مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
تقارن
حوزه های تخصصی:
ترجمه افعال انعکاسی دو طرفه‘ از زبان اسپانیایی به فارسی و بالعکس به دلیل پیچیدگی معانی‘ از موارد مشکل ساز به شمار می روند. هدف از این بررسی مطالعه اجمالی ساختارهای افعال انعکاسی دو طرفه در زبان های فارسی و اسپانیایی‘ با در نظر گرفتن تشابهات و تمایزات زبانی بین آنها است. در مقاله فوق‘ چگونگی ایجاد ارتباط بین افعال دو جانبه ذاتی و ساختاری و همچنین شیوه استفاده از واژه های اضافی در زمینه افعالی که فاقد ویژگی دو جانبی اند‘ برای رساندن منظور از زبانی به زبان دیگر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. این دو گونه فعل را به ترتیب افعال دوجانبی و افعال شبه دو جانبی می نامیم. در ادامه‘ برای یافتن راه حل مناسب‘ به منظور معادل یابی در زبان مقصد‘ تقسیم بندی درهر یک از این شاخه ها انجام شده و هر یک از آنها به چند زیر شاخه تقسیم شده اند.
فارسی کنونی به عنوان یک زبان جنسیت گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر، زبان فارسی کنونی را از منظر علم جامعه شناسی زبان به عنوان زبانی جنسیت گرا بررسی کرده ایم. فرضیه این پژوهش، آن است که اگرچه زبان فارسی کنونی مانند زبان هایی جنسیت گرا همچون انگلیسی، آلمانی، فرانسه، و... از نظر نحوی ، از نوع جنسیت گرا نیست، در برخی موارد، کار برد این زبان در حوزه زبانی واژگان ، ساخت واژه و گاه از نظر معنایی و استعاری ، جنسیت گرا بودن آن را آشکار می کند؛ بنابر این، در راستای اثبات این فرضیه، شواهد زبانی متعددی را از طریق ضبط گفتار فارسی زبانان، و خواندن روز نامه ها و مجلات و... جمع آوری کرده و پس از طبقه بندی منظم، آنها را تجزیه و تحلیل کرده ایم؛ در ادامه، متغیر یا متغیر های زبانی- اجتماعی مؤثر در باز تاب مسئله تبعیض جنسی را در زبان فارسی کنونی، از طریق تهیه پرسش نامه منظم یافته ایم.
نگاهی به نقشه باغ سنوفر، قدیمی ترین سند باغسازی
حوزه های تخصصی:
بررسی ادله عقلی و نقلی اندیشه تقارن حدوث نفس و بدن از دیدگاه ملاصدرا و اندیشمندان نخستین امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دو ساحتی بودن انسان و دارا بودن دو نشئه جسمانی و روحانی از امور پذیرفته شده نزد ارباب ادیان و فیلسوفان الهی است. فلاسفه مسلمان، با وجود اختلاف در نوع حدوث نفس، درباره اصل «حدوث نفس و عدم تقدم آن بر بدن» اتفاق نظر داشته اند. در این بین ابن سینا و ملاصدرا در نگاشته های خود دلایل متعددی را به نفع «حدوث نفس و عدم تقدم آن بر بدن» ذکر می کنند. از سوی دیگر بی تردید، بسیاری از ادله نقلی، در «حدوث نفس پیش از بدن» ظهور دارند. مقاله حاضر با ارزیابی و بیان اشکال های دلایل ملا صدرا بر این اندیشه، نشان می دهد که تعارض میان عقل و ظاهر نقل، تعارضی ادعایی است و به سبب نبود دلیل عقلی قطعی بر خلاف ظاهر ادله نقلی، دلیل محکمی برای صرف نظر از ظواهر ادله نقلی نداریم.
تأثیر ورزش تکواندو بر تقارن توزیع فشار کف پایی اندام برتر و غیر برتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، مطالعه تأثیر ورزش تکواندو بر تقارن توزیع فشار کف پایی، نیروی عکس العمل زمین و سطح تماس اندام برتر و غیربرتر تکواندوکاران زن نخبه است. در این مطالعه،10 تکواندوکار زن نخبه انتخاب شدند. توزیع فشار کف پایی و نیروی عکس العمل عمودی زمین و سطح تماس نواحی مختلف کف پا با استفاده از دستگاه emed ارزیابی شد. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون تی وابسته و تقارن بین دو اندام با استفاده از فرمول شاخص تقارن ارزیابی شد. یافته ها نشان داد تفاوت معناداری در میزان سطح تماس ناحیه سه انگشت آخر و همچنین عدم تقارن بین دو اندام وجود دارد. این عدم تقارن در توزیع فشار می تواند با آسیب های عضلانی یا بافتی مانند التهاب فشیای کف پا یا استرس فرکچر سر استخوان های کف پایی مرتبط باشد. بنابراین، در این رشته ورزشی لازم است با انجام تمرینات ویژه به ایجاد توازن و تقارن بیشتر در اندام تحتانی کمک شود تا آسیب های ناشی از این عدم تقارن به حداقل برسد.
ملاحظات ویرایش متون کهن با توجه به «هنرسازه»ای بدیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۲۴)
97 - 114
حوزه های تخصصی:
درباره رسم الخط قدیم نسخه های خطی در بیشتر کتب تصحیحی و کتبی که درباره نسخه شناسی و تصحیح متون نوشته شده است بحث هایی به چشم می خورد؛ اما درباره استفاده هنری شعرا از ویژگی های رسم الخط کهن کمتر سخن به میان آمده است. در کتب بلاغی نیز درباره انواع ترفندهای بدیعی سخن رفته است؛ اما سخنی از ترفندهای بدیعی وابسته به رسم الخط نیست. هنرسازه ای که در این جستار بررسی می شود، در شکل ظاهری و نوشتاری یک اثر ادبی جلوه گر می شود و وابسته به رسم الخط خاص زبان فارسی است و از هر دو حیث صورت و معنا زیبایی آفرین است. در واقع، مبنای هنرسازه بدیعی مورد بحث، یکی عوامل صوری خط و زبان و دیگر مبحث تقارن و قرینه پردازی است که از کهن ترین عوامل نظم و زیبایی بخشی در اقسام هنر است. تتبع در اشعار شاعران و بسامد استفاده از این هنرسازه نشان می دهد شاعران در استفاده از آن خلاق و آگاه بوده اند. جست وجو در متون منظوم و منثور فارسی و گاه مقابله چند تصحیح از یک اثر برای یافتن مواردی از هنرسازه بدیعی مدنظر، روش این پژوهش است.
استعاره و زمان تحلیل تقارن یا عدم تقارن فرایند استعاره برمبنای مفهوم زمان در نظریه نسبیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۸
175-207
حوزه های تخصصی:
استعاره در معنای عام خود هرگونه انتقال معنا از چیزی به چیز دیگر است . آشکار است که بخش بزرگی از مطالعات انسانی (از مطالعات حوزه زبان و ادبیات تا مطالعات روان شناختی، فلسفی و جامعه شناختی) بررسی شیوه های این انتقال معنا و مطالعه چگونگی آن است. در مطالعات زبانی مربوط به استعاره، درباب شیوه انتقال معنا از واژه یا عبارت «پایه» به جانب واژه یا عبارت «هدف»، دو رویکرد وجود داشته است: رویکردی که فرایند تشکیل استعاره را متقارن می داند و اصحاب آن معتقدند طرفین استعاره (پایه و هدف) نقش متوازن یا خنثایی را در فرایند استعاره ایفا می کنند؛ رویکرد دوم از نظرگاهی مخالف، فرایند استعاری را جهت دار می داند و به باور طرفداران آن، در این فرایند واژه یا عبارت پایه نقش بیشتری دارد و معنای خود را به هدف تحمیل می کند. در مقاله حاضر، پس از مرور اجمالی آرای اندیشمندان رویکردهای مذکور، به این پرسش اساسی پرداخته شده که چه عواملی بر متقارن یا نامتقارن بودن فرایند استعاره اثر می گذارد. برای پاسخ به این پرسش، ضمن پیش چشم نهادن فرضیه تأثیر «زمان» و بهره گیری از برخی مفاهیم نظریه نسبیت عام انیشتین (فضا زمان، جهان خط، گرانش و تانسور) کوشیده شد نقش عامل «زمان» در ایجاد نیروی گرانشی در فضا زمانِ ذهن نشان داده شود. کیفی گرایی و سیالیت یافته های نظریه نسبیت درباب «زمان» و سازگاری آن با منظر مطالعاتی مقاله حاضر درباره زبان و ذهن، تنها دلیل انتخاب این نظریه بوده است. درنهایت این نتیجه به دست آمد که عامل «زمان» در نامتقارن بودن فرایند استعاره می تواند اثرگذار باشد: هرچه واژه یا عبارت پایه آشناتر باشد (به تعبیر دیگر، قدیمی تر باشد)، نیروی گرانشی بیشتری دارد و بیشتر می تواند معنای خود را بر هدف فرافکند و معنای آن را تحت تأثیر قرار دهد.
توان مکانیکی مفاصل اندام تحتانی راست و چپ در افراد مبتلا به اسکولیوز نوجوانی ناشناخته و افراد سالم هنگام راه رفتن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: اگرچه مستند است که در ناهنجاری اسکلیوز راستای ستون فقرات و لگن تغییر می یابد، لیکن اطلاعات دقیقی درباره تأثیر این تغییرات در بیومکانیک اندام تحتانی هنگام راه رفتن وجود ندارد. ازاین رو هدف این مطالعه مقایسه توان مفاصل اندام تحتانی بیماران اسکولیوز نوجوانی ناشناخته و افراد سالم هنگام راه رفتن بود. روش شناسی: با استفاده از دستگاه تحلیل حرکتی با 4 دوربین Vicon و دو صفحه نیروی کیستلر، متغیرهای کینماتیکی و کینتیکی راه رفتن 20 دختر نوجوان مبتلا به اسکولیوز و 20 دختر سالم ثبت و سپس با استفاده از نرم افزارهای Vicon Nexus و Polygon توان مفاصل ران، زانو و مچ پای راست و چپ در صفحه ساجیتال محاسبه شد. داده ها با استفاده از روش آماری ANOVA در سطح معنی داری 05/0> α پردازش شدند. یافته ها: جذب توان زانوی راست بیماران اسکولیوز به طور معنا داری 5/12% کمتر از افراد سالم بود (01/0= p ). به غیراز جذب توان در زانوی راست، بین میزان جذب و تولید توان در سایر مفاصل پای راست و چپ بیماران اسکولیوز و افراد سالم تفاوتی مشاهده نشد (0/05< p ) . بحث و نتیجه گیری: ناهنجاری اسکولیوز، با کاهش جذب توان زانو همراه است. با توجه به اینکه کاهش یک طرفه و نامتقارن جذب توان در زانو ممکن است با تغییرات نامتقارن گشتاور، نیروی عکس العمل و عملکرد عضلات مرتبط باشد، می تواند احتمالاً عامل اعمال نیروی نامتقارن به لگن و متعاقباً پیشرفت انحناء اسکولیوز شود.
مواردی از نمود تقارن در تشبیهات ادبیّات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان، فطرتاً زیبایی طلب است و چیزی را زیبا قلمداد می کند که بتواند توجّه وی را به خود جلب کند. این جلب توجّه و احساس التذاذ از زیبایی هر چیزی یا هر شخصی، حاصل درک نظم و هارمونی موجود در آن است. در مباحث زیبایی شناسی برای زیبا شمردن یک اثر یا پدیده، عوامل مختلفی را از قبیل: تقارن، توازن، تناوب، تناسب، تکرار، تضاد و... می توان در نظر گرفت. یکی از مهم ترین عوامل مؤثّر در ایجاد زیبایی، تقارن است. تق ارن به عن وان یکی از اس اسی ترین پایه های هنر و زیبایی در درک نظم بین اجزا، در اکثریّت علوم و هنرها نقش انکارناپذیری ایفا می کند. از آن جمله می توان از علوم و هنرهایی مانند ریاضی، هندسه، نجوم، معماری، موسیقی، نقّاشی، فرش بافی، طرّاحی، تذهیب، منبت کاری، ادبیّات و... یاد کرد. از بررسی های این جستار این گونه برمی آید که تقارن در ادبیّات فارسی در سه جنبه صوری، معنایی و آوایی قابل بررسی است و در بین آن ها آرایه تشبیه، گسترده ترین پهنه نمود تقارن معنایی محسوب می-شود. در تشبیهات فارسی از انواع چهارگانه تقارن های انعکاسی، انتقالی، چرخشی و تجانسی استفاده شده است. ولی تقارن انعکاسی، از بسامد بالایی برخوردار است. ما نیز در این پژوهش بر آنیم تا با ذکر نمونه هایی مواردی از نمود تقارن را در تشبیهات فارسی بررسی کنیم.
بررسی نقوش هندسی دوبعدی از نوع گره چینی و روش های دیگر رمزدار بر روی سطوح کاشی کاری های باستانی و تطبیق آن با نقوش شبکه های سه بعدی در آرایش یابی های اتم ها در مواد جامد بلورین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنر و فنون کاشی کاری رنگارنگ در گنبدها، کتیبه ها، مناره های مساجد، بناها و آثار تاریخی به جامانده از دوران باستان، سند ارزشمند و مهمی در تزئینات معماری قدیمی ایران است. ریاضی دانان، طراحان و مجریان باستان، از روش های هندسی گره چینی، یزدی بندی، مقرنس و روش های دیگر، با استفاده از چید مان هندسی توسط اشکال مربع، مربع مورب، لوزی و روش های دیگر نظیر «هم نسبتی مربع با دایره» با اصطلاح «ماندالا» استفاده نموده اند. شناسایی و تولید واحدهای اولیه نقوش «نقش مایه ها» از قرن ها پیش آغاز شده و شامل واحدهای هندسی در دو بعد است. این نقوش در دوران مختلف تاریخی، توسط هندسه دانان و طراحان تکامل یافته است. این موضوع مشخص است که قوانین ریاضی – هندسی در همه دوران گذشته در نقوش ثابت باقی مانده است. این بدان معنی است که قوانین قرینه سازی، دارای یک منشأ اصلی هستند، به طوری که در دوران مختلف تاریخی هم دارای شکلی ثابت بوده اند. از طرفی هم ترازی، تعادل و تقارن، لازم و ملزوم یکدیگرند. هندسه در دوران باستان برای اندازه گیری سطوح ساختمان ها و زمین های کشاورزی مورداستفاده قرار گرفته است. در ترتیب نقش های منظم، از نقطه، پاره خط، زاویه، دایره، مربع و مثلث در تولید نقوش دوبعدی استفاده شده است. در این پژوهش، ضمن بررسی نقوش هندسی کاشی کاری های باستانی، با استفاده از روش های تصویری دوبعدی و تطبیق آن با دانش تقارنی مورداستفاده در ساختار مواد جامد کریستالین شامل نقش بندی اتم ها در شبکه سه بعدی و دوبعدی و تک بعدی اتم ها، مشخص شد که هر دو نوع آرایش یابی ها، از قوانین و دانش اصلی تقارنی پیروی می کنند.
فیزیکالیسم، بنیادینگی و فیزیک جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متافیزیک سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۲
75 - 88
حوزه های تخصصی:
مطابق تعریفی ابتدایی از فیزیکالیسم، جهانْ نخست از هویاتِ مفروضِ فیزیک و دوم از هویاتی تشکیل شده است که به نحوی به این هویات مربوط اند. رابطه مذکور میان هویات دسته اول (هویات فیزیک) و هویات دسته دوم (هویات فیزیکی) تقارنی نیست؛ چنان که هویات فیزیک بر هویات فیزیکی اولویت متافیزیکی دارند یا به عبارتی «بنیادی تر» از آنها هستند. هدف پژوهش حاضر، نشان دادن این موضوع است که فیزیکالیسمِ مبتنی بر این رابطه یک سویه، که از آن با نام «رابطه بنیادینگی» نام برده می شود، با توجه به تصویر فیزیک جدید از جهان پذیرفتنی نیست. برای رسیدن به این هدف، به ویژه استدلال خواهد شد که با توجه به دوگانگی ها در نظریه میدان های کوانتومی، بنیادینگی رابطه ای نسبی است. همچنین، استدلال خواهد شد که اگر ساختارهای تقارنی پیشنهادیِ نظریه کوانتوم در رابطه بنیادینگی وارد شود، آنگاه فیزیکالیسم نظریه ای نامنسجم می شود. این موارد در کنار سایر استدلال های مطرح در مقاله نشان می دهند که فیزیکالیسم به صورتی دیگر نیاز دارد. در انتهای مقاله برخی از این صورت ها به بحث گذاشته می شوند.
چند نوع التزام در منظومه های عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۹۲
7 - 29
حوزه های تخصصی:
با وجود دسترسی به تصحیح انتقادی آثار عطار، همچنان نقاط مبهم و مشکوکی در آثار او به چشم می خورند که حتی با داده های نسخه شناسی موجود قابل رفع نیستند. برای رفع چنین ابهام هایی، لازم است هر یک از جنبه های مختلف سبک عطار که بر پایه آثار مسلم او تعیین شده است به دقت مورد واکاوی قرار گیرد تا در نهایت الگوی جامعی از سبک او به دست آید. در این پژوهش، انواعی از التزام مورد بررسی قرار می گیرند که در سراسر آثار منظوم عطار از خردترین واحد؛ یعنی بیت تا کلان ترین واحد؛ یعنی منظومه تکرار شده اند. برای طرح الگویی منظم، انواع التزام در چهار گروه اصلی شامل التزام به تکرار، تقارن، تناسب و نوعی اسلوب ویژه طبقه بندی می شوند. بررسی انواع التزام در کنار سایر داده های سبک شناسی و نسخه شناسی می توانند در سنجش صحت ابیات مبهم و مشکوک در آثار عطار مفید و راهگشا باشند.
تحلیل و مقایسه ی کلیت گرایی در منطق الطیر عطار و فیزیک نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۲)
197 - 226
حوزه های تخصصی:
تحلیل و مقایسه ی کلیت گرایی در منطق الطیر عطار و فیزیک نوین لیلا غلامپور آهنگر کلایی * محمود طاووسی * * شهین اوجاقعلی زاده * * * چکیده از یونان باستان تاکنون ارائه ی مدلی کلی از جهان موردتوجه فیزیک دانان و فیلسوفان بسیاری بوده است. ازآنجاکه به نظر می رسد اندیشه ی مذکور، اساس اندیشه های عطار را در منطق الطیر تشکیل می دهد؛ بنابراین این پژوهش به مقایسه و تحلیل کلیت گرایی در اندیشه های عرفانی عطار و فیزیک نوین می پردازد. مطابق نتایج، هم عطار در منطق الطیر و هم فیزیک نوین در جست وجوی کل یکپارچه اند. در منطق الطیر انگیزه ی سفر گروهی تمام مرغان جهان برای رسیدن به سیمرغ، درواقع رسیدن به کل یکپارچه بوده است که در عرفان اسلامی به «وحدت وجود» تعبیر می شود. انتخاب آگاهانه ی واژه ی سیمرغ در برابر سی مرغ بیش از واژه ی دیگر می تواند ارتباط، نظم، تقارن و یکپارچگی تمام موجودات جهان را برخلاف وجود اختلاف ظاهری (سی مرغ مختلف) و گوناگونی نیروهای هستی بیان کند. انیشتین (Albert Einstein ) می خواست با نظریه ی یکپارچگی، ذهن خدا را بخواند؛ اما تمام تلاش های فیزیک دانان تاکنون برای رسیدن به کل یکپارچه با شکست مواجه شده است. ازنظر عطار هم یکپارچگی با حقیقت غایی (سیمرغ حقیقی گوهر) غیر ممکن است و سی مرغ تنها با حقیقت وجودی خویش (سیمرغ یا نخستین فعل الهی) به وحدت رسیدند که دیوید بوهم ( David Bohm ) این کل را «نیمه تمامیت های نسبتاً مستقل» می خواند. واژه های کلیدی: تقارن، سیمرغ، عطار، کلیت گرایی، فیزیک نوین، منطق الطیر . * دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی واحد رودهن، دانشگاه آزاد اسلامی، رودهن، ایران lailagholampour@gmail.com (نویسنده ی مسئول) ** استاد زبان و ادبیات فارسی واحد رودهن، دانشگاه آزاد اسلامی، رودهن، ایران tavoosi@riau.ac.ir *** استادیار زبان و ادبیات فارسی واحد رودهن، دانشگاه آزاد اسلامی، رودهن، ایران alizade@riau.ac.ir تاریخ دریافت مقاله: 16/7/1399 تاریخ پذیرش مقاله: 2/9/1400
نقدی بر کتاب هم آراستگی در نگاره های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
کتاب Symmetries of Islamic Geometrical Patterns تألیف سیدجان عباس و عامرشاکر سلمان دو عضو علمی گروه ریاضی دانشگاه ولز، تحت عنوان هم آراستگی در نگاره های اسلامی توسط خانم آمنه آقا ربیع به فارسی ترجمه شده است. با توجه به تخصص مولفین، کتاب رویکرد متفاوتی نسبت به دیگر تألیفات در حوزه نقوش اسلامی دارد که آن را هم برای محققین حوزه هنر اسلامی و هم پژوهشگران علوم ریاضی جذاب و مفید کرده است. اما با خواندن ترجمه فارسی این کتاب نمی توان مباحث آن را دریافت. با رجوع به متن اصلی کتاب به نظرمی رسد عدم دریافت مطالب در ارتباط با کیفیت ترجمه است. بنابراین نقد حاضر پیرامون ترجمه فارسی این کتاب است. با هدف ارزیابی این ترجمه، کل متن انگلیسی کتاب در تطبیق با متن ترجمه شده قرار گرفت. موارد مورد نقد در ۶ بخش مطرح شده اند؛ ۱) ترجمه نادرست، ۲) کلمات و عبارات ترجمه نشده، ۳) چند معادل برای یک واژه و چند واژه با یک معادل، ۴) ترجمه معکوس، ۵) تغییر در جملات و پاراگراف های متن اصلی که سبب تغییر در محتوا شده است، ۶) انتخاب معادل های نامأنوس. وجود اشکالات جدی و فراوان در ترجمه فارسی موجب نامفهوم شدن متن و در نتیجه محروم شدن خواننده از دیدگاه متفاوت و ارزشمند این کتاب شده است. مسئله ای که لزوم بازنگری در ترجمه را می طلبد.
نفی بند و غیرِبند در زبان گیلکی از منظر رده شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در زبان گیلکی، مطالعه جامعی پیرامون «نفی» نشده است. در این پژوهش، سعی بر آن است براساس پرسشنامه میستامو (2016) نفی در گیلکی گونه لاهیجانی توصیف گردد. بدین منظور، نفی در انواع بند و همچنین نفی غیرِبند مطالعه و ساخت های صوریِ مبیّن هر نقش به لحاظ تقارن در ساختار و صیغگان توصیف شده است. داده ها، علاوه بر بومی بودن نویسندگان، از گفتار روزمره گویشوران بومیِ شهرستان لاهیجان گردآوری شده است. مطالعات بینازبانی حاکی است در بسیاری از زبان ها، شیوه (ها)ی نفی معیار با برخی بندهای دیگر متفاوت است. درحالی که، در گیلکیِ لاهیجانی، نفی معیار برای منفی سازیِ انواع بندها به کار می رود. مطابق یافته های پژوهش، بندهای حاویِ انواع فعل ساده، پیشوندی و مرکب در زمان ها و وجوه مختلف، از حیث تقارن، رفتار متفاوتی نشان می دهند. به علاوه، گاهی وجه تمایز یک جمله مثبت و متناظرِ منفیِ آن، صرفا ناشی از افزوده شدنِ عنصر نفی نیست و تغییرات دیگری نیز در جمله حاصل می شود، ازجمله جایگزینی وند منفی با تکواژی دیگر یا تغییرات واجی. در این صورت، ساختار نفی، نامتقارن محسوب می گردد. در نفی غیرِبند، پاسخ منفی، ضمایر مبهم منفی و اشتقاق منفی بررسی می شود.
رده شناسی سازه های متقابل با نگاهی به زبان فارسی
منبع:
پازند سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۱
5 - 26
حوزه های تخصصی:
ساختارهای متقابل گاهی حالت پیچیده ای از معنا را به خود می گیرد یعنی ظرفیت فعل با نقش های معنایی مطابقت ندارد و پیچیدگی زمانی مطرح می شود. این پیچیدگی به لحاظ ساختار صرفی-نحوی می تواند جمله را با چالش درک روبه رو کند. بنابراین زبان ها راه حل های متنوعی را برای نحوه کدگذاری موقعیت های متقابل در ساختار بند به کار می گیرند. رده شناسی اخیر این تنوع را از دیدگاه های مختلف نشان داده است، اما برای تعیین اینکه چگونه ویژگی های صرفی و معنایی مختلف با یکدیگر تعامل دارند و چه ارتباط و همبستگی ضمنی با سایر بخش های نظام زبانی وجود دارد، به کار بیشتری نیاز است. رده شناسی نظری اهمیت ساختارهای متقابل را برای درک ما از ساختار دستوری به صورت متقابل زبانی برجسته می کند. در زبان فارسی، ساختار متقابل به طور فنی و جامع بررسی نشده است و در عوض، معمولاً اصطلاح مطابقه در این مورد به کار می رود؛ بنابراین، در این پژوهش قصد بر آن است تا با بررسی نمونه هایی از انگلیسی، فارسی و چند زبان دیگر بررسی شود که آیا ساخت های تقابلی تاثیری بر تغییر در ظرفیت فعل دارد؟ و در نهایت آیا می توان در ساختار متقابل و به اصطلاح «ارجاع متقابل» در مقایسه بینازبانی به همگانی رسید؟ در این راستا، مطالعه حاضر، در چارچوب رده شناختی، با استفاده از داده های زبانی و مقایسه بینازبانی صورت گرفته است و همچنین تبیین های مورد استفاده در چارچوب نظری پژوهش حاضر همسو با آرای ندژالکو (2007) و ایوانز (2008) انجام شده است.
نمودی از تلاقی ادبیّات و معماری در الگوهای متقارن گنبد مسجد شیخ لطف الله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
270 - 293
حوزه های تخصصی:
انسان براساس فطرت خویش زیبایی طلب است و احساس التذاذ از زیبایی هر چیزی یا شخصی، حاصل درک نظم و هارمونی موجود در آن است. در مباحث زیبایی شناسی برای زیبا شمردن یک اثر یا پدیده، عوامل مختلفی را از قبیل تقارن، توازن، تناوب، تناسب، تکرار، تضاد و... می توان در نظر گرفت. تق ارن به عن وان یکی از اساسی ترین پایه های هنر و زیبایی در درک نظم بین اجزا، در اکثریّت علوم و هنرها نقش انکارناپذیری ایفا می کند. از آن جمله می توان از علوم و هنرهایی مانند ریاضی، هندسه، نجوم، معماری، موسیقی، نقّاشی، فرش بافی، طرّاحی، تذهیب، منبت کاری، ادبیّات و... یاد کرد. از بررسی های این پژوهش این گونه برمی آید که در بین دو هنر اسلامی ایرانی ادبیّات و معماری از جهات الفاظ و مفاهیم، اشتراکات و بده بستان های زیادی وجود دارد. گاهی ادبیّات با بهره گیری از طرح ها و الگوهای معماری در خلق صورخیال، تصاویر بدیعی می سازد و گاهی معماری در آفرینش برخی از نقوش و طرّاحی بناها و حتی خط نوشته ها از الفاظ و مفاهیم ادبیّات استفاده می کند. در این پژوهش با ابزار کتابخانه ای و به شیوه سندپژوهی و تحلیل داده ها پس از ذکر مواردی از اشتراکات ادبیّات فارسی و معماری، نمود مفاهیم ادبی را در الگوهای متقارن گنبد مسجد شیخ لطف الله اصفهان بررسی شده است.اهداف پژوهش:بررسی اشتراکات و مشابهات بین ادبیّات و معماری.بیان مفاهیم ادبی موجود در الگوی های متقارن گنبد مسجد شیخ لطف الله اصفهان.سؤالات پژوهش:ادبیّات و معماری در چه زمینه ها و مواردی با هم مشابهت دارند؟در نقش های گنبد مسجد شیخ لطف الله اصفهان چه مفاهیم متعالی ادبی و عرفانی نهفته است؟
تحلیل کاربرد نقوش هندسی متنوع، بدون رعایت اصل تقارن در آجرکاری سلجوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقارن گریزی در آجرکاری سلجوقی، یکی از مفاهیم در دسترس اما دیریاب هنر دوران اسلامی است. کاربرد آجر در طرح های متنوع و فراوان هندسی بدون رعایت اصل تقارن در اضلاع بنا، تغییر و تحولی چشمگیر در ساختار آرایه های آجرکاری این دوران پدید آورد که در هیچ یک از ادوار تاریخی ایران سابقه نداشته است. توجه به این نکته که اصولاً تغییرات در ساختار هنری یک جامعه سنتی به سادگی رخ نمی دهند و همزمانی این تغییرات با اوج گیری و کمال هنر آجرکاری ایران، موجب بروز تضادی در هنر این دوران شده که تا کنون توجه شایسته ای به آن نشده است. این در حالی است که بحث آجر و آجرکاری دوره سلجوقی از مباحث بسیار پر تکرار در پژوهش های داخلی و خارجی بوده و علیرغم بدیهی بودن اصل تقارن در هنر ایران، کمتر توجهی به موضوع تقارن گریزی در آجرکاری دوران سلجوقی نشده است. تبیین این ساختار شکنی بر اساس شکل گیری طبقه اجتماعی جدید (طبقه متوسط) به عنوان سفارش دهندگان و حامیان ایجاد ابنیه که از ذوق و سلیقه جدیدی پیروی می کردند، دارای اهمیت بسیار است. سلیقه حامیان و علاقه آجرکاران برای نمایش توانایی خود، سبک هنر مردمی را در آجرکاری این دوران رقم زد که به مانند تمام هنرهای مردمی متاثر از ساختارهای اجتماعی بود و با تغییرات سیاسی و اجتماعی بعد از دوران سلجوقیان، بلافاصله از رونق افتاد. این پژوهش در صدد است تا ابعاد جدیدی از هنر آجرکاری دوران سلجوقی را که تا کنون مورد غفلت قرار گرفته، آشکار نماید. پژوهش حاضر به روش تفسیری – تاریخی و با استناد به منابع کتابخانه ای صورت گرفته است.
یادداشتی بر استفاده از دانش تقارن در بازآرایی نقوش کاشی های تزئینی در بناهای تاریخی
منبع:
دانش حفاظت و مرمت سال ۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۳)
83 - 83
حوزه های تخصصی:
در گذشته هنر طراحی و نقاشی کاشی ها به صورت سینه به سینه و استادکار و شاگردی منتقل می شد، و هر بار خلاقیت هنرمندان مختلف، جلوه متفاوتی به این آثار می بخشید. از این رو شیوه های ترسیم این نقوش هیچ گاه مکتوب نشده است. همانطور که می دانیم، اغلب نقوش به کار رفته در تزیین کاشی های تاریخی، دارای منشأ هندسی هستند و تحلیل و یا ترسیم آن ها نیازمند آگاهی نسبت به دانش قرینه سازی است. لذا در این یادداشت تلاش شده است با طرح فرضیه تطابق عناصر متقارن در نقوش کاشی های تاریخی با عناصر متقارن بلورهای مواد، ضمن بررسی ساختار هندسی نقوش مختلف، قواعدی مبتنی بر داتش تقارن برای ترسیم این نقوش ارایه گردد. گمان می رود که با کمک این روش، بازارایی نقوش سنتی در صنعت تولید کاشی، و نیز بازیابی آن ها برای مرمت بخش های آسیب دیده با استفاده از فرمول نویسی و علامت گذاری آسان تر شود.