فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۱٬۹۹۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
نقشه ذهنی هر فردی که در فضای جغرافیایی قرار می گیرد مسبوق به نگرش ها، ارزش ها، عواطف، امیال و انگیزه هاست؛ به عبارت دیگر، فرایندهای روان شناختی روح به نوعی به بازنمایی ذهنی جهان بیرون منجر می شوند که پایه ای برای گزینشگری فضایی است. کیفیت نقشه ذهنی از فضاهای عمومی متأثر از عوامل اقتصادی-اجتماعی، فرهنگی و کالبدی است. حضور خانواده ها در فضاهای عمومی شهر ممکن است از بازنمایی متقابل نقشه ذهنی و امنیت اجتماعی متأثر باشد. هدف تحقیق به دست آوردن همبستگی معنی دار بین کیفیت نقشه ذهنی و امنیت اجتماعی خانواده ها در شهر تبریز است. این مقاله به روش پیمایشی و با استفاده از پرسش نامة بسته به دنبال تحلیل رابطه متقابل نقشه ذهنی از محله های شهری و امنیت حضور خانواده ها در فضاهای عمومی کلان شهر تبریز است. شهروندان نقشه های ذهنی متفاوتی از محله های مختلف شهر تبریز دارند که تأثیر مستقیمی بر امنیت اجتماعی حضور خانواده ها در فضاهای عمومی دارد. نقشه های ذهنی فضاهای متعلق به حاشیه نشینان شهر تبریز تصویر مطلوبی از امنیت اجتماعی حضور خانواده در فضاهای عمومی به دست نمی دهد. حضور خانواده ها در فضاهای عمومی شهر تبریز مسبوق به گزینشگری فضایی و نقشه ذهنی است.
نقض حقوق کودکان در ایالات متحده امریکا؛ هشدار دیده با حقوق بشر درباره وضعیت بد کودکا در امریکا
حوزههای تخصصی:
کودکان به جهت ضعف قوای جسمی، روحی و عدم استقلال، نیازهای ویژه خود را دارند که رفع آنها محتاج مراقبت و حمایت خاص خانواده و جامعه است. در این راه قرن نوزدهم آغاز حرکتی به سوی تدوین مقرراتی جهت حمایت از حقوق کودکان بود. ولی ایالات متحده آمریکا هیچ تعهدی به این قوانین و مقررات ندارد و همواره حقوق کودکان نقض می شود. در این مقاله سعی می شود که موارد نقض حقوق کودکان در آمریکا مورد بررسی قرار گیرد. فقر نسبی کودکان، حبس ابد برای کودکان، آزار جنسی و تجارت کودکان، قتل کودکان، مجازات کودکان در دادگاه های بزرگسالان از جمله اقداماتی است که در این کشور علیه کودکان صورت می گیرد.
مطالعه کیفی تجارب مردان و زنان طلاق گرفته از عوامل فرهنگی زمینه ساز طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ یک ملت، شکل دهنده پیکره آن ملت و تعیین و تنظیم کننده ارزش ها، باورها، هنجارها و رفتارهای مردمان آن است. در رابطه با طلاق و عوامل پدید آورنده آن نیز، عوامل فرهنگی به شکل مستقل یا زمینه ساز سایر عوامل مسبب طلاق، در افزایش یا کاهش میزان آن بسیار حائز اهمیت است. در این راستا، بررسی کیفی""تجارب مردان و زنان طلاق گرفته، از عوامل فرهنگی زمینه ساز طلاق"" به عنوان گام مهمی در شناخت و پیشگیری از طلاق در کشور، هدف اصلی این پژوهش است. این پژوهش به صورت کیفی، از نوع پدیدارشناسی انجام گرفت. مشارکت کنندگان در این پژوهش 16 نفر از مردان و زنان طلاق گرفته شهر اصفهان بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی انتخاب شدند و اطلاعات، از طریق مصاحبه عمیق جمع آوری و به روش استیویک-کولایزی-کن تجزیه و تحلیل شد. تعداد 450 کد استخراج گردید و با شناسایی وجوه اشتراک