ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۲۱ تا ۲٬۳۴۰ مورد از کل ۱۴٬۵۸۲ مورد.
۲۳۲۱.

پرسش از سوژه و سوبژکتیویته پدیدارشناسانه-اگزیستانسیالیستی، با تأکید بر مفهوم «پوئبلو» نزد ارتگا یی گاست(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی اِگزیستانسیالیسم سوبژکتیویته ارتگا یی گاست پوئبلو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۴ تعداد دانلود : ۱۹۷
پرسش از سرشت سوژه ی پدیدارشناسانه-اگزیستانسیالیستی، در نگاه نخست، غالبا دازاین خویشمند هایدگر یا وجود لنفسه (انسان مسؤول) سارتر را به خاطر می آورد. اما با توجه به مبانی هستی شناسانه، انسان شناسانه و شناختیِ منظر پدیدارشناسانه-اگزیستانسیالیستی، شاید بتوان هر تعیّنِ مبتنی بر اصالت و خویشمندی- همچون دو پیشنهاد مذکور- را ناکافی و یا حتی بالکل تناقض آمیز انگاشت. اگر نقد لویناسیِ سوبژکتیویته در معنای بالا و تأکید او بر وجوه نااصیل خودبودگی دازاین صادق باشد، به نظر می رسد برای رسیدن به این سوژه و سوبژکتیویته ی ویژه باید مسیری متفاوت (یا متعارض) را پیش گرفت. نوشته ی حاضر برای ارائه ی دورنمایی از این سوژه ی پدیدارشناسانه و اگزیستانسیالیستی -آن چه در یک بررسی تاریخی، از این منظر، فاعل تاریخ شناخته شده و، در نتیجه، باید موضوع پژوهش تاریخی باشد- بر آراء خوسه ارتگا ئی گاست تمرکز خواهد کرد. اولویت «بودن» بر «داشتن» نزد مارسل، تمایز هایدگری میان «تودست بودگی» و «پیش دست بودگی»، بصیرت هوسرل مبنی بر تام پذیری همواره ناتمام ادراک اشیاء و تجربه ی «چارگانه «ی هایدگری، از جمله مهمترین بصیرت های پدیدارشناسان و اگزیستانسیالیست های راهبری است که راه را برای ارائه ی راه حلی متفاوت هموار می کنند و همگی نوید ظهور یک اگزیستانسیالیسم قومی را می دهند. نتیجه و سرجمع این بصیرت های سازنده را می توان در تعریف خاص ارتگا از «وضعیت» و همچنین «افق امکانات»، و در نهایت، مفهوم «پوئبلو» نزد او یافت. «پوئبلو»- از اصطلاحات پرتکرار در دستگاه فکری ارتگا- از طریق تفسیری ویژه می تواند آن سوژه و سوبژکتیویته ی غیرفردی و، در عین حال، غیرجهانیِ وفادار به مبانی فلسفه های پدیدارشناسانه و اگزیستانسیالیستی باشد.
۲۳۲۲.

نظریه تشابه ضرورت یا تکثر معانی امر ضروری در متافیزیک دلتا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارسطو ضرورت ضروری متافیزیک دلتا تشابه امکان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۷ تعداد دانلود : ۱۸۶
در متافیزیک دلتا پنج تعریف برای امر ضروری بیان شده است که فهم نسبت این تعاریف با یکدیگر، نقش مهمی در رهیافت ما به ضرورت در فلسفه ارسطو ایفا می کند. نحوه اشتراک معانی گوناگون «ضروری» یادآور معانی متفاوت موجود در متافیزیک گاما است که ارسطو در آنجا با بیان مثال های «طبی» و «سالم،» به مقوله تشابه نسبت یا تشابه حمل می پردازد؛ به نحوی که طبیعت واحد و مشخصی همچون «بودن» هست که تمامی مصادیق و معانی موجود با آن طبیعت نسبتی دارند. پژوهش حاضر به دنبال آن است که چگونه انحای گوناگون کاربرد ضرورت، بیانگر طبیعت واحدی برای آن است و بنابراین، نمی توان ضرورت را مشترک لفظی محض (نامرتبط) در آثار ارسطو دانست. در میان پنج معنای بیان شده از «ضروری» در متافیزیک دلتا، معنای چهارم، معنای اصلی ضرورت است که درواقع تعریف امر «ضروری» برمبنای ممکن است. نسبت معانی دیگر ضروری به این معنای پایه، از جنس مشترکات لفظی خاص یا در نسبت با ( pros hen ) یک چیز و مبدأ هستند. تعاریف چندگانه «ضروری» دالّ بر تشابه میان آنها است، نه اشتراک لفظی یا معنوی در تعاریف. تقسیم «ضروری» به معانی گوناگون، تقسیم جنس به انواع مختلف آن نیست. نظریه تشابه یا آنالوژی ضرورت مستلزم فهم از تعریف و ماهیت ضرورت به نحو خاصی در هریک از موارد استعمال واژه است. نسبتی که هرکدام از معانی با معنای اصلی برقرار می کند، تعیین کننده درجه و مرتبه متافیزیکی ضرورت در آن معنا است. معانی دیگر ضروری نزد ارسطو به موجب این معنا و براساس نسبت منطقی تشابه، ضروری نامیده می شوند.
۲۳۲۳.

آیا تارسکی مفهوم عام نتیجه ی منطقی را فراچنگ می آورد؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نتیجه ی منطقی مفهوم عام مدل سمانتیک نظریه برهان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۳ تعداد دانلود : ۲۳۶
پژوهش حاضر به این مسأله می پردازد که آیا تعریف تارسکی از مفهوم نتیجه ی منطقی در مقاله ی دوران سازش «درباره ی مفهوم نتیجه ی منطقی» (1936) چنان که مدعای این مقاله است مفهوم عام نتیجه ی منطقی را فراچنگ میآورد یا نه. برای آن-که دریافته شود رویکرد غالب به نتیجه ی منطقی در زمان تارسکی (مفهوم نظریه برهانی نتیجه) چه خللی داشت که او را به کوشش برای ارائه ی تعریف جدیدی از نتیجه منطقی سوق داد، نخست رویکرد نظریه برهانی به مفهوم نتیجه ی منطقی را معرفی و ناکارآمدی آن را از نظر تارسکی بررسی خواهیم کرد، سپس دو تفسیر از مفهوم نتیجه ی عامِ مد نظر او را بیان خواهیم نمود. تفسیر نخست از مفهوم عامِ نتیجه نزد تارسکی آن مفهومی است که همه ی انسان های معمولی و غیرمتخصص در فلسفه، منطق و ریاضیات در زبان روزمره بکار می برند؛ تفسیر دوم آن است که مراد تارسکی از مفهوم عام نتیجه آن مفهومی است که برای اهل فن یعنی منطق دان و ریاضی دانان «عمومیت» دارد و در روش اصل موضوعی بکار رفته است. ما از تفسیر دوم دفاع می کنیم و ضمن بررسی توصیفی- تحلیلیِ تعریف پیشنهادی او از این مفهوم و ارائه ی مثالی از آن در نهایت نتیجه می گیریم که کوشش تارسکی برای فراچنگ آوردن مفهوم عام نتیجه قرین موفقیت بوده است.
۲۳۲۴.

انگیزش درست و نادرست: استدلالی علیه نظریه هیومیِ انگیزش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انگیزش لنفسه و لغیره انگیزش خودگرایانه و دگرگرایانه اعمال خالصانه دلایل به سود انگیزش درست برنارد ویلیامز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۰ تعداد دانلود : ۲۶۸
نظریه هیومی انگیزش، حالات شناختی نظیر باور را فاقد قوت انگیزشی می داند و تأکید می کند برای اینکه فاعل برای انجام فعلی برانگیخته شود، لازم است نه تنها یک میل پیشین مثلاً به Φ داشته باشد بلکه این باور را هم داشته باشد که با انجام عمل Ψ، میل پیشین به Φ برآورده خواهد شد. این نظریه، تقریرهای مختلفی ممکن است داشته باشد، اما در این مقاله ما تقریری از برنارد ویلیامز را مد نظر قرار می دهیم که برآورده کردن یا ارضای میل پیشین، تنها مبنای انگیزشی برای انتخاب عمل قرار می گیرد. هدف مقاله حاضر این است که نشان دهد این تقریر از نظریه هیومی، هرچند نظریه استانداردی برای تبیین اعمال قصدی به شمار می رود، برای تمایز گذاشتن میان انگیزش های درست و نادرست، با دشواری های قابل توجهی مواجه است. برای رسیدن به این مقصود، پس از ارائه مقدماتی ناظر به دیدگاه هیومیِ ویلیامز، به ترتیب از تمایز میان انگیزش لنفسه و لغیره، تمایز میان انگیزش خودگرایانه و دگرگرایانه، داوری افراد بر اساس انگیزش ها و آزمایشی فکری سخن به میان خواهد آمد. به نظر می رسد یک نظریه انگیزشی خوب در مقام نظریه ای فرااخلاقی، طبق فهم و شهود عموم آدمیان باید بتواند این نوع از تمایزها را در خود جای دهد، در حالی که مدلِ ویلیامزیِ نظریه هیومی انگیزش، فاقد این ویژگی است.
۲۳۲۵.

بررسی و نقد دیدگاه آلوین پلانتینگا در مورد ماهیت، ذات الهی و امکان شناخت آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذات ماهیت امکان شناخت بساطت عدم تناهی پلانتینگا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۸ تعداد دانلود : ۲۹۵
پژوهش پیش رو با هدف پاسخگویی به پرسش های اصلی «آیا امکان شناخت ذات الهی از منظر آلوین پلانتینگا ممکن است؟ نظر او در این خصوص چه ضعف ها و قوت هایی دارد؟» ترتیب یافت. یافته های این پژوهش عبارت اند از: در شبکه واژگانی پلانتینگا ذات و ماهیت به یک معنا به کار رفته اند؛ از منظر پلانتینگا خدا دارای حاکمیت مطلق بر عالَم است. پلانتینگا بر این حاکمیت آثاری را مترتب می داند: بساطت ذات، عینیت ذات و لوازم ذات (که البته با تردیدهایی از منظر پلانتینگا همراه است) و عدم تناهی ذات. پس از این پلانتینگا لزوم ذات یا ماهیت را برای وجود خدا اثبات کرده و ذات را عین وجود می داند. نقدهای عدم صراحت در بیان رابطه ذات و لوازم ذات و عدم تصریح در مواضع بر بیانات او وارد است. درنهایت پلانتینگا باور به ناممکن بودن شناخت ذات را رد کرده، می پذیرد که انسان امکان شناخت ذات الهی را دارد؛ البته نقدهایی مانند فروکاستن خداشناسی به مسائل مفهومی و پیش فرض قرار دادن صحت متون مقدس، بر استدلال های او وارد است. پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و با استفاده از ابزار کتابخانه به جمع آوری داده ها و تحلیل و نقد آنها پرداخته است.
۲۳۲۶.

بررسی دیدگاه زینر در یکسان انگاری «مایا» در اوپانیشاد شوتاشوتره و «خدعه» در معراج نامه بایزید(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مایا ودانته بایزید بسطامی زینر مکر الهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۰ تعداد دانلود : ۳۰۴
زینر با این پندار که فنا یا وحدت وجود در عرفان اسلامی، مربوط به ورود آموزه های مکتب فلسفی ودانته، به جهان اسلام است، بیانات بایزید را محمل مناسبی برای تأیید دیدگاه های خویش یافته و سعی بسیار در ایجاد مطابقت میان برخی گفته های وی با عبارات اوپانیشادها نموده است. در معراج نامه کوتاهی از بایزید که در کتاب اللمع ذکر شده، بایزید آنچه که در این سفر مشاهده نموده را خدعه نامیده است و همین امر زینر را واداشته تا «خدعه» را معادل «مایا» در اوپانیشاد شوتاشوتره معرفی کندو وی همچنین سعی کرده در جهت تقویت نظریه خود میان برخی دیگر از عناوینی که بایزید در معراج نامه خود ذکر کرده، معادل مناسبی در اوپانیشادها و گیتا بیابد. در این نگارش با اثبات اصالت اسلامی خدعه و استدلال بر عدم مطابقت معنایی این دو بطلان ادعای زینر آشکار می شود و نظریه او در خصوص تأثیر ودانته بر عرفان اسلامی به چالش کشیده می شود.
۲۳۲۷.

ارزیابی انتقادی تقلیل گرایی در مدل های وحدت علم نیگل و اپنهایم-پاتنم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: وحدت علم تقلیل گرایی فیزیکالیسم نیگل اپنهایم پاتنم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۴ تعداد دانلود : ۳۰۵
وحدت یا عدم وحدت علم یکی از مسائل مهم فلسفی در قرن بیستم بوده است. یکی از مهم ترین پاسخ ها به مسئله وحدت علم از سوی تقلیل گرایان پیشنهاد شده است. مقاله پیش رو بر دو نمونه برجسته از چنین رویکردهایی متمرکز شده است. نمونه اول از جنبش فلسفی پوزیتیویسم منطقی و نمونه دوم از جنبش های فلسفی پساپوزیتیویستی انتخاب شده است. نشان داده ایم که تقلیل های علی الادعا موفق در علم، موجب پیدایش این ایده شده است که پاسخ مسئله وحدت علم از طریقِ تقلیل امکان پذیر است. سپس استدلال کرده ایم که رویکرد تقلیل گرا اساساً ناکارآمد، نابسنده و نادرست است. تقلیل گرایی ناکارآمد است زیرا به ساده سازی مفهومی و هستی شناختی کمک نمی کند. نابسنده است زیرا اولاً تنوع هستی شناختی فعالیت های علمیِ اساساً متفاوت را پوشش نمی دهد، و ثانیاً پاسخ مناسبی به نیازِ تبیینی در خصوصِ چرایی بنیادی بودنِ یک لایه هستی شناختی و معرفت شناختی نسبت به سایر لایه ها را ارائه نمی دهد. تقلیل گرایی غلط است زیرا اولاً با تاریخ تحوّل نظریه هایی علمی سازگار نیست؛ ثانیاً رابطه بین شواهد و نظریه ها را به درستی توضیح نمی دهد؛ ثالثاً طبق استدلال فودر از عهده مشکل تحقق پذیری چندگانه برنمی آید؛ رابعاً طبقِ استدلال فایرابند اگر قیاس ناپذیری نظریه های علمی درست باشد آن گاه امکانِ هر نوع ارتباط از جمله ارتباط تقلیلی منتفی است. شکستِ تقلیل گرایی نشان می دهد مدل هایی از سنخ مدل های نیگل و اپنهایم-پاتنم پاسخ مناسبی برای مسئله وحدت علم فراهم نمی کنند. لذا پیشنهاد می شود که پاسخ مسئله وحدت علم از طریق رویکردی غیرتقلیل گرا، دنبال گردد..
۲۳۲۸.

برهان حفره، جوهرگرایی خمینه ای و واقع گرایی وجودی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: جوهرگرایی فضا - زمان برهان حفره واقع گرایی ساختاری هستی شناختی رابطه گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۶ تعداد دانلود : ۳۱۸
برهان حفره، بعد از مقاله ارمن و نورتن(1987) به یکی از مباحث اصلی در فلسفه فضا-زمان تبدیل شده است که بر اساس آن نوع خاصی از جوهر گرایی (جوهرگرایی خمینه ای) قابل دفاع نخواهد بود؛ زیرا، به ناموجبیت رادیکال منجر می شود. در این مقاله، می کوشیم نشان دهیم اولا، نامگذاری جوهرگرایی خمینه ای مناسب نیست؛ چون، همان طور که برخی از فلاسفه گفته اند، نقاط خمینه را نمی توان واجد این همانی مستقل دانست. ثانیا، می توان با تعهد واقع گرایی ساختاری وجودی تلقی مناسبی از جوهرگرایی خمینه ای ارائه کرد که بر اساس برهان حفره به ناموجبیت رادیکال منجر نمی شود؛ در نتیجه، برهان حفره در مورد آن کارگر نمی افتد.
۲۳۲۹.

جایگاه خُلقیات و احساسات در وجود انسان از نگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خلقیات احساسات و عواطف حالات نفسانی حالات جسمانی ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۶ تعداد دانلود : ۳۳۲
اَعمال و رفتار های انسان، بر اساس رخداد های درونی او شکل می گیرند. از بین این رفتارها برخی مشخصاً تحت تأثیر خُلقیات و احساساتْ به صورت آنی و بدون طی مراحل تفکر و تأمل به وجود می آیند؛ هرچند از مبدأ علمی از نوع تخیّل بهره مند هستند. همچنین گاهی بر نفس انسان کیفیاتی عارض می شوند که تابع انفعالاتی اند که - به جهت امور نافع و مضر - در بعضی قوا حاصل می شوند. به این حالات نفسانی، «احساسات و عواطف انسانی» گفته می شود؛ شادی و فرح، غم  واندوه، ترس و امید، شوق و وجد و خشم و غضب از این دسته هستند. فیلسوفان اسلامی - در بحث «خُلق» - سخنان ارزشمندی در این زمینه بیان داشته اند. این مقاله در صدد تبیین پاسخ ملاصدرا به این پرسش است که جایگاه احساسات و عواطفْ در وجود انسان چیست؟ عوامل مؤثر در ایجاد حالات و احساسات نفسانی کدامند؟ به اعتقاد ملاصدرا، منشأ پیدایش خُلقیات و احساسات انسانیْ اندیشه و ادراک آدمی است؛ هرچند احساسات و عواطف نیز بر کارکرد عقل و قوای ادراکی تأثیر غیر مستقیم داشته و نقش اِعدادی دارند. از طرف دیگر، میان ملکات نفسانی و احوال و اعمال انسان رابطهی محکمی وجود دارد. همچنین میان خُلقیات و احساسات درونی و وضعیت جسمانی انسان نیز ارتباط خاصی وجود دارد و بر اساس این ارتباط - همان طور که رفتار از خُلقیات تأثیر می پذیرد - خُلقیات نیز از رفتار متأثر می شوند. البته، این تأثیر به نحو غیر مستقیم خواهد بود.    
۲۳۳۰.

فیزیکالیسم، بنیادینگی و فیزیک جدید(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فیزیکالیسم بنیادینگی مکانیک کوانتومی نظریه میدان های کوانتومی نسبیت عام تقارن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۴ تعداد دانلود : ۲۹۴
مطابق تعریفی ابتدایی از فیزیکالیسم، جهانْ نخست از هویاتِ مفروضِ فیزیک و دوم از هویاتی تشکیل شده است که به نحوی به این هویات مربوط اند. رابطه مذکور میان هویات دسته اول (هویات فیزیک) و هویات دسته دوم (هویات فیزیکی) تقارنی نیست؛ چنان که هویات فیزیک بر هویات فیزیکی اولویت متافیزیکی دارند یا به عبارتی «بنیادی تر» از آنها هستند. هدف پژوهش حاضر، نشان دادن این موضوع است که فیزیکالیسمِ مبتنی بر این رابطه یک سویه، که از آن با نام «رابطه بنیادینگی» نام برده می شود، با توجه به تصویر فیزیک جدید از جهان پذیرفتنی نیست. برای رسیدن به این هدف، به ویژه استدلال خواهد شد که با توجه به دوگانگی ها در نظریه میدان های کوانتومی، بنیادینگی رابطه ای نسبی است. همچنین، استدلال خواهد شد که اگر ساختارهای تقارنی پیشنهادیِ نظریه کوانتوم در رابطه بنیادینگی وارد شود، آنگاه فیزیکالیسم نظریه ای نامنسجم می شود. این موارد در کنار سایر استدلال های مطرح در مقاله نشان می دهند که فیزیکالیسم به صورتی دیگر نیاز دارد. در انتهای مقاله برخی از این صورت ها به بحث گذاشته می شوند.
۲۳۳۱.

پدیده عشق در حیوانات از دیدگاه حکمت صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکمت صدرایی ملاصدرا حیوانات احساسات عشق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۰ تعداد دانلود : ۱۷۷
این بررسی به منظور تبیین دیدگاه هستی شناسی صدرایی در مورد ماهیت پدیده عشق غریزی و نهفته در وجود حیواناتِ غیر انسانی با استفاده از روش پیمایشی و نیز تحلیلی - توصیفی (اسنادی کتابخانه ای) انجام شده است. موسس حکمت متعالیه معتقد است که در کلِّ عالم هستی، از پست ترین موجودات تا عالی ترین آن ها عشق سَریان دارد. بر اساس نظر ملاصدرا، حیوان یکی از موجودات متن واقع است که دارای صفات کمالی مختص به مراتب خود است. حیوانات دارای نفس هستند که از آثار آن، کمالاتی از قبیل حیات، درک ، اختیار و عشق است. از منظر حکمت صدرایی، عشق یکی از کمالات وجود حیوان است. مبانی حکمت صدرایی برای اثبات وجود و سریان کمال عشق در حیوان عبارتست از اینکه وجود "اصیل"، "بسیط"، "مشکّک" و مساوق با حیات و ادراک (شعور) و عشق است و خدا معشوق حقیقی تمام موجودات از جمله نفوس حیوانات است. همه ی حیوانات عاشق هستند اما به لحاظ وجودی، مرتبه ای دارند و به قدر شدت و ضعف در مرتبه حیوانی خود به زیور کمالات آراسته اند، یعنی؛ همه حیوانات در یک سطح نیستند و حدِّ این کمالات به تناسب سهم آنان از وجود بستگی دارد. اما هر حیوانی که عالی ترین سهم را از مرتبه ی خویش داراست از عشق بیشتری نیز برخوردار است. به باور صدرالدین، به لحاظ تکاملی، حیوان تنها تا جایى مى تواند پیش رود که انسانیت از آن جا آغاز مى شود.
۲۳۳۲.

ارزیابی مبانی و پیش فرض های نظریه مطابقت ماهوی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: مطابقت ماهوی ماهیت مطابقت هستی شناختی مطابقت معرفت شناختی وجود حقیقی معقولات اولی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۰ تعداد دانلود : ۴۱۴
مطابقت ماهوی، جنبه ای هستی شناختی و جنبه ای معرفت شناختی دارد. جنبه هستی شناختی نظریه، عبارت است از وحدت سنخی ماهوی ذهن و خارج؛ به این معنا که ماهیت به معنای «ما یقال فی جواب ما هو» که منحصر در معقولات اولی می باشد، در دو موطن ذهن و خارج موجود است و بر مفهوم و مصداق ماهیت، حقیقتاً صادق است؛ زیرا ماهیت من حیث هی (کلی طبیعی)، نسبت به ذهنیت و خارجیت لابشرط است. مطابقت ماهوی از جنبه معرفت شناختی، معیار ثبوتی صحت قضایایی است که در آنها جنس، فصل و حدّ تام بر ماهیت حمل می گردد؛ بنابراین انکار آن در حکم سفسطه دانسته شده است؛ زیرا نفی مطابقت ماهوی به معنای انکار امکان معرفت در این گونه قضایاست. این نظریه مبتنی بر پیش فرض های نادرستی است؛ زیرا اولاً لابشرط بودن ماهیت نسبت به ذهن و خارج، مستلزم تناقض است؛ ثانیاً انحصار ماهیت به معقولات اولی بدون دلیل است؛ ثالثاً در این نظریه، مطابقت معرفت شناختی مبتنی بر مطابقت هستی شناختی است، در حالی که این ابتناء، نه بدیهی است و نه ثابت شده است، رابعاً موجودیت ماهیت در ذهن و خارج، مستلزم اصالت ماهیت می باشد. بنابراین نظریه مطابقت ماهوی قابل پذیرش نیست.
۲۳۳۳.

