سیده فاطمه موسوی نیا

سیده فاطمه موسوی نیا

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

نقش واسطه ای تصور از خدا در ارتباط با باورهای مذهبی با خوش بینی و اخلاق حرفه ای معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: باورهای مذهبی خوش بینی اخلاق حرفه ای تصور از خدا معلمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۱۱
هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی رابطه باورهای مذهبی با خوش بینی و اخلاق حرفه ای با میانجی گری تصوّر از خدا در معلّمان در قالب یک مدل علّی است. روش: این پژوهش از نظر ماهیت مسئله و نوع هدف، کاربردی و از نظرشیوه پژوهش توصیفی از نوع هم بستگی است. جامعه آماری شامل، کلیه معلمان مقطع متوسطه شهرستان بهشهر در سال تحصیلی 1403-1402 به تعداد 850 نفر است که به روش نمونه گیری طبقه ای به تفکیک جنسیت تعداد 265 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسش نامه های استاندارد اخلاق حرفه ای کادوزیر (۱۹۹۸)، خوش بینی شییر و کارور (1994)، باورهای مذهبی نجفی (1385)، تصور از خدا مظاهری و همکاران (1384) استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس 28 و پی ال اس 8 مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد مقدار ضریب اثر کل تأثیر باورهای مذهبی بر اخلاق حرفه ای معلمان با نقش میانجی تصور از خدا برابر 507/0 است که نشان می دهد، نقش میانجی تصور از خدا در رابطه بین باورهای مذهبی و اخلاق حرفه ای معنی دار است. هم چنین مقدار ضریب اثر کل تأثیر باورهای مذهبی بر خوش بینی معلمان با نقش میانجی تصور از خدا برابر 706/0 است که نشان می دهد، نقش میانجی تصور از خدا در رابطه بین باورهای مذهبی و خوش بینی نیز معنی دار است. بنابراین می توان در سطح اطمینان 95 درصد تأثیر میانجی گری تصور از خدا در رابطه بین باورهای مذهبی و اخلاق حرفه ای و خوش بینی در معلمان را تأیید کرد. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت با تقویت باورهای مذهبی و ایجاد تصور مثبت از خداوند در معلمان، میزان خوش بینی و اخلاق حرفه ای آنان را بهبود بخشید.
۲.

رابطه تراکم ادراک شده، احساس امنیت و تعاملات اجتماعی؛ مقایسه دو گونه مسکن متراکم محصور و غیر محصور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تراکم احساس امنیت تعاملات اجتماعی مجتمع های مسکونی محصور و غیرمحصور مدل یابی معادلات ساختاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۶ تعداد دانلود : ۲۶۳
در بحث از بعد اجتماعی توسعه پایدار، تعاملات میان ساکنان و احساس امنیت از موضوعات مهم محسوب می شوند. بنابراین از یک سو در زمینه کشورهای در حال توسعه، اثر محیط های مسکونی متراکم بر زندگی اجتماعی ساکنان همچنان نیازمند فهم و مطالعه بیشتری است و از سوی دیگر، بسته و محصور بودن، به عنوان یک عامل کالبدی، مؤثر بر شرایط اجتماعی در محیط های مسکونی شناخته می شود. از این رو، هدف این پژوهش، بررسی رابطه میان تراکم ادراک شده(بعد کمّی_کیفی تراکم)، احساس امنیت و تعاملات اجتماعی در قالب مدلی ساختاری و مقایسه سازوکار آنها در دو گونه مسکن محصور و غیرمحصور است. جامعه آماری، نمونه ای شامل590 نفر از ساکنان شش توسعه مسکونی، با تراکم جمعیتی، تراکم خالص مسکونی و پایگاه اجتماعی_اقتصادی مشابه ساکنان و شیوه طراحی متفاوت در شهر مشهد بودند. پس از کنترل پایایی ترکیبی عامل ها و روایی سازه، ابتدا با استفاده از آزمون تی، دو گونه مسکن به لحاظ متغیرهای احساس امنیت و تعاملات اجتماعی با یکدیگر مقایسه شدند. سپس روابط میان متغیرها از طریق مدل یابی معادلات ساختاریSEM مورد بررسی قرار گرفت. یافته های این پژوهش نشان می دهد، تفاوت معناداری میان دو گونه مسکن محصور و غیرمحصور به لحاظ تعاملات و احساس امنیت وجود دارد. براساس مدل های برازش شده، در هر دو گروه مسکن، شرایط اجتماعی و امنیت در فضاهای باز مشترک، به تراکم ادارک شده وابسته است. همچنین مقایسه مدل ها، حاکی از این مطلب است که نحوه اثر سازه های پژوهش در دو گونه مسکن محصور و غیرمحصور، متفاوت از یکدیگر بوده و فرآیندهای ادراکی_اجتماعی، به شکل متفاوتی عمل می کنند. در گونه محصور، ادراک تراکم، تعاملات اجتماعی و احساس امنیت در یک حلقه بازخورد، در طول زمان موجب ارتقا یا تضعیف یکدیگر می شوند. در حالی که در گونه مسکن غیر محصور احساس امنیت، پیش نیاز بروز تعاملات اجتماعی در فضاهای باز مشترک است و میان ادراک تراکم و تعاملات اجتماعی نقش واسطه ای دارد.
۳.

عوامل کالبدی مؤثر بر ادراک تراکم در محیط های مسکونی، نمونه موردی: محلات مسکونی شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تراکم تحلیل عامل اکتشافی تراکم ادراکی محیط های مسکونی تراکم خالص مسکونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳۸ تعداد دانلود : ۴۷۱۳
در سال های اخیر، در اغلب کشورهای توسعه یافته، توسعه متراکم به عنوان راهبردی برای دستیابی به پایداری اجتماعی موردتوجه دست اندرکاران قرار گرفته است. این در حالی است که در کشورهای درحال توسعه، مناطق متراکم شهری عمدتاً حاصل نگرش اقتصادی به محیط های مسکونی بوده و با هدف اسکان جمعیت بیشتری در یک مکان به وجود آمده اند. هرچند تراکم به عنوان معیاری کمّی بر میزان فشردگی واحدهای مسکونی و جمعیت ساکن در آن ها دلالت می کند، در عمل، شرایط زندگی ساکنان، ازجمله شرایط زندگی اجتماعی، امنیت در فضاهای مشترک و همچنین شیوه ادراک محیط را تحت تأثیر قرار می دهد. ازاین رو علاوه بر کمیّت، توجه به تأثیرات ذهنی و وجوه دیگر تراکم، از اهمیت بسیاری برخوردار است. ساکنان میزان تراکم موجود در محیط را نه بر مبنای تراکم های عددی آن محیط، بلکه براساس قضاوت ذهنی ادراک می کنند. این ادراک و قضاوت ذهنی، به نشانه ها و عواملی وابسته است که عوامل کالبدی از مهم ترین آن ها به حساب می آیند. با شناخت این نشانه ها و اولویت بندی و طراحی در جهت کاهش آثار منفی آن ها، می توان از تأثیرات منفی تراکم های مسکونی بالا کاست. این تحقیق با هدف توسعه دانش طراحی در خصوص شیوه انتظام واحدهای مسکونی، بعد کمّی کیفی تراکم را موردتوجه قرار داده و ازطریق مطالعات کتابخانه ای، مصاحبه با صاحب نظران، تنظیم پرسش نامه و پیمایش در سه محدوده مشابه به لحاظ پایگاه اجتماعی اقتصادی ساکنان، تراکم مسکونی و تراکم جمعیتی در شهر مشهد، به مطالعه مهم ترین عوامل کالبدی مؤثر بر ادراک تراکم می پردازد. از تحلیل داده های حاصل از 110 پرسشنامه تکمیل شده، با استفاده از تحلیل عامل اکتشافی، هشت عامل استخراج گردید که فاصله و ارتفاع ساختمان ها، دید از درون واحدهای مسکونی و اشراف، از مهم ترین آن ها به حساب می آیند. نتایج نشان می دهد ادراک تراکم در محیط های مسکونی وابسته به پیکره بندی توده و فضا، انتخاب گونه مسکن و شیوه انتظام اجزا و فضاهای باز مشترک در مجموعه هاست.
۴.

پیکره بندی فضایی، ادراک تراکم و تعاملات اجتماعی در محیط های مسکونی: ارائه یک مدل علّی (نمونه موردی: مجتمع های مسکونی شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محیط های مسکونی تراکم پیکره بندی فضایی تراکم ادراکی تعاملات اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶ تعداد دانلود : ۱۲۷
هرچند تراکم به عنوان معیاری کمّی، راهی برای کنترل و قانونمندی توسعه های مسکونی است و بر میزان فشردگی واحدهای مسکونی و جمعیت ساکن در آن ها دلالت می کند، امّا در عمل، شرایط زندگی ساکنین، از جمله شرایط زندگی اجتماعی، امنیت در فضاهای مشترک و همچنین شیوه ادراک محیط را تحت تأثیر قرار می دهد. در مطالعات پیشین، اجماع کلی درخصوص رابطه میان تراکم و تعاملات اجتماعی در محیط های مسکونی وجود ندارد. در یک تراکم ثابت، شیوه طراحی و ترکیب واحدهای مسکونی می تواند ارزیابی های متفاوتی را از تراکم موجب شود. هدف این پژوهش بررسی رابطه میان انتظام و پیکره بندی فضایی، ادراک تراکم و تعاملات اجتماعی در قالب مدلی علّی است. جامعه آماری این تحقیق، ساکنین سه مجتمع با تراکم جمعیتی، تراکم خالص مسکونی و پایگاه اجتماعی-اقتصادی ساکنین مشابه و شیوه طراحی متفاوت در شهر مشهد بود، که از میان آنها نمونه ای شامل 300 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. پایایی پرسش نامه محقق ساخت با محاسبه آلفای کرونباخ و روایی آن با استفاده از روش تحلیل عامل تأییدی مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت بررسی روابط علّی از طریق مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد، میان ادراک تراکم و تعاملات اجتماعی رابطه منفی وجود داشته و ادراک تراکم در مدل مورد نظر پژوهش نقش واسطه ای دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان