مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
حکمت ذوقی
حوزه های تخصصی:
تامل در نحوه مواجهه ملاصدرا با طریق بخشی فیلسوفان و متکلمان و سلوک ذوقی عرفا در حل مسائل الهیاتی روش شناسی حکمت متعالیه را مورد چالش قرار می دهد و بحث و ذوق از نظر ملاصدرا دو رهیافت کسب معرفتند و اخذ هر یک از آنها مشروط به شرایط خاص است هر دو فرایند دارای مراتب و نیز دارای نتایج واحدند و آنها را باید به عنوان گرایش فطری در حقیقت جویی به کار بست دامنه و گستره هر یک و نیز شرایط خاص آن دو متفاوتند نقد پذیری و ضابطه پذیری از دیگر مواضع خلاف و تمایز این دو روی آورد است تحلیل دیدگاه ملاصدرا در ماهیت بحث و ذوق و نیز تمایز و تشابه آن دو نشان می دهد که وی هر دو را مراحلی از یک سلوک علمی می داند به گونه ای که یکی را باید مکمل دیگری دانست الگوی وی برای این تلفیق مطالعه میان رشته ای است
روش اشراقی شاخصه اساسی حکمت اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان مکاتب موجود فلسفی، مکتب اشراق با بهره گرفتن از «روش اشراقی» از سایر نظام های فلسفی متمایز می شود. پژوهش حاضر با هدف تبیین نظام اشراقی از طریق بررسی اجمالی مبانی و عناصر فلسفی تأثیرگذار در این مکتب، به نگارش درآمده است. مقاله پیش رو ضمن بهره گیری از آثار و آراء شیخ اشراق، از میراث مکتوب بزرگان حکمت و دیگر اندیشمندان این عرصه نیز مدد گرفته است.
اما آنچه به عنوان ثمره نهایی این بحث می تواند مورد توجه قرار گیرد آن است که شیخ اشراق هرچند روش استدلالی را در کنار روش اشراقی به منظور وصول به حقیقت، شرط ضروری و لازم معرفی می کند، اما اکتفا به روش برهانی محض را در دست یابی به مقصود حقیقی (کشف واقع) ناکافی دانسته و روش کارآمدتر را طریقی می داند که ضمن بهره گیری از آراء مشائین، پایه ها و مبانی خود را بر اساس آموزه های شریعت حقه و نیز منابعی همچون آراء حکمای باستان مبتنی ساخته باشد، به گونه ای که مؤید وفاق و هماهنگی عقل و اشراق گردد. در این مقاله از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است.
تأثیر اضافه اشراقیه در ارتقای ایمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیخ اشراق نسبت موجودات با خداوند یا نسبت انوار مجرده خصوصاً نفس ناطقه با نورالانوار را در پرتو اضافه اشراقیه تبیین می کند. در اضافه اشراقیه، مضاف که عین اضافه است، دارای وجود فقری، غیرمستقل و قائم بغیر است، غیری که قیوم و حقیقت محض واحد مستقل است. شیخ اشراق این اضافه را از سنخ نور می داند. از نظر شیخ اشراق، نفس انسان در پرتو اضافه اشراقیه می تواند به مراتب بالای شناخت و ایمان به خداوند برسد و ایمان او از طریق عشق به عالم علوی ظهور یابد. نفس در پرتو اضافه اشراقیه انوار عالی خود را مفتقر إلی الله می بیند، و به مقام فنا و بقای بعد از فنا و مقام عبودیت و نفس مطمئنه می رسد. وقتی نفس انسان به نور عقلی باقی شود، از افتقار و نقص و جهل به غنا و کمال و معرفت می رسد. از همین رو اضافه اشراقیه شریف ترین نسبت هاست.
جستاری در معنای «حکمت» با توجه به دیدگاه داوود قیصری و امام خمینی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۷
109 - 140
حوزه های تخصصی:
اندیشمندان اسلامی گاه «حکمت» را شاخه ای از علم در نظر می گیرند؛ علم به احوال موجودات به گونه ای که در نفس الأمر است. تفسیر دیگر «حکمت» حکم نمودن است؛ چنان که حق تعالی حکم فرموده که نیکوکاران را به بهشت و تباهکاران را راهی دوزخ نماید. در تفسیر سوم «حکمت» معنای اتقان و انضباط را به خود می گیرد؛ یعنی درست و نیکو کارکردن. تمامی این تفاسیر حاکی از حکیم بودن خداوند است؛ صفتی که ثبوت آن برای ذات باری ضروری است. اما آنچه در این مقاله بررسی می شود، مفهوم واژه «حکمت» از دیدگاه داوود قیصری و تعلیقه امام خمینی(ره) بر این دیدگاه است. نویسندگان این مقاله بنا به نظر این دو اندیشمند، واژه پرارج «حکمت» را واکاوی کرده به نقد و تحلیل این دو منظر و تطبیق آنها با دیدگاه های دیگر اندیشمندان خواهند پرداخت. «حکمت» در این پژوهش مرتبه ای درنظر گرفته می شود که عارف و حکیم، مشتاق و مجذوب رسیدن به آن هستند. صاحب حکمت عارف متألّهی خواهد بود که در مراتب باطنی و سرّی آن از عقل استدلالی گذر و شهود را تجربه می کند. این بررسی به شیوه پدیدارشناختی انجام گرفته، تلاش می کند «حکمت» را در معنای سوم و به عنوان حکمت ذوقی و شهودی در برخی حالات و مشاهداتِ عارفانی اعم از شرق و غرب که این تجربه را داشته اند، بیان کند تا از این طریق ریشه یابی عملی، سلوکی و جایگاه دست نیافتنی حکمت را نقبی زند.
ویژگی های حکمت ذوقی عطار
حکمت ذوقی شیخ فریدالدین عطار هم از جهت مبانی و ویژگی ها و هم از نظر زبان با حکمت بحثی متفاوت است. عطار در آثار پرشمارش در عمل کوشیده است، شاخص ها و عناصر حکمت خود را تبیین کند. این که سابقه و ریشه های حکمت ذوقی عطار چیست؟ و عطار از چه سرچشمه هایی برای تبیین حکمت مورد نظرش بهره برده است؟ و چه شاخص هایی حکمت ذوقی او را از حکمت بحثی جدا می کند؟ پرسش هایی است که، می کوشیم با توجه به زمینه های تاریخی، ذوقی، فکری و زبانی او به آنها پاسخ دهیم، برخی ویژگی های حکمت ذوقی عطار ریشه در اندیشه های ملامتیه دارد و برخی از آنها به شیوکه بیان او مربوط است که با توجه به شواهد شعری و زبان عرفانی خاص او مورد نقد و تحلیل قرار می گیرد.
اندیشه اخلاقی صحابه (ضرورت، امکان و روش بازشناسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
مطالعات معاصران درباره تاریخ اندیشه های اخلاقی در جهان اسلام بیش تر بر شناخت اندیشه های اخلاقیِ فلسفی از سده2 قمری به بعد متمرکز بوده و در آن ها کم تر به مطالعه تاریخی، گونه شناسی و دسته بندی آرائی توجه شده است که در چارچوب سنت فلسفی جهان اسلام نگنجیده اند. غالباً خاستگاه آن اندیشه های اخلاقیِ عالمان مسلمان هم که در سنت فلسفی بازتابیده است، جایی بیرون از جهان اسلام جسته می شود. نگاه انتقادی به این رویکرد مستلزم آن است که شواهدی به نفع استمرار نظریه پردازی های اخلاقی در جهان اسلام از کهن ترین دوره یعنی عصر صحابه بازنماییم و به این سؤال پاسخ دهیم که با کدامین مبنای نظری می توان اندیشه های کهن اخلاقی مسلمانان در عصر صحابه را بازشناخت؟کوشش هایی که چون دستاوردشان در قالب هایی متفاوت با نظامِ اخلاق فلسفی عرضه شدند، ناشناخته ماندند. برای تحقق این هدف لازم است معقولیت و معناداری پی جویی اندیشه اخلاقی در عصر صحابه را نشان دهیم؛ هم چنان که می باید به این سؤال پاسخ گوییم که صحابه چه گونه ممکن است با وجود اشتراک شان در شاگردی پیامبر (ص)، پیش برندگان آراء و مکاتب مختلفی گردند؟ به همین ترتیب، می باید شیوه گردآوری منابع و راه بردهای تحلیل داده ها به تناسب این هدف را بیان کنیم. مطالعه کنونی از نوع امکان سنجی و هدف از آن هم پدید آوردن مبنایی نظری برای تحلیل تاریخ اندیشه اخلاقی در عصر صحابه است. چنان که خواهیم دید، می توان انتظار شکل گیری مکاتب اخلاقی مختلف را در عصر صحابه داشت؛ مکاتبی که می توان برپایه روش پیش نهادی در این مطالعه راهی فراسوی بازشناسی آن ها گشود.
معناشناسی شهود و کارکردهای آن از دیدگاه شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیخ شهاب الدین سهروردی با طرح شهود در عرصه فلسفه توانست نظامی بدیع را به نام حکمت اشراق تأسیس نموده و در پی چنین اقدامی فلسفه رو به انحطاط را در قالبی جدید احیا نماید. این جستار در صدد است تا با بررسی تعریف شهود، اقسام، جایگاه و کارکردهای آن در فلسفه سهروردی اقدام ابتکاری سهروردی را بیش از پیش تبیین کند. پرسش اساسی این جستار نیز به کارکردهای شهود در فلسفه سهروردی و رابطه میان شهود و تعقل مرتبط است: آیا ورود شهود به عنوان ابزار شناخت عرفانی در عرصه ای تعقلی امکان پذیر خواهد بود؟ در صورت امکان، کارکرد شهود در فلسفه چیست؟ دستاورد این جستار عبارتند از: کاربرد شهود در یک نظام فلسفی بدون آسیب رسانی به ساحت تعقلی فلسفه امکان پذیر است و شهود به نحوی توانمند در حل معضلات فکری و فلسفی راهگشا است. از جمله کارکردهای شهود درنظام فلسفی حکمت اشراق عبارتند از: 1- انتخاب مسأله در پی اهمیت یافتن آن در پرتو شهود؛ 2- مقدمه ای برای دستیابی به حد وسط برهان؛ 3- تحلیل بهتر مسأله.