فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۳٬۹۴۷ مورد.
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۴
78 - 97
حوزههای تخصصی:
نورالدین عبدالرحمان جامی- عارف و شاعر معروف قرن نهم هجری- به واسطه نگارش آثار و شروح در تبیین مکتب ابن عربی، تأثیر چشم گیری در گسترش و تداوم آن مکتب در ایران داشته است. وی با غور در آثار ابن عربی، به عنوان یکی از شارحان برتر این مکتب، جایگاه ویژه ای دارد چنان که تعلیقاتی بر فصوص الحکم تحت عنوان نقدالنصوص فی شرح نقش الفصوص و نیز شرحی بر فصوص الحکم نگاشته است. اما در مورد تأثیرگذاری تعالیم جامی بر دیگر متفکران ایرانی، این سؤال به ذهن می آید که آیا بحث وحدت وجود - به عنوان مهم ترین آموزه فکری ابن عربی در عرفان نظری- آن گونه که از شرح های جامی بر می آید در تقریرهای فیض کاشانی انعکاسی دارد یا خیر؟ از این رو، این پژوهش برآن است که به روش توصیفی- تطبیقی، احتمال این که تعالیم جامی در تفکر فیض کاشانی در باب وجودشناسی راه یافته است با تکیه بر نقد النصوص و کلمات المکنونه مورد بررسی و تحلیل قرار دهد که با مقایسه بین اندیشه های جامی و فیض کاشانی، ردپای اندیشه های جامی درباره وجودشناسی در تقریرهای فیض کاشانی دیده می شود.
نسخ شرایع در مکتب ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۲
320-297
حوزههای تخصصی:
نسخِ در تشریع یکی از مسائل مهم در علوم تفسیر، اصول فقه و کلام اسلامی است. عالمان اسلامی در مورد چیستی نسخ، امکان عقلی و وقوعی آن و اشکالات وارد بر آن سخن گفته اند. در عرفان نظری با توجه به دگر گونی تعریف نبوت و به تبع آن دین و شریعت، به نظر می رسد مفهوم نسخ نیز به نحوی ویژه مطرح شده باشد. در این نوشتار ابتدا در واژه نسخ و ریشه آن تدقیق شده، سپس مباحث کلامی و اصولی درباره نسخ ارائه شده است. در ادامه، ضمن گزارشی از تعریف نبوت و شریعت در قرائت عرفانی به تحلیل و بررسی مفهوم نسخ از دیدگاه عارفان مکتب ابن عربی پرداخته شده است. عارفان با تکیه بر مبانی خویش نسخ را راجع به زمان و ظهور اسماء الله دانسته اند. به این نحو که هر پیامبر مشرّعی، شریعتش مستند به اسمی از اسماء الله است و با اتمام زمان و سیطره آن اسم یا به تعبیری افول آن اسم، شریعتی دیگر مستند به اسمی دیگر حاکم می شود و شریعت قبل را تحت سیطره خویش می برد. در این حال، شریعت قبل به شریعت جدید منسوخ شده است. بر پایه این تفسیر به دیگر مسائلی که در خصوص مفهوم نسخ مطرح می شود پاسخ داده اند.
تأویل عرفانی در تفسیر آیات الولایه راز شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۵
78 - 96
حوزههای تخصصی:
تفسیر قرآن کریم به مقامات اهل بیت یکی از مهم ترین گرایش های رایج در عرفان شیعی است. یکی از مهم ترین تفاسیری که در آن آیات قرآن به جایگاه اهل بیت تفسیر شده، تفسیر آیات الولایه اثر میرزا ابوالقاسم حسینی شریفی ذهبی معروف به « میرزا بابا » و متخلّص به « راز شیرازی » ( 1202- 1286 ق ) از عارفان سلسله ذهبیه است . او در تفسیر خود 1001 آیه از قرآن کریم را در شأن ائمه علیهم السلام و دشمنانشان دانسته، از این رو، آنها را در پرتو تعالیم عرفانی شرح کرده است. از ویژگی های مهم این تفسیر قابل استفاده بودن آن برای عامه مردم است. رازشیرازی، برآن است که در این تفسیر از روش تفسیر و تأویل حضرات ائمه بهر برده و معرفت خویش را در این باب از ریاضت های شاقه و سیر و سلوک و پیروی از اهل کشف و معرفت حاصل کرده است. از مهم ترین مفاهیم عرفانی که در شأن ائمه علیهم السلام مطرح گردیده می توان به انسان کامل و ولایت اشاره کرد که در جای جای این تفسیر مطرح شده اند. افزون بر این، تدقیقات راز شیرازی در این تفسیر نیز حائز اهمیت است.
