مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
معناسازی
حوزه های تخصصی:
بحث محوری این مقاله مطالعه مناسبات بین سرمایه فرهنگی و سبکِ زندگی در میان طبقه متوسط شهر سنندج است. پیشفرض نظری طرح چنین مسئلهای این است که سبک زندگی به فراخور نوع و میزان سرمایه فرهنگی سامان مییابد. سبک زندگی همچنین نقشی اساسی در برساختن هویتها، معناها، نگرشها، انتخابها، ذائقهها و رفتارها دارد. چارچوب نظری این مطالعه تلفیقی است از آراء پیر بوردیو، دیوید چینی، میشل سوبل و آنتونی گیدنز. جامعه آماری مورد مطالعه طبقه متوسط شهر سنندج است که نمونه ای بر اساس قشرهای درونی آن مانند فرهنگیان، کارمندان، پزشکان، مغازهداران و گروههایی جز آن ها انتخاب شدهاند. فن گردآوری دادهها پرسش نامه بود که با استفاده از نمونه گیری خوشهای تصادفی در میان 320 نفر از پاسخ گویان سنندجی توزیع گردید. یافتههای پژوهش نشان میدهد که بین سرمایه فرهنگی و اَشکال آن با سبک زندگی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین در بین اَشکال مختلف سرمایه فرهنگی نوع «سرمایه فرهنگی تجسمیافته» دارای بیشترین رابطه با سبک زندگی است. یعنی، با افزایش سرمایه فرهنگی، سبک زندگی افراد پیچیدهتر میگردد. از دیگر نتایج تحقیق نقش سرمایه فرهنگیِ نهادی است که در پیوندی دیالکتیکی با سرمایه اقتصادی سایر سرمایههای فرهنگی و در نتیجه سبک زندگی را تعیین میکند. در رابطه با متغیرهای زمینهای نتایج تحقیق نشان میدهد در خصوص سبک زندگی و سرمایه فرهنگیِ طبقه متوسطِ نوظهور سنندج، در میان متغیرهای زمینهای، متغیر تحصیلات نقشی اساسی در فراهم ساختن زمینه برخورداری از سرمایهها و نوع و میزان مصرف فرهنگی دارد. طبقه متوسطِ نوظهور شهر سنندج ماهیّتی دولتی خدماتی دارد که متغیر سن نوظهور بودن آن را تبیین میکند.
پساساخت گرایی در شاهنامة فردوسی (با تأکید بر مرگ بهرام)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله برآنیم که با بررسی زیباشناسانة مرگ یکی از شخصیت های حماسة فردوسی، گوشه ای از قابلیت پویایی و تأویل این اثر را تصویر کنیم. بنیاد اسطوره ای ـ تاریخی متون حماسی در ظاهر آنان را به سوی تفسیرناپذیری سوق میدهد، در حالی که بافت داستان های شاهنامه به گونه ای است که متن را به شدت تأویلی مینماید. حماسة فردوسی بافتی پارادوکسی دارد: از سویی در آن نشانه هایی است که به نحوی اساسی اصیل و واقعی هم چون مشخصه هایی منسجم و متناسب و نظام مند موجودیت دارد و از سوی دیگر تأویل و تفسیر در آن متوقف نمیشود و بشدّت بافت زدا و معناساز و سرشار از ابهام است، پیوسته میکوشد فاقد بافت قطعی بماند، غیرتاریخی و غیرمکانی جلوه کند و برخود جاودانگی ببخشد. گزینش مرگ بهرام و جلوة زیباشناسانة مرگ این قهرمان حماسی مناسبتی است در بیان ویژگی شگرف حماسة فردوسی که با وجود گرایش به ساختار پیوسته، خصلتی پساساخت گرایانه دارد.
رویکردی نوین در روایت شناسی شناختی بر اساس فضاهای ذهنی روایی و الگوی ان ام اس بی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر که بخشی از پژوهشی گسترده در مورد کاربست نظریه فضاهای ذهنی در تحلیل متون روایی است، در پی آن است که یک تحلیل شناختی نوین و روش مندی از متن روایی به دست دهد و در پی ارائه پاسخی برای این پرسش در زبان شناسی شناختی باشد که چگونه فرایندهای زبانی مختلف می توانند در پیدایش «داستان نوظهور» در یک متن روایی به کار روند. نخستین و اساسی ترین گام در رسیدن به این هدف، ارائه الگویی شناختی-تحلیلی است که فرایندهای شکل گیری معنا را در متون روایی بررسی کند. در این راستا، نظریه فضاهای ذهنی فوکونیه (۱۹۹۷، ۱۹۹۴، ۱۹۸۵) و روش شناسی دنسیگر بر پایه آن (۲۰۱۲، ۲۰۰۸)، استدلال های محکمی در مورد فرایند معناسازی در گفتمان ارائه می دهند. بر این اساس، این مقاله به تبیین چگونگی فرایند معناسازی در یک متن داستانی به زبان فارسی می پردازد. هدف از ارائه این تحلیل، در درجه اول، آزمایش کاربست مفاهیم بنیادین نظریه فضاهای ذهنی در تحلیل شناختی متن های روایی، و در درجه دوم، معرفی الگوی ان ام اس بی، به عنوان یک ابزار شناختی نوین و روش مند در روایت شناسی شناختی است. یافته ها نشان می دهد فضاهای ذهنی روایی، افق هایی را برای کشف پیچیدگی ها و ویژگی های معناسازی در روایت های داستانی آشکار می سازد.
تأثیر هوش معنوی بر سلامت روان معلمان مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۷ ویژه نامه بهار
1201 - 1211
حوزه های تخصصی:
<span>این پژوهش با هدف بررسی تأثیر هوش معنوی بر سلامت روان معلمان مدارس دولتی متوسطه دخترانه شهر تهران در سال تحصیلی 1391-92صورت <span>گرفت. جامعه آماری تحقیق شامل 7241از معلمان مدارس دولتی متوسطه دخترانه شهر تهران بوده که از این تعداد با استفاده از فرمول کوکران و به روش <span>نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی تعداد 547 به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شااد. روش جمع آوری دادهه ا بر اساااس دو پرسشنامه هوش معنوی <span>کینگ <span>SISRI-24 <span>و سلامت روان گلدبرگ <span>GHQ-28 <span>انجام گرفت. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ و ضریب <span>پایایی ترکیبی محاسبه شد که مقدار آن برای هر دو پرسشنامه بالای 0/7 به دست آمد. همین طور از روایی محتوا و روایی سازه به منظور آزمون روایی <span>پرسشنامه استفاده شد، که برای بررسی روایی محتوا پرسشنامه ها به تأیید متخصصین مربوقه رسید، و نتایج روایی سازه نیز بیانگر روا بودن ابزار اندازه گیری <span>بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار <span>SPSS <span>و <span>Smart PLS 2 <span>در دو بخش توصیفی (فراوانی، فراوانی <span>در صدی، میانگین، انحراف ا ستاندارد و دامنه تغییرات) و ا ستنباتی (مدل سازی معادلات ساختاری) انجام پذیرفت. یافته ها نشان داد که هوش معنوی و ابعاد <span>آن(تفکر انتقادی وجودی، معناسازی شخصی، آگاهی متعالی، گسترش خودآگاهی) بر سلامت روان معلمان مدارس دولتی متوسطه دخترانه شهر تهران تأثیر <span>دارد، که این امر نشانگر اهمیت نقش هوش معنوی در محیط های اجتماعی است.</span></span></span></span></span></span></span></span></span></span></span></span></span></span></span></span></span></span>
بازتفسیر واژگان «فقر/ غنا» در قرآن کریم با تکیه بر زمینه های انسان شناختی ساخت مفهوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واژگان «فقر» و «غنا» بارها در قرآن کریم در محور همنشینی کنار یکدیگر قرار گرفته و زوج معناییِ تکرارشونده ای را شکل داده اند. مرور بر آرای عالمان مسلمان نشان می دهد که آنان به ذکر معنای لغوی این واژگان بسنده کرده، اطلاع چندانی از زمینه های شکل گیری این مفاهیم در اختیار نداشته اند. این پژوهش می کوشد با بهره گیری از داده های زبان شناسی تاریخی و الگوهای عمومی در دانش انسان شناسی، زمینه های فرهنگی ساخت این مفاهیم را بیشتر بکاود تا درک عمیق تری از آیات قرآنی که دربردارنده این زوج واژگانی هستند، فراهم آید. پژوهش حاضر نشان می دهد تفاوت در سبک زندگی حضری و بدوی در شبه جزیره می توانست موجب درک متفاوت از جهانِ پیرامون شده، معناسازی های گوناگون و گاه متضاد از یک پدیده را به همراه آورد. این مطالعه آشکار می سازد که زوج واژگانی «فقر/ غنا» برساخته از طرز فکر مردمان حاضره - نه بادیه - نسبت به تنگدستی و ثروت اندوزی در بافت فرهنگی- اقتصادی شبه جزیره بوده است.
ارزیابی عملکرد: عرصه تقابل معناها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیدگاه معناسازی یکی از قدرتمندترین چارچوب های مفهومی برای تبیین پدیده های انسانی و اجتماعی در سازمان به شمار می رود. هدف این پژوهش عبارت است از به کارگیری دیدگاه معناسازی برای درک بهتر نظام ارزیابی عملکرد در سازمان و پویش های انسانی و اجتماعی پیرامون آن. ادراکات و تفاسیر کارکنان و کنش هایی که آنان براساس این تفاسیر انجام می دهند، نقش مهمی در سرنوشت ارزیابی عملکرد و اثربخشی آن در سازمان دارد. انسان موجود معناساز است و برای فهم کنش وی باید به دنیای معانی اش وارد شد. روش پژوهش مقاله حاضر نظریه داده بنیاد با رویکرد برساخت گرایی چارمز است. روش نمونه گیری این مقاله نمونه گیری نظری و روش گردآوری داده نیز مصاحبه است. درمجموع با ۱۷ کارمند از دوشرکت دارای نظام ارزیابی عملکرد مصاحبه شد. به منظور تحلیل داده ها، از روش های کدگذاری اولیه و متمرکز استفاده شد. براساس نتایج کارکنان چهار معنای اصلی را به نظام ارزیابی عملکرد نسبت می دهند: ارزیابی عملکرد به مثابه اهرم فشارمدیر، ارزیابی عملکرد به مثابه نامه اعمال، ارزیابی عملکرد به مثابه کاغذپاره و ارزیابی عملکرد امری ناشناخته. همچنین کارکنان در مواجهه با ارزیابی عملکرد، چهار استراتژی کنشی را اتخاذ می کنند: عملکرد نمایشی، عملکرد اصیل، بی تفاوتی و معناجویی. تحلیل ها نشان می دهد مؤلفه تعیین کننده ارتباط میان معانی و کنش ها ادراک عاملیت نمره عملکرد در نزد کارکنان است. با توجه به اهمیت تفاسیر و کنش های کارکنان در اثربخشی اقدامات منابع انسانی یافته های این پژوهش سازمان ها را در مدیریت معانی و درنتیجه بهبود اثربخشی ارزیابی عملکرد یاری خواهد رساند. همچنین یافته های این پژوهش می تواند درک موجود نسبت به رابطه اقدامات منابع انسانی با عملکرد فردی و سازمانی را نیز بهبود دهد.
معناسازی: تحلیل مفهومی و کاربست ها در مدیریت منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
509 - 529
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش معرفی و مشخص کردن چیستی معناسازی و کاربردهای این مفهوم در مدیریت منابع انسانی است. به کارگیری آن برای تحلیل موضوعات مدیریت و به ویژه مدیریت منابع انسانی، دانش موجود به این موضوعات را به نحو چشمگیری افزایش می دهد و بر اثربخشی اقدامات منابع انسانی می افزاید. روش: تحلیل مفهومی، رویکرد اصلی این پژوهش است. در این رابطه، روش شناسی تحلیل مفهومی سودابی مبنای کار قرار گرفته است. در این مدل با انجام چهار عمل روی مفاهیم، می توان چیستی آنها را مشخص و معنای آنها را شفاف کرد. این چهار عمل عبارت اند از: تعریف، مقایسه با مفاهیم مشابه، مشخص ساختن حدود مفهوم و نمایش انسجام منطقی مفهوم مدنظر. یافته ها : شفاف سازی چیستی معناسازی؛ مقایسه و برشمردن تفاوت های آن با مفاهیم مشابه همچون معنادهی؛ تفسیر و کنش؛ مشخص ساختن حدود مکانی، زمانی و ارزشی این مفهوم و نشان دادن انسجام منطقی معناسازی با به کار بستن آن در نظریه نیروی سیستم های منابع انسانی یافته های اصلی این پژوهش است. نتیجه گیری : چشم انداز معناسازی، بنیان مفهومی مناسبی برای اجرای پژوهش های نوآورانه در موضوعات منابع انسانی همچون پروژه های تغییر منابع انسانی، کارمندیابی و انتخاب، جامعه پذیری کارکنان، شایستگی معناسازی و شایستگی معنادهی است. فهم موجود از این موضوعات از طریق به کارگیری چشم انداز معناسازی بهبود پیدا خواهد کرد.
معنایابی و معناسازی متقابل گردشگر و گردشگری (مطالعۀ موردی: شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری سال سوم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱۱
141 - 159
حوزه های تخصصی:
این مقاله با رویکرد کنش متقابل نمادین به مطالعه ی چگونگی معنایابی و تفسیر گردشگران از گردش گری و مکان های گردشگری می پردازد. هدف تحقیق حاضر، بررسی نقش متقابل نمادین و معنایی میان گردشگر و گردشگری در قالب الگوها و ارزش های هنجاری است. پژوهش حاضر در تمامی مراحل بررس ی خود مت أثر از رویک رد و روش شناسی گافمن و بلومر به عنوان راهنمای نظری بوده است. میدان مطالعه، تع دادی از م کان های گردشگری معروف شهر همدان است: تپه ی باستانی هگمتانه، آرامگاه پورسینا، آرامگاه باباطاهر، گنجنامه، عباس آباد، غار علیصدر و زیارتگاه استر و مردخای که البته هدف محقق، بررسی و تأکید بر این مکان ها نیست و انتخاب و معرفی آن ها صرفاً جهت تعیین و مشخص کردن میدان تحقیقی است که در آن جا مطالعه بر روی گردشگر انجام شده است. نمونه گیری مطالعه «هدفمند» بوده که از میان انواع آن محقق بر معیارهای حداکثر تنوع (جنسیت و سن)، معروف بودن مکان های دیدنی از نگاه گردشگران و پرتجمع ترین این مکان ها، متمرکز بوده است. جهت گردآوری اطلاعات مورد نیاز از روش مشاهدات میدانی و مصاحبه ی عمیق استفاده شده است. روش تحلیل یافته ها، تحلیل موضوعی است؛ بدین گونه که تعداد 13 مقوله که همه ی آن ها از یافته ها نشأت گرفته اند استخراج شد، دربرگیرنده ی در جستجوی اصالت، سوژه ای ادبی، گریز از یکنواختی، ف ردگرایی، جم ع گرایی، خداش ناسی، طب یعت گرایی، زیبایی شن اسی، ارزش مندی آثار باس تانی، تعامل فرهنگی، سوژه ای مشهور، جاذبه های معماری، آب و هوای مطلوب است.
عوامل فردی، شخصیت و ادراک: قانون گذاران چگونه تصمیم می گیرند؟(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی علمی رفتار نمایندگان در انجام امور نمایندگی ازجمله قانون گذاری اهمیت بسزایی دارد. ادراک نمایندگان در فرایند پیچیده قانون گذاری، نقش مؤثری ایفا می کند. هدف پژوهش حاضر، شناسایی نقش عوامل فردی بر ادراک نمایندگان در فرایند تصویب قوانین با اتخاذ رویکردی رفتاری است. برای انجام پژوهش، از روش نظریه داده بنیان بهره گرفته شد. نمونه گیری با بهره گیری از روش قضاوتی با منطق نمونه گیری نظری انجام گرفت و تا حصول اشباع نظری دنبال شد. درمجموع، با 22 نماینده مجلس مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد و اسناد مکتوبی همچون مشروح مذاکرات نیز تجزیه وتحلیل شد. مقولات حاصل شده طی فرایند کدگذاری به یکدیگر مرتبط شدند و 5 قضیه به دست آمد. تحلیل داده ها مبیّن آن بود که عوامل فردی مؤثر بر ادراک نمایندگان شامل شخصیت، تحصیلات، احساسات و هیجان ها، سابقه و منافع شخصی است. ادراک نیز به عنوان مقوله محوری پژوهش تعیین شد که خود از دو زیرمقوله شناخت مستقیم و شناخت غیرمستقیم و سه مفهوم معناسازی، معنابخشی و معناشکنی تشکیل شده است. یافته های پژوهش حاضر آگاهی نمایندگان مجلس از فرایندهای ادراکی شان را افزایش می دهد و به آنها یادآوری می کند که عوامل متعددی بر ادراک آنها به صورت آگاهانه یا ناخودآگاهانه تأثیر می گذارد؛ بنابراین، شناخت این عوامل توسط قانون گذاران می تواند به افزایش کیفیت قانون گذاری منجر شود.
ادراک معانی و عوامل معناساز خانه های سنتی دوره قاجار یزد با رویکرد نشانه شناسی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره چهارم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۴
6 - 17
حوزه های تخصصی:
خانه اولین مکان در شکل گیری ابعاد وجودی انسان است که می تواند بستر اندیشه و فرهنگ آن جامعه باشد. در این راستا این وجوه هویتی در سیستم معنایی متن های معماری در خانه های سنتی ایران در ورای مشهودات قرار دارد که می توان این معنامندی را از طریق؛ خوانش و ادراک، تعمق و کنکاش در لایه های زیرین و نهفته این خانه ها پیدا کرد.این پژوهش براساس رویکرد نشانه شناسی فرهنگی شکل گرفته است و بر این اساس در تلاش است تا با اتکا بر روش نشانه شناسی فرهنگی به خوانش و ادراک ساختار ابنیه های سنتی بپردازد و با برداشت از مفاهیم نشانه ای به فرهنگ و سنت های مستتر در این خانه ها دست پیدا کند.این پژوهش در تلاش است تا به این سؤالات اصلی پاسخ دهد که در خانه های سنتی یزد معانی چگونه تولید می شوند و چه عواملی به تکوین معنا منجر می شوند؟روش تحقیق در این جستار به صورت توصیفی–تحلیلی است و براساس رویکرد نشانه شناسی فرهنگی از دیدگاه یوری لوتمان و رولان پوسنر تدوین یافته است. در این راستا نخست هم بستگی یا جدایی و تضاد میان نظام های نشانه ای در بافت خانه های سنتی یزد بررسی شده و سپس مروری بر تفاسیر متقدم از آن صورت می گیرد و در ادامه، کوشش شده است دگرگونی نشانه ای آن، با توجه به رویکرد نشانه شناسی فرهنگی لوتمان تبیین شود.نتایج پژوهش نشان می دهد معانی در خانه های سنتی، به صورت مجموعه ای از ورودی ها و حیاط مرکزی تعریف شده اند که به مثابه متن های متعدد و با هم بستگی کلیه شاخصه ها تکرار شده اند و این تشابه در نظام های نشانه ای، در کلیت و اجزا که مبتنی بر رابطه اُبژه و بافتار، وحدت و کثرت، هم ریختی، کرانمندی و تعامل هستند درهم تنیده شده اند و در چارچوب سپهر نشانه ای فضای فرهنگی شهر یزد تکوین یافته است.
شایستگی معناسازی صنعت محور دانشجویان مهندسی - رویکرد تلفیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۹۵
1 - 26
هدف اصلی این پژوهش، بررسی شایستگی های معناسازی صنعت محور دانشجویان مهندسی است. این پژوهش کیفی با استفاده از روش هفت مرحله ای ساندلوسکی و باروسو انجام شده است. گروه فراترکیب متشکل از سه نفر متخصص برنامه ریزی درسی و یک نفر متخصص در روش پژوهش فراترکیب بود. 107 منبع پژوهشی مرتبط، مبنای تحلیل قرار گرفت که نتیجه آن استخراج 11 مضمون مسئله یابی، موضوع یابی، انتخاب موضوع با هدف یافتن راه حل های جدید، تحلیل نیازهای اطلاعاتی، طراحی و تدوین ساختار جستجوی اطلاعات، اجرای فرایند جستجوی اطلاعات، ارزیابی فرایند جستجوی اطلاعات، تدوین ساختار حل مسئله بر اساس اطلاعات نهایی، اجرای حل مسئله، پیامدهای حل مسئله، تصمیم گیری نهایی در خصوص ساختار حل مسئله است. اعتبار داده ها با استفاده از فنون اعتبارپذیری، انتقال پذیری و همسوسازی داده ها و اعتمادپذیری به داده ها نیز با هدایت دقیق جریان جمع آوری اطلاعات و همسوسازی پژوهشگران تأیید شد. نتایج نشان دادند که معناسازی شایسته برای موفقیت در بسیاری از مشاغل، لازم است و فرد باید در محیطی پرتلاطم و پیچیده و در حالت غیرقطعی، توانایی تصمیم گیری، اقدام و تدوین نقشه عمل را داشته باشد. اساتید می توانند با آموزش معناسازی در فرایند تدریس، خلاقیت خویش را در کلاس درس نشان دهند و هنر تدریس اثربخش را با دانش علمی تلفیق کنند. بر اساس نتایج پژوهش، از یک طرف می تواند تجارب وسیعی را در اختیار برنامه ریزان آموزشی قرار دهد و از طرف دیگر شناسایی مضامین احصاء شده در رویکرد معناسازی، تأثیر به سزایی بر بهبود کیفیت تدریس در حوزه آموزش مهندسی می گذارد که داشتن درک صحیح از این عوامل، برای دانشگاه و نظام آموزش عالی بسیار مهم است.
راهبردهای معناسازی معلمان در مدیریت کلاس در بحران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸۸
7 - 22
حوزه های تخصصی:
شیوع بیماری کرونا و محدودیت در زیرساخت های فناورانه کشور نهادهای آموزشی را با بحران جدی مواجه ساخت؛ ازاین رو معلمان ناگزیر به آموزش مجازی روی آوردند. هدف از پژوهش حاضر بررسی راهبردهای معناسازی معلمان در مدیریت کلاس در بحران کروناست. این پژوهش از پژوهش های کیفی و از نوع روایت پژوهی با رویکرد تفسیری است. مشارکت کنندگانِ بالقوه این پژوهش تمامی معلمان رشته های گوناگون دبیری شهر شیراز در سال تحصیلی 1400-1401 را شامل می شوند و روش پژوهش نیز مصاحبه نیمه ساختاریافته است. در انتخاب آزمودنی ها، از رویکرد هدفمند ملاکی و معیار اشباع نظری بهره جستیم که درنهایت هفده معلم برگزیده شدند. همچنین داده ها را با استفاده از روش تحلیل مضمون به شیوه آتراید استرلینگ تجزیه وتحلیل کردیم. پس از استخراج و دسته بندی موضوعی نیز چهار مضمون سازمان دهنده را تحت عناوین ذیل به دست دادیم: راهبردهای مبتنی بر سواد فناورانه معلم، راهبردهای مبتنی بر مهارت های ارتباطی معلم، راهبردهای مبتنی بر مهارت های تخصصی معلم در تدریس، راهبردهای مبتنی بر مهارت های ارزشیابی معلم.