فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۹٬۵۶۳ مورد.
منبع:
مطالعات دینی رسانه دوره ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۳
140 - 168
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش فهم این مسئله است که در عصر کنونی، رسانه های نوین چگونه می توانند ابعاد چندگانه و فرآیندهای درهم تنیده دین و صلح را در جامعه (جهانی) کنار هم بنشانند؟ همچنین دین چگونه می تواند با بهره گیری از رسانه های نوین، صلح را در جهان فراگیر کرده و گروه های مختلف اجتماعی و فرهنگی را همگرا نماید.روش شناسی پژوهش: مقاله حاضر با بهره گیری از ظرفیت های نظری و پژوهشی موجود در دین پژوهی و مطالعات ارتباطی و رسانه ای، با روش کتابخانه ای و رویکرد تحلیلی و با مثلث سازی مفهومی بین سه نظریه «وساطت معنا»، «الگوی گیرتز؛ دین به مثابه یک سامانه فرهنگی» و «هرم صلح سازی لدرچ» درصدد پاسخگویی به سؤالات پژوهش و وصول هدف پژوهش برآمده است.یافته ها: رسانه های نوین می توانند معانی مفاهیم را تغییر دهند و با ارتقای دانش و آگاهی و فراهم کردن بستر گفت وگوهای سازنده و بسیج کنشگران مدنی و نمایش آسیب دیدگان جنگ، حمایت عمومی را برای حل وفصل منازعات جلب کنند. دین نیز به عنوان یک منبع فرهنگی می تواند با همکاری رسانه های نوین، کنشگران دین دار و سکولار را حول محور صلح گرد هم آورد و بر محدودیت های رسانه ها مانند فیلترینگ و نشر اخبار جعلی غلبه کند.
تربیت رسانه ای یا رسانه تربیتی: چالش گفتمانی سیاستگذاری در نظام تربیتی ایران
منبع:
مطالعات دینی رسانه دوره ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۲
68 - 96
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از تدوین این مقاله، تبیین، توصیف و تحلیل مفاهیم متناظر با دو گفتمان «تربیت رسانه ای» و «رسانه تربیتی» به مثابه دو گفتمان مرتبط با سیاست گذاری در نظام تربیتی از یک سو واستنتاج دلالت های هر یک از این دوگفتمان در پداگوژی از سوی دیگر، و درنهایت تبیین نقش تکنولوژی به عنوان میانجی، و نقش آن در کاربست و همگرایی و همسویی دو گفتمان مذکور در سیاست گذاری های تربیتی است.روش شناسی پژوهش: در تدوین این مقاله از روش تحلیل مفهوم، نوسازی مفهومی، تحلیل انتقادی دو گفتمان و استنتاج دلالت ها بهره گرفته شده است.یافته ها: یافته ها بیانگر این واقعیت هستند که فناوری به مثابه میانجی با کارکردی چون تلفیق می تواند بین دو گفتمان تربیت رسانه ای و رسانه تربیتی نوعی همگرایی و همسویی ایجاد نماید؛ به گونه ای که سیاست گذاران تربیتی بتوانند همزمان اقتضائات و ملزومات هر دو گفتمان را در عمل سیاست گذاری خود در نظر گیرند. همچنین سیاست گذاران تربیتی نباید از نقش حیاتی فناوری به عنوان میانجی در سیاست گذاری های تربیتی غفلت نمایند.
تحلیلی بر ساختار و محتوای صفحات گروه های پاپ کره ای(K-POP) در اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش تحلیلی بر ساختار و محتوای صفحات گروه های پاپ کره ای(K-POP) در اینستاگرام است.روش: این پژوهش از نظر هدف در زمره تحقیقات کاربردی است و از روش تحلیل محتوای کمی استفاده شده است. در تحلیل محتوای کمی با استفاده از دستورالعمل کدگذاری به بررسی ساختار و محتوای پلتفرم اینستاگرام پرداخته شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل صفحات گروه های پاپ کره ای در پلتفرم اینستاگرام تشکیل می دهد که تعداد آنها بیش از 1000 صفحه فعال و غیر فعال می باشد. در این جامعه نمونه گیری از نوع تصادفی ساده است. بنابراین تعداد نمونه به دست آمده در این پژوهش 50 صفحه اینستاگرامی است که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد و با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی و کدگذاری داده ها به منظور دستیابی به نتایج قابل تحلیل مورد مطالعه قرار گرفت و سپس به وسیله نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل داده ها انجام شد. پس از بررسی های انجام شده، داده های به دست آمده در 120 کد و کدهای مذکور سرانجام در 6 مقوله و 31 زیرمقوله مرتبط با مقولات دسته بندی شدند.یافته ها: . نتیجه کدگذاری و تحلیل محتوای کمی مقوله محتوای صفحات اینستاگرامی نشان داد که 6درصد مقوله محتوای صفحات اینستاگرام را زیرمقوله همجنسگرایی، 10درصد از مقوله محتوا را زیرمقوله خشونت کلامی و رفتاری، 4 درصد را زیرمقوله شیطان پرستی، 30 درصد از مقوله محتوا را زیرمقوله خوش گذرانی و تجملات و در نهایت 50 درصد از مقوله محتوای صفحات را زیرمقوله توجه به مدگرایی، زیورآلات و پوشش تشکیل داده است.نتیجه: نتایج بررسی ها نشان داد که 35 درصد مقوله «اصول و قواعد مطرح شده در صفحات گروه کی پاپ» به زیرمقوله اغراق و بزرگ نمایی، 0/5 درصد به زیرمقوله سلامتی و زیبایی، 22 درصد به زیرمقوله احساسات و عواطف، 13 درصد به زیرمقوله سرایت روانی، 9 درصد به زیرمقوله ارزش های انسانی، 7 درصد به زیرمقوله ارائه دلایل منطقی و درنهایت 10 درصد به زیرمقوله سایر اصول تعلق داشت که بیشترین درصد متعلق به اغراق و بزرگ نمایی و کمترین درصد مربوط به سلامت و زیبایی بوده است. نتیجه اینکه حضور و دنبال کردن کاربران جوان از صفحات اینستاگرامی گروه های کی پاپ، بر اساس زمینه های روانی و اجتماعی مختلف و متفاوتی انجام می شود که باعث می شود انگیزه ها و اهداف متفاوتی را از دنبال کردن این صفحات جستجو کنند. آنها بر اساس انگیزه ها و منافع خود از این شبکه ها استفاده می کنند و فعال هستند و صفحات گروه های کی پاپ تاثیرات مخربی بر سبک زندگی آنها خواهد داشت.
ارائه الگوی ارتقای عملکرد رسانه ملی در شرایط بحران (مطالعه موردی: همه گیری کرونا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در نظر داردبه این سؤال پاسخ دهدکه عوامل مؤثربرنتیجه بخشی مدیریت عملکرد در رسانه ملی درزمان همه گیری بیماری(مطالعه موردی بیماری کرونا) چیست؟درواقع این تحقیق قصد داردبه اکتشاف مؤلفه های مدیریت عملکرد رسانه ملی درزمان همه گیری بیماری کرونابپردازد.پژوهشی آمیخته اکتشافی که در آن ازروش کیفی گراندد تئوری وکمی پیمایش برای دستیابی به الگوی مدیریت اثربخش عملکردرسانه درشرایط همه گیری بیماری کرونا استفاده شده است.جامعه آماری روش کیفی را30 نفر ازصاحب نظران آشناباموضوع تشکیل می دهد ومصاحبه با آنهابرای استخراج الگو انجام شده است.جامعه آماری پیمایش رانیز کارشناسان ومدیران رسانه ملّی تشکیل می دهند که ازبین آنها 368 نفر به عنوان نمونه نهایی انتخاب شده اندتا میزان تأیید مؤلفه هایی که از روش گرندد تئوری استخراج شدند،تعیین شود. نتایج نشان می دهد در مجموع 27 مؤلفه که تأیید خبرگان و کارشناسان رسانه را داشت به عنوان عوامل علّی یا پیش شرط (6 مؤلفه)، مقوله محوری (4 مؤلفه)، عوامل مداخله گر (5 مؤلفه)،عوامل بسترساز (4 مؤلفه)،راهبردها (3 مؤلفه) و پیامدها (5 مؤلفه) شناسایی شدند.برخی از این مؤلفه ها عبارتند از؛ضرورت توجه ویژه به وظایف رسانه ملّی با نگاه سلامت محور، توجه مستمر به آموزش سلامت محور آگاهی بخش، تقویت شبکه ها و برنامه های مرتبط با عملکرد سلامت محور رسانه، بکارگیری شیوه های مؤثر آموزش سلامت محور، پرهیز از امنیتی کردن بحران هایی مانند همه گیری کرونا، تولید محتوای متناسب با دستورالعمل های خاص شرایط بحران، ارتقای آموزش های رسانه ای با استانداردهای جهانی، ارتقای سبک ها و شیوه های آموزشی با هدف جلب توجه مخاطب، باورپذیری در مخاطب نسبت به اطلاعات بهداشتی و توجه به نیازهای بهداشتی و معیشتی مردم در شرایط بحران.
ارائه مدلی برای موفقیت تبلیغات با محوریت سلبریتی ها در تجارت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به توسعه روز افزون تجارت، تبلیغات به عنوان یکی از اساسی ترین ابزارهای آن اهمیت بالایی پیدا کرده، طوری که در عصر فعلی و با همه گیر شدن وسعت شبکه های اجتماعی تصور دنیای کسب وکار بدون تبلیغات مدرن دشوار است، استفاده از شهرت سلبریتی ها در روند تبلیغات سلبریتی محور یکی از استراتژی های کاهش ریسک موفقیت تبلیغات است؛ از این رو، هدف پژوهش حاضر، ارائه ی مدلی برای موفقیت تبلیغات با محوریت سلبریتی ها در تجارت اجتماعی است. روش پژوهش با استفاده از شیوه استقرایی و با رویکرد کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد بوده و جامعه آماری پژوهش اساتید دانشگاه و کارمندان باتجربه در امور رسانه های اجتماعی می باشد. روش نمونه گیری به صورت گلوله برفی و تعداد افراد 13نفر، تا رسیدن به حد اشباع نظری و حد تکامل پیش رفته است؛ نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که شرایط علی جهت تبلیغات سلبریتی محور عبارتند از: ویژگی های سلبریتی، محتوای متناسب و نهادینه کردن مسئولیت اجتماعی و شرایط مداخله گر: عوامل تکنولوژیک، تشابه ادراک شده میان منبع و گیرنده پیام و اگاهی بخشی مخاطبان؛ بستر حاکم: نگرش منفی نسبت به برخی سلبریتی ها، قابلیت های تجارت اجتماعی، محدودیت های شبکه های اجتماعی و هزینه تبلیغات سلبریتی محور؛ راهبردها: مدیریت ارتباطات، موقعیت شناسی و مدیریت راهبردی تبلیغات؛ و درنهایت پیامدها شامل: تقویت سرمایه اجتماعی، برند سازی، توانایی نفوذ در مخاطبان هدف و وفاداری مشتریان می باشند.
خوانش جامعه شناختی تأثیر مصرف رسانه ای بر سبک زندگی؛ با تأکید بر نقش پایگاه اقتصادی- اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه باهدف بررسی رابطه بین مصرف رسانه ای در فضای مجازی با سبک زندگی با توجه به نقش متغیرهای جمعیت شناختی و پایگاه اقتصادی- اجتماعی انجام شده است. به لحاظ روش شناختی، این پژوهش از نوع مطالعات کمّی، مقطعی و کاربردی و در قالب پیمایش است که دارای رویکردی توصیفی و تحلیلی بوده و به ارزیابی مسئله اصلی پژوهش در میان جوانان شهر تهران می پردازد. جامعه آماری، جوانان 18 تا 34 ساله شهر تهران و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 400 نفر بوده که این افراد با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و تصادفی در 10 محله از 5 منطقه (1، 4، 6، 15، 22) در میان مناطق 22گانه شهر تهران انتخاب شده اند. داده های به دست آمده از پرسش نامه از طریق نرم افزار Spss مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که متغیرهای «مصرف رسانه ای در فضای مجازی و ابعاد سازنده آن (دیداری-شنیداری و نوشتاری) و مدت استفاده از فضای مجازی، میزان استفاده از شبکه های اجتماعی و میزان استفاده از رسانه های مختلف» رابطه مستقیم و معناداری با سبک زندگی جوانان دارند. همچنین بین مصرف رسانه ای در فضای مجازی و سبک زندگی جوانان بر حسب جنس، وضعیت تأهل، سن، منطقه زندگی و میزان درآمد و متغیر پایگاه اقتصادی- اجتماعی تفاوت معناداری وجود ندارد، از طرفی بین مصرف رسانه ای در فضای مجازی و سبک زندگی جوانان بر حسب تحصیلات و شغل تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین مصرف رسانه ای زمینه تغییر سبک زندگی از سنتی به میانه (ترکیبی) و از میانه به مدرن (غربی) را فراهم می آورد.
گونه شناسی تولیدمحتوای اینفلوئنسر محور ایرانی در اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محتوای اصلی در شبکه های اجتماعی محتوای کاربرساخته است که مهم ترین ویژگی آن عدم وابستگی سازمانی و آماتوری است، در بین کاربران شبکه های اجتماعی اینفلوئنسرها کاربران نخبه اند، که توانسته اند با تولید محتوای منظم شبکه مخاطبان خود را بسازند. محتویی که توسط اینفلوئنسر تولید می شود، تولید اینفلوئنسرمحور است. تولید اینفلوئنسر محور بر خلاف تولید کابرساخته، آماتور نیست و قادر به ذائقه سازی است، بنابراین در ذیل تولید کاربرساخته قرار نمی گیرد. اینفلوئنسرها در جذب فالوئر و تبدیل سرمایه کاربری از طریق تولیدمحتوا، مهارت قابل ملاحظه ای دارند، آنها برای تبدیل سرمایه کاربری خود به سرمایه نقد شونده، فرآیند ویژه ای را طی می کنند که طی آن گونه های متفاوتی از محتوا پدید می آید. این مقاله درصدد گونه شناسی تولید اینفلوئنسرمحور ایرانی در اینستاگرام است و برای این منظور روش ترکیبی را بکار می گیرد که در آن از دو روش کیفی نتنوگرافی و تحلیل مضمون استفاده شده است. روش نتنوگرافی بکار گرفته شده متکی به مدل سادبک است که خود تلفیقی از مشاهده، بررسی محتوا و مصاحبه های آفلاین است. در تحلیل داده های به دست آمده از این الگوی سه وجهی از روش تحلیل مضمون استفاده گردید. طی بازه زمانی ۱۸ ماهه صفحات اینستاگرامی ۲۳ اینفلوئنسر مورد مشاهده و محتوای تولیدی آن مورد بررسی قرار گرفت. همچنین با ۱۲ نفر از اینفلوئنسرهای مورد بررسی نیز مصاحبه عمیق انجام شد. پس از کدگذاری و تحلیل داده ها «تولیدمحتوای نقدشونده» با توجه به تنوع اینفلوئنسرها و فالوئر به ۵ گونه کلی تولیدمحتوای روایی، فراتبلیغ، برندشخصی، تولیدمحتوای مشارکت جویانه، تبلیغ مستقیم صورت بندی شد.
الگوی موفقیت نهادهای دینی (مورد مطالعه: مساجد موفق در عرصه تربیتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۳شماره ۶۷
141 - 185
حوزههای تخصصی:
تحقق جامعه دینی به موفقیت نهادهای دینی وابسته است و مسجد گسترده ترین و اثرگذارترین نهاد اسلامی است. به رغم تفاوت ها، اشتراکات زیادی در عملکرد مساجد موفق وجود دارد. الگوگیری از مساجد موفق یکی از اقدامات برای ارتقای مساجد است. نکته مهم در الگوگیری شناختِ عوامل اصلی موفقیت و تمایز آن ها با سایر ویژگی های مساجد موفق است. این پژوهش بر آن است تا الگوی موفقیت مساجد در عرصه تربیتی را فهم کند. این پژوهش از نوع کیفی است و در آن از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. داده های پژوهش از نتایج موردکاوی بیست مسجد برتر در کشور در حوزه تربیتی استخراج شده است. نتایج حاکی از آن است که یازده عامل اصلی و 39 عامل فرعی در موفقیت مساجد در عرصه تربیتی نقش اساسی دارند. عوامل مهم موفقیت عبارت اند از: رهبر اسوه، نظام تربیتی کادرساز، رونق تربیتی تشکیلاتی در بخش خواهران، انسجام تشکیلات ایمانی، جامعیت تربیتی و تشکیلاتی، تعامل با طلاب و حوزه علمیه، تعامل مسجد و مدرسه و خانواده، روحیه جهادی، رفع موانع فعالیت جوانان، گسترش مأموریت و تسری الگو، خدمت رسانی پیرامونی.
The Future Role of the Internet: How University Publishing Houses Will Operate in 21st Century
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۸, Issue ۱, January ۲۰۲۴
1 - 26
حوزههای تخصصی:
The 21st century heralded the dawn of the open access era in university publishing houses. The internet has transformed publishing from a lower reliance upon peer review processes, to readers being given direct access to text via digital content delivery. The internet era now enables knowledge transfer free at the point of deliver, without copyright or license. The internet has transformed university presses and publishers, from content providers to service deliverers. As a result, global publishing has changed, and university publishing houses have had to change with it. A global consensus of publishing has been set due to the technological advance of the internet. A global consensus which has been widely accepted by most university publishers. People will need to develop a good grasp of media and information literacy as either providers or consumers of university publishing houses’ content and services. The potential effects of the internet on COPE (Committee on Publication Ethics, 2022) compliance features. One of many questions covered in this paper is: How will impact factors, readership analytics and the metaverse, effect publishing in the 2020s. The utility of the internet enables geographically spread authors who have never met, to co-author academia.
راهبردهای رسانه ای انتشار گفتمان سلفی: مطالعه سه نسل گروه های سلفی جهادی- تکفیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رسانه ها به طور عام و در سال های اخیر فضای مجازی به طرز چشمگیری مورد بهره برداری جریان های سلفی جهادی- تکفیری بوده است. پژوهش حاضر با نگاهی مقایسه ای به نقش رسانه ها و فضای مجازی در انتشار گفتمان سه نسل گروه های سلفی جهادی- تکفیری، درپی پاسخ به این پرسش اصلی است که نسل های سه گانه گروه های سلفی جهادی - تکفیری چگونه از رسانه ها و فضای مجازی برای انتشار گفتمان خود و برساختن سوژه های سلفی استفاده کرده اند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که بهره گیری از رسانه ها (عمدتا به دلیل تفاوت زمانی و شکاف نسلی) در نسل اول و دوم به مراتب کمتر از نسل سوم بوده و «داعش» به عنوان نسل سوم گروه سلفی جهادی - تکفیری در به کار گرفتن رسانه ها و فضای مجازی موفق تر از همتایان خود عمل کرده است. کارآیی این رسانه ها برای این گروه به مثابه «سلاحی» در «نبردهای نامتقارن» و در راستای تبلیغات برای انتشار مبانی گفتمان سلفی جهادی تکفیری، دعوت به جبهه های جنگ و عضوگیری برای انجام عملیات انتحاری بوده است. رویکرد مقایسه ای با محوریت موضوع رسانه در بررسی عملکرد سه نسل جریان سلفی جهادی- تکفیری نوآوری پژوهش حاضر به شمار می آید. روش پژوهش کیفی، از نوع تبیین علی و روش گردآوری داده ها، کتابخانه ای و استفاده از منابع معتبر فضای مجازی است.
بررسی اثرات فناورهای ارتباطی و رسانه ای دیجیتالی بر مشارکت سیاسی جوامع روستایی با تاکید بر پیام رسان های داخلی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان ملکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات میان رشته ای ارتباطات و رسانه دوره ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۵
121 - 146
حوزههای تخصصی:
مفهوم مشارکت سیاسی دربرگیرنده گروهی از راهبرد ها، مفاهیم، اندیشه ها و سازمان های نوینی است که تأمین کننده نیازهای اجتماعی است. از طرفی شبکه های اجتماعی در ارتقا و یا کاهش شاخص های آن نقش بسیار موثر دارند زیرا میزان تأثیر شبکه های اجتماعی بر فضاهای روستایی، تصویر متفاوت و متنوعی را ارئه می دهد که تحقیق حاضر سعی داشت جنبه مشارکت سیاسی ساکنین را در نواحی روستایی مورد مطالعه، بررسی کند. تحقیق برمبنای هدف کاربردی و از حیث امکان کنترل متغیرها، از نوع تحقیقات شبه تجربی بود، زیرا با توجه به پس رویدادی بودن تحقیق امکان کنترل متغیرها به نحو کامل وجود ندارد. در این تحقیق با مطالعه ادبیات نظری و تحقیقات گذشته، متغیرها و ابعاد تحقیق در 3 بعد کلی مشخص گردید. نگرش انتخاباتی، تاثیرپذیری از کاربران و رفتار انتخاباتی که تفسیر آن در کلیّت مشارکت سیاسی در نواحی روستایی شهرستان ملکان، مورد توجه بود. نتایج حاکی از آنست که بیشترین معیار نگرش انتخاباتی و کم اهمیت ترین معیار رفتار انتخاباتی در تبیین و پیش بینی متغیر وابسته(مشارکت سیاسی) نقش دارد. تحقیق توجه به شبکه های اجتماعی را در قالب افزایش اثرات آن و بهبود معیارهای مشارکت سیاسی در نواحی روستایی مورد مطالعه بیان می دارد.
فرصت ها و چالش های دین در رسانه های نوین با تأکید بر اینستاگرام
منبع:
مطالعات دینی رسانه دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۱
142 - 169
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر قصد دارد فرصت ها و چالش های دین در رسانه های نوین در فضای مجازی با تأکید بر اینستاگرام را شناسایی و تبیین کند.روش شناسی پژوهش : پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کیفی با استفاده از تحلیل تِم و تکنیک تجسم داده کاوی و مبتنی بر مصاحبه نیمه عمیق است. تحقیق از نظر هدف، توسعه ای-کاربردی بوده و از روش کدگذاری مضامین برای تحلیل داده استفاده می کند. داده ها از طریق مصاحبه های انفرادی با 15 نفر از اساتید و خبرگان دین و رسانه از طریق نمونه گیری هدفمند و با استفاده از روش گلوله برفی به دست آمد و درنهایت مهم ترین فرصت ها و چالش های دین در رسانه های نوین اینستاگرام شناسایی و تبیین شد و راهکارهایی برای رفع آن ها ارائه گردید.یافته ها: مهم ترین فرصت های شناسایی شده شامل آینده نگری در تولید محتوا، مدیریت حضور فعالانه نهادهای دینی در فضای مجازی و بهره گیری از قابلیت های اینستاگرام است، و مهم ترین چالش ها در حوزه رسانه های نوین شامل حضور ضعیف دینی در فضای مجازی، سطحی نگری دین و تردید در آن، بهره برداری غرب از فضای مجازی و تخریب هدفمند ارزش های اسلامی و ایرانی است.بحث و نتیجه گیری: مدیران رسانه و حوزه تبلیغات دین می توانند از نتایج این پژوهش استفاده کنند. مدیران رسانه باید بر مبحث آینده نگری در تولید محتوا و حضور فعالانه در فضای مجازی تأکید ویژه داشته باشند و سعی نمایند که مباحث دینی قوی و عمیق را در این فضا تقویت و اشاعه دهند.
مسجد و معنا: بررسی جایگاه «نظم مکانی مقدس» در مدینه فاضله، از خاستگاه نظریه فرهنگی صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۳شماره ۶۷
69 - 101
حوزههای تخصصی:
نظریه فرهنگی صدرایی بر مبنای اصول حکمت متعالیه به ویژه قاعده اتحاد عالم و معلوم، هستی فرهنگ را بر مدار اتحاد انسان ها با نظام های معنایی مشترک توضیح می دهد. با استنطاق از اصول این دستگاه فلسفی از جمله «جسمانیهالحدوث و روحانیهالبقاء بودن نفس»، «تعاکس ظاهر و باطن هستی» و «ترابط ادراکات حسی و معانی عقلی»، روشن می شود که فرهنگ ها با نظم های مکانی در ترابطند، بدین معنا که هر «نظام معنایی » در صورت تبدیل شدن به فرهنگ، نظم مکانی مختص خویش را به ارمغان می آورد و در عین حال نظم مکانی و محیط کالبدی جامعه، متقابلاً بر نظام معنایی-فرهنگ- مؤثر است. از همین روست که دین برای استقرار نظام معنایی توحیدی در جامعه، نظم مکانی ویژه ای تدارک دیده است. این نظم مکانی بر مدار مسجد سامان می یابد و کارکردها و موقعیت مکانی مسجد به گونه ای است که انتشار معنا در جهان اجتماعی مسلمین، از مسیر مسجد به مثابه «اصلی ترین کانون ارتباطی جامعه» رقم می خورد. کالبد و بعد معماری مسجد نیز که ظرفیت معنابخشی فراوان دارد، بایدها و نبایدهای مهمی در اندیشه دینی دارد، همچنان که در سنت نبوی و سیره مسلمین، موقعیت مسجد در نسبت با سایر عناصر کالبدی شهر به گونه ای تعیین شده که این مکان مقدس به سایر اندام های شهری معنابخشی کند. معنابخشی مذکور با دو سازوکار حاصل می شود. اول، مرکزیت و محوریت مسجد در میان اندام های شهری و دوم، پژواک برخی مختصات معماری مساجد در سایر ابنیه شهری. این نتایج با تحلیل ضوابط و قواعد معماری و شهرسازی در سنت اسلامی و با تکیه بر دو روش قیاسی برهانی و توصیفی تحلیلی به دست می آید.
بررسی رابطه جمعیت شناختی جوانان با علاقمندی آن ها به موضوعات خبری در پیام رسان تلگرام
منبع:
مطالعات فضای مجازی و رسانه های اجتماعی سال اول بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
183 - 207
حوزههای تخصصی:
رسانه های اجتماعی در حال حاضر ابزار بسیار قدرتمندی برای توسعه فردی و اجتماعی است.به دلیل نفوذ بالای رسانه های اجتماعی، این نوع ارتباطات، الگوهای تعاملات روزمره افراد را شکل و یا تغییر می دهد. از طرفی یکی از موضوع های مورد مطالعه درباره عملکرد رسانه های اجتماعی، تحقیقات در حوزه مصرف رسانه ای به طور عام و گرایش موضوعی به محتوای رسانه ها به طور خاص است. مصرف در رسانه های اجتماعی به عنوان یک کالای فرهنگی و اطلاعاتی یا خبری دارای ابعاد محتوایی : اجتماعی، فرهنگی، آموزشی، سیاسی و اقتصادی است که شناسایی رابطه نوع علاقمندی کاربران با ویژگی های زمینه ای آنان(سن، جنسیت، تحصیلات و ....) و انتخاب نوع موضوع های خبری، نتایج ارزشمندی را برای پژوهشگران فراهم می آورد. هدف در این مقاله، شناسایی رابطه جمعیت شناختی جوانان با علاقمندی آنها به موضوعات خبری در پیام رسان تلگرام، است که به روش پیمایشی- کمی و با استفاده از ابزار پرسشنامه و در جامعه آماری جوانان کلانشهر تهران (326 نفر) انجام شد. طبق نتایج، کاربران جوان پیام رسان تلگرام مورد مطالعه در این تحقیق، بیشتر به موضوعات خبری می-پردازند که حول محور مسائل اجتماعی باشد و همچنین آنان در محیط شبکه اجتماعی تلگرام به موضوعات اقتصادی علاقه پایین تری نشان می دهند. علاوه بر این از میان متغیرهای سن، جنسیت، درآمد و تحصیلات، آزمودنی ها در متغیر «درآمد» نمرات بالاتر و در متغیر «سن» نمرات پایین تری کسب کردند که این وضعیت نشان می دهد. بین درآمد جوانان و استفاده بیشتر از مضامین اجتماعی اخبار در تلگرام رابطه معناداری وجود دارد.
شناسایی فرصت ها و تهدیدهای روابط عمومی الکترونیک در دانشگاه از دیدگاه دانشجویان علوم ارتباطات شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر «شناسایی فرصت ها و تهدیدهای روابط عمومی الکترونیک در دانشگاه از دیدگاه دانشجویان علوم ارتباطات شهر تهران» است. روش پژوهش حاضر از نوع پیمایشی و با استفاده از تکنیک پرسشنامه گرداوری شده است. جامعه آماری در پژوهش حاضر، دانشجویان کارشناسی ارشد و مقطع دکتری رشته علوم ارتباطات در شهر تهران است که 225 نفر بر اساس فرمول کوکران به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیده اند.نتایج پژوهش بر اساس آزمون های آماری (دوجمله ای، فریدمن) نشان می دهد که رتبه بندی فرصت ها و تهدیدها از دیدگاه پاسخ دهندگان معنادار است و به بیان دیگر دانشجویان علوم ارتباطات رتبه بندی متفاوتی از فرصت ها و تهدیدهای روابط عمومی الکترونیک دارند. از دیدگاه آنان متغیرهای «صرفه جویی در هزینه ها»، «رهایی از قید و بند محدودیت های زمانی و مکانی» و «حذف بروکراسی اداری» به ترتیب بیشترین اولویت را به عنوان فرصت در روابط عمومی الکترونیک داشته اند و از طرف دیگر متغیرهای «کافی و مساوی نبودن آموزش عمومی جهت استفاده از فناوری های اطلاعاتی»، «کمبود و نقصان زیرساخت های لازم و اساسی در بحث فناوری های اطلاعاتی» و «کامل نبودن امنیت در روابط عمومی الکترونیک» به ترتیب بیشترین جایگاه را به عنوان تهدید در روابط عمومی الکترونیک داشته اند. بر اساس نتایج حاصل از آزمون های آماری «برگزاری کارگاه های آموزشی، تهیه سیستم های کامپیوتری، افزایش امنیت نرم افزاری، استفاده از شبکه های اجتماعی، اپلیکیشن ها، وب سایت و سامانه ابری» از راهکارهایی هستند که می توانند به کاهش تهدیدات احتمالی کمک کنند و فرصت ها را افزایش دهند.
جلوه های دراماتیک صدا در دو فیلم مستند صنعتی از ساخته های کامران شیردل، بر اساس نظریه دریافت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صدا به مثابه رمزگانی سینمایی تا با استفاده از آن، فیلمساز به خلق اثر هنری بپردازد. در این میان، «مستند صنعتی» به دلیل پیوند با تبلیغات و آموزش، تجربه ای متفاوت را برای مخاطب ایجاد می کند. فرایند رمزگذاری فیلم ساز و تأثیرات و ارتباط مخاطب و اثر، در نظریات مختلف بررسی شده است، از جمله «نظریه دریافت استوارت هال». در تحلیل دریافت، پیش فرض بنیادین این است که متون رسانه ای که حاوی معانی رمزگذاری شده هستند، معنایی ثابت ندارند، بلکه در لحظه دریافت از طرف مخاطب، معنا می یابند. در الگوی «رمزگذاری- رمزگشایی» هال، ابتدا رمزگذار شرح خاص خود از یک واقعه پردازش نشده اجتماعی را به صورت گفتمان معنادار ارائه می دهد و در نهایت، مخاطبان این پیام را رمزگشایی می کنند. این پژوهش که به روش تحلیلی- توصیفی انجام یافته، دربردارنده نوعی انتقال به «رویکرد نشانه شناسی» نسبت به صدا در فیلم است تا چگونگی پردازش آن برای تولید معنا در جهت اهداف تبلیغاتی، آموزشی و... مشخص شود. نتایج تحقیق نشان داد با بررسی ساختاری صدای فیلم می توان به پیام های صریح و ضمنی رمزگذاری شده پی برد. در دو فیلم مستند صنعتی، منتخب از سخته های کامران شیردل، صدا در معرفی رویداد، انتقال معنا، فعال سازی حس، حضور در گذشته، بیان تصویری، شخصیت پردازی، جان بخشی به فضا، نمادسازی و ایجاد حس مشترک، نقش آفرین بوده و با ایجاد ارزش افزوده بر تصویر، همسو با الگوی ارتباطی مؤلف و پیام، در زمینه اجتماعی توسط کارگردان به کار رفته است.
واکاوی مولفه های مهم در حفظ مشتریان برتر بانک سینا (پژوهشی کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مدیران بانک ها برای جلوگیری از گرایش یافتن مشتریان به سمت سایر بانک ها بیش از هر زمانی می بایست در پی درک نیازها و در خواسته های مشتریان باشند تا بتوانند نیازهای آن ها را شناسایی و در جهت رفع آن ها گام بردارند و روابط بلند مدتی با آن ها برقرار کنند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف شناخت مولفه های مهم در حفظ مشتریان برتر بانک سینا و در چارچوب رویکرد کیفی و راهبرد نظریه داده بنیاد انجام شده است. همچنین داده ها با 31 مصاحبه نیمه ساختاریافته در شهر تهران جمع آوری شد. نتایج در چهار مقوله اصلی (استراتژی مشتری محور، ایده ها و خدمات نوین، ارتباطات جامع و موثر مشتری محور و مدیریت دانش مشتری) و مقوله هسته ای (مدیریت ارتباط با مشتری) مطرح شد. یافته های پژوهش نشان داد مدیریت ارتباط با مشتری، فرایندها و تمام فعالیت های کسب وکار را حول مشتری یکپارچه می سازد تا به ایجاد و حفظ ارتباطات بلند مدت و سودآور با مشتریان منجر شود. همچنین مدیریت ارتباط با مشتری، به عنوان یک ضرورت در بانک سینا مطرح است و استفاده و اجرای مؤثر این تکنولوژی می تواند افزایش رضایت مشتریان، وفاداری و جذب آن ها و در نتیجه سرمایه گذاری و بهبود عملکرد بانک را به دنبال داشته باشد.
آینده پژوهی در رسانه های مراکز استانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۳۴)
103 - 129
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی آینده های ممکن برای رسانه های استانی در افق زمانی ده ساله است. پژوهش حاضر از نوع تحقیق های کیفی است که از روش دلفی با استفاده از تحلیل تِم برای تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه باز و مصاحبه استفاده شده است و از آینده پژوهی و روش شوارتز در سناریونویسی برای ترسیم آینده استفاده شد. جامعه آماری شامل کارشناسان حوزه رسانه ملی و استانی و استادان حوزه آینده پژوهی و مدیران سابق و مدیران فعلی صداوسیمای استان ها است که از طریق نمونه گیری هدفمند و روش گلوله برفی تعداد 26 نفر انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان داد که روندهای پیش روی صداوسیمای مراکز استان ها عبارت اند از: رقابت رسانه ای، رشد رسانه های اجتماعی، مدل های نوین کسب وکار، اهمیت مخاطب در رسانه، ارتقاء کیفیت برنامه ها و محلی عمل کردن رسانه ها؛ طبق امتیازات ماتریس اهمیت و عدم قطعیت، دو پیشران اصلی تمرکز در مقابل عدم تمرکز تصمیم گیری و استقلال یا مشارکت رسانه ها برای شناسایی سناریوها و ترسیم آینده انتخاب شد و طبق امتیاز خبرگان، اولویت سناریوها و آینده متناظر آن مشخص شد: محلی عمل کردن رسانه ها (توجه به فرهنگ و پوشش محلی)، مخاطب محورشدن رسانه ها، حرکت به سوی رسانه های اجتماعی (فعالیت حداکثری در فضای مجازی)، همگرایی رسانه ها، تأکید بر برنامه سازی و ارتقای کیفی ت برنامه ها، تأکید بر ادامه روند فعلی مراکز و حضور رسانه ها در فضای مجازی، مرجعیت رسانه های استانی و بقای آن ها. همچنین آینده های محتمل به ترتیب اهمیت شامل مخاطب گرایی رسانه ها، مشارکت و همکاری رسانه ای، توسعه فعالیت و حفظ اقتدار است.
مطالعه تطبیقی چارچوب بندی بصری زلزله ترکیه-سوریه در خبرگزاری های ایسنا و فارس در سال 1402(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انگاره های ذهنی مخاطبان از واقعیت های بیرونی متأثر از چارچوبی است که رسانه ها برای ارائه اخبار اتخاذ می کنند. با توجه به اینکه چارچوب ها می توانند معنای اجتماعی جدیدی از یک رویداد بسازند، مطالعه نحوه چارچوب بندی بصری اخبار می تواند به فهم صحیح تری از اینکه رسانه ها در پی ارائه چه دیدگاهی در مورد واقعیت هستند کمک کند. هدف اصلی این مقاله بررسی چارچوب بندی بصری زلزله ترکیه-سوریه در خبرگزاری های ایسنا و فارس است. داده های این پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی که ژیلیان رز ارائه کرده است گردآوری شده اند. بر اساس نتایج به دست آمده در چارچوب بندی زلزله ترکیه در خبرگزاری فارس و ایسنا سه مضمون اصلی وجود دارند که شامل خسارت به محیط، قربانیان و امداد و نجات هستند. هر دو خبرگزاری به این سه مضمون پرداخته اند باوجوداین خبرگزاری های مذکور در نحوه چارچوب بندی اخبار تفاوت هایی با یکدیگر دارند. خبرگزاری ایسنا به دو مضمون تخریب ساختمان ها برای تأکید بر ناکارآمدی مدیریت شهری در ترکیه و وضعیت قربانیان برای نشان دادن عدم مدیریت بحران صحیح پرداخته است. در خبرگزاری فارس جنبه تبلیغاتی و اقناعی برجسته است و به کمک رسانی نیروهای امدادی کشور ایران در ترکیه تأکید شده است. بنابراین، رسانه ها در چارچوب بندی بصری واقعیت های بیرونی عملکردی بی طرف ندارند و ابعادی از واقعیت را که با ایدئولوژی مالکان رسانه ها هماهنگ هستند بازنمایی می کنند.
زمینه ها و شرایط شکل گیری پدیده کودکان کاردر فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گسترش و فراگیر شدن شبکه های اجتماعی همانند اینستاگرام ؛نسل جدیدی ازکودکان کار بوجود آمده است که به اصطلاح به آنها "کارگران اینستاگرامی" گفته می شود؛ کودکان کارگر شیک پوشی که در انبوه صفحات فضای مجازی مانند اینستاگرام مشغول کار و تجارت مجازی اند. ازاین رو، هدف اصلی این تحقیق این بوده که زمینه های اجتماعی شکل گیری و پیدایش این پدیده را درجامعه در سال 1402 مورد تحلیل جامعه شناختی قرار دهد. از روش تحقیق کیفی گراندد تئوری در این پژوهش استفاده و جامعه مورد مطالعه از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند که در حقیقت والدین کودکانی اند که بعنوان کارفرماهای آنها، فعالیت های کاری-تبلیغی شان را در شبکه مجازی اینستاگرام مدیریت می نمایند که تعداد 20 والد از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته به سوالات محقق پاسخ دادند. نوع فعالیت و کارهای انجام شده توسط کودکان در شبکه اجتماعی اینستاگرام در سه دسته طبقه بندی می شود: الف) کارهای تبلیغاتی، ب) کارهای نمایشی و ج) کارهای خدماتی. از داده های حاصل این پژوهش پس ازمراحل سه گانه کدگذاری باز،محوری وانتخابی درمجموع 235 مفهوم، 20 مقوله فرعی و 4 مقوله اصلی استخراج شد. مقولات اصلی عبارتند از: "بازسازی هویت والد، مطلوبیت نهایی والد محور، کودکان زود بازده و شرایط ناپایدار" که درنهایت با تلفیق مدل های بدست آمده، مقوله هسته "کودک برده مجازی" معرفی گردید. والد-کارفرماهایی که درشبکه های اجتماعی زیست-تجارت مجازی می کنند، کودکان خود را به یک شی تزیینی-نمایشی و ابزاری درآمدزا بدل می سازند.کودک برده نمایشی که با دیده شدن و جلب توجه مستمرش، در معرض خرید و فروش مجازی کاربران، فالوورها و خریداران قرار می گیرد. همچنین در تیپولوژی حاصل از نتایج این تحقیق سه نوع تیپ یا گونه کودک مورد تحلیل قرار گرفت: کودکان زودبازده یا قُلکی،کودکان ویترینی یا تزئینی و کودکان هاله ای که هرکدام از این کودکان بنا بر ماهیت فعالیت و کار انجام شده در شبکه مجازی اینستاگرام قابل شناسایی هستند