مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
احساسات و عواطف
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق بررسی عوامل مؤثر بر کاهش ترک خدمت کارکنان در بخش دولتی است. در این تحقیق عواملی چون : ویژگی های شغلی، ویژگی های سرپرست، هویت سازمانی، احساسات و عواطف در شغل، شرایط کاری و نگرش شغلی به عنوان عوامل مؤثر برکاهش ترک خدمت انتخاب شدند. جامعه آماری تحقیق شامل کارکنان شاغل در ستاد مرکزی وزارت راه و شهرسازی است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی 180 نفر به عنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب شدند. برای سنجش عوامل از پرسشنامه استاندارد لاکی فرس استفاده شد. به منظور بررسی نرمال بودن داده های پژوهش از آزمون کولموگروف اسمیرنوف و به منظور بررسی فرضیه های تحقیق از روشهای آمار استنباطی ازجمله ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردید. نتایج حاصل ازتجزیه و تحلیل داده ها حاکی از تأیید فرضیه های تحقیق است به عبارت دیگر، نتایج تحقیق نشان می دهد، بین ویژگی های شغلی، ویژگی های سرپرست، هویت سازمانی، احساسات و عواطف در شغل، شرایط کاری و نگرش شغلی با کاهش ترک خدمت کارکنان رابطه مستقیم و معنی دار وجود دارد و عامل احساسات و عواطف در شغل دارای بیشترین تأثیر و هویت سازمانی و نگرش شغلی کمترین تأثیر را بر کاهش ترک خدمت کارکنان دارند.
پدیدارشناسی تجربه زیارت؛ مطالعه ای در حرم امام رضا(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) تابستان ۱۳۹۸ شماره ۸۵
165 - 200
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی تجربه زیارت زائران امام رضا (ع) از طریق یک مطالعه پدیدارشناختی انجام شده است. بر این اساس، از روش مصاحبه و همچنین مشاهده مشارکتی استفاده شده است. برای نمونه گیری کیفی از استراتژی نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. 28 مصاحبه با مشارکت کنندگان انجام شد که در این میان یک توازن نسبی بر حسب جنس و بین زائران و مجاوران برقرار شده است. برای چارچوب مفهومی مطالعه از نظریه ویلیام جیمز در تعریف تجربه دینی و تلفیقی از نظریه ها و مدل های بومی سنجش دین داری در تعریف مفهوم اصلی تجربه زیارت بر اساس شامل سه بعد اندیشه ها (ذهنیات)، کنش ها (اعمال) و احساسات و عواطف استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان دهنده تنوعی از تجربه های دینی در هر سه بعد از ابعاد تجربه دینی بوده است. درعین حال، بین تجربه های دینی زائران و مجاوران در شاخص هایی همچون باور به اشیاء مقدس و الگوی گذران وقت در حرم تفاوت وجود داشته است؛ اما در سایر عناصر و مؤلفه های تجربه زیارتی، تنوع های موجود بین هریک از دو گروه زائران و مجاوران مشابه با هم بوده است.
جایگاه خُلقیات و احساسات در وجود انسان از نگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اَعمال و رفتار های انسان، بر اساس رخداد های درونی او شکل می گیرند. از بین این رفتارها برخی مشخصاً تحت تأثیر خُلقیات و احساساتْ به صورت آنی و بدون طی مراحل تفکر و تأمل به وجود می آیند؛ هرچند از مبدأ علمی از نوع تخیّل بهره مند هستند. همچنین گاهی بر نفس انسان کیفیاتی عارض می شوند که تابع انفعالاتی اند که - به جهت امور نافع و مضر - در بعضی قوا حاصل می شوند. به این حالات نفسانی، «احساسات و عواطف انسانی» گفته می شود؛ شادی و فرح، غم واندوه، ترس و امید، شوق و وجد و خشم و غضب از این دسته هستند. فیلسوفان اسلامی - در بحث «خُلق» - سخنان ارزشمندی در این زمینه بیان داشته اند. این مقاله در صدد تبیین پاسخ ملاصدرا به این پرسش است که جایگاه احساسات و عواطفْ در وجود انسان چیست؟ عوامل مؤثر در ایجاد حالات و احساسات نفسانی کدامند؟ به اعتقاد ملاصدرا، منشأ پیدایش خُلقیات و احساسات انسانیْ اندیشه و ادراک آدمی است؛ هرچند احساسات و عواطف نیز بر کارکرد عقل و قوای ادراکی تأثیر غیر مستقیم داشته و نقش اِعدادی دارند. از طرف دیگر، میان ملکات نفسانی و احوال و اعمال انسان رابطهی محکمی وجود دارد. همچنین میان خُلقیات و احساسات درونی و وضعیت جسمانی انسان نیز ارتباط خاصی وجود دارد و بر اساس این ارتباط - همان طور که رفتار از خُلقیات تأثیر می پذیرد - خُلقیات نیز از رفتار متأثر می شوند. البته، این تأثیر به نحو غیر مستقیم خواهد بود.
مطالعه نظری نقش احساسات و عواطف در تصمیم گیری های قضایی؛ با تکیه بر رویکرد تصمیم گیری دو روشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قضات همانند سایر انسان ها، ممکن است به طور ناآگاهانه، تحت تأثیر احساسات و عواطف قرار بگیرند. هدف از این مقاله، شناخت و تبیین چگونگی تأثیر گذاری این محدودیت ها بر تصمیم گیری های قضایی است. این مقاله با بهره گیری از ابزار کتابخانه ای و استفاده از نتایج تحقیقات تجربی صورت گرفته در سایر کشورها نشان می دهد، تصمیم گیری های قضایی یک فرایند مکانیکی صِرف نیست که تنها بر پایه محتویات پرونده و تطبیق موضوع با قوانین شکل بگیرد، بلکه ممکن است احساسات، عواطف و سایر محدودیت های شناختی ذهن قاضی، از طریق تأثیر روش 1 (درک شهودی و شناختی) و ناخودآگاه بر روش 2 (درک تأمّلی و استدلالی) و خودآگاه، وارد تصمیمات قضایی شوند. بنابراین به منظور به حداقل رسانیدن ورود و تأثیر این خطاها و سوگیری ها در فرایندهای دادرسی لازم است با آگاهی بخشی مقام های قضایی در خصوص چیستی و چگونگی عملکرد این محدودیّت های شناختی، ذهن قضات نسبت به این سوگیری ها و خطاهای ادراکی، پالایش گردد.
بررسی تاثیر عواطف و احساسات بر روی سبک رهبری مدیران در سازمان های دولتی
منبع:
پژوهش های علوم مدیریت سال چهارم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۲
169 - 197
هوش هیجانی دستاوردی تازه در علم روانشناسی است که به تازگی به عرصه مدیریت نیز وارد شده و مشتمل بر درک و شناسایی احساسات و عواطف در اشخاص و استفاده از این ادراک برای اتخاذ تصمیم های مناسب در زندگی روزمره می باشد. این پژوهش به منظور مطالعه تاثیر عواطف و احساسات بر روی سبک رهبری مدیران انجام شده است. نتایج حاصل از پژوهش های مورد بررسی ، بیانگر آن است که مدیر و رهبری که از سطح هوش عاطفی بالاتری برخوردار می شوند رهبری مطلوب تر و اثر بخش تری دارند، چرا که این گروه از مدیران این قابلیت را دارند که با درک اقتضائات و وضعیت محیطی، سبک مناسب تعاملی را جهت هدایت و رهبری اثربخش سازمان در پیش گیرند.
عقل و مدیریت ساحت های درونی انسان از نظر اپیکتتوس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های معرفت شناختی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
29 - 45
حوزه های تخصصی:
اپیکتتوس در انسان شناسی خود به دو ساحت یا سپهر قائل است: سپهرِ برون و سپهرِ درون. ساحت یا سپهر برون را زئوس سامان داده است و انسان در این سپهر آزادی و مسئولیت ندارد. سپهر درون تحت کنترل و مسئولیت انسان است و سه ساحت را دربر می گیرد: داوری های عقلانی یا باورها، احساسات و عواطف، و خواسته ها و اجتناب ها. به نظر اپیکتتوس، درمیان ساحت های درونی از همه مهم تر داوری های عقلانی است و ساحت های دیگر را معین می کند . او برای اثباتِ اینکه داوری های عقلانی علت احساسات و عواطف و خواسته ها هستند مثال ها و گفتگوهای بسیاری می آورد. بنابراین احساسات و عواطف و همچنین خواسته ها نتیجه کارکرد عقل است. اگر کارکرد عقل درست باشد نتیجه آن احساسات خوب و خواسته های منطقی است و اگر کارکرد عقل ناقص باشد عواطف منفی و خواسته های نامعقول به دنبال دارد. رواقیان، برخلاف افلاطون و ارسطو، به عناصر غیرشناختی در ذهن انسان قائل نیستند و ذهن انسان را یکپارچه عقلانی می دانند. آنها همه احساسات و عواطف را به باورهای عقلانی ارجاع می دهند. اپیکتتوس نیز ذهن انسان را عقلانی قلمداد می کند.
رابطه احساسات و ادراکات در سیاست خارجی ایرانِ پساانقلاب در پرتو تجربه های زیسته تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۶)
61 - 83
حوزه های تخصصی:
با توجه به پژوهش های اخیر پیرامون نقش احساس در حوزه های مختلف حیات بشری، قلمرو سیاست نیز متاثر از این مطالعات قرار گرفته است؛ امروزه بحث ارتباط بین احساس و ادراک در حوزه سیاست در چارچوب روانشناسی سیاسی جایگاه ویژه ای در مطالعات سیاست به طور عام و سیاست خارجی به طور خاص یافته است. بر این اساس، دوگانگی های پیشین عقل و احساس رد می شود و این دو نه تنها در تضاد با یکدیگر قرار نمی گیرند بلکه برای تصمیم گیری ها، بخش احساسی و عقلانی- استدلالی مغز همراه با یکدیگر درگیر می شوند. در همین ارتباط، یکی از متغیرهای برانگیزاننده احساسات، تجربه های زیسته تاریخی است که بر ادراک تاثیرگذار است و در نتیجه ممکن است در رفتار بروز نماید. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش احساسات در تصمیم گیری های سیاست خارجی ایران است و در صدد پاسخگویی به این سوال است که در سیاست خارجی ایران کدام احساسات بیشترین نقش را در ادراکات داشته اند؟ بر اساس یافته ها، به طور کلی پنج نوع احساسی که ناشی از تجربه زیسته تاریخی ایرانیان بوده است، در رفتار رسمی و غیررسمی این کشور قابل بررسی است. این احساسات و عواطف عبارتند از: بی اعتمادی آشکار و خشم (نسبت به ایالات متحده امریکا)، تردید و اندوه پنهان (نسبت به روسیه)، اطمینان (به چین)، ترس (بازدارندگی و افزایش توانمندی های نظامی) و عشق و همدلی (نسبت به برخی هویت های همسو در منطقه و جریان مقاومت). مقاله حاضر با به کارگیری دیدگاه نظریه پردازان «سیاست عاطفی»، به سوال اصلی پاسخ خواهد داد.