ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۲۱ تا ۱٬۴۴۰ مورد از کل ۱۴٬۷۰۹ مورد.
۱۴۲۱.

بررسی تطبیقیِ کاربست «منابع معرفتی غیرهمگانی» نزد صدرالمتألهین و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روش شهود عقل وحی فلسفه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۶ تعداد دانلود : ۳۱۵
چگونگی و روش به کارگیری منابع معرفتی به تناسب علوم مختلف، نقش مهمی در اعتبار و گستره آن دانش دارد. صدرالمتألهین و علامه طباطبایی علی رغم استفاده از مقدمات بدیهی و روش برهانی برای اثبات گزاره های فلسفی، از دیگر منابع معرفتی نیز بهره می برند؛ اما در نحوه استفاده از این منابع یکسان نیستند. پژوهش حاضر با روش تحلیلی- توصیفی در صدد مقایسه روش به کارگیری «منابع معرفتی غیر همگانی» نزد ملاصدرا و علامه طباطبایی است و به این پرسش پاسخ می دهد که دو فیلسوف در نحوه به کارگیری منابع مذکور چه اشتراکات و افتراقاتی با یکدیگر دارند؟ رهیافت حاصل از پژوهش نشان می دهد دو اندیشمند در بهره گیری از منابع معرفتی غیر همگانی جهت مسئله سازی، روشن سازی مسئله و کشف حد وسط برهان، با یکدیگر اشتراک دارند؛ اما از این منابع در جایگاه مقدمات برهان و تأیید استدلال به نحو یکسان استفاده نمی کنند. ملاصدرا در هر دو مقام، از منابع و ابزارهای وحیانی و شهودی بهره می برد؛ اما علامه طباطبایی نه تنها در مقدمات بلکه جهت تأیید براهین فلسفی نیز از این منابع استفاده نمی کند. به این وسیله علاوه بر پرهیز از تفسیر به رأیِ وحی، نظامی ریاضی وار با قابلیت دستیابی به یقین منطقی ارائه می دهد.
۱۴۲۲.

وحدت به مثابۀ ایده آل فلسفۀ هگل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وحدت این همانی این نه آنی مطلق نظرورزانه دوپاره گی یا ثنویت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۵ تعداد دانلود : ۳۰۲
این مقاله بر آن است تا وحدت مورد نظر هگل، «وحدتِ این همانی و این نه آنی» (The Unity of Identity and Difference) یا «وحدتِ ویژگی های ظاهراً متضاد در یک کلِ منسجمِ واحد» را در راستای مسأله اصلی فلسفه هگل یعنی غلبه بر دوپاره گی ها یا ثنویت ها، بعنوان راه حل و راه کار فلسفه وی، بررسی و تشریح کند. هدف و غایت فلسفه هگل، وحدت (Einheit/Unity)، ایده آل است. به نظر هگل کل فلسفه، چیزی جز مطالعه تعریف وحدت و تحقق آن در جامعه نیست؛ از این رو همواره ردپای جستجوی وحدت در کل نظام فلسفی او و در دوره های مختلف زندگی فکری اش آشکار است؛ از وحدت زیبای هنری در یونان تا وحدت مورد نظرش که وحدتی عقلی، نظرورزانه، فلسفی، مطلق و با واسطه است؛ وحدتی که بجای حذف دیگری یا جذب آن، با قبول و به رسمیت شناختن دیگری در یک کلیت منسجم واحد به حفظ و رفع تکثرات و تفاوت ها تلاش می کند. وحدتی که در آن، تفاوت ها و دوگانگی ها از بین نمی روند؛ بلکه بعنوان مؤلفه های ضروری و اجتناب ناپذیر حفظ می شوند؛ وحدتی که نه حاصل شهودِ بی واسطه بلکه محصول و نتیجه گذر از مراحل وگذرگاه های مختلف و یک امر بین الاذهانی است. برای هگل، نه اتمیسم و فردگرایی های افراطی در جهان مدرن -که گسیختگی به بار می آورد- مطلوب است نه وحدت گرایی های صرفِ عارفانه و انتزاعی که همه تفاوت ها را در دیگ ذوب، محو و نابود می کند، وحدت و کلیتی مطلوب هگل است که در آن همه تمایزات و تفاوت ها حفظ می شوند.
۱۴۲۳.

ریاضیات لایبنیتسی و زیبایی شناسی منفی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: زیبایی شناسی منفی نظریه انتقادی لایبنیتس حساب دیفرانسیل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۴ تعداد دانلود : ۲۶۸
ظریه انتقادی را همواره فلسفه و جامعه شناسیِ معاصر به مثابه چیزی متعیَّن و «شناخته شده» درک کرده اند که ریشه های اصلیِ خود را در منفیّت هگلی-مارکسی می یابد. اما کمتر به این مسئله توجه شده که آیا می توان تبارهای نظری دیگری نیز برای آن شناسایی نمود؟ لایبنیتس را می توان فیلسوفی دانست که، از دریچه فلسفه دیفرانسیلی خود، تأثیری حاشیه ای ولی نیرومند بر نظریه انتقادی برجای نهاد. در این مقاله نشان داده می شود که سه مفهوم زیبایی شناختیِ ناهمسانی، خودبسندگی و هماهنگی چگونه در حساب تفاضلیِ لایبنیتسی ریشه دارند و می توانند با استفاده از مفاهیمی چون این همانی، موناد و هم امکانی توضیح داده شوند. علاوه بر شناسایی برخی ریشه های لایبنیتسیِ زیبایی شناسی منفی، این پرسش نیز مطرح می شود که مفاهیمِ یادشده در چه نسبتی با مفاهیم دیفرانسیلی قرار می گیرند؟ به جز مفهومِ ناهمسانی نزد آدورنو که به نوعی در رابطه ای آنتاگونیستی با اصل این همانی قرار دارد، دو مفهوم دیگر را می توان صورت هایی فلسفی-زیباشناختی از مفاهیمی ریاضیاتی دانست، به نحوی که هنرِ خودبسنده نوعی موناد و هماهنگی صورتی از پیوستگی نشان داده می شود. این مسئله که نظریه زیباشناسی چگونه می تواند از ریاضیات متأخر الهام پذیرد ایده اصلی این پژوهش است. 
۱۴۲۴.

فلسفه میان فرهنگی با تأکید بر نقش «دیگری» از منظر برنارد والدنفلس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه میان فرهنگی برنارد والدنفلس دیگری بیگانه فلسفه تطبیقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۳ تعداد دانلود : ۲۰۶
چگونگی مواجهه با «دیگری» و سپس نقش تعیین کننده آن در اتخاذ رویکرد میان فرهنگی، در میان فیلسوفان این حوزه اهمیتی انکار ناپذیر دارد. برنارد والدنفلس، فیلسوف میان فرهنگیِ معاصر، مواجهه با «دیگری» را نوعی مواجهه پارادوکسیکال می داند که می توان از آن به حضورِ امرِ غایب یاد کرد. این فیلسوف آلمانی، رویکردی حداکثری نسبت به مواجهه با «دیگری» را برگزیده و راه خود را از دیگران با بیانِ «امرِ بیگانه» به جای «دیگری» جدا کرده است. «امر بیگانه» در عینِ اینکه نفیِ سوژه نبوده و ریشه در «من» دارد، به هیچ عنوان قابل فروکاست به امری آشنا یا امرِ از آنِ من و یا قابل فروکاست به نظم پیشین نبوده و نیست. در واقع تبعات مهم نظریِ این نگرش با روش «پدیدارشناسیِ امر بیگانه» همسو با اقتضائات دنیای چند صدایی معاصر و زیست امروزی است و حتی نه امروز که در کل، حیات انسانی چیزی جز حرکت مدام در-میانِ امور نبوده و به سبب بدنمندیِ انسان چنین اقتضائی ممکن گردیده است. فلسفه میان فرهنگیِ والدنفلس، توجه به همین مسئله با همه نوآوری ها و حل مسائل پیشین با بنیانی نو و بدیع می باشد.
۱۴۲۵.

تحلیل انتقادی نظریه تداخل وجودی خداوند و مخلوقات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تداخل وجودی وحدت شخصی فعل واجب رابطه حق و خلق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۸ تعداد دانلود : ۲۸۶
یکی از نظریات نو در حل مشکل تبیین رابطه حق و خلق، نظریه تداخل وجودی استاد غلامرضا فیاضی است. پیچیدگى بحث از اینجا آغاز مى شود که با فرض عدم تناهی خداوند، جایی برای حضور مخلوقات در طول یا عرض وجود واجب تعالى باقی نمی ماند. حل این مشکل کار آسانى نیست. نظریه استاد فیاضى ادعا دارد تا زمانی که تداخل وجودى امکان و بلکه وقوع دارد، نمی توان از عدم تناهی وجود واجب سندی برای وحدت شخصی وجود تأمین کرد. در این مقاله با ذکر پیش فرض های فلسفی ایشان و بیان نظریه تداخل وجودی خداوند و مخلوقات، ملاحظات و نقدهایی در حوزه تصویر رابطه واجب و ممکن و چگونگی فعل واجب تعالی در ممکنات، ارائه می شود. با بررسی ادعاى مطرح شده در نظریه، آشکار مى شود که تداخل وجود هم در تصویر دو موجود متشخص در موطن وجودی واحد و نیز در تصویر تداخل به عنوان صفت فعل الهی دارای ابهام است. از سوی دیگر در ادعاى بستر سازى برای ابطال وحدت شخصی وجود ناکام مانده است.
۱۴۲۶.

تحلیل و رد استدلال های تسلسلی و عدم امکان شناخت در گفت وشنود پارمنیدس افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: افلاطون گفت وشنود پارمنیدس نظریه صورت ها استدلال انسان سوم معرفت شناسی خوداسنادی خودمشارکتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۷ تعداد دانلود : ۲۴۱
در این مقاله بخش نخست گفت وشنود پارمنیدس موردبررسی قرار می گیرد. این گفت وشنود دو چالش عمده را پیش روی نظریه صورت ها قرار می دهد که عبارت اند از: «استدلالات تسلسلی» یا «استدلال انسان سوم» و «عدم امکان شناخت.» ابتدا می کوشیم تا شرح دقیقی از بخش نخست این گفت وشنود به دست دهیم و در ادامه با تحلیل استدلالات پارمنیدس، نشان می دهیم که استدلال های وی برفرض های «خوداسنادی»، «یکی بالاتر از بسیاری» «اصل ناهمانندی» و «اصل یکتایی» استوار است. سپس روشن می کنیم که پارمنیدس در به کاربستن فرض ناهمانندی موجه نیست و نمی تواند استدلال تسلسلی خود را اقامه کند. پس ازآن به مسئله جدایی صورت ها از اشیاء این جهانی و در پی آن «عدم امکان شناخت» می پردازیم و با تحلیل استدلال وی نشان می دهیم که پارمنیدس در حکم به عدم امکان شناخت، مرتکب دست کم دو خطای منطقی شده است و از صرف اینکه صورت ها از جهان ما جدا هستند، نمی توانسته نتیجه بگیرد که ما از صورتِ دانش بهره نمی بریم.
۱۴۲۷.

بررسی اثربخشی آموزش فلسفه بر پرورش استدلال و خلاقیت دانش آموزان (مورد مطالعه: دختران مقطع متوسطه اول شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش فلسفه استدلال خلاقیت دانش آموز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۴ تعداد دانلود : ۲۶۴
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش فلسفه بر پرورش مهارت های استدلال و خلاقیت دانش آموزان دختر متوسطه اول بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعهآماری کلیه دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر ایلام در سال تحصیلی 1399-1400 می باشد (4850 نفر). نمونه پژوهش 40 نفر از این دانش آموزان است که طبق نرم افزار جی پاور به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند، ابتدا از دو منطقه آموزش و پرورش شهر ایلام یک منطقه و از بین مدارس متوسطه اول دخترانه یک مدرسه و سپس از بین دانش آموزان 40 نفر انتخاب و در دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) به صورت تصادفی قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 9 جلسه یک ساعته، تحت آموزش فلسفه به وسیله داستان های فلیپ کم قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ آموزشی را دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه خلاقیت عابدی (1363) و پرسشنامه استدلال تامسون (2005) استفاده شده است. جهت تحلیل داده ها، آزمون کواریانس چند متغیره و آزمون t به کار گرفته شده است. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش فلسفه بر افزایش خلاقیت و استدلال دانش آموزان موثر بوده است. آموزش فلسفه موجب بالارفتن قدرت پردازش اطلاعات می شود و تمرکز دانش آموزان را بر ابعاد مختلف یک مسئله بالا می برد، در نتیجه می تواند خلاقیت و استدلال را در آنها بالا ببرد.
۱۴۲۸.

پرسش از پایدیای سوبژکتیویته(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: جریان سوژه باوری فراگیری سوبژکتیویته وجه تجویزی سوبژکتیویته عناصر بنیادی وجه تربیتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۴ تعداد دانلود : ۲۲۶
بنیاد جهان ما بر سوبژکتیویته نهاده شده است. در چنین جهانی و از منظر سوبژکتیوتیه، هر چند آدمی سوژه به دنیا نمی آید، ولی سوژه می شود. اما وصول به تراز سوژگی بر عهده پایدیای سوبژکتیویته و افق و گفتمان تربیتی آن است؛ از این طریق است که آدمی سوژگی می آموزد و سوژه بار می آید. با این وصف، این نوشتار به دنبال طرح پرسش و آنگاه تحقیقی در باب سوبژکتیویته تحت عنوان پایدیای سوبژکتیویته است. این پرسش به دلیل نسبت گسترده و عمیق سوبژکتیویته با تاریخ فلسفه و دوره مدرنیته و نیز رابطه آن با نحوه اندیشه و زیست معاصر ما، موضوعی قابل طرح و بحث است. پایدیای سوبژکتیویته به عنوان جریانی با زمینه های یونانی و رنسانسی و مدرن اولا ناظر به امر تعلیم و تربیت است و ثانیا بستری برای تمرین سوژگی در مقام نظر و عمل و در نهایت معطوف به پرورش و پروردن چیزی به نام سوژه است. پایدیای سوبژکتیویته معطوف به تربیت انسان به نحو بی طرف و لابشرط نیست بلکه تربیتی از نوع سوبژکتیو، سوژه گونه یا سوژه مند در باب انسان است. پایدیای سوبژکتیویته به معنای جریان آموزش سوژگی و تمرین سوژگی و تربیت و پرورش سوژه، از ریشه های تاریخی برخوردار است و می توان زمینه ها و ردپای آن را کم و بیش و به انحای مختلف، در یونان و ادوار پس از آن و تا دوره معاصر به نظاره نشست. پرسش از پایدیای سوبژکتیویته، از جهت توصیفی، می تواند ما را در کشف ویژگی ها و مولفه های این جریان یاری رساند و از سوی دیگر یعنی از جهت تجویزی و توصیه ای، می تواند عناصر و جهات کلیِ تربیتی این جریان را آشکار سازد پایدیای سوبژکتیویته را می توان به عنوان بنیادی برای تمام فلسفه های تعلیم و تربیت به بحث و نظر گذاشت.
۱۴۲۹.

مفهوم «معنا» در منطق معنای دلوز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دلوز رخداد زبان منطق معنا معنا هستی شناسی معنا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶۵ تعداد دانلود : ۶۰۹
دلوز در نقد هستی شناسی ذات در کتاب منطق معنا به ارائه «هستی شناسی معنا»ی خود می پردازد که مفهوم «معنا» به عنوان نقطه مرکزی این هستی شناسی به منظور پیوند هستی و اندیشه در آن طرح می شود. وی با استفاده از منطق رواقی و مفاهیمی همچون لکتا، رخداد، اثر، بیان، و ... و همچنین با به کارگیری مفاهیم نسبت واگرایی و هم گرایی بین سِری های تکینگی-رخدادهای لایب نیتس، جایگاه هست-منطقی «معنا» را اثبات می کند. بدین ترتیب، هدف از این مقاله بررسی مفهوم «معنا» در کتاب منطق معنای دلوز و ارائه تبیینی از هستی شناسی/منطق معنای اوست. بدین منظور، پس از نظری اجمالی بر بستری که نظریه معنا در آن طرح می شود و از این نظریات گسست می یابد، در جهت موضع یابی معنا در اندیشه دلوز پیش می رویم و با ترسیم پیوندهای معنا با مفاهیم و ایده های دیگر می کوشیم به فهم هستی شناسی/منطق معنا نزدیک تر شویم و موضع دووجهی معنا را روشن سازیم. بر این باوریم که این گام ها در نهایت می تواند نسبت زبان و هستی را در فلسفه دلوز آشکارتر کند.
۱۴۳۰.

رویکرد تحت اللفظی یا داروینی در معرفت شناسی تکاملی از نگاه مایکل روس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت شناسی تکاملی رویکرد تحت اللفظی یا داروینی قواعد اپی ژنتیک استعدادها یا ظرفیت های فطری مایکل روس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۲ تعداد دانلود : ۲۹۱
دو رویکرد اصلی در معرفت شناسی تکاملی وجود دارد: رویکرد تمثیلی یا اسپنسری، و رویکرد تحت اللفظی یا داروینی. در رویکرد دوم، که پژوهش حاضر به بررسی آن از نگاه مایکل روس خواهد پرداخت، مدعا آن است که نه تنها رشد و تکامل بدن حیوانات و انسان ها محصول و نتیجه انتخاب طبیعی است، بلکه رشد ساختارهای ذهنی آنها نیز محصولِ انتخاب طبیعی است. حامیانِ این رویکرد خود به دو دسته تقسیم شده اند: نخست، معرفت شناسانی چون لورنز، ریدل و ووکتیتس، که معرفت شناسی تکاملی را مکمِّلِ فلسفه انتقادی کانت می دانند؛ دوم، معرفت شناسانی چون کِلارک که معرفت شناسی تکاملی را به شکّاکیت هیومی مرتبط می کنند. روس نیز همچون کِلارک معرفت شناسی تکاملی را مکمِّلِ فلسفه هیوم می داند و بر این باور است که ذهن انسان مانند لوحی سفید نیست، بلکه به واسطه استعدادها و ظرفیت های فطری یا قواعد اپی ژنتیکِ ثانوی مجهز شده است. بنابراین، روس نیز نظیر کواین تمایزی میان گزاره های تحلیلی و ترکیبی نمی گذارد، بلکه همه آنها را از سنخ گزاره های ترکیبی و پسینی می داند، با این تفاوت که کواین برای تأیید مدعای خود به دلایل فلسفی تمسّک جسته است، اما روس به دلایل زیست شناختی استناد می کند. دیدگاه روس با نقدهای گوناگونی مواجه شده و روس به آنها پاسخ داده است. در این مقاله، ابتدا گزارشی از دیدگاه های مذکور ارائه و مبانی و مؤلفه های نظریات فوق استخراج می شود، و سپس مورد نقد و بررسی قرار می گیرد. در نهایت این نتیجه حاصل می شود که هرچند معرفت شناسی روس نسبت به معرفت شناسی کواین از وجوه برتری برخوردار است، اما خود اشکالاتی از جمله دوری و خودشکن بودن دارد.
۱۴۳۱.

شهر در حکمت متعالیه و جایگاه آن در کمال انسان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهر کمال انسان حکمت متعالیه حرکت جوهری وحدت و کثرت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۸ تعداد دانلود : ۳۴۶
شهرها عصاره تمدن بشری در بستر زمان هستند که امروزه مهمترین سکونتگاه انسان معاصر به شمار می روند. ابعاد مختلف فرمی و محتوایی شهر، جایگاه بالایی در سیر تکامل یا انحطاط انسان داشته و کیفیات محیطی در مقیاس های مختلف شهر، بر کیفیت زندگی انسان و تعالی وی تاثیر بسزایی می گذارد. بررسی شهرها و جایگاه آن ها در نظام های فکری گوناگون در راستای دستیابی به یک چهارچوب جامع در خصوص بهبود شرایط فعلی می تواند موثر واقع گردد. سوال این پژوهش «جایگاه شهر در کمال و تعالی انسان از منظر حکمت متعالیه چیست؟» است. در راستای این مهم، به تبیین جایگاه شهر در سیستم فکری صدرایی پرداخته شده و نقش آن در کمال انسان مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است. روش پژوهش حاضر بنیادی-نظری می باشد. راهبرد استفاده شده، راهبرد تفسیرگرایی و استدلال منطقی است. روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای، اسنادی می باشد. با توجه به نوع تحقیق و راهبرد آن، مقاله حاضر را می توان از جمله مقالات کیفی نامید. شهر به عنوان، محل زندگی، رشد و تعالی انسان، و یک اثر هنری ساخته دست هنرمند (شهرساز) می تواند در زمینه سازی بستری برای کمال انسان در صورت توجه به اصول کمال، بسیار کارا و موفق عمل نماید. در این راستا توجه به اصل وحدت و کثرت در تمامی ابعاد اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی شهرها و تلاش در ساماندهی آن ها هماهنگ با نظم الهی، راهبردی مهم در خلق بستری مناسب برای کمال انسان ها محسوب می شود. همچنین تجلی زیبایی های خداوندی در شهر و انعکاس آن ها در زندگی اجتماع با الگوهایی همچون باغ ایرانی از دیگر راهکارهای این دیدگاه است.
۱۴۳۲.

پرسش از امکان مدرنیسم اسلامی ایرانی در گذار به سوی پیشرفت اسلامی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مدرنیسم مدرنیته مدرنیزاسیون تجدد پیشرفت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۸ تعداد دانلود : ۲۶۲
مقاله حاضر تحقیقی در باب امکان طرح نظری و تحقق عینی مدرنیسم اسلامی ایرانی و چیستی رهیافت صحیح طرح تجدد و نوگرایی اسلامی ایرانی است؛ از این رو پس از واکاوی معنایی ابعاد معرفتی و تکنولوژیک مدرنیسم، بنیادهای فلسفی مدرنیسم را با توجه به وقایع تاریخی و روند تکوّن مدرنیته تشریح نموده است تا ابعاد هویتی مدرنیسم را آشکار ساخته، به مثابه مبنای تحلیل در قِبال پرسش مطرح شده، به کارگیرد. در ادامه با اتخاذ روش زمینه کاوی تاریخی- اجتماعی، روند تاریخی شکل گیری جریان های فکری در ایران در مواجهه با مدرنیسم، به خصوص آرا و جریان های پس از انقلاب اسلامی را بررسی نموده است تا فضای کلی گرایش های نظری و عملی ای که به تاروپود اندیشه ورزیِ دوران معاصر شکل داده است، در قالب مدل ارائه شده ترسیم شود. سپس بر مبنای تحلیل ناشی از انباشت آرا و نقادی ها به ارزیابی گرایش های موجود پرداخته و درنهایت به این جمع بندی رسیده است که طرح مدرنیسم اسلامی ایرانی، طرحی خودمتناقض بوده و به منظور نیل به پیشرفت و توسعه تعالی بخش، همراه با حفظ استقلال و هویت اسلامی ایرانی لازم است، پس از نقادی جریان های مختلف تجددخواهی و منتقدان آن، رهیافتی مبنا قرار گیرد که بر اساس مبادی، مبانی و روش معرفت اسلامی و با توجه به میراث تاریخی، فرهنگی و اجتماعی ایران اسلامی تقوّم یافته است.
۱۴۳۳.

خلسۀ الهی (حکمت ادبی 6)(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۰ تعداد دانلود : ۱۷۳
کتاب های آسمانی و حکیمان الهی پیشین حقایقِ بلند معرفتی را در قالب های ادبی می ریختند تا توده مردم از آن ها بهره مند شوند. حکمت و عرفان ادبی حقایق معرفتی و سلوکی را به بهترین شیوه به تصویر می کشد و فطرت آدمی را به بررسی و فهم آن ها تشویق می کند. مجله نسیم خرد نیز در برخی شماره ها در این راه گام برداشته و متن های کوتاهی با عنوان «حکمت ادبی» ارائه داده است. اکنون بخش ششم این مجموعه با نام «خلسه الهی» تقدیم می شود.
۱۴۳۴.

بررسی و تطبیق نقش زبان در اندیشه هوسرل و ویتگنشتاین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بررسی و تطبیق نقش زبان در اندیشه هوسرل و ویتگنشتاین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۸ تعداد دانلود : ۲۹۲
زبان به عنوان یکی از ابزارهای اصلی انسان برای برقرار کردن ارتباط، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. به گونه ای که در علوم گوناگونی جهات فیزیکی و غیر فیزیکی آن را مورد بررسی و ژرف اندیشی قرار داده اند. فلاسفه نیز، در خلال مباحث خود برای آن جایگاه خاصی در نظر گرفته اند. فیلسوفان معاصر بیش از هر دوره ای بحث بر روی زوایای مختلف زبان صورت داده اند. هوسرل و ویتگنشتاین، دو فیلسوف شاخص و تأثیر گذار معاصر نیز از اهمیت آن غافل نبوده اند. هوسرل با تدوین روش نوین پدیدارشناسی استعلایی، زبان را در اختیار معانی ایدئال قرار داده و از آن، جلوه ای ایدئال نمایان می سازد. ویتگنشتاین پا را از این فراتر نهاده و اساساٌ وظیفه فلسفه را بررسی و تحلیل ساختار زبان می داند. زبان در دوره نخست اندیشه وی به واسطه نظریه تصویری معنا، بازتاب دهنده جهان واقع است و در دوره دوم نیز با طرح نظریه بازی زبانی، به آن چهره ای کارکردی می دهد. در این پژوهش تلاش می کنیم با توجه به اهمیت ارتباطات انسانی در دوران معاصر، و به واسطه ژرف اندیشی در منابع موجود، مسأله زبان را در نگاه هر دو فیلسوف مورد بررسی و تطبیق قرار دهیم. شماره ی مقاله: ۱۲
۱۴۳۵.

بررسی راه کارهای نهفته در نظریه اعتباریات علامه طباطبایی به منظور دستیابی به صلح و زندگی مسالمت آمیز(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اعتباریات علامه طباطبایی صلح جنگ فرهنگ اخلاق دین تمدن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۸ تعداد دانلود : ۲۶۶
صلح پایدار همواره خواستگاه ملتها بوده اما همیشه اینگونه نبوده که حکومت ها اهتمامی بر خواسته ملت ها داشته باشند بلکه برای تحقق اهداف خود، جنگ را بر صلح اولویت بخشیده اند. پرسش این است که چگونه میتوان زمینه های صلح پایدار را فراهم نمود؟ ایده هایی از سوی برخی متفکران ارائه شده، اما به نظر می رسد علامه با اعتباری دانستن فرهنگ، تمدن، اخلاق و دین که میتوان گفت از عوامل اصلی شکل گیری نهادهای اجتماعی و سیاسی هر جامعه هستند، توانسته یک ایده پیشگیرانه و کاربردی در دفع جنگ و تحقق صلح ارائه نماید. ابتکار علامه در اعتباریات، یک ابتکار فلسفی است. با این نگاه می توان نقش اعتباریات را در تقویت اشتراکات و عبور از افتراقات تبیین کرد. علامه چندان وارد ساختارهای حکومتی نمی شود، اما نظر ایشان در اداره نهادهای اجتماعی وسیاسی، با رویکرد صلح پایدار بسیار موثر است. ایشان اعتباریات را نوعی احساسات تلقی نموده که برحسب منافع فردی وجمعی اعتبار شده است. این اعتباریات ثبات ندارند بلکه انسان با توجه به تغییر زمان، نوع نیازهای جدید مفاهیم تازه ای را اعتبار نموده است. موضع منحصر به فرد در نظریه ایشان اعتباری دانستن زبان دین است. نظر به وسعت جمعیت دینداران و نقش دین در مسائل اجتماعی وسیاسی از یکسو و وجود اختلافات در ادیان از طرف دیگر، به نظر میرسد اعتباری دانستن زبان دین، میتواند نقش بنیادی در وحدت ادیان ایفا نماید. تاکید علامه بر این است که دین اعتبار انسان نیست بلکه برای پیوند انسان با ورای عالم طبیعت، به زبان اعتباری بیان شده تا قابل فهم باشد. دراین مقاله چگونگی فراهم شدن زمینه های صلح پایدار براساس دیدگاه علامه مورد بررسی قرار می گیرد. شماره ی مقاله: ۱۳
۱۴۳۶.

تفسیر ژان وال از آگاهی ناخوشنود در اندیشه هگل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی خودآگاهی آگاهی ناخشنود فلسفه هگل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۹ تعداد دانلود : ۳۰۰
پدیدارشناسی برای هگل، ایده ای است که در کتاب پدیدارشناسی روح تعین یافته است. وی در این کتاب که پیش درآمدی بر کل دستگاه فلسفی او بود، از یک سو روح را تنها حقیقت حاکم برجهان دانست که فرا گردهای شناخت جهان در آن تجلی پیدا می کند و از سوی دیگر فهم آدمی را از حوزه تجربه روزانه فراتر برد و در سطح لایه های عمیق تر دانش فلسفی تفسیر کرد. براین اساس حتی می توان گفت حاکمیت روح برجهان نیز به نوعی به دانش فلسفی و فرا گرد شناخت مبتنی بر تجربه درونی آدمی استوار است. لذا هگل کار خود را از تجربه شناخت معمولی، یعنی یقین حسی و قابل درک برای همه آدمیان آغاز کرد و سیر تکاملی روح را اندک اندک به عمیق ترین لایه های شناخت، یعنی ادراک، فاهمه، خودآگاهی و عقل پیش برد. در پدیدارشناسیِ هگل، آگاهی ناخشنود مرحله ای از تکامل آزادی خودآگاهی است که از پی صحنه ارباب و برده، رواقی و شکاک می آید. این مراحل خودآگاهی را بازمی نمایاند که به صورت فزاینده ای از خویش به مثابه امر منفی باخبر است. این مطالعه باهدف تبیین چیستی و چگونگی آگاهی ناخشنود در فلسفه هگل انجام شده است. در این راستا ابتدا پدیدارشناسی هگل و چگونگی ارتقا آگاهی در روح از منظر او بررسی گردیده و سپس مفهوم آگاهی ناخشنود بیان شده است و در ادامه دیدگاه ژان وال در مورد آگاهی ناخشنود هگل مطرح و درنهایت دلایل اهمیت دیدگاه او نیز تفسیر گردیده است. شماره ی مقاله: ۱۴
۱۴۳۷.

بررسی مفهوم خدا و گناه در فلسفه نیچه و دلالت های تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابرانسان اراده به قدرت خدا رام سازی گناه نیچه نیست انگاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۳ تعداد دانلود : ۴۵۸
در فلسفه های تعلیم و تربیتِ مبتنی بر معرفت دینی، دو مفهوم مهم و بنیادین خدا و گناه به مثابه ی دو عنصر انگیزشی و بازدارنده بالاترین کارکرد تربیتی را در این نظام ها دارند.. اگرچه از نظر نیچه خدا و هر مفهوم دیگر در ارتباط با او برساخته اندیشه های بیمارگونه انسان های حقیر و به منظور تخدیر و تحمیق نوع بشر است، اما او با نفی ارزشگذاری های پیش از خود ارزش هایی را بنیاد نهاد که بر اساس آن اراده به قدرت گرانیگاه آن است. ابرانسان نیچه نه به مثابه محصول که بر قامت یک فرهنگ، صدر و ساقه تعلیم و تربیتی است که نه بر بنیاد رام سازی که بر اصولی چون ایثار، انضباط و فرمان دهی استوار است. در فرهنگ پیشنهادی نیچه، خدا سرچشمه قدرت و سرشاری است و قرب به او، نفی من ضعیف و یافتن خود در منی برتر است. در پژوهش پیش رو نخست با روش تحلیل مفهومی، معنای گناه و خدا ابتدا در تفکر مسیحیت و سپس در منظومه فکری نیچه بررسی شده است و در گام بعدی با توجه به چرخش فکری که نیچه در معنای این دو واژه دارد با استفاده از روش استنتاج، هدف غایی خلق ارزش های جدید، اصل تبدیل اراده معطوف به بقا به اراده معطوف به قدرت و همچنین توصیه های عملی فرمان دهی درونی و توجه به همه ابعاد زندگی استخراج شد. شماره ی مقاله: ۱۹
۱۴۳۸.

تحلیلی بر رساله «خواص الحروف» ابن مسره آندلسی، موسس مکتب «المریه»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ابن مسره خواص الحروف آندلس فلسفه عرفان تصوف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۷ تعداد دانلود : ۲۶۳
محمد بن عبد الله بن مسره بن نجیح القرطبی(۲۶۹-۳۱۹ه.ق) از اولین فیلسوفان مسلمان شناخته شده در حوزه آندلس است که توانست در غرب جهان اسلام شاکله مکتب فلسفی عرفانی " المریه" را در آنجا پایه گذاری نماید. کشف اخیر دو رساله به دست آمده از وی در کتابخانه چستر بیتی[1] دوبلین توسط محمد کمال ابراهیم جعفر، نشان دهنده نمونه های آغازین تفکر نظری منحصر به فردی در آندلس است. وی متقدم بر ابن عربی با غور در معانی نمادین حروف مقطعه قرآنی به مثابه رموزی ناظر بر عالم هستی، پیشگام در بیان سنت رمزی مبتنی بر ارتباطی تکوینی میان کتابت و سخن وحی با تمامی مخلوقات در عالم است. حروف عربی در نظر وی مشابه سهل التستری ، اصول الاشیاء هستند.این حروف صادر شده از وحی صرفا عناصری قراردادی در زبان معمولی نیستند بلکه سرچشمه گوهری اصیل می باشند که عالم هستی، از آنان زاده می گردد بدین ترتیب سخن وحی از یک سو ماده اولیه و از دیگر سوی جوهری ملکوتی است در نتیجه همه موجودات در بعد کیهانی، کتاب حق هستند. این خامه بنای آن دارد که با تبیینی روان از مفاد رساله خواص الحروف (رساله ای در باب نقش و جایگاه عرفانی "حروف" در حقیقت وجود و هستی) که طولانی تر از دیگر رساله (الاعتبار) وی است و مبین سنت پیچیده و رمز آلودی از اندیشه های اعتزال، تصوف، نوافلاطونی، باطنی گرایی بخصوص برخی ویژگی های تعالیم اسماعیلی-شیعی (در حاق اندیشه های وی) می باشد، سهمی در بازخوانی این سنت رمزی را به خود اختصاص دهد. [1] Chesterbeaty شماره ی مقاله: ۲۰
۱۴۳۹.

رویکردهای مواجهه با تنوع ادیان: بررسی دیدگاه عین القضات همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عین القضات همدانی عادت پرستی دین حقیقی دین تقلیدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۷ تعداد دانلود : ۲۵۴
عین القضات به مسئله کثرت ادیان توجه خاص نشان داده و برای توجیه وجود این کثرت نظرپردازی کرده است. او با تقسیم دین به دو قسم حقیقی و تقلیدی و مرتبط دانستن قسم نخست به متن تعالیم انبیا و پایه گذاران ادیان و قسم دوم به عامه پیروان آنها نظریه خود را بنا نهاده است. از نظر او دین حقیقی، که حاصل شهود و رؤیت پیامبران نسبت به متن حقیقت است، امری واحد و برکنار از کثرت است. کثرت صرفاً در عقاید عامه پیروان ایشان ظهور می کند، یعنی کسانی که اکثراً در طول زمان برداشت های ناصواب یا تلقیات متفاوت از تعالیم انبیا پیدا می کنند، که بخشی از آن نیز اجتناب ناپذیر است. با گذشت زمان طبیعتاً هر چه بیشتر از آن تعالیم فاصله گرفته شود، اختلاف و نزاع نیز افزایش می یابد. راه حل اصلی او برای عبور از این کثرت و یا قبول آن به عنوان امری ناگزیر، نخست ترک عادت و تقلید و بازگشت به سرچشمه تعالیم انبیا از طریق شهود و رؤیت باطنی است، و دیگر پذیرش این واقعیت که از سخن واحد امکان برداشت ها و تلقیات گوناگون وجود دارد و باید این امکان و لوازم آن را به رسمیت شناخت و کثرت ادیان و عقاید را پذیرا شد. در پژوهش حاضر تلاش شده است دیدگاه عین القضات درباره موارد یادشده شرح و بسط داده شود.
۱۴۴۰.

نسل سوم نظریه های علم و دین: افق هایی نو برای رویکرد تعاملی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رابطه علم و دین تعارض استقلال تعامل جامعه شناسی علم و دین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۰ تعداد دانلود : ۲۵۵
بحث درباره رابطه علم و دین از نیمه دوم قرن بیستم، با تأسیس مجلات اختصاصی و کرسی های تدریس، نظام مندتر از قبل نزد فیلسوفان پی گرفته شد. طیف گوناگونی از نظریات در این باره ارائه شده اند، از نظریه هایی که رابطه ای ذاتی میان علم و دین قائل اند و آنها را با هم ذاتاً سازگار یا ناسازگار می دانند، تا دیدگاه هایی که با رویکرد نوع شناسانه حالات چندگانه میان علم و دین و ادلّه آنها را تشریح می کنند. اواخر قرن بیستم انتقاداتی از منظر جامعه شناختی و تاریخی به این دو نسل از نظریه ها ارائه شدند. طبق این نقدها، در نظریه های کلاسیک، پویایی، زمینه مندی، تکثر و ابعاد غیرمعرفتی علم و دین مغفول مانده است. در واکنش به چنین انتقاداتی، نسل سومی از نظریه ها ارائه شد که در آنها ابعاد اجتماعی علم و دین در کانون توجه بود. در مقاله حاضر به نظریه های استنمارک، لی، و کنتور، به عنوان سه نمونه از نظریه های نسل سوم، پرداخته می شود و ویژگی هایشان تحلیل خواهد شد. ادعای مقاله آن است که این نظریه ها سازگاری بهتری با واقعیات مرتبط با علم و دین دارند. همچنین دو اصل «پیوستگی تجربه انسانی» و «کنشگران مشترک علم و دین» در آنها پذیرفته شده است، دو اصلی که دلالتی قوی به نفع امکان پذیری و اهمیت تعامل میان علم و دین دارند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان