مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
موعودگرایی
حوزه های تخصصی:
گفتمان با نقش معنادار رفتارها و ایده های اجتماعی در زندگی سیاسی اجتماعی انسان ها و جوامع سروکار دارد، به گونه ای که در آن، سیستم های معانی، جهان بینی و فهم مردم از نقش خود در جامعه را جهت می دهد. گفتمان ها با باید و نبایدها سرو کار دارند و به اصطلاح، هنجاری و شبه ایدئولوژیک هستند که با تغییر ارزش ها، نگرش و رفتار افراد و جامعه پیوند می یابند.
نظریه گفتمان به زبان ساده؛ یعنی ایجاد فضایی از اندیشه ها به گونه ای که این اندیشه ها، بر دیگر حوزه های اندیشه ای حاکم و مسلط شود تا جایی که الگوی رفتاری مردم بر اساس آن شکل گیرد. به تعبیر دیگر، در گفتمان به گونه ای با تصویرسازی برای جامعه سر و کار داریم که از طریق خلق واژگان، اصطلاحات، تصاویر، ایده ها و گزاره های مرتبط و منسجم و به اندازه کافی، قانع کننده، به تغییر و شکل دهی رفتار مخاطب و مردم نظر داریم.
گفتمان در فضای تعاملی ایجاد می شود؛ تعامل با تاریخ، تعامل با شرایط اجتماعی، تعامل با قدرت و تعامل با نهادها به ویژه نهادهای ارتباطاتی و رسانه ای. در بحث سیاست گذاری عمومی با توجه به این امور و از طریق اقناع و ترغیب، به وسیله رادیو و تلویزیون می توان از گفتمان به مثابه یک ابزار سیاست گذاری در سطح کلان جامعه و بین الملل بهره جست. به طور کلی، دال مرکزی، مفصل بندی، هژمونی و سلطه، عاملیت، ضدیت و غیریت سازی، ایجاد یک نظم اندیشه ای و نظم اجتماعی نوین و... از مؤلفه های اصلی گفتمان تلقی می شوند.
در مورد پایان هستی و جهان، دو دیدگاه بدفرجام انگاری و خوش فرجام انگاری وجود دارد که در تضاد و تقابل یکدیگر قرار دارند. ما بر این مدعا هستیم که بر اساس آموزه های اسلامی به ویژه تعالیم تشیع، آینده و پایان خوش و پر از نشاط، امید و زیبا برای انسان و جهان تصویر شده است. این ایده را به واسطه صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به صورت یک گفتمان غالب با حوزه گستره جهانی می توان مطرح کرده و بدین شکل، فضای غالب گفتمانی را با محوریت جمهوری اسلامی توسعه داد. با توجه به اصول و مبانی اندیشه ای و جهان بینی اسلامی، مؤلفه های گفتمان خوش فرجام انگاری جهان که در نظریه فرج و موعودگرایی مکتب تشیع منعکس شده است و در آن، به توحیدمحور بودن، حکیمانه و هدفدار بودن خلقت و نظام آفرینش، بهره مندی هستی از غایت و نهایت حکیمانه، خلافت الهی انسان، حکومت عدل صالحان در آخرالزمان، برقراری صلح و امنیت جهانی، برقراری جامعه صالح و دولت کریمه به عنوان مفصل بندی این گفتمان اشاره شده است.
در دیگر نظام های فکری و سیاسی نسبت به پایان تاریخ و پایان هستی چنین صراحتی منطقی و منسجم با عنوان گفتمانی خوش فرجام انگاری وجود ندارد، بلکه به ناخوش فرجام انگاری تمایل دارند یا در برخی از نظام های فلسفی و عقیدتی، دیدگاه های نزدیک به موعودگرایی موردنظر فلسفه انتظار و فرج وجود دارد که به انسجام گفتمانی فلسفه فرج نیست. از آنجا که این گفتمان، نویدهای امیدوارکننده و نشاط آفرینی برای بشر حیران شده امروزین در انواع مکاتب و فلسفه ها دارد، می تواند به صورت شایسته گسترش بیابد.