تحلیل رؤیا از منظر ابن عربی و علاءالدوله سمنانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۶
71 - 88
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی دیدگاه های ابن عربی و علاءالدوله سمنانی درباره مسأله رؤیا پرداخته است. ابن عربی که کاشف عالم خیال بوده، با ارتباط دادن عالم خیال- خیال منفصل- و رؤیا- خیال متصل- به این مسأله پرداخته است. از سوی دیگر علاءالدوله سمنانی، قائل به اهمیت رویا در سلوک بوده و به نقش و اهمیت شیخ در ارتباط با آن معتقد بوده است و رؤیا را به لطایف سبعه که از مهم ترین مسائل در تفکر وی بوده، ربط داده است. دو عارف در بحث رؤیا درباره بیننده رؤیا، خود رؤیا و اضغاث احلام دیدگاه هایی را مطرح کرده اند. علل تفاوت دیدگاه های آن دو عارف را می توان در سطح عمیق تری ناشی از تفاوت نگرش آنان در حوزه های عملی و نظری و دیدگاه های معرفت شناختی و هستی شناختی دانست که تأثیر آن در رویکرد آن دو و تحلیل هایشان در باب رویا دیده می شود. این پژوهش به شیوه تحلیلی به مقایسه اقوال و نظرات این دو عارف بزرگ و با هدف فهم شباهت و تفاوت دیدگاه این دو، در مسأله رؤیا صورت گرفته است.
ساخت شکنی «هویت» در تمثیل پردازی های عرفانی از منظر نظریه گفتمان لاکلائو و موف (مطالعه موردی: هویت گناهکار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۱
5-26
حوزههای تخصصی:
نقش زبان در ساختن هویت، از مهم ترین بحث های نظری مدرن در باب هویت است. نظریه گفتمان لاکلائو و موف نیز با پذیرش این انگاره اساسی پساساختارگرایی ، تأکید می کند که «کیستی» یا «هویت» ، امری نسبی و غیرذاتی است و هویت ها را باید به مثابه «موقعیت های سوژگی» در یک ساخت گفتمانی فهمید که هیچ گاه نمی توانند برای همیشه تثبیت شوند. پژوهش پیش رو می کوشد با ارائه الگوی مناسبی از بررسی هویت در متون عرفانی، با اتکا به مبانی نظری و روش شناختی «نظریه گفتمان» نشان دهد چگونه کاربرد زبان تمثیلی در آثار عرفانی ، انگاره «معنای واحد» یا حضور «معنای قطعی» را متزلزل می کند و هویت «بنده گناهکار» را به عنوان یکی از سوژه های مهم متون عرفانی، به اشکال متفاوت بازنمایی می کند. بازنمایی هویت گناهکار در تمثیل های عرفانی قرن سوم تا هفتم، در سه گفتمان اصلی دسته بندی می شود: الف. گفتمان «دشمن و طغیانگر»: که در آن با بازتولید گفتمان قرآنی، برخی گناهان به منزله جنگ با خدا و گناهکار به منزله دشمن حق بازنمایی می شود؛ ب. گفتمان «بیمار و ناخلف»: با رویکردی اخلاقی، گناهکار فرزندِ ناخلف یا بیماری است که به مراقبت بیشتر نیاز دارد؛ ج. گفتمان «محبوب و خاص»: با ساخت شکنی رابطه گناه و محبت، گناهکار را «غلام خاص سلطان» یا «فرزند محبوب و زیبارو» بازنمایی می کند. بررسی تمثیل ها نشان می دهد در دوران تکوین تصوف، هویت گناهکار ماهیتی بیناگفتمانی دارد اما در آثار متأخرتر، به تدریج مفصل بندی تازه ای ارائه می شود که حاکی از تحول هستی شناختی مفهوم گناه از منظر صوفیه است و گاه حتی در تخاصم آشکار با سایر گفتمان های مسلط در جهان بینی اسلامی قرار می گیرد.