تأثیر میانگین بودن در زیبایی شناسی چهره نگاره های نقاشی: ارزیابی شناختی- تکاملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زیبایی طبیعی زیبایی هنری میانگین بودن چهره نگاره ها ابرمحرک اغراق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۴ تعداد دانلود : ۳۵۱
زیبایی شناسی تکاملی در زمرۀ رویکردهای طبیعت گرایانه به زیبایی شناسی است که در آن عموماً تمایزی میان زیبایی طبیعی و زیبایی هنری قائل می شوند. از مباحث مطرح در زیبایی شناسی تکاملی، بررسی زیبایی شناسی چهره نگاره ها (نقاشی، عکاسی) است. در این پژوهش، زیبایی شناسی چهره نگاره ها (پرتره ها) با زیبایی شناسی چهرۀ طبیعی انسان ها مقایسه می شود و پژوهش حاضر در صدد خواهد بود تا جوانب اشتراک و افتراق معیارهای زیبایی شناختی در این دو حیطه را روشن کند. پژوهش گراهام و همکارانش دربارۀ زیبایی شناسی چهره نگاره های 1100 اثرِ نقاشی برتر جهانِ هنر نشان می دهد معیار های زیبایی چهره نگاره ها قدری با معیارهای زیبایی چهره های طبیعی مغایرت دارند. ابتدا از میان معیارهای زیبایی در چهره های طبیعی، میانگین بودن به اختصار مرور می شود. سپس با استناد به مقالۀ گراهام و همکارانش، وجوه انحراف از زیبایی طبیعی در چهره نگاره های نقاشی معرفی و بررسی می شوند. آنچه نویسندگان مقالۀ مذکور به آن اشاره نمی کنند، علل این انحراف است. درانتها، با توسل به داده های علوم شناختی و تکاملی، تبیینی برای این انحراف عرضه خواهد شد.
۲۳۳۴.

فلسفه اسلامی متأخر و مسئله اصالت وجود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وجود ماهیت اصیل اعتباری واقعیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۰ تعداد دانلود : ۲۴۹
ابهام های متعددی مسئله اصالت وجود را در فلسفه اسلامی معاصر دربر گرفته است؛ تا جایی که برخی آن را نزاعی لفظی و یا بی حاصل شمرده اند. در مقابل برخی مدافعان اصالت وجود (آیت الله فیاضی و جناب عبودیت) نیز تفسیر های جدیدی به دست داده اند و برخی فهم های معاصر از مسئله را به چالش کشیده اند. آیت الله فیاضی بر این باور است که اصالت وجود صدرایی با تحقق حقیقی ماهیت سازگار است. وی با مقدمات و مباحث مفصلی به اثبات مدعای خود پرداخته است. جناب عبودیت نیز با ریشه یابی مسئله در دیدگاه سهروردی بصیرت های جدیدی را در مسئله فراهم کرده است. وی معتقد است که هرچند صدرالمتألهین به اصالت وجود باور دارد، موجودیت حقیقی ماهیت را نیز به معنایی دیگر می پذیرد. در این مقاله اشکال ها و نقص های این دو تفسیر را نشان می دهد و آن گاه با تکیه بر سیر تاریخی استدلال ها تلاش می شود تا تصویر روشن تر و کم اشکال تری از مسئله و نیز دیدگاه اصالت وجود به دست می دهد.
۲۳۳۵.

نگرش هایدگر در کتابِ «کانت و مسئله مابعدالطبیعه» به وجه زمانی تصاویر در دورهی پیشانقدی و نقدی کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصویر ترکیب زمان تخیل کانت هایدگر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۰ تعداد دانلود : ۲۴۸
هدفِ پژوهش، بررسی ارتباط تصاویر با ادراک حسّی و شناخت از نظر کانت و تفسیر هایدگر از آن است. این تصاویر در حالی که وجه ذهنی و معرفت شناختی دارند، حین تفسیر هستی شناختی هایدگر با تأکید بر قوّهی تخیّل و کنش های آن، به نحوی به کار می آیند که توجیه گر مواجههی دازاین با امکان های جهان باشند. پرسش این است که چگونه تصاویر ذهنی در ادراک و شناخت کانت - با وساطت تخیّل - به روابط تصویری در اگزیستانس تبدیل می شوند. در این تحقیق، از روش توصیفی۔تحلیلی، برای شرح آرای کانت و خوانشِ هایدگر از آن، استفاده شده است. به نظر می رسد کتاب هایدگر (کانت و مسئله مابعدالطبیعه)، با تأکید بر ماهیت زمانی تصاویر و ارتباط با ترکیبِ تخیّل، نشان دهندهی پیوستگی میان دو دورهی پیشانقدی و نقدی کانت است. نتیجهی تحقیق نشان می دهد که تفسیر هایدگر از تصاویر کانتی، معرّف ماهیت تخیّل نه تنها به منزلهی یک قوه، بلکه به معنای وحدت بخش دو منبع اصلی شناخت (حساسیّت و فاهمه) هستند؛ این اشتراک از نظر ارتباطی زمانی مدِّ نظر قرار می گیرد. تفسیر هستی شناختیِ  هایدگر نشان می دهد که تصاویر به معنای اجرای روابط تصویری (نگریستن به منزلهی چیزی یا چیزی دیگر) ماهیتی زمانی دارند و با ترکیب های سوبژکتیوِ شناختْ متناظر هستند. بر این اساس، عملکرد تخیّل - از حیث ترکیبی آن تصویر- دارای حیث زمانیِ حال، گذشته و آینده است که مطابق با واژگانِ هایدگر، نظیر حیث زمانیِ دازاین در مواجهه با امکان هاست.
۲۳۳۶.

مقایسه نظریه عدم تطابق ذهن و خارج با سفسطه از منظر علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذهن خارج علامه طباطبایی سفسطه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۸ تعداد دانلود : ۳۴۴
رابطه ذهن و عین یکی از مباحث اساسی در هستیشناسی و معرفت شناسی است که در حکمت متعالیه در ذیل بحث علم مطرح میگردد و غالب حکما تطابق عین و خارج را امری الزامی میدانند به گونهای که اگر تطابق برداشته شود، ارتباط انسان با واقع قطع میشود و تمام علوم و ادراکات بشری بیارزش میگردد و پایان آن چیزی جز سفسطه و انکار واقعیت نخواهد بود. علامه طباطبایی در برخی از آثار خود بر لزوم تطابق تأکید نموده است اما در آثار دیگر خود قائل به عدم تطابق است، بدون آن که چنین دیدگاهی را مستلزم انکار وجود ذهنی و یا سفسطه و انکار واقعیت بداند. به نظر میرسد که ایشان در مواردی که بر لزوم تطابق تأکید نموده است در مقام بیان نظر مشهور حکما بوده است نه نظر خود، چرا که چنین آثاری کتابهای درسی و مرسوم حوزه بوده است و در این موارد نظریه مشهور تبیین میگردد. لذا نظریه خاص ایشان در این رابطه بر عدم لزوم تطابق است. این پژوهش از سویی در صدد آن است که تطابق بین عین و ذهن را رد نماید چرا که دلیلی بر تطابق وجود ندارد بلکه ادلهای نقلی و تجربی( شهودی) بر عدم تطابق وجود دارد و از سوی دیگر اشکالاتی را که در رابطه با عدم تطابق به وجود میآید در ذیل بحث قول به سفسطه پاسخ دهد. اگر این رابطه به درستی تبیین گردد، بسیاری از مشکلاتی که در باب مکاشفات، تعبیر خواب و تجسم اعمال و معاد جسمانی وجود دارد برطرف میگردد.
۲۳۳۷.

نقد مبانی وحی شناسی سروش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سروش وحی شناسی دین شناسی معرفت شناختی هرمنوتیک زبان شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸۸ تعداد دانلود : ۵۴۵
چیستی حقیقت وحی و تبیین چگونگی دریافت آن توسط نبی، همواره در تاریخ اسلام مورد مداقه و مناقشه بوده و هست. در زمان حاضر بعضی افراد از جمله عبدالکریم سروش که تحت تأثیر مستقیم و گسترده نظریات هرمنوتیکی و زبان شناختی برخی اندیشمندان غربی است، با ایجاد تردید در ماهیت زبانی وحی از یک سو و با ایجاد تشکیک در منبع وحی کننده از سوی دیگر، میان نظرگاه متقدمان و متأخران تفاوتی جدی به وجود آورده اند. با آغاز این جریان نقدهای درخور توجهی از سوی علمای حوزوی و دانشگاهی به روبنای دیدگاه های وحی شناختی سروش وارد شد؛ اما به خاستگاه و زیربنای آن دیدگاه ها کمتر پرداخته شده است. در این مقاله زیربنا و مبانی دیدگاه های وحی شناختی وی را که مبانی دین شناختی، معرفت شناختی، هرمنوتیکی و زبان شناختی است، استخراج و نقد می کنیم. عمده اشکالاتی که به دیدگاه های سروش وارد است، از این قرارند: اجمال گویی و ابهام در تبیین نظریه؛ ضعف در روش شناسی؛ خلط میان مباحث مختلف؛ قیاس غلط اسلام با ادیان و فِرَق دیگر؛ ادعاهای بی دلیل و نسبی گرایی معرفتی.
۲۳۳۸.

درباره چگونگی علم خداوند به شرطی های خلاف واقعِ آزادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مشیت مولینیزم علم میانی شرطی های خلاف واقع آزادی اراده الهی تغییرناپذیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۶ تعداد دانلود : ۵۷۵
در پاسخ به مسئله ناسازگاری میان مشیت مطلق الهی و آزادی مخلوقات، مولینیزم نظریه علم میانی را مطرح می کند، نظریه ای که با فرض علم خداوند به شرطی های خلاف واقعِ آزادی ادعا می کند که می توان بدون حذف یکی از طرفین (مشیت یا آزادی) مسئله فوق را حل نمود. بدین نحو که خداوند با علم به این شرطی ها و بالفعل کردن مقدم آنها می داند که مخلوقات، آزادانه چه فعلی را محقق خواهند کرد. لذا بدین طریق هم آزادی مخلوقات حفظ می گردد و هم مشیت خداوند که عبارت است از علم پیشین و کنترل او بر افعال مخلوقات. نوشته پیش رو سعی دارد نشان دهد از آنجا که عدم تغییرپذیری خداوند یکی از مفروضات اصلی مولینیزم است، لذا این دیدگاه نمی تواند صفت اراده را به خداوند نسبت دهد، زیرا صفت اراده برای مولینیزم امری است دوسویه که مستلزم حرکت از امکان به سمت فعلیت است و این امر معنایی جز پذیرش تغییر در ذات الهی ندارد. در پایان استدلال خواهیم کرد که چون معلومات شرطی نیازمند بالفعل شدن توسط اراده الهی هستند، در نتیجه طرح شرطی های خلاف واقع در داخل علم الهی طرحی ناموفق است و بحث پیرامون صدقِ آن کمک شایانی در حل مسئله فوق نمی کند.
۲۳۳۹.

تبیین فلسفی روایات مربوط به تأثیر محیط طبیعی بر دریافت های ادراکی انسان (براساس نفس شناسی ابن سینا)(مقاله ترویجی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: احادیث بدن تبیین عقلی طبیعت قوای ادراکی مغز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۰ تعداد دانلود : ۱۸۹
در منابع روایی احادیثی وجود دارد که به نوعی بیانگر تأثیرات مستقیم یا غیرمستقیم زیست بوم انسان و موقعیت جغرافیایی وی بر شکل گیری ادراکات اوست. همچنین برخی از روایات نیز مستقیماً تأثیر خوردنی ها بر کارکرد و توانایی ادراکی انسان را خاطرنشان ساخته است. براساس تبیین عقلی ابن سینا از تأثیر طبیعت بر نفس، علت تأثیر این عوامل بر قوای ادراکی و نفس انسان، مشابهت عنصری بدن انسان و عناصر طبیعت ذکر شده است از نگاه ابن سینا نقش کلیدی بخشی از بدن، یعنی مغز در ادراکات انسانی و نیز مشابهت عنصری همه این موارد با یکدیگر، از دیگر علل تأثیر طبیعت بر نفس است. تأثیر مغز بر ادراک و تأثیر عناصر بر مغز باعث تغییراتی در قوای ادراکی می شود؛ به گونه ای که تفاوت عناصر موجب تفاوت کارکرد مغز و تفاوت کارکرد مغز نیز موجب قوت و ضعف یا تنوع و اختلاف در ادراک و معرفت می گردد.
۲۳۴۰.

رابطه الگوهای ارتباطی خانواده با نگرش به خلاقیت: میانجیگری سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوهای ارتباطی خانواده خلاقیت سرزندگی تحصیلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۷ تعداد دانلود : ۲۱۳
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی سرزندگی تحصیلی در رابطه الگوهای ارتباطی خانواده با نگرش به خلاقیت بود. روش پژوهش همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم شهر دزفول در سال تحصیلی 99-98 بود که با روش تصادفی چندمرحله ای تعداد 370 دانش آموز به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های الگوهای ارتباطی خانواده (فیتزپاتریک و ریچی، 1994)، نگرش به خلاقیت (فیشر، 1991) و سرزندگی تحصیلی (دهقانی زاده و حسین چاری، 1391) بود. ارزیابی مدل پیشنهادی با استفاده از تحلیل مسیر انجام گرفت. نتایج تحلیل مسیر مدل پژوهش به طور کلی نشان داد که خلاقیت دانش آموزان تحت تأثیر الگوی ارتباطی خانواده، و سرزندگی تحصیلی قرار دارد. بدین صورت که از بین ابعاد جهت گیری ارتباطی خانواده، جهت گیری گفت و شنود به صورت مثبت و جهت گیری همنوایی به صورت منفی نگرش نسبت به خلاقیت را پیش بینی می کنند (001/0< p). همچنین نتایج نشان داد که جهت گیری گفت وشنود به صورت مثبت و جهت گیری همنوایی به صورت منفی سرزندگی تحصیلی را پیش بینی می کنند (001/0< p). در مجموع نتایج نشان داد که الگوهای ارتباطی خانواده با واسطه سرزندگی تحصیلی می تواند بر نگرش نسبت به خلاقیت اثر بگذارد (001/0< p).

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان