مطالب مرتبط با کلیدواژه

نیگل


۱.

نقد و بررسی کتاب برابری و جانب داری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۴۲۰ تعداد دانلود : ۳۵۲
برابری و جانب داری از آثار تامس نیگل فیلسوف آمریکایی صرب تبار است، که در حوزه فلسفه سیاسی نگاشته شده است. وی در این کتاب می کوشد بین خیرات شخصی و غیرشخصی چشم اندازی از یک تعامل منطقی ایجاد کند و گره اخلاقی جانب داری بین این دو مفهوم را در اندیشه و عمل بگشاید. در حوزه عمل تأکید نیگل بیش تر بر جنبه های اقتصادی برابری شهروندی است تا جنبه های فرهنگی، سیاسی، و اجتماعی آن. در این مقاله، نقد و بررسی کتاب نیگل در سه بخش اصلی انجام شده است؛ نخست، صورت و ساختار ظاهری کتاب بررسی شده و سپس به نیگل و کتابش در فلسفه سیاسی دوران مدرن پرداخته ایم. درپایان محتوای اثر را تحلیل و دستاورد کتاب نیگل را در دفاع از مکتب بی طرفی مخصوصاً باتوجه به نگرش اقتصادی وی ارزیابی کرده ایم. تلاش نیگل مبتنی بر واکاوی مشکلات بین چشم اندازهای شخصی و غیرشخصی به صورت عام و هم چنین به صورت خاص در زمینه نابرابری های اقتصادی و اجتماعی با پیش فرض های بی طرفی برابری طلبانه است؛ البته این تلاش ها به راه حل مشخصی منتهی نمی شود.
۲.

نقش غایت انگاری ابن سینا در توضیح آگاهی با روش نیگل(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: غایت انگاری آگاهی نیگل ابن سینا ارسطو طبیعت گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹ تعداد دانلود : ۱۴۴
دیدگاه طبیعت گرایانه در توضیح کامل عالم دچار مشکلاتی است. از جمله این مشکلات یافتن توضیح برای وجود آگاهی است که آن را در ارائه یک تصویر جامع از عالم ناکام گذاشته است. توماس نیگل معتقد است داشتن یک تصویر کامل از جهان، علاوه بر دیدگاه بیرونی که زنجیره علت های مادی را در تاریخ نشان می دهد، نیاز به دیدگاهی درونی است که توضیح مسائلی مانند شکل گیری آگاهی و حیات در ارگانیسم ها را نشان دهد. به این ترتیب نیگل معتقد است به منظور دست یابی به توضیح کامل می توان به وجود نوعی غایت انگاری ارسطویی در قوانین حاکم بر ماده قایل بود. در این مقاله ضمن توضیح غایت انگاری ارسطو و نظرات نیگل نشان داده می شود که دیدگاه ارسطو نیگل را به هدفش نمی رساند. در پایان نتیجه گیری می شود که با برگرفتن غایت انگاری ابن سیناست که می توان به هدف نیگل نزدیک تر شد و از مشکلات توضیحی پدیده آگاهی کاست.
۳.

