل همکاریِ زوجین، اصل انصاف، وجدان اخلاقی، قاعده میسور ،اصل خودآئین و برای موافقان: استدلال مبتنی بر قنوت و اطاعت پذیریِ زن، اصل وفاداری جنسی، لوازم قوّامیت مرد، قاعده تسلیط، و اصل سلامت و استحکام خانواده؛ نتایج نشان می دهد که نمی توان به شکل مطلق، حق تمکینِ مرد را نقض یا ابرام کرد و راه حل پیشنهادی، تحلیل وضعیت و تفصیل حکم است.
معنا درمانی مناسک دینی در مثنوی بر اساس نظریه ویکتور فرانکل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
23 - 56
حوزههای تخصصی:
مسائل و مشکلات بشر، کتمان ناشدنی هستند. در این گذر مکاتب و آرا و اندیشه های اندیشمندان و روان شناسان به یاری مشکلات انسان ها آمده اند. از جمله راه کارهای حل معضلات بشری، نظریه ی معنادرمانی یا لوگوتراپی از دکتر فرانکل است. وی باور دارد که کوشش فرد برای یافتن معنا در زندگانی مهم ترین نیروی محرکه وی است. مولوی شاعر و عارف فرهیخته نیز به گونه ای در مثنوی خویش از معنای زندگی و به تبع معنادرمانی جهت رفع رنج های انسانی می-گوید. این پژوهش بر آن است که معنادرمانی در مثنوی را از منظر مولانا و بر طبق نظر فرانکل مورد بررسی قرار دهد. در این گذر خواهیم دید که زندگی و درد و رنج و مرگی که در آن نهان است، پوچ و بی اساس نیستند بلکه با دریافت معنای آنان و الگو گرفتن از آن ها و مطابقت زندگی خویش با ناملایمت های طبیعی آن می توان به آرامش رسید. قابل ذکر است که عشق و وصول به پروردگار از راهکارهای معنادرمانی مولاناست "از یک سو و از سوی دیگر مناسک دینی و مفاهیم نمادین و ثانویه آن ها و کارکردهای احتماعی و روان شناختی آن از دیگر ساز و کارهایی است که او برای معنا بخشیدن به زندگی مورد تاکید قرار می دهد "و ویکتور فرانکل نیز خدامحوری و دوری از پوچی را مهمترین نسخه ی معنادرمانی می داند.
هدف گذاری تربیت جنسی برای مدارس دوره ابتدایی با نظر به آموزه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۲
221 - 246
حوزههای تخصصی:
«هدف گذاری تربیت جنسی برای مدارس دوره ابتدایی با نظر به آموزه های اسلامی» و به عبارت دیگر، تعیین هدف نهایی، اهداف میانی و اهداف جزئی تربیت جنسی برای این دوره تحصیلی، هدف اصلی این پژوهش است. اهداف تربیت جنسی، ویژگی هایی در ساحت جنسی متربی اند که فرایند تربیت در پی تحقق آنها است. تعیین این اهداف در محیط ها و دوره های سنی مختلف، نقشه راه تربیت را تا حد زیادی ترسیم می کند. روش پژوهش، ترکیبی از روش قیاس عملی و روش اجتهادی است. جامعه تحقیق همه آیات و روایات مرتبط با امر جنسی، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و اهداف تحصیلی مصوب سال 1397 است. نمونه گیری صورت نگرفته و نمونه با جامعه یکسان است. بر اساس یافته های این پژوهش، هدف نهایی تربیت جنسی در دوره ابتدایی، بر اساس آموزه های اسلامی «صیانت کودک از بلوغ جنسی زودرس و انحراف جنسی و ایجاد آمادگی برای زندگی عفیفانه در آینده» است. اهداف میانی در این دوره عبارتند از: احساس خودارزشمندی، خویشتن داری، حیا و صیانت از سوء استفاده جنسی. اهداف جزئی در سه دسته اهداف شناختی مانند آشنایی با الگوهای عینی حیا و عفاف، اهداف گرایشی مانند علاقه به حیا، عفاف و پوشش مناسب و اهداف رفتاری_مهارتی مانند خویشتن داری در امور روزمره، صورت بندی شده اند.
