مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
حضرت عیسی (ع)
حوزههای تخصصی:
بشارت به وقوع ملکوت که ریشه در آموزه های یهودیت دارد، از تعالیم حضرت عیسی (ع) و مرکز رسالت او قرار گرفته است، زیرا نجات و رستگاری تنها در ملکوت خدا محقق می شود. ملکوت که در عهد جدید، بیشتر با زبان رمز و تمثیل بیان شده، از الوهیت عیسی(ع) آغاز و با تکامل انسان ها، کلیسا و ولایت حواریون، رجعت ثانی، رستاخیز، قیام مردگان، و داوری نهایی مرتبط است. در قرآن کریم ملکوت الهی از خدا آغاز گشته و با امر الهی، هدایت، امامت، یقین، و عرش مرتبط است. در نظام عرش الهی، پیامبران، حاملان عرش هستند که اجرای بخشی از تدابیر خداوند، یعنی هدایت انسان ها را بر عهده دارند و در این راستا از علم حضوری بهره مند شده و با ولایتی که در نفوس مردم دارند، به هدایت می پردازند. نوع دیگری از ملکوت در قرآن کریم جنبه همگانی داشته و محیط بر عالم مُلک است و مردم در صورت تزکیه نفس از طریق مشاهده باطنی وارد عالم ملکوت شده و بر این اساس جهان را خدامحور دیده و تنها خدا را شایسته پرستش و عبودیت دانسته و فقط از او استعانت می طلبند. این نوشتار، در صدد است از طریق متون دینی و تفاسیر مربوطه با بیان مفهوم و حقیقت ملکوت در عهدین و قرآن کریم، مبانی مشترک و مورد اختلاف را استخراج نماید.
همانندی های علی(ع) و عیسی(ع) در سنت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن وحی ونبوت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر قرآن وعترت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی وحی و نبوت و امامت در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی موارد دیگر روایات و عترت
در این جستار، شباهت هایحضرت عیسی(ع) با حضرت علی(ع) در سه حوزه قرآن و سنت(حدیث)، کلام و عرفان با تأکید بر منابع اصیل و رویکردی مقایسه ای مورد بررسی قرارگرفته است، نقطه اوج این شباهت ها را می توان در دو حوزه عرفان و تشیّع ملاحظه کرد. از لحاظ خاستگاه، قرآن و سنت نخستین منابعی هستند که القا کننده چنین مفهومی به حساب می آیند. در قرآن، به عنوان مثال در تفسیر سوره های زخرف و نساء، با آیاتی مواجه می شویم که به تشابه این دو بزرگوار اشاره شده است. بازتاب تشابه بینحضرت عیسی(ع) و حضرت علی(ع) را در احادیث پیرامون موضوعاتی از قبیلِ زهد، رجعت، فتوت و خوارق عادات می توانیافت. پس از قرآن و سنت، شیعه نصیریه، به ویژه در اعتقادشان به تثلیث، گزارشگر این همانندی ها است. در ادامه، با ظهور مکتب ابن عربی و مطرح ساختن نظریه ختم ولایت برایحضرت عیسی(ع) و حضرت علی(ع)، و اشتراک هر دو در مفهوم نبوت عامه، می توان چنین برداشت نمود که علت این همانندی ها، مفهوم ولایت است؛ تفکری که انعکاس آن را در طریقت بکتاشی می توان دید.
عروج حضرت عیسی (ع)؛ دیدگاه ها، چالش ها و رویکرد نو به مسأله(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم موضوع وفات و رفع عیسی (ع) را در پنج آیه مطرح کرده است. اطلاق کلمه «توفی» در قرآن بر مرگ و خواب موجب شده است که مفسران در تبیین وفات عیسی (ع) و کیفیت آن دچار اختلاف شوند. این مقاله بعد از گردآوری و نظام بخشی دیدگاه های تمام مفسران شیعه و اهل تسنن در این باره، با روش تحلیل محتوای کیفی (توصیفی تحلیلی)، به تجزیه و تحلیل و نقد استدلال های مفسران پرداخته و سرانجام با تکیه بر روش تفسیر قرآن به قرآن، به این نتیجه دست یافته است که اقتضای جمع میان آیات قرآن این است که حضرت عیسی (ع) به صورت زنده، توأمان با جسم و روح به آسمان رفع و توفی شده است و دیدگاه های دیگر از جمله احتمال مرگ طبیعی و عادی حضرت عیسی (ع) پیش از عروج جسم او به آسمان که در عرض احتمال های دیگر در ضمن دیدگاه دو مفسر بزرگ معاصر شیعه (علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی) مطرح شده است، غیر قابل پذیرش می باشد.
رویارویی حضرت مهدی(عج) و حضرت مسیح(ع) با دجال در شعر فارسی با تکیه بر آیات و روایات اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال هشتم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۷
91 - 115
حوزههای تخصصی:
در بررسی بازتاب مضامین مربوط به «دجال» در شعر فارسی، تقابل دجال با حضرت مهدی(عج) و حضرت عیسی(ع)، نکته ای شایسته توجه است. گروهی از شاعران، مهدی(عج)، برخی، عیسی(ع) و برخی نیز هر دوی آن ها را در تقابل با دجال می نشانند. زمانی که این تقابل مطرح می شود، در واقع، تنها بیان یک واقعه نیست، بلکه زمینه ای است تا شاعر رویارویی چیزهایی دیگر، مانند رویارویی جان و تن، زمستان و بهار، عقل و عشق، جسم و روح، پادشاه و مخالفان، اهل حق و اهل باطل، خوبان و بدان و... را به تصویر بکشد. این مقاله، ابتدا تقابل دجال با حضرت مهدی و حضرت مسیح در روایات اسلامی را بررسی می کند و آنگاه به بیان این تقابل در شعر فارسی، همراه با شواهد شعری می پردازد. سرانجام، به تحلیل این نکته می پردازد که به چه دلیل، یک شاعر عیسی و شاعری دیگر، مهدی و شاعری نیز هر دوی آن ها را کشنده دجال می داند.
مطالعه تطبیقی نگاره های معراج حضرت محمد (ص) و نقاشی های عروج حضرت عیسی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۲
123 - 141
حوزههای تخصصی:
نگاره های با موضوع معراج حضرت محمد (ص) و عیسی (ع) از مهمترین آثار تصویری با مضمون دینی در نقاشی های ایرانی و مسیحی است. هدف از بازگویی معراج این دو پیامبر (ص) در قرآن علاوه بر تکریم و بزرگداشت شخصیت آنها، اشاره به گوشه ای از قدرت بی پایان الهی است. مهمترین مساله مشترک بین هر دو عروج این است که هر دو آن بزرگواران در بیداری و با جسم و روح به معراج رفتند. این پژوهش بر اساس روش توصیفیِ تحلیلی و با رویکرد تطبیقی و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و مشاهده آثار، به بررسی نگاره های عروج حضرت محمد (ص) و عیسی (ع) از لحاظ عناصر تصویری و ساختاری می پردازد تا ضمن شناسایی وجوه تشابه و تفاوت بین آنها، احتمال تاثیر و تاثر آنها را از یکدیگر مشخص نماید. شناخت عمیق از نگاره های معراج و کشف روابط و دامنه تاثیر و تاثرات هنر اسلامی و مسیحی از اهداف اصلی تحقیق است. عدم توجه به نگاره های دینی و موضوعات مشترک در تاریخ هنر ادیان انجام این تحقیق را ضروری می نماید. نتایج تحقیق نشان می دهد که تشابهات ساختاری و تصویری بین نگاره های معراج حضرت رسول اکرم (ص) و عروج حضرت عیسی (ع)، صرفا به دلیل موضوع مشترک عروج نبوده، بلکه توجه به تاریخ متاخرتر برخی از نگاره های معراج پیامبر (ص) نسبت به نگاره های عروج عیسی (ع) احتمال تاثیرپذیری آنها از عناصر تصویری موجود در شمایل نگاری مسیحی را قوت می بخشد. با وجود تاثیرپذیری اکثر معراج نگاره های ایرانی از نقاشی های مسیحی، در مواردی نیز تاثیرگذاری نگاره های معراج به گونه ای متقابل در نقاشی های عروج حضرت عیسی (ع) هویدا می شود، به گونه ای که عناصر و نحوه چیدمان برخی از معراجیه ها در نمایش نحوه عروج مسیح (ع) نفوذ یافته است.
بررسی مقایسه ای انجیل کودکی با قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«انجیل کودکی توماس» یکی از انجیل های غیر رسمی مسیحیت است که برخی شباهت های میان آن و قرآن کریم، شماری از خاورشناسان را بر آن داشته که پیامبر اکرم برخی از آیات قرآن را از انجیل کودکی اقتباس نموده است. لذا این نوشتار در پاسخ به این مسئله سامان یافته است که میزان تشابهات و اختلافات میان انجیل کودکی با قرآن کریم به چه میزان است و آیا شباهتهای موجود بیانگر اقتباس قرآن از انجیل کودکی است یا خیر؟ بررسی مقایسه ای انجیل کودکی با قرآن کریم نشان می دهد که سخن گفتن در گهواره، شفا دادن بیماری برص و پیسی و نزول مائده آسمانی در شمار معجزاتی است که تنها در قرآن کریم آمده و در مقابل تمیز کردن آبهای رودخانه، افزودن بر مقدار اندک، افزودن درازای چوب، سالم گردانیدن کوزه شکسته و علم به الفبا و حروف، معجزاتی است که تنها در انجیل کودکی آمده است. ساختن پرنده از گل، شفا دادن بیمار، زنده کردن مرده و خبر دادن از غیب نیز مهمترین اشتراکات انجیل کودکی با قرآن کریم است. از سوی دیگر اشتمال این انجیل بر مطالبی چون ذکر پدر و برادر برای عیسی ، نفرین، استهزاء و ناسزا گفتن به افراد توسط عیسی و تفصیل داستانی و تکیه بر جزئیات که تأثیری در بعد هدایتی و تربیتی ندارد و نیز امی بودن پیامبر اکرم و عدم ارتباط و عدم بهره گیری از افراد آگاه به کتب مقدس و تفاوت سبک بیانی و محتوایی قرآن با انجیل کودکی به خوبی گویای خاستگاه وحیانی قرآن و خاستگاه بشری در گزارش های انجیل کودکی است که رویکرد تقدس زدایی از سیمای حضرت عیسی در این انجیل نمایان است.
اعتقاد به منجی در مسیحیت
منبع:
موعودپژوهی سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳
91 - 106
حوزههای تخصصی:
مسأله مهدویت، انتظار مصلح کل و موعود منتظر از ویژگی های مختص دین اسلام نیست، بلکه همه ادیان و مذاهب و کیش های آسمانی مانند زرتشت، یهودیت، مسیحیت آن را پذیرفته اند. پیروان آیین های آسمانی در سراسر تاریخ محنت بار خود هر گونه خواری و شکنجه را به این امید برخود هموار کردند که روزی منجی ظهور خواهد کرد و آنان را از جمیع بلاها نجات خواهد داد. اعتقاد به منجی یکی از اصول پذیرفته شده در دین مسیحیت می باشد که در کتاب مقدس آنان منعکس شده است. در مسیحیت برای منجی القاب و ویژگی های مختلفی بیان شده که همگی بر عیسی(ع) پسر مریم انطباق دارند. او نبی، صاحب معجزه، نجات دهنده و رجعت کننده خوانده شده که با ظهور مجدد خود جهان را از تاریکی ظلم و جهل نجات خواهد داد. منجی مسیحیت دارای ماهیت نجات بخشی فردی و هم جمعی است. برای وی دو کارکرد قابل تصور است یکی مبتنی بر شخص او و دیگری بر عمل تاریخی اش. همین امر منجر به تصور دو گونه نجات و منجی شده است: 1. نجات سیال، شخصی و میانجی گرایانه، 2. نجات جمعی، زمان مند و منجی گرایانه. در گونه اول، عیسی(ع) با فدیه کردن خود رابطه میان انسان و خدا را اصلاح می کند و نقش میانجی را دارد تا منجی و در گونه دوم وی با بازگشت مجدد خود و تشکیل حکومت جهانی، عدالت را برپا کرده و پیام انجیل را به همه مردم می رساند و نقش منجی را دارد تا میانجی. در پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی و با مراجعه به کتب و مقاله های نوشتاری سعی شده اعتقاد به منجی در مسیحیت و کارکردهای مختلف عیسی(ع) و نقش و جایگاه وی، مورد تبیین و بررسی قرار گیرد.
بررسی موضوع بداء در اثبات واجب الوجود از منظر فقیه مشهور خراسانی آخوند ملا محمد حسن هردنگی
اعتقاد به بداء یکی از آموزه های مهم نزد شیعه امامیه است. منشأ این اعتقاد روایات بسیاری است که از امامان اهل بیت در این باره نقل شده است. برخی از عالمان موحد بدلیل تفسیر نادرستی که از این باور شیعی داشته اند، با آن مخالفت کرده و آن را با علم ازلی و تغییرناپذیر خداوند، ناسازگار انگاشته اند. عالمان شیعه به تفسیر صحیح بداء پرداخته و به شبهات مخالفان پاسخ داده اند. یکی از فقهای امامیه که در باب بداء سخنانی گاه متفاوت از دیگر بزرگان امامیه مطرح کرده است، آخوند ملا محمد حسن هردنگی (1263 – 1327 ق) است. این مقاله می کوشد ضمن بیان سخنان ایشان، پاسخ به یک شبهه درخصوص بدا درباره حضرت عیسی(ع) توسط ایشان را نیز مورد بررسی قرار دهد.
بررسی تطبیقی تفسیر آیه 159 سوره مبارکه نساء از دیدگاه مفسران فریقین (با تأکید بر میزان دلالت بر نزول حضرت عیسی در عصر ظهور)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
149 - 162
حوزههای تخصصی:
از جمله مهم ترین معارف مهدویت که مورد توجه اندیشمندان بسیاری در سراسر دنیا است، تداوم حیات موعود مورد انتظار مسیحیان و یهودیان حضرت مسیح7 و نزول ایشان در زمان ظهور حضرت مهدی4 و اقتدا به آن حضرت به نشانه اعلان حقانیت دین اسلام است. از جمله آیاتی که در این باره مورد بحث و استناد محققین عرصه مهدویت و مفسرین بزرگ قرار گرفته و یکی از ابعاد این مبحث یعنی تأیید تداوم حیات و نزول مسیح7 در آخرالزمان و ایمان آوردن همه اهل کتاب به ایشان و در نتیجه پذیرش حقانیت اسلام را تبیین می کند، آیه شریفه 159 سوره مبارکه نساء است. نگارنده کوشیده است به روش توصیفی تحلیلی مهم ترین تفاسیر موجود در بین فریقین را مورد مطالعه و ارزیابی قرار دهد و میزان دلالت آیه مذکور بر ادعای فوق را از دیدگاه صاحبان این تفاسیر ارزشمند ارزیابی نماید و در این مسیر به این نتیجه دست یافته است که با وجود دیدگاه های متعدد و گاه متضاد، اما بسیاری از مفسرین بزرگ شیعه و اهل سنت، دلالت آیه بر معنای فوق را یا به عنوان معنای ظاهر آیه و یا به عنوان یکی از احتمالات برتر یا لااقل موجه پذیرفته اند؛ علاوه بر این که ارزیابی دلایل مطرح در این دیدگاه ها، نشان می دهد که تنها یک دیدگاه توانسته همه اشکالات مطرح را پاسخ گوید و حتی راه حلی برای جمع عرفی معقول و مقبول در بین روایات وارده و نیز اقوال مختلف مطرح نماید.
تحلیل کارکرد نزول حضرت عیسی علیه السلام در دولت امام مهدی علیه السلام از منظر مفسران فریقین(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
119 - 142
حوزههای تخصصی:
زنده بودن حضرت عیسی7 برخلاف اعتقاد مسیحیان، امری قطعی میان مسلمانان است و دلیل آن صراحت آیات قرآن کریم بر این امر است. براساس برخی آیات قرآن کریم و روایات تفسیری پیرامون آنها، شیعه و سنی بر این اعتقاد هستند که حضرت عیسی7 در آخرالزمان دوباره به زمین نزول کرده و برای برقراری عدالت و صلح و امنیت تلاش خواهند کرد. مسئله پژوهش حاضر آن است که مفسرین شیعه و سنی چه جایگاه و وظیفه ای برای حضرت عیسی7 پس از نزول در آخرالزمان قائل هستند که بدین منظور به بررسی آراء و نظرات برخی از مهم ترین مفسرین شیعه و سنی پیرامون این آیات پرداخته و ضمن بررسی آنها، به نقاط اشتراک و افتراق نظر آنها اشاره شده است. با بررسی آراء مفسرین شیعه این نتیجه به دست آمد که نزول حضرت عیسی7 امری مسلم بوده و آن حضرت در آخرالزمان در رکاب امام زمان4 و برای کمک به آن حضرت در راستای برقراری حکومت عدل جهانی تلاش خواهند کرد. بررسی آراء مفسرین اهل سنت نشان داد اعتقاد به نزول حضرت عیسی7 نزد غالب آنها براساس آیات قرآن کریم امری مسلم بوده، اما برخی از آنها اشاره ای به این که آن حضرت در رکاب چه کسی نزول می کنند نکرده اند و برخی دیگر اشاره کرده اند که حضرت عیسی7 در رکاب امام خواهند بود اما اشاره ای به این که آن امام چه کسی است نداشته اند. فحوای کلام این دسته از مفسرین اهل سنت به گونه ای است که گویا حضرت عیسی7 خود منجی موعود است و رهبری قیام جهانی پس از ظهور را بر عهده دارد. اما در سوی دیگر بسیاری از مفسران اهل سنت به صراحت از نزول عیسی7 در معیت امام عصر4 سخن گفته و منجی آخرالزمان را مهدی موعود4 می دانند. در مجموع نزول حضرت عیسی7 نزد مسلمانان بنابر قرآن و روایات، مسلم بوده و جملگی به تلاش آن حضرت در راستای برقراری حکومت عدل جهانی معترف هستند.
بررسی آموزه فدا شدن حضرت مسیح با رویکرد انتقادی بر اساس قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱شماره ۵۱
113 - 140
نقد و بررسی و معقولیت سنجی آموزه های ادیان یکی از پرسش های مبتلابه بشر است و در این میان، آموزه فدا که به موجب آن بشریت به خاطر گناه ابوالبشر حضرت آدم باید تاوان و خسارتی بپردازد واین خسارت با رنج و مرگ مسیح پرداخته شده است، از جمله مسائلی است که در هاضمه ادراکی و عقلانیت انسان مدرن با چالش هایی مقرون شده است چالش برانگیز در مسیحیت معاصر است. از آنجا که قرآن به عنوان معجزه جاوید در عالم هستی، معیار و محک بی نظیری است برای میزان توجیه پذیری و صحت آموزه های ادیان به ویژه ادیانی که از دستبرد تحریف کنندگان در امان نماندند، مقاله حاضر با هدف بررسی و سنجش این آموزه از نگاه قرآن کریم به روش توصیفی- تحلیلی آیات مرتبط را در معرض تدبر و تأمل قرار داده است. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که قرآن کریم هم دوش با روایات اسلامی، هیچ گاه این باور را تأیید نمی کنند و با تأکید بر عصمت حضرت آدم(ع) و سایر پیامبران، با تصریح به عروج حضرت عیسی(ع) قبل از به صلیب کشیده شدن و هرکسی را مسئول سرنوشت خود دانستن و همچنین معرفی اعمال آدمی به عنوان معیار نجات وی، مسأله فدیه را باطل می شمارد.
نقد روایت شناسانه داستان حضرت عیسی(ع) در قرآن بر اساس نظریه ژرار ژنت و مؤلفه ی زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقل داستان در قرآن یکی از روش های تربیتی با بهره گیری از سرگذشت اقوام گذشته در جهت عبرت آموزی و رسیدن به زندگی بهتر و پرهیز از اشتباهات گذشته بوده است. این داستان ها از جنبه های مختلف مورد بررسی محققان، مفسران و مورخان قرار گرفته؛ اما به علت جدید بودن نظریه های ساختار شناسان ادبی از این بُعد کاربردی نشده است. پژوهش حاضر به روش تحلیلی– توصیفی و با هدف ساختار شناسی به جواب این سوال که آیا مولفه ی زمانِ نظریه ژرار ژنت در داستان قرآنی حضرت عیسی هم نمود پیدا کرده است؟ پرداخته و آن را از دیدگاه این نظریه پرداز ساختارگرا در مولفه ی زمان، و زیر مجموعه های آن اعم از شگردهای زمان پریشیِ گذشته نگر و آینده نگر، بسامد و انواع آن، هم چنین تداوم و جزئیاتش مورد بررسی و تحلیل قرار داده است. درآیات مورد بحث زمان پریشی های متنوع وجود دارد. این زمان پریشی ها اغلب به شکل بیرون داستانی، درون داستانی و مرکب هستند. بسامد غالب این داستان از نوع مکرر است؛ هر چند در موارد اندکی بسامد مفرد و یا بازگو هم مشاهده می گردد. تداوم هم در بیشتر موارد به شکل حذف و خلاصه، سپس مکث توصیفی و صحنه نمایش می باشد.
