مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
اتحاد عالم و معلوم
حوزه های تخصصی:
ملاصدرا علاوه بر اینکه وجود را امری بسیط و دارای مراتب تشکیکی می داند، معتقد است انسان نیز هویتی واحد دارد که در عین بسیط بودن، دارای مراتب و مقامات متعدد است. از نظر وی مراتب نفس آدمی با مراتب ادراکی او و مراتب هستی در ارتباط است. در نتیجه هر ادراکی از ادراکات آدمی با مرتبه ای از هستی مرتبط است. به باور ملاصدرا، در حصول علم، عالم با معلوم متحد می شود؛ چنان که با عقل فعال نیز اتحاد می یابد. پس از این اتحاد، تمامی موجودات، اجزای ذات او می شوند و نسبت انسان به آنها، همانند نسبت روح به بدن می گردد. از این رو می توان گفت که آدمی در هر مرتبه ادراکی، همان مرتبه از هستی را داراست و عالَم او همان مُدرَکات او هستند.
فرایند حصول شناخت آدمی در فلسفة صدرالمتألهین شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیا با حذف عقل فعال به عنوان علت حقیقی افاضة صور ادراکی در فلسفة صدر المتألهین شیرازی امکان یافتن راهکار دیگری برای تبیین فرایند حصول شناخت انسانی بر اساس مبانی موجود در این فلسفه وجود دارد؟ این مقاله نشان می دهد که علی رغم اختصاص صفحات زیادی از آثار صدرا به مسئلة کیفیت حصول معرفت آدمی نسبت به موجودات جهان با محوریت واهب الصور به عنوان علت حقیقی این امر، اصول و مبانی خاص حکمت متعالیه ما را از آن تحلیل معیوب بی نیاز ساخته، و راهکار قابل قبول تر و ساده تری در اختیار ما می گذارد. این راهکار مبتنی بر اصول و نکته نظرهای ابتکاری این فیلسوف هم چون؛ اصالت وجود، وحدت تشکیکی وجود، نوع هویت وجودی انسان در حکمت متعالیه، اتحاد عالم و معلوم و نتایج آن و تقسیم علم به بسیط و مرکب است. ما نشان خواهیم داد که این مبانی ضمن این که گشودگی مراتب هستی را بر روی یک دیگر قابل دفاع می سازد، با تکیه بر حرکت اشتدادی وجودی انسان، فرایند حصول شناخت آدمی را به نحو موجهی تبیین می کند
بازسازی مفهوم فرهنگ بر اساس مبانی حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
چنان که برخی گفته اند، مفهوم «فرهنگ»، یکی از دشوارترین و در عین حال مهم ترین مفاهیم علوم انسانی است. این مفهوم، در غرب مسیری پرفراز و نشیب را پیموده و همچنان با ابهاماتی روبه روست، و مبتنی بر مبانی و زمینه های تاریخی گوناگون، برداشت های متعددی از آن صورت می گیرد. با توجه به اهمیت این مفهوم در ادبیات دینی جمهوری اسلامی، تأمل و تدقیق در آن ضروری به نظر می رسد. از این رو، در این مقاله پس از تبیین شکل گیری مفهوم فرهنگ در فرانسه، آلمان، بریتانیا و روسیه، با روشی تاریخی، به بازسازی آن در فضای حکمت متعالیه که به اعتباری مبنای نظری انقلاب اسلامی و رهبران آن است؛ پرداخته ایم. این کار از طریق برهان منطقی صورت پذیرفته است. از این نگاه، انسان ها از طریق اتحاد با مراتب مجرد هستی، به صورت جمعی؛ و تجلی دادن آن معانی در رفتار و آداب خود، فرهنگ را شکل می دهند که همان صورت تنزل یافته معنا به عرصة فهم عمومی و رفتارهای مشترک و کنش های اجتماعی است.
انسان در جهان یا جهان در انسان؟:جستاری در خصوص رابطه انسان با جهان از نگاه صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فیلسوفان اسلامی در خصوص رابطه انسان با جهان بر این باورند که انسان، عالم صغیر است و جهان، انسان کبیر.در این نگاه انسان عصاره و چکیده جهان محسوب
می شودوجامعیت او به واسطه روح الهی و ملکوتی است که در او دمیده شده است.از بین فلاسفه ملاصدرا معتقد است که هنگامی که بدن انسان با حرکت جوهری به مرحله «تسویه»رسید،استعداد و قابلیت لازم را جهت دریافت این نفخه الهی می یابد و آن گاه روح الهی با تمامی اسماء و صفاتش، درحدّ استعداد و قوه، در ترکیب بدن انسان جلوه می کند. بدین ترتیب، انسان به عنوان خلیفه الهی، می تواند تمام حقایق کلی و جزیی عالم و خواص و اسماء آن ها را بشناسد و بنا بر اتحاد عالم و معلوم، جهانی عقلانی شبیه جهان خارجی گردد.
بر این اساس، مسأله اصلی در این تحقیق این است که آیا انسان در جهان است و موجودی از موجودات جهان محسوب می شود یا جهان در انسان؟ چگونه جهان با تمام عظمت خود در انسان واقع می شود؟ انسان با چه ویژگی می تواند جهانی عقلانی گردد؟
عناصر معرفتی فضیلت محور در بحث اتحاد عالم و معلوم ملاصدرا
حوزه های تخصصی:
براساس نظریه معرفت شناسی فضیلت محور، استکمال نفسانی فاعل شناسا از عوامل مؤثر در حصول معرفت است. نظریه معرفت شناختی ملاصدرا با عنوان اتحاد عالم و معلوم، نزدیکی بسیاری به این دسته از نظریه ها دارد. زیرا از نظر ملاصدرا نسبت فاعل شناسا با باور و معرفت، اتحاد وجودی استکمالی است. از نظر ملاصدرا نسبت باور و فاعل شناسا در مرحله اول فرایند شناخت (مختص باورهای حسّی و خیالی) علّی و معلولی است. ویژگی رابطه های علّی و معلولی این است که علّت، فضایل و ویژگی های خود را به معلول انتقال می دهد؛ یعنی فضایل فاعل شناسا به باور منتقل می شود و ویژگی فضیلتی باور یعنی صدق نیز به فاعل شناسا سرایت می کند و بر شدت وجودی فاعل شناسا می افزاید. در مرحله دوم فرایند شناخت (مختص باورهای عقلی) نسبت باور با فاعل شناسا ترکیب اتحادی صورت با ماده است. اضافه باور عقلی به فاعل شناسا موجب استکمال نفس فاعل شناسا می-شود.
مراحل ادراک در فلسفه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخچه معرفت شناسی نشان می دهد که متفکران مسلمان همواره به اهمیّت و ابعاد مختلف علم و معرفت توجه داشته و به فراخور نیاز، مطالبی را در این زمینه ضمن مباحث خود ارائه کرده اند و یکی از عوامل اصلی توجه متفکران مسلمان به علم و معرفت اهمیتی است که اسلام به مقوله علم داشته است. در نگاه اوّل در بسیاری موارد اثر یا فصل مستقلّی در این مورد دیده نمی شود؛ اما حکمای مسلمان گاه معرفت را از حیثیت هستی شناسانه و گاه از جنبه معرفت شناسانه مورد دقت قرار داده و نظرات مختلفی ارائه کرده اند. دیدگاه ملاصدرا درباره معرفت شناسی در میان فیلسوفان مسلمان جایگاه خاصی دارد؛ زیرا دیدگاه وی محل تلاقی معرفت شناسی و هستی شناسی است. توجه به دو مرحله ای بودن ادراک نزد ملاصدرا و بررسی جایگاه بحث اتحاد عالم و معلوم در مراحل ادراک و نحوه ظهور علم حصولی در این فرآیند راه گشای بسیاری از مسائل است. اما ملاصدرا درباره معرفت شناسی، خصوصاً دو مرحله ای بودن آن به طور منسجم بحث نکرده و حتی در مواردی دیدگاه هایی به ظاهر متناقض ارائه کرده است. در این مقاله سعی شده در حد امکان، مراحل ادراک از دیدگاه ملاصدرا بررسی شده و به چند اشکال مهم در این باره پاسخ داده شود.
بنیان های معرفت شناختی مشروعیت جامعه شناختی به کمک بررسی تطبیقی زیست جهان هوسرلی و مرتبه وجودی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۹ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
187 - 203
حوزه های تخصصی:
دو نکته اصلی، هدف و شالوده مقاله حاضر را تشکیل می دهد. نخست اینکه به زعم بسیاری، استخوان بندی اصلی فلسفه صدرا، انتولوژیک است و در حوزه اپیستمولوژی حرف چندانی برای گفتن ندارد. به نظر می رسد برخلاف این عقیده مشهور می توان استنتاج های عمده ای را در حوزه معرفت شناسی و به ویژه بین الاذهانیت از فلسفه او داشت. دوم نسبت شناسی این استنتاج ها با مفاهیمی چون زیست جهان در پدیدارشناسی هوسرل و هایدگر است. می توان نشان داد که اشتراک های زیادی میان مراتب وجودیه ملاصدرا و زیست جهان هوسرلی و هایدگری وجود دارد. بر این اساس، هیچ یک از دو مکتب فلسفی، به طور مستقیم درباره فلسفه سیاسی سخن نگفته اند، اما برپایه استنتاج های مذکور می توان از آنها به فهمی متفاوت از بنیان هایاپیستمولوژیک مشروعیت سیاسی جامعه شناختی دست یافت.
بررسی نقش مبانی انسان شناختی صدرالمتألّهین در تحلیل مدینه فاضله(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نظریه «مدینه فاضله» به عنوان نظریه ای در حوزه سیاست، از یونان باستان تاکنون، از جمله مباحث مهم در حکمت عملی بوده است. با توجه به تأثیرپذیری حکمت عملی از حکمت نظری و به ویژه مباحث انسان شناسی، این سؤال مطرح است که با توجه به نوآوری های صدرالمتألّهین در انسان شناسی، آیا تحوّلی در تحلیل «مدینه فاضله» نیز صورت می گیرد، یا نه؟ بنابراین، مسئله اصلی نوشتار حاضر این است که مبانی انسان شناختی صدرایی چه نقشی در تحلیل یا تکمیل نظریه مدینه فاضله دارد؟ برای پاسخ به این سؤال، نوشتار حاضر ابتدا با استفاده از روش «نقلی و توصیفی»، به تشریح مبانی انسان شناختی صدرایی و همچنین تبیین چیستی مدینه فاضله پرداخته و سپس با بهره گیری از روش «تحلیلی و فلسفی»، نقش هر یک از مبانی انسان شناختی اختصاصی صدرالمتألّهین در تحلیل مؤلّفه های مدینه فاضله را تبیین کرده است. تبیین دقیق تر ویژگی های رئیس اول مدینه و انطباق آن با معصومان علیهم، اثبات ضرورت دایمی ولایت فقیه در صورت دست رسی نداشتن به معصوم، اتحاد حقیقی افراد مدینه فاضله با یکدیگر و با رئیس اول مدینه و تشکیل صورت نوعی خاص برای تک تک افراد مدینه فاضله در اثر معرفت و محبت به امام جامعه، از مهم ترین دستاوردهای این تحقیق است.