بررسی تطبیقی دو مقام عرفانی انبساط و بسط(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
برنامه سیر و سلوک عرفانی که خواجه عبدالله انصاری تدوین و تبیین کرده، دارای مقام هایی است که برخی از آنها از جهت لغوی و معنایی مشابه هم هستند. مقایسه و بررسی تطبیقی این مقام های مشابه، تصویر روشنی از مسیر سیر و سلوک ترسیم می کند و زمینه بهره مندی هرچه بیشتر محققان و علاقه مندان در زمینه عرفان را فراهم می سازد. در این مقاله تلاش شده است با استفاده از روش مقایسه تطبیقی، دو مقام انبساط (مقام چهلم) و بسط (مقام هشتاد و ششم) بررسی شوند. سؤال اساسی این است: چه شباهت ها و تفاوت هایی بین آنها وجود دارد؟ یافته ها حاکی از آن است که نقطه اشتراک در هر دو مقام، توجه به ارتباط عارف با مردم است؛ اما در مقام انبساط، به جهت اینکه این مقام در نیمه اول مسیر سلوک قرار دارد، علاوه بر ارتباط با مردم، ارتباط عارف با حق همچنان پررنگ است؛ اما در مقام بسط که در مراحل پایانی سلوک است، ارتباط با مردم و هدایت آنها بیشتر مورد توجه است.
پدیدارشناسی مکان های مقدس با تکیه بر معماری ایرانی- اسلامی (نمونه موردی: مسجد تاریخی شیخ لطف الله اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۳
251 - 266
حوزههای تخصصی:
معماری مسجد باید نیروی تعقل، خرد انسان سازنده، هوش و ذکاوت او را در قالب های معمارانه دربرگیرد به طوری که بنای مسجد بتواند اعتلای روح و سیر عرفانی به سوی کمال و ظرافت و خشوع عبادی را در عمق وجود انسان مسلمان پرورش دهد. عناصر وجودی مسجد از جمله طرح و نقشه، کاشی کاری ها، رنگ و نور، اشکال، خطوط و... در بردارنده رسالت دینی و اجتماعی است و در واقع مساجد هر دوره تاریخی همچون آینه ای تمام نما هستند که شرایط اجتماعی عصر خود را منعکس می کنند.
هدف اصلی این تحقیق، بررسی مکان های مقدس با تکیه بر معماری ایرانی- اسلامی (نمونه موردی: مسجد شیخ لطف الله) با رویکرد پدیدارشناسی است.
مبنای کار هدف موجود در این پژوهش، بر اساس دو رویکرد رلف و یوهانی پالاسما بوده، بر مبنای مهم ترین جنبه های حس مکان در مسجد شیخ لطف الله، سیر از ظاهر به باطن و به اتحاد مثلثی عناصر کالبدی (ورودی مسجد، راهروهای ورودی، دیوار، سقف، محراب و گنبد) با نور و معانی است که موجب شکل گیری ارتباط عمیق درونی و دیالکتیکی بین مسجد شیخ لطف الله و ناظر و شاهد آن در بالاترین سطح حس مکان می گردد.