شناسایی و تحلیل عوامل کلیدی موفقیت در تدریس با جهت گیری الهی و فرهنگ اسلامی در دانشگاه های کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۷
67 - 90
حوزههای تخصصی:
هدف: باتوجه به فرهنگ حاکم بر جامعه که فرهنگ ایرانی اسلامی است، تدریس با جهت گیری الهی و فرهنگ اسلامی به عنوان یک رویکرد مبتنی بر اصول دینی_اسلامی، در دانشگاه ها می تواند یک راهکار قابل توجه برای ارتقاء فرهنگ اسلامی و ترویج ارزش های دینی باشد. لذا پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل عوامل کلیدی موفقیت در تدریس با جهت گیری الهی و فرهنگ اسلامی در دانشگاه های کشور انجام پذیرفت. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و در زمره پژوهش های توصیفی-پیمایشی قرار می گیرد. است. جامعه آماری پژوهش، خبرگان مشتمل بر مدیران آموزش عالی و اساتید دانشگاه می باشند که 25 نفر از آنان به روش نمونه گیری هدفمند و تا حد اشباع نظری داده ها به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده در بخش کیفی پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه است. روایی و پایایی ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی با استفاده از روش روایی محتوایی و نظری و پایایی درون کدگذار میان کدگذار و در بخش کمی با روش روایی اعتبار محتوا و پایایی بازآزمون سنجیده شد. برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از رویکرد تحلیل محتوا و روش کدگذاری با بهره گیری از نرم افزار اطلس تی و در بخش کمی از روش نقشه شناختی فازی استفاده شد. یافته ها: پژوهش نشان داد که سیاست گذاری معاونت آموزشی وزارتین بر مبنای تدریس با جهت گیری الهی و فرهنگ اسلامی با درجه مرکزیت 89/18، مهمترین عامل کلیدی موفقیت در تدریس با جهت گیری الهی و فرهنگ اسلامی در دانشگاه های کشور می تواند باشد. همچنین برنامه ریزی مدون و دقیق دانشگاه برای پیاده سازی برنامه تدریس با جهت گیری الهی و فرهنگ اسلامی با درجه مرکزیت 59/18، قراردادن آیتم تدریس با جهت گیری الهی و فرهنگ اسلامی در آیین نامه ارتقاء با درجه مرکزیت 38/18، تولید محتوای اسلامی روزآمد و جذاب مرتبط با هر رشته با درجه مرکزیت 78/17 و اعطای پایه تشویقی فرهنگی به اساتید با محوریت جهت گیری الهی و فرهنگ اسلامی با درجه مرکزیت 77/17 به ترتیب از مهمترین ترین عوامل کلیدی موفقیت در تدریس با جهت گیری الهی و فرهنگ اسلامی می باشند.
بررسی پدیدارشناسانه ی عوامل و آثار انس با قرآن از منظر دانش آموزان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مباحث حوزه قرآنی، انس با قرآن است. پژوهش حاضر با هدف واکاوی فهم دانش آموزان درخصوص عوامل و آثار انس با قرآن به انجام رسید. در این پژوهش سعی شد تا با رویکرد پدیدارشناسانه، به بازسازی معنایی و استخراج مقولات از نوع فهم و ارزیابی دانش آموزان درباره عوامل و آثار انس با قرآن پرداخته شود. گردآوری داده ها با استفاده از پرسش نامه بازپاسخ و مصاحبه انجام شد. از میان دانش آموزان استان کرمان در سال تحصیلی 1400 1401، هفده نفر نمونه پژوهشی به صورت هدفمند مطابق با اصل اشباع نظری داده ها انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل یافته ها براساس دیدگاه کرسول (2012) و کاترین کارتر (1993) انجام گرفت. نتایج به دست آمده از عوامل مؤثر در انس با قرآن در دانش آموزان تحت سه مقوله فراگیرِ فردی، خانوادگی و اجتماعی بدین شرح است؛ مقوله فردی با زیرمجموعه عوامل ماورای طبیعی، خدمت به جامعه، علایق شخصی، ارضای نیازها و اجر اخروی؛ مقوله خانوادگی با عوامل ترغیب، توصیه و همراهی خانواده و فضا و جو حاکم بر خانواده؛ و مقوله اجتماعی با عوامل معلم، دوستان، رسانه جمعی، مسجد و جلسات قرآنی. همچنین آثار انس با قرآن با تأکید بر سه عامل دانش، نگرش و رفتار در ساحات تربیت دینی، اخلاقی، علمی، عاطفی و اجتماعی به صورت روابط پایدار و متقابل در این مقاله بیان شدند.
تحلیل محتوای کتاب های پیام های آسمانی و دین و زندگی دوره متوسطه، براساس چارچوب بینش ها، گرایش ها و کنش های حِکمی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش، تحلیل محتوای کتب پیام های آسمانی و دین و زندگی دوره متوسطه، براساس بینش ها، گرایش ها و کنش های حکمی قرآن است. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع تحلیل محتوا و رویکرد آن کمّی بود. داده های گردآوری شده، با به کارگیری الگوی آنتروپی شانون و نمودار آماری تحلیل شد. جامعه آماری 6 کتاب پیام های آسمانی پایه های هفتم و هشتم و نهم و دین و زندگی دهم، یازدهم و دوازدهم چاپ 1403، به دلیل مشابهت ساختار متن و اهداف عملکردی یکسان در برنامه درسی، انتخاب شد و روش نمونه گیری سرشماری بود. ابزار پژوهش، فهرست وارسی مؤلفه های بینشی، گرایشی و کنشی حکمی در کتاب های مزبور بود. زیرعنوان های هر درس با توجه به مضمون متن، آیه، روایت و شعر، واحد ثبت انتخاب و در سه ساحت بینش، گرایش و کنش حکمی دسته بندی و فراوانی، درصد و ضریب اهمیت (wj) ساحت ها، محاسبه گردید. روایی پژوهش براساس دیدگاه دو نفر از اساتید معارف اسلامی و دو نفر از معلمین کتب مزبور و دوکارشناس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی که یکی از آن ها، از مؤلفین کتب مورد پژوهش است، تعین شد و پایایی آن از طریق ضریب پایایی پی اسکات 84/0 به دست آمد. یافته ها: از مجموع 298 واحد ثبت در شش کتاب مورد نظر، بینش ها با فراوانی 184، درصد 74/61 و ضریب اهمیت 347/0 رتبه اول، کنش ها با فراوانی 87 و 19/29 درصد و ضریب اهمیت 332/0 رتبه دوم و گرایش ها با فراوانی 27 و 06/9 درصد و ضریب اهمیت 320/0 رتبه سوم را دارند. نتیجه گیری: براساس نتایج پژوهش، در پیام های آسمانی و دین و زندگی دوره متوسطه، بین اهمیت دادن به ساحت بینش ها، گرایش ها و کنش ها، توزیع متناسبی صورت نگرفته که منطبق با اهداف برنامه درسی نیست.
نظام تربیتی غزالی؛ مبانی، اصول، ارکان و ساختار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
99 - 137
حوزههای تخصصی:
به جهت اهمیت «نوع جهت گیری نظام تربیتی» و نیز «مؤلفه های مورداستفاده در طرح ریزی الگو های تربیتی آن» از حیث انطباق با معیارهای اصیل دینی و تأمین غایات این نظام فکری، پژوهش حاضر با مبنا قرار دادن هدف فوق و به روش «تحلیلی تفسیری»، به احصاء و ارائه نظام تربیتی «محمد غزالی»، به عنوان یک منظومه کاملاً دینی پرداخته است. براین اساس نتایج حاصله حاکی از آن است که در بخش مبانی تعلیم وتربیت، تأکید بر کرامت ذاتی و الهی و نیز جنبه نفسانی و روحانی وجود انسان، محور و فَعّالِ مایشاء بودن خداوند در جهان، برخورداری عالم هستی از دو بُعد ماده و ملکوت، توجه بر احوالات ایجادکننده رفتار به جای خود رفتار، مخالفت با ریشه کنی غرایز از وجود آدمی و نیز تبیین امکان و نحوه کسب معرفت، غایت اخلاق ورزی، چگونگی قضاوت و انگیزش اخلاقی، روش های کسب فضائل اخلاقی، نقش عقل و اراده در شکل دهی رفتار آدمی و ملاک و هدف اعتدال قوا براساس امر دینی، مهم ترین معتقدات غزالی در این زمینه را تشکیل می دهند. در زمینه اصول تعلیم وتربیت، اصول تشریحی غزالی از یک ساختار 5وجهی برخوردار است که شامل «امکان تربیت»، «پایه های تربیت»، «الزامات و بایسته های تربیت»، «تمهیدات حین تربیت» و «محتوا و فحوای تربیت» است که به واسطه 18 اصل تربیتی، معتقدات او در این زمینه را تشریح می کنند. غزالی همچنین نظام تربیتی خویش را بر 3 رکن «نفْس»، «اخلاق» و «علم» استوار کرده و براساس آن ها به سازمان دهی روابط فی مابین مربیان و متربیان و والدین، برنامه درسی، مراحل تربیت و شیوه های تعلیم وتربیت می پردازد.
الگوی تربیت اخلاق فردی و اجتماعی زمینه ساز ظهور (الگوی تعالی انسان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، ارائه الگوی تربیت اخلاق فردی و اجتماعی زمینه ساز ظهور مبتنی بر شناسایی ابعاد و مؤلفه های تربیت اخلاق فردی و اجتماعی زمینه ساز ظهور بود. روش: پژوهش حاضر از منظر ماهیت و روش جمع آوری داده ها، توصیفی- پیمایشی و راهبرد پژوهش ترکیبی (کیفی و کمّی) است. جامعه مورد مطالعه، خبرگان سازمان های مذهبی و فرهنگی بودند و نمونه گیری به شکل هدف مند انجام و در مجموع 25 نفر انتخاب شدند. پس از تعریف موضوع و انجام مطالعات اکتشافی، کتابخانه ای و تحلیلی متون اسلامی مرتبط با تربیت اخلاقی، ابعاد و مؤلفه های متغیرها از طریق روش دلفی و پرسش نامه پژوهش گرساخته گردآوری شد و براساس روش های آماری کیفی توسط نرم افزار اس پی اس اس نسخه 22 تحلیل و نهایتاً تناسب الگو به اجماع خبرگان رسید. در ادامه تحلیل عاملی تأییدی هر یک از متغیرهای پژوهش توسط نرم افزار اسمارت پی ال اس3 انجام شد. یافته ها: براساس یافته ها، الگوی تعالی انسان دارای ۵ بُعد (اخلاق فردی، اخلاق اجتماعی، رفتار اجتماعی، شناخت اجتماعی و احساس اجتماعی) با 18 مؤلفه (تقوای فردی، هدایت یافتگی فردی، عمل به واجبات و مستحبات، تواضع و فروتنی، استقامت، ارتقای سطح تربیت و تهذیب، محبت در میان مردم، احترام و اعتماد میان مردم، رشد علمی و عقلی مردم، وحدت و عدم تفرقه، عدالت خواهی فراگیر، مبارزه با امتیازات طبقاتی، مقابله با تبعیض نژادی، حذف تجمل گرایی و امنیت همه جانبه، ویژگی های رفتاری، ویژگی های شناختی و ویژگی های احساس اخلاق اجتماعی) می باشد. نتیجه گیری: از آن جایی که ساخت روایی مشترک متقاطع، میزان پایایی مرکب و میانگین واریانس های استخراج شده در الگوی پژوهش در سطح قابل قبول بود، الگوی مناسبی تشخیص داده شد.
الگوی مدرسه اسلامیِ حکمت از منظر دلالت های تربیتی عقل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جهان بینی اسلامی، پرورش یافتن جنبه های عقلانی برای سامان دهی نظام فکری و ایدئولوژی انسان اهمیت فراوان دارد و بنابراین، یکی از مهم ترین ویژگی های تعلیم وتربیت اسلامی، تکیه بر عقل و تأکید بر پرورش بُعد عقلانی است. هدف از این پژوهش، بررسی عقل و دلالت های تربیتی آن در ابعاد مبانی، مبدأ، مربّی، متربی، مواعظ و اصول، محیط، منابع، موانع، مسیر، مرکب، میل، معرفت، مجاهدت، ممارست، مقاصد، منازل، مراحل، معیار، محاسبه و ارزیابی، معینان و مشوقان، متد (روش)، محتوا و محصول بود که 21 «میم» تعلیم وتربیت نامیده می شوند. پژوهش حاضر ازنوع کیفی و توصیفی- تحلیلی بود و جامعه آن، آیات مرتبط با موضوع و دیگر اسناد دارای ارتباط با این حوزه درقالب کتاب و مقاله را شامل می شد. براساس یافته های این پژوهش، در مدرسه اسلامی حکمت، تربیت متربیان باید با تمرکز بر پرورش تمام ابعاد عقل، شامل عقل پرسشگر، کنشگر و پرستشگر صورت گیرد تا در سایه این پرورش مطابق با آموزه های الهی، حرکت زندگی در مسیر حکیمانه تحقق یابد. ازطریق تعریف و تبیین عناصر 21گانه مذکور می توان الگوی مدرسه اسلامی حکمت را سامان دهی کرد؛ به گونه ای که رهیافتی عملی و اجرایی نیز درپی داشته باشد. بهره گیری از این الزامات، انسان را در مسیر تربیت یاری می دهد و هدایت می کند و بدین ترتیب، این الزامات می توانند راهگشای والدین، معلمان، مدیران، متخصصان و دیگر دست اندرکاران نظام تعلیم وتربیت باشند.