کدها، تعداد آنها به 52 عدد و سپس به 16 عدد کاهش یافت. سپس دسته بندی مفاهیم استخراج شده از آنها در چهار سطح تا رسیدن به نتایج شامل چهار مضمون ادامه یافت. براساس مفاهیم به دست آمده؛ عوامل فرهنگی زمینه ساز طلاق شامل چهار زیرمجموعه : الف- ""عدم پایبندی به ارزش های مذهبی و اخلاقی""؛ ب-""عدم پایبندی به ارزش های اجتماعی""؛ ج-""ناهنجاری های فرد و خانواده"" و د-""تفاوت در خرده فرهنگ هاست"". یافته های پژوهش نشان داد که در کدبندی الف: کم رنگ شدن ارزش های اخلاقی- دینی و عدم پایبندی به آنها در ارتباط با جنس مخالف و در قسمت ب: افزایش توقعات، انحرافات و نارضایتی جنسی، تغییر در نقش های جنسیتی، تأثیر منفی رسانه ها و وجود باورهای نادرست در فرد، همچنین در قسمت ج: فقدان آمادگی و مهارت در فرد و خانواده برای انتخاب و زندگی مشترک، فقدان مهارت جنسی، عدم توانایی برای حل مشکل و تعارض در زوجین، فرهنگ تحمیل در انتخاب همسر، قدرت طلبی و سلطه گری در خانواده و فرهنگ اقتصادی نادرست و در نهایت، در کدبندی د: تفاوت در خرده فرهنگ ها و عدم کفویت زوجین در زمینه های مختلف، در بروز اختلاف زناشویی و طلاق آنها مؤثر بودند. یافته ها همچنین بیانگر آن بود که فرهنگ حاکم بر جدایی، روند طلاق را از مسیر صحیح و مطلوب خود خارج نموده، ضمن وارد کردن آسیب روحی، شخصیتی و جسمی بر زوجین، آن را به واقعه ای خصمانه، دامنه دار و برگشت ناپذیر مبدل ساخته است.
بررسی رابطه بین میزان تماشای فیلم های تلویزیونی توسط والدین با خشونت خانگی آنها نسبت به فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی ارتباط بین میزان تماشای فیلم های تلویزیونی توسط والدین با خشونت خانگی آنها نسبت به فرزندان در شهر اهواز است . روش پژوهش، پیمایشی و جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع دبیرستان و والدین آنها در شهر اهواز بوده که براساس فرمول کوکران و به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 384 نفر انتخاب شده اند . برای سنجش از پرسشنامه های کودک آزاری و ضربه برنستاین (CTQ) ، پرسشنامه محقق ساخته تماشای فیلم های تلویزیونی و مقیاس عزت نفس روزنبرگ (SES) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آماری درصد، میانگین، انحراف استاندارد، همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. یافته ها بیانگر آن است که بین تماشای فیلم های اکشن و وحشتناک از سوی والدین با خشونت خانگی آنها نسبت به فرزندان همبستگی مثبت معنی داری وجود دارد؛ اما بین تماشای فیلم های خانوادگی و رمانتیک و همچنین، فیلم های سیاسی، تاریخی و مذهبی از سوی والدین با خشونت خانگی آنها نسبت به فرزندان همبستگی معنا داری مشاهده نگردید . همچنین، طبق یافته های این پژوهش بین متغیر عزت نفس والدین با خشونت خانگی آنها نسبت به فرزندان رابطه معناداری وجود دارد . نتایج تحلیل رگرسیونی چند متغیره گام به گام نشان می دهد که متغیر تماشای فیلم های وحشتناک از سوی والدین ، بیشترین تأثیر را در تبیین خشونت خانگی نسبت به فرزندان داشته است. با توجه به یافته های موجود، این مسأله نیازمند توجه هرچه بیشتر خانواده ها و مسؤولان برای برنامه ریزی و آموزش در سطح خانواده و جامعه است.
