مطالب مرتبط با کلیدواژه

آیتیون


۱.

تحلیل معنایی علیت در فلسفه ارسطو و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حرکت ارسطو ابن سینا علیت علت ایجادی آیتیا آیتیون

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی علت و معلول
تعداد بازدید : ۴۸۱۶ تعداد دانلود : ۱۳۷۴
ارسطو برای نخستین بار در تاریخ فلسفه، نظریه علل اربعه را مطرح کرد و از آن برای بررسی ساختار رویدادهای طبیعت و توجیه تغییرات عالم بهره گرفت. علل در فلسفه ارسطو هم باعث تحقق شیء در خارج می­شوند و هم سبب شناخت آن. ابن سینا با استفاده از منابع فکری متعدد، از نوافلاطونی گرفته تا اندیشه­ های دینی در اسلام، علیت را به گونه ­ای دیگر تفسیر کرد و توانست با آن نظام خلقت را تبیین فلسفی نماید. علیت در نظام فلسفی ابن­سینا بر مدار وجود است، نه حرکت؛ و علیت، هستی موجودات را تبیین می کند، نه فقط حرکت آن ها را. از این رو با وجود آن که علیت و توابع آن هم در فلسفه ارسطو و هم در فلسفه ابن­ سینا نقش محوری دارد، اما نگرش این دو فیلسوف به این نظریه متفاوت بوده است. به نظر می­ رسد این تفاوت در تعاملی دوسویه با تطور معنایی علت از فلسفه ارسطو به فلسفه ابن­ سینا شکل گرفته است. برای روشن شدن علت این تفاوت لازم است تا معنای علیت نزد این دو فیلسوف به خوبی تبیین گردد تا واضح شود که هر یک از این دو فیلسوف برای علیت و علت چه واژه ­ای را به کار می بردند و از آن چه معنا و کاربردی انتظار داشتند.
۲.

ارسطو، نظریه علل یا نظریه تبیین های چهارگانه؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آیتیون آیتیا علت تبیین ارسطو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۴ تعداد دانلود : ۱۱۷
کاربرد نابه جای «علت» در ترجمه آیتیون و انتقال محتوای مفهومی و متافیزیکی علت فاعلی به سایر علل به ویژه علت غایی، سبب تفاسیر و فهم نادرست از این مفهوم بوده است. اگر نسبت میان علت و تبیین در نظر گرفته نشود، خلط میان معنای علت در فلسفه جدید و آیتیا رخ می دهد که ناشی ازلحاظ نکردن تفاوت «نظر به واقع» و ذهن یا تمایز مقام ثبوت و اثبات است. در این مقاله به چرایی و چگونگی احصاء علل ارسطویی و سویه های وجود شناختی و معرفت شناختی نسبت علت و تبیین از دیدگاه او پرداخته می شود. دلیل طبقه بندی چهارگانه ارسطو از علل و فهم نسبت علّی را باید بر اساس مقوله تغییر و حرکت یا نسبت میان سازنده و مصنوع جست. می توان نقش تغییر و حرکت را به عنوان بنیاد تحلیل طبیعی علیت بر اساس آموزه های به خصوص فیزیک و متافیزیک نگریست به موازات نظریه علیت ارسطو در تحلیلات ثانی بر مبنای مفاهیم حد وسط قیاس برهانی و حمل کلی ذاتی علّی. می توان علت را نوعی تبیین یا به اصطلاح قسمی تبیین موسوم به تبیین علّی دانست به نحوی که تبیین و آیتیا اعمّ از علت است.