فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۱۳٬۷۲۸ مورد.
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
171 - 211
حوزههای تخصصی:
در تعالیم پیامبر اکرم، ائمه طاهرین و صحابه بر تلاوت دو سوره پی درپی تأکید شده یا به اشتراک مضمونی آن دو اشارت رفته یا عنوان مشترکی بر آن دو نهاده شده است؛ چنان که رسول خدا دو سوره بقره و آل عمران را «زَهراوَین» (دو سوره بسیار درخشنده) و ناس و فلق را «مُعَوِّذَتَین» (دو سوره ای که انسان را در پناه خدا قرار می دهند)، نامیده اند و بر قرائت آن دو زوج سفارش کرده اند. از مجموع این آموزه ها می توان زوجیّت سوره های قرآن را استنباط کرد؛ یعنی سوره های قرآن دوبه دو، زوج یکدیگرند و مانند دو آینه موازی عمل می کنند و تصاویر بسیاری از مضامین دو سوره را به نمایش می گذارند و یکدیگر را تفسیر و تبیین می کنند. برخی از احادیث حاکی از زوجیت سوره ها در فقه امامیّه نیز بازتاب یافته است، مانند وجوب قرائت زوج سوره فیل و قریش و انشراح و ضحی پس از حمد در نمازهای واجب. این پژوهش با گزارش همه احادیث ناظر به زوجیت سوره ها، برای نمونه ارتباط و پیوند زوج سوره کوثر و ماعون را بررسی کرده و نشان داده است که یک دسته از «شانئ» های رسول خدا و «کوثر» عطاشده به ایشان، مکذّبان دین (منافقانی) هستند که در پوشش مناسک دینی و با ریا و نمایش، «ماعون»هایی را که باید در دسترس «یتیمان»، «مسکینان» و نیازمندان قرار گیرد، به نفع خود مصادره می کنند و از هر گونه «عطا» و بخشش و «نحرِ» آنچه که موجب «اطعامِ» محرومان جامعه می شود، دریغ می ورزند.
بررسی روش تفسیری و اعتبار تفسیر نور
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
245 - 272
حوزههای تخصصی:
تفسیر نور آموزه های قرآن را در صحنه های عملی زندگی، ارائه داده و با کاربردی کردن توصیه های قرآن بین مردم و قرآن پیوند برقرار کرده است. از آنجا که اقبال عمومی گسترده ای به این تفسیر شده است و در برداشت های آن ملاحظاتی وجود دارد، لازم است اعتبار آن بررسی شود. این تحقیق با روش توصیفی - تحلیلی به بررسی اعتبار محتوای تفسیر نور بر اساس قواعدی می پردازد که مفسران برای دستیابی به مراد خداوند به کار گرفته اند.
بررسی 25 جزء قرآن در تفسیر نور بیان گر آن است که مؤلف در هیچ مورد به بررسی قرائات متعدد نپرداخته و در بررسی مفاهیم لغات قرآن روش اجتهادی نداشته و صرفاً در برخی آیات معنای کلمات را بیان کرده و از این مقدار برخی معناها را به منبعی ارجاع نداده است. در تفسیر آیات به قواعد عربی توجه شده که علاوه بر آن در موارد متعددی از سیاق و در موارد بسیار کمی از مسلّمات عقلی و علمی و بیشتر از آیات همسو و روایات استفاده شده است که منبع اصلی این تفسیر، آیات و روایات بوده است. مؤلف با تجمیع مفاهیم مشابه ذیل عنوان مناسب، تقسیم بندی کردن مفاهیم، کالبدشکافی و ارائه مفاهیم در قالب اشکال منطقی، تقطیع مناسب آیات و دقت در وجوه تشابه به تفسیر آیات پرداخته است. روش این تفسیر، آمیزه ای از روش نقلی و اندکی اجتهادی و در موارد فراوانی ذوقی در قالب پیام ها و نکات قرآنی است. گرایش این تفسیر بیشتر تربیتی و اجتماعی است.
خوانش معناشناسانه واژه «زَقُّوم» در قرآن کریم با تکیه برروابط همنشینی و جانشینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معناشناسی روشی ساختارگرا برای مطالعه معنای دقیق واژه ها در نظام زبان است، در این دانش حوزه های معنایی واژگان با بررسی همنشین و جانشین های واژه ها تعیین می شوند. این دانش در بررسی واژه های قرآنی و کشف لایه های پنهان معنایی آنها نقش برجسته ای دارد، مقاله حاضر قصد دارد با رویکرد معناشناسی بر اساس محورهای همنشینی و جانشینی به روش توصیفی –تحلیلیبهبررسیواژه«زقُّوم»درقرآنکریمبپردازد تا بدین وسیله مؤلفه های معنایی آن را استخراخ کند. واژه «زَقُّوم» 3 مرتبه در قرآن کریم آمده است. دارای بار معنایی منفی و تصویرساز عذابی سخت و سرانجامی شوم است؛ بنابراین استعمال قرآنی آن به حوزه عذاب و جهنمیان اختصاص دارد. در روند تحقیق مشخص شده که واژه های «شَجَر»، «فتنه»، «نُزُل»، «جَحیم»، «طَعام»، «طَلع»، «آکُل» و «حَمِیم»، رابطه همنشینیِ مکملی و اشتدادی با واژه قرآنی «زَقُّوم» دارند. واژه «شَجَر» پربسامدترین واژه همنشین «زَقُّوم» است کهدر تعیین واژگان جانشینش نقش بسزایی را ایفا می کند، رابطه «زَقُّوم» در محور جانشینی شامل واژه های «خَبِیث و مَلعُون» است. و مفاهیم «خوراک و غذا، آزمایش، وسیله پذیرایی، اختصاص به جهنمیان، آتش، عذاب، طرد شده از رحمت، فساد و ناپاکی» مؤلفه هایی معنایی «زَقُّوم» براساس رویکردی معناشناسانه می باشند. هسته معنایی «زَقُّوم» (عذاب جهنمیان) است که بقیه مؤلفه های معنایی حول آن می چرخند.
Critical Study of the Superstition of Scientific Data of the Holy Qur’an(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
From a long time until now, one of the methods of fighting against the Holy Quran has been to spread doubts against this divine book, and in this regard, the opponents have not spared any effort. Among these doubts, the superstition of the scientific data of the Holy Quran, which has been repeatedly raised by the opponents. According to them, the root of the scientific propositions of the Quran should be sought in the superstitious and false beliefs of the past, which the Prophet (PBUH) borrowed from the past and the scientific-cultural environment of his age. In this context, recently a book entitled "Criticism of the Qur'an" written by a person named Saha was published, and in order to achieve this goal, the author has put forward the claim that some scientific material in the Holy Qur'an is derived from some superstition in order to achieve this goal. And it is old wrong. He has made great efforts to connect the scientific statements of the Quran with the scientific opinions of the ancient world and old superstitions in every possible way. The current research, which was carried out by a descriptive-analytical method with a critical orientation and based on library sources, aims to investigate this claim and criticize it, and tries to establish the relationship between the scientific propositions of the Qur'an by conducting a comprehensive research on a number of these doubts. and explain the scientific opinions of the ancient world.
دلالت پژوهی مبانی قرآنی، روایی و فقهی نفقه زن در پرتو جایگاه اقتصادی زنان؛ (بازفهم براساس فرهنگ معاصر نزول و فرهنگ حاضر)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۴ بهار ۱۴۰۲شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
131 - 157
حوزههای تخصصی:
قرآن معجزه جاویدان فرازمانی و فرامکانی است و تمام احکام آن دارای مصلحت و حکمت به فراخور مکلف است. یکی از تکالیف قرآن در زمینه خانواده موضوع پرداخت نفقه زن به واسطه شوهر است. از آنجایی که در جامعه فعلی زنان دارای موقعیت برابر یا برتر اقتصادی و اجتماعی شده اند بعضاً امتثال یا عدم امتثال این تکلیف مشکلاتی بین زوجین به وجود می آورد. پژوهش حاضر برآن است با استفاده از روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و ابزار گردآوری کتابخانه ای – اسنادی به این سوالات پاسخ دهد که در عقد دایم پرداخت نفقه بر چه مبانی شرعی استوار است؟ آیا پرداخت نفقه می تواند تابعی از شرایط اقتصادی زوجین باشد؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که مفهوم شناسی نفقه دلالت مستقیم بر فلسفه آن یعنی رفع احتیاج زن به واسطه مرد دارد و اصلی ترین مبنای قرآنی نیز بیانگر احتیاج اقتصادی زن به واسطه عدم اشتغال و کسب درآمد است و ضمناً اثبات کننده عقلایی بودن تکلیف است. همچنین بر مبنای روایی فلسفه نیاز تأیید می شود. نفقه از نظر فقهی با مبانی «احتیاج» و «عِوَضِ احتباس» تناسب بیشتری دارد. دلایلی همچون غیرتعبدی بودن حکم نفقه، غیرمعاوضی بودن نفقه، نظریه صحت شرط عدم نفقه، حق بودن نفقه، ارتکاز عرفی و اقتضائات جامعه و سیاست گذاری های کلان کشور اثبات می کند که تکلیف نفقه بر اساس نیاز زن است که در صورت نیاز زن وجوب قطعی دارد ولی در صورت بی نیازی و داشتن درآمد حکم آن می تواند بر اساس فلسفه تعیین شود و در صورت برگشت به نیازمندی مجدد حکم وجوب برقرار شود.