تحلیل محتوای مقالات فارسی نشریات علمی ایران در زمینه ازدواج و طلاق با روش خوشه بندی سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، تحلیل محتوای مقالات فارسی نشریات علمی ایران در زمینه ازدواج و طلاق با روش خوشه بندی سلسله مراتبی است. این پژوهش، توصیفی و از لحاظ هدف کاربردی است که به تحلیل محتوای متون با رویکرد خوشه بندی سلسله مراتبی می پردازد. جامعه مورد پژوهش، تمام مقالات فارسی حوزه ازدواج و طلاق است که در نمایه استنادی علوم ایران، نمایه سازی شده است. تحلیل محتوا، روی کلیدواژه های نویسندگان مقالات صورت گرفت. با استفاده از نرم افزار ""راور ماتریس""، دو ماتریس متقارن همرخدادی برای اصطلاحات ایجاد، و از طریق نرم افزار اس پی اس اس این اصطلاحات موضوعی خوشه بندی شد. برای خوشه بندی از الگوریتم ""پیوند درون گروهی"" استفاده گردید. محاسبه شباهت بین موضوعات مقالات ازدواج و طلاق بر اساس شاخص شمول صورت گرفت. تحلیل محتوای مقالات در حوزه ازدواج و طلاق نشان داد که موضوعات زن و خانواده در هر دو حوزه دارای بیشترین بسامد است. نتایج خوشه بندی نشان داد که غالب خوشه های ازدواج با موضوعات اجتماعی و روانشناختی مرتبط است در حالی که در خوشه های طلاق، موضوعات روانشناختی و حقوقی نقش عمده ای دارد. این خوشه بندیها نشان داد که محور اصلی خوشه های موضوعی ازدواج، موضوع زن و برای حوزه طلاق، موضوع خانواده است و زن موضوع محوری مباحث حقوقی طلاق به شمار می رود. هم چنین نشان داده شد که 67/0 از موضوعات طلاق شبیه موضوعات ازدواج و 38/0 از موضوعات ازدواج، شبیه به موضوعات طلاق است. نکته ای که در مقالات مورد مطالعه کمتر به آن توجه شده، مسائل جنسی است. به طور کلی می توان نتیجه گرفت که موضوعات حوزه ازدواج کمتر به تعارضات زناشویی گرایش دارد.
بررسی علل و عوامل طلاق در جامعه و تأثیر مخرب آن بر بانوان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تحت عنوان « بررسی علل و عوامل طلاق در جامعه و تأثیر مخرب آن بر بانوان» میباشد که به بررسی عوامل طلاق در جامعه و تأثیر آن بر بانوان می پردازد. چرا که طلاق شوم ترین سرنوشتی است که ممکن است برای یک خانواده رقم بخورد. با این وجود گاه گریزی از آن باقی نمی ماند. با طلاق رشته ازدواج میان زن و شوهر قطع می شود و از آن پس برای باز کردن گروه علقه میان آن دو باید برخی اقدامات انجام شود. این پدیده یکی از مسائل اجتماعی عصر ماست که امروزه کمتر کسی در مورد مشکل و معضل بودن آن شک می ورزد. میزان بالای طلاق در جوامع امروزی جامعه شناسان را به کنکاش در مورد عوامل موثر بر آن داشته تا مکشوف گردد که چه چیزی موجب چنین تغییری در نرخ طلاق گردیده است. این پدیده جنبه های متعددی از زندگی افراد را تحت تأثیر قرار می دهد و به یک معضل اجتماعی تبدیل شده است. پدیده طلاق یک پدیده روان شناختی است و علل متفاوت روانی، اجتماعی و ... دارد و می بایست روحیه طلاق زدگی در افراد وجود داشته باشد.