جامع نگرى در تبیین مهدویّت
حوزه های تخصصی:
مهدویّت در آموزه هاى وحى، تنها بر محور «توحیدباورى» معنا و مفهوم مى یابد. در تبیین درست اندیشه مهدویّت، راهى جز جامع نگرى به تمام عرصه هاى دین نخواهیم داشت. به نظر مى رسد (درخصوص این موضوع) بتوان این عرصه ها را در چهار قلمرو اصلى ترسیم کرد : «مهدویّت و هندسه تعالیم وحى»، «مهدویّت و حرکت اصلاحى انبیا»، «مهدویّت و جایگاه امامت» و «مهدویّت و اهل بیت». در یک نگاه جامعِ پیوسته به این عرصه ها، آفاقى جدید در این موضوع گشوده مى شود و ابهاماتى زایل مى شود.
اندیشه موعودگرایی در دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی نوشتار حاضر مطالعه تاریخ اجتماعی عصر صفویه با توجه ویژه به موضوع مهدویت و منجی گرایی است.اهمیت این موضوع به این امر باز می گردد که این اندیشه در آن روزگار به شکلی پررنگ تر و در سطح گسترده حیات اجتماعی مردم مطرح شد؛ چه از روزنه اندیشه ای فقیهانه که از سوی مذهب تازه رسمیت یافته تشیع تغذیه و تقویت می شد و چه از روزنه آنچه مدعیان نجات بخشی در آن روزگار در جستجوی آن بودند.نویسندگان می کوشیدند اندیشه نجات بخشی را به ویژه در قالب آنچه موعودیت، مهدویت و منجی گرایی خوانده می شود، در چشم انداز حیات فکری، سیاسی و اجتماعی این روزگار جستجو کنند و به بازبینی آن بپردازند.
وقت انگاری بازگشت موعود و پیدایش فرقه های جدید؛ ادونتیست ها، شهود یهوه و بهائیت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پس از مشاجره های کلامی بر سر موضوع صفات خدا، شاید مهم ترین انگاره ای که مشاجره بر سر آن به ایجاد ادیان یا گروه های دینی جدید انجامیده است، موعودباوری باشد. به باور نویسندگان این مقاله، یکی از دلایل پیدایش فرقه های نوپدید دینی، پیش گویی زمانی مشخص برای ظهور منجی است. گاهی تعیین زمانی خاص در آینده سبب شده است گروهی بر اساس همین باور گرد هم آیند و ارزش ها و پنداره های مشترکی شکل دهند و در نهایت، گروه دینی مشترک بسازند که حتی پس از روشن شدن نادرستی پیش گویی شان، باز هم بر آن ارزش ها و انگاره های مشترک تأکید دارند. در مسیحیت به ادونتیست ها و شاهدان یهوه و در اسلام به بهائیت می توان اشاره کرد. این فرقه های نوپدید دینی بر اساس پنداره پیش گویانه رهبرانشان شکل گرفته اند. البته این پیش گویی در هر کدام از آن ها نقشی متفاوت ایفا کرده و تأثیری خاص داشته است.
موعودگرایی در قرآن و عهدین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکیازباورهایدینیکهوجهمشترکآموزه هایوحیانیبه شمارمی رود، «موعودگرایی» استکهاینمقالهباعنوان «موعودگراییدرقرآنوعهدین»تلاشنمودهاستتابادقّتوژرفکاویبهروشتطبیقیآنراموردبررسیو تحلیلقراردهدوبهنشانه هاوامیدهاییکهدرجهتباورداشتموعوددراسلام،یهودومسیحیّتباتأکیدبرکُتُبمقدّسآنانوهمچنینبهنقاطاشتراکوافتراقسهدیناسلام، یهودومسیحیّتدراعتقادبهمنجیموعودپرداختهاستکهلاجرمتفکّربرتراسلاموامتیازاتاسلامازمیانایننگرشتطبیقینمودارخواهدگشت.
بازخوانی مهدی انگاری زیدبن علی؛ بسترشناسی و فرایندشناسی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال هجدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۷۲)
49 - 76
حوزه های تخصصی:
بازشناخت چرایی و چگونگی مهدی انگاری زیدبن علی (80 122ق) از سوی برخی از هواداران او، موضوع اصلی پژوهش پیش روست که از کارکردهای اجتماعی ویژه ای در همان زمان، و در بسترسازی برای بارورشدن این اندیشه در میان زیدیان در دوره های بعد برخوردار بوده است. این نوشتار با بهره گیری از منابع معتبر و تحلیل داده ها، تلاش می کند تا تصویری از روند مهدی انگاری زید را با توجه به بسترها و عناصر تشکیل دهنده این باور ارائه کند. به نظر می رسد، هم زمان با ظهور زید در کوفه، اندیشه مهدویت در میان برخی از هواداران او به شکل جدی مطرح شد و با توجه به میراث حدیثی موجود، زید را عنصری یاری شده از سوی خداوند و شکست ناپذیر، یعنی «منصور» دانستند و سپس، در همان زمان، زید به عنوان یک فاطمی مبارز، نامزد عنوان «مهدی» گردید که با شکست و نمایش پیکرش در کوفه، این اندیشه در کوتاه مدت روند ایستایی پیدا کرد.
مطالعه تفاسیر زیارت کنندگان مسجد جمکران از آموزه غیبت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار، آموزه غیبت به عنوان یک ایده موعودگرایانه از خلال تفاسیر زیارت کنندگان مسجد جمکران مطالعه گردید و نشان داده شد که موعودگرایی متاثر از نوعِ نگاه سوژه به پایان هستی (یا تاریخ) و نوعِ رستگاریِ مورد انتظار، در یک صورت نمادین تفسیر می شود. با وام گیری دستگاه مفهومی لاکان، سوژه ها، مفسرانی در نظر گرفته شدند که این ایده را در ساحت نمادین صورت بندی می کنند؛ این صورت بندی از طریق دو فانتزی 1. تحقق جامعه ای عاری از هرگونه بی عدالتی و 2. تحقق جامعه ای عاری از هرگونه فساد، میل به همان انگاری را در جهت جبرانِ فقدان بنیادی ناشی از غیبت منجی ایجاد می کند. پیامد این میل در فانتزی اول، تفسیر آموزه غیبت در صورت نمادین اسطوره ای است و نقش سوژه برای جبران این فقدان، شرکت در مناسکی چون خواندن نماز و دعا برای ظهور منجی در نظر گرفته می شود. در فانتزی دوم اما، آموزه غیبت در صورت نمادین علمی تفسیر می شود و نقش سوژه برای جبران فقدان، مبارزه با مصادیق فساد از طریق امر به معروف ها و نهی از منکراتی است که فرایند تکوینی ظهور را تند یا کند می کنند.
تاثیر موعودگرایی شیعی بر توسعه سیاسی جوامع شیعه در دوران غیبت، مبتنی بر سه مؤلفه حکمت، مَحبت و عدالت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال اول پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳
67 - 90
حوزه های تخصصی:
توسعه سیاسی، از مسائل پرچالش دنیای معاصر است؛ از این رو،نظریات گوناگونی را به خود جلب ساخته و جوامع بسیاری را به خود مشغول داشته است. از سویی، غرب بر آن است که مسیر توسعه سیاسی تنها در پرتو کاربست الگوهای غربی میسر است در حالی که تجربه جوامع بشری، غیر از این را نشان داده است! البته در این زمینه، برخلاف، سنجش رابطه بین موعودگرایی شیعه بر توسعه سیاسی، بررسی های اندکی در جوامع شیعی صورت گرفته است. پس همچنان با این پرسش مواجه ایم: موعودگرایی شیعی چه نقشی در توسعه سیاسی جوامع شیعی در دنیای معاصر دارد؟ (سؤال) دکترین مهدویت به عنوان رکن موعودگرایی شیعی با سه مؤلفه حکمت، مَحبت و عدالت تأثیر مستقیم بر توسعه سیاسی در جوامع شیعی معاصر خواهد داشت. (فرضیه) تلاش برای یافتن پاسخ و آزمایش فرضیه ما را با الگویی بومی مبتنی بر مؤلفه های مهدوی برای جوامع شیعی در توسعه سیاسی مواجه می کند. (هدف) اثبات ابتنای توسعه سیاسی بر وجوه بومی در گرو بررسی رابطه عقلانیت سیاسی، مشارکت مردمی و برابری های اقتصادی با سه مؤلفه دکترین مهدوی است. (روش) ناکارآمدی مدل های تک خطّی توسعه، اتکا به مؤلفه های مهدوی جهت توسعه سیاسی در پرتو نگاه به آینده موعود از نتایج این مقاله است. (یافته)
بررسی شبهات مشترک اگناس گلدزیهر و سعد محمد حسن درباره مهدویت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
103 - 120
حوزه های تخصصی:
مهدویت از اعتقادات جهانشمول بشریت است که با چشمپوشی از اختلافات محتوایی، کلیت آن را همه ادیان پذیرفتهاند. بنابراین، ممکن است با طرح چند شک و شبهه، برخی را فریب داد، اما به سادگی نمیتوان ریشه الهی آن را از جا بَر کند. گلدزیهر از مستشرقان مجارستانی پرتلاش در حوزه علوم اسلامی است. او در کتاب العقیده و الشریعه فی الاسلام در زمینههای گوناگون از جمله شخصیت رسول خدا؟ص؟، فقه، اعتقادات، تصوف و فرق اسلامی پژوهشهایی انجام داده است. او در مبحث «فرق» از کتاب یاد شده ، اعتقاد مهدویت را برگرفته از دین یهود و مسیحیت میداند. به نظر او احادیثی هم که در این خصوص آمده است جعلی و ساختگی است و از صحت و وثاقت قابل اعتماد برخوردار نیست. وی از مستشرقانی است که تأثیر فراوانی روی افکار و اندیشههای «سعد محمد حسن» نویسنده کتاب المهدیه فی الاسلام منذ اقدم العصور حتی الیوم داشته است. نویسنده از اساتید دانشگاه الازهر و مدرس آموزش و پرورش مصر است. و کتاب خود را سی و دو سال پس از درگذشت گلدزیهر نوشته است، اما اقتباس فراوانی از نوشتههای او داشته است. پژوهش پیشرو شامل دو قسمت میشود، قسمت نخست شبهات گلدزیهر درباره مهدویت است و قسمت دوم تأثیرگذاری او بر روی افکار و اندیشههای مؤلف کتاب فوق میباشد که همان شبهات را با شرح و بسط بیشتری آورده است.
الهیات سیاسی در سده های نخست اسلامی؛ بازنماییِ فرجام شناختی متون زردشتی از فتح ایران شهر، منظر: دینکَرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
424 - 405
حوزه های تخصصی:
این تحقیق بر اساس نظریه بازنمایی استوارت هال پیش رفته و بر آن است با اتخاذ این روش نسبت میان فهم آخرالزمانی و درک پایان تاریخی را با فتح ایران توسط اعراب مسلمان را با توجه به مفاد متن کتاب دینکرد بیان کند. از این قرار، می توان این فرضیه را مطرح نمود که گزاره یا باور معنا داری خارج از گفتمان دین زردشتی برای پیروان آن دین وجود ندارد و علل رخدادها بیش از آنکه در پرتو واقعیت معاصر فهم شوند، در زمینه و بستری درون گفتمانی درک و تفسیر می شوند. کارویژه نظریه بازنمایی در اینجا، سنجش ریشه و تبار واقعیت نیست، بلکه تلاش برای شناخت این نکته است که درک آن واقعیت [فتح ایران] با چه رویه ها، نشانه ها، رمزها و صورت بندی های معنایی در گفتمان زردشتی همبستگی و هم آوایی پیدا می کند. گفتمان مزبور، روایت شکست ایرانیان و فتح ایرانشهر را با عناصر امیدبخش پایان هزاره، ظهور موعود و پایان تاریخ این همان می کند.
نقد و بررسی نظریه ادعای مهدویت شاه اسماعیل اول صفوی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
21 - 42
حوزه های تخصصی:
در آستانه ظهور صفویان افکار غالیانه گسترش زیادی یافته بودند. به موازات این شرایط، انتشار اخبار آخرالزمانی مبنی بر وقوع یک رستاخیز شیعی، زمینه را برای ادعاهای مهدوی مساعد می ساخت. با به قدرت رسیدن صفویان به نظر می رسد در بخش موعودگرایی، گفتمان شیعی به یک ثبات قابل قبول رسیده و کمتر مهدی دروغینی پا به عرصه نهاد. اما در این بین، نظریه ای مطرح شده که خودِ مؤسس سلسله صفوی را به عنوان مدعی مهدویت معرفی می کند. این پژوهش با استفاده از داده های کتابخانه ای این موضوع را مورد بررسی بیشتری قرار داده و سعی خواهد داشت در مورد اصل وجود یا عدم وجود چنین ادعایی از سوی شاه اسماعیل و چرایی مطرح شدن این نظریه توسط محققان به نتیجه برسد. به نظر می رسد صادرکنندگان این نظریه، صفویه شناسان غربی باشند که از روی عدم شناخت کافی نسبت به مذهب تشیع، تصوف و ظرافت های موجود در اشعار و ادبیات فارسی و ترکی در این زمینه ابراز عقیده کرده اند.
پژوهشی تطبیقی در دلالت آیه استضعاف بر مهدویت(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
اعتقاد به موعود، باور مشترک پیروان ادیان الهی است. آموزه مهدویت در دین اسلام به عنوان آخرین دین آسمانی اهمیتی ویژه دارد. پژوهش حاضر در صدد است تا با روش توصیفی – تحلیلی و با رویکردی تطبیقی به سنجش دلالی آیه استضعاف به عنوان یکی از آیات مهم مربوط به مهدویت بپردازد. در این راستا با واکاوی مفاهیم کلیدی آیه و با تکیه بر قراین درونی و برونی کلام، به این نتیجه دست یافته است که آیه از باب جری و تطبیق به این قانون کلی اشاره دارد که اراده الهی به پیشوایی مستضعفان و وراثت آنها در حکومت بر روی زمین تعلق گرفته است و نمونه گسترده و کامل آن ظهور حکومت حق و عدل در تمام کره زمین توسط حضرت مهدی# می باشد.
مؤلفه های مشروعیت حکومت شیبانیان، با تکیه بر اندیشه های فضلالله بن روزبهان خنجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۲
253 - 280
مبانی مشروعیتِ ساختار سیاسی مذهبی خوانین شیبانی، از سوی اندیشمندان حامی آن، براساس تبار و نسب آباء و اجدادی تبیین نشده است. بلکه این گروه، در جهت توجیه مقبولیت و مشروعیت حکومت شیبانیان را از مبانی و مؤلفه های دیگری در این زمینه بهره برده اند. که هدف از آن نشان دادن تمایز این ساختارِ مبتنی بر مذهب تسنن، با دیگر رقبا، بویژه با حکومت شیعه مذهب صفوی است، که تقریبا همزمان با این حکومت در ایران تشکیل شده است. درحقیقت، مؤلفه های مشروعیت بخشی نظیر مودعودگرایی و تأویل گرایی اساس این رویکرد را شکل داده است. ازجمله این اندیشمندان، فضل الله روزبهان خنجی است که به عنوان مشهورترین اندیشمند حامی شیبانیان شناخته شده و نگرشهای مشروعیت بخشِ خود را در تألیفات متعددی، نظیر سلوک الملوک و مهمان نامه بخارا، تدوین نموده و با بهره گیری از مؤلفه های فوق، تلاشهای زیادی را در راستای این رویکرد مشروعیت بخش، انجام داده است. با این رویکرد خوانین شیبانی را با تأویل و تبیین آیات قرآن و همچنین، احادیث و روایاتی مانند حدیث مجدد مائه، حدیث حارث و اخبار ملحمه، مصلحینِ موعود و منجیانِ آخرالزمانی دانسته است که ظهور کرده اند تا ناهنجاری ها و بدعتهای بوجود آمده توسط مخذولان، مناحیس و مبتدعان صفوی را از بین ببرند.
نقش موعودگرایی یهود در سیاست خارجی خصمانه اسرائیل در قبال جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال دهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۲ (پیاپی ۷۲)
111 - 145
حوزه های تخصصی:
موعودگرایی یکی از مهم ترین مفاهیم موجود در یهودیت است و جنبش صهیونیسم بر اساس تغییراتی که در معنای سنتی این مفهوم ایجاد کرد، موفق به تأسیس حکومت یهودی در سرزمین فلسطین شد. از طرف دیگر، موعودگرایی تنها مفهوم مشترکی است که تمام فرقه های مختلف یهود بر روی آن اتفاق نظر دارند. بنابراین بعد از تأسیس حکومت یهودی در سال 1948، موعودگرایی به اجبار در تمام شئون سیاست های داخلی و خارجی اسرائیل وارد شد. از طرف دیگر هم زمان با وقوع انقلاب اسلامی در ایران، در اسرائیل نیز راست گرایان و مذهبی ها بعد از سی سال به قدرت رسیدند. یکی از خصوصیات مشترک راست گرایان، موعودگرا بودن آن هاست؛ لذا متغیر موعودگرایی در سیاست خارجی اسرائیل در قبال ایران بعنوان یک عامل مؤثر عینیت یافت و به شکل خصمانه ظهور و بروز پیدا کرد. از این رو این مقاله با استفاده از نظریه سازه انگاری که در کنار مسائل مادی مانند قدرت، متغیرهای غیرمادی مانند مذهب را نیز در روابط بین الملل مهم می داند؛ به دنبال یافتن پاسخی برای این پرسش است که چگونه موعودگراییِ یهود باعث شد تا اسرائیل در قبال ج.ا.ایران یک سیاست خارجی خصمانه را دنبال کند؟
تطور موعودگرایی در تشیعِ سده های نخستین با تأکید بر انگاره «مهدی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۵ (پیاپی ۱۴۵)
107 - 132
حوزه های تخصصی:
در اسلام موعودگرایی و منجی گرایی عمدتاً با انگاره «مهدی» به خصوص در مذاهب شیعی معنا پیدا می کند. این انگاره در بافت اسلامی در کنار انگاره های دیگری چون «هادی»، «قائم»، «غیبت»، «انتظار» و غیره قرار می گیرد که در دوره های مختلف متناسب با بافت فکری جامعه، تطوراتی داشته است. نگارندگان این پژوهش در پی آن بوده اند که با رویکرد «تاریخ انگاره ای» تطور و تحول معناییِ انگاره «مهدی» و ارتباط آن با دیگر انگاره های مرتبط را بررسی کنند و از این رهگذر به این پرسش پاسخ دهند که «مهدی» به مثابه مهم ترین انگاره در اندیشه موعودگرایی، چه تغییراتی در روند تاریخ داشته است. در این پژوهش مشخص شده است که انگاره «مهدی» ابتدا به عنوان لقبی عمومی و توصیفی به کار می رفت، ولی به مرور در طول چهار سده نخست اسلامی از یک سنت «موعود گرایانه»[1] که بر نظم این جهانی تأکید می کرد، به سوی یک سنت «آخرالزمانی»[2] توسعه یافت و به این ترتیب انگاره «مهدی» به سنت های «آخرالزمان گرا» پیوند خورد. [1]. Messianic tradition [2]. Apocalyptic tradition
رصد محیطی تحولات آخرالزمانی مبتنی بر موعودگرایی در غرب و آمریکا در دوره معاصر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۶
141 - 147
حوزه های تخصصی:
