مطالب مرتبط با کلیدواژه

پی پدیدارگرایی


۱.

ابطال شبه پدیدارگرایی در نظریه دوگانه انگاری ویژگی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: دوگانه انگاری ویژگی پی پدیدارگرایی ویژگی ذهنی ویژگی فیزیکی علیت ذهنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۲ تعداد دانلود : ۲۰۹
نظریه دوگانه انگاری ویژگی در فلسفه ذهن، انسان را از منظر جوهری، تماماً فیزیکی می داند، بااین وجود برای جوهر فیزیکی مذکور، دو نوع ویژگی قائل است؛ ویژگی فیزیکی و ویژگی غیرفیزیکی (ذهنی). دراین بین جدی ترین مشکل پیش روی دوگانه انگاران ویژگی، خطر سوق یافتن آن ها به طرف شبه پدیدارگرایی است. شبه پدیدارگرایی بدون این که اصل تحقق ویژگی های غیرفیزیکی (ذهنی) را طرد کند، علیّت و اثرگذاری آن را بر بدن فیزیکی نمی پذیرد. درنتیجه علاوه بر این که کار را برای کسی که می خواهد از دوگونه بودن ویژگی به دوگونه بودن جوهر پل بزند مشکل می کند، نفس دوگانه انگاری ویژگی را به یگانه انگاری سوق می دهد. در مقاله حاضر علاوه بر اشکالات خاستگاهی، اشکالات ساختاری و بنائی متعدّدی را در ابطال شبه پدیدارگرایی ارائه داده و در انتها نظریاتی را که به پی پدیدارگرایی منتهی شده اند را نقد کرده ایم.
۲.

نقد و بررسی تبیین طبیعت گرایانه ی ادوارد ویلسون از چیستی انسان بر اساس انسان شناسی حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: ادوارد ویلسون طبیعت گرایی صورت نوعیه ژن پی پدیدارگرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۶
دانشمندان علوم طبیعی بر مبنای رویکرد طبیعت گرایی تلاش کرده اند تا با کمک نظریه ی فرگشت، تمام ساحت های طبیعت از جمله هویت انسان را به سطح ماده تحویل برده و تبیینی فیزیکالیستی از آن ارائه دهند. بر این اساس ادوارد ویلسون از زیست شناسان برجسته ی معاصر نیز ماهیت انسان را سراسر مادی دانسته، کلّ ارگانیسم جانوری را حامل بقاء و تکثیر ژن ها می داند. آنچه در این پژوهش بدنبال بررسی آن بوده ایم این است که از منظر حکمت متعالیه و با روش توصیفی- تحلیلی، تبیین مادی از حقیقت انسان در آثار ویلسون چگونه ارزیابی می شود. در مقاله ی حاضر علاوه بر بررسی اشکالات مبنای طبیعت گرایی وی و دیگر نوداروینیست ها در تفسیر سرشت آدمی، خوانش زیست شناختی محض از «گونه» ی انسان از منظر حکمت متعالیه نیز بررسی شده است. علاوه بر این، براساس ادله ی عقلی مبنی بر وجود نفس مجرد و اشکالات دیدگاه ویلسون در باب هویت حالات ذهنی و نسبتش با ساختار مغزی، نمی توان تبیین طبیعت گرایانه و زیستی صرف از حقیقت آدمی را پذیرفت.