سئوالات اصلی که این مقاله در پی پاسخگویی به آنهاست عبارتند از اینکه چه عواملی در جامعه منجر به طلاق می شود؟ و اینکه طلاق چه تأثیری بر بانوان در جامعه و خانواده می گذارد؟ می باشد. موضوع این مقاله، بررسی و شناخت علل یا عواملی است که در وقوع طلاق موثر می باشد و می خواهیم ببینیم، چه عواملی موجب می شود که طلاق صورت بگیرد اما اهمیت پژوهش حاضر در این است که بعد از وقوع طلاق، این پدیده چه تأثیری بر فرد و جامعه خواهد داشت. اما یافته ها حاکی از آن است که به وقوع پیوستن هر پدیده ای، روی تمام اعضای خانواده تأثیر می گذارد و طلاق به عنوان یکی از تلخ ترین حوادث زندگی، بر افکار، واکنش ها، خواستها، نیاز ها و به طور کلی شخصیت تمام اعضای خانواده، هم والدین و هم فرزندان تأثیر سوء و مخربی باقی می گذارد.\
بررسی شهر دوستدار کودک واحساس شادی کودکان در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق درحوزه شهرهای دوستدارکودک، به طور خاص در اروپا، از سال 1980 مورد توجه قرارگرفته که با هدف ایجاد فرصتی برای کودکان در راستای شکل دادن و یا تغییر محیط پیرامون آن ها بوده است. مسأله اساسی تحقیق حاضر بررسی مفهوم شهردوستدار کودک و ارتباط آن با احساس شادی و نشاط آن ها است. روش تحقیق پیمایشی و جامعه آماری، کودکان 9 الی 12 سال شهر مشهد بوده است و نمونه ای با حجم 250 نفر با شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به تصادف و با دقت احتمالی مطلوب (d=0.05) و ضریب اطمینان 0.95 انتخاب شده است. ابزار سنجش متغیر مستقل تحقیق، محقق ساخته و برای متغیر وابسته تحقیق از پرسش نامه استاندارد شده آکسفورد استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد 50 درصد از کودکان از فضای شهر مشهد رضایت داشته و آن را مورد پسند خود دانسته اند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان می دهد که (0.36) از تغییرات موجود در احساس شادی کودکان، تابع متغیرهای مستقل است. این متغیرها که به ترتیب، بیشترین تأثیرگذاری را بر احساس شادی کودکان داشته اند؛ عبارت اند از: متغیرهای مشارکت اجتماعی کودکان 0.41 درصد، احساس تعلق به شهر مشهد 0.24درصد، متغیر احساس امنیت 0.11 درصد و برخورداری از خدمات و امکانات شهری 0.12 درصد. در این مدل مشارکت اجتماعی کودک، احساس تعلق به شهر مشهد، متغیر احساس امنیت، برخورداری از امکانات و خدمات شهری، احساس شادی را تقویت می کند.
رابطه ابعاد الگوی ارتباطی خانواده با فراوانی و شدت تعارضات والدین نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۴۲
219-235
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان پیش بینی مؤلفه های تعارض، شامل "شدت" و "فراوانی" تعارض توسط ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده، شامل "جهت گیری گفت و شنود" و "جهت گیری هم نوایی" است. مشارکت کنندگان در پژوهش، 189 دانش آموز (73 دختر و 116 پسر) مقطع متوسطه شهر بیرجند بودند، که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای سنجش مؤلفه های تعارض، از پرسش نامه اندازه گیری تعارض والد نوجوان و برای سنجش ابع اد الگ وی ارتب اطی خ انواده، از نس خ ه فرزندان، ابزار تجدید نظر شده الگوی ارتباطی خانواده (RFCP) استفاده شد. پایایی ابزار، به روش آلفای کرونباخ محاسبه شد. نتایج، بیان گر پایایی مطلوب مقیاس ها بود، با استفاده از تحلیل رگرسیون به روش هم زمان، قدرت هر یک از ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده (جهت گیری گفت و شنود و جهت گیری هم نوایی) در پیش بینی فراوانی و شدت تعارض، مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان داد، جهت گیری گفت و شنود، پیش بینی کننده منفی و معنادار شدت تعارض در هر دو گروه از دختران و پسران بود. جهت گیری هم نوایی، پیش بینی کننده مثبت و معنادار شدت تعارض در گروه پسران بود. بنابراین لزوم توجه و آموزش در زمینه نحوه رفتار و تعامل والدین با نوجوان و ارتقای کیفیت مهارت های ارتباطی در خانواده، می تواند عامل بازدارنده در کاهش تعارضات والدین و نوجوانان باشد.