تحلیل انتقادی دیدگاه قرآنیان شبه قاره درباره معجزه با تکیه بر تفاسیر فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
188 - 209
حوزههای تخصصی:
اعتقاد به وجود معجزه یکی از اصول پذیرفته شده بیشتر مسلمانان است و بسیاری از آیات و روایات نیز به این مسئله اشاره دارد، با این وجود برخی از اهل قرآن شبه قاره هند، این امر را انکار کرده اند. قرآن بسندگان در این باره به دو فرقه منقسم شده اند. گروهی معجزات مربوط به قبل از پیامبر (ص) را می پذیرند و فرقه دیگر به تمامه وجود معجزات را به دلیل تعارض با قوانین طبیعت انکار کرده اند. آنان برای اثبات ادعای خویش برخی از آیات قرآنی همچون؛ انشقاق ماه، ولادت حضرت عیسی (ع) و سخن گفتن وی در گهواره، متمثل شدن فرشته بر حضرت مریم (ع) و مهیا شدن غذای بهشتی بر ایشان، را بر معانی مجازی و تأویل (براساس معیار خویش)، حمل کرده اند و معانی اصلی آن را انکار کرده اند و آن را برخلاف قوانین طبیعت دانسته اند. از این رو، تحقیق پیش رو بر آن شده، آراء قرآنیان شبه قاره را با روش توصیفی- انتقادی، با تکیه بر اقوال دانشمندان فریقین مورد ارزیابی قرار دهد.
واکاوی الگوی رهبری هرم معکوس در نهادهای خیریه با ابتناء بر مدل دینی بلانچارد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اسلام و مدیریت سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
175 - 200
حوزههای تخصصی:
اصولاً نهادهای خیریه از جمله نهادهای غیرانتفاعی هستند که بر مبنای سوددهی شخصی پایه ریزی نشده و اهدافی خیرخواهانه و عمومی را دنبال می کنند. با عنایت به این امر، مدیریت در این گونه سازمان ها لازم است داوطلبانه، خیرخواهانه و ایثارگرانه و در یک تعبیر معنویت گرا باشد. این پژوهش درصدد واکاوی الگوی رهبری هرم معکوس به عنوان الگوی متناسب با مدیریت نهادهای خیریه با تأکید بر مدل دینی بلانچارد بوده که با روشی توصیفی− تحلیلی بر مبنای الگوی حضرت عیسیj با روش قصص محوری قرآنی انجام می یابد. نتایج و دستاوردهای تحقیق نشان می دهد که الگوی رهبری هرم معکوس با عنایت به شیوه رهبری حضرت عیسیj می تواند برای سازمان های خیریه الگویی مناسب بوده و مدیران در سطوح مختلف می توانند با الهام از الگوی یادشده اثربخشی خود را نشان دهند. این الگو، دارای عناصری همچون قلب خاضع، عقل خاضع و دستان (رفتار) خاضع است که با چشم انداز و راهبرد توحیدی بر محور خدمت گذاری، تواضع، فروتنی و معنویت پایه ریزی شده و رهبران و مدیران در این الگو، افزون بر تأکید بر خادم بودن خود، خدمت را با نگاه متواضعانه انجام داده و به خدمت خود رنگ معنویت و الهی می بخشند و در مسیر خدمت گذاری عاشقانه به تجارت معنوی و الهی دلگرم اند؛ ازاین رو، با توجه به رهیافت های قرآنی مشعر به این الگو، مدیران دارای چشم انداز و راهبرد های توحیدی در دالان راهبرد معنویت با ابزاری همچون تواضع و فروتنی مسیر خدمت گذاری مادی و معنوی را پیموده و اثربخشی را در نهادهای خیریه عینیت می بخشند.
بررسی تطبیقی آموزه های مشترک انجیل و روایات عیسوی فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۳ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۹۰)
133 - 153
حوزههای تخصصی:
روایات معصومان : تعالیم برخاسته از وحی الهی و از جمله حاوی زوایای مختلفی از زندگانی حضرت عیسی 7 هستند. این روایات عیسوی به دلیل در بر داشتن آموزه های متعدد اعتقادی و عملی، مطمح نظر بسیاری از اندیشمندان مسلمان و مسیحی بوده و در پژوهش های خویش از آن ها بهره گرفته اند؛ اما به دلیل پراکندگی آن ها در منابع متعدد روایی، تاریخی و غیره فریقین، تا کنون کسی موفق به استخراج همه آموزه های آن ها نشده است. بی تردید استخراج آموزه ها و بررسی تطبیقی آن ها با اناجیل اربعه (متی، مرقس، لوقا و یوحنا) که مورد اعتماد مسیحیان و حاوی آموزه های مسیح 7 هستند می تواند منجر به کشف اشتراکات متعدد و زمینه گفتمان بین ادیانی شود. این نوشتار سعی دارد با مقایسه این دو میراث اسلامی و مسیحی ضمن ارائه نمایی کلی از آموزه های مشترک، و با کمک آمار، میزان فراوانی این اشتراکات را در موضوعات مختلف به تصویر کشیده و تحلیل و بررسی کند.