ارزیابی انتقادی تقلیل گرایی در مدل های وحدت علم نیگل و اپنهایم-پاتنم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: وحدت علم تقلیل گرایی فیزیکالیسم نیگل اپنهایم پاتنم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۰ تعداد دانلود : ۲۳۴
وحدت یا عدم وحدت علم یکی از مسائل مهم فلسفی در قرن بیستم بوده است. یکی از مهم ترین پاسخ ها به مسئله وحدت علم از سوی تقلیل گرایان پیشنهاد شده است. مقاله پیش رو بر دو نمونه برجسته از چنین رویکردهایی متمرکز شده است. نمونه اول از جنبش فلسفی پوزیتیویسم منطقی و نمونه دوم از جنبش های فلسفی پساپوزیتیویستی انتخاب شده است. نشان داده ایم که تقلیل های علی الادعا موفق در علم، موجب پیدایش این ایده شده است که پاسخ مسئله وحدت علم از طریقِ تقلیل امکان پذیر است. سپس استدلال کرده ایم که رویکرد تقلیل گرا اساساً ناکارآمد، نابسنده و نادرست است. تقلیل گرایی ناکارآمد است زیرا به ساده سازی مفهومی و هستی شناختی کمک نمی کند. نابسنده است زیرا اولاً تنوع هستی شناختی فعالیت های علمیِ اساساً متفاوت را پوشش نمی دهد، و ثانیاً پاسخ مناسبی به نیازِ تبیینی در خصوصِ چرایی بنیادی بودنِ یک لایه هستی شناختی و معرفت شناختی نسبت به سایر لایه ها را ارائه نمی دهد. تقلیل گرایی غلط است زیرا اولاً با تاریخ تحوّل نظریه هایی علمی سازگار نیست؛ ثانیاً رابطه بین شواهد و نظریه ها را به درستی توضیح نمی دهد؛ ثالثاً طبق استدلال فودر از عهده مشکل تحقق پذیری چندگانه برنمی آید؛ رابعاً طبقِ استدلال فایرابند اگر قیاس ناپذیری نظریه های علمی درست باشد آن گاه امکانِ هر نوع ارتباط از جمله ارتباط تقلیلی منتفی است. شکستِ تقلیل گرایی نشان می دهد مدل هایی از سنخ مدل های نیگل و اپنهایم-پاتنم پاسخ مناسبی برای مسئله وحدت علم فراهم نمی کنند. لذا پیشنهاد می شود که پاسخ مسئله وحدت علم از طریق رویکردی غیرتقلیل گرا، دنبال گردد..
۴.

تبیین دیگرگرایی از منظر رویکرد عقلانی نیگل و رویکرد تجربی بتسون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آلتروئیسم انگیزه بتسون خودگرایی نگرانی همدلانه نیگل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۳ تعداد دانلود : ۲۵۰
همواره پی بردن به غایت و انگیزه رفتارهای انسان از مسائل قابل توجه روانشناسان و فلاسفه اخلاق بوده است. خودگرایان انگیزه تمامی اقدامات خیرخواهانه انسان را دستیابی به نفع شخصی تلقی می کنند. در مقابل، دیگرگرایان می گویند انسان می تواند صرفاً برای تأمین منافع و رفاه دیگری کار کند و هیچ چشم داشت شخصی نداشته باشد. دنیل بتسون و تامس نیگل روانشناس و فیلسوف معاصرآمریکائی با دو شیوه ی متفاوت از حامیان جدی و سرسخت دیگرگرایی اند. بتسون با رویکردی تجربی و با طرح فرضیه آلتروئیسم همدلی ضمن به چالش کشیدن ادعاهای خودگرایان از نوعی دیگرگرائی روانشناختی دفاع می کند. وی از طریق آزمایشات دقیق تجربی توانست وجود انگیزه دیگرگرایی در ذات انسان را ثابت نماید. بنا به ادعای او احساسِ عاطفی نگرانیِ همدلانه موجب ایجاد انگیزه دگرخواهانه جهت تأمین رفاه مطلوب دیگری می شود. از سوی دیگر نیگل با روش تفسیری خود از امکان نوعی دیگرگرایی با انگیزشِ عقلانی دفاع کرده، معتقد است دیگرگرایی بی طرفانه لازمه عقلانیت و شرط برقراری اخلاق است. این مقاله با رویکردی توصیفی تحلیلی به توصیف و ارزیابی آراء بتسون و نیگل پرداخته است. درنهایت نشان می دهد که تلقی آن دو از دیگرگرایی و نسبت دیگرگرایی با اخلاق متفاوت است. اما نکته مهم این است که دو رویکرد متفاوت فوق به دیگرگرایی با هم می توانند پشتوانه محکمی برای رد خودگرایی باشند.