بازنمایی خانواده ایرانی از منظر روابط جنسیتی و نسلی در آگهی های تلویزیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در بستر مطالعات فرهنگی و از زاویة دید فرهنگی انتقادی به مقولة آگهی های تلویزیونی پرداخته است. پژوهش حاضر، برای خوانش فرهنگ از لابلای آگهی های تبلیغاتی بر روی نهاد خانواده متمرکز شده است و خانواده را از دو بعد جنسیت و نسل، یعنی از منظر روابط جنسیتی و روابط نسلی مورد تحلیل قرار داده است. تمرکز اصلی تحقیق بر محور سیاست بازنمایی آگهی های تبلیغاتی تلویزیون سراسری ایران از سبک روابط دوجانبة جنسیتی زن- شوهر و روابط دوجانبة نسلی والد- فرزند در خانواده های ایرانی است که در ذیل آن می توان به فهم ساختار قدرت در خانواده دست یافت. پژوهش با بهره گیری از روش کیفی نشانه شناسی بر اساس اصول عام نشانه شناسی و با پیروی از اصول «دلالت های مرتبة اول» که بیشتر در محور هم نشینی نمود می یابد و «دلالت های مرتبة دوم» منتسب به رولان بارت که در محور جانشینی نمودگار است، انجام شده است.
این مطالعه نشان می دهد که تبلیغات تلویزیونی در «وجه ذهنی قدرت» با نمایش انگاره های ذهنی هم خوان با نظام مردسالار و در «وجه عینی قدرت» با نمایش کلیشه هایی که در گام اول مردان (از منظر جنسیتی) و در گام دوم والدین (از منظر نسلی) تصمیم نهایی را می گیرند، به بازتولید شکاف قدرت و نابرابری در روابط خانوادگی می انجامد.
عوامل جمعیتی- اجتماعی اثرگذار بر سبک زندگی سلامت محور سالمندان تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، مفهوم سبک زندگی به معنای عام و سبک زندگی سلامت محور در معنای خاص، نظر بسیاری از جامعه شناسان و محققان حیطة سلامت را به خود جلب کرده است. مطالعة سبک زندگی سلامت محور به بررسی الگوهای جمعی رفتارهایی می پردازد که سلامت افراد را در معرض خطر قرار می دهند. این پژوهش ها، در پی یافتن علل تضمین کنندة سلامت اند. پژوهش ها در این زمینه یا به صورت توصیف این الگوهای رفتاری سلامت بوده اند یا در پی تبیین این الگوها برآمده اند. تبیین های انجام شده عمدتاً تعیین کننده هایی همچون انتخاب های فردی و عوامل اجتماعی را مد نظر قرار داده اند. با اتخاذ رویکردی مشابه، پژوهش پیمایشی حاضر برای کشف عوامل جمعیتی و اجتماعی مؤثر بر انتخاب های فردی- که بر سبک زندگی سلامت محور سالمندان تهرانی تأثیر می گذارد- بر آمده است. یافته ها نشان می دهد که بیش از دو سوم سالمندان نمونة آماری پژوهش، سبک زندگی متوسط و تنها 8/11 درصد، سبک زندگی سالم دارند. سبک زندگی سلامت محور سالمندان برحسب سن، تحصیلات و رضایت از زندگی متفاوت است و با سبک زندگی سلامت محور ارتباطی معنادار دارد. 16 درصد تغییرهای سبک زندگی سالمندان مورد بررسی، از طریق متغیرهای جمعیتی- اجتماعی تبیین شده اند. در میان متغیرهای مورد بررسی، رضایت از زندگی، مهم ترین متغیر بلافصل اثرگذار بر سبک زندگی سالمندان با ضریب بتای 206/0 است که خود از متغیرهای پایگاه اقتصادی، اجتماعی، دینداری، سن و جنس تأثیر می پذیرد.
مطالعة وضعیت دین ورزی جوانان با تأکید بر دینداری خودمرجع (ارائة یک نظریة زمینه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دینداری در زمانة کنونی متنوع و متکثر شده است. این مطالعه با پذیرفتن این پیش فرض که دینداری به مثابه امری متنوع و متلون، خارج از دوگانة دیندار یا بی دین بودن افراد است، به شناسایی و تفسیر نوع خاصی از دینداری در بین جوانان شهر اصفهان پرداخته است. بدین منظور، با مرور مطالعات پیشین، در چارچوب روش کیفی، رویکرد تفسیری، سنت نظریة زمینه ای و ابزار مصاحبه و در پرتو الهامات نظری زیمل در بحث دینداری های نوگرا، داده های تحقیق جمع آوری شد. نتایج یافته های کیفی تحقیق، بیانگر آن است که می توان با تأکید بر معیار «خودتشخیصی» فرد دیندار به نوعی خاص از دینداری تحت عنوان دینداری «خودمرجع» اشاره کرد. نتایج این مطالعه و بررسی یافته های کیفی همچنین گویای آن است که دینداری جوانان در این سنخ، بدل به امری شخصی، غیرالزام آور، خصوصی، سلیقه ای، گزینشی، مبتنی بر تعقل، خرد فردی و همراه با نپذیرفتن دگرسالاری نهادهای دینی شده است و به سمت امری اقتضایی و لذت گرایانه سیر می کند. همچنین در این مطالعه تلاش شده است تا مدل پارادایمیک اخذشده از داده ها در چارچوب نظریة زمینه ای در قالب شرایطِ علی، زمینه ای، تعاملی و پیامدی، در ارتباط با ظهور و تأثیرات این سنخ دینداری، ترسیم، توصیف و تشریح شود.
