مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
نقد قدرت
حوزه های تخصصی:
مطالعات بینارشته ای و یاری جستن از نظریّه های مطالعات انتقادی، از رهیافت های کاربردی کردنِ پژوهش های نقّادانة متون ادبی است. «تاریخ گراییِ نوین» (New historicism) یکی از جدیدترین شیوه های تحلیل متن در عرصه مطالعات نقّادانة ادبی است که به «تاریخیّتِ متن و متنیّت تاریخ» باور دارد و به بازسازی ذهنیّت و جهان بینی مستتر در متن و دریافت رابطه این ذهنیّت با ساختار قدرتِ زمانه آن می پردازد. در نوشته حاضر، پس از معرّفی و مروری بر زندگانی سیّد اشرفِ نیریزی، متخلّص به «شهاب»، از دید تاریخگراییِ نوین به مهم ترین ستایه وی، که خطاب به احمدشاه قاجار و در تهنیت بازگشت او از سفر فرنگ سروده شده است، نظری افکنده خواهد شد. «شهاب» از سرایندگان عصر قاجار است که اشعار وی را باید یکی از حلقه های ناشناخته شعر بازگشت در عصر مشروطه دانست. وی شیخ الاسلام نیریزِ فارس از دوره ناصرالدّین شاه تا احمدشاه و صاحب قریحه ای سرشار بود و برخلاف گفته عماد فقیه کرمانی که: «دو مقام است که با هم نشود جمع، عماد
مذهب عاشقی و منصب شیخ اسلامی»
عاشق پیشگی و ذوق شاعری را با شغل شیخ الاسلامی توأمان داشت. در نوشته حاضر، پس از نگاهی به وقایع و اوضاع اجتماعی عصر شهاب و نگاهی به ستایه وی، برمبنای تاریخگراییِ نوین، رابطه ذهنیّت موجود در متن با «قدرتِ» زمانه آن تحلیل خواهد شد. خواهیم دید که از دید اغراض ثانویه جملات، ستایه شهاب بیش از مدحِ شاه قاجار، بیانگر نقد پنهان و گاه آشکارِ «هژمونیِ» دستگاه حاکمه است. تصحیح و تحلیل سروده های شهاب برای دستیابی به تصویر و شناختی هر چه دقیق تر از زنجیره شعرِ بازگشت و ادبیّات عصر مشروطه، چه از منظر فُرم و تتبّع آثار پیشینیان، چه از لحاظ معنا و اندیشه-های نهفته در متن حائز؛ زیرا است.
واکاوی مفهوم کارناوالیسم در آرای باختین و بررسی امکان مقاومت در زبان عامیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، واکاوی امر کارناوالی در فرهنگ عامیانه و بررسی امکان مقاومت در برابر قدرت سیاسی مسلط و تک صداست. پارادایم غالب در ساحت اندیشه ورزی دوران جدید، زبان را ابزار جدید فهم جهان معرفی می کند و آن را موقعیت مند و برآیند بافتار اجتماعی اش می داند و صداها بیانگر منافع، علائق و ایدئولوژی های متفاوت اند و در نتیجه، زبان حوزه ی منازعات سیاسی-اجتماعی تلقی می شود. بنا به رأی باختین، دو گفتمان عمده در جامعه وجود دارد: گفتمان جدی و رسمی و گفتمان غیررسمی و خنده. گفتمان نخست غالباً دلالت بر دستگاه حکومت و نهادهای قدرت دارد که عبوس و صامت تلقی می شوند و گفتمان دوم نیز بر زندگی روزمره، زبان و ادبیات عامیانه. باختین کارناوال را بهترین محل نمود و شکل گیری مقاومت و تحقق چندصدایی می داند. محقق در این پژوهش کوشیده است به دنبال ردیابی و واکاوی عناصر کارناوالیته، از جمله مهم ترین مؤلفه ی آن، یعنی «چندصدایی»، با تبیینی جامعه شناختی، مسئله ی شکل گیری مقاومت در زبان عامیانه را ارزیابی کند. بنا به رأی باختین، میان بروز چندصدایی (پلورالیسم آوایی) در وضعیت استبدادی و وجود طنز در زبان عامیانه رابطه ی ایجابی وجود دارد. این پژوهش وجود چنین رابطه ای را تحقق امکان مقاومت در زبان عامیانه می داند.
نیازهای سیاسی معاصر و امکان بازخوانی تشکیکی از دمکراسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین نیازهای سیاسی معاصر، ارائه نظریه موفقی از الگوی سیاسی دولت در زمان حاضر است که مقبولیت و کارآمدی بیشتری داشته باشد. در این زمینه، بازخوانی دمکراسی مبتنی بر مؤلفههای تاریخی، فرهنگی، هویتی، دینی و فلسفی ملل اسلامی، این امکان را به مسلمانان میدهد تا نظام سیاسی بومی شده و در عینحال، برخوردار از ویژگی های مطلوب دمکراسیهای جهانی را مورد بازاندیشی و استفاده قرار دهند. در این زمینه، ضمن تأکید بر سیالیت و تشکیکی بودن مفهوم دمکراسی، با کنار گذاشتن مؤلفههای منفی دمکراسیهای غربی، ویژگیهای مثبت آنها؛ مانند مشارکت حداکثری مردم در امر حکومت، امکان نقد حکومت، گسترش آزادیهای بیان، انتخابات آزاد و نظایر آن را میتوان بسط داد. در عینحال، در دمکراسی مورد نظر میتوان آموزههای دینی را به عنوان مبنای ارزشی مورد نظر آن، مورد استفاده قرار داد. در این شیوه، دین و آموزههای ارزشی آن، محتوای حکومت مردمسالار و مجموعه دستاوردهای جدید بشری، بهعنوان روش حکومت کردن مورد استفاده قرار میگیرند. بنابراین، با نظر به آموزههای اسلامی و با تفسیر شیعی، از مهمترین ویژگیهای دمکراسی بازتعریف شده تشکیکی، میتوان به مشارکت واقعی مردم در فرآیند تصمیمگیریهای سیاسی و کاهش شکاف میان مردم و حکومت و توزیع عادلانه قدرت میان همه اقشار جامعه اشاره کرد.
کالبدشکافی واکنش فرودستان به سلطه در قصه های عامیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قصه یکی از گونه های فرهنگ عامیانه است که از ظرفیت بالایی برای نقد تلویحی قدرت و به اشتراک گذاشتن درونمایه های سیاسی برخوردار است. از همین رو پژوهش در قصه های عامیانه می تواند بخش های مهمی از کنش سیاسی فرودستان را که در دوره پیشامدرن با پنهان کاری و استتار فراوان صورت می گرفت نمایان کند. یافتن پاسخ این پرسش ها که رفتار سیاسی عامه چگونه در این قصه ها بازتاب یافته و در برابر ارباب قدرت به چه صورت استتار شده، دارای اهمیت ویژه ای است. فرض ما این است که توده ها در چند سطح به سلطه واکنش نشان می دادند.آنها در سطح اول قدرت، مشروعیت و منزلت اصحاب سلطه را تایید می کردند اما در سطح دوم و در روایت نهانی خود، ابعاد گوناگون روایت رسمی نخبگان حاکم را نفی می کردند. آنها همچنین سعی می کردند گفتگویی را با سلطه برقرار کرده و به تهدید یا سرزنش پوشیده ارباب قدرت بپردازند یا در برابر آن دادخواهی کنند.این پژوهش بر اساس نظریه روایت های نهانی از جیمز سی. اسکات( James C. Scott) انجام شده است. تشریح مقاومت خاموش و پنهان توده ها در برابر سلطه بدون کنش های خشونت بار مضمون اصلی نظریه اسکات است.
بررسی رابطه «خدایگان و رعیت» در آراء سیاسی سعدی از منظر تاریخ گرایی نو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی آراء سیاسیِ سعدی درباره ارتباط میان شاه و رعیت، براساس تمامی آثار وی (بوستان، گلستان، قصاید، قطعات، رسائل و غزلیات) و رابطه آثار او با نفی یا تثبیتِ «قدرت» از منظر «تاریخ گرایی نو» می پردازد. در اینجا نسبت آثار سعدی با «قدرت» ذیل دو دوره سیاسی بررسی شده است: 1. دوره سوم حیات سعدی (عصر اتابکان فارس) 2. دوره چهارم حیاتِ او (عصر پس از اتابکان و چیرگی حاکمان مغول). نگارش رساله نصیحهالملوک، آغازیدن بوستان با دو باب «عدل» و «احسان» (که همسو با متون نظری در سیاست مُدُن است) و قراردادن بابِ «در سیرت پادشاهان» به عنوان نخستین باب گلستان، نشان دهنده میزان اهمیت تبیین و اصلاح نوع رابطه شاه و رعیت (شیوه حکومت و کشورداری) از دید سعدی است. سعدی ایجاد سه رکن «رفاه»، «امنیت» و «آرامش» را مهمترین وظایف یک حکومت در قبال مردم می داند. نفی انگاره ظل اللهی، عبور از تمثیل های رایجِ «شبان- گوسفند» به «سر- بدن» و «درخت- ریشه»، و قرائت متفاوت و گاه معکوس (در قبال خوانش رایج) از مناسبات شاه و رعیت، بیانگر تفاوت دیدگاه های سیاسی سعدی نسبت به خوانش های مشهور و ترویج یافته از این رابطه در روزگارِ اوست. قرائت سیاسی اروپائیان از آثار سعدی نیز مؤید قابلیتهای سیاسی آثار وی است.
دریافت گفتمان فوکو در دورۀ اصلاحات با تکیه بر نقش ترجمه و مترجمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشه ها و نظریه ها همچون انسان ها سفر می کنند؛ آنها از فردی به فردی دیگر، از موقعیتی به موقعیتی دیگر و از زمان و مکانی به زمان و مکانی دیگر منتقل می شوند. سؤالی که مطرح می شود این است که وقتی نظریه ای از زمان و مکانی به زمان و مکان دیگری سفر می کند، همان گونه که هست منتقل می شود یا اینکه تغییر می کند؟ در این مقاله در چارچوب حوزه پژوهشی تاریخ نگاری ترجمه، نحوه دریافت یکی از گفتمان های فلسفی مهم قرن بیستم در غرب و در ایران یعنی «گفتمان فوکو» پرداخته می شود؛ و این سؤال پاسخ داده می شود که مترجمان فوکو در دوره اصلاحات بر کدام یک از آثار یا نظریه های فوکو تأکید کرده اند و چرا؟ همچنین با توجه به این که فوکو در سال های آغازین انقلاب اسلامی مواضع جنجال برانگیزی در مورد انقلاب ایران اتخاذ کرده است، این پژوهش به سؤال دیگری نیز می پردازد که با مسأله پذیرش فوکو مرتبط است و آن این که آیا مترجمان فوکو صرف نظر از موضع او نسبت به انقلاب اسلامی به ترجمه آثار وی پرداخته اند؟ به این منظور، تمامی متون ترجمه شده و تألیفی و نیز مقالات مندرج در نشریات دوره اصلاحات (۱۳۸۳-۱۳۷۶) را انتخاب کرده و مفاهیم اصلی آنها طبق دسته بندی مفهوم قدرت در اندیشه فوکو برچسب گذاری شده است. بررسی حاضر نشان داد که مترجمان کنشگران اصلی این گفتمان بوده اند و اندیشه فوکو به مثابه ابزاری در خدمت مترجمان بوده است تا پدیده های اجتماعی را نقد کنند و نیز در دوره مذکور، نقد قدرت پُربسامدترین مفهوم در تمامی آثار چاپی مرتبط با فوکو (ترجمه، تألیف و نشریات) بوده است.
عرفان و تمدن؛ کاوشی در مشارکت سیاسی عرفا و متصوفه با تکیه بر نقد قدرت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷۰
107 - 130
حوزه های تخصصی:
به رغم وجود برخی گزارش ها در خصوص دوری نهاد عرفان و تصوف از سیاست از یک سو و وجود برخی گزارش ها بر مدیحه گویی عارفان و صوفیان نسبت به حکومت و قدرت از دیگر سو و تعمیم این دو از سوی برخی به میراث اصلی این جریان، به نظرمی رسد کنشگری فعال متصوفه در شئون مختلف اجتماعی و تازیدن آن ها به حکومت و نقد قدرت، افق های جدیدی از میراث تصوف و نقش تمدنی آن ها را پیش نهد. این پژوهش با بهره گیری از الگوی تحلیل پیام، سعی دارد از خلال گزاره های تاریخی و ادبی ، نقش آفرینی صوفیان صافی ضمیر را در بطن رخدادهای سیاسی موردبررسی و تحلیل قراردهد. به نظرمی رسد، عارفان به عنوان قشری تأثیرگذار و در برخی مقاطع رهبران معنوی جامعه به لحاظ روش و ابزار، پیام خود را، مستقیم، غیرمستقیم، شفاهی و مکتوب و در قالب های دیگر به ارکان قدرت رسانده اند چنان که به لحاظ مخاطبان نقد، خلفا، پادشاهان وزرا، امرای محلی، حکومت گرانی اند که موردنقد عرفا بوده اند. به لحاظ محتوای نقد نیز عارفان در قلمروهایی چند ازجمله استبداد، بی عدالتی، ظلم و ستم صاحبان قدرت، گماردن افراد نالایق به پست های حکومتی، زبان به انتقاد گشوده اند، واقعیتی که از دستاوردهای آن، اثبات حضور اخلاق ، شریعت و عرفان در سیاست و نقش آفرینی عرفا در نظام سیاسی تمدن اسلامی بوده است.