کارکردها و رمزهای عدد نمادین «سه» و جایگاه آن در کشف الاسرار میبدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۵
273 - 295
حوزههای تخصصی:
معنای حقیقی عدد و نقش هنری و نمادین آن در زندگی انسان نمود چشمگیری دارد. در مقوله بندی ایده ها و طبقه بندی موضوعات دینی، عرفانی، اخلاقی، علمی، هنری، ادبی، اساطیری، سیاسی، اجتماعی و در شمارش اشیا و سنجش پدیده ها، از اعداد نمادین و مقدس استفاده فراوانی می شود. نقش شماره«3» در این میان – پس از عدد هفت- بیش از سایر اعداد است. به نظر می رسد این نکته پشتوانه فکری ویژه ای داشته باشد. از این رو شناخت آبشخور و دلایل این مسأله می تواند رمز بسامد بالای تقسیمات مبتنی بر عدد سه را تا حدی روشن کند و درک برخی ظرایف مربوط به آن را در متون عرفانی تسهیل نماید. بدین منظور در این مقاله نخست به سابقه و زمینه های کاربرد عدد «سه» پرداخته شده است. سپس موارد و روش های کاربرد «سه» در اثر عرفانی-ادبی کشف الاسرار و عده الابرار میبدی تحقیق و بررسی شده است. در نتیجه این مطالعه تحلیلی، مقام نمادین، مقدس، اساطیری و کهن الگویی عدد سه و توجه و تمایل به آن، بیش تر نمود می یابد. ساختار کلی و اجزای درونی تفسیر عرفانی کشف الاسرار بر اصل سه گانگی قرار دارد. توجه نویسنده آن به نماد «سه» در مقوله ها و مفاهیم سه گانه و تقسیم و تفریع موضوعات اصل اساسی این متن است. در کشف الاسرار شیوه خاصی از کاربرد عدد سه دیده می شود که ویژگی انحصاری دارد.
رویکرد عاشقانه (شاعرانه) به داستان حضرت موسی در آثار عرفانی قرن پنجم تا هفتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۳
53 - 76
حوزههای تخصصی:
داستان و شخصیّت پیامبران الهی، براساس نصّ صریح قرآن و روایات، یکی از ویژگی های اساسی عرفان اسلامی است که مورد توجّه عارفان در قرون مختلف بوده است. در حقیقت طرح نکات و ظرایف عشق و بیان لحظات و تجربیات عاشقانه با هدف گشودن نگاه معرفت شناختی و زیبایی شناسانه از رویکردهای مهم در تاریخ تصوّف اسلامی است که به مکتب یا رویکرد عاشقانه در عرفان شناخته شده است. این رویکرد با ویژگی های زبانی خاص خود، با بهره گیری از ظرفیت والای داستان پیامبران و تجربیات عاشقانه نهفته در این داستان ها به مهم ترین موضوعات و مفاهیم عشق پرداخته است، لذا هدف این پژوهش، شناسایی و تبیین رویکرد عاشقانه به داستان حضرت موسی در آثار عرفانی مطرح در قرن پنجم تا هفتم هجری است. دراین پژوهش مصادیق و شواهد مورد نظر در آثار عرفانی با روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان از بهره گیری از زبان اشارت با ویژگی های خاص آن در مقابل زبان عبارت است. بررسی شواهد و مصایق تحقیق نشان داد رویکرد عاشقانه هم از لحاظ فراوانی در آثار شعری و نثر و هم از نظر فراوانی در سه قرن مورد تحقیق از فراوانی نسبتا یکسانی برخوردار است. از نظر موضوعی نیز مکالمه خداوند با حضرت موسی و تجلّی حق بر وی بیشترین فراوانی را در پرداختن شاعران و نویسندگان به خود اختصاص داده است.
منشاء رنج و راه رهایی از دیدگاه بودا و ابوسعید ابوالخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۳ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
79 - 99
حوزههای تخصصی:
رنج دریافتی درونی - عاطفی (در مقابل درونی - معرفتی / ارادی و جسمانی) است که همه ابنای بشر به نوعی با آن آشنا هستند و آن را در زیست درونی خود تجربه می کنند. ازاین جهت، رهایی از آن یکی از مهم ترین مسائلی است که هر انسانی به آن نظر دارد. ابوسعید ابوالخیر به عنوانِ عارف مسلمان و بودا در کسوت بنیان گذار یک سنت دینی - معرفتی، در باب علت رنج و راه رهایی از این وضعیت نامطلوب سخنانی گفته اند. این نوشتار با روش توصیفی - تحلیلی، درصدد تبیین نگاه این دو متفکر برآمده است. به نظر می رسد که در مقایسه بین این آرا، هم بودا و هم ابوسعید، به نحوی مسئله رنج را با «ناآگاهی»، «خود» و «خواست» پیوند داده اند و «معرفت» و «اخلاق» را راهی برای رهایی از آن معرفی کرده اند. البته تفاوت های مهمی در تحلیل همین دو نکته به چشم می خورد که ناظر به فهم متفاوت آن ها از هستی، انسان و غایت اوست.
اسماء و صفات الهی، با رویکردی به آثار بانوی مجتهده امین اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۴
98 - 117
حوزههای تخصصی:
از مسائل قابل توجهی که هم در قرآن بیان شده است و هم اهل عرفان به آن پرداخته اند اسماء الله است. حکیم نصرت امین اصفهانی؛ مفسر و مجتهده معاصر؛ در کتاب وزین سیر و سلوک خود و نیز در تفسیر گرانسنگ مخزن العرفان، صفحاتی چند را اختصاص به اسماء، حسنای الهی و صفات علیای حق تعالی داده که در این مقاله به بررسی آن پرداخته شده است. در قرآن کریم به خواندن اسماء الهی توصیه شده و ارباب ذکر و اصح اب توحید، خداوند سبح ان را به اسم اء و صف اتش می خوانند و به این طریق در مراح ل سلوک گام برمی دارند. تردیدی نیست که ذکر خداوند به وسیله اسماء و صفات، یک فضیلت است و می تواند موجب قرب انسان به خداوند گردد. در قرآن مجید چهار آیه وجود دارد که از اسماء حسنای الهی یاد شده و آیاتی است که فقط از اسماء سخن گفته شده است. در این مقاله که به روش تحلیل محتواست به طور اسنادی ابتدا به این اسماء متعالی از کتاب بانو امین پرداخته شده و سپس نظرات بعضی از عرفا و فلاسفه و مفسران در این رابطه بیان می شود و در این رابطه سه سؤال مهم: مقصود از احصاء اسماء در حدیث پیامبر اکرم(ص) چیست؟ چگونه احصاء اسماء باعث دخول در بهشت می شود؟ به چه طریق می توان متخلق به اخلاق الله گردید؟ مورد پژوهش قرار گرفته است.
تعالی حقیقت وجود در حکمت متعالی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
حقیقت وجود، اصل و صرف و محض وجود است که آمیخته به حدی یا نهایتی یا عدمی یا نقصی یا عمومی یا خصوصی یا صفتی غیر از وجود نیست؛ پس مطلق غیر متناهی، بلکه فوق ما لایتناهی بما لایتناهی است و این عدم تناهی که سلب تحصیلی است، نه ایجاب عدولی - اطلاقی است که در مقابل آن، تقییدی نیست و از هر نوع تعین اسمی و وصفی و هر تقیید مفهومی و از معرفت و ادراک و از معنا و مفهوم و وضع و لفظ، «تعالی» دارد. صدرالمتألهین، ذات حق تعالی را حقیقت وجود می داند. با این وصف، بعض تعابیر ایشان با دیدگاه حکیمان و بعض آنها با دیدگاه عارفان سازگار است و از این رو، شارحان به چالش افتاده اند و فهم مقصود اصلی دشوار شده و در نتیجه نظرات متقابلی به بار آمده است. در این نوشتار، دیدگاه صدرالمتألهین در تعالی حقیقت وجود آشکارسازی شده است.
