فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۱٬۹۹۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
اولویت های ارزشی افراد متأثر از عوامل گوناگون متفاوت است که این موضوع بر رفتارها وکنش های اجتماعی افراد تأثیر می گذارد. یکی از نیازهای اولیه و مهم امنیت اجتماعی است که ضمن اینکه از سطوح نیازهای مادی متأثر است، بر سطوح دیگر نظام ارزشی هم اثر می گذارد. این مطالعه با استفاده از نظریه های سلسله مراتب نیازهای مازلو و نظریة تحول ارزشی (فرهنگی) اینگلهارت، درصدد شناخت اولویت های ارزشی دانشجویان و ارتباط متقابل آنها با احساس امنیت اجتماعی است. داده های پژوهش به شیوة پیمایش و با استفاده از پرسش نامة محقق ساخته گردآوری شده است. حجم نمونه شامل 324 نفر از دانشجویان دانشگاه یزد در سال 1390 1391 بوده است که به شیوة طبقه ای انتخاب شده بودند. یافته ها نشان دادند که دانشجویان اولویت های ارزشی مادی گرایانه دارند و تفاوتی در اولویت های ارزشی مادی و فرامادی برحسب متغیرهای زمینه ا ی (سن، جنس، رشتة تحصیلی، وضعیت تأهل، و پایگاه اقتصادی-اجتماعی) مشاهده نشد. احساس امنیت اجتماعی نیز با متغیر وابستة ارزش های مادی همبستگی معکوس و معنادار و با متغیر ارزش های فرامادی همبستگی مثبت و معنادار دارد.
بررسی تطبیقی تأثیر تعداد فرزندان بر فقر اعضای نهاد خانواده در کشورهای مختلف
حوزههای تخصصی:
باور عمومی آن است که فرزندان بیشتر، موجب فقر می شود. پرسش آن است که آیا واقعاً چنین است و با افزایش تعداد خانواده، فقر آنها بیشتر می شود؟ این پرسش را به دو شکل مطرح کرده ایم: اول) آیا در زمان ثابت، خانواده های بزرگ تر فقیرتر هستند؟ دوم) آیادر طول زمان با اضافه شدن فرزندان فقر خانواده بیشتر می شود؟ با استفاده از روش فراتحلیلِ تحقیقاتِ تجربی در کشورهای مختلف، به این سؤالات پاسخ می دهیم. در پاسخِ پرسش اول، بخشی از تحقیقات نشان می دهند با افزایش بعد خانوار، فقر بیشتر می شود. اما تحقیقات دیگر با طرح مفاهیمی چون مقیاس هم ارز و کشش بعد در محاسبه میزان فقر، نشان داده اند این رابطه به شرایط کشورها بستگی دارد که در شرایطی خانواده های بزرگتر، از رفاه بیشتری برخوردارند. در پاسخِ پرسش دوم، تحقیقات نشان می دهند خانواده در طول زمان و با آمدن فرزندان جدید، خود را تطبیق داده، و نه تنها فقیرتر نمی شود، بلکه به درآمد و دارایی آن افزوده می شود. در مجموع می توان نتیجه گرفت رابطه بعد خانوار و فقر، یک رابطه همواره مثبت یا منفی نیست، بلکه به شرایط کلان اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ارتباط پیدا می کند. از این رو سیاست هایی جهت تغییر جهت این رابطه به سمت رفاه بیشتر در خانواده های بزرگ تر پیشنهاد نموده ایم.
خشونت علیه زنان در خانواده (مطالعه موردی شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۴۲
149-163
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی میزان و انواع خشونت اِعمال شده علیه زنان در خانواده ها و تأثیر عوامل اجتماعی مؤثر بر خشونت انجام یافته است. این پژوهش به روش پیمایش و با کمک پرسش نامه بر روی 384 نفر از زنان متأهل شهر اردبیل که حداقل یک سال از ازدواج آن ها می گذرد، انجام گرفته است. با توجه به ناهمگنی اقتصادی و اجتماعی شهر اردبیل، از شیوه چند مرحله ای برای نمونه گیری استفاده شده است. بر اساس یافته های این پژوهش، متغیرهای تصور فرمانبردارانه زن از نقش خود در خانواده، تصور سلطه گرایانه مرد از نقش خود در خانواده و تفکیک نقش های جنسیتی زن و مرد، تأثیر مستقیم و معناداری بر خشونت علیه زنان دارند و سطح زندگی خانواده، مذهبی بودن زن و تحصیلات زن و مرد بر خشونت علیه زنان تأثیر معکوس و معنی داری داشته است. بر اساس نتایج رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان، کل متغیرهای مستقل 45/6 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین می کنند. جامعه پذیریِ نقش های جنسیتی (سه متغیر تصور فرمانبردارانه، تصور سلطه گرایانه و تفکیک نقش های جنسیتی) بیش ترین تأثیر را در خشونت علیه زنان در جامعه ایفا می کنند.
بررسی ظرفیت های مادران در تربیت اجتماعی فرزندان با تکیه بر یافته های دینی و علمی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
زن و مرد به عنوان ارکان اصلی خانواده، متناسب با ظرفیت های جسمی و روان شناختی نقش های ویژه ای در خانواده به عهده دارند. زنان و مادران به دلیل برخورداری از توانمندی های خاصی که دارند در بُعد تربیت اجتماعی فرزندان از جایگاه انحصاری برخوردارند. پژوهش حاضر با هدف تبیین و بررسی ظرفیت های مادران در تربیت اجتماعی و جامعه پذیر کردن رفتارهای فرزندان با تکیه بر یافته های دینی و علمی انجام شده است. روش پژوهش، توصیفی−تحلیلی و استنباطی است، به این منظور پس از شناسایی و استخراج ظرفیت های زنان و مادران و نقش آنان در نظام خانواده از نگاه متون دینی، به تحلیل محتوای آنها پرداخته و ظرفیت های مادران در تربیت اجتماعی فرزندان بررسی شد. مادران و زنان به دلیل برخورداری از ظرفیت های زیستی−اجتماعی منحصر به فرد، برخورداری از جایگاه عاطفی خاص، مجهز بودن به ظرفیت های کلامی و غیرکلامی، ایمنی بخشی به واسطه شوهرداری نیکو و بهره مندی از ظرفیت های یادگیری مشاهده ای، نقش تعیین کننده ای در تربیت اجتماعی و اخلاقی فرزندان دارند.
بررسی پذیرش تمایز موقعیت جنسی بر نابرابری قدرت در خانواده (نمونه شهر خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی رابطه بین پذیرش تمایز موقعیت جنسی و نابرابری قدرت در بین خانواده هاست. چارچوب نظریه پژوهش، نظریات تفاوت جنسی، نابرابری جنسی و ستمگری جنسی است. روش تحقیق پیمایش، جامعه آماری زنان شهر خرم آباد، حجم نمونه صد نفر از زنان و مردان خرم آبادی شیوه نمونه گیری تصادفی نظام مند و روش گردآوری اطلاعات پرسشنامه و مصاحبه است. نتایج و یافته های تحقیق نشان می دهد که نابرابری قدرت در بین خانواده های خرم آبادی وجود دارد و زنان تحت سلطه مردان قرار دارند؛ به گونه ای که زنان این نابرابری را همسان و تقریباً مانند مردان پذیرا هستند و تنها بین متغیر تحصیلات، با نابرابری قدرت در خانواده رابطه منفی وجود دارد و دیگر متغیرهای سن، شغل و مدت زندگی مشترک، هیچ یک بر ساختار قدرت اثرگذار نیست.
مطالعه ی الگوی فضایی شیوع ازدواج در بین زنان زیر 20 سال شهری و فرزندآوری آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمان وقوع ازدواج تأثیر بلافصل و بدون واسطه ای را بر باروری اعمال می کند. در چند سال اخیر، سن ازدواج زنان بویژه در مناطق شهری کشور افزایش یافته است اما با این حال باز شاهد ازدواج دختران شهری در سنین پایین هستیم. به طوری که بر طبق آمارهای سرشماری 1385، حدود 432 هزار نفر از زنان 19-10 ساله مناطق شهری حداقل یکبار ازدواج کرده اند. از آنجا که ازدواج های زودرس یا سنین پایین شروع ازدواج، با میزان باروری ارتباط مستقیم دارد، مقاله ی حاضر به مسأله ی شیوع ازدواج در بین زنان شهری کمتر از 20 سال و فرزندآوری آنان در سطح شهرستانی از بُعد فضایی نظر افکنده است. این مطالعه با استفاده از داده های سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1385 انجام گرفته است. برای بررسی رابطه ی معناداری بین متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل مسیر و تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده شده است؛ سپس از شاخص خودهمبستگی فضایی (موران) و شاخص محلی پیوند فضایی (لیسا) برای نشان دادن تغییرات و گرایش و عدم گرایش شهرستان ها به تشکیل خوشه های هم جوار، استفاده شده است. نتایج نشان داد که بین درصد شهرنشینی و نرخ ازدواج دختران نوجوان شهری و فرزندآوری آنان رابطه و همبستگی منفی وجود دارد و توزیع فضایی آن ها در سطح کشور یک توزیع تصادفی است. نتایج ضریب همبستگی نشانگر آن است که با افزایش درصد سطح تحصیلات و اشتغال زنان از نرخ ازدواج دختران نوجوان شهری و فرزندآوری آنان کاسته می شود. بین نرخ ازدواج دختران نوجوان و میزان فرزندآوری آنان در مناطق شهری رابطه و همبستگی مثبتی وجود دارد و شاهد گرایش شهرستان ها به تشکیل خوشه های نیمه متمرکز در زمینه ی این دو متغیر هستیم. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان می دهد که متغیرهای نرخ ازدواج دختران نوجوان شهری، درصد شهرنشینی و درصد زنان بی سواد مجموعاً 43 درصد از تغییرات میزان فرزندآوری زنان نوجوان شهری را تبیین می کند.
تعداد فرزندان در خانواده و اثرگذاری آن بر کسب سرمایة انسانی فرزندان (مورد مطالعه: جوانان 15 تا 19 ساله مناطق شهری ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرمایة انسانی به دانش، مهارت و دیگر توانایی هایی گفته می شود که به افزایش کیفیت و سطح توسعه منجر می شوند. سرمایه ای که در سنین پایین تر کسب شود تأثیر قوی تری در موفقیت های سنین بالاتر دارد. خانواده مهم ترین واحد تأثیرگذار در کسب و سرمایه گذاری در حوزة سرمایة انسانی در سنین پایین است و هم چنین موفقیت های آیندة آن ها را نیز تعیین می کند. در سال های اخیر، خانوادة ایرانی با کاهش باروری، بالا رفتن سطح سواد والدین و سطح رو به بالایی از طلاق مواجه بوده است. با استفاده از داده های پیمایش گذران وقت انجام شده در سال های 1387 و 1388، در این مقاله قصد بررسی اثر تعداد فرزندان در کسب سرمایة انسانی فرزندان 15 تا 19 سالة خانوارهای شهری ایران را داریم. نمونة مورد بررسی شامل 2183 فرزند 15 تا 19 ساله است که ازدواج نکرده اند. نتایج نشان می دهد که بین شمار فرزندان و کسب سرمایة انسانی رابطة منفی برقرار است. تفاوت گسترده ای در کسب سرمایة انسانی بین خانواده های با یک و دو فرزند و خانواده های با سه فرزند و بیش تر وجود دارد. نتایج تحلیل چندمتغیره نشان دهندة اثرگذاری معنادار جنسیت و سن فرزندان و سطح تحصیلات مادران در کسب سرمایة انسانی است. با وجود این متغیرهای کنترل کننده هنوز اثر تعداد فرزندان پایدار است. این نتیجه می تواند نشان از پذیرش و تداوم تعداد کم فرزندان (خانواده های دو فرزندی) در آینده باشد.
تأثیر احساس نابرابری جنسیتی بر سرمایه اجتماعی زنان تحصیلکرده شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش تحصیلات، ورود به حوزه اشتغال، بالا رفتن آگاهی و مشارکت زنان در عرصه های اجتماعی، از عواملی است که احساس و باور آنان به نابرابر بودن شرایط را در جامعه فراهم می آورد؛ احساسی که می تواند فرصت ها و عرصه های اجتماعی را به عنوان کالای فرهنگی- اقتصادی- اجتماعی که سرمایه اجتماعی نام دارد، تحت تأثیر قرار دهد. این پژوهش با هدف چگونگی تأثیر احساس نابرابری جنسیتی بر وضعیت سرمایه اجتماعی زنان تحصیلکرده شهر اصفهان انجام شده است. مبانی نظری متغیرها و پارامترهای این پژوهش، بر مبنای نظریات چافتز، بلوم برگ و پیر بوردیو تدوین شده است. روش این پژوهش، پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته، دارای قابلیت اعتماد و اعتبار است. جامعه آماری پژوهش، زنان دارای مدرک تحصیلی کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری، شش منطقه از مناطق چهارده گانه شهر اصفهان است. حجم نمونه 385 نفر است که با استفاده از فرمول کوکران به دست آمده است. با استفاده از نرم افزار spss برای آزمون فرضیات و تحلیل داده ها، از ضریب همبستگی و رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داده است که بین احساس نابرابری اجتماعی، نابرابری خانوادگی و احساس نابرابری اقتصادی و سرمایه اجتماعی رابطه مثبت و معنادار آماری وجود دارد.
