مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
زبان شناختی
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
حوزههای تخصصی:
با پژوهشی در قرآن کریم درمی یابیم که بیشترین آیاتِ مربوط به گفت وگو در سوره اعراف به کار رفته است. گاه گفت و گو میان پیامبران و قومشان، گاه میان خدای متعال و پیامبران و یا میان خدای متعال و بنی آدم و یا شیطان جاری است. در این مقاله تلاش شده است تا به بررسی زبان شناختی تفاوت ها و تشابه های صرفی و نحوی و لغوی آیات گفت وگو در سوره اعراف بپردازد؛ اما برای نتیجه بهتر، تنها آیات گفت وگوی پیامبران انتخاب شده است. نکته مهم این است که راز تفاوت و تشابه ساختار و اسلوب گفت وگوهای قرآنی چیست. مهم ترین تفاوت های به کاررفته در گفت وگوهای سوره اعراف در تفصیل جزئیات، تنوع افعال، تفاوت در استعمال حروف جر و عطف، تقدیم و تأخیر هستند. گاهی قسمتی از گفت وگو متناسب با سیاق جمله و هدف و غرض از آوردن آن گفت وگو مطرح می شود و قسمتی دیگر و در جایی دیگر به علت تناسب داشتن با غرضِ صاحب کلام از آوردن آن گفت وگو، آورده می شود. با توجه به مهم بودن معنی و مفهوم، اگر عبارت ها در معنی و مفهوم یکسان باشند، اختلاف الفاظ خللی به متن وارد نمی کند. در گفت وگوهای قرآنی آیه هایی هستند که ساختار زبان شناختی آنها به سبب آرایش واژگانی از یکدیگر متمایز می شوند. این تغییر در آرایش واژگانی به محیط واژگانی هر آیه مربوط می شود. در این مقاله با استفاده از شیوه استقرائی و توصیفی تحلیلی، این مهم بررسی شده است.
واکاوی وجوه معنایی دو حرف « لا » و « لَنْ » در قرآن کریم
حوزههای تخصصی:
معانی حروف در قرآن، از محورهای اختلافی علمای نحو وتفسیر است واین دو فرقه آراء واحدی از اصالت ودلالت آنها ندارند. «لن» و«لا» ازحروف پربسامد درقرآن کریم اند. «لن» (106) مرتبه و«لا» (1809) بار درقرآن تکرار شده وهردو إفاده نفی می کنند، لکن در نفی به هریک انگیزه ای هست وفهم دقیق آیات مستلزم درک تفاوتهای معنایی این دوحرف است، از این رو به هنگام ترجمه و تفسیر آیات، توجه به دلالت های معنایی این دوحرف ضروری است. این پژوهش با تکیه برروش توصیفی تحلیلی وبا استناد به دیدگاه های نحوی وتفسیری به مقایسه معنایی ودلالت های این دوحرف پرداخته ورمزنفی به آنها در آیات را تبیین نموده است.ازجمله نتایج این پژوهش این است که عموما دیدگاههای مشترکی بین مفسران ونحویان نسبت به معنای «لن» و«لا» وجود ندارد. «لن» درآیات بنا به سیاق برای تأبید و آینده کوتاه وتاکید نفی و «لا» برای نفی در زمان حال وآینده و امور موقت و نفی بعضی از امور محقق و نفی عام به کار رفته است وهمین مفاهیم متعدد، باعث برداشت های مختلف واستنباط های ناهمگون ازآیات گشته است.
نقد مبانی وحی شناسی سروش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و ششم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۰
15 - 44
حوزههای تخصصی:
چیستی حقیقت وحی و تبیین چگونگی دریافت آن توسط نبی، همواره در تاریخ اسلام مورد مداقه و مناقشه بوده و هست. در زمان حاضر بعضی افراد از جمله عبدالکریم سروش که تحت تأثیر مستقیم و گسترده نظریات هرمنوتیکی و زبان شناختی برخی اندیشمندان غربی است، با ایجاد تردید در ماهیت زبانی وحی از یک سو و با ایجاد تشکیک در منبع وحی کننده از سوی دیگر، میان نظرگاه متقدمان و متأخران تفاوتی جدی به وجود آورده اند. با آغاز این جریان نقدهای درخور توجهی از سوی علمای حوزوی و دانشگاهی به روبنای دیدگاه های وحی شناختی سروش وارد شد؛ اما به خاستگاه و زیربنای آن دیدگاه ها کمتر پرداخته شده است. در این مقاله زیربنا و مبانی دیدگاه های وحی شناختی وی را که مبانی دین شناختی، معرفت شناختی، هرمنوتیکی و زبان شناختی است، استخراج و نقد می کنیم. عمده اشکالاتی که به دیدگاه های سروش وارد است، از این قرارند: اجمال گویی و ابهام در تبیین نظریه؛ ضعف در روش شناسی؛ خلط میان مباحث مختلف؛ قیاس غلط اسلام با ادیان و فِرَق دیگر؛ ادعاهای بی دلیل و نسبی گرایی معرفتی.
بررسی شأن شناختی زبان دین از منظر ویتگنشتاین متأخر و نقد آن بر پایه آراء علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کلید فهمِ فلسفه متأخرِ ویتگنشتاین توجه به پژوهش های دستور زبانی است. این مفهوم از دستور زبان، متفاوت از کاربرد سنتی است و به زبان از آن جهت که نظامی از علائم است التفاتی ندارد. با این رویکرد ماهیت گزاره های دینی ویژگی خاصی پیدا می کند که با دیگر مقولات معرفتی متفاوت است. گزاره ها از منظر ویتگنشتاین به دو دسته «قابل تعویض» و «غیر قابل تعویض» تقسیم می شوند که گزاره های دینی از نوع «غیرقابل تعویض» هستند؛ بنابراین قابل تبیین یا تفسیر با جملات دیگر نیستند. همچنین ماهیت زبان دین «باطنی» است و فقط در باطن خودش معنا می یابد و مانند گزاره های «خارجی» با کمک گزاره های دیگر معنای واضح تری پیدا نمی کند. بنابراین ارتباط گزاره های دینی با دیگر گزاره ها مانند گزاره های علمی قطع می شود. هرچند مقولات دینی به نحو معنادار در حوزه دین استعمال می شوند شئونی غیر از مطابقت با واقع یا صدق و کذب-پذیری دارند. با توجه به اهمیت زبان دین در فهم مسائل دینی، در این نوشتار با روش توصیفی-تحلیلی به دو سوال اصلی پاسخ می دهد: شأن شناختی یا ناشناختی زبان دین از منظر ویتگنشتاین چگونه است؟ از منظر طباطبایی چه نقدهایی بر این دیدگاه وارد است؟ بر این اساس پس از بررسی ویژگی های زبان دین از منظر ویتگنشتاین به تبعات آن با آراء طباطبایی پرداخته می شود.
بررسی سویه های زبان شناختیِ مدلول استعلایی در رمان قصر کافکا با تأکید بر سطوح زبانی والتر بنیامین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هرچند بررسیِ مفهوم مدلول استعلایی از دل مطالعات فلسفی برمی خیزد، اما زبان شناسی و ادبیات نیز از ظرفیت های این مفهوم بهره برده اند. جستار حاضر با بررسی رویکرد زبان شناختی والتر بنیامین به موضوع زبان شناختی مدلول استعلایی در رمان قصر کافکا می پردازد. این رمان به دلیل قابلیت بالایی که برای بررسی و یافتن زنجیره ای از مدلول های استعلایی در مؤلفه های اصلی اش داراست، انتخاب شده است. مارتین هایدگر و به ویژه پس از او ژاک دریدا تلاش کردند برای نقد سنت تفکر متافیزیک مفهوم مدلول استعلایی را به کار ببندند. اما هدف این پژوهش بر آن است تا با روش تحلیل محتوا به این موضوع بپردازد که چگونه بدون به کار گرفتن مشخص اصطلاح مدلول استعلایی، چنین رویکردی در اندیشه های والتر بنیامین و نظریه مشهور او در باب سه سطح از زبان حضور دارد . در سطح سوم زبان که بنیامین از آن با عنوان «عرصه یاوه گویی» یاد می کند، همان سطح تولید معنا و در عین حال ناممکن بودن آن است. این گزاره بنیامین که مترادف با نفی حضور مدلول استعلایی در اندیشه دریداست، در قصر کافکا کاربرد عملی یافته است. درنهایت مقاله به این نتیجه می رسد که رابطه صراحت و ابهام در سه مؤلفه های اصلی داستان یعنی شخصیت «ک»، «قصر» و همچنین شغل «مساحت گری» ناممکن بودن مدلول استعلایی و سطح سوم زبانی بنیامین را به شکل یک روایت داستانی نشان می دهد.
واکاوی ساختارهای زبانی در آفرینش لطیفه در زبان روسی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
در این جستار برآنیم تا با رویکرد تحلیل گفتمان از دو منظر ساختاری و موضوعی پیکره لطیفه ها را در زبان فارسی و زبان روسی مبتنی بر آرای رابرت لیو1 با تقسیم بندی به دو دسته زبان شناختی و غیرزبان شناختی و نظریه کاراسیک2 مبنی بر دسته بندی تحلیل معنایی و نشانه شناسی3 با روش استقرایی4 موردبررسی قرار دهیم. هدف از انجام این پژوهش شناسایی زبان ابزارهای تولید لطیفه ها با توجه به تفاوت ساختار واژگانی زبان روسی به عنوان زبان تصریفی5 و زبان فارسی به عنوان زبان پیوندی 6 (گفتنی است که این دو زبان در سطح نحو به پیوندی و تحلیلی نیز شناخته می شوند) است. فرضیه پژوهش مبتنی بر وجود تنوع زبان ابزارهای تولید لطیفه روسی با نسبت بیشینه در برابر زبان فارسی به دلایل پیش تر گفته شده در دسته بندی زبان شناختی و تأثیر مؤلفه های فرهنگی و ارزشی در تولید لطیفه های غیرزبان شناختی است. این پرسش مطرح می شود که با توجه با ساختار هر یک از زبان ها کدامین ابزار مشترک و کدام اختصاصی است؟ بیشینه و کمینه هر کدام از آن ها در این دو زبان کدام است؟ در انتهای بررسی پیکره های طنزآمیز، زبان ابزارهای دستوری (زبان شناختی) و در دسته غیرزبان شناختی مقوله های جنسیت زدگی، قومیتی و سیاسی در دو زبان شناسایی شدند. بسامد نمونه های زبان شناختی به طور معناداری در دو زبان کم تر از دسته غیرزبان شناختی است و نمونه های جنسیت زده و سیاسی از بیشینه آشکاری در برابر سایر زیرگروهای معنایی لطیفه ها برخوردارند.
بررسی زبان شناختی حسن تعبیر در برنامه های شبکه استانی تلویزیون به منظور ارائه راهبردهای فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال دوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۷)
135 - 150
هدف از پژوهش پیش رو، بررسی زبان شناختی حسن تعبیر به عنوان مؤلفه تأثیرگذار در زبان و فرهنگ در برنامه های تلویزیونی است؛ بنابراین، این پژوهش بر مبنای هدف و استراتژی از نوع کاربردی، توصیفی تحلیل محتوا می باشد. حسن تعبیر از ابزارهای زبانی است که باعث تقویت و افزایش نزاکت اجتماعی گویشوران زبان می شود. گویشوران هر زبان به جای واژه های بیانی نامناسب از حسن تعبیر استفاده می کنند که بار معنایی مثبتی داشته باشد. ازآنجا که برنامه های محلی صداوسیما مخاطبان زیادی دارند، نحوه استفاده آن ها از زبان به طور یقین تأثیر زیادی بر فرهنگ و زبان بینندگان خواهد داشت؛ بنابراین، تلاش دست اندرکاران و برنامه ریزان این حوزه بر آن است که از مؤدبانه ترین گونه گفتاری استفاده کنند. اهمیت این موضوع سبب شد که به این پرسش پاسخ داده شود که حسن تعبیرها در گویش کردی با استفاده از چه ابزارهای زبانی بیان می شود؟ جامعه آماری پژوهش شامل برنامه های محلی پخش شده از مرکز صداوسیمای استان ایلام از ابتدای سال 1399 بوده که شامل 270 روز برنامه (540 ساعت) بوده است. به منظور انتخاب نمونه مناسب، از روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک استفاده و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران به تعداد 54 روز (108 ساعت برنامه) تعیین گردیده است. حسن تعبیرهای مستخرج 70 مورد بوده است. نتایج بررسی ها نشان دادند که ابزارهای زبانی به کار رفته در ساخت حسن تعبیرها در نمونه موردنظر عبارت اند از: واژه های مبهم، حسن تعبیر استعاری، تضاد معنایی، فرایند ساختواژی تکرار، استلزام معنایی، اطناب، ایجاز، حذف، گسترش معنایی.
تحلیل طرح واره های حجمی در سروده های نیما یوشیج
حوزههای تخصصی:
زبان شناسی شناختی، رویکردی در مطالعه زبان است که به بررسی رابطه میان زبان انسان، ذهن او و تجارب اجتماعی و فیزیکی او می پردازد. در علوم شناختی برای توجیه مفهوم سازی استعاره از طرح واره ها استفاده می شود که غالباً تصوری اند؛ یعنی براساس مفاهیم بنیادین ذهن ما شکل می گیرند و برای توصیف موضوعات انتزاعی و اندیشیدن استفاده می شود. بر این اساس، انسان تجربیات خود را از جهان خارج به صورت مجموعه ای از ساخت های مفهومی و زبانی در ذهن انبار می کند و به خارج در قالب کلام و نوشتار تراوش می دهد. حال این پرسش پیش می آید که جهان ذهنی نیما چه تأثیری در شکل گیری طرح واره های تصوری حجمی در شعر او داشته است؟ به بیان دیگر، طرح واره های تصوری حجمی شعر نیما چه مبنا و منبعی دارند و از کجا سرچشمه می گیرند؟ پژوهش حاضر می کوشد، ضمن بررسی طرح واره های تصوری حجمی در شعر نیما، با رویکرد زبان شناسی شناختی و معناشناختی به عنوان زیرمجموعه آن، به این سؤال پاسخ داده و با توجه به رویکرد مدنظر تصویری جامع از طرح واره های تصوری شعر نیما به دست دهد. تحقیق حاضر، پژوهشی نظری، توصیفی – تحلیلی است که بر پایه مطالعات کتابخانه ای انجام شده است. نتایج حاکی از آن است که نیما به دلیل نامساعد بودن شرایط و احوالش، خواستار رهایی و نجات یافتن از آن اوضاع بود که می تواند سرچشمه کاربرد طرح واره حجمی در اشعارش باشد.
چندمعنایی واژه «طغیان» در قرآن کریم با رویکردی بر زبان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چندمعنایی واژگانی یکی از مهم ترین موضوعات قابل طرح در مطالعات معناشناختی است. در بررسی های زبانشناختی نسبت به معانی واژگان همیشه با مفاهیمی مواجه هستیم که متأثر از واحدها و عناصر هم نشین خود هستند. این تأثیرپذیری به حدی است که تحلیل معناشناختی واژه را بدون در نظر گرفتن رابطه میان این عناصر ناممکن کرده است. توجه به سیاق و ساختار جمله بعد از ریشه شناسی و سیر تاریخی یک واژه چندمعنایی آن را به خوبی ثابت می کند. دستیابی به تفسیر دقیق قرآن کریم که یکی از اهداف بزرگ پژوهش های قرآنی محسوب می شود، در گرو درک و فهم دقیق واژگان قرآن کریم است. در این پژوهش کارکرد چندمعنایی واژه طغیان در قرآن کریم و سیر معنایی این واژه در آیات قرآن کریم بررسی شده اند و وجوه متعدد آن در ارتباط با هسته مرکزی معنا، تبیین و تأثیر واحدهای هم نشین واژه طغیان در معنارسانی این واژه با استناد به کتب تفسیری قرآن کریم بررسی شده اند. این پژوهش نشان می دهد واژه طغیان وجوه متعددی همچون ضلالت و گمراهی، ظلم، کفر، عصیان و نافرمانی، تکبر، معبودانی غیر از خدا و ... دارد که همه این معانی با هسته اصلی معنا که تجاوز و عدول از حد اعتدال است، ارتباط مفهومی دارند.