مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
سوره کهف
حوزههای تخصصی:
سبک شناسی، به عنوان یکی از روش های تحلیل متون ادبی امروزه بیشتر بر پایه «هنجارگریزی» استوار است. این نظریه که گاهی از آن با عناوینی چون «انحراف از نُرم» یا «عدول از زبان معیار» یاد می شود، یکی از مهمترین یافته های صورتگرایان روس است و تأکید آن بر تمایز یک اثر ادبی از صورت عادی زبان است. از آن جمله می توان به هنجارگریزی در عرصه دستور زبان یا همان بخش نحوی آن اشاره کرد که به شکل جابجایی ارکان جمله و دخل و تصرف در آن نمود پیدا می کند.قرآن کریم که نمونة کامل سخن و در اوج فصاحت و بلاغت است، دارای جنبه های مختلف زیبایی ادبی است. با این پیش فرض، پژوهش حاضر کوشیده است تا با پاسخ دادن به پرسش های زیر گوشه ای از زیبایی های پنهان در این کتاب شگرف و اعجاز ادبی آن را در حد توان آشکار نماید.- کدام یک از روش های هنجارگریزی نحوی در قرآن کریم کاربرد و بسامد بیشتری دارد؟
- این روش ها چه اهداف زیبایی شناختی و معناشناسانه ای را دنبال می کند؟
- تأثیر فرایند مذکور در ارتقای سطح زبانی متن چقدر است؟
بدین منظور سورة مبارکة «کهف» از دیدگاه هنجارگریزی نحوی و با روش توصیفی - تحلیلی به عنوان جرعه ای از دریای بی کران کلام الهی مورد بررسی قرار گرفته است.نتیجة تحقیق نشان می دهد که تقدیم و تأخیر هدفمند ارکان جمله، با اهدافی چون اهتمام و اختصاص؛ حذف، برای درگیر نمودن ذهن مخاطب و برانگیختن احساسات و تخیل وی؛ اضافه که موجب اضافه شدن معنا و تقویت و تأکید مطلب می گردد؛ و گونه های مختلف التفات در ضمایرکه باعث تغییر سبک یکنواخت متن می شود و نیز خواننده را به پیگیری، تفکر و یافتن اسرار متن وامی دارد، از پر بسامدترین نمونه های هنجارگریزی نحوی در این سورة مبارکه بشمار می آیند که موجب برجسته سازی متن آن گردیده و به تبع آن معانی ویژه ای را به مخاطب القا نموده اند.
رویکرد ساختارشناسانه به سوره کهف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگاه ساختارشناسانه به سوره های قرآن کریم، نگرشی نوین و تاثیرگذار در تفسیر است. تحریف ناپذیری قرآن و توقیفی بودن آیات در سور از مبانی جاری بر این رویکرد به سور است. همچنین سه اصل وحدت غرض، تنوع موضوعات و هماهنگی سوره، از اصول حاکم بر آن به شمار می رود. هر سوره ازجمله سوره کهف، یک ساخت و نظام محسوب می شود که دارای دو واحد ساختاری؛ ساخت صوری و ساخت معنایی است. هر یک از این دو واحد دارای روساخت و ژرف ساخت بوده که روساخت، گسسته و پیامد ژرف ساخت دوری است. روساخت صوری سوره، واژگان، نحو و موسیقی آیات است. ژرف ساخت صوری سوره، جنبه های هنری سوره است. روساخت معنایی سوره، که مجموعه ای از آیات سوره را به خود اختصاص داده اند و ژرف ساخت معنایی سوره، که به شکل دوری بخش های مختلف سوره را به هم پیوند می دهد.
نگاهی انتقادی به کلک خیال انگیز (داستان سنتی فارسی در دام فانتزی روایت شناسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال نوزدهم خرداد ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
59-79
کلک خیال انگیز ، نوشته ابوالفضل حری، به موضوعاتی چون «نظریه انواع ادبی»، «فانتزی و فانتاستیک»، «شگرف در روان کاوی و ادبیات»، «رویکرد ساختاری به وهم ناک»، و «بوطیقای ادبیات وهم ناک، معجزات، و کرامات در عمل» می پردازد. پیکره تحلیلی کتاب شامل فرج بعد از شدت ، هفت پیکر ، هزارویک شب ، عجایب نامه ها، و داستان های سوره کهف می شود. رویکرد اصلی مؤلف نیز روش تزوتان تودوروف در کتاب فانتاستیک (رویکردی ساختاری به گونه ای ادبی) است. در نگاهی کلی و ارزیابانه می توان انتقادات بسیاری را برشمرد: کاربست نظریه فرنگی بر پیکره داستان سنتی فارسی کارآمد و مفید به نظر نمی رسد؛ حدود گونه های مختلف به درستی تعریف و تدقیق نشده اند؛ در انتخاب پیکره ملاحظه ویژه ای صورت نگرفته است؛ در تحلیل داستان ها اشکالاتی دیده می شود و برخی نمونه ها و مثال ها چندان منطبق بر مقتضیات رویکرد نویسنده نیست؛ تعداد اندکی از معادل های زبانی نادرست اند؛ گاه مشکلات ویرایشی و چاپی ساده ای دیده می شود؛ حشو و تکرار و اطناب ممل مخل خوانش است؛ نتیجه گیری های کلی و بدیهی در کتاب فراوان اند؛ در نظام ارجاعی و منابع کتاب، اشتباهاتی وجود دارد؛ و ازهمه مهم تر، گاه ترجمه جای تألیف را گرفته است.
کیفیت ترجمه معنایی از منظر تئوری لارسن در ترجمه یثربی از قرآن (مطالعه موردی ترجمه سوره کهف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از الگوهای ارائه شده در پیشبرد سطح کیفی ترجمه ها، به ویژه در حوزه ترجمه های معنابنیاد، الگوی لارسن (1998م.) است. وی با طرح یک فرایند در ترجمه، ابتدا به کشف معانی متن اصلی از طریق بررسی ساخت زبانی آن و آنگاه به چگونگی بیان مجدد آن معانی در زبان مقصد توجه دارد. به همین دلیل، رویکرد وی در این تئوری، بیشتر رویکردی زبان شناختی است. لارسن ابتدا بر تشخیص شاخصه های تشکیل دهنده معنی در زبان مبدأ تأکید کرده، سپس به کارگیری آن ها را با ساختارهای مشابه در زبان مقصد مهم ارزیابی می کند. از جمله شاخصه های زبان مبدأ می توان به موضوع تعدد معانی واژگان و اطلاعات صریح یا ضمنی متن اشاره کرد. قرآن کریم که سبک های بیانی مختلفی مانند کاربردهای استعاری و مجازی واژگان، کنایه، تشبیهات و غیره دارد، حاوی مضامین و اطلاعات ضمنی نیز می باشد. بیشتر این ویژگی ها و ساخت های معنایی در تطابق با نظریه معنابنیاد لارسن است. لذا موضوع کشف مضامینِ مورد تأکید در این عناوین و بازگویی آن به مخاطب زبان مقصد، در ترجمه معنی مدار یحیی یثربی (1396) از قرآن نمودهای مختلفی دارد و با نظریه لارسن قابل انطباق و بررسی است. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی درصدد تطبیق ترجمه سوره کهف با این نظریه و بیان چالش های موجود در ترجمه معنی مدار برآمده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد در ترجمه یثربی علاوه بر کشف معنی، به انتقال اطلاعات صریح و ضمنی موجود در سوره کهف نیز توجه شده است.
بررسی عنصر زمان از منظر روایت شناسی در طرح قصص سوره کهف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش عمده تعالیم و دستورات قرآنی که مجموعه ای است از اندرز ها، عبرت ها، محکمات و متشابهات، از رهگذر شگردهای ادبی و به ویژه فنون قصه سرایی و حکایت پردازی و به اص طلاح ، ادب یات داستانیِ روایی انتقال یافته است. برای شناخت و تحلیل قصص قرآنی، بهره گیری از نظریه های روایت شناسی و تئوری های آن مانند: سطوح روایی، طرح، داستان، زمان و اقسامش، متن روایی، شیوه روایی قصص، معانی و مبانی، که ابزاری برای تحلیل متن در اختیار می گذارند، از شیوه های کارآمد به حساب می آیند. فرضیه اصلی آن است که عنصر زمان روایی و اقسام آن از منظر روایت شناسی از جمله عناصر مهم در روایت های ق صص قرآنی به ویژه در قصص سوره کهف هستند. همچنین تلاش می شود به این سوالات پاسخ گفته شود که چگونه م ؤلفه زمان به بهترین نحو در شکل گیری طرح قصص سوره کهف بهره گرفته شده است؟ و چگونه در قصص سوره کهف، عناصرِ زمان روایی همچون نظم، تداوم، سرعت روایی و بسامد در نسبت با داستان تاریخی با چینشی هنرمندانه، قصه ها را به پیش می برند؟ زمان روایی در این مقاله بر اساس دیدگاه ها و نظریات ژرار ژنت بررسی خواهد شد. متون روایی با دو عنصر اصلی سر و کار دارند: داستان و طرح و در نتیجه گیری این پژوهش تصریح شده که عنصر زمان بیشترین کارایی را در داستان و طرحِ قصه های ملاقات موسی(ع) با خضر، اصحاب کهف و ذوالقرنین داشته است.
تحلیل پیشنهاد ساخت «بنا» و «مسجد» بر اصحاب کهف از دیدگاه فریقین (و ارتباط آن با مسئله ساخت قبور صالحان و مسئله زیارت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
189 - 214
حوزههای تخصصی:
در عصر جدید، پژوهش های تطبیقی بین مذهبی عمدتاً در حوزه شیعی با هدف بررسی دیدگاه های فریقین و نقد و ارزیابی آن ها در حال انجام است. در همین راستا، این نوشتار به بررسی آیه بیست و یکم سوره کهف که دیدگاه های مفسران فریقین و همچنین روایات تفسیری اهل بیت، صحابه و تابعان درباره آن متفاوت بوده، پرداخته است. بدین صورت که نظرات مفسران صحابه و تابعان از یک سو و روایات اهل بیت از دیگرسو گزارش شده و سپس با تطبیق نظرات مفسران شیعه و اهل سنت، آرای آنان ارزیابی گردیده است. از رهگذر این بررسی تطبیقی، حاصل شد که پیشنهاد ساخت مسجد بر اصحاب کهف، از سوی بدعت گذاران و مشرکان نبوده، بلکه از طرف موحدان بوده است. از دلایلی که برای تأیید این نظریه از آن بهره گرفته شد، می توان به سیاق آیه، سیاق و محور اصلی سوره و آیات دیگر مشتمل بر «بنا»، و نیز سکوت قرآن در برابر این پیشنهاد اشاره کرد. از سوی دیگر به شبهاتی که از سوی اهل سنت به این نظریه وارد شده، پاسخ داده شده است.
تحلیل شناختی عنصر حرکت در سوره کهف بر اساس نظریه تالمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۲
69 - 95
حوزههای تخصصی:
توجه به علوم جدیدی همچون زبان شناسی شناختی در تحلیل و تفسیر قرآن کریم، چراغی است که ما را به معانی ماورای واژه های آیه های الهی رهنمون می سازد. در واقع، ساختار قرآن به گونه ای است که ما را به بهره گیری از این علوم در تحلیل معانی آن سوق می دهد. در این راستا، عنصر حرکت نقش بسزایی در عینیت بخشیدن به مفاهیم انتزاعی و همچنین ارائه تصویری عینی و پویا از وقایع حسی قرآن دارد. بنابراین، پژوهش حاضر کوشیده تا با روشی توصیفی تحلیلی، عنصر حرکت در سوره کهف را بر پایه نظریه تالمی مورد بررسی قرار دهد. بر این اساس، تحلیل طرحواره های حرکتی به کار رفته در این سوره نگارندگان را به این دستاورد ها رهنمون می کند که عنصرهای حرکتی سوره کهف فعل محور هستند. با وجود این ویژگی، در مواقعی عنصر جهت با اهدافی ویژه به شکل قمر در کلام نمایانده می شود. همچنین گرایش طرحواره های حرکتی این سوره به حضور پیکر در روساخت نمایان گردید. با توجه به تناسب و هماهنگی اجزای حرکتی و مؤلفه های آن با مضمون داستان های اشاره شده در سوره کهف، شاهد حضور پررنگ حرکت ایستا و پیکرهای انتزاعی در داستان اصحاب کهف و مفاهیم حسی وحرکات انتقالی در داستان حضرت موسی هستیم. ساختار طرحواره های حرکتی به کاررفته به گونه ای است که فقط به بیان موقعیت متناظر بسنده نکرده، بلکه با تصویر سازی ویژه ای آن را نشان می دهد.
نقد آراء مفسران پیرامون هویت ذوالقرنین با تکیه بر نشانه های سفر های وی
حوزههای تخصصی:
شناخت هویت ذوالقرنین و مؤلفه های شکل دهنده حکایت او از دیر باز مورد توجه قرآن پژوهان بوده است. وی را کوروش کبیر، اسکندر مقدونی، امپراطور چین، فریدون یا یکی از فرمانروایان یمن انگاشته، و اجزاء سازنده داستان وی را با فرضیه خودشان تطبیق داده اند. این مطالعه با هدف اعتبار سنجی انگاره های مفسران درباره هویت ذوالقرنین صورت می گیرد و بر فهم مؤلفه های موجود در رخداد های سفر های وی استوار است. برای این منظور، پس از بررسی و نقد آراء بازتابیده در حدود 60 مطالعه قرآنی درباره هویت ذوالقرنین، به شناخت نشانه های یادشده در گزارش های قرآنی از سفر های وی پرداخته شده است. دستاورد این مطالعه آن است که هویت وی قابل تطبیق بر هیچ یک از شخصیت های پیش گفته نیست. هم چنین، با بهره از دانش های جغرافیا و زیست بوم شناسی، می توان مقصد سفر غربی او را کشور صحرای کنونی، و مقصد سفر شرقی وی را هم سواحل کشور سومالی ارزیابی کرد.
بررسی گفتمان موقعیتِ تسلیم و امید به خدا در سوره کهف بر اساس نظام نقش گرای هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۹
88 - 108
حوزههای تخصصی:
در زبان شناسی نقش گرا معنای بافتی متون، محصول پیوند متن و موقعیتی است که در آن تولید می شود. مهم ترین کارکرد این نوع از نگاه در قرآن کریم آشکارسازی زوایای پنهان معنا در آن است. ضرورت این نوع از نگاه در بیان و اثبات این فرضیه است که بافت موقعیت مطرح شده در نظام نقش گرا، به واسطه تعیین دقیق معنا به عنوان یک قرینه اساسی در فهم، می تواند به طور مستقیم بر معنای آیات قرآن کریم اثر داشته باشد. برای مثال موقعیت تسلیم و امید به خداوند در سوره کهف، آشکارکننده ابعاد مختلف تسلیم از جنبه فردی، اجتماعی و اعتقادی است. در این پژوهش سعی شده است با در پیش گرفتن روش توصیفی - تحلیلی با بررسی آیاتی از سوره کهف که تسلیم و امید به خداوند را مطرح کرده اند به تبیین ارتباط گفتمان موقعیت این مقوله ها با متن و ارتباط لایه های سه گانه بافت موقعیتی(گستره، منش و شیوه سخن) با لایه های معنایی زبان (فرانقش اندیشگانی و بینافردی و متنی) پرداخته شود. از جمله رهیافت های حاصل شده آن است که آغازگر های مرکب (متنی- ساختاری) در موقعیت تسلیم بیشترین بسامد را دارا هستند که نشان از ارتباط حروف ربط با موقعیت دارد. تکرار در بافت موقعیتی تسلیم و امید به چندین شکل نمود می یابد همچنین استعمال «رب» با ضمیر متصل «نا» و «ی» در هر سه رویداد یعنی (داستان جوانمردان، واقعه تحدی و داستان صاحبان باغ) مشاهده نمود. عنصر معنایی این ترکیب اضافی همان امید به رحمت خداوند است که بافت موقعیت در شکل دادن آن نقش اساسی ایفا می کند.
گفتمان کاوی آیات 83 تا 98 سوره کهف با استناد بر تحلیل انتقادی گفتمان فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴
119 - 140
حوزههای تخصصی:
سؤالی که از دیرباز تا کنون مورّخان و عالمان دینی نتوانستند درباره مصداق آن به پاسخ قانع کننده ای برسند، ماجرای ذوالقرنین است که هم در تورات، انجیل، و هم در قرآن از آن سخن به میان آمده است. برخی او را پادشاه یمنی، بعضی اسکندر مقدونی و بسیاری معتقدند او کوروش، پادشاه ایرانی است. نام «ذوالقرنین» سه بار در هجدهمین سوره قرآن (کهف، آیات 83 تا 98) آورده شده است که همواره ماجرا و هویت ایشان محل سؤال است. این مقاله با هدف شناسایی «ذوالقرنین» کوشید با روش توصیفی تحلیلی و با استناد بر رویکرد سه سطحی انتقادی فرکلاف (توصیف، تفسیر و تبیین)، به تحلیل و تبیین سازه های گفتمانیِ آیات فوق الذکر (واژه ها و جملات) بپردازد. رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان فرکلاف بر لزوم توجه به حفظ و رعایت تمام جوانب زبانی، بافتی و گفتمانی تأکید دارد. پژوهش حاضر در فرایند تحلیل انتقادی گفتمان آیات مربوط به سرگذشت ذوالقرنین به این نتیجه دست یافت که ذوالقرنین پادشاه یمنی، اسکندر مقدونی و کوروش پادشاه ایرانی که همگی کشورگشا بوده اند، نیست. ذوالقرنین، پیامبری است از جانب خداوند متعال با رسالتی برای اصلاحگری و یاری رساندن به بندگان خدا که در عصر آهن قبل از تولد حضرت موسی، حضرت عیسی و حضرت محمد (ص) می زیسته است.
دلالت های اعتقادی و شبهات کلامی داستان موسی و خضر علیهم السلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۷۲)
69 - 94
آیات 60 تا 82 سوره کهف، داستان ملاقات موسی و خضر علیهم السلام را گزارش کرده است. حوادثی که در مدت هم نشینی و مصاحبت این دو شخصیت الهی به وقوع پیوسته، موضوع بحث یا مستند برخی دیدگاه ها در علم فقه، اخلاق و تربیت، کلام و ... شده است. نوشتار حاضر که به سبک توصیفی تحلیلی سامان یافته، با بازخوانی وقایعی که در این ملاقات رخ داده، در پی استخراج دلالت های اعتقادی و پاسخ به شبهات مستند به برخی از آیات این داستان است. در آثار تفسیریِ دارای رویکرد کلامی، به صورت پراکنده و مختصر به این موضوع پرداخته شده است، اما مقالاتی که در باره آیات مذکور نوشته شده، عمدتاً فاقد رویکرد کلامی است و از نگاه اخلاقی، تربیتی و عرفانی به آن نگریسته اند. در این پژوهش بر مواردی از معارف اعتقادی تمرکز شده که به صورت مستقیم و بی واسطه، از نفس آیات قرآن استنتاج می شوند و نیازمند گزارش های فرا قرآنی و پیش فرض های اختلافی نیستند، یا حداقل، کمترین نیاز را داشته باشند. مهم ترین دلالت های اعتقادی آیات مورد بحث، به عنوان دستاوردهای پژوهش را می توان چنین برشمرد: امکان برخورداری برخی انسان ها از علم غیب با افاضه الهی؛ تکلیف آور بودنِ قسمی از اقسام علم غیب اولیاء؛ تأییدی بر قاعده کلامی لطف؛ رمزگشایی از حکمت برخی پدیده های ناگوار و پاسخی به شبهه شرور.
هنر و تربیت در شخصیت پردازی قصص سوره کهف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال چهارم تابستان ۱۳۹۲ شماره ۱۴
67 - 97
حوزههای تخصصی:
سوره کهف از جمله سوری است که چهار قصه را در خود جای داده است: قصه اصحاب کهف ، قصه صاحب دو باغ، قصه موسی(علیه السلام) و عبد صالح، و قصه ذوالقرنین؛ با دقت در قصص سوره می توان دریافت هر قصه متشکل از شخصی تهایی است که برخی دارای نقش اصلی و پررنگ، و برخی دارای نقش فرعی و کم رنگ هستند که در کنار، یا مقابل هم سبب حرکت و معرفی فضای داستان شده اند. این مقاله بر آن است تا با توجه به سبک متفاوت این سوره با سور مشابه، و هم چنین اهمیت نقش قهرمان و ضد قهرمان در هر داستان، به ترسیم شخصیت ها از دو بعد هنری و تربیتی بپردازد.
رهیافتی سبک شناسانه به فن ایجاز حذف در سوره مبارکه کهف
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم به عنوان یک متن خاص ادبی حاوی فنونی است که شناسایی سبک و موقعیت کاربردی آن ها نقش بسزایی در ظهور و بروز مراد کلام دارد. از جمله صناعات پرکاربرد در قرآن کریم صنعت ایجاز است که اگر در جایگاه خودش به کار رود ابلغ از ذکر است و موجب زیبایی متن می گردد. پژوهش پیش رو می کوشد که با تحلیل فن ایجازحذف در سوره کهف به جایگاه آن و همچنین انواع آن در این سوره بپردازد و ضمن نشان دادن پربسامدترین نوع آن، اهداف آن را نیز با تکیه بر روش توصیفی_تحلیلی بیان کند. با بررسی این سوره، نتایج تحقیق حاکی از آن است که مجموعاً 85 مورد از این نوع صنعت در سوره کهف وجود دارد و به تفکیک عبارتند از: حذف اسم (54 مورد)، حذف فعل (23 مورد)، حذف حرف (8 مورد) که از آن میان، ایجاز «حذف مفعول» با 26 مورد پربسامدترینِ جنسِ خود است که اختصار و تخفیف، دلالت مذکور و قرینه بر محذوف، روشن بودن محذوف و زیباسازی کلام از مهمترین انگیزه های بلاغی و هنری کاربرد ایجاز حذف بوده و تحلیل بلاغی ایجاز حذف نشان می دهد که اغلب موارد حذف شده در راستای ایجاد اختصار در کلام رخ داده است و اختصار به عنوان اساسی ترین کارکرد ایجاز حذف کاملا با محتوای سوره کهف که مشتمل بر داستان است، تناسب دارد.
دلالت های سیاسی اجتماعی سوره کهف در پرتوی تحلیل ساختاری آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال ۳ پاییز ۱۴۰۲شماره ۳ (پیاپی ۱۱)
101 - 121
حوزههای تخصصی:
تفسیر ساختاری و کشف اغراض اصلی سُوَر قرآن کریم ازجمله روش های نوین در عرصه تفسیر قرآن کریم بوده که کمتر موردتوجه واقع شده است. این مقاله درصدد است سوره کهف را تحلیلی ساختاری نماید و دلالت های سیاسی اجتماعی آن را بر اساس اغراض محوری آن تبیین نماید. برای رسیدن به این هدف از روش تفسیر ساختاری و تحلیل مضمون استفاده شده است. به استناد شاخص های کشف اغراض سُوَر، یافته ها حاکی از آن است که توحیدمداری و شرک دو موضوع محوری سوره کهف به شمار می روند که به دیگر آیات این سوره، نظم و انسجام بخشیده اند. بر این اساس، عدم تبعیت از سبک زندگی مشرکان، تبیین و قیام علیه رژیم طاغوتی مشرکان منکر قیامت و معاد، استراتژی هجرت از جامعه مشرک برای حفظ ایمان و کسب آزادی فرهنگی و حمایت از مستضعفان ازجمله دلالت های سیاسی اجتماعی سوره کهف در وضعیت حاکمیت شرک در جامعه محسوب می شود. همچنین مبارزه با ظلم و برقراری عدالت و رفع تهدید و تأمین امنیت، مشارکت مردم و کارآمدی حکومت الهی ازجمله دلالت های سیاسی اجتماعی سوره کهف در وضعیت حاکمیت توحید در جامعه است.
راهکارهای تربیتی قرآن در مواجهه با انواع فشار های روحی و روانی در چارچوب مبحث بافت شناسی
حوزههای تخصصی:
ازجمله ساحت های تربیتی مسائل مربوط به روان آدمی یا تنش های مربوطه و نحوه مدیریت آن است که در ضمن داستان های قرآنی و در چارچوب بافت آیات مورد توجه بوده است. در این راستا، پژوهش حاضر با رویکرد نقد و تحلیل، به کاوش پیرامون انواع فشارهای روانی در داستان های موجود در دو سوره یوسف و کهف پرداخته است. نتایج نشان داد که برای مقابله با فشارهای روحی- روانی، نیازمند حمایت های فردی- اجتماعی هستیم و با این مهم می توان از حجم فشار روانی کاست. طبیعی است که هر تنش روحی، واکنش هایی را نیز می طلبد. با این وجود نقش پدر و مربی (معلم) در ابعاد فردی، و نقش مصلحان اجتماعی در بُعد اجتماعی می تواند به عنوان عناصر تربیتی در کاهش و مدیریت تنش ها و فشارهای روحی و روانی، بسیار موثر باشد. نمونه هایی از این حمایت در دو سوره کهف و یوسف معرفی شده اند، که این مهم در آیات مورد بحث گاه توسط پدر شخصیت اصلی گرفتار در تنش روحی و روانی (یعقوب)، گاه در قالب معلم شخصیت گرفتار در تنش روحی- روانی (عبد صالح) شکل می گیرد، و گاه به شکل مقابله در امور اعتقادی و کلان جامعه بروز می کند، که نمود عینی و تربیتی آن را در داستان مصلحان دینی (اصحاب غار و برخورد آنان با حاکم ظالم و مردمان بی ایمان اجتماع) می توان مشاهده کرد. حجم مدیریت هیجانات روانی موجود در سوره یوسف، بیشتر بُعد فردی را مدنظر دارد و حال آنکه کنترل و مدیریت تنش های روحی- روانی در سوره کهف، مخصوصاً در داستان جوانمردان، در راستای مدیریت هیجانات اجتماعی جلوه کرده است. بر همین اساس می توان به ترسیم و چارچوب سازی نقش هایی چون مصلحان دینی در باورانگاری در راستای عقاید دینی و مذهبی همت گماشت، و به ارائه اصولی برای تفهیم ویژگی های مصلحان و نقش مسلّط و متمرکز بودن آنها در مواجهه با انواع فشارها به صورت کاملاً کاربردی متمرکز شد و مبلغان دینی را به سلاح مقابله با تکانه ها مجهز نمود.