بررسی رابطه مهارت های اجتماعی و رفتارهای پرخطر جوانان: مطالعه موردی شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با استفاده از نظریه کنترل اجتماعی تراویس هیرشی به عنوان چارچوب نظری پژوهش به بررسی رابطه بین مهارت های اجتماعی و رفتارهای پرخطر جوانان پرداخته است. بر مبنای روش پیمایشی، داده های پژوهش به وسیله پرسشنامه از تعداد 600 نفر از جوانان 15 تا 29 ساله شهر شیراز به روش نمونه گیری چندمرحله ای مختلط گردآوری شد. نتایج آزمون فرضیات نشان داد بین درآمد، دلبستگی به خانواده و دوستان، تعهد به هنجارها، مشارکت، باور به اصول اخلاقی، مهارت های اجتماعی و رفتارهای پرخطر رابطه معناداری وجود دارد. همچنین، به لحاظ رفتارهای پرخطر، بین جنس، وضعیت تأهل، طبقه اجتماعی، ساختار خانواده تفاوت معناداری وجود داشت. اما بین سن، تحصیلات و رفتارهای پرخطر رابطه معناداری مشاهده نشد. معادله رگرسیونی مربوط به تحلیل چند متغیره متغیرهای مستقل برای پیش بینی متغیر وابسته رفتارهای پرخطر نیز نشان داد که در مجموع، چهار متغیر تعهد به هنجارها، جنس (مرد)، باور به اصول اخلاقی و مهارت های اجتماعی توانستند 43 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین نمایند.
تحلیلی بر اثرگذاری دانشگاه آزاد اسلامی جهرم در گسترش ارزش های مدرن بین دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که ترویج و گسترش فرهنگ های متعالی و ارزش های مدرن یکی از مؤلفه های اساسی در زمینه-سازی برای رسیدن به توسعه همه جانبه در کشورها محسوب می شود، لذا نقش دانشگاه در گسترش اینگونه ارزش ها از اهمیت به سزایی برخوردار است. از سوی دیگر شناخت اقشار مختلف اجتماعی که وارد دانشگاه می شوند و نقشی که دانشگاه بر روی دانشجویان و فارغ التحصیلان می گذارد؛ از پیش شرط های اساسی در توسعه منابع انسانی جوامع محسوب می گردد. در این پژوهش با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی و انجام عملیات وسیع پیمایشی و میدانی تلاش است اثرات دانشگاه آزاد اسلامی جهرم را در گسترش ارزش های مدرن بین دانشجویان مورد بررسی و سنجش قرار دهد. جامعه آماری را تمامی دانشجویان کارشناسی در حال تحصیل تشکیل می دهند، که از بین آنها 120 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. نتایج حاکی از تأثیرگذاری مثبت و با سطح معناداری 05/0تحصیل و آموزش در دانشگاه، بر میزان گرایش به ارزش های استدلال گرایی، فردگرایی، برابری طلبی و پیشرفت گرایی در بین دانشجویان است. همچنین تحصیل در دانشگاه تأثیر چندانی بر ترویج ارزش های مدرنی همچون انسان گرایی و افسون زدایی در بین دانشجویان نداشته است. بنابراین آرمان ها و ارزش هایی که بیشتر مورد تأیید جامعه و خانواده ها هستند؛ به دلیل نهادینه شدن اینگونه اصول در اذهان دانشجویان بیشتر از دیگر ارزش ها که فقط توسط محیط های دانشگاهی ترویج می شوند، مورد قبول و پذیرش دانشجویان واقع شده است.