«مطالعه برخی عوامل جریان مدرنیته مؤثّر بر گرایش زنان به طلاق» (مورد مطالعه: زنان متأهل شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات اجتماعی در سطح جهانی، نظام خانواده را با تغییرات عدیده ای روبه رو کرده است که در نتیجه آن، خانواده ها بیش تر در معرض از هم پاشیدگی قرار گرفته اند. لذا مقاله حاضر در نظر دارد با استفاده از دیدگاه های نظری و توجّه ویژه به آسیب پذیری خانواده در پی جریان مدرنیته، برخی تأثیرات این جریان را بر گرایش زنان متأهل شهر زنجان به طلاق، که نشان دهنده میزان تمایل زنان برای جدا شدن از همسرشان است، در ابعاد رفتاری، عاطفی و شناختی بررسی نماید . روش تحقیق مورد استفاده از نوع پیمایشی است که به صورت مقطعی در شهر زنجان انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش، جمعیّت زنان مناطق سه گانه شهر زنجان است که تعداد 400 نفر از آنان با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، انتخاب شده است. نهایت امر این که داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل واقع شده است. بررسی ها نشان داد که؛ بین فردگرایی و ابعاد آن، بعد اوّل رشد عقلانیّت (انتخاب آزادانه) و مجموع این سازه و نیز بعد اوّل و سوّم متغیّر تغییر هنجارهای جامعه (نگرش منفی جامعه نسبت به خانه داری زنان و تغییر نگرش های افراد نسبت به روابط عاطفی و احساسی با جنس مخالف) با گرایش به طلاق و ابعاد آن، رابطه معنادار و مستقیم وجود دارد.
عوامل اجتماعی و فرهنگی مرتبط با احساس امنیت در فضای خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانواده از بنیادی ترین عوامل توسعة فردی و اجتماعی در جوامع مختلف است و نقش بی بدیلی در رشد احساس امنیت کنشگران اجتماعی دارد. برای آنکه خانواده نقش و کارکرد اجتماعی خود را به خوبی انجام دهد، قبل از هرچیز باید از فضایی امن و پویا برخوردار باشد. تحقیق حاضر با هدف تعیین عوامل مرتبط با احساس امنیت در فضای خانواده های شهر شیراز انجام شد. رویکرد تحقیق کمی و روش آن پیمایشی بوده است. داده ها با استفاده از پرسش نامة محقق ساخته جمع آوری شد. برای پایایی پرسش نامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. جامعة آماری شامل خانواده های شهر شیراز بوده است که به این منظور 500 خانواده به شیوة طبقه ای تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. یافته ها نشان داد که رابطة معناداری بین احساس امنیت در فضای خانواده با میزان دین داری، رضایت از زندگی، امکانات زندگی، انحرافات اجتماعی، روابط اجتماعی، تحصیلات والدین و درآمد خانواده وجود دارد. براساس رگرسیون چندمتغیره، رضایت از زندگی و انحرافات اجتماعی اعضای خانواده، مهم ترین متغیرهای تبیین کنندة احساس امنیت در فضای خانواده افراد مورد مطالعه است.
رسانه و دین داری در میان جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دین در گسترة عمر آدمی تأثیرات عمیق و شگرفی، بر جوامع بشری و به خصوص پیروان خود داشته است؛ بدین سبب در بررسی مسائل اجتماعی و انسانی، نادیده گرفتن عامل دین، به هر علتی که باشد، بی شک نوعی مخالفت با حقایق تاریخی تلقی خواهد شد. با توجه به اهمیت دین داری از یک سو و از سویی دیگر استیلای رسانه ها در دنیای امروز، محور اصلی این پژوهش بررسی رابطه استفاده از تلویزیون ملی (داخلی) و تلویزیون ماهواره ای (خارجی) با میزان دین داری جوانان 18 تا 29 ساله شهر تهران است. در راستای این محور اصلی، رویکرد فرهنگی به رسانه و همچنین نظریات کاشت، برجسته سازی و اندیشه های متفکرانی همچون هوور، کارلسون، دریدا و پژوهش های تجربی متعدد موردبررسی قرار گرفت؛ به طوری که در نهایت با توجه به مطالعات نظری و تجربی صورت گرفته، فرضیاتی تنظیم و در جامعه آماری مورد آزمون قرار گرفت. به طور کلی برخی از مهم ترین نتایج پژوهش بدین شرح است: میزان اعتقادات دینی، عواطف دینی و مناسک دینی نشان می دهد که جوانان موردمطالعه از لحاظ دین داری دارای میانگینی بالاتر از حد متوسط هستند. بین میزان تماشا و استفاده از انواع برنامه های تلویزیون ماهواره ای و میزان دین داری رابطه ای منفی و معنادار وجود دارد؛ این در حالی است که با افزایش میزان تماشای تلویزیون ملی و تماشای انواع برنامه های سرگرم کننده و خبری آموزشی تلویزیون ملی، بر میزان دین داری جوانان، افزوده می شود
مسایل فرزندان طلاق در ایران و مداخلات مربوطه: فراتحلیل مقالات موجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد طلاق در سال های اخیر به افزایش تعداد فرزندان طلاق انجامیده است. فرزندانی که مسائل و مشکلاتشان از دید بسیاری پنهان مانده است. جدایی والدین بی شک برای اکثر فرزندان، پدیده ای سهمگین به شمار می آید. تحقیقات صورت گرفته در این مورد نشان می دهد که این کودکان در طول زندگی خود با آسیب های روانی و اجتماعی فراوانی مواجه اند.
در این پژوهش، که به روش فراتحلیل انجام گرفته است، پژوهش های داخلی مربوط به حوزه ی فرزندان طلاق- که در مجلات علمی پژوهشی داخلی به چاپ رسیده اند- مورد تحلیل قرار گرفته، و نهایتاً 20 مقاله بدست آمده و مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که پژوهش های داخلی عمدتاً به سلامت روان و زیر مقیاس های آن توجه کرده و در نتیجه نشان می دهند که وضعیت فرزندان طلاق در مقایسه با فرزندان یتیم و عادی نامطلوب تر است. همچنین برخی از این پژوهش ها نیز نشان دهنده تاثیر مثبت برنامه های مداخله ای، بر وضعیت فرزندان طلاق است. سرانجام اینکه، آنچه در این مطالعات مورد غفلت واقع شده، بررسی آسیب های اجتماعی است که فرزندان طلاق را تهدید می کند.
مادر از نگاه اسلام و روان شناسی و تعیین مولفه های نقش مادری بر اساس متون دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
سرمایه اجتماعی در خانواده و احساس امنیت اجتماعی دربین ساکنان شهر سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانواده به منزله شبکه ای غیررسمی، بارزترین و واضح ترین سرمایه اجتماعی درون گروهی است که امنیت و پایداری جامعه را فراهم می کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی سرمایه اجتماعی در خانواده و احساس امنیت اجتماعی دربین ساکنان شهر سبزوار صورت گرفته است. جهت تبیین رابطه سرمایه اجتماعی در خانواده و احساس امنیت اجتماعی از نظریه کلمن و ویور استفاده شده است.
این پژوهش با استفاده از روش تحقیق پیمایشی و ابزار پرسش نامه 400 نفر از ساکنان شهر سبزوار را که در محدوده سنی 18 تا 65 سال قرار گرفته اند آزمون کرده است. روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای است.
در نمونه تحت مطالعه، توزیع پراکندگیِ متغیر وابسته پژوهش نشان داد که میانگین کمتر از میانه است و بیشتر پاسخگویان کمتر از میانگین احساس امنیت می کنند. به علاوه، بیشترین میزان اعتماد، به مثابه سرمایه اجتماعی در خانواده، به افراد سال خورده و سپس به افراد جوان و میان سال اختصاص می یابد، که نشان می دهد میزان رابطه ها و معاشرت ها در بین افراد سال خورده قوی تر از افراد جوان و میان سال است.
نتایج ضریب همبستگی اسپیرمن نشان داد که بین میزانِ اعتماد به افرادِ جوان و میان سال به منزله مؤلفه های ذهنیِ سرمایه اجتماعی در خانواده و احساس امنیت اجتماعی، رابطه ای مثبت و معنادار وجود دارد، اما بین میزان اعتماد به سال خورده ه ا و احساس امنیت اجتماعی رابطه ای مشاهده نشد. نتایج دیگر این پژوهش نشان داد که بین میزان معاشرت به منزله مؤلفه عینی سرمایه اجتماعی در خانواده و احساس امنیت اجتماعی رابطه ای وجود ندارد.