بازتاب ادب ورزی در ساخت زبانی قرآن کریم در پرتو نظریه ادب «براون و لوینسون»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادب ورزی به عنوان یک پدیده مهم، به عملکرد مثبت ارتباط زبانی منجر شده و از بنیادی ترین عناصر ارتباطی در قرآن کریم بوده و در ساخت و بافت زبانی این کتاب آسمانی نمودی واضح داشته است. مقاله حاضر به روش توصیفیتحلیلی با بهره گیری از نظریه ادب «براون و لوینسون» که متکی بر تبیین انتخاب استراتژی خاص در ارتباطات زبانی است، به بازنمود ادب زبانی در قرآن کریم پرداخته است تا به عنوان الگویی تمامعیار برای پیاده سازی سبک بیانی ممتاز در تعاملات گفتمانی بین اثنینی براساس سبک زندگی اسلامی شایان توجه قرار گیرد. یافته های پژوهش نشان دادند براساس نظریه ادب «براون و لوینسون» ساخت های زبانی عرض و تحضیض، استفهام، کنایه، تقلیب و حسن اسناد ازجمله مهم ترین ساخت هایی هستند که قرآن کریم به عنوان الگوی بیانی مطرح کرده و برای اثرگذاری و اقناع هرچه بیشتر و نفوذ در عقل و وجدان مخاطب، در گفتمان خود از آنها بهره گرفته است و می توان اذعان کرد قرآن کریم ضمن توصیه به حفظ وجهه مخاطب که یکی از مهم ترین اصول و راهبردهای نظریه ادب «براون و لوینسون» محسوب می شود، در ساخت زبانی خود نیز نسبت به این اصل مهم پایبند بوده و ادب ورزی در بافت زبانی گزاره های گفتاری نمودی واضح داشته است.
بررسی تطبیقی مفهوم امامت از دیدگاه شیخ طوسی و علامه طباطبایی
منبع:
مطالعات تفسیری آلاءالرحمن سال ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵
105 - 121
حوزههای تخصصی:
در اندیشه شیعی، امامت جایگاهی رفیع و منحصر به فرد دارد، به گونه ای که امام به مثابه محور و قطب عالم هستی در نظام توحیدی تلقی می شود. از طریق واسطه امام، مخلوقات مشمول رحمت الاهی شده و به سوی حق هدایت می یابند. با عنایت به اهمیت و جایگاه والای امامت در اسلام، و وجود دیدگاه های گوناگون در تبیین مفهوم آن، این پژوهش با هدف پاسخ به این پرسش تدوین شده است که: شیخ طوسی و علامه طباطبایی چه تعریفی از «امامت» ارائه می کنند؟ روش تحقیق در این پژوهش تحلیلی-توصیفی بوده و یافته ها حاکی از آن است که: شیخ طوسی، امامت را زعامت و رهبری عمومی در امور دین و دنیا می داند. علامه طباطبایی، امامت را ایصال به مطلوب و هدایت تام و تمام معنا می کند. بر اساس دیدگاه هر دو اندیشمند، با استناد به آیه 12۴ سوره بقره، امام دارای منزلتی فراتر از نبی است.
A Critical Approach to Rudi Paret's Interpretive Approach to Qur'anic Stories(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Qur'anic stories are among the topics that interest Orientalists and have been analyzed differently. In some Orientalist works, attention has been paid to the whole story, and in others, some details have been focused on. German Orientalist, Rudi Paret, has presented a concise interpretation of Qur'anic stories in the book <em>The Qur'an Commentary and Concordance</em>. In this article, we will review his opinions in this field. The results of this article indicate that despite Paret's attention to the interpretation of verses with other verses and referring to the tradition of Islamic interpretation, relying on the information of the Bible and relying too much on the oriental tradition before him caused his misunderstanding of some stories. His focus is on some details in Qur'anic stories such as the meaning of the words Hettah and Raqeem, which conflict with the Islamic interpretation tradition in most cases.
امکان سازگاری اصلاح و ظلم در یک جامعه: تحلیل دیدگاه مفسران درباره آیه 117 سوره هود
حوزههای تخصصی:
دیدگاه های مفسران درباره تفسیر آیه 117 سوره هود باعث پیدایش مباحث فراوانی شده است. سازگاری یا ناسازگاری اصلاح گری با ظلم در یک جامعه از آن جمله است. اختلاف نظر مفسران به اندازه ای است که برخی را به این باور رسانده که این آیه جزء آیات متشابه است. یافته های این پژوهش در ذیل این آیه، به ویژه امکان جمع اصلاح و ظلم در یک جامعه نشان از آن دارد دیدگاه مفسرانی که عبارت «بظلم» را در محل حال از ضمیر فاعلی لِیُهلِکَ یا مرجع این ضمیر یعنی ربّک دانسته و آن را قیدی توضیحی می دانند و در نتیجه قائل به عدم امکان اصلاح و ظلم در یک جامعه هستند، افزون بر هم سویی با نظر مشهور مفسران، از پشتوانه شواهد استوار قرآنی و روایی برخوردار است که هرگونه کار ظالمانه از جانب خدا را نفی می کند. دیدگاه مقابل که نتیجه آن امکان سازگاری اصلاح با ظلم در یک جامعه است، افزون بر عدم تکیه بر ادله استوار، در تعریف ظلم دچار مشکل است. با توجه هم سویی دیدگاه اول با دیگر آیات قرآن، می توان با اطمینان ادعای متشابه بودن این آیه را غیر قابل قبول دانست.
Evaluation of the Basis of Punishment for the Claimant to Prophethood (Mutanabbī) from the Perspective of the Qur’an(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The majority of Imamiyah jurists believe that anyone who falsely claims to be a prophet should be sentenced to death. All people can carry out this punishment without needing the permission of the ruling authority. This is contrary to the sound teaching of the Qur'an, which indicates that the primary principle regarding human life is to preserve everyone's blood, and any violation of this principle requires valid justification. Given the importance of the issue, this article will look at the documentation of this sentence and criticise such a view based on the Qur'anic principles. Accepting the notion that the claimant of the prophecy deserves to die (<em>mahdūr al-dam</em>), in the author's opinion, contradicts the necessity of caution in this matter, as the evidence presented is not sufficient to prove the claim. Moreover, this assertion does not seem to be justified in the light of the verse 33 of surah al-Māʾidah, which describes the verdict of corruption on earth (<em>al-ifsād fī al-</em><em>arḍ</em>). This is because the separate criminalisation of corruption on earth from fighting against Allah (<em>al-muḥārabah</em>) cannot be inferred from the verse in question. Therefore, the punishment of such a person should be determined in the light of the rules and evidence of Sharia punishments i.e. the Ruler of the Sharia should consider the appropriate punishment for him, taking into account the circumstances.
شرایط مدیر و حاکم جامعه در قرآن از منظر امام خامنه ای
منبع:
مطالعات قرآن و علوم سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۴
76 - 105
حوزههای تخصصی:
مدیریت توحیدی در جامعه اسلامی یکی از ملزومات اداره جامعه و پایه ریز تمدن اسلامی است و بدون این عامل کلیدی موفقیت در امر ساخت جامعه اسلامی ناممکن است. در بیانات رهبر انقلاب بارها به وجود شاخصه هایی همچون سلامت اخلاقی و اعتقادی در مدیران تأکید گردیده است. لذا برای ایفای نقش در این نوع نظام مدیریت، نیازمند به تربیت مدیران و حاکمانی با خصوصیات و شرایطی مطلوب و متناسب با جامعه و حکومت اسلامی می باشد. لذا بررسی شرایط مدیر و حاکم جامعه در قرآن از منظر امام خامنه ای (دام ظله العالی) حائز اهمیت بوده و باید با دقت کافی از منابع معتبر دینی مورد مداقه قرار گیرد. در این تحقیق با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از بیانات مقام معظم رهبری در کتب، مجلات، اینترنت و... همراه نمودن آیات و روایات در این خصوص، به 28 مؤلفه های از شرایط مدیر و حاکم جامعه در اندیشه های قرآنی امام خامنه ای (دام ظله العالی) دست یابیم.
بازخوانی مدافعانه از اندیشه آخوند خراسانی در مسأله تحریف قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲شماره ۵۴
91 - 120
حوزههای تخصصی:
اگرچه در اندیشه غالب الهیات اسلامی، روایات تحریف نما مقبولیت نداشته و به طور ویژه شیعیان بر این باورند که هرگز در محتوی و الفاظ قرآن کریم تحریف صورت نپذیرفته است، اما برخی گزارش ها از اقوال گاه بر پذیرش وقوع تحریف در قرآن از سوی شیعیان حمل می شود و اندیشه تحریف ناپذیری نزد شیعه را دچار خدشه می سازد. طرح ادعای علم اجمالی و مساعدت اعتبار با تحریف قرآن در کلام آخوند محمدکاظم خراسانی(متوفی 1329ق) فقیه و اصولی صاحب کتاب کفایه الأصول، از جمله این موارد است که منجر به ایجاد شائبه شده لذا پرداختن به آن و بازخوانی و تحلیل دیدگاه این اندیشمند شیعی در مسأله تحریف پذیری قرآن را از اهمیت ویژه ای برخوردار می سازد. در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی رویکرد کلی عقل گرایانه آخوند خراسانی و مبانی او در بیان حجیّت ظواهر کتاب معرفی و وجوه استدلال آخوند در باب روایات تحریف نما شناسانده شده است. یافته های مقاله حکایت از سوء برداشت منتقدین از دیدگاه آخوند خراسانی نسبت به روایات تحریف نما دارد و این در حالی است که مرحوم آخوند انگاره تحریف قرآن را کاملاً بی اعتبار می داند. وی در بیان حجیت ظواهر الفاظ قرآن، با طرح فرض محتمَل بر تحریف به نقصان، آنرا صرفاً نوعی علم اجمالیِ غیر منجِّز و نیز فاقد معزِّریت می داند که اساساً حجت نبوده و طبعاً لطمه ای نیز به سلامت اعتبار ظواهر قرآن وارد نمی سازد. بر این اساس، بحث آخوند ارتباطی با پذیش اعتبار روایات تحریف نما نداشته و اینگونه وجود دلیل عقلی بر این مسأله را طرح و رد می سازد. اعتقاد به اصل عدم تحریف قرآن کریم در میان شیعه بویژه مرحوم آخوند خراسانی غیر قابل انکار است.
کیستی معلّم وحی بر پیامبر اکرم(ص) در آیه پنجم سوره النجم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
323 - 351
حوزههای تخصصی:
جبرئیل (ع)، فرشته حامل و پیام آور وحی است؛ اما قلمرو این وساطت آیا شأن تعلیم وحی را نیز در بر می گرفته یا امر تعلیم فقط مستقیماً از جانب الله تعالی بر پیامبر اکرم(ص) بوده است؟! مفسّرین شیعه و اهل تسنن ذیل آیه (عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوى) النجم/5 دو گروه شده اند؛ اما تمام ارباب تفاسیر روایی شیعه (شَدِیدُ الْقُوى ) را توصیف الله تعالی دانسته و نقشی تعلیمی جبرئیل(ع) را نپذیرفته اند. بسیاری از کسانی که شأن تعلیمی جبرئیل(ع) نسبت به پیامبر اکرم(ص) را پذیرفته اند تن به تأویل داده، تعلیم را از حقیقت آن دور کرده و به معانی، مثل تلقین و واسطه در نزول فرض کرده اند که صِرفاً وساطت در پیام آوری است، نه تعلیم آن. این پژوهش، با روش مطالعه کتابخانه ای و بررسی تطبیقی نظرات مفسّرین و تدبر عقلی در آیات و روایات، نظریه تفاسیر روایی شیعه را به پنج دلیل مستند ساخته، به تمام اشکالات مربوطه جواب می گوید و نظریه شأن تعلیمی جبرئیل(ع) نسبت به پیامبر اکرم(ص) را از پنج جهت مخدوش می سازد.
Investigating Principles of Conversation between Jesus (PBUH) and Apostles in the Qur’an, Based on Paul Grice's Theory(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Quran and Religious Enlightenment, Volume ۴, Issue ۱, ُ۲۰۲۳
123 - 134
حوزههای تخصصی:
Cognitive linguistics is an approach in the study of language that examines the relationship between his language and mind and his social and physical experiences. Cognitive Linguistics is one of the interdisciplinary sciences whose purpose is reflection and precision in the mechanism of the relationship between the structure and the constituent elements of a text in order to better understand the process of completing the meaning and the concept hidden in it. Herbert Paul Grice is one of the linguistic analytical philosophers that according to this point of view, has conducted detailed and extensive studies on conversations and linguistic actions and their indirect and implicit meaning in everyday language, which has become known as Grice's cooperative principle. Conversation is one of the constructive elements of every narrative text that plays a central role in transferring the meaning. Grice sees conversation as a purposeful and rational behavior and it is a type of cooperation-based interaction that has its own logic. According to his theory, every successful dialogue is based on observing the 4 principles of cooperation (quantity, quality, communication and method) and if any deviation from one or more of the four principles is based on a certain relationship and purpose, it leads to the necessity of communication and if this goal is not provided departing from these principles will lead to the failure of dialogue. Therefore, in this research, some of the conversations between Jesus and the apostles in the Holy Qur'an have been analyzed, based on the theory of Grice's rules in a descriptive and analytical method in order to answer the question of how the cooperative principle is used and violated and what effect these violations have on the meaning and purpose of speaker. The results show that the dialogues of Jesus and the apostles in the Holy Qur'an violate the 4th principle of cooperation. The 3rd principle is most evident that the words of Jesus and the apostles have the quantity of 3 times in the Holy Qur'an and 2 other principles namely the principle of communication and the principle of method have a harmonious participation in the dialogue of the apostles and Jesus.
تحلیل مثلیّت در قرآن کریم با تکیه بر هم نشین ها و کنش گفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه مِثل و جمع آن امثال به ترتیب 75 و 7 بار در قرآن کریم به کار رفته است که بیشتر در معنای، همانندی در نظر گرفته شده است. در پژوهش حاضر که به روش تحلیلی- توصیفی نگاشته شده است تلاش شده تا به تحلیل و بررسی معنای مِثل با استفاده از واژگان همنشین آن و نیز کنش گفتاری پرداخته شود. از موارد برجسته استعمال واژه مثل در قرآن کریم، کاربرد آن در آیات تحدی، آیه 275 بقره(انما البیع مثل الربوا)، آیه 12 سوره طلاق و آیه 194 بقره است. در قرآن کریم واژه مِثل در مجاورت اسمی با واژه هایی چون( بیع)،( ربا) و (قصاص) و در مجاورت فعلی با فعل (اتی)،( یأتون)،(فأتوا بسوره) و(فلیأتوا بحدیث) آمده است. بر اساس نظریه کنش گفتاری آستین و طبقه بندی پنج گانه سرل، کنش گفتاری شامل کنش ترغیبی، تعهدی، اظهاری، اعلامی و عاطفی چه به صورت مستقیم و غیر مستقیم و نیز ساده و پیچیده است. بر اساس یافته های تحقیق، در آیه 194 سوره بقره، مثلیت در همنشینی و مجاورت با قصاص قرار دارد که نشان از همانندی در تکالیف و وظایف است و کنش غالب در این آیه ترغیبی - اظهاری با گفتمان تبیین و هشدارست، همچنین آیه 12 سوره طلاق، همانندی را به شکل عددی بیان می کند که با کنش گفتاری اظهاری همراه با مدح و تبیین همراه است. آیات تحدی، مثلیت و همانندی عام یعنی همانندی در همه جنبه ها را که هشدار و سرزنش و تبیین و به نوعی کنش تعهدی - اظهاری را در بر دارد مشخص می نماید و کنش گفتاری حاکم در آیه 275 بقره، سرزنش و تعجب و هشدار است و نوعی از کنش عاطفی - ترغیبی که مثلیت و همانندی در امور مشترک است را تبیین می نماید.
بینش توحیدی و کارکردهای آن در تفسیر با تکیه بر آرای تفسیری آیت الله علوی سبزواری
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷)
69 - 101
حوزههای تخصصی:
بینش توحیدی در جایگاه بنیادی ترین مفهوم نظری، آثار سازنده ای در ساحات گوناگون زندگی دارد و نبود آن، باعث پیامدهای زیانباری خواهد شد. نظر به اهمیت و جایگاه والای این مفهوم، پژوهش حاضر درصدد است با معرفی این بینش به عنوان مفهومی بنیادی و بسیار اثرگذار، آثار آن را در ساحت تفسیر پیگیری کند. این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای و اسنادی، یادداشت هایی را از برگه های تفسیری آیت الله علوی سبزواری گردآوری کرده و با توصیف و تحلیل آنها بدین نتیجه رسیده است که بینش توحیدی آثاری زیاد و مهم در ساحت تفسیر بر جای می گذارد و ذهن مفسر را به سوی مهم ترین مفاهیم چون «خدامحوری»، «ربوبیت توحیدی»، «اولویت مندی دین»، «ولایت مداری»، «اخلاص»، «آخرت مداری»، «معنویت مداری»، «ایمان مداری»، «حق مداری»، «تقدس الفاظ قرآن» و ... گرا می دهد.
Meaning and Translation of the Words “Al-Bāʿis al-Faqīr”, “AlQāniʿ” and “Al-Muʿtarr” According to the Viewpoints of Meshkini, Makarem Shirazi and Yazdi(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The Holy Qur'an, in verses 28 and 36 of Surah Al-Hajj, commands the eating and feeding of the meat of the Sacrifice of Hajj and determines its consumers as "self", "miserable poor", "Qane’" and "Mu'tar". Through a descriptive method, this research intends to examine the translation and clarification of these concepts by three contemporary jurists and also determine and explain the jurisprudential narrations in deciding the share of Sacrifice of Hajj in the interpretations of the Holy Qur’an and examine and evaluate the appropriateness of lexical and jurisprudential concepts, dictionaries and traditions based on the meaning of the presented words by each of the respected translators<br /><br />Also, this study, using valid narrative sources, interpretations and lexical dictionaries, has tried to explain the characteristics of the three groups of consumers of the sacrifice and the way the three shares of sacrificial meat are distributed among them. Finally, the topic has been summarized and its interpretation in the exigencies based on the Qur’anic verses has been demonstrated.
نقد دیدگاه تاریخی مفسران در تفسیر عبارت لاول الحشر و ارتباط آن با یهود بنی النضیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سوره ی حشر در جریان رویارویی پیامبر(ص) با یکی از قبایل یهودی ساکن مدینه فرود آمده و دارای بخش های مختلفی است که محتوای آن را از سایر سوره ها متمایز می سازد. لحن قاطع آیات ابتدایی این سوره، نشانه ی جدی بودن جریان خطرناکی است که اگر با اراده مستقیم خداوند ریشه کن نشود، مسلمانان را به دردسر خواهد انداخت و خداوند با انتساب برخی امور در جریان این رویارویی به خود، این نکته را به مسلمانان گوشزد می کند که هشیار باشند و در فضای جنگ افروزی و پیمان شکنی برخی از قبایل اهل کتاب، ضمن حفظ وحدت و یک پارچگی میان خود، از کید خائنین به ظاهر مسلمان که با دورویی و نفاق قصد اخلال در نظام اسلام را دارند، غافل نشوند. و با بیان فرجام عمل کسانی که با پیروی از شیطان، عاقبتی جز عذاب الهی ندارند، بر لزوم توجه به خداوند و تسبیح او تأکید می نماید. این نوشتار با بررسی محتوای کلی سوره حشر، و آیه دوم آن، برداشت غالب مفسران از وجه تسمیه این سوره به «حشر» را مورد نقد قرار داده و دیدگاه نوینی را ارائه می دهد. به گونه ای که هم فاقد تعارض تاریخی دیدگاه مفسران است و هم با سیاق و لحن آیات ابتدایی سوره تناسب بیش تری دارد.
نقد باورداشت حاکمیت تفکر پدرسالاری بر آیات قرآن کریم با تأکید بر دیدگاه محمد بامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
۱۱۶-۹۷
حوزههای تخصصی:
ازجمله شبهات مطرحِ ناظر به روح کلی حاکم بر آیات قرآن کریم، سیطره تفکر پدرسالاری در آیات اجتماعی است. یکی از مدخل های دایرهالمعارف لیدن که به این موضوع پرداخته، مدخل «پدرسالاری» اثر محمد بامیه، نویسنده و پژوهشگر در حوزه اسلام است. وی با هدف کشف دیدگاه قرآن مجید درباره پدرسالاری، اشارات قرآن به پدرسالاری را به سه موضوعِ نقش های اقتدار پدرسالارانه در مناسبات عادی اجتماعی، پدر به منزله شخصیت دینی آرمانی و صفات پدرسالارانه و الوهیت تقسیم می کند و با استناد به آیات قرآن و برخی منابع، نظراتی را در این سه بخش مطرح می نماید. پژوهش حاضر با هدف نقد چنین باورداشتی، به تبیین دیدگاه حقیقی قرآن نسبت به پدرسالاری، می پردازد. یافته ها حاکی است برتری و تبعیت محض که دو مؤلفه اصلی پدرسالاری در نگاه غربی است، در قرآن و اسلام جایگاهی ندارد و اسلام نسبت به مدیریت پدر در خانواده، دیدگاه مستقلی دارد که با توجه به دو مفهوم قوامیت و ولایت شکل می گیرد؛ در نتیجه مشخص می شود در مدخل مذکور علی رغم وجود برخی گزارش های صحیح، ادعاهای نادرستی، مانند مطلوب بودن پدرسالاری در قرآن کریم مطرح شده است که با استناد به آموزه های وحیانی رد می شود و مدخل مذکور به دلیل وجود اشکال هایی مانند برداشت های سطحی و نادرست از آیات، خلط مبحث و عدم استفاده مکفی از منابع معتبر اسلامی، دچار ضعف علمی است.
نگاهی به تفسیر منسوب به امام عسکری (ع) بر اساس بررسی شخصیت رجالی محمد بن قاسم مفسر استر آبادی
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
39 - 81
حوزههای تخصصی:
تمام کتاب کنونی تفسیر منسوب به امام حسن عسکری (ع) و نیز بخش قابل توجهی از روایات کتاب احتجاج منسوب به طبرسی، به نقل از یک راوی، با نام «محمد بن قاسم جرجانی» یا «محمد بن ابی قاسم استرآبادی»، معروف به «ابی الحسن جرجانی مفسر» است. این شخص در منابع رجالی و تراجمی شیعه ی امامیه، مجهول می باشد و اطلاعات قابل توجهی از وی بیان نشده است. پس لازم است این راوی، شناسایی و ترجمه شود. این کار، چندین فایده دارد: اول اینکه تکلیف کتاب تفسیر و بخشی از احتجاج، از نظر هویتِ رجالی راوی آن ها روشن می شود. دوم اینکه تاریخ نقل و انتقالات این کتاب ها گویا می گردند. سوم اینکه ممکن است برخی از مناقشات پیرامون این دو کتاب، مرتفع و یا از آن سو، مناقشات جدیدی ایجاد گردند. بنابراین اکنون مهم است پرسیده شود: 1 آیا «محمد بن قاسم جرجانی» یا «محمد بن ابی قاسم استرآبادی» یک شخصیت و با اسامی دوگانه هستند که بر اثر تصحیف ایجاد شده اند یا خیر؟ 2 چه اطلاعاتی در دیگر منابع غیررجالی و تراجمی از ایشان وجود دارد؟ 3 تاریخ و ترجمه ی این راوی تفسیر چگونه است؟ پژوهش حاضر به وسیله ی برخی اطلاعات و شواهد جنبی به بررسی تاریخ و ترجمه ی ابوالحسن جرجانی مفسر پرداخته است تا حتی الامکان شرح حال و یک بررسی رجالی از وی ارائه دهد.