سرعت و شتاب تحولات در دوره حاضر به گونه ای است که بسیاری از تحلیلگران، این دوره را آخرالزمان و تحولات آن را مبتنی بر موعودگرایی و در راستای نزدیک شدن به دوره ظهور ارزیابی می کنند؛ و البته گستره این تحولات در جهان اسلام و به ویژه غرب آسیا و نیز جهان مسیحیت و یهود به ویژه در امریکا و غرب چشمگیرتر است؛ لذا پژوهش حاضر بر آن است تا با استفاده از منابع کتابخانه ای و بعضًا رسانه ای مهم ترین تحولات آخرالزمانی در جبهه غرب معاصر به ویژه امریکا را بررسی نموده و از این طریق زمینه پژوهش در مسئله «نقش نزاع ایدئولوژیک در عرصه موعودگرایی در تقابل انقلاب اسلامی و غرب» را فراهم آورد؛ نتایج این پژوهش نشان می دهد بازتعریف مفهوم انتظار مسیحا به تلاش و فعالیت و اقدام جمعی برای زمینه سازی ظهور مسیحا و ترویج گسترده آن و در پی آن پدیده صهیونیسم، اشغال فلسطین و حمایت های همه جانبه آمریکا و دولت های غربی از اسرائیل، شکل گیری جریان مسیحیت صهیونیست یا همان صهیونیسم مسیحی، حضور ملموس مسیحاباوری در ادبیات سیاسی سیاست مداران و اندیشمندان غرب معاصر به ویژه امریکا، پدیدآمدن مراکز و سازمان های متعدد فکری، فرهنگی و سیاسی براساس موعودباوری، تولید انبوه آثار هنری و رسانه ای در راستای موعودباوری، تدوین قوانین براساس مسیحاباوری، اسلام ستیزی با تکیه بر آموزه مسیحا و معرفی حضرت مهدی (عج) به عنوان آنتی کریست یا همان ضدمسیح، مشروعیت بخشی به ایران ستیزی براساس مقوله نجات و منجی و مانع ظهور معرفی نمودن ایران و ارتقاء کلان مطالعات معطوف به منجی در غرب معاصر با محوریت امریکا از جمله مهم ترین تحولات آخرالزمانی مبتنی بر موعودگرایی در آمریکا و غرب معاصر است.
نقد اندیشه موعودگرایی هانری کُربَن از منظر قرآن و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین موضوعاتی که مورد اهتمام جدی اندیشمندان و متفکران غربی در فضای مطالعات اسلامی قرار گرفته، اندیشه موعودگرایی است. هانری کربن از جمله اندیشمندان پرآوازه ای است که پژوهش در مورد دکترین موعودگرایی را در صدر مطالعات اسلامی خود قرار داده است و لذا پرداختن به اندیشه های وی، به ویژه ایده موعودگرایی، اهمیت بسزایی دارد. آنچه توجه به آن در فضای اندیشه اسلامی بسیار ضروری می نماید این پرسش است که کُربن در سیر مطالعات اسلامی خویش، به چه میزان توانسته است به کُنه و حقیقت اندیشه موعودگرایی از منظر قرآن و روایات راه یابد؟ نوشتار حاضر کوشیده است با استمداد از روش توصیفی تحلیلی، اندیشه موعودگرایی کُربن و میزان انطباق دیدگاه وی با آموزه های قرآن و روایات را بررسی کند. نتایج تحقیق نشان می دهد که اندیشه موعودگرایی کربن نقاط مثبتی مانند استفاده از روش پدیدارشناسی در پژوهش، توجه به ظهور امام عصر (عج) به عنوان آشکارکننده زوایای باطنی دین، درنظرگرفتن امام عصر (عج) به عنوان تجلی ذات خداوند و تقض توهمات مدعیان دروغین و نیز نقاطی منفی ازجمله بی توجهی به اقامه عدل در رسالت امام عصر (عج)، بی توجهی به وظایف منتظران در حوزه رسالت امام عصر (عج)، تأثیر پذیری از نظریه عالم هورقلیا در بیان زمان و مکان زندگی امام عصر (عج)، استناد صرف به خطبه البیان در بحث انسان کامل دارد. روش گردآوری داده ها در این پژوهش کتابخانه ای است.