مطالب مرتبط با کلیدواژه

نقد عقل عملی


۱.

کانت و سکولاریسم اخلاقی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اخلاق اخلاق سکولاریستی کانت نقد عقل عملی خودمختاری ارادة انسانیت قانون طبیعت کشور غایات قانون کلی اخلاقی خدا و اخلاق دینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۲۰
این نوشتار بر آن است تا به نقد اخلاقی سکولاریستی «ایمانوئل کانت» بپردازد. اخلاق کانت یک اخلاق وظیفه‌‌گرایانة سکولاریستی است که براساس آن، وظیفه و تکلیف اخلاقی را عقل عملی آدمی، بدون استعانت از دین مشخص می‌کند. او در‌این‌باره پنج صورت‌بندی ارائه می‌دهد که اگر دستورالعملی بتواند در قالب این پنج صورت‌بندی درآید، اخلاقی و درغیراین‌صورت، غیراخلاقی خواهد بود آن‌ها عبارتنداز: 1. صورت‌بندی قانون کلی. 2. صورت‌بندی قانون طبیعت. 3. صورت‌بندی غایت فی‌نفسه بودن انسان. 4. صورت‌بندی خود مختاری اراده. 5. صورت‌بندی کشور غایات. این پنج صورت‌بندی به‌شکل مختصر مورد نقد و بررسی قرار گرفته‌اند. در پایان به این نتیجه رسیده‌ایم که هیچ کدام از این صورت‌بندی‌ها را نمی‌توان معیار درستی برای اخلاقی‌بودن قرار داد.
۲.

نسبت میان واقعیت عقل و استنتاج قانون اخلاق نزد کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کانت قانون اخلاق استنتاج واقعیت عقل ترکیبی پیشینی نقد عقل عملی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۰
کانت در یک حصر عقلی، احکام را به چهار دسته تقسیم می کند و سه دسته احکام «تحلیلی پیشینی»، «ترکیبی پیشینی» و «ترکیبی پسینی» را از بین آنها ممکن می شمارد. دراین میان احکام ترکیبی پیشینی احکامی هستند که امکان آنها نیازمند توجیه است؛ چراکه این احکام به عنوان احکام ضروری و کلی با صرف تحلیل مفاهیم - بر خلاف احکام تحلیلی پیشینی - یا رجوع به تجربه - بر خلاف احکام ترکیبی پسینی- موجه نمی شوند. کانت در نظام نقادی اش با طی فرایندی «حقوقی» با عنوان «استنتاج» می خواهد اعتبار این نوع از احکام را روشن کند و این کار را هم درباره احکام ترکیبی پیشینی در ساحت نظر یعنی متافیزیک و علوم و هم درباره احکام ترکیبی پیشینی در ساحت عمل یعنی ساحت اخلاق انجام دهد. او در نسبت با احکام ترکیبی پیشینی در ساحت اخلاق، آموزه ای تحت عنوان «واقعیت عقل» را به کار می گیرد که بر آگاهی بی واسطه از اصول اخلاقی و آگاهی اخلاقی به طورکلی دلالت دارد؛ اما بر سر نقش این آموزه در مقام توجیه احکام ترکیبی پیشینی، میان مفسران نزاع درگرفته است؛ به گونه ای که برخی طرح این آموزه از جانب کانت را به معنای عقب نشینی او از استنتاج اصول اخلاقی دانسته اند. این نوشتار درمقابل نشان می دهد این آموزه بخشی از فرایند «استنتاج» این احکام در مقام فرایندی حقوقی است و کانت به هیچ وجه از استنتاج اصل برین اخلاق دست نمی کشد.