فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۱٬۹۹۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
برخوردهای میان الگوهای زندگی سنتی-ایرانی با الگوهای زندگی غربی را به روشنی در جامعه امروز ایران می توان دید. دین داری اسلامی با الگوهای سنتی حیات اجتماعی ایرانی پیوند خورده است؛ آن چنان که جلوه های آن را می توان در ابعاد مختلف سبک زندگی ایرانیان یافت. در سبک زندگی ایرانی، محوریت با الگوهای دینی است و اغلب همه چیز در راستای ارزش های دینی سنتی جهت گیری شده است. یکی از مهم ترین نظام های ارزشی هر جامعه ای دین است که برای استواری خود نیاز به بازتولید آن در نسل های بعدی دارد. به نظر می رسد در جامعه نوین ایران، نقش دین در شکل دادن به سبک زندگی به خصوص سبک زندگی جوانان تغییر کرده است. به همین منظور، در این مقاله سعی شده است تا با استفاده از روش نظریه زمینه ای و مصاحبه با جوانان دختر در شهر مشهد به فهم نوع دین داری در سبک زندگی ایشان رسید. بر این اساس، نمونه گیری هدف مند و با ملاک اشباع نظری هفت نفر از دختران شهر مشهد از تیپ های مختلف انتخاب شدند. یافته های به دست آمده شامل پنج مقوله عمده است که عبارت اند از مدارا، سلیقه فردی، کارآمدی بیشتر مادی، دوگانگی هویتی و سنت ستیزی. مقوله هسته ای نیز در این مقاله »دین داری گزینشی» است که دربرگیرنده مقولات فوق می باشد. دین داری گزینشی به این معناست که افراد در هر موقعیتی که قرار می گیرند و با توجه به شرایط موجود ممکن است از قسمتی از دین که با آن موافق هستند، پیروی کنند و بخش هایی از دین را که به اصطلاح مانع رسیدن آن ها به منافعشان می شوند را کنار می گذارند.
تحلیل تاثیر روند سالخوردگی جمعیت بر توسعه روستایی (مورد مطالعه: بخش جلگه رخ تربت حیدریه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سالخوردگی جمعیت مسئله ای جدید در مباحث جمعیتی کشور است که پیامدهای آن از موانع عمده در روند توسعه یافتگی محسوب می شود. با اینکه سالخوردگان سهم کمی از جمعیت کشور را به خود اختصاص داده اند، اما فزونی سرعت رشد جمعیت سالخورده در مقایسه با رشد جمعیت کل کشور و پیش بینی افزایش تعداد و سهم سالخوردگان در آینده ای نزدیک، لزوم بررسی ابعاد این پدیده را ضروری می نماید. بر این اساس، هدف این مقاله شناسایی و تحلیل اثرات پدیده سالخوردگی جمعیت بر توسعه روستایی بخش جلگه رخ شهرستان تربت حیدریه می باشد. روش تحقیق مبتنی بر بررسی منابع کتابخانه-ای، بررسی های میدانی و تکمیل پرسشنامه بوده است که در ادامه داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل شده اند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بین دو پارامتر «جمعیت و توسعه» رابطه متقابل و معکوسی وجود دارد. ابتدا به علت عدم توسعه یافتگی روستایی، مهاجرت جوانان و سپس سالخوردگی جمعیت رخ می دهد. در پی آن است که پدیده سالخوردگی هم اثرات و پیامدهای متعدد اقتصادی- اجتماعی مانند عدم سرمایه گذاری در روستا، افزایش نسبت وابستگی، کاهش جمعیت ناشی از کاهش موالید، تقدیرگرایی و بازدارندگی توسعه را در منطقه مورد مطالعه به دنبال داشته است. علاوه بر این، آزمون تی مستقل جهت مقایسه میانگین شاخص ها بین دو گروه روستاهای سالخورده و جوان به کار برده شد که بیانگر تفاوت شاخص های توسعه بین آنها می باشد.
جستجوی الگوهای سلامت خانواده ایرانی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۴۶
179-196
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین دیدگاه های خانواده ایرانی درباره مفهوم سلامت خانواده انجام شد. روش تحقیق حاضر از نوع کیفی و نمونه گیری به صورت هدفمند بود. از مجموع 104 مصاحبه انجام شده در میان اقوام و مناطق مختلف ایران، 76 مصاحبه از کیفیت مناسب جهت تحلیل داده ها برخوردار بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش کلایزی استفاده شد. با بررسی گزاره های ثبت شده می توان سلامت خانواده را در چهار طبقه جای داد: سلامت فردی، سلامت نهادی، سلامت تعاملی و سلامت جامعه ای. از مقایسه ویژگی های خانواده سالم و آسیب دیده در این پژوهش، می توان چنین گفت که در نظر خانواده ایرانی، یک خانواده سالم، خانواده ای مادی گرا و درگیر بقا، کارکردی، مذهبی، سنتی، سلسله مراتبی، وابسته متقابل، جمع گرا، محافظه کار، مضطرب و نمایشی است. اگرچه جامعه ایرانی نشانه هایی از حرکت به سوی نوگرایی را بروز می دهد، اما خانواده ناسالم به زعم شرکت کنندگان در این تحقیق، بیشتر دربرگیرنده عناصر مدرن است تا سنتی. به نظر می رسد الگوی ایده آل خانواده ایرانی در درون ساختار سلسله مراتبی و جمع گرایانه تعریف می شود.
ارزیابی و تشخیص بالینی در زوج درمانی؛ تجدید نظر و بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس غربالگری آشفتگی زناشویی و ارتباطی (SSMRD)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴۷
413-435
حوزههای تخصصی:
ادبیات پژوهشی نشان می دهد که آشفتگی زناشویی از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر سلامت جسم و روان بوده که در شروع، تشدید، پیچیدگی و عود اختلالات روانی نقش قابل توجهی دارد. از طرفی فقدان رهنمودهای تشخیصی مبرهن در این زمینه، آشفتگی محسوسی را در موقعیت های بالینی و پژوهشی ایجاد کرده و نیاز عمیقی به مقیاس های تشخیصی معتبر در این خصوص احساس می شود. این پژوهش با هدف تجدید نظر مقیاس غربالگری آشفتگی زناشویی و ارتباطی (SSMRD) و بررسی ویژگی های روانسنجی و شاخص های عملکرد تشخیصی آن در زوجین شهر اصفهان انجام شد. این پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی مقطعی بوده و گروه نمونه را 308 زن و مرد متأهل تشکیل می دهند، که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و پس از مصاحبه بالینی بر اساس DSM-5 به مقیاس تجدید نظر شده غربالگری آشفتگی زناشویی و ارتباطی (SSMRD-R) و پرسشنامه کیفیت زناشویی (QMI) پاسخ دادند. تحلیل های آماری به ویژه تحلیل عوامل اصلی با چرخش واریماکس و تحلیل ROC، ویژگی های روانسنجی و شاخص های عملکرد تشخیصی مطلوبی را برای مقیاس SSMRD-R نشان دادند. این مقیاس می تواند به منظور تشخیص بالینی در موقعیت های درمانی، غربال گری و پژوهشی مورد استفاده قرار بگیرد.
اثربخشی آموزش مبتنی بر مثبت اندیشی بر فرایند خانواده و بهزیستی ذهنی زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۸
593-612
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر، با هدف بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر مثبت اندیشی در ارتقای فرآیندهای خانواده و بهزیستی ذهنی زنان سرپرست خانوار انجام پذیرفت. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح تحقیق پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود و جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان سرپرست خانوار شهر چهارباغ استان البرز تشکیل می دادند که حداقل یک فرزند محصل در دوره ابتدایی داشتند. نمونه مورد مطالعه شامل 50 نفر از این جامعه بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در دو گروه 25 نفری (آزمایش و کنترل) قرار گرفتند. اعضای هر دو گروه نسبت به تکمیل مقیاس خودگزارشی فرآیند خانواده و پرسش نامه بهزیستی ذهنی اقدام نمودند. سپس، هشت جلسه دوساعته مداخله آموزشی مثبت اندیشی برای گروه آزمایش برگزار شد و پس از آن، هر دو گروه مجدداً ارزیابی شدند. داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس تحلیل گردید. یافته ها نشان داد که آموزش مهارت های مثبت اندیشی به صورت معناداری موجب ارتقای فرآیند خانواده در اعضای گروه آزمایش شده، اما در میانگین نمرات بهزیستی ذهنی آن ها تفاوت معناداری ایجاد نشده است. بنابراین، می توان گفت که بسته آموزش مثبت اندیشی قابلیت بهبود عملکرد خانواده در خانواده های تحت سرپرستی مادر را دارد، اما افزایش بهزیستی ذهنی در این گروه آسیب پذیر، مستلزم غنی سازی برنامه مداخله ای و انجام پژوهش های جامع تر است.
مقایسه میزان مشارکت اجتماعی و عوامل مرتبط با آن در بین دانش آموزان دبیرستان های دولتی و غیرانتفاعی شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت را نوعی کنش هدفمند در فرآیند تعاملی بین کنشگر و محیط اجتماعی برای نیل به اهداف معین و از پیش تعیین شده، تعریف کرده اند. پژوهش حاضر به مقایسه میزان مشارکت اجتماعی و عوامل مرتبط با آن در بین دانش آموزان دبیرستان های دولتی و غیرانتفاعی شهر یزد پرداخته است. تحقیق از نوع پیمایشی است و داده ها با ابزار پرسشنامه و با استفاده از ترکیبی از شیوه نمونه گیری طبقه ای و خوشه ای و از میان 642 دانش آموز در مدارس دولتی و غیرانتفاعی شهر یزد گردآوری شده است. یافته های تحقیق نشان داد بین مشارکت اجتماعی دانش آموزان مدارس دولتی و مدارس غیرانتفاعی تفاوت معناداری وجود دارد؛ بدین معنا که مشارکت دانش آموزان مدارس دولتی بیش از دانش آموزان مدارس غیرانتفاعی است. همچنین بین متغیرهای میزان استفاده از وسائل ارتباط جمعی، میزان اعتماد اجتماعی، میزان دینداری و میزان انسجام هنجاری با میزان مشارکت اجتماعی دانش آموزان رابطه معنادار و مستقیمی وجود دارد. همچنین بین متغیرهای پایگاه اجتماعی_اقتصادی و میزان بیگانگی اجتماعی با مشارکت اجتماعی نیز رابطه معنادار و معکوسی وجود دارد. بین متغیرهای جنس و تقدیرگرایی با مشارکت اجتماعی رابطه معنی داری مشاهده نشد. با استفاده از واریانس خطی ترکیب متغیرهای مستقل، در مجموع بیش از 41 درصد از تغییرات میزان مشارکت اجتماعی دانش آموزان تبیین گردید.
مناسبات جوانان و جنسیت با تاکید بر ابعاد جمعیت شناختی واