فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۱۱٬۲۵۴ مورد.
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۳
250 - 269
حوزههای تخصصی:
در برخی از آیات قرآن کریم، خدای سبحان، گروهی از کافران را تهدید به«إتیان أنباء» می کند. از آن جا که آگاهی بر خبر، تناسبی با مقام تهدید ندارد، مفسران در توجیه آن برآمده و نظرات مختلفی همچون مجازگویی، تقدیرِ محذوف و تعمد در ابهام بیان کرده اند. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی، ضمن بهره گیری از احادیث اهل بیت؟عهم؟ و قرینه سیاق و نیز تکیه بر روش تفسیر قرآن با قرآن، در پی پرده برداری از معنای پنهان این آیات است. یافته ها حاکی است که احادیث تفسیری، در مقام بیان لایه های معنایی واژگان قرآن کریم، در آیات متعددی، کلمه«اَنباء» را به ولایت امامان حق معنا کرده اند. همچنین این احادیث در موارد متعددی، متعلق استهزاء کافران را حکومت اهل بیت؟عهم؟ در عصر ظهور دانسته اند. نتایج این تحقیق، نشان می دهد تهدید خداوند در آیات قرآن به«إتیان أنباء» در واقع اشاره به تحقق دولت امامان حق در عصر ظهور دارد. کافران با تکذیب و استهزاء نسبت به این ولایت در دوران غیبت امام، در حقیقت این حقیقت را به تمسخر می گرفتند. اما خداوند در مقام تهدید به آنها اعلام می کند که تحقق این خبر الهی و برپایی دولت حق در عصر ظهور اجتناب ناپذیر است.
بررسی و تحلیل ادعاهای سران بهائیت در مورد منجیان زرتشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
99 - 113
حوزههای تخصصی:
در متون زرتشتی بشارات هایی درباره ی ظهور سه منجی الهی داده شده است که در زمان های مختلف و با فاصله های زمانی بسیار دور از هم قیام می کنند و بشریت، به ویژه زرتشتیان را که در زیر بار ظلم و ستم به سر می برند، نجات می دهند و عدل الهی را در سراسر جهان می گسترانند. علائم و خصوصیاتی که برای این سه منجی و زمان ظهور آنان بیان شده، توسط رهبران بهائیت تأویل شده است و ادعا کرده اند که خود ایشان همان منجیان زرتشتی اند. ما در این مقاله با استمداد از روش توصیفی تحلیلی، این ادعا را به چالش کشیده ایم. با توجه به عدم تطابق علائمی مانند «تولد منجیان از نطفه ی زرتشت و مادرانی باکره»، «توقف آفتاب در زمان آغاز مأموریت منجیان»، «نو شدن جهان توسط آخرین منجی»، «پایان جهان» و «زنده شدن مردگان توسط سوشیانت» بر رهبران بهائی، این نتیجه حاصل می شود که علائم ظهور منجیان زرتشتی با ادعاهای بهائیان همخوانی ندارد.
کاربستِ ساختار منسجم زبانی و واژگانی در منتخبی از مناظرات امام رضا (ع) (فرآیندی در راستای اقناع گری مخاطب با تکیه بر گفتمان انتقادی فرکلاف)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
65 - 86
حوزههای تخصصی:
گفتمان انتقادی در واقع، روند تکوینی تحلیل گفتمان به شمار می رود که در آن با عبور از توص یف صِرف داده های زبانی بر فرایندهای مؤثر در شکل گیری گفتمان توجه می شود. در این نوع تحلیل گفتمان، به دو رویکرد اجتماعی و زبان شناختی پرداخته می شود. در رویک رد اجتماعی به گفتمان، بافت موقعیتی و در رویکرد زبان شناختی، بافت متنی تشریح می شود. مناظرات امام رضا (ع) سرشار از مضامین سیاسی، دینی و اجتماعی است که امام (ع) آن ها را در شرایط گوناگون حاکم بر زمان، برای آگاهی و هدایت مردم به سوی حق وعدالت، با کمال بلاغت بیان کرده اند. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی، به تحلیلِ تعامل زبانی و ساختاری مناظرات رضوی با فضای مسلطّ بر جامعه و اندیشه های طرف گفت وگو پرداخته است. نتایج این پژوهش حاکی است که امام (ع) توانسته اند با بهره گیری از سبک ها و واژگان سازگار با فضای مناظره، پیوند وثیقی میان فرهنگ حاکم بر جامعه و انحراف فکریِ مخاطبان ایجاد کنند. آن حضرت از واژگانی استفاده کرده که بار معنایی ژرفی داشته و در راستای برجسته سازی مفاهیم مد نظر، از دلالت های مختلف زبانی بهره جسته اند. گاهی نیز با کاربرد استفهام، به نوعی اعتقادات طرف مقابل را زیر سوال برده و گفتمان او را به چالش کشیده و به حاشیه رانده است.
واکاوی مولفه های عدالت بین نسلی در حقوق بین الملل و فرهنگ رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
221 - 256
حوزههای تخصصی:
نظریه عدالت بین نسلی واکنشی نظری به مسئله بحران محیط زیست و تهدید حقوق نسل های آینده و مقصد آن دست یابی به کیفیت زندگی بهتر برای همه نسل ها و تحقق اهداف توسعه پایدار است؛ به رغم مدرن بودن این تئوری در حقوق بین الملل، توجه به حیات و سلامت همه نسل ها از جمله نسل های آینده در فرهنگ رضوی سابقه دیرینه ای دارد؛ مجموع آموزه های قرآن و سنت و تأکید گفتار و رفتار امام رضا (ع) بیانگر آن است که مفهوم عدالت بین نسلی برای تأمین حقوق نسل آینده و پاسداشت منابع طبیعی و محیط زیست وظیفه ای اجتماعی و اخلاقی و متشکل از سه بعد تکلیف و مسئولیت زیست محیطی، همبستگی اجتماعی و ایجاد فرصت برابر و کارایی اقتصادی و پایداری مصرف و در واقع همان ابعاد توسعه پایدار در حقوق بین الملل است؛ با این تفاوت که در گفتمان نظام حقوق بین الملل صرفا حفاظت از حقوق نسل های آینده مدنظر قرار گرفته است؛ اما در فرهنگ رضوی بر محوریت خداوند و اعتلای رویکرد هستی شناختی انسان تاکید شده است؛ مضاف بر آنکه عدالت در حقوق بین الملل، شرط لازم توسعه پایدار است؛ اما در فرهنگ مذکور فراتر از شرط لازم و تداوم حیات، بلکه خود، عین پایداری و بقای حیات است؛ لذا هر نسلی تمامی منافع عمومی را به امانت از نسل های قبلی دریافت می کند و تعهداتی به عنوان متولی برای محافظت از آن برای نسل های آینده در مقام ذی نفع دارد؛ همچنین در فرهنگ مذکور عدالت مفهومی گسترده دارد که علاوه بر حوزه تکوین، حوزه های تشریع و جزا را نیز در بر می گیرد. مواردی چون برقراری عدالت، منع اسراف و تباه سازی اموال و ... نقش بسزایی در برقراری عدالت بین نسلی دارد؛ امام رضا (ع) علاوه بر الگو بودن برای دیگران در استفاده بهینه و عادلانه از این منابع و حفاظت از آن نیز همکاری داشته اند؛ بنابراین افزایش آگاهی عمومی و توجه به آموزه های رضوی می تواند نقش موثری در برقراری عدالت بین نسلی و کنترل بحران زیست محیطی داشته باشد.
نقش جوانان در تحقق انقلاب اسلامی مبتنی بر تیپ شناسی جوان در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
7 - 27
حوزههای تخصصی:
انقلاب به معنای تحوّل اساسی و بنیادین است، انقلاب یعنی یک تحول و یک دگرگونی عمیق بنیادی از ریشه در یک اجتماع. پژوهش حاضر نقش جوانان در تحقق انقلاب اسلامی را براساس تیپ شناسی جوان در قرآن تبیین می نماید. در این تحقیق تیپ های شخصیتی سه گانه جوان در قرآن و مصادیق مختلف آن، با روش توصیفی _ تحلیلی تبیین می شود و نقش هر تیپ شخصیتی در تحقق انقلاب اسلامی بیان می گردد. با بررسی آیات قرآن با محوریت جوان، سه نوع تیپ شخصیتی جوان از منظر قرآن کریم استنباط گردید؛ جوان جوگیر و احساساتی، جوان خودنگهدار و پارسا، جوان تحوّل آفرین و تمدن ساز. مهم ترین شاخصه های جوان نقش آفرین در تحقق انقلاب اسلامی عبارتند از: جوانی که جوگیر و احساساتی نشود و از احساسات توأم با عقل بهره گیری نماید؛ جوانی که با اهل باطل همنشینی نکند و در مسیر جوآفرینی دشمنان قرار نگیرد، جوانی که تحت تأثیر احساسات جوانی به خودنمایی و تجمل پرستی نپردازد، جوانی که نماز را ضایع نکند و از شهوات پیروی ننماید، جوانی که با بصیرت، تدبیر و عقلانیت عمل نماید، جوان پارسا و خودنگهدار؛ مؤمن، پاکدامن، دارای روح توحیدی، صبر و ایثار، عفو و گذشت، جوان تحول آفرین و تمدن ساز؛ جوانی که مانند ابراهیم؟ع؟ بت شکن و فسادستیز است، جوانی که چون موسی؟ع؟ عدالت طلب و حامی مظلومان است، جوانی که دارای اقدام جهادی و خالصانه است، جوانی که از دانش لازم و توانایی جسمی برخوردار است، جوان مؤمن انقلابی.
