مطالعات اجتماعی ایران
مطالعات اجتماعی ایران سال نهم پاییز 1394 شماره 3 (پیاپی 31) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
رخداد انقلاب اسلامی ایران، به منزلة رویدادی کم نظیر در سال های پایانی قرن بیستم، توجه بسیاری از اندیشمندان و پژوهشگران حوزة علوم اجتماعی و سیاسی را به خود جلب کرد. ازاین رو، برای مطالعة این پدیده، از نظریات و رویکردهای گوناگون بهره گرفته شد. اکثر این نظریات به بررسی چگونگی شکل گیری رخداد انقلاب معطوف شده اند و تحلیل چرایی سلطة گفتمان اسلام گرا، به طور نظام مند، کمتر در کانون توجه قرار گرفته است. تحلیل گفتمان، به ویژه خوانش لاکلا و موف، به دلیل دارابودن قابلیت تحلیل موضوعات کلان اجتماعی، فرصت ویژه ای برای تبیین چرایی چیرگی و افول گفتمان ها به طور نظام مند و هدفمند در حوزة مطالعات جامعه شناسی سیاسی فراهم آورده است. با به کارگیری مفاهیم گفتمان لاکلا و موف، این پژوهش درصدد تبیین چرایی چیرگی گفتمان اسلام گرا در انقلاب اسلامی ایران برآمده است. مدعای این مقاله این است که گفتمان اسلام گرا با اتکا به عاملان سیاسی خود و بهره گیری از فرایند دوگانة برجسته سازی و حاشیه رانی، قابلیت دسترسی، اعتبار و عام گرایی، توانست در فرایند پیروزی انقلاب اسلامی، موقعیتی مسلط را نسبت به دو گفتمان دیگر، برای خود ایجاد کند.
تحلیل جامعه شناختی رابطه سبک زندگی و هویت ملی (نمونه ای مطالعاتی در چهار شهراستان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هویت ملی یکی از مقوله های بسیار مهم و اساسی است که در سال های اخیر هم در ادبیات سیاسی، اجتماعی و هم در سیاستگذاری های فرهنگی به صورت جدی مورد توجه قرار گرفته است. سبک زندگی از جمله عوامل مهمی است که تأثیر تعیین کننده ای بر هویت ملی دارد. برخلاف جامعه سنتی در جامعه معاصر به واسطه ظهور جامعه مصرفی، سبک زندگی و تعین بخشی آن در حوزه های دیگر و از جمله هویت ملی اهمیت بیشتری یافته است. این مقاله به دنبال تبیین رابطه میان سبک زندگی و هویت ملی در چهار شهر استان لرستان شامل خرم آباد، بروجرد، دورود و الشتر است. استراتژی این تحقیق قیاسی و از تکنیک پیمایش و ابزار پرسشنامه برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. نتایج مدل معادلات ساختاری نشان می دهد که سبک زندگی مدرن به شکل مستقیم 5/0 درصد و ملی تأثیر می گذارد. همچنین در زمینه تأثیر سبک زندگی بر روی دینداری نتایج نشان می دهد که سبک مدرن 7/0- درصد منفی بر روی دینداری تأثیر می گذارد و سبک سنتی 19/0 درصد بر روی دینداری تأثیر می گذارد. بنابراین سبک زندگی مدرن و سنتی به صورت غیر مستقیم و از طریق دینداری نیز بر هویت ملی اثر گذارند. علاوه بر آن در زمیته تأثیر دینداری بر روی هویت ملی نیز دینداری به شکل مستقیم 21/0 درصد بر هویت ملی تأثیر می گذارد. سبک سنتی 33/0 درصد بر هویت
عوامل اجتماعی مؤثر بر تبدیل سفال از ""صنعت"" به ""هنر"" در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر برای پاسخ به این پرسش تدوین شده است که چگونه سفال از حوزة وسائل زندگی عامة مردم، به حوزة هنر وارد شد. ازمنظر جامعه شناسی هنر، عوامل اجتماعی مختلفی درکارند تا برخی محصولات فرهنگی و حتی اقتصادی جامعه، محصول هنری تلقی شوند و برخی دیگر غیرهنری. سفال و سفال گری در ایرانِ گذشته صنعت تلقی می شد و در خانه های مردم به منزلة ابزار زندگی به کار می رفت، اما امروز محصولات سفالی کاربرد کمتری به مثابة وسیله دارد. امروزه، سفال گری نوعی هنر تلقی می شود که به دو دستة هنر عامه و هنر زیبا تقسیم پذیر است. مقالة حاضر، با مروری بر سیر تاریخی تحولات سفال، عوامل اجتماعی مؤثر بر این تغییرات را مطالعه می کند. روش تحقیق مقاله کیفی و متشکل از دو تکنیک اسنادی و مصاحبه است. یافته های تحقیق نشان داد از زمانی که ظروف سفالی به دلیل ورود ظروف چینی از شمار ابزار خانگی خارج شدند، درمعرض ازبین رفتن و فراموش شدن قرار گرفتند. ازآنجاکه این ظروف بخشی از مؤلفه های فرهنگی و هویتی جامعه را در طول سالیان تشکیل می دادند، نهادهای اجتماعی بر آن شدند تا با حفظ آنها به منزلة میراث فرهنگی از نابودی کلی این صنعت دستی جلوگیری کنند. فرهنگی، آن را به حوزة هنرهای زیبا وارد کردند و در عمل نیز موجب شکل گیری آثار سفالین کاملاً هنری شدند که در گالری های هنری به نمایش درمی آینددرنتیجه، به تدریج، با فعالیت های تبلیغی و
تحلیل گذار تجرد زنان و مردان در ایران طی سال های 1345 تا 1390(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وضع زناشویی یکی از جنبه های اساسی ساختِ جمعیت است که تحول شاخص های مربوط به آن می تواند بر بسیاری از مؤلفه های جمعیتی، ازجمله خانواده و کارکردهای آن، اثرگذار باشد. در این مطالعه، با تحلیل ثانویة داده های سرشماری عمومی نفوس و مسکن کشور، چگونگی تغییرات وضعیت تجرد مردان و زنان طی سال های 1345 تا 1390 به صورت مقطعی و نسلی بررسی و درباب زمینه های مرتبط با این تغییرات بحث شده است. نتایج بررسی مقطعی نشان می دهد که طی سال های پیش گفته، درصد مجردها در گروه های مختلف سنی زنان و مردان افزایش یافته و به طورکلی، ازدواج هر دو جنس با تأخیر مواجه شده است. البته، در زنان، علاوه بر برجسته بودن تأخیر، الگوی سنی ورود به ازدواج نیز بیش از مردان دستخوش تغییر شده است. نتایج بررسی نسلی نیز نشان می دهد که هرچه از نسل های قدیمی به سمت نسل های جدید پیش می رویم، چهار تغییر اساسی در وضعیت تجرد رخ می دهد: 1. در هردو جنس، در سنین متناظر نسل ها، بر درصد مجردها افزوده می شود؛ 2. با افزایش درخور توجه درصد تجرد زنان این سنین کاسته می شود؛ 3. سهم ازدواج های نزدیک به سن تجرد قطعی و نیز درصد تجرد قطعی در هردو جنس (مخصوصاً در زنان) افزایش می یابد و اختلاف درصد تجرد قطعی بین مردان و زنان بیشتر می شود؛ 4. با وجود برخی تفاوت ها، وضعیت تجرد (درصد افراد هرگز ازدواج نکرده) زنان به سمت هم گرایی با مردان پیش می روددر سنین اولیه ازدواج (15 تا 19 سالگی)، از تفاوت بین درصد تجرد مردان و زنان در
«ضرورت» و «امکان» سنجش دین داری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کثرت تحقیقات انجام شده با موضوع «سنجش دین داری» و تداوم روبه گسترش آن نشان می دهد که مسئله ای به نام ضرورت و امکانِ سنجش دین داری چندان موضوعیت ندارد؛ درعین حال، مانع از تردید افکنی در آنها و بازنگری در مقدمات بدیهی انگاشته شده اشان نبوده و نیست. بررسی تردیدها و وارسی مجددِ موضوع نشان داد که سنجش دین داری واجد «ضرورتی جامعه شناختی» است؛ درعین حال که ممکن است به کار مروّجان دینی و کارگزاران دولتی در حکومت های دینی نیز بیاید. «امکانِ» این سنجش نیز با وجود ویژگی های موضوعی و محدودیت های روشی و ابزاری، به کلی منتفی نیست؛ هرچند که انتظار از آن را با توجه به مقدورات جامعه شناسی باید تعدیل کرد. وارسیِ مسئله از منظر دینی نیز نشان داد که با وجود برخی حساسیت های دینی به تجسس در احوال دیگران، این کار با رعایت برخی شروط جایز و بلکه مفید و لازم است؛ بنابراین، می توان برخی مؤیدات دینی نیز برای آن پیدا کرد. «بررسی ضرورت و امکان سنجش دین داری»، در عین پاسخگویی به تردیدهای مطرح در این باب، کمک کرد تا انتظارات از نتایج حاصل از سنجش دین داری واقعی و متواضعانه شود.
مسائل روش شناختی در مرور نظام مند همراه با ارزیابی مقالات ایرانی مبتنی بر این روش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین اتفاقاتی که در قرن گذشته به وقوع پیوسته و در قرن حاضر نیز ادامه دارد، نهضت تولید مستندات و مکتوبات علمی در حیطه های مختلف است. اما، آنچه در این میان از اهمیت بسزایی برخوردار است، روش و میزان بهره گیری از این مستندات است. ""مرور نظام مند"" از مهم ترین روش هایی است که برای استفاده از مستندات علمی تولیدشده در کانون توجه پژوهشگران قرار گرفته است، اما به کارگیری این روش در بین پژوهشگران علوم اجتماعی و فرهنگی در ایران بسیار محدود بوده است. این موضوع غالباً ناشی از ناآشنایی پژوهشگران با جنبه های روش شناختی مرور نظام مند و نیز فقدان انباشت مقالات و مستندات در حوزه ها و موضوعات این قلمرو است. مقالة حاضر، با اشاره به انواع مرور و تفاوت های آنها، روش مرور نظام مند را معرفی می کند، اهمیت آن را برای پژوهشگران و سیاستگذاران اجتماعی و فرهنگی توضیح می دهد، محدودیت های آن را به بحث می گذارد، تا باب چنین مباحثی گشوده شود و کمبودی که در این زمینه وجود دارد تا حدی جبران شود. سپس، 52 مقالة علمی پژوهشی فارسی نمایه شده در حوزة علوم اجتماعی و فرهنگی را، که از روش مرور نظام مند و فراتحلیل استفاده کرده اند، نقد و ارزیابی می کند. ارزیابی برمبنای سه ملاک اساسی این روش، یعنی جامعیت، شفافیت، و سازمان یافتگی، انجام شده است. نتایج ارزیابی حاکی از آن است که اغلب مقالات تحت بررسی به طور معناداری به اصول اساسی مرور نظام مند وفادار نبوده اند که علت آن غالباً آشنایی ناکافی با مسائل روش شناختی است. هدف ها، کارآیی، نحوة انجام آن را تشریح می کند، و درنهایت، مسائل و