چیستی تأویل عرفانی قرآن و نسبت آن با تأویل فنی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
عالمان و محققان دینی درباره شرح و تفسیر «تأویل قرآن» سخنان مختلفی بیان کرده و اصطلاحات متنوعی را پدید آورده اند. در عرف عرفان و لسان اندیشمندان، به طور رایج فهم و شرح آیات الهی به وسیله عارفان، «تأویل» نام گرفته است که با ذوق خاص و ارائه مفاهیم ویژه همراه است. بررسی تأویل قرآن نزد عرفا و اینکه چرا فهم خود را فهم تأویل می دانند، تابع تبیین مبانی معرفتی و هستی شناختی عرفانی است که آثار ابن عربی و پیروان او بهترین منبع این بررسی است. در دیدگاه ابن عربی، فهم و شناخت هر حقیقتی، از جمله فهم تأویل و حقیقت قرآن، تنها وقتی حاصل می شود که مبادی ادراک قلب حقیقی انسان از راه تصفیه باطن گشوده شود و محل دریافت تجلیات ذاتی و اسمائی گردد. این نوع اخذ علم، خصوصیت اصلی و فصل ممیز معارف عرفانی است و راه بدیلی ندارد. در قبال این ادعا، راه بدیلی با عنوان تأویل فنی قرآن طرح شده است که این مقاله به نقد آن اشاره دارد.
الهیات سیاسی یوهانس پابتیست متز؛ گامی به سوی الهیات یادآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۳ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
101 - 123
حوزههای تخصصی:
الهیات سیاسی یوهانس باپتیست متز، کشیش و الهی دان کاتولیک آلمانی، واکنشی الهیاتی در مخالفت با فردگرایی فرهنگ غربی، خصوصی سازیِ دین و مبادله ای شدن ارزش ها از دوران روشنگری تا امروز است. او در آثار خود، با محورقراردادن مسئله رنج، تفسیری از زندگی و آموزه های عیسی مسیح به دست می دهد که بنیاد و پایه دین، کلیسا و ایمانِ مسیحی را در یادآوریِ پرمخاطره عیسی مسیح می داند. به باور وی، این یادبود پرمخاطره به عنوانِ یادآوری رنج، نمونه ویژه یادآوری تاریخ رنج انسان است که از فرد می خواهد تا با یادآوری رنج های گذشته و به ویژه یادبود زندگی و مصائب عیسی مسیح، مسئولیتش نسبت به دیگری را بپذیرد. نمود عینیِ ایمان مسیحی و تحقق عملیِ این یادبود در تشبه به مسیح، پیروی و شاگردیِ وی در همبستگی با رنج کشیدگان و ستم دیدگان است. این خوانش نوین از الهیات سیاسی بر پایه تجربه شخصیِ متز از حضور در جنگ جهانیِ دوم و تأثیرپذیرفتن از سنت های یهودی -مسیحی و فلسفی است که با یادآوری و روایتِ زندگی عیسی مسیح، نگرشی انتقادی - اصلاحی دارد و معنای تازه ای از کلیسا و ایمان مسیحی ارائه می کند. این نوشتار با روش توصیفی - تحلیلی به بررسی ماهیت، ریشه ها، چگونگی و ابعاد گوناگون یادبود پرمخاطره عیسی مسیح در الهیات سیاسی متز می پردازد.
تمثیل های نور در متون عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۴
280 - 299
حوزههای تخصصی:
سلوک، اساسی ترین بخش عرفان محسوب می شود. فلسفه انجام آن، به تمایلات گوناگون بشر مربوط می شود که بازگشت به سرزمین نور و کسب زندگی جاودان که در عرفان اسلامی «بقا» خوانده می شود مهم ترین دلیل آن به شمار می آید. در پی هبوط انسان، آن چه «قوس نزولی» خوانده می شود به اتمام رسیده و انسان به عنوان تنها موجودی که توانمندی صعود و بازگشت به شهر حقیقی را دارد می بایست «قوس صعودی» را به سمت شهر جان طی کند. سالک در مسیر سلوک، انواری را مشاهده می کند که گاه قابل دسته بندی است و گاه فاقد معیار مشخصی برای این کار؛ به عنوان مثال تعدد عناوین و همچنین جابجایی آن ها در طول تقسیم بندی های ارائه شده، عمده ترین مانع انجام این فرآیند محسوب می شود. در این پژوهش که به شیوه توصیفی-تحلیلی انجام می پذیرد به بررسی تمثیل های نور در عرفان اسلامی می پردازیم.
بررسی مقایسه ای انواع و کارکرد نماد در داستان های عرفانی ابن سینا و سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۵
295 - 310
حوزههای تخصصی:
بیان رمزی مفاهیم عرفانی شگرد متصوفه و عارفان برای رساندن و القای مقصود خود به دیگران بوده است. کاربرد رمز در داستان های ادب فارسی و به ویژه داستان هایی که در حوزه ادبیات تصوف خلق شده اند، ابزاری بوده است برای پنهان کردن مفاهیم عمیق عرفانی که در بیشتر موارد بایستی از درک ناآگاهان این حوزه به دور می ماند. استفاده از رمز و نماد در آثاری که به شکل داستان روایت می شود، روایت تمثیلی را پدید می آورد که داستان های ابن سینا و سهروردی را می توان مصداق و نمونه بارز آن دانست. جستار حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی تلاش می کند تا انواع و کارکرد نماد را در داستان های این دو فیلسوف که تمایلات عرفانی داشتند؛ به شکلی مقایسه ای بررسی کند. آنچه از پژوهش حاضر به دست آمده، بیانگر این نکته است که نماد در داستان های سهروردی در مقایسه با داستان های ابن سینا بسیار پیچیده تر و شخصی تر است. از سوی دیگر سهروردی در مقایسه با ابن سینا بیشتر از نمادهای وضعی یا قرادادی استفاده کرده است. او از نمادهای سنتی (عمومی) که بیشتر آن ها از اساطیر ایران باستان نشأت گرفته اند استفاده می کند و آن ها را به عنوان نمادهای وضعی در آثار عرفانی خود به کار می گیرد. در نتیجه شبکه نمادها که روایت تمثیلی را می سازد، بسیار تودرتو و بغرنج است.
پژوهشی در اندیشه های برهان الدّین محقق ترمذی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۴
11 - 37
حوزههای تخصصی:
برهان الدّین محقق ترمذی یکی از شخصیت های برجسته عرفان اسلامی است که در جوانی حضور بهاءولد بلخی را درک کرد و در سایه عنایت او به درجات والای عرفانی دست یافت. سیّد پس از مرگ بهاءالدیّن، ارشاد و هدایت مولانا جلال الدّین را به عهده گرفت و او را آنگونه به وادی طریقت هدایت کرد و به مقام فنا رساند که توانست مصاحبت شاه معشوقان - شمس تبریزی- را برتابد. تأمل در کتاب معارف برهان الدّین آشکار می کند که او اندیشه های والایی در عرصه طریقت دارد و این اندیشه ها تحوّلی شگرف در تفکّر بزرگانی چون مولوی و سلطان ولد به وجود آورده است. وی از زمره عرفایی است که وحدت هستی را درک کرده، کثرات را اموری اعتباری می داند. برهان الدّین همچنین ولایت را معرفتی قلبی می داند که به وسیله آن می توان همه چیز را مسخر حق دانست. علاوه براین، سیّد سردان در مورد ریاضت، ذکر و چله نشینی توضیحاتی داده است که دلیلی آشکار بر پختگی او در وادی عرفان است. در این جستار پس از بررسی اجمالی سیر زندگانی برهان الدّین، مهم ترین اندیشه های عرفانی او تحلیل و بررسی خواهد شد.
بررسی «اعتبار» از دیدگاه ابن برّجان و مقایسه با ابن مسرّه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۱
353-374
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مورد تأکید عرفای مسلمان، سیر آفاقی است. یکی از عرفای اندلس که بر سیر در آفاق بسیار تأکید می کند، ابن برّجان (د. 536 ق/ 1141 م)، عارف و مفسر اندلسی است. ابن برّجان در توضیح سیر در آفاق، از اصطلاح «اعتبار» استفاده می کند و این اصطلاح در نظام فکری او، جایگاه ویژه ای دارد. این پژوهش به دنبال بررسی مفهوم اعتبار از دیدگاه ابن برّجان و مقایسه آن با دیدگاه ابن مسرّه است و به روش اسنادی و توصیفی تحلیلی انجام شده است. اعتبار از دیدگاه ابن برّجان عبارت است از معراج عقل در پرتو نور ایمان و وحی با تأمل بر آیات الهی (آیات وحی و آیات طبیعت) برای معرفت به غیب و رسیدن به یقین. اعتبار دارای دو مؤلفه تعقل و ایمان است که می تواند صعودی یا نزولی باشد. او معتقد است با اعتبار در مخلوقات می توان به معرفت الهی و شناخت موجودات اخروی دست یافت. دیدگاه ابن برّجان با ابن مسرّه در این باره قابل مقایسه است. با توجه به شباهت ها و قرینه های مختلف به نظر می رسد ابن برّجان تحت تأثیر ابن مسرّه بوده است. تفاوت مهم این است که ابن مسرّه معتقد است در اعتبار، عقل می تواند جدای از وحی به نتیجه برسد. تفاوت دیدگاه های آن ها می تواند ناشی از گرایش کلامی متفاوت آن ها باشد.
ابعاد روش شناختی اندیشه جوسایا رویس از منظر رویکردهای الهیاتی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
338 - 317
حوزههای تخصصی:
در این مجال نگرش دینی جوسایا رویس [1] (1855-1916) بر اساس برخی جریانات عمده الهیاتی معاصر مثل فلسفه دین تحلیلی، الهیات تحلیلی، الهیات سیتسماتیک و الهیات پسامدرن بررسی و تحلیل می شود. به نظر می رسد که پراگماتیسمِ ماخوذِ از فلسفه کانت، سرچشمه تاریخی مشترک بین اندیشه رویس با فلاسفه دین و الهیات معاصر است. او از عقاید مسیحی به عنوانِ مقدمه ای برای استدلال های خود بهره می برد و از این جهت، رویکرد او با الهیدان های تحلیلی قابلِ مقایسه است. با توجه به منظومه ای از باورهای الهیاتی که با الهام از ایدئالیسم شخص گرایانه شکل گرفته است، اندیشه او نوعی الهیات سیستماتیک محسوب می شود. از سوی دیگر، او همگام با فلاسفه پسامدرن سوژه را برساخته عوامل اجتماعی و فرهنگی می داند و همچنین، در پاسخ به نیازهای زمانه تفسیری نوین از الهیات مسیحی ارائه می دهد. با وجود تمام این جنبه های مشترک، اندیشه رویس به خاطرِ استفاده از شهود متافیزیکی - به عنوانِ یک منبع معرفتی مؤثق و واقع نما - از سنت تحلیلی و پسامدرنیسم متمایز می شود.
بررسی و تحلیل اصطلاحات عرفانی نسخه خطّی عقودالجواهر در گستره مفهومی نصاب احمد داعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۴
192 - 203
حوزههای تخصصی:
بشر از آغاز آفرینش در سرچشمه های معرفت به دنبال کشف راز خلقت و فهم اسرار تکوین بوده است و با هدف حقیقت جویی و کمال طلبی با زبان عرفانی معانی بلند شناخت را به تفسیر درآورده است. انسان اندیشمند با عواطف فردی و تجربه های روحی برای پاسخ دادن به از کجا آمدن و به کجا رفتن در قلّه آگاهی در دو راهی عقل و عشق، باشکوه ترین راه را در سلوک حود به فسفله حیات کشانده و با شور و معرفت به «وجدان حقیقت واحد» رسیده است. این را سر به مهر بر اساس فهم و گمان در اندیشه و عارفان طالبان راه حقیقت که در پی فاش کردن اسرار و یافته های از دل برآمده بوده اند و یا در جهت نورافکنی به برخی از زوایای آن برآمده اند هر کدام طریقی را انتخاب کرده اند. در این گستره احمد داعی با معنی کردن این اصطلاحات در قالب نصاب، ساده ترین روش را به عینیّت کشانده است و مصداق «لنهدینّهم سبلنا» از جمال راز پرده افکنی کرده است. در این مقاله حرف اختصاری «ع» به معنی عقودالجواهر می باشد.