فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۰۱ تا ۲٬۲۲۰ مورد از کل ۵٬۹۴۷ مورد.
منبع:
ذهن پاییز ۱۳۹۱ شماره ۵۱
نقش اجتماعی دین از دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلام جدید رابطه دین، دنیا، اخلاق
پژوهش حاضر نیز به دنبال بررسی کارکرد و نقش دین در عرصه های مختلف جامعه از دیدگاه ابن سینا بوده است. از آن جا که نوع نگاه و تبیین و تفسیر اندیشمندان و جامعه شناسان به دین و جامعه مختلف است، در ابتدا لازم شد به تعریف دین و جامعه و رابطه ی میان آن دو از دیدگاه ابن سینا پرداخته شود و سپس کارکردهای دین در درون جامعه از دیدگاه ایشان بیان گردد. حاصل بحث چنین شد که ابن سینا وجود دین را امر قدسی از جانب خدا دانسته، با بیان کارکردهای مختلف، آن را برای حفظ حیات و پیش رفت جامعه و سعادت اخروی لازم و ضروری می داند.
علم حضوری نفس از دیدگاه شیخ اشراق و محقق دوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به این که نفس، در کلام شیخ اشراق، واجد دو جه علوی و سفلی ست، ضرورتاً، واجد دوگونه فعل است: فعلی که با عنوان «تدبیر جسم» شناخته می شود و فعلی که متضمن معرفت و سیر و سلوک عرفانی است؛ اما از آن حیث که نفس، به عالم نور تعلق دارد و از جنس نور است، بنا به تعریف نور، نخست «آشکار بر خود» است و دوم «آشکار کننده ی غیر خود». بنابراین، شیخ اشراق، در اثبات تجرد نفس، نخست از «ادراک مستمر نفس» یا «خودآگاهی نفس» سخن می گوید و سپس، از دیگر اقسام علم حضوری بحث می کند. تقدم این سنخ از علم حضوری بر دیگر انواع آن نشانگر ضرورت آن برای دیگر اقسام معرفت است. به طوری که شناخت نفس از مفارقات علوم و امورات جسمانی سفلی، حاصل شدت و ضعف در همین سنخ ضروری و متقدم علم حضوری است.
نسبت حکمت و حکومت از دیدگاه افلاطون و فارابی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه های مضاف
ادلّة توحید ذاتی در فلسفة مشاء و حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
جبر و اختیار در اندیشة صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله جبر و اختیار از قرن اول در بین متفکران اسلامی مطرح، و مورد تأکید قرآن کریم و روایات بوده و در طول تاریخ، دیدگاه های مختلفی در تفسیر آن ارائه شده است. متکلّمان اشعری با انگیزة حفظ توحید افعالی، به دیدگاه جبر گرویدند؛ اما از عدل الهی غفلت کرده، و آن را فدای توحید افعالی نمودند. متکلمان معتزلی در کشمکش توحید افعالی و عدل الهی جانب عدل را گرفتند و با طرح دیدگاه تفویض، توحید افعالی را زیر سؤال بردند. مکتب اهل بیت(ع) با طرح دیدگاه «امر بین الامرین»، با حفظ هر دو اصل توحید افعالی و عدل الهی به تبیین اختیار انسان در پرتو فاعلیت الهی پرداخت. این دیدگاه، از نقایص دو دیدگاه قبلی مبرّاست. ظرافت «امر بین الامرین» باعث شده است تفاسیر متعددی برای تبیین آن از سوی متکلمان، فیلسوفان و عارفان ارائه شود. این نوشتار با روش تحلیل عقلی به بررسی این مسئله پرداخته است و ضمن نقد جبر فلسفی و ارائة پاسخ به مسئلة تسلسل اراده ها، به تبیین تفسیر امر بین الامرین می پردازد.
چیستی صادر اوّل، ادله و لوازم فلسفی آن در فلسفه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین و تشریح صادر اوّل، دغدغة ذهن حکمای اسلامی بوده است. حکمای مشاء، صادر اوّل را عقل اوّل دانسته اند. ملاصدرا صادر اوّل را گاهی عقل اوّل و در برخی آثار خود وجود منبسط دانسته است. این مقاله تلاش دارد، علاوه بر ارائه نظر ملاصدرا در باب این موضوع، عبارات به ظاهر متعارض ملاصدرا در باب صادر اوّل را توجیه کند. این تحقیق به این پرسش پرداخته که آیا فلسفة ملاصدرا توان اثبات فلسفی وجود منبسط به عنوان صادر اوّل را دارد؟ و این اثبات بر پایه کدام تقریر از وحدت وجود صورت می گیرد؟ در ادامه با اثبات ادعاهای فوق لوازم فلسفی و احکام و عوارض صادر اوّل به نحو استقرائی إحصا شده است.
پژوهشی در تقریرات ابن سینا از برهان صدیقین و تأثیرگذاری آن بر سایر تقریرات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برهان صدیقین اولین بار توسط ابن سینا با ملاک «واسطه قرار ندادن غیر وجود در اثبات واجب الوجود» مطرح شد و سپس تقریرهای گوناگونی از آن ارائه گشت. با تقویت ملاک های ارائه شده در مکاتب متأخر درباره روش یکی از تقریرات بوعلی اشکالی مطرح شده است؛ اما پس از تحلیل براهین به مقدمات و بررسی تقریرات شیخ، از لحاظ منطقی (صورت برهان) و فلسفی (ماده برهان) و با توجه به «جنبه برهانی» و «جنبه صدیقین» هر تقریر، «صدیقین بودن» برهان آوری وی ثابت میشود. در این پژوهش تقریرات مختلف ابن سینا از برهان صدیقین از جنبه های «برهانی» و «صدیقین» ارزشیابی گشته و نقدهایی که به آن تقریرات شده، بررسی میشود.
بررسی مبانی برهان جهان شناختی ویلیام کریگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ویلیام لین کریگ فیلسوف معاصر آمریکایی است که در سالهای گذشته کوشیده است تا به کمک نظریه های جدید کانتور و نظریه فیزیک «مهبانگ»، تبیین تازه ای از برهان جهان شناختی ارایه دهد. وی برهان خویش را «برهان جهان شناختی کلام» می نامد که تبیینی جدید از برهان مسلمانانی همچون کندی است. او می کوشد حدوث زمانی عالم و نیاز به خداوند به عنوان علت محدثه را اثبات کند. در مجال پیش رو نخست برهان کریگ با توجه به مبانی و مقدمات آن تبیین می شود، سپس مبانی وی به فلسفه متعالیه صدرایی عرضه شده و مورد ارزیابی قرار می گیرد.
تحلیل وجوه معناشناختی، منطقی، معرفت شناختی و وجود شناختی نظریه اعتباریات علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نظریه ٔ اعتباریات، از جمله دیدگاه های بدیع و ابتکاری علامهٔ طباطبایی است که هنوز آن گونه که شایسته است، مورد تحلیل و موشکافی قرار نگرفته است. یکی از مهم ترین قدم ها در تبیین دیدگاه علامه در باب اعتباریات، توجه به تعدّد و تنوّع مفاهیم و مطالب مطروحه در آثار متعدد علامه طباطبایی است. فرض بنیادین این پژوهش، آن است که آنچه علامه طباطبایی در ذیل مبحث اعتباریات مطرح کرده اند، دربردارندهٔ مجموعه ای از دیدگاه ها و نظریه های خُردتر در حوزه های مختلف معناشناسی، منطق، معرفت شناسی و وجودشناسی است و تنها شامل برخی مسائل فلسفهٔ اخلاق یا مسئلهٔ تقسیم انواع ادراک به ادراکات اعتباری و حقیقی نمی شود. براین پایه، این مقاله می کوشد با بازخوانی و تحلیل بیانات علامه در این زمینه، به تفکیک ابعاد و ساحت های مختلف معناشناختی، منطقی، معرفت شناختی و وجودشناختی مبحث اعتباریات و دسته بندی مدعیات مرحوم علامه در هر یک از این حوزه ها پرداخته، قدمی در جهت تبیینی دقیق تر این نظریه و ابعاد متنوع آن بردارد.
انعکاس فلسفه فلوطین درحکمت صدرالمتألهین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
فلوطین از حکمای یونان باستان است و کتابش اثولوجیا تأثیرات فراوانی بر فلسفهٔ اسلامی نهاده است. در بین حکمای مسلمان، صدرالمتألهین بیشترین استفاده را از آراء و نظریات او کرده است؛ به طوری که بسیاری از نظریاتِ خاصِ حکمت متعالیه، ریشه در آرای فلوطین دارد. برخی از آرای فلوطین عبارتند از: اعتقاد به ذومراتب بودن هستی، قاعدهٔ بسیط الحقیقه کل الاشیاء، قاعدهٔ الواحد، اعتقاد به ذومراتب بودن نفس و حضور مراتب وجودی در نفس آدمی، اعتقاد به حضور تمام موجودات عالم ماده در عوالم برین و... . اما دو فلسفهٔ فلوطینی وصدرایی دارای چه شباهت ها و تفاوت هایی است؟ نوشتار پیش رو درصدد است ضمن معرفی آراء و نظریات اساسی فلسفهٔ فلوطین و صدرالمتألهین، موارد مشابهت و افتراقِ این دو فلسفه را نشان دهد. ازجمله نتایج این تطبیق و مقایسه، کشف و درک میزان تأثیرپذیری حکمت متعالیه از فلسفهٔ فلوطین است.
بررسی پاسخ حکمت متعالیه به شبهه «ارتباط علم پیشین الهی و اختیار انسان»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزه های دینی از آغاز تاکنون با چالش ها و شبهات گوناگون مواجه بوده است. برخی از این شبهات طبیعی و معلول جولان فکری آدمیان بوده و برخی معلول عناد مخالفان و غرض ورزان می باشد. از جمله شبهات در عقاید دینی، مسئله «ارتباط علم پیشین الهی با اختیار انسان» است که از دیرباز ذهن متفکران را به خود مشغول کرده است؛ یعنی یکی از پرسش های جدی این است که آیا علم آغازین خداوند به افعال آدمی موجب سلب اختیار او می گردد؟
در این مقاله از روش تحلیلی توصیفی به بررسی پاسخ شبهه از دیدگاه حکمت متعالیه پرداخته ایم که معتقدند علم ازلی خداوند به افعال انسان با وصف اختیار تعلق می گیرد؛ یعنی متعلق علم ازلی الهی افعال اختیاری انسان است و در آخر، نتیجه گرفته شده که علم پیشین الهی هیچ منافاتی با اختیار انسان ندارد و سبب جبری شدن افعال آدمی نمی گردد.
روش اشراقی شاخصه اساسی حکمت اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان مکاتب موجود فلسفی، مکتب اشراق با بهره گرفتن از «روش اشراقی» از سایر نظام های فلسفی متمایز می شود. پژوهش حاضر با هدف تبیین نظام اشراقی از طریق بررسی اجمالی مبانی و عناصر فلسفی تأثیرگذار در این مکتب، به نگارش درآمده است. مقاله پیش رو ضمن بهره گیری از آثار و آراء شیخ اشراق، از میراث مکتوب بزرگان حکمت و دیگر اندیشمندان این عرصه نیز مدد گرفته است.
اما آنچه به عنوان ثمره نهایی این بحث می تواند مورد توجه قرار گیرد آن است که شیخ اشراق هرچند روش استدلالی را در کنار روش اشراقی به منظور وصول به حقیقت، شرط ضروری و لازم معرفی می کند، اما اکتفا به روش برهانی محض را در دست یابی به مقصود حقیقی (کشف واقع) ناکافی دانسته و روش کارآمدتر را طریقی می داند که ضمن بهره گیری از آراء مشائین، پایه ها و مبانی خود را بر اساس آموزه های شریعت حقه و نیز منابعی همچون آراء حکمای باستان مبتنی ساخته باشد، به گونه ای که مؤید وفاق و هماهنگی عقل و اشراق گردد. در این مقاله از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است.
واکاوی بسترهای شکل گیری شخصیت علمی و دینی علّامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علّامه طباطبائی یکی از مشاهیر و متفکران بزرگی است که با غور در دین مبین اسلام، طرق متفاوتی را در نحوه فهم دین به جهانیان عرضه داشت. مقاله حاضر با سیری در گذشته این مرد الهی و آثار برجای مانده از او و شاگردانش، بسترها و زمینه هایی که این عالم ربانی را به سمت شکل گیری معرفتی عمیق در دین سوق دادند را احصاء نموده، به بررسی آنها می پردازد. در این میان، ویژگی های شخصیتی و نوع تربیت ایشان که نمونه بارز تربیت اسلامی است، نقش مهمی را در این حرکت دارند.