بررسی تأثیر حکمت علوی بر اندیشه ملاصدرا
منبع:
آموزه های نوین کلامی دوره ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵
81 - 110
حوزههای تخصصی:
امیرالمؤمنین علی علیه السلام، باب مدینه علم نبوی، تأثیری ژرف بر متفکران و اندیشمندان اسلامی پس ازخود گذاشته است. صدرالدین محمد شیرازی معروف به ملاصدرا ازجمله متفکران اسلامی متأثر از ایشان می باشد که به نحوی عصاره تمام نحله های فلسفی، عرفانی و کلامی اسلام را در قالب متکبی با نام «حکمت متعالیه» جمع کرده است. وی در مواضع متعددی مدعی است که با یاری جستن از حضرت علی علیه السلام مبانی فلسفی خود را تحکیم بخشیده است. در این زمینه تاکنون تحقیقی جامع انجام نشده است؛ ازاین رو نگارنده در این پژوهش می کوشد مواضع بهره گیری ملاصدرا از امیرالمؤمنین علی علیه السلام را که دامنه آن از بیانات ایشان تا عباراتی درباره ایشان متغیر است، در آثار مختلف وی کاویده و در قالب دسته بندی ای موضوعی آشکار سازد. از این جهت هدف اصلی این مقاله «بررسی تأثیر حکمت علوی بر اندیشه ملاصدرا» به روش توصیفی و کتابخانه ای می باشد.
معقولیت ایمان عمل گرایانه به خدا به مثابه ارزشی متعالی از منظر جاشوا گلدینگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جاشوا گلدینگ، در تقریر نوین خویش از استدلال های عملی، به ایمان به خدا به عنوان ارزشی متناهی ولی متعالی اشاره می کند. به باور او، دستیابی به ارتباط خوب با خدا دارای ارزش بالقوه متعالی است و حصول ارتباط خوب با خدا را از طریق سبک زندگی مؤمنانه از احتمال بالاتری نسبت به سبک زندگی نامؤمنانه می داند. گلدینگ با افزودن مؤلفه ارزش متناهی متعالی به استدلال خود سعی در رفع اشکال استدلال عملی پاسکال و توجیه عمل گروانه زندگی مؤمنانه دارد. از آنجا که گلدینگ ارزش عملی ایمان به خدا را بالاتر از بدیل های نامؤمنانه می داند، این مقاله می کوشد به دفاع از ادعای گلدینگ بپردازد. به دلیل آن که استدلال گلدینگ مبتنی بر ارزش شناسی خداباوری است، استدلال های موافقان و مخالفان ارزش شناسی خداباوری نیز در این مقاله بررسی شده است. این بررسی نشان می دهد ادعای مخالفان ارزش وجود خدا در سطح غیرشخصی از مقبولیت برخوردار نیست. در سطح شخصی نیز استدلال معنای زندگی مخالفان ارزش وجود خدا قابل دفاع نیست. مدافعان برهان اختفای الهی نیز، با انکار بحث ارزش شناسی خداباوری، استدلال مخالفان ارزش وجود خدا را با اشکال مواجه می کنند. بنابراین، با توجه به استدلال موافقان ارزش وجود خدا، خدا به عنوان موجود خیری که به لحاظ اخلاقی کامل است ضرورتاً به ارزش هر وضعیت اموری که در آن وجود دارد می افزاید. از این رو، ادعای استدلال عمل گروانه گلدینگ در تلقی ارزش مدارانه از ارتباط خوب با خدا قابل دفاع است.
بررسی مهدویت در اندیشه مستشرقین و نقد آنها
منبع:
موعودپژوهی سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰
79 - 94
حوزههای تخصصی:
اگرچه از دیرباز برخی از اندیشمندان و عالمان غربی در زمینه مفاهیم اسلامی و به ویژه مهدویت، پژوهش و تألیفاتی داشته اند، اما سابقه توجه ویژه غرب به موضوع مهدویت معطوف به دو قرن اخیر است. در این فاصله زمانی برخی از مستشرقین به طور خاص در موضوع مهدویت نزد مسلمانان پژوهش کرده اند. هدف پژوهش پیش رو، بررسی و تبیین اندیشه مهدویت در نگاه مستشرقین است. در نوشتار علاوه بر بازتاب دیدگاه مستشرقین درباره مهدویت، نظریات و دیدگاه های آنها نقد و بررسی می شود. مقاله حاضر به روش توصیفی-تحلیلی، نظریات شرق شناسان غربی را بررسی می کند. براساس تحلیل های صورت گرفته، شرق شناسان غربی با نگاه تاریخی و باتوجه به زمینه های توجه غرب به مهدویت، مسئله مهدی پژوهی را مورد توجه قرار داده اند. نمونه هایی از نظریات مستشرقین غربی نشان می دهد که دیدگاه آنها به شدت متأثر از غرب است. ازاین رو، نقد نظریات آنها در مورد مسئله مهدویت علاوه بر اینکه دیدگاه آنها را مخدوش می کند، باعث تزلزل دیدگاه آنها درباره اسلام و نظریات مسلمانان می شود. به طورکلی، محدودیت ها و آفات نگاه غرب در موضوع مهدویت نیز بخش مهمی است که طی آن زمینه های نگاه ناصحیح مستشرقین به مهدویت تبیین می شود.
سبک شناسی لایه ای قصیده خالد نقشبندی در مدح ثامن الائمه (ع) و وصف حرم مطهر رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۷
63 - 93
حوزههای تخصصی:
مدیحه سرایی برای اهل بیتb به خصوص ستایش حضرت ثامن الحجج (ع) پیشینه ای بس طولانی در تاریخ ادبیات فارسی دارد و شاعران بزرگی چون سنایی غزنوی، خاقانی شروانی و جامی در این زمینه آثار شاخصی دارند. یکی از مشهورترین مدایح سروده شده خطاب به پیشگاه ثامن الائمه(ع) قصیده ای است که خالد نقشبندی شهرزوری از مشاهیر ادب و عرفان سده دوازدهم هجری، هنگام زیارت مشهد مقدس سروده است و از همان بدو سرایش، قبول عام یافت. در این پژوهش، نخست شرح مختصری از احوال و آثار شاعر ارائه داده ایم. سپس به روش توصیفی تحلیلی، بر اساس معیارهای سبک شناسی لایه ای، قصیده مد نظر را ذیل لایه های پنج گانه آوایی، واژگانی، نحوی، بلاغی و ایدئولوژیک مورد واکاوی قرار داده و با تعیین ویژگی های ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ و ﭘﺮﺑﺴﺎﻣﺪ، تشخص سبکی و ﭘﯿﻮﻧﺪﻫﺎی ﺻﻮری ﻣﺘﻦ ﺑﺎ ﻣﺤﺘﻮای آن توضیح داده ایم. بر این اساس، درلایه آوایی، وزن عروضی؛ در لایه واژگانی، لغات و ترکیبات مذهبی؛ در لایه نحوی، صدای نحوی منفعل؛ در لایه بلاغی، آرایه استفهام انکاری و در لایه ایدئولوژیک، درون مایه مبتنی بر مفاهیم بنیادین مذهبی، بیشترین نقش را در تشخص و برجستگی سبکی این قصیده ایفا کرده اند.
عبور از معرفت شناسی معرفت محور به معرفت شناسی فهم محور در فلسفۀ دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فلسفه دینِ فهم محور، علاوه بر بررسی عقلانیت باورهای دینی، به نحوه حصول فهم دینی و عوامل مؤثر در آن نیز توجه دارد و بنابراین بلندهمت تر از معرفت شناسی معرفت محور، در کنار توجه به عقل و استدلال، بر ابعاد دیگری همچون ابعاد تجربی، عملی، احساسی، اجتماعی و فرهنگی دین نیز تأکید می کند. در این نگاه فلسفی به دین، از مجموع بینش های به دست آمده در این ابعاد مختلف برای تقویت فهم بیشتر دین و ایمانی عمیق تر استفاده می شود. معرفت شناسی فهم محور هم به نوعی باعث گسترش در وظایف فیلسوف دین می شود و هم به تغییر تمرکز در فلسفه دین از اختلاف به گفتگو، از عقلانیت معطوف به افراد به خرد به دست آمده توسط جوامع، و از اختلافات به عنوان چالش معرفتی به تنوع به عنوان یک فرصت معرفتی، کمک می کند و در هم افزایی سنت های مختلف دین نیز مؤثر است.
تحلیل تطبیقی نیابت خاصه و نظریه رکن رابع در اندیشه امامیه و شیخیه
منبع:
جامعه مهدوی سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
31 - 58
حوزههای تخصصی:
شیخیه کرمانیه یکی از فرقه های انحرافی عصر حاضر به شمار می آید که با دست یازی به مفهوم نیابت خاص، تلاش در گسترش مفهومی آن داشته است، این جریان برای عدم فهم صحیح از مفهوم نیابت با طرح عناوینی نظیر: رکن رابع و ناطق واحد، این مسیر را دنبال کرده و خود را محور علوم دنیوی و اخروی، ملاک حق و باطل و برخوردار از مقاماتی دست نایافتنی می دانند. تطور معنای وکالت به نیابت و مصادره معنای نیابت با رکن رابع، بیشتر تلاش شیخیه در راستای مشروعیت بخشی نگاه خود در ابداع این نظریه بوده که لازمه این نگرش حذف تدریجی دستگاه فقاهت و مرجعیت است. پژوهش حاضر به دنبال تبیین صحیح مسئله نیابت خاصه و تطور مفهومی آن از مفهوم وکالت برآمده و درصدد بیان این موضوع است که شیخیه با سوءاستفاده و برداشت ناصحیح از مسئله نیابت خاصه، آنرا در قالب رکن رابع ارائه داده است. بازخوانی اندیشه شیخیه نسبت به این تطور معنایی و سوءاستفاده از مفهوم نیابت خاصه، بیانگر ضرورت پژوهش در این زمینه است، نوشتار حاضر با استفاده از منابع کتابخانه ای با رویکردی توصیفی - تحلیلی، با استناد به منابع دست اول فرقه شیخیه کرمانیه، تطور مفهومی و بهره وری این فرقه را روشن کرده است. نتیجه بدست آمده حاکی از سوءاستفاده شیخیه در دگرگونی معنای وکالت و تطبیق آن با نیابت خاصه، در تلاش برای مشروعیت بخشی ادعا های خود است.
ارکان نرم افزاری هندسه نظم جهان در عصر مهدویت مبتنی بر بیانات امامین انقلاب اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۱
161 - 180
حوزههای تخصصی:
جهان در لحظه تحول نظم بین المللی قرار گرفته است. تقریباً همه اندیشمندان و متفکران جهانی، به این لحظه و به این تحول، معترفند. یکی از بازیگران مؤثر امروز در مقیاس نظم جهانی، جبهه اسلام و به طور خاص، محور مقاومت است. افق محور مقاومت، تمدن نوین اسلامی است که اگر نقش آفرینی مؤثر محور مقاومت و جبهه اسلام را شاهد باشیم، می توان این تحول در نظم را پلی قرار داد برای عزیمت به سمت تمدن نوین اسلامی. تمدن نوین اسلامی، پیشگام جهان مهدوی است. روشن است که در عصر مهدوی و در جهان پساظهور، نظم جهانی و هندسه جهان، صورت متعالی و متمایزی خواهد داشت. تبیین این صورت متمایز، تصویر افق و چشم انداز مطلوب تمدن نوین و حرکت تاریخی اسلام است. این پژوهش، با بررسی منابع مربوط به نظم جهانی و تصویر عصر مهدوی، به استخراج ارکان محوری نرم افزاری هندسه نظم جهانی در عصر مهدوی پرداخته است و به این نتیجه رسیده است که هندسه نظم جهان در عصر مهدوی، دو رک محوری دارد: از یک سو، عدل بنیاد است و منتج به ظهور قسط خواهد شد و از سوی دیگر، حکمت بنیاد است و راه حلی الهی برای حل و رفع اختلافات و تعارضات در سطوح مختلف ارائه خواهد داد.
معنای زندگی (بخش نخست)
منبع:
الهیات سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱
5 - 36
حوزههای تخصصی:
نویسنده، مقاله را با این مقدمه شروع می کند که فرد مسیحی در دوره قرون وسطی معنای زندگی را می دانست. از نظر او خدا جهان را بر اساس طرح عظیمی خلق کرده و در این طرح نقش اصلی بر عهده انسان است. اما در دوره جدید جهان بینی علمی به تدریج مقبولیت عام تری یافت و درستی جهان بینی مسیحی مورد تردید قرار گرفت. در جهان بینی علمی، امور جهان بدون فرض خالق فراطبیعی تبیین بهتری پیدا کردند ولی برخی نتیجه گرفتند که در این جهان بینی زندگی بدون هدف و معنا است. در بخش اول مقاله با عنوان «تبیین جهان» گفته می شود که یک راه برای برون رفت از این نتیجه گیری بدبینانه این است که بپذیریم علم و دین ناسازگار نیستند بلکه مکمل هم هستند و برای این منظور باید قبول کنیم که علم، برخلاف دین، فقط تبیین های موقتی و جزیی ارائه می دهد. نویسنده این نظر را نمی پذیرد و معتقد است که چنین نظری به دو دلیل مطرح شده است: 1. فهم نادرست از تفاوت میان تبیین های غایی و علّی 2. این باور نادرست که تبیین های علمی متضمن تسلسل نامتناهیِ باطل هستند. بنابراین نتیجه می گیرد که تبیین های علمی، واقعی و کامل هستند.
تحلیل تحولات وقف در دوره پهلوی (مورد مطالعه؛ آستان قدس رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
91 - 131
حوزههای تخصصی:
این مقاله با تکیه بر داده های وقف نامه ها در آستان قدس رضوی و شواهد تاریخی، می کوشد تصویر روشنی از سیر وقف های غیرمنقول، واقفان، نوع رَقَبات و پراکندگی جغرافیایی شان، مصرف موقوفات و نیز واگذاری تولیت یا ناظر ارائه کند. برای توضیح این تحولات از تاریخ اجتماعی و پاره ای مفاهیم نظری بهره گرفته و از روش تاریخی توصیفی تحلیلی و مصاحبه استفاده شده است. یافته ها بیانگر آن است که: میانگین سالانه وقف های غیرمنقول در پهلوی حدود یک و نیم است. 85% واقفان متعلق به پایگاه اجتماعی متوسط متوسط و متوسط بالا بوده و به جز اندکی از تجار و کسبه،40% تولیت موقوفه را به آستان واگذار کرده و54% ناظر تعیین نکرده اند. 68% موقوفات جنبه خاص داشته و حدود 22% مصارف برای امور درمانی بوده است. همچنین بیشترین فراوانی رقبات با 13% زمین است. میانگین سالانه وقف در زمان هایی که یک نفر متولی و استاندار بوده 07/2 درحالی که برای سال هایی که فقط متولی بوده 30/1بوده است. ضریب همبستگی ارتباط مستقیم بین اقدامات متولیان و میزان وقف و نیز ارتباط مستقیم و شدید بین تعداد رقبات و ماه های تولیت را نشان می دهد. ضمن آنکه باید به مؤلفه های وجهه اجتماعی نایب التولیه ها، ثبات اجتماعی، بوروکراتیک شدن آستان و تاثیر سیاست های حکومت نیز توجه داشت؛ بنابراین واقفان این عصر بر مبنای درکی از نیازهای جامعه که به واسطه اقدامات متولیان آستان و شبکه های اجتماعی متاثر از محیط نهادی، پررنگ تر شده بود، اقدام به وقف کرده اند. درضمن تمرکز در برخی شهرها را می توان با رویکرد شناختی و تداوم سنت وقف توضیح داد، ولی عدم تشویق و همراهی روحانیت و حکومت و نیز رشد بنگاه های خیریه بر عدم پراکندگی وقف موثر بود.
بررسی مفاهیم آزادی وعدالت اجتماعی در نهج البلاغه و لیبرالیسم در رهیافت تحلیل گفتمان انتقادی
منبع:
دین پژوهی و کارآمدی دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
43 - 61
حوزههای تخصصی:
رویدادها به مثابه گفتمان، نظام اندیشه ای و دستگاهزبانی را تولید می کنند که مفاهیم در درون آن سامانه زبانی معنادار می شوند. براین اساس نظام زبانی بازنمونی ازپیوند عناصرزبانی بامؤلفه های غیرزبانی وانعکاس دهنده بافتار است. مفاهیم آزادی و عدالت اجتماعی درگستره زیست اجتماعی درتوالی زمانی ازاهمیت ویژه ای برخوردار بوده ونوع روایت یا برداشت ازآنها نیز همبسته به قرارداشتن درنظام گفتمانی خاص است که درآن سامانه تکون یافتند. البته هرنظام گفتمانی دردستگاه زبانی ویژه دارای دال مرکزی است و مقوله بندی ها نیز برپایه آن صورت می گیرد. پژوهش حاضر باشیوه توصیفی وتحلیل گفتمان انتقادی به عنوان نظریه میان رشته ای در زبان شناسی به دنبال صورت بندی برداشت ها ازاین مفاهیم و چگونگی ارتباط میان آنها درگفتمان نهج البلاغه و لیبرالیسم است. ناهمسانی مواجهه بااین مفاهیم به دلیل دال مرکزی، روایتگرها و موقعیت ها درگفتمان ها از یافته های این پژوهش است. براین اساس گفتمان لیبرالیسم به مثابه متن ازجهت تقدمی، رأی به اولویت آزادی داده اما نهج البلاغه همکنشی، باهم آیی این مفاهیم درعرصه اجتماعی را روا دانسته است.
بررسی دیدگاه هسکر به مثابل پاسخ نوخاسته گرایان جوهری به مسئلۀ آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۰)
173 - 185
حوزههای تخصصی:
آگاهی یکی از چالش های اصلی فلسفه ذهن در دوره معاصر است. به عبارتی مسئله بزرگ فلسفی در گفتمان معاصر این است که آگاهی چگونه ممکن است و مغز چگونه سبب آن می شود و این تحت عنوان «مسئله سخت» و فقدان توضیح در خصوص آن «گسست تبیینی» نامیده شده است. هسکر برای پاسخ به مسائل حوزه آگاهی نظریه نوخاستگی جوهر ذهنی را ارائه کرده است. از نظر او آگاهی جوهری ذهنی است که از ماده طی فرایندی پیچیده، نوخاسته و ایجاد می شود. اما آیا این نظریه می تواند مشکلات نظریات پیشین در حوزه آگاهی را مرتفع کند؟ در این نوشتار ابتدا مبانی فکری پیروان نوخاسته گرایی جوهری مورد تدقیق و بررسی قرار می گیرد و سپس مبتنی بر تحلیل و بررسی ماهیت آگاهی چالش های آگاهی و پاسخ های ارائه شده مشخص می شود که هرچند هسکر و پیروان نظریه نوخاسته گرایی جوهری با قبول شهود «من» تلاش علمی مؤثری برای حل وفصل برخی چالش ها کرده اند، تعارض های ناشی از شهود «من» و فیزیکالیسم را کماکان نتوانسته اند مرتفع کنند. مسائلی همچون علت نوخاستگی، دوگانه تعین پذیری و تبیین ناپذیری، رابطه تحویل ناپذیری با تقلیل علّی و تعلیق قوانین، تعارض با اصل طرد و بستار و استقلال یا وابستگی جوهر ذهنی به ماده مسائلی است که نظریه جوهر ذهنی نوخاسته را با مشکلات و چالش های متعدد مواجه ساخته است.
ارزیابی دیدگاه زگزبسکی درباره توجیه باورهای دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت کلامی سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
196 - 177
حوزههای تخصصی:
زگزبسکی درصدد است تا باور به خدا و دیگر آموزه های دینی را با رویکردی فضیلت گرایانه موجه سازد. به نظر او، روش توجیه باور دینی تفاوتی با توجیه دیگر باور ها ندارد؛ ازاین رو اعتماد به خویش را مبنای توجیه در قلمرو دین می داند. نکته کلیدی توجیه، اعتماد به خویش است و این اعتماد مبنایی ضروری برای توجیه باور های دینی است. اعتماد به خویش، مبنای اعتماد به دیگران و کسانی است که به خدا باور دارند. به کارگیری مناسب قوای شناختی خویش، فضیلت شناختی را پی ریزی می کند. این فضیلت شناختی، بهترین وضعیتش را از طریق به کارگیری مجدانه به دست می ورد. طبق این فضیلت، فاعل شناسا می تواند به باور خردمندان که از چنین وضعیتی برخوردارند و باور جامعه دینی که ایشان در آن مستقرند، اعتماد کند. این نگاه قابل مناقشه است. نوشتار پیش رو در حد بضاعت نویسنده و مجال، آن را ارزیابی می کند.
تجلی صفاتی خدا در تنخ و قرآن با تأکید بر تفاسیر عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
7 - 24
حوزههای تخصصی:
تجلی و شناخت خداوند از طریق صفات، ازجمله مسائل مهم در تنخ و سنت و عرفان یهودی و قرآن و سنت و عرفان اسلامی است که مقایسه ی نظرات این دو می تواند نتایج تازه ای به دنبال آورد که با استفاده از روش های توصیفی، تحلیلی و مقایسه ای مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان داد که تجلی صفاتی خدا در هر دو کتاب و تفاسیر عرفانی آنها برای همگان قابل درک است؛ اما طریقه ی آشکار شدن خدا بر انسان، در مواردی در این دو یکسان نیست. تجلی صفاتی در قرآن و تنخ فقط مختص عرفا، سالکان و انبیا نیست و انسان های عادی نیز به اندازه ی فهم خودشان می توانند تجلی الهی را درک کنند. هرچند بیان تجلیات الهی در هر دو کتاب دارای مراتب و اشتراکات قابل توجهی نیز است، اما تجلی صفاتی خدا و راه های دستیابی به آن در تنخ دامنه ی گسترده ای دارد و افراد زیادی می توانند این نوع تجلی را شاهد باشند؛ ولی در قرآن کریم خواص و در موارد محدودی برخی از عموم مردم می توانند از درک چنین تجلی ای برخوردار باشند.
بررسی و نقد اشکالات سیّد ابوالفضل برقعی بر «حدیث لوح جابر» با رویکرد کلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹
27 - 103
حوزههای تخصصی:
سیّد ابوالفضل برقعی از چهره های منتقد شیعی است که تمایلات زیادی به تفکرات قرآن بسندگی دارد. «کَسر الصَنَم» در نقد اصول کافی از آثار او است. (مساله) برقعی ضمن رد احادیث «اثنی عشریه» به نقد حدیث لوح جابر پرداخته است. حدیث لوح از احادیث مشهوری است که دلالت بر معرفی و تعیین 12 امام از سوی خداوند در زمان رسول اکرم (ص) دارد. (هدف) این نوشتار تلاشی است برای بررسی، نقد و پاسخ به اشکالات برقعی (روش) با روش تحلیلی توصیفی. (یافته ها) مهم ترین مشکل این روایت از نظر برقعی ضعف سند آن است که با توجه به اسناد متعدد این روایت و صحت برخی از طرق آن این نقص وارد نیست. اشکال مخالفت حدیث با تاریخ ناشی از برداشت اشتباه از روایت و تصور ملاقات جابر با امام صادق (ع) است که در پرتو فهم صحیح روایت برطرف می شود. (نتیجه) روایت جابر یک روایت منفرد نیست، و از طرق گوناگون نقل شده و تعارضی بین نقل های آن و سایر متون روایی و اصول مکتب تشیع وجود ندارد و از این رو معتبر و قابل قبول است.
بررسی تطبیقی طهارت انبیاء الهی در آیه 74 سوره انعام از دیدگاه علّامه آلوسی، علّامه طباطبائی و علّامه فضل الله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹
329 - 356
حوزههای تخصصی:
مسئله طهارت اعتقادی انبیای الهی از (کفر، شرک) و طهارت عملی از (زنا) از مبانی مهم در دانش کلام است. در دیدگاه کلام امامیه، طهارت پیامبران عمدتا جزو مسائل مورد اتفاق دانسته شده است اما در کیفیّت طهارت آنان اختلاف نظر وجود دارد و در میان سایر مذاهب اسلامی اتفاق رأی در این موضوع وجود ندارد. مقاله حاضر، بررسی واژه «أب» را در آیه شریفه«وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ لِأبیهِ آزَرَ أَتَتَّخِذُ أَصْنَامًا آلِهَهً إِنِّی أَرَاکَ وَقَوْمَکَ فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ» (الانعام:74) به بحث پرداخته و نسبتی که میان حضرت ابراهیم با آزر از نگاه کلامی، تفسیری آلوسی، علّامه طباطبائی و علّامه فضل الله است را مورد ارزیابی قرار داده است و به تناسب، طهارت انبیای الهی و ایمان نیاکان پیامبر را به بحث می پردازد. آلوسی مدعی است عده بسیاری از اهل سنّت، آزر را پدر ابراهیم علیه السلام نمی دانند، براساس این تفکر هیچ یک از اجداد پیامبر (ص) کافر نبوده اند. این نظر آلوسی با اشکال مواجه است؛ چرا که اغلب اندیشمندان اهل سنّت و شذوذی از شیعه مانند علّامه فضل الله مخالف این نظر هستند. در مقابل گروهی اندک از اهل سنت و عمده شیعیان از جمله علّامه طباطبائی بر اساس مبانی توحیدی و اصل خداباوری برآنند که والدین و اجداد هیچ یک از پیامبران و از آن جمله پدرحضرت ابراهیم مشرک و بت پرست نبوده اند. این مقاله با روش اسنادی و به شیوه توصیفی، تحلیلی با هدف کشف کیفیّت طهارت انبیاء الهی از نظرگاه سه مفسر شیعی و سنّی نگاشته شده است.