علل خیانت زناشویی از دیدگاه زوجین مراجعه کننده به دادگاه خانواده: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۴۲
165-186
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی علل خیانت از دیدگاه زنان و مردان مراجعه کننده به دادگاه خانواده بود. بدین منظور در قالب یک طرح کیفی، 42 نفر از مراجعه کنندگان به دادگاه خانواده، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته، بررسی اسناد موجود و مصاحبه با قاضی مورد مطالعه قرار گرفتند و در نهایت، داده های حاصل از آن ها با استفاده از روش تحلیل محتوای عرفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که سه عامل مسائل بین فردی، روابط همسران و جامعه، اصلی ترین علل خیانت از دیدگاه زنان و مردان هستند، در حالی که هیچ یافته ای مبنی بر تصمیم به جدایی، به علت خیانت عاطفی صِرف، مشاهده نشد. علاوه بر این، یافته ها نشان داد که راهبرد اصلی مردان در مقابل خیانت همسر، خشونت و تصمیم به جدایی است، در حالی که این راهبردها در مورد زنان طیف وسیع تری را در بر می گرفت و آن ها با تکرار خیانت جنسی همسر، بعد از گذشت حداقل شش ماه تصمیم به جدایی می گرفتند. نتایج این پژوهش، با بیان این که می توان با مشاوره پیش از ازدواج گامی در راستای کاهش خیانت برداشت، بر اهمیت جامعه در بروز این پدیده تأکید می کند. بنابراین، انجام اقداماتی از طرف مسئولین در جهت سلامت جامعه ضروری به نظر می رسد.
نگرش سنجی پدیدة دیررسی ازدواج (مورد مطالعه: شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانواده یکی از نهادهای مهم اجتماعی است که به لحاظ تأثیرگذاری بر اعضا و نیز بر سطوح مختلف جامعه، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. عامل پیدایش خانواده نیز ازدواج است که معمولاً با بلوغ جنسی و اجتماعی افراد رخ می دهد، اما با پیچیده ترشدن جوامع از جملهجامعه ایرانی، فاصله میان بلوغ جنسی و بلوغ اجتماعی- اقتصادی محسوس تر شده و در طولانی شدن دورة نوجوانی و افزایش سن ازدواج انعکاس یافته است. با توجه به تحولات جمعیتی و اجتماعی در دهه های اخیر، مسئله اجتماعی تأخیر سن ازدواج، ممکن است به بحران تبدیل شود و حیات جامعه را تهدید کند. براین اساس در پژوهش حاضر، به بررسی عوامل مؤثر بر افزایش سن ازدواج، در قالب اصطلاح «دیررسی ازدواج» پرداخته می شود. این مطالعه پیمایشی است. جامعة آماری آن شهر ایلام است و براساس نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، 384 نفر از شهروندان 20 سال به بالا به عنوان نمونة آماری انتخاب شده اند. براساس نتایج، عوامل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، بر مسئلة دیررسی ازدواج تأثیر دارند که از این میان، تأثیرگذاری مستقیم عامل فرهنگی، بیش از سایر عوامل بوده است که به تبع آن، هویت خاصی در جامعه شکل گرفته که تأثیر بسزایی بر تحقق ازدواج جوانان دارد. درمجموع براساس نتایج، عامل فرهنگی متغیر میانی (درون داد) و عوامل اقتصادی و اجتماعی، متغیرهای بیرونی مؤثر بر مسئلة دیررسی ازدواج به شمار می روند.
بررسی علل طلاق در استان آذربایجان شرقی- تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانواده یکی از ارکان اساسی جامعه به شمار می رود و دست یابی به جامعه سالم آشکارا در گرو سلامت خانواده است ، در این میان طلاق از جمله آسیب ها و مشکلاتی است که سلامت جامعه را به خطر انداخته و مانع از پیشرفت آن می گردد. چنانچه ما بتوانیم از علل و عوامل مختلف آن آگاهی یابیم می توانیم از بروز این علل و عوامل جلوگیری کرده و از عواقب سخت طلاق رهایی یابیم .
هدف از انجام این پژوهش بررسی عوامل موثر در بروز طلاق در استان آذربایجان شرقی – کلان شهر تبریز در سال 1392 می باشد . روش پژوهش از نوع توصیفی بوده و نمونه های آن شامل پرونده های کلیه زوجین متقاضی طلاق (100زوج) که طی سال 1392 به دادگاههای خانواده کلان شهر تبریز مراجعه کرده بودند به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب گردید و با استفاده از چک لیست ، اطلاعات حاصله از پرونده ها بررسی و در سطح آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند . یافته های این پژوهش نشان داد که کلیه عوامل طلاق در چهار دسته جای می گیرد ، که بیشترین درصد علل درخواست طلاق به ترتیب عبارتنداز : عوامل اجتماعی (40%) ، عوامل شخصی- فردی (34%) ، عوامل اقتصادی (13%) و عوامل فرهنگی (10%) می باشند،که زیرمجموعه ها و فراوانی تاثیرگذاری هریک از عوامل به تفصیل در کل مقاله آمده است .
پیش بینی رضایت زناشویی براساس کیفیت ارتباط همسران با دو خانواده اصلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقایسه ارتباط با خانواده همسر در زنان و مردان متأهل ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال یازدهم بهار ۱۳۹۴ شماره ۴۱
7-32
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه ارتباط با خانواده همسر در زنان و مردان انجام گردید. بدین منظور یک پرسشنامه اولیه طراحی و برروی یک نمونه 735 نفری (385 زن و350 مرد) که به شکل نمونه گیری در دسترس از شش شهر بزرگ ایران انتخاب شده بودند اجرا شد. تحلیل داده ها نشان داد که بین زنان و مردان در ابعاد مختلف رابطه با خانواده همسر تفاوت های معناداری موجود است. بین زنان و مردان در برآورد سهم خانواده همسر در تعارضات زناشویی (03/2=Z، 001/0>P)، میزان توهین به خانواده همسر در جریان مشاجره با همسر (70/1=Z، 006/0>P) و اطلاع رسانی به خانواده همسر درباره اختلافات زناشویی (256/18=، 003/0>P) تفاوت معناداری مشاهده شد. زنان نسبت به مردان رابطه خود را با خانواده همسر بی ثبات تر (927/21=، 001/0>P) و کیفیت آن را پایین تر (76/1=Z، 004/0>P) و رضایت کمتری نسبت به آن گزارش کردند (46/5- =t، 001/0>P). زنان بیش از مردان اعتقاد داشتند که خانواده همس رش ان از آن ها انتظ ارات غی رمع ق ول دارن د (04/5=، 02/0>P) و در حوزه های بیشتری با آنها تعارض پیدا می کردند. در مورد شیوه های حل تعارض با خانواده همسر، روش های مورد ترجیح در هر دو جنس، نشان ندادن واکنش علی رغم ناراحتی بود. اما زنان بیشتر از مردان شیوه های کاهش تماس و رفت و آمد، درخواست مداخله از همسر و عدم ابراز واکنش را مورد استفاده قرار می دادند. در حالی که مردان از روش های نادیده گرفتن تعارض و یا گفتگوی مستقیم بیشتر از زنان استفاده می کردند. نتایج این پژوهش نشان داد که در هر دوجنس، افراد با مادر و خواهر همسر خود بیشتر رابطه مطلوب برقرار می کنند. همچنین در هر دو جنس، بیشترین احتمال برقراری رابطه نامطلوب با مادر همسر و پس از آن همشیر غیرهمجنس با همسر وجود داشت. پدر همسر پایین ترین رتبه را در برقراری رابطه مطلوب یا نامطلوب دارا بود. جمع بندی نتایج تحقیق نشان می دهد که زنان روابط نامطلوبتری را به نسبت مردان با خانواده همسرشان تجربه می کنند. محققان این یافته را از جنبه های روانشناختی، جامعه شناختی و فرهنگی مورد بحث قرار داده اند و تاکید داشته اند که با توجه به نقش مهم کیفیت رابطه با خانواده همسر در موفقیت یا شکست ازدواج زوجین ایرانی، نیاز به طراحی مداخلات خاص درمانی یا پیشگیرانه و حساس به جنسیت و فرهنگ در این حوزه کاملا محسوس است.