در این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته، عوامل متعددی در شکل گیری شخصیت علمی و دینی علّامه مؤثر دانسته شده است که در این میان تأثیرات خانواده، استادان و همراهان وی از برجستگی افزون تری برخوردارند، هرچند که امدادهای غیبی در حیات ایشان نیز جایگاهی ویژه را به خود اختصاص داده است. شرایط فرهنگی و معرفتی دوران حیات او نیز از جمله عوامل دیگری است که به حرکت ایشان در معرفت دینی جهتی خاص دادند.
بازخوانی نقادانة دیدگاه ارسطو دربارة ساختار هستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارسطو ساختاری را که برای عالم وجود معرفی می کند بر پایة مفاهیم اوسیا، مادة نخستین، صورت، قوه، فعل و کمال استوار است. به رغم کوشش هایی که او در معرفی اوسیا، به عنوان مسألة کانونی فلسفة اولی، به عمل آورد؛ این مفهوم در معرض ایراد و اشکال است؛ ارسطو گاهی صورت، و گاهی نیز تک فرد مرکب از ماده، صورت و اعراض را اوسیا خوانده و با این وجود، ماده را سبب و موجب فردیت موجودات طبیعی می داند. هر یک از این سه باور ارسطو در معرض اشکال است. اما وی در امتداد تبیین تکوّن طبیعت و دگرگونی های آن به اوسیای غیر متحرک نخستین رهنمون می گردد و آن را فعلیت یا کمال محض معرفی می کند. در این موضع نیز سخنان وی دستخوش نقصان است. این مقال برخی اشکالات در این زمینه را نشان می دهد و در پایان به برخی عوامل نقصان آرای ارسطو اشاره می کند.
پژوهشى درباره عقل نظرى از دیدگاه ابن سینا و ملّاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
عقل نظرى مهم ترین قوه نفس ناطقه است که اصلى ترین کارکردش از نظر فلاسفه، ادراک کلیات است. این کلیات دربردارنده صور و معانى، تصورات و تصدیقات، قضایاى صادق و کاذب، و نظرى و عملى، واجبات، ممکنات و ممتنعات، ظنیات، یقینیات و... است. عقل نظرى بدون نیاز به بدن و قواى بدنى، آن کلیات را به گونه اى ویژه و با علم حضورى از مبادى عالیه دریافت مى کند و نقشش در این دریافت، تنها انفعال و تأثر است؛ اما اینکه مبادى عقل نظرى چیست و مراتب آن کدام اند و آیا همه افراد مى توانند به همه مراتب آن نایل شوند و نیز عقل نظرى چه نقشى در تولید علم و اخلاق دارد و آیا مى تواند در حصول سعادت و کمال انسان در دنیا و آخرت نقشى داشته باشد و موانع این نقش کدام اند، پرسش هایى اند که پاسخشان از نظر ابن سینا و ملّاصدرا در این مقاله کانون بررسى و تحقیق قرار مى گیرد.
ارتباط مراتب انسان با مراتب هستی از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ملاصدرا علاوه بر اینکه وجود را امری بسیط و دارای مراتب تشکیکی می داند، معتقد است انسان نیز هویتی واحد دارد که در عین بسیط بودن، دارای مراتب و مقامات متعدد است. از نظر وی مراتب نفس آدمی با مراتب ادراکی او و مراتب هستی در ارتباط است. در نتیجه هر ادراکی از ادراکات آدمی با مرتبه ای از هستی مرتبط است. به باور ملاصدرا، در حصول علم، عالم با معلوم متحد می شود؛ چنان که با عقل فعال نیز اتحاد می یابد. پس از این اتحاد، تمامی موجودات، اجزای ذات او می شوند و نسبت انسان به آنها، همانند نسبت روح به بدن می گردد. از این رو می توان گفت که آدمی در هر مرتبه ادراکی، همان مرتبه از هستی را داراست و عالَم او همان مُدرَکات او هستند.