فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۹٬۱۵۱ مورد.
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۲
139 - 168
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، طراحی الگوی شایستگی مدیران دوره دوم آموزش متوسطه بود. این پژوهش با استفاده از روش کیفی و از نوع اکتشافی انجام شد. جامعه ی آماری، 22 نفر شامل خبرگان علمی (4 نفر)، مدیران مناطق آموزش وپرورش (6 نفر)، مدیران دوره دوم آموزش متوسطه (6 نفر) و دبیران دوره دوم آموزش متوسطه شهر تهران (6 نفر) بود. نمونه آماری به شیوه هدفمند انتخاب شد که به علت محدود بودن آن ها برابر با جامعه آماری، 24 نفر انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از روش تئوری داده بنیاد استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها، فیش برداری و مصاحبه عمیق بود. یافته های پژوهش نشان داد که الگوی شایستگی مدیران دوره دوم آموزش متوسطه، دارای 71 مؤلفه در قالب هشت بُعد به ترتیب اهمیت شامل ویژگی های اخلاقی (16 مؤلفه)، دانش (2 مؤلفه)، مهارت (6 مؤلفه)، بینش (3 مؤلفه)، ویژگی های شخصیتی (9 مؤلفه)، توانایی (8 مؤلفه)، اعتبار (5 مؤلفه) و نگرش (22 مؤلفه) است. نتایج، نشان از اهمیت بُعد اخلاقی به منظور جذب و به کارگیری مدیران مدارس دارد. در این زمینه، باید ابزارهایی برای سنجش مؤلفه های موجود در بُعد اخلاقی طراحی شود تا جذب هدفمند صورت گیرد. مدیران مدارس، آینده سازان کشور را تربیت می کنند؛ لذا در خصوص انتخاب مدیر شایسته، باید نهایت دقت و سخت گیری در قرابت مدیر با این مؤلفه ها را به عمل آورد تا تعلیم و تربیت، به هدف تعیین شده دست یابد.
اخلاق رسانه ای اسلامی در ارتباطات میان فرهنگی( مطالعه ای درباره رسانه های برون مرزی جمهوری اسلامی ایران)(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر، با افزایش تعاملات فرهنگی میان کشورها به واسطه رسانه ها، توجه به اصول اخلاقی در این عرصه امری ضروری است. جمهوری اسلامی ایران با راه اندازی شبکه های تلویزیونی برون مرزی به دنبال تسهیل ارتباطات میان فرهنگی با کشورهایی است که به لحاظ شاخصه های فرهنگی تفاوت زیادی با ایران دارند. این پژوهش با توجه به نقش این رسانه ها در تقویت پیوندهای فرهنگی، معرفی آداب و رسوم ایرانی، روایت گری و تحلیل مسائل جهانی از یکسو و کمبودهای موجود در ادبیات علمی در این حوزه از سوی دیگر، با رویکرد توصیفی-تحلیلی و روش مطالعه کتابخانه ای، بر اخلاق رسانه ای اسلامی در ارتباطات میان فرهنگی، به ویژه در رسانه های برون مرزی جمهوری اسلامی متمرکز شده است و اصول و ضوابط اخلاق رسانه ای اسلامی را در سه بعدِ «ارسال کننده پیام رسانه ای، مدیریت محتوای پیام و توجه به کرامت و شرایط مخاطب» استخراج نموده است. نتایج نشان می دهد که اصول اخلاقی اسلام، چارچوب جامعی برای تنظیم ارتباطات میان فرهنگی ارائه می دهد و می تواند راهنمای مؤثری برای توسعه الگوهای اخلاقی رسانه های برون مرزی باشد و بهبود ارتباطات میان فرهنگی با کشورهای جهان را تسهیل نماید.
دانشگاه ضد استعماری اقتدارآفرین و تمدن ساز: ارکان نظریه پایه دانشگاه مبتنی بر فراتحلیل کیفی پژوهش های مرتبط با دیدگاه رهبران انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانشگاه در اندیشه رهبران انقلاب اسلامی اهمیت اساسی و جایگاه والایی در تحول و تکامل جامعه دارد. لیکن هنوز ایده انقلاب اسلامی برای دانشگاه و متقابلاً نقش این نهاد در پیشرفت انقلاب اسلامی و نزدیک نمودن آن به چشم انداز تمدن نوین اسلامی روشن نشده است. ازاین رو پژوهش حاضر درصدد است نظریه پایه دانشگاه را مبتنی بر اندیشه رهبران انقلاب اسلامی استخراج و تبیین نماید. این پژوهش یک پژوهش کیفی بود که به کمک راهبرد فراتحلیل کیفی (فراترکیب) انجام شد. داده های پژوهش از طریق ابزار فیش کیفی گردآوری شد. برای این منظور از 20 پژوهش مرتبط دیدگاه رهبران انقلاب اسلامی درخصوص دانشگاه از سال 1368 تا 1402 فیش برداری شد. برای تحلیل داده های گردآوری شده از پژوهش های پیشین از روش فراتحلیل کیفی (فراترکیب) استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد ارکان نظریه پایه دانشگاه مبتنی بر نظرات رهبران انقلاب اسلامی شامل چشم انداز (دانشگاه ضداستعماری، اقتدارآفرین و تمدن ساز)، ماموریت ها (تعلیم و تربیت، اندیشه ورزی، پژوهش و نوآوری، روشنگری و مشارکت اجتماعی)، ارزش های بنیادین (استقلال فکری، معنویت گرایی ، اعتقاد به اسلام، علم جویی، تکریم عالم و علم نافع)، راهبردها، سرمایه ها و موانع است. یافته های این پژوهش با کلیشه زدایی از تلقی معمول از دانشگاه تراز انقلاب اسلامی، دیدگاه های تحولی متعددی را در چارچوب اندیشه ای انقلاب اسلامی مطرح می نماید.
معناسازی مدیران مدرسه در مسیر پیاده سازی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۶
51 - 78
حوزههای تخصصی:
سند تحول بنیادین آموزش و پرورش یکی از موضوعات برجسته نظام تعلیم و تربیت کشور در دهه اخیر بوده است. تحقق اهداف این سند همانند تمام سیاست ها و اصلاحات آموزشی تحت تأثیر تعبیر و فرایندهای تعدیل و سازگاری مجریان آن قرار گرفته و لزوماً منطبق با مقصود آنان اجرا نمی شود. هدف این مطالعه، شناخت و تبیین معنای ساخته شده و تعابیر مدیران مدارس از نقش خود در طول پیاده سازی و اجرای سند تحول بود که با استفاده از روش پدیدارشناسی و برمبنای چارچوب شناختی معناسازی انجام شد. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته و عمیق با 8 مدیر دبیرستان دولتی دوره دوم در چهار منطقه 3، 6، 7 و 13 شهر تهران که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند، گردآوری شد. تحلیل اطلاعات بر مبنای روش تحلیل داده های کیفی مایلز و هوبرمن به شکل گیری سه دسته مضمون اصلی «ابهام»، «مستندساز» و «عوامل فردی و موقعیتی» منجر شد. یافته های پژوهش نشان دهنده ابهام مدیران مدارس در زمینه ادراک متن سند و چگونگی اجرای آن در مدارس بود. الزام به اقدام در چنین شرایطی، مدیران مدرسه را به سمت ساخت معنای دیگری از نقش خود سوق داده است؛ آن ها نقش خود را به عنوان «مستندسازان» اجرای سند تحول تعبیر می کنند. ساخت این معنا تحت تأثیر عوامل فردی شامل تصور تکرار مکررات و سعی بی فایده و همچنین عوامل موقعیتی شامل قابلیت اجرا، قوانین و مقررات و جایگاه ارزشی صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد با وجود تلاش های انجام شده در راستای اجرای سند تحول در مدارس، از منظر مدیران مدرسه مقصود اصلی از اجرای سند چندان حاصل نشده است. توجه سیاستگذاران به عوامل شکل دهنده معناسازی می تواند در طراحی سیاست های آموزشی و اجرای مؤثرتر آن ها کمک کننده باشد.
تحلیل محتوای کتاب های درسی دوره متوسطه اول از نظر میزان توجه به مفهوم نیکوکاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۶
101 - 121
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارزیابی کتاب های درسی دوره متوسطه اول از نظر توجه به مفهوم نیکوکاری انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع تحلیل محتوای کمی و جامعه آماری پژوهش شامل کتاب های درسی دوره متوسطه اول بود که با روش نمونه گیری هدفمند 5 عنوان کتاب (هدیه های آسمانی، تفکر و سبک زندگی، آموزش قرآن، فارسی و مطالعات اجتماعی) با 14 جلد کتاب در نمونه قرار گرفت. ابزار اندازه گیری، چک لیست تحلیل محتوای محقق ساخته بود که روایی آن مورد تأیید کارشناسان و صاحبنظران بوده و پایایی آن با روش ویلیام اسکات 96 درصد محاسبه شد. شیوه پردازش داده ها بر اساس روش آنتروپی شانون بوده و به منظور بررسی میزان تفاوت مؤلفه های نیکوکاری در کتاب های درسی سه پایه از آزمون خی دو استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که در دوره متوسطه اول به مؤلفه های «کمک نیازمندان»، «احترام به دیگران، «همدلی با دیگران» توجه بیشتر و به مؤلفه های «مهار خشم، «احترام به حقوق حیوانات و گیاهان»، «فعالیت داوطلبانه»، «وقف» و «عفو و بخشش» توجه کمتری مبذول شده است. همچنین مؤلفه های «عفو و بخشش»، «فعالیت داوطلبانه»، «مهار خشم» و «احترام به حقوق حیوانات و گیاهان» ضریب اهمیت پایینی داشته و پراکندگی مناسبی در کتاب های درسی سه پایه نداشته اند. علاوه بر این، فراوانی مؤلفه های نیکوکاری در کتاب های پایه نهم به مراتب کمتر از پایه های هفتم و هشتم بود.
پیامدهای اجتماعی و تاثیرات هنجاری اصلاحات اراضی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
99 - 126
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر «به بررسی پیامدهای اجتماعی و تاثیرات هنجاری اصلاحات اراضی در ایران» پرداخته است. در این پژوهش کانون توجه معطوف به مسایلی هم چون اصلاحات ارضی، حاشیه نشینی و سایر پیامدهای اصلاحات ارضی می باشد. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی و به صورت مطالعه کتابخانه ای انجام شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که مهاجرت روستاییان به شهرها و رشد و تشدید حاشیه نشینی شهری مهم ترین پیامد اجتماعی اصلاحات ارضی بود. مهاجرت روستاییان به شهرها با توجه به عواملی همچون قطعات کوچک زمین و نامرغوب بودن آنها تولید کم محلی و کمبود آب، گسترش مالکیت بزرگ سرمایه داری، کمبود تأسیسات و تسهیلات زندگی در روستاها، عدم تخصیص بودجه به بخش کشاورزی، توسعه روزافزون شهرها و پیدا کردن شغل بوده است. بعد از آن تقویت و گسترش رادیکالیزم در میان جوانان حاشیه شهرها به عنوان پیامد هنجاری اصلاحات ارضی شروع شد. لذا مهم ترین زمینههای داخلی و خارجی گسترش رادیکالیزم در قالب مواردی چون شناور بود افراد مهاجر و عدم تثبیت هویت در آنها، ترکیب جمعیتی جوان و ورود آنها به دانشگاه ها، فضای ملتهب شهری، استبداد حاکم و حضور آمریکا به عنوان حامی شاه در کنار سیطره ادبیات مارکسیستی در فضای کشورهای جهان سوم و گسترش اسلام سیاسی بوده است. نتایج تحقیق نشان می که پیامدهای اجتماعی - هنجاری اصلاحات ارضی منجر به رشد و تشدید حاشیه نشینی و تقویت رادیکالیزم شد.
تبیین برنامه درسی تربیت اخلاقی در دوره دوم ابتدایی براساس آرا و اندیشه های ابن سینا(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۶)
79 - 105
حوزههای تخصصی:
تربیت اخلاقی در ساختار نظام آموزشی و پرورش، بسیار مهم و حیاتی است چرا که اخلاق و تربیت اخلاقی، پایه و اساس مبانی رشد اجتماعی است. هدف پژوهش حاضر، تبیین برنامه درسی تربیت اخلاقی در دوره دوم ابتدایی براساس آرا و اندیشه های ابن سینا بود. تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر نوع روش، کیفی بود. با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، مبانی و عناصر برنامه درسی تربیت اخلاقی مبتنی بر آراء و اندیشه های ابن سینا استخراج شده است و با توجه به چند رشته ای بودن برنامه درسی تربیت اخلاقی، رویکرد کیفی در شناسایی موضوع مورد مطالعه انتخاب گردید. تمام محتوای کتابهای «اشارات و تنبیهات»، «تدبیر منزل» و «برهان شفا» مطالعه و قسمتهایی که میتوان از آن برای طراحی برنامه درسی تربیت اخلاقی استفاده کرد، استخراج شدند. مطابق با یافته های تحقیق، در ارتباط با مبانی تربیت اخلاقی در آرا و اندیشه های ابن سینا، در مجموع 7 معیار مالکیت و تسلط بر نفس، صبر راهگشا، توجه به تشویق و تنبیه در تربیت اخلاقی، نیل به کمال حقیقی، اعتدال در قوای نفسانی، تأکید بر تواضع در بالندگی شخصیت و توجه به عیب پوشی به عنوان یکی از مکارم اخلاقی، شناسایی گردیدند. الگوی برنامه درسی تربیت اخلاقی به عنوان الگوی مطلوب در واکنش به کاستی هایی که در فرایند تربیت اخلاقی در حال حاضر وجود دارد و پیشنهاد می کند که برای تربیت اخلاقی کارآمد، باید از ظرفیت یادگیری موجود در یک برنامه درسی مانند آموزش جمعی، ملاحظه معلمی به عنوان حرفه ای برای رضای خداوند و توجه به توانایی شناختی دانش آموزان، بهره برد.
تأملی فلسفی، اخلاقی و جامعه شناختی در بنیاد اعتماد سیاسی و اعتمادبه نفس (بررسی میزان گرایش به مشارکت سیاسی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
148 - 173
حوزههای تخصصی:
بر اساس اینکه انسان ها آن گونه که می اندیشند، رفتار می کنند، نوشتار حاضر باور دارد اعتماد سیاسی و اعتمادبه نفس سیاسی به عنوان عامل های بنیادی اندیشه اخلاق سیاسی در ترکیب ذهنی و عینی با همدیگر در جهان سیاسی، موجب افزایش مشارکت سیاسی سخت، اصیل و از پایین به بالا می شوند و بستر حکمرانی خوب را فراهم می کنند. برای اثبات این فرض در پارادایم اثباتی مبتنی بر بینش جامعه شناسی و اخلاق سیاسی، با رویکرد کمّی و به روش پیمایش، جامعه آماری دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی با حجم نمونه 380 دانشجو از جمعیت آماری حدود ده هزار نفری پژوهش شد تا به پرسش های چیستی، چرایی و چگونگی میزان تمایل/ گرایش دانشجویان به مشارکت سیاسی پاسخ داده شود. شیوه نمونه گیری تصادفی نسبتی (زنان و مردان)، سهمیه ای (دانشکده ها) و خوشه ای (دانشکده ها و گروه های آموزشی) بود و با ابزار پرسش نامه پژوهشگرساخته در قالب 50 گویه و به شیوه خود تکمیلی، داده های لازم گردآوری شده است. پایایی و روایی ابزار گردآوری و داده ها به شیوه خبرگی و همچنین با آزمون آلفای کرونباخ (88 درصد) براورد شد. یافته های پژوهشی نشان می دهند میانگین سنی دانشجویان 24 سال است، 52 درصدشان مرد هستند، 91 درصد آنان مجردند، 89 درصدشان در مقاطع کاردانی و کارشناسی و 37 درصد آنها در رشته های علوم انسانی تحصیل می کنند. میانگین میزان تمایل به مشارکت سیاسی دانشجویان 6/1 و میزان اعتمادشان (اعتماد سیاسی و اعتمادبه نفس سیاسی) 4/1 است. با توجه به نتایج آزمون آماری (هم بستگی، T و F، تحلیل رگرسیونی و تحلیل ضرایب مسیر)، متغیرهای تبیین کننده و مستقل به طورمستقیم/ غیرمستقیم حدود 82 درصد واریانس میزان مشارکت سیاسی دانشجویان را تبیین می کنند.
جریان شناسی اخلاق سلوکی - اجتهادی و تربیتی حوزه های علمیه ایران در یکصد سال اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۵
۸۶-۵۱
حوزههای تخصصی:
در بازخوانی تاریخ اندیشه اخلاق پژوهان مسلمان می توان سه جریان و چهار رویکرد را از یکدیگر بازشناخت: جریان های عقل گرا، نص گرا و جریان عرفانی که به ترتیب رویکردهای اخلاق عقلی، اخلاق نقلی، اخلاق عرفانی و با ترکیب انها رویکرداخلاق تلفیقی را شکل داده اند. امتداد تلاش های علمی عالمان مسلمان در نهاد علمی دیرپای حوزه های علمیه پس از صدها سال فراز و نشیب در آخرین ایستار خود، شاهد شکل گیری هشت جریان علمی بوده است. این جریان ها حاصل کنش ورزی علمی و دغدغه های تربیتی عالمان شیعه در حوزه های علمیه ایران بوده است. این جریان ها عبارت اند از جریان سلوکی عرفانی، جریان اخلاق اجتهادی، جریان ترویج عملی معارف اخلاقی، جریان دعایی و مناسکی و جریان تربیت اجتماعی، جریان کلامی حکمی اسلامی، جریان فلسفی نوین(فلسفه اخلاقی) و جریان علمی تجربی. پژوهش حاضر با روش تحلیل مضمون فشرده و رهیافت کل نگر به توصیف و تبیین کوتاه پنج جریان نخست پرداخته و سه جریان بعدی را به جهت گستردگی و تنوع درون گفتمانی به تحقیق مستقلی واگذارده است. این مقاله عهده دار ترسیم نقطه کانونی هر گفتمان و معرفی مهم ترین چهره ها و آثار هر یک از جریان های پنج گانه است.
بررسی تطبیقی آفت حرص و طمع در مثنوی های تعلیمی با رویکرد به مصیبت نامه عطار و مثنوی معنوی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
127 - 152
حوزههای تخصصی:
در تبیین مبانی ومفاهیم اخلاقی به ویژه رذایل اخلاقی بیشترین مقوله های کاربردی در بیان تعریف، سبب و علت و شیوه های درمانی آن است.آنچه که در بیان حرص وطمع در دیدگاه این دو عارف وشاعر به خوبی مشهود است بهره مندی، استناد وتوجه به مفاهیم قرآنی وروایات اسلامی در این زمینه است، هر دو عارف حرص وطمع را در وجود انسان مانند دیگر غرایز نهادینه در سرشت وفطرت وی دانسته با این تفاوت که مولوی به دو حرص پسندیده و مذموم اشاره می نماید اما عطار تکیه بر مذموم بودن این خصلت دارد.نکوهش حرص وطمع وتوصیه به پرهیز ازآن با یاد مرگ ویاد خداوند ونیز داشتن قناعت در کلام هردوشاعر جاری است.نگاه متفاوت مولوی در باب حرص توجه به حرص پسندیده وبیان عواقب ناشی از آن است، مولوی توصیف بیشتری از حرص وطمع نسبت به عطار در مثنوی ارائه کرده که البته این را نمی توان خرده ونقصانی بر مصیبت نامه که حجم کمتری نسبت به مثنوی دارد وارد نمود.
روند موضوعی مطالعات حوزه حجاب در پایگاه استنادی و پایش علوم و فناوری جهان اسلام (ISC) به منظور شناسایی حوزه های پژوهشی بالغ و نوظهور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به بررسی ساختار مفهومی پژوهش های مرتبط با حجاب در نمایه استنادی علوم ایران می پردازد و به شناسایی زیرحوزه ها و ابعاد مهم مفهوم حجاب می پردازد. روش: این پژوهش با استفاده از فنون کتاب سنجی و تحل هم رخدادی واژگان و تحلیل شبکه های اجتماعی انجام شده است. تعداد 313 مدرک از نمایه استنادی علوم ایران بررسی شد تا روند پژوهش های مربوط به حجاب در بازه زمانی 19 سال گذشته (1402-1384) را شناسایی کنند. از تحلیل خوشه ای و نمودار راهبردی برای ترسیم ساختاری مفهومی پژوهش های حوزه حجاب استفاده شده است. یافته ها: یافته های حاصل از تحلیل محتوایی پژوهش های حوزه حجاب نشان داد که مطالعات این حوزه در ده خوشه به شرح زیر قرار می گیرند: عفاف و حیا در آیات و روایات (1)، حجاب در متون و منابع (2)، رسانه و سبک زندگی (3)، پوشش اسلامی (4)، ادیان آسمانی و حجاب (5)، سیاست گذاری درحوزه حجاب و عفاف (6)، پوشش و امنیت اجتماعی (7)، آسیب شناسی پوشش زن (8)، تربیت اخلاقی (9) و کشف حجاب (10). علاوه بر این، با تحلیل محتوای مقالات منتشرشده درطول این دوره، موضوعات نوظهور درحوزه حجاب شناسایی شدند. نتیجه گیری: این مقاله به پژوهش گران کمک خواهد کرد تا درک جامعی از مفهوم حجاب داشته باشند و حوزه های بالقوه برای پژوهش های آینده را شناسایی کنند. پوشش اسلامی (4)، پوشش و امنیت اجتماعی (7)، آسیب شناسی پوشش زن (8)، از خوشه های نوظهور این پژوهش هستند.
صورت بندی و مبانی اصل «بی طرفی» در اندیشه اخلاقی امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۴
۱۷۰-۱۴۹
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین اصول اخلاقی در اندیشه امام خمینی التزام به اصل «بی طرفی» در ارزیابی و داوری آراء و اعمال افراد فارغ از هر گونه نسبتی است که از لحاظ دینی، ملّیت، گرایش سیاسی و رابطه خویشاوندی با ما دارند. با توجه به یافته های مقاله این اصل در کلام امام با تعابیری همچون «داشتن نظر سالم و بی طرف»، «بی نظری»، «اظهارنظر آزادانه و بدون حبّ و بغض و تعصب»، «حکم به خوبی یا بدی عمل بدون توجه به عاملان آن» بیان می شود و برای چنین التزامی ما را دعوت به رعایت معیارهای عقلی و اخلاقی می کند. در نوشتار حاضر با روش توصیفی -تحلیلی و با نظر به پیشینه این بحث در فلسفه اخلاق، ابتدا سعی شد به این پرسش پاسخ دهیم که براساس کلام امام چه صورتبندی ای از اصل «بی طرفی» می توان عرضه کرد و معیارها یا مبانی عقلی و اخلاقی این اصل کدامند؟ پس از صورتبندی اصل «بی طرفی»، نشان داده ایم که معیارهای مذکور عبارتند از «حق مداری و دلیل طلبی»، «سازگاراندیشی»، «حسن و قبح ذاتی و عقلی افعال»، و «تعمیم پذیری».
تحلیل مسأله «حد نصاب نیت در ارزش اخلاقی» بر اساس مبانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
133 - 162
حوزههای تخصصی:
نیت، به عنوان انگیزه ای آگاهانه که بر سایر انگیزه ها در هنگام تحقق فعل اختیاری، ترجیح داده می شود، جایگاه بسیار مهمی در تعیین ارزش اخلاقی آن دارد. سوال اساسی این است که از نگاه اسلام، حدنصاب نیت در ارزش اخلاقی چیست؟ هدف این نوشتار، رسیدن به پاسخ این پرسش است. بدین منظور، با استفاده از روش فلسفی درکنار مراجعه به آیات و روایات، بعد از معرفی اخلاص به عنوان معیار سنجش مراتب نیت، مکتب اخلاقی اسلام مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که با در نظر گرفتن جهت و قدرت به عنوان دو مولفه تاثیر گذار در مرتبه نیت، حدنصاب نیت، متناسب با حدنصاب ایمان ترسیم می شود. یعنی از نگاه اسلام، نیتی حدنصاب ارزش اخلاقی را دارد که از ایمان به خدای متعال و در مرحله بعد ایمان به نبوت و معاد نشأت گرفته باشد. در این صورت است که میزان قرب آفرین بودن آن و یا به عبارت دیگر میزان اخلاص موجود در آن، به حد لازم برای تامین سعادت حداقلی فرد رسیده است.
مبانی سلوک اخلاقی ابوذر برپایه روایات او(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
41 - 82
حوزههای تخصصی:
از میان صحابه پیامبر (ص) ابوذَرِ غِفاری از آن ها ست که جریان های فکری مختلفِ جهانِ اسلام در سده های متمادی به روایات و گفتارهای اخلاقی او توجه نشان داده اند. می توان در آثار منسوب به وی احکامِ مختلفی درباره سلوکِ اخلاقی فردی و اجتماعی بازدید. مطالعه کنونی با هدفِ بازشناسی آن بخش از اندیشه های اخلاقی بازتابیده در روایاتِ منسوب به او صورت می گیرد که به سلوکِ فردی و ذهنیِ او مربوط است؛ اَبعاد و جوانبی از سلوک اخلاقی که حتی اگر ارتباطاتِ اجتماعی فرد نیز منقطع شود استمرار می توانند یافت. می خواهیم دریابیم برپایه روایاتِ منسوب به ابوذر و با فرضِ اَصالتِ آن ها ابوذر چه سلوکِ فکری ای را ترویج می کند. به این منظور با استقصاء روایاتِ بازمانده از ابوذر و بازخوانی نگرش های هستی شناسانه و انسان شناسانه بازتابیده در آن ها به بازشناسی تصویری خواهیم پرداخت که این روایت ها از خیرِ اعلیٰ برای انسان و راه دست یابی به آن بازمی نُمایانند. آن گاه شیوه ای را که در این روایت ها برای سلوکِ فردی بر اساس مبانی یادشده تجویز می شود بازخواهیم شناخت. چنین مطالعه ای ما را می تواند با تصویری که از ابوذرِ نُمادین در حافظه تاریخی مسلمانان شکل گرفته است آشنا کند. نسبت شخصیت ابوذرِ تاریخی با این تصویر، خاستگاهِ اندیشه های ابوذر تاریخی و نسبت اندیشه های وی با دیگر صحابه را باید موضوع مطالعاتِ دیگر دانست. فرضیه مطالعه کنونی آن است که ابوذرِ نُمادین سلوکِ فکری زاهدانه ای برپایه مراقبه، ایمان، حزن و حکمت جویی را ترویج می کند.
جایگاه برهان نظری در فلسفه اخلاق: تحلیل و بررسی روایت سی. دی. سی. ریو از اخلاق ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
53 - 77
حوزههای تخصصی:
برخی فلاسفه اخلاق استدلال های اخلاقی را از زمره استدلال های نظری می انگارند و نتیجه این استدلال ها را نوعی گزاره یا باور می دانند که صدق و کذب پذیر است و برخی دیگر این استدلال ها را از جنس استدلال های عملی می دانند. این اختلاف نظر درباره تفسیر نظر ارسطو از اخلاق نیز وجود دارد. ریو با تفسیر و بازخوانی آثار ارسطو چنین ادعا می کند که استدلال های اخلاقی، ترکیبی از استدلال های نظری و عملی هستند. ارسطو با بررسی مبادی علوم گوناگون و روش کسب آنها درباره بدیهیات علم اخلاق پژوهش کرده و نشان داده است که می توان گزاره های اخلاق و منطق حاکم بر آنها را مشابه علوم نظری دیگر تحلیل کرد؛ اما دو نکته اساسی این تحلیل را تضعیف می کند: نخست اینکه برهان های علوم نظری دارای نوعی ضرورت هستند؛ درحالی که در اخلاق، چنین ضرورتی دیده نمی شود . دوم اینکه گزاره های علم اخلاق دارای استثنا و به تعبیر ارسطو از نوع «در اکثر موارد» هستند؛ یعنی در اکثر مواقع و شرایط، برقرار و صادق هستند. آنچه در پاسخ به این دو مسئله در راستای دفاع از نظری بودن استدلال های اخلاقی بیان کرده ایم، این است که ضرورت استدلال های اخلاقی از نوع ضرورت De Dicto است و نه ضرورت De Re. همچنین استدلال های اخلاقی دارای دو سطح یا مرحله هستند: در سطح اول با استدلال های نظری مواجه هستیم که سعادت انسان ها را معیّن می کند و در سطح دوم با استدلال هایی از نوع تأمل روبه رو هستیم که گزاره های «در اکثر موارد» در این مرحله به استدلال وارد می شوند.
طراحی و اعتباریابی مدل دانشگاه فضیلت مدار (رویکرد آمیخته)(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
دانشگاه ها نقش اساسی درتوسعه و پیشرفت کشور دارند و جهت رسیدن دانشگاه ها به اهداف بلندمدت و آرمانی خود،لازم است مدلی برای دانشگاه فضیلت مدار طراحی و اعتباریابی شود.پژوهش حاضر باهدف طراحی و اعتباریابی مدل دانشگاه فضیلت مدار انجام گرفت.روش این پژوهش از نوع آمیخته(کیفی-کمی) است.دربخش کیفی،جامعه پژوهش شامل مقالاتی بودند که درزمینه دانشگاه فضیلت مدار بین سال های 1403-1392شمسی برای مطالعات داخلی و بین سال های 2023-2007 میلادی برای مطالعات خارجی چاپ شده بودند. تعداد 48مقاله برای تحلیل نهایی انتخاب شد.دربخش کمی، جامعه آماری شامل دانشجویان علوم انسانی شهر اردبیل در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری که از طریق فرمول کوکران تعداد 281نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده برای نمونه آماری انتخاب شدند.دربخش کیفی از ابزار هفت مرحله ای سندلوسکی و بارسو(2007) و دربخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. یافته های پژوهش بیانگر شناسایی 61شاخص مدل دانشگاه فضیلت مدار در قالب 7مولفه شامل عوامل مدیریتی و راهبری، روابط گروهی و میان سازمانی، عوامل فردمحور فضیلت مداری، توفیق طلبی و پژوهش محوری، عوامل ساختارمحور در ارتقای فضیلت مداری، فرهنگ سازی فضیلت مدارانه و فضیلت مداری تعامل محور بود.اعتبار الگوی طراحی شده با استفاده از نرم افزار SmartPls3 ازطریق تحلیل عاملی مورد سنجش و تایید قرارگرفت.نتایج این مطالعه می تواند به مسئولان ومدیران آموزش عالی درشناسایی ویژگی های دانشگاه فضیلت مدار و توسعه فضیلت مداری در دانشگاه ها و اثربخشی آن کمک کند.
سازماندهی محتوای برنامه درسی بر اساس واکاوی مفهوم علم در نگاه جان دیویی و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۶
79 - 100
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، تببین و تحلیل سازماندهی محتوای برنامه درسی از منظر جان دیویی و علامه طباطبایی بود. این تحلیل بر اساس نگاه هر یک از دو به معنا و مفهوم علم به دست آمده است. هر دو دیدگاه، فرایندی از شکل گیری علم را بیان کرده که شروع آن با مسئله است. پژوهش حاضر با استفاده از روش استتناجی ضرورت عقلی و با تحلیل منطقی داده های کتابخانه ای مورد مطالعه انجام شد. در این نوشته پس از تحلیل تفصیلی فرایند شکل گیری علم از نگاه هر دو اندیشمند این نتیجه حاصل شد که فرایند مذکور می تواند در سازماندهی محتوای برنامه درسی تأثیر به سزایی داشته باشد. به همین جهت رویکرد حاکم بر سازماندهی محتوای هر دو دیدگاه، مسئله محوری بود؛ لکن در این نوشتار استدلال هایی بیان شده است که نشان می دهد مسئله محوری از نگاه علامه طباطبایی و جان دیویی با یکدیگر تفاوت های بنیادی دارند. علت این امر هم به فهم هر یک از ایشان از معنای علم برمی گردد. از آنجایی که جان دیویی معنای علم را منحصر در علم تجربی کرده است مسائل او هم در همان سطح باقی می مانند؛ لکن علامه طباطبایی علم را در سطحی فراگیرتر معنا می کند و مسئله از نگاه او معنای گسترده تری پیدا می کند. دیویی ناظر به رویکرد خود، به نقد رویکرد موضوع محوری پرداخته و صرفاً سازماندهی تلفیقی را مورد تأکید قرار می دهد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که نظام فکری علامه طباطبایی با تقریری که از معنا و سطوح مسئله ارائه می دهد، می تواند سازماندهی موضوع محور و تلفیقی را جمع کرده و ناظر به مسائل مختلف دانش آموزان، پیشنهادات جامع تری ارائه نماید.
اثربخشی آموزش ارزش های اخلاقی به شیوه بازی وارسازی بر حساسیت اخلاقی و اخلاق تحصیلی دانش آموزان پسر پایه سوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش ارزش های اخلاقی به شیوه بازی وارسازی بر حساسیت اخلاقی و اخلاق تحصیلی دانش آموزان پسر پایه سوم منطقه انزل ارومیه در سال تحصیلی 1403 – 1402 انجام شد. روش: از پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و با گروه کنترل (طرح گروه نامعادل) برای دست یابی به هدف استفاده شد. جامعه آماری پژوهش را تمام دانش آموزان پسر پایه سوم منطقه انزل ارومیه در سال تحصیلی 1403 – 1402 تشکیل دادند که تعداد آن ها 208 نفر بود. از بین آن ها با روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس یک کلاس پایه سوم به تعداد 16 نفر بعنوان گروه آزمایش و یک کلاس پایه سوم به تعداد 16 نفر به عنوان گروه گواه جهت مطالعه انتخاب شدند. کاربندی آزمایشی 8 جلسه ای برای گروه آموزش به شیوه بازی وارسازی طراحی و طی 4 هفته اجرا شد. این برنامه با توجه به کتاب های بازی های آموزشی برای پرورش صفات اخلاقی نوشته کشانی و عابدی درچه (1396) و بازی وارسازی در یادگیری و آموزش نوشته (سانکیون، کیبونگ، باربارا و برتون، 2018) و هم چنین نظریه های بازی وارسازی در یادگیری و آموزش و عناصر بازی وارسازی (ورباخ و هانتر، 2012) متناسب با نیازهای دانش آموزان تدوین شد. به منظور اعتباریابی محتوایی، برنامه آموزشی در اختیار ده نفر متخصص روان شناسی تربیتی، قرار گرفت تا براساس تجارب و نظرات آن ها برنامه آموزشی اعتبار یابی شود. شاخص نسبت روایی محتوایی برای برنامه آموزشی 73/0 به دست آمد که با مقایسه این شاخص با مقدار قابل قبول بر اساس روش لاوشه که حداقل آن برای ده نفر 62/0 است، مقداری قابل قبول می باشد. بر این اساس برنامه مورد تأیید قرار گرفت و اجرا شد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه حساسیت اخلاقی (ناروائز، 2001) و اخلاق تحصیلی گل پرور (1389) استفاده شد. داده ها در دو سطح آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (تحلیل کوواریانس) با بهره گیری نرم افزار اس پی اس اس نسخه 27 تحلیل شدند. یافته ها: یافته های تحلیل آماری نشان داد آموزش ارزش های اخلاقی بر متغیرهای وابسته اثر معنادار و مثبت داشته است و اثر گروه به میزان 78/5 واحد میانگین متغیر حساسیت اخلاقی و به میزان 49/2 واحد میانگین اخلاق تحصیلی را افزایش داده است که 51 درصد از واریانس یا تغییرات حساسیت اخلاقی و 43 درصد از واریانس یا تغییرات اخلاق تحصیلی ناشی از اثر متغیر مستقل یا آموزش ارزش های اخلاقی است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت برنامه آموزش ارزش های اخلاقی به شیوه بازی وارسازی موجب بهبود و افزایش حساسیت اخلاقی و اخلاق تحصیلی دانش آموزان می شود.
رهبری اخلاقی ، تسهیل کننده صدای کارکنان( نقش جو مدیریت خطا و تعهد سازمانی در ایجاد رفتارهای اخلاقی)(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف:این پژوهش با هدف بررسی تاثیر رهبری اخلاقی بر صدای کارکنان و نقش میانجی جو مدیریت خطا و تعهد سازمانی در این رابطه انجام شده است. روش: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری شامل کارکنان اداری آموزش و پرورش شهر اراک در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۲ می باشد که تعداد آن ها ۶۰۸ نفر است. با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، نمونه ای متشکل از ۲۳۵ نفر تعیین و پرسشنامه ها به صورت تصادفی ساده در بین اعضای نمونه توزیع و گردآوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار PLS و روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که رهبری اخلاقی تاثیر مثبت و معناداری بر جو مدیریت خطا و صدای کارکنان دارد. همچنین، جو مدیریت خطا به طور مستقیم بر صدای کارکنان تاثیرگذار است و نقش میانجی گری آن در ارتباط میان رهبری اخلاقی و صدای کارکنان نیز تایید شد. علاوه بر این، تعهد سازمانی کارکنان به عنوان یک متغیر تعدیل کننده، اثرات رهبری اخلاقی را بر صدای کارکنان تقویت می کند. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می دهد که رهبری اخلاقی می تواند با ایجاد فضای مدیریت خطا و تقویت تعهد سازمانی، کارکنان را به بیان صدای خود تشویق کند. به این ترتیب، تقویت رهبری اخلاقی در سازمان ها می تواند به عنوان راهبردی موثر برای افزایش صدای کارکنان و ایجاد فضای سازمانی مثبت مورد توجه قرار گیرد. این نتایج برای مدیران و سیاست گذاران سازمان ها به ویژه در محیط های آموزشی حائز اهمیت است.
بررسی مراتب ارزش اخلاقی افعال کفار بر اساس نظریه قُرب الهی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۳)
119 - 140
حوزههای تخصصی:
در نظریه قُرب الهی، ارزش اخلاقی متوقف بر حُسن فعلی و حُسن فاعلی (نیّت قُرب الهی) است و ایمان به خداوند و لوازم آن حد نصاب ارزش اخلاقی بیان شده است، اما آیا افعالِ کفار و مشرکین که دارای این حد نصاب نیست، خالی از ارزش اخلاقی است؟ هدف این پژوهش، بررسی ارزش اخلاقی افعال کفار و مشرکین - بر اساس نظریه قُرب الهی - با روش توصیفی۔ تحلیلی و استفاده از ادله عقلی و نقلی است. نتیجه تحقیق این که در افعال کفار گاهی باور کفرآلود و شرک آلود دخیل است و همچنین گاهی کافر یا مشرک، جاهلِ قاصر است و گاه مقصّر. در صورت قاصر بودن، افعالی که با قصد اخلاقی و بدون دخالت باور کفرآلود باشد، دارای مراتبی از ارزش است و اقتضاء وارد کردن فرد به مراتب پایین بهشت را دارد. همچنین افعال جاهل مقصّر بدون دخالت نیّتِ کفر مراتبی از ارزش نسبی را داراست و هرچند مقتضی ورود به بهشت نیست، اما موجب تخفیف عذاب می شود. عمل با دخالت کفر نیز نه تنها ارزشی مثبتی ندارد، بلکه موجب بُعد و عذاب است.