مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
اسرار التوحید
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تلاش می شود با نگاهی به وی ژگی های شاخص نثر کنوز الحکمه، آخرین اثر احمد جام، و دیگر آثار برجستة صوفیه قبل و بعد از آن، از قبیل کشف المحجوب، اسرار التوحید، مرصادالعباد، و مصباح الهدایه و مقایسة آن ها، جایگاه نثر کنوزالحکمه معلوم و سطح کلی زبان صوفیان معروف روشن شود. اغلب صوفیه از زبانی ساده، که در دوران سامانیان کاربرد داشت و نهایتاً تا قرن ششم مرسوم بود، استفاده می کردند. هدف عمدة آنان بیان اندیشه به زبانی ساده و تأثیرگذار بوده است، اما از سبک رایج روزگار خود نیز بی تأثیر نمانده اند. کلیت زبان این آثار، از نظر ساده گویی و دیگر ویِژگی ها، قرابت تنگاتنگی با نثر کهن دارد و نشان می دهد زبان آن ها در ادوار گوناگون دست خوش دگرگونی برجسته و آشکاری نشده، بلکه سیر تحول و نوگرایی در زبان آن ها نسبتاً آرام و کُند صورت گرفته است. بیش تر تفاوت ها به واژگان خاص، تأثیر لهجة محلی، و ذوق نویسندگی نویسندگان مربوط است. برخی از این آثار، به ویژه قسمت هایی از مرصاد العباد، به دلیل ذوق شاعری نویسنده، رنگ شعر به خود گرفته و از فنون ادبی و احساسات و عواطف شاعرانه بهره مند شده است. شیوة به پایان رساندن ابواب و آمیختگی ایجاز و اطناب در کنوز الحکمه سبک آن را از دیگر آثار مورد مطالعه متمایز کرده است.
بررسی تاریخی نقش اجتماعی سیاسی ابوسعید ابوالخیر در خراسان عصر غزنوی و سلجوقی در متون ادبی عرفانی، با تأکید برکتاب اسرار التوحید(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال هجدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۷۲)
291 - 318
حوزه های تخصصی:
ابوسعید ابوالخیر (357 440ق)، از جمله مشایخ متصوفه مکتب خراسان است که به دلیل نقش نمایی در عرصه های عرفان عملی از یک سو، و حضور گسترده در عرصه های تربیتی و اجتماعی از دیگر سو، توجه متون ادبی و عرفانی را معطوف به بیان کرامات خود ساخته است. بدون شک، نقش وی در خلال رخدادهای قرون چهارم و پنجم هجری قمری، در ایجاد همگرایی جامعه با تصوف بی بدیل و منحصر به فرد است؛ اما به نظر می رسد، برخی متون ادبی و عرفانی چون اسرار التوحید فی مقامات شیخ ابوسعید که به قلم یکی از نوادگان او به نام محمدبن منور (وفات پس از570ق) و درباره زندگی و اقوال و احوال شیخ به نگارش درآمده، در ذکر ارتباط شیخ با سران حکومت غزنوی و سلجوقی، راه اغراق پیموده اند. مقاله حاضر، نقش اجتماعی و سیاسی ابوسعید در خراسان عهد غزنوی و سلجوقی را از طریق مقایسه مطالب مندرج در اسرار التوحید با منابع تاریخی هم عصر او بررسی کرده است.
نعل وارونه در گفتار و رفتار شیخ ابوسعید ابوالخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باژگونگی امور یا وارونگی معنا، مبنای بسیاری از اندیشه های ابوسعید ابوالخیر در اسرارالتوحید است و بررسی آن می تواند یکی از مهم ترین عوامل جذابیّت این اثر گران سنگ عرفانی را تبیین کند. در این مقاله نخست گونه هایی از وارونگی معنا معرفی می شود؛ مواردی مانند ترجیح ثروت بر فقر، خوشباشی بر عزلت، تساهل و تسامح و مدارا بر انتقام و... از دلایل اصلی این نوع نگرش، التزام به سکر در مقابل صحو در مشرب فکری ابوسعید است. ابوسعید ابوالخیر، اغلب به هنگام ترویج یا تذکار هنجارهای اخلاقی، تبیین و تأیید احوال خود یا دیگران و رفع حوایج مادی و معنوی مخاطبان عام و خاص اغلب با استفاده از زبان و رفتاری ادبی و تمسک به شیوه های متفاوت و وارونه نسبت به معیارها، هنجارها و نُرم رفتاری معاصران خویش، بسته به موقعیّت و مقتضای مخاطب، رفتاری با ساختار باژگونه از خود نشان می دهد. هنگامی که پشت دریچه تفسیرهای وارونه او را می نگریم، نمی توانیم انکار کنیم که این شیوه ابوسعید مواجهه او با نخوت صوفیانه عصر خویش است. روش تحقیق در این مقاله کتابخانه ای، به شیوه توصیفی تحلیلی و بر اساس یافته هایی از اسرارالتوحید و مقالات و پژوهش های مرتبط استوار است.
بررسی ساختار و محتوای حکایتی از اسرار التوحید و مثنوی مولوی
حوزه های تخصصی:
نقد مقایسه یی یکی از شیوه های پرکاربرد در نقد ادبی است و به یاری آن میزان دانایی و هنرمندی دو سوی سنجش برای تعیین جایگاه آنان در حوزه ی مورد بررسی آشکار می شود. شاید بتوان گفت که همین سنجش هاست که ضرورت توجه به مسأله ی سرقات ادبی و نظریه ی ادبی بینامتنیت را ایجاب می کند. در این مقاله یکی از حکایت های دفترمثنوی با عنوان مأخذش در اسرار التوحید، مقایسه شده است. نگاهی کوتاه و کلّی به حکایت و شیوه ی حکایت پردازی محمد منور و مولوی و بیان چیستی نقد مقایسه یی و سرقات ادبی و نظریه ی ادبی بینامتنی، در مدخل مقاله آمده است تا زیر ساخت موضوعی مقاله و نحوه، میزان و شکل تأثیرپذیری مولوی از محمّد منور و احیاناً با واسطه از عطار در مصیبت نامه ی او، مشخص گردد.بر پایه ی این سنجش است که به توانمندی مولانا در حکایت پردازی،پی می بریم
شیوه های تبلیغی در اسرار التوحید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۶
110 - 132
حوزه های تخصصی:
«تبلیغ» به معنی رساندن پیام به دیگری از طریق برقراری ارتباط، به منظور ایجاد دگرگونی در بینش و رفتار اوست و به عنوان ارتباط متقاعدگرانه و کوششی است که به منظور نفوذ و تأثیرگذاری بر مخاطب معرفی می شود. ابوسعید ابی الخیر از عارفان برجسته ای است که به اصول تبلیغ آشنا و معتقد است و اصلاح افکار افکار مخاطبان و نیز تربیت اشخاص یکی از دغدغه های اساسی وی به شمار می آید. آنچه در این پژوهش بررسی می شود، شیوه های تبلیغی ابوسعید در اسرار التوحید است که به روش توصیفی تحلیلی انجام می گیرد. بر اساس نتایج این پژوهش، بوسعید از شیوه های تبلیغی چون روش همراهی، روش نفی و اثبات، روش الگویی، روش تدریجی، روش استدلالی، روش تداعی معانی، روش تکرار و روش طرح ناگهانی و حاضرجوابی برای بیان پیام خویش استفاده کرده است. به جز ارزش پیام او، آنچه شیوه وی را از دیگر شیوه ها متمایز می کند، ترفندهایی است که در هریک از شیوه های تبلیغ به کار می برد. اثرگذاری بوسعید بر رفتار مخاطبان خویش با تغییر حال درونی و تحولات عاطفی و اعتقادی آنان ظاهر می شود.
تبیین رابطه پیر و مرید در اسرار التوحید به مثابه همتایی برای بازی هرمنوتیکی در جهت رهایی از سوژه محوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
۳۹۲-۳۶۷
حوزه های تخصصی:
نحوه تعلیم پیر به مرید در اسرار التوحید به گونه ای است که می توان آن را با بازی هرمنوتیکی گادامر که هدف نهایی از مطرح ساختن آن، رهایی از «سوژه محوری» است، تطبیق داد. گادامر رهایی از «سوژه محوری» را به عنوان غایت نهایی در ذیل مفهوم «بازی» که آغازی برای ورود به بحث هنر است، مورد توجه قرار می دهد. در حقیقت این غایت، مقابله ای با عقلانیت «سوژه محور» در تفکر مدرن است. هدف از تطبیق رابطه پیر و مرید با بازی هرمنوتیکی معرفی عرفان اسلامی (به خصوص عرفان رایج در خراسان) به عنوان همپای هنر یونانی در حذف تفکر «سوژه محوری» است که این هدف از طریق روش های تحلیلی-تطبیقی-توصیفی دنبال می شود. حکایات اسرار التوحید به عنوان متنی عرفانی ویژگی های بازی هرمنوتیکی را به نحو کاملی (البته در ذیل معرفت شناسی عرفانی و نه هنر) پوشش می دهند. از جمله ویژگی های بازی گادامری که در اسرار التوحید وجود دارد، عبارت اند از: استقلال بازی از بازیکنان، امر غیرجدی و جدیت در بازی، نحوه حضور تماشاگر، غایت بازی و در نهایت حذف سوژه.
طبقه بندی حکایات اسرارالتوحید با نظر به مفهوم روان کاوانه انتقال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۵
۳۰-۱
حوزه های تخصصی:
روایات صوفیانه به لحاظ عمق و نوع تجربه ای که بیان می کنند و کارکرد اصلی آن ها، یعنی برانگیختنِ نوعی تجربه عرفانی در خواننده، و تنبّه، استحاله و هدایتِ او، قابلیت بررسی های روان کاوانه جدی را دارند. مقاله حاضر به نوبه خود می کوشد با چنین رویکردی، طبقه بندیِ جدیدی از این روایات، با نظر به مفهوم روان کاوانه «انتقال»، ارائه دهد. در این طبقه بندی، مجموعه روایات صوفیانه و حکایات اسرارالتوحید به طور خاص به عنوان روایتی کلان درنظر گرفته شده که فرایند روان درمانی را به محوریت مفهوم انتقال، به تصویر می کشد؛ و هر خرده روایتی ذیل یکی از مراحل این فرایند قابل طبقه بندی است. با این نگاه، کارکرد اغلب روایاتِ تذکره ها را می توان با یکی یا شماری از این مراحل متناظر دانست. پس در واقع، خواننده متنی واحد در خاتمه خواندنِ متن، به انحاء مختلف، مجموع این مراحل را گرچه در روندی غیرخطی ازسر می گذراند. این مراحل که با ارجاع به آراء زیگموند فروید و شارح ساختارگرای او، ژاک لکان، تبیین شده اند، عبارت اند از: 1) برساختنِ سوژه مفروض به دانستن، 2) مقاومت/ انکار، 3) ابژه تصادفیِ نشانه، و 4) رسالت. اما انتخاب اسرارالتوحید در این مطالعه موردی، به دلایل متعدد صورت گرفته است؛ ازجمله، اشتمال بر روایاتِ فراوان تر و متنوع تر نسبت به دیگر مقامات و تذکره ها، و دیگر، تأثیر عمیقِ این متن بر روایات صوفیانه پسین.
جستاری در کتب کهن اسرارالتوحید و سیرت ابن خفیف با هدف بازیابی و رتبه بندی ویژگی های شخصیتی و روش های آموزشی معلمان سرآمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸۶
107 - 124
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش استحصال و رتبه بندی ویژگی های شخصیتی و روش های تربیتی ابوسعید ابوالخیر و ابن خفیف شیرازی است. در بخش اول، با رویکرد کیفی و بهره گیری از روش تحلیل محتوای عرفی، دو کتاب کهن اسرارالتوحید و سیرت ابن خفیف بررسی شد. در بخش دوم، با رویکرد کمّی و روش نمونه گیریِ دردسترس، 22 مدرس و عضو هیئت علمی رشتهٔ علوم تربیتی در شهر قم گزینش شدند و اهمیت و رتبهٔ هریک از مضامین به دست آمده را برای معلمان امروز مشخص کردند. این رتبه بندی با بهره گیری از آزمون فریدمن به نتیجه رسیده است. از مطالعهٔ حاضر، هجده مضمون فرعی به دست آمد: عشق به تعلم و آموختن، توجه به خودسازی، زهد و بی اعتنایی به دنیا، رفق و مدارا، شوخ طبعی، تواضع و فروتنی، هم سازی رفتار و گفتار، رفتار محبت آمیز با شاگردان، تربیت بدون چشمداشت، توجه به نیازها و سرگرمی شاگردان، توجه به فُرص تربیت، آموزش به اشارت، بهره جویی از تشویق، بهره وری از حکایت و داستان، آموزش با تکیه بر تمثیل، استفاده از شعر، آموزش در عمل، موجز و خلاصه گویی. این هجده مضمون در پاسخ به دو سؤال اول پژوهش و در قالب سه مضمون اصلیِ منش فردی و تربیتی و تعلیمی خلاصه و تجمیع شد. در پاسخ به سؤال سوم، مشخص شد که مهم ترین خصلت های فردی و تربیتی ای که بهتر است معلمان امروز به آن ها توجه کنند بدین ترتیب ند: هم سازی رفتار و گفتار، رفتار محبت آمیز با شاگردان، توجه به خودسازی و فروتنی، و بهره جویی از تشویق و تمثیل.