فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۱۷٬۸۰۹ مورد.
منبع:
موعودپژوهی سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۸
9 - 24
حوزه های تخصصی:
معتقدان به مهدویت برای زمینه سازی و نیل به جامعه موعود جهانی، رسالت ها و مسئولیت های خطیری دارند که با پایبندی به آنها می تواند زمینه ساز ظهور آن حضرت باشند. خانواده منتظر با شاخصه های خدامحوری، دین محوری، معنویت محوری و اخلاق محوری از دیگر خانواده ها متمایز می شود. ملاک تعلیم و تربیت در خانواده های منتظر بر محور قرآن و توصیه های معصومین(ع) است. براین اساس از مراحل اولیه شکل گیری و تکوین شخصیت دینی و ولایی فرزندان، تمام امور تأثیرگذار برای تربیت نسل منتظر مورد توجه قرار می گیرد. محیط خانواده ولایی و منتظر، محیطی است که در آن باور به حضور واقعی ولی خدا از طریق ارائه برنامه های عینی و عملی، در فرزندان نهادینه می شود که از مؤلفه های آن تثبیت و تعمیق باورهای دینی از طریق اقامه نماز و توسعه فرهنگ نماز است. در دوران نوجوانی معرفت دینی و ولایی به صورت آمیزه ای از احساس و عقل به فرزندان ارائه می شود. اگر خانواده ها تا این مرحله گام های تربیتی را با موفقیت طی کرده باشند در دوره جوانی این نحوه تربیت، تأثیر درونی خود را گذاشته و جوان به طور خودجوش و با الهام درونی به سوی ولی خدا حرکت می کند. تخلق به اخلاق انتظار و عمل به دستورات دینی بهترین راه برای حفظ و تثبیت نظام خانواده است.
ویژگی های قیام امام زمان (عج) در خطبه غدیر
منبع:
موعودپژوهی سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۸
73 - 92
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین و اساسی ترین مسائل حوزه معارفی و اعتقادی، مسئله مهدویت و تحقق پیدا نمودن حکومت دینی در پهنه گیتی است. از آنجاکه تحقق این وعده الهی جز از راه قیام و مبارزه با ظالمان، مشرکان و بی دینان امکان پذیر نیست، شناخت ویژگی های قیام و رهبر قیام، مهم است. پژوهش حاضر به روش توصیفی - تحلیلی صفات قیام امام زمان(عج) را از خطبه غدیر استخراج و تحلیل نموده است. نتایج نشان داد که صفات و ویژگی های بسیار برجسته و ممتازی برای قیام امام زمان(عج) در این خطبه بیان شده است. ازجمله آن صفات می توان به اصل قیام و ماهیت قیام، هدف قیام، برحق بودن قیام، چگونگی آغاز قیام (سیر قیام – هدایتگری و اقدام نظامی) پیروزی قطعی قیام، تشکیل حکومت عدل جهانی و اجرای واقعی اصل شایسته سالاری اشاره نمود. مجموع این صفات نشان دهنده آن است که آیند ه ای بس روشن برای بشریت ترسیم شده است؛ به گونه ای که جامعه مطلوب از زمان ظهور آغاز می گردد.
بررسی تطبیقی «نظریه فطرت» مطهری و «عقل عملی» کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۷ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۰)
113 - 136
حوزه های تخصصی:
استاد مرتضی مطهری بعنوان یکی از اندیشمندان برجسته در حوزه فلسفه اسلامی، و ایمانوئل کانت از متفکران بزرگ فلسفه غرب، نظریاتی نوآورانه را از خود برجای گذاشته اند. در نظام فکری استاد مطهری «نظریه فطرت»، از محوریترین و مهمترین مباحث است. او انسان را دارای سه مرتبه طبیعت، غریزه و فطرت دانسته و فطرت را نیز به دو بخش «فطرت شناخت» و «فطرت گرایش» تقسیم کرده است. عمده نوآوریهای مطهری بویژه در تبیین مباحثی همچون خدا، جاودانگی نفس و اخلاق در مباحث مربوط به فطرت گرایش بیان شده است. از سوی دیگر، کانت در مقام فیلسوفی بزرگ و تأثیرگذار، مباحث مابعدالطبیعه بویژه مسائلی همچون خدا، جاودانگی نفس و آزادی را به بوته نقد کشیده و حوزه این مسائل را از عقل نظری به «عقل عملی» منتقل نموده است. نظریه فطرت مطهری و بطور خاص، بحث گرایشهای فطری و مباحث مبتنی بر آن همچون اثبات خدا، جاودانگی نفس و اخلاق با نظریه عقل عملی کانت، بویژه مبحث اصول موضوعه عقل عملی یعنی آزادی، جاودانگی نفس و خدا کاملاً قابل مقایسه است. هدف از این تحقیق، مقایسه نظریه فطرت مطهری و نظریه عقل عملی کانت و بیان وجوه اشتراک آنها، یعنی شباهت کمال لایتناهی با خیر اعلی، شباهت روش اثبات جاودانگی، اثبات خدا و شباهت جایگاه فلسفه اخلاق از نظر مطهری و کانت میباشد. در این راستا، با روش توصیفی تحلیلی و تطبیقی بسراغ آثار این دو اندیشمند رفته ایم.
بررسی تبیین تکاملیِ دین از دیدگاه ریچارد داوکینز و آلیستر مک گراث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ریچارد داوکینز با رویکرد الحادی به تبیین تکاملیِ منشأ دین پرداخته است. وی در این راستا از فرضیه «دین به مثابه یک امر فرعی» و همچنین فرضیه «مم» سود جسته است. در مقابل آلیستر مک گراث به نقد رویکرد الحادی وی پرداخته و ادله وی را عمیقا ناکافی و ناموجه می داند. به نظر مک گراث تبیینِ صرفا زیست شناختی از منشأ دین، نادرست بوده و ناشی از خلط میان تکامل زیستی و تکامل فرهنگی است. ناسازواری، فقدان دلیل، سوگیری شناختی، عدم تمایز میان گزاره های دین، عدم مشابهت میان ژن و مم از جمله اشکالات وی به دو فرضیه مزبور است. مسأله تحقیق پیش رو آن است که تقابل این دو رویکرد را به تصویر کشد و به سنجش گذارد. در این ارزیابی به لحاظ گردآوری از روش کتابخانه ای – اسنادی و به لحاظ مقام داوری از روش تحلیلی سود جسته ایم. دستاورد تحقیق نشان می دهد که اگر چه در مجموع، اشکالات مک گراث، مفید و اثر بخش است؛ اما در برخی موارد، تبیین کافی و جامعی از سوی وی صورت نپذیرفته است.
بررسی عوامل تحقق شادکامی اجتماعی در حکومت حضرت ولی عصر (عج)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۳
219 - 254
حوزه های تخصصی:
شادکامی یکی از نیازهای اساسی انسان است و نقش مهمی در چارچوب حیات روانی و اجتماعی او بازی می کند و از مهم ترین اهداف همه ی ایدئولوژی ها و نظام های سیاسی اجتماعی بشر به شمار می آمده است این نوشتار با هدف معرفی نظام اجتماعی حکومت امام عصر؟عج؟ به عنوان نظام شادکام و سعادت بخش بشری، با بررسی حکومت امام عصر؟عج؟ در روایات، قرآن و ادله عقلی و بررسی عوامل شادکامی از نگاه جامعه شناسی و روان شناسی، با شیوه توصیفی تحلیلی و به صورت کتابخانه ای وجود عوامل تحقق شادکامی اجتماعی در حکومت امام عصر؟عج؟ را اثبات می کند. بر این اساس بعد از ذکر تعاریف شادکامی، مقبولیت اجتماعی، مشارکت اجتماعی، عدالت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، احساس امنیت، دین داری، تأمین نیازها، امید به آینده و رضایت عمومی به عنوان عوامل شادکامی اجتماعی در حکومت امام عصر بیان می شوند.
تحلیلی بر بنیادی ترین و کاربردی ترین مفاهیم نظری و عملی در گفتمان سلفیان جهادی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶
233 - 262
حوزه های تخصصی:
سلفیان جهادی تکفیری یکی از گروهای وابسته به جریان اهل حدیث اهل سنت هستند. در قاموس فکری این جنبش عمل گرایی و جهاد یکی از اصلی ترین سازوکارهای ایجاد تغییر و تحول در جامعه است. نظر به گستردگی این جنبش و تأثیرگذاری آن در جهان اسلام معرفت و شناخت مبانی فکری این جریان یک ضرورت است. این پژوهش با روشی توصیفی و تحلیلی در پی پاسخ به این سؤال است که بنیادی ترین مفاهیم نظری و عملی در گفتمان سلفیان جهادی کدام اند؟ و این مفاهیم چه نقشی در کنش های جهادی ها ایفا می کنند؟ یافته های تحقیق نشان می دهد که کلیدواژه هایی نظیر «کفر» و «ایمان»، «توحید در حاکمیت»، «تشکیل خلافت اسلامی»، «مبارزه با حاکمیت طاغوت»، «هجرت»، «عمل گرایی»، «پیوستگی میان ایمان و عمل»، «اصالت عمل»، «مخالفت با تفکر ارجاعی»، «توجه به نص قرآن» و «بی توجهی به مذاهب اربعه اهل سنت» از مؤلفه های این جنبش ها به شمار می روند.
ابرهای طلایی نگاره های معراج نامه ی میر حیدر، بازتابی از قرب سلوکی در آرای سید حیدر آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۲
81 - 102
حوزه های تخصصی:
آن چه حصول معرفت قدسی و قرب الهی را ممکن می سازد، برخورداری از نور تعقّل قلبی و منشعب از نورالانوار است. سیدحیدر آملی، تقرب الهی را برای وجود اعتباری موجودات، منوط به سفر روحانیِ نفس می داند. موجودات عالم، از فیض الهی که نور آسمان ها و زمین است، برخوردارند و در قربی وریدی محاط هستند. این نور زمانی پرفروغ تر می شود که عبد در مقام سالک درآید و برای تحصل ایقان به سفری عرفانی لبیک گوید. میرحیدر در بیان قرب سلوکی به معراج حضرت محمد (ص) می پردازد که با وصول به ملأاعلی به رؤیت قلبی حضرت اله نائل شدند. مشاهدات روحانی حضرت در شب معراج از جانب نگارگران نیز مورد توجه قرار گرفته و معراج نامه ی مُصوَّر میرحیدری یا شاهرخی از جمله ی آنها است. نکته ی حائز اهمیت در نگاره های این معراج نامه به گزینش و کیفیت حضور عناصر بصری از جمله ابرهای طلایی مربوط می شود و طرح این پرسش که با توجه به قرب سلوکی پیامبر در معراج، جایگاه صوری و معنوی ابرهای طلایی چیست؟ و کدام یک از کیفیت های بازنمایی یا بازتابی را شامل می شوند؟ این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی بیان می دارد که ابرهای طلایی امتزاجی از بازنمود و بازتاب قرب سلوکی حضرت هستند. در این گذر، خیال خلاق نگارگر، ابرهای طلایی را در شعله ی مقدس پیامبر مستحیل می کند و ابر- شعله های طلایی، در تناسب با ولایت کلیه ی ایشان می آفریند.
نقش راهبردی مکتب امامین انقلاب در زمینه سازی ظهور با تأکید بر مکتب شهید سلیمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۱ ویژه همایش شهید سلیمانی و مکتب انتظار و مقاومت
129 - 150
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات مهم در اندیشه منجی گرایی ادیان و دین اسلامی، به ویژه شیعیان، مسئله ظهور منجی و مهدی موعود4 و تاثیر و عدم تاثیر بشر در تعجیل یا تأخیر زمان وقوع این اتفاق مهم است، این مسئله به دلیل اهمیت تاریخی و جایگاه آن در چشم انداز آینده امت های اسلامی خصوصاً در نگرش جامعه شیعه به آینده، از دیرباز مورد توجه اندیشمندان مسلمان بوده است. با توجه به نگرش های مختلف و گاه متضاد درباره نظریه های ظهور، و عنایت به اهمیت مسئله و نگرش و عملکرد خاص و ژرف اندیشانه امامین انقلاب و شاگردان راستین این مکتب، نسبت به این موضوع این پژوهش درصدد است مسئله ظهور و اختیاری بودن آن و امکان پذیری تأثیر بر وقوع ظهور و تعجیل در آن را با توجه به مبانی و آراء امامین انقلاب و با استفاده از دلایل عقلی و نقلی روشن کند، منظومه فکری و عملکردی آن دو عالم، در قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در راستای تحقق بخشی به حکومت اسلامی در راستای نزدیک شدن به ظهور و حکومت موعود منجی تعریف شده و بر شاگردان راستین این مکتب اثرگذاری فراوانی داشته است. لذا برای دستیابی به نوع بینش و دیدگاه امامین انقلاب در مسئله ظهور در گام نخست، مفاهیم و معانی مرتبط بازخوانی شده و در گام دوم به سامانه نظری منطبق با دیدگاه آنان پرداخته و در نهایت، در راستای ایجاد اتحاد میان مبانی نظری اندیشه و مقام عمل با عنایت به سیر و عملکرد شهید سلیمانی;، نتیجه گیری می شود. مقام معظم رهبری به عنوان شاگرد و ادامه دهنده راه و مکتب امام خمینی; با نگاهی به فرایند انقلاب و نظام اسلامی در راستای نزدیک شدن به جامعه ایده آل و مطلوب اسلام، پنج مرحله به مثابه پنج نظریه را ترسیم و مطرح می کند و انقلاب اسلامی ایران به عنوان نمونه ای از جامعه ای منتظر، را در حال گذر از مرحله سوم و چهارم از آن مراحل می داند که خود به نحوی نگاه به انتظار به عنوان بزرگ ترین محرک اجتماعی با رویکرد مثبت تناسب دارد و انسان را برای تحقق حاکمیت ارزش ها و محو ضد ارزش ها تشویق می کند. بر این اساس نظریه اختیاری بودن ظهور، با اندیشه و سیره عملی امامین انقلاب و تلاش های شاگرد بارز این مکتب، شهید سلیمانی; در طول چهار دهه از انقلاب در عرصه دفاع مقدس و مقاومت اسلامی، در تحقق تمدن نوین اسلامی و الگوسازی آن سازگاری دارد که براساس آن اراده، اختیار و تلاش جمعی بشر در نزدیک کردن ظهور مؤثر است و تحقق این امر به صورت تدریجی و فرایندی خواهد بود. مقاله حاضر با روش تحلیلی _ توصیفی به بررسی این موضوع با استفاده از آثار و مکتوبات و نرم افزارها و سخنرانی ها از منظر آن دو امام با تأکید بر سیره و عملکرد شهید سلیمانی; پرداخته است.
تحلیل دیدگاه آیت الله سید محمد کاظم عصار در تبیین آموزه بداء(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۷۰)
45 - 64
حوزه های تخصصی:
آموزه بداء ازجمله اختصاصات اعتقادی شیعه است، از این رو همواره مورد طعن و انتقاد مخالفان قرار گرفته است. آنان شیعیان را متهم به نسبت دادن جهل و پشیمانی به خدا کرده و زبان به طعن ایشان گشوده اند. در مقابل ایشان نیز اندیشوران شیعی همواره از این آموزه دفاع کرده و هرکدام بر اساس نظام فکری خود، در پی تبیین حقیقت بداء و تحلیل صحیح رابطة آن با صفات الهی بوده اند. از میان بزرگانی که در عصر حاضر به تحلیل آموزه بداء پرداخته، آیت الله سید محمد کاظم عصار است. وی از آخرین حکمایی است که به صورت مفصل به مسئلة بداء پرداخته و در این باب، رساله ای مستقل با مشی فلسفی- عرفانی نگاشته است. ابتکارات آیت الله عصار در تبیین حقیقت بداء، به ویژه نگاه عرفانی وی در این باب بی نظیر است. وی توانست با استفاده از مبانی فلسفی صدرایی و بهره گیری از مبانی عرفانی، تبیین بدیع و تازه ای از حقیقت بداء، رابطة آن با علم و ارادة خداوند و تقدیر الهی، ارائه داده و نحوة وقوع آن در علم و اخبار معصومان(ع) را تبیین کند. چیستی حقیقت بداء و چگونگی تحلیل رابطه آن با علم، اراده و تقدیر الهی و علم و عصمت معصومان (ع) از دیدگاه وی، مسئلة پژوهش حاضر است.
برهان پذیری «وجود خدا» در قرآن از منظر آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۹
5 - 29
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم، کتاب استدلال و برهان است تا آنجا که بیش از سیصد مرتبه دعوت به تعقل نموده و حتی از مخالفان خود طلب برهان کرده است. با این حال برخی معتقدند قرآن، برهانی بر اثبات وجود حق تعالی که اساس توحید و رکن همه ادیان شمرده می شود اقامه نفرموده است. لذا این پژوهش در صدد است با تمرکز بر آراء و نظریات حضرت آیت لله جوادی آملی، اثبات نماید که می توان براهینی بر اثبات وجود حق تعالی از این کتاب آسمانی استفاده نمود و چنین ادعا نمود که هرچند اصل هستی مبدأ در بسیاری از آیات مفروغ عنه و مسلم گرفته شده است، لکن چنین نیست که قرآن هیچ گاه به آن نپرداخته باشد. این پژوهش در همین راستا، دو برهان از براهین عقلی و فلسفی اثبات وجود حق تعالی یعنی برهان «امکان و وجوب» و «امکان فقری» را مورد توجه قرار داده و با استنباط مقدمات آن ها از قرآن کریم، اقامه برهان بر وجود خدا در قرآن را به اثبات رسانیده است. لازم به ذکر است، انجام پژوهش هایی از این دست می تواند جلوه ای از تفکیک ناپذیری قرآن و برهان و نمایی از اعجاز علمی این کتاب آسمانی را به سهم خود آشکار نماید.
رابطه انتظار (نیروسازی) و احیاء امر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۵
49 - 64
حوزه های تخصصی:
از جمله وظایف شیعیان در دوران غیبت، انتظار است. انتظار علاوه بر تأثیر در باور و رفتار، به لحاظ روانی نیز امید به تغییر را در انسان تقویت می نماید. امید به تغییر، در واقع، لازمه کسب عِده و عُده در مسیر انتظار است. این ملزوم از چارچوب خاصی که در سنت معصومین؟عهم؟ برای انتظار ترسیم شده، به دست آمده است. این پژوهش که رویکرد روایی دارد با روش کتابخانه ای به این موضوع پرداخته است که آیا بین انتظار و احیاء امر خاندان رسالت رابطه ای وجود دارد؟ مهم ترین یافته این پژوهش، انکشاف برقراری ارتباطی تنگاتنگ بین انتظار و احیاء امر خاندان رسالت، است. همین امر، مسئولیت مضاعفی بر عهده پیروان این خاندان قرار می دهد تا نسبت به زنده نمودن امر آنان که همان انتظار است، اهتمام ویژه داشته باشند.
مرزشناسی هویتی تفسیر انتظار از نگرگاه کلان جریان های فکری و اندیشه ای(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۲
157 - 182
حوزه های تخصصی:
این نوشتار کوششی است در بازنمایی سنخ اندیشه ای جریان های فکری در تفسیر گفتمان انتظار. آنچه شایان توجه می باشد این است که جریان های فکری در رویکرد و تفسیر آموزه مهدویت و گفتمان انتظار، با وجود همانندی در برخی موارد، در ذات خود یکی نیستند، بلکه به لحاظ ماهوی و نیز لحاظ جانبی، طیفی از تفسیرهای متفاوت را تشکیل می دهند. این نوشتار، خواهد کوشید ضمن ارائه تنوعات تفسیری جریان های فکری در رویکرد به آموزه مهدویت چرایی ارائه تصویر متفاوت از آموزه مهدویت را نشان دهد. این مقاله، با روشی توصیفی و تحلیلی می کوشد تا با توجه به داده های لازم گفتمان انتظار را از دید جریان های فکری «تمدن گرایان مسلمان»، «تجددگرایان» و «شریعت گرایان سنتی» مورد بررسی قرار دهد. نتایج حاصل از تحلیل و ترکیب داده های جمع آوری شده نشان می دهد که آموزه مهدویت بسته به ملاحظاتی چند، از نگرگاه این جریان های فکری چه تمایزی دارد. بی گمان، موارد پیش رو، همه انواع موجود و صور محتمل در تمایزات اندیشه ای این جریان ها در تفسیر انتظار نیست؛ با مطالعه و تأمل بیشتر در این موضوع، و با ملاحظات مختلف، می توان به داده های بیشتری دست یافت، یا فرض های قابل مطالعه زیادتری را در آن اندیشید.
بررسی و نقد نظریه عقول از دیدگاه بانو امین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت معاصر سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
191-217
حوزه های تخصصی:
بانو امین که مشرب صدرایی دارد، در مواضعی مانند تقسیم بندی قوای نفس انسان، نظریه عقول و... تفاوت هایی با پیشینیانش دارد. در «نظریه عقول»، او ضمن انتقاد به نظریات پیشین، «نظریه ی روح محمدی» را مطرح می کند. مسئله پژوهش حاضر بررسی نوع مواجهه او با نظریه عقول و ارزیابی نظریه روح محمدی است. بر اساس یافته های پژوهش، بانو امین به هشت اشکال پیرامون نظریه عقول پاسخ می گوید: دو اشکال بر تجرد و قدم عقل، پنج اشکال بر مادی بودن عقل و یک اشکال بر ترتیب طولی و عدد عقول است. او از سویی دلایل عقلیِ تجرد عقول را قبول می کند و از سوی دیگر بنا بر ادله نقلی و ایرادات قاعده الواحد، مادی بودن عقول را به طور کلی مردود نمی داند؛ بلکه آن را «جایز» می داند و برای تبیین ربط واحد به کثیر از نظریه روح محمدی استفاده می کند. او گاهی روح محمدیه را معادل عقل اول می داند و گاهی با مادی دانستن عقل اول و مجرد دانستن روح محمدیه آن ها را غیر از هم می داند. بنابراین با نقد نظریات موجود در باب عقول، از هر دو نظریه ی مادی بودن و تجرد عقول قسمت هایی را می پذیرد و قسمت هایی را نمی پذیرد و سرانجام نظریه ی جدیدی بیان می کند. ترجیح دلایل نقلی و بحث از نظرگاه های مختلف، موجب نظریه جدیدی در آراء بانو امین شده است. روش این پژوهش تحلیلی انتقادی است.
بررسی دیدگاه ریچارد سوئین برن پیرامون نفس و امکان حیات پس از مرگ(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۹
117 - 147
حوزه های تخصصی:
ریچارد سوئین برن معتقد است که حیات پس از مرگ تنها در صورتی ممکن است که انسان دارای نفس مجرّدی باشد که بعد از مرگ باقی مانده و هویّت انسان را حفظ نماید. بدین جهت وی تلاش می کند با اثبات نفس، حیات پس از مرگ را حقیقتی ممکن و محتمل بداند. وی ایراداتی چون عدم تبیین کیفیت ارتباط دو جوهر کاملا متفاوت، عدم تبیین علت ارتباط نفس با بدنی خاص و ناسازگاری با اصل بستگی علی فیزیکی را نادرست دانسته و معتقد است پذیرش نفس با هیچ مشکل عقلی و فلسفی مواجه نیست. بعد از پاسخ به مشکلات پذیرش نفس، وی تلاش می کند بر مبنای اموری چون وحدت هویت شخصی، آگاهی، وجود همزمان حالات ذهنی و استدلال امکانی وجود نفس را اثبات نماید. این مقاله ضمن بررسی و نقد برخی ادله ی سوئین برن، از برخی ادله ی دیگر ارائه شده توسط وی دفاع نموده و بر این اساس، ممکن و محتمل بودن حیات پس از مرگ را نشان می دهد.
نقش حمل محیط و محاط در تبیین نظریه وحدت شخصی وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وحدت شخصی وجود یکی از نظریات اساسی و چالش برانگیز در حوزه تبیین نحوه ارتباط خداوند با مخلوقات است. مدعای این تحقیق آن است که تنها از طریق حمل محیط و محاط می توان به تبیین صحیح این نظریه پرداخت؛ به گونه ای که نه همه خدایی لازم آید و نه شأن مخلوقات و خداوند متعال به یکدیگر سرایت کند. ارکان این حمل متشکل از سه ضلع محیط، محاط و احاطه است. وجود محیط باید در عین بساطت از سعه برخوردار باشد تا کثرت بلاضم ضمیمه در آن معنای محصلی یابد و وجود محاط در عین واقعی بودن باید غیراستقلالی باشد. در چنین حالتی احاطه میان محیط و محاط ارتباط برقرار می نماید و کثرات بدون آنکه نیازی به استقلال داشته باشند، دارای نفس الامر و اموری حقیقی خواهند بود، بدون آنکه خللی در دایره احاطه خداوند بر مخلوقات صورت پذیرد. دو چالش اساسی در باب وجود رابطی محاط پدید آمده که با توجه به شاخصه های حمل محیط و محاط بدان پاسخ داده شده است. از جمله خصوصیات این حمل نسبت های متفاوت محیط و محاط با یکدیگر است؛ به گونه ای که در عین دور بودن محاط از محیط می توان محیط را نسبت به محاط در همان نزدیک تصور کرد. ادبیات حمل محیط و محاط از مواردی است که در آیات و روایات در تصویر رابطه خلق و حق بدان تصریح شده است که به برخی از آنها اشاره می شود.
ارزیابی تطبیقات مطرح شده برای آیات وعید بنی اسرائیل در سوره مبارکه اسراء(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۴
81 - 104
حوزه های تخصصی:
آیاتی از سوره مبارکه اسراء از دو افساد، و به تبع آن، دو عقوبتِ موعود برای بنی اسرائیل سخن گفته است؛ مفسران پیشین و معاصر، کم وبیش سعی نموده اند مراد عینی این وعید الهی را ارائه نمایند؛ قدما عموماً آیات شریفه مزبور را به حوادثی در دوران پیش از اسلام تطبیق نموده اند اما در دوران معاصر و بعد از تشکیل دولت اسرائیل، تطبیقات جدیدی در این خصوص مطرح شد که علیرغم تشتت، وجه مشترک شان، مرتبط ساختن وعید مزبور با فتنه فعلی اسرائیل است؛ همین ادعای مرتبط بودنِ آیات با چالش مهم دوران معاصر، اهمیت کشفِ حقیقت در خصوص آن را دوچندان می کند. مقاله حاضر درصدد است با تمرکز بر مُفاد حاصل از نگاه جامع به آیات، روایات و گزارش های تاریخی مرتبط با بحث، و به روش تحلیلی _ انتقادی، به ارزیابی تطبیقات ارائه شده توسط قدما و معاصرین در این مورد بپردازد. اجمالاً به نظر می رسد تطبیق افساد اول به افساد کنونی اسرائیل و افساد دوم به دوران آینده و تطبیقِ عقوبت کنندگانِ بنی اسرائیل در هر دو وعده به مجاهدانِ مؤمن، قابل قبول است.
نقد و بررسی دیدگاه نواندیشان دینی معاصر مبتنی بر عدم نزول دین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۸
۱۸۶-۱۷۳
حوزه های تخصصی:
یکی از بحث هایی که در دین شناسی بیش از هر موضوع دیگری در دوره مدرن به آن دامن زده شده بحث قرائتهای مختلف از دین یا چنانکه شبستری تعبیر می کند قرائت انسانی از دین است. سابقه چنین مباحثی درجهان عرب به نصر حامد ابوزید و پس از آن در کشور ما به آقایان سروش و شبستری می رسد.مسئله اصلی مقاله پرداختن به آراء آقای شبستری و دیدگاه او درباره عدم نزول دین است. مدعای اصلی وی این است که خداوند هیچ دینی نازل نکرده است زیرا اگر خدا دین نازل کرده بود باید به نحوی در قرآن به آن تصریح می شد در حالی که چنین تصریحی وجود ندارد. در این مقاله تلاش کرده ایم پس از بیان مبانی شبستری مدعیات او را به شکلی منطقی صورت بندی و عدم اعتبار استدلال های او را روشن و نشان دهیم برداشتی که شبستری از دین به دست می دهد به ضد خود تبدیل و سخنان وی در هر حال مستلزم پذیرش قرآن به عنوان کلام خداوند است .
رب النّوع انسانی یا حقیقت نفس ناطقه از دیدگاه افضل الدّین کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افضل الدّین کاشانی از جمله فیلسوفانی است که بر سیاق حکمای اشراقی، به دو عالم جسمانی و روحانی قائل است و برای هر نوعی از انواع در این عالم جسمانی، یک صورت نوعی به عنوان کلّی مطلق در عالم نفسانی برمی شمارد. فلاسفه اسلامی - به ویژه اشراقیون –رب النّوع انسانی را برابر می دانند با «عقل دهم» یا همان «روح القدس» (جبرئیل) که واسطه فیض حقّ است. مسئله اصلی مقاله حاضر آن است که افضل الدّین کاشانی چه دیدگاهی درباب رب النّوع انسانی دارد و حقیقت نفس آدمی را به عنوان اصل برین او چگونه تعریف می کند؟ روش تحقیق در این مقاله، روش تحلیلی- توصیفی، بر مبنای مطالعات کتابخانه ای است. داده های تحقیق نشان می دهد که باباافضل کاشانی برخلاف دیگر فلاسفه، حقیقت نفس انسانی و رب النّوع او را فرشته مرگ (عزرائیل) معرفی می کند. تاکنون پژوهندگانی که درباره آثار باباافضل تحقیق کرده اند به این وجه تمایز دیدگاه او و دیگر فلاسفه درباب ربّ النّوع انسانی اشاره ای نکرد ه اند. نتایج تحقیق آن است که با بررسی دیدگاه این فیلسوف، پیوند میان فلسفه اسلامی با حکمت و عرفان را روشن خواهد شد، چراکه باباافضل با طرح عزرائیل به عنوان ربّ النّوع انسانی، حاصل کار نفس را مرگ اختیاری یا مقام فنا می داند.
اختلاط حقیقیه و خارجیه: ضرب های منتج و نتایج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شمس الدین سمرقندی در دو کتاب قسطاس الأفکار و شرح القسطاس درباره قیاس های مختلط از حقیقیه و خارجیه، دو دیدگاه متفاوت را به دست داده است که تحت عنوان های «تحریر اول» و «تحریر دوم» در مقالات دیگری به آن ها پرداخته و نشان داده ایم هرکدامشان دچار خطاهای متعددی هستند و از این روی، هیچ کدام از آن ها تحلیلی درست و کامل از اختلاط قضیه های حقیقیه و خارجیه به دست نمی دهند. در این مقاله قصد داریم نتایج درست اختلاط این قضایا را به دست دهیم؛ به گونه ای که برپایه مبانی فکری منطق دانان مسلمان همچون سمرقندی، هیچ اعتراضی بر این نتایج وارد نباشد و بتوان آن ها را تقریری کاملاً درست از اختلاط قضایای حقیقیه و خارجیه دانست. در هریک از شکل های چهارگانه قیاس ارسطویی، اختلاط خارجیه-حقیقیه و حقیقیه-خارجیه را جداگانه بررسی کرده ایم؛ همچنین ضرب ها و اختلاط های عقیم و منتج را به صورت موردی مشخص کرده و نتایج هر ضرب و اختلاط منتج را جداگانه نشان داده و نتایج قابل اثبات را اثبات کرده ایم. بررسی اختلاط های عقیم و نتایج غیر قابل اثبات، نیازمند بررسی نظام مند مثال های نقض است که آن را به مقاله ای دیگر وامی گذاریم.
گرایش ابن سینا به عرفان و معرفت شهودی در مقایسه با ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت سینوی (مشکوه النور) سال ۲۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۸
137 - 172
حوزه های تخصصی:
در رویکرد معرفتی ابن سینا، تنها شهود عقلانی کاربرد دارد و نمی توان از معرفت عرفانی و شهود قلبی در اندیشه وی سخن گفت. شیخ الرئیس هدف نهایی معرفت و سعادت را شناخت عقلی و علمی، و اتصال به عقل فعال می دانست که مبتنی بر عقل نظری و شهود عقلانی بود؛ اما در مشرب ملاصدرا برخی حقایق متعالی به کمک عقل نظری، قابل فهم نیستند؛ بلکه با استمداد از کشف وشهود و فرارَوی از طور عقل و به واسطه علم حضوری دریافت می شوند. در این نوشتار، موافقان با تفکر عرفانی بوعلی را به دو دسته تقسیم کرده ایم: در یک گروه، سنت گرایانی همچون سید حسین نصر، هانری کربن و غلام حسین ابراهیمی دینانی قرار دارند که ازمنظر سنتی- تاریخی و اندیشه رازوَرزی اسلامی- ایرانی و فلسفه مشرقی، با استناد به برخی آثار ابن سینا وی را زمینه ساز تفکر عرفانی درحوزه فلسفه اسلامی می دانند. گروه دوم، برخی محققان متأخر هستند که می کوشند با تکیه بر نظام معرفت شناسی و علم النفس شیخ الرئیس نشان دهند این فیلسوف دو چهره دارد؛ سپس تلاش می کنند ابن سینای اشراقی- عرفانی را از ابن سینای مشائی تمایز بخشند. در ادامه، ضمن مقایسه تفکر ابن سینا و ملاصدرا درحوزه معرفت شهودی نشان خواهیم داد هردو دیدگاه، خطا هستند و اگر بوعلی در آثار خویش از عرفان و عرفا سخن گفته، صرفاً ازمنظر عقلی و فلسفه عرفان بوده و او از ابتدا تا انتها از سبک معرفتی مشائی خویش عدول نکرده است.