بی نهایت در فلسفه دکارت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نشریه فلسفه سال ۵۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
45 - 59
حوزههای تخصصی:
غالباً دکارت را به عنوان فیلسوفی که در پایه گذاری فلسفه جدید نقش بسزایی داشت و مسیر تأملات علمی را فراهم تر کرد، مورد ستایش قرار می دهند. در بین آرای این فیلسوف، توجّه او به ریاضیات به عنوان علمی که تماماً حاوی قضایای یقینی است، از برجستگی برخوردار است که همین التفات ویژه به ریاضیات باعث گردید تا وی به نظریه وحدت علوم، با خصوصیات ریاضی قائل گردد و مختصات اصلی ریاضیات را، «اندازه پذیری»، «ترتیب» و به کارگیری «روش قیاسی» بیان داشته و اصطلاح «ریاضیات عام» را برای همه دانش ها که از این خصوصیات برخوردار باشند به کار برد. در بین آراء وی، تلقّی او از «بی نهایت» نیز متفاوت از اکثر فیلسوفان مدرسی است. وی تصوّر بی نهایت را به خلاف گذشتگان، تصوّری ایجابی می داند که در آدمی وجود دارد و به عکس تلقّی متعارف، تصوّر امر متناهی را از سلب نا متناهی میسور می پندارد که از زبان دکارت تا امروز با چالش هایی همراه بوده است. در این مقاله به نقد و بررسی نظریه بی نهایت دکارت می پردازیم و نشان داده می شود کار دکارت شروع خوبی بود اما در دل خود تردّدهای نظری دارد که بعدها در آرای ریاضی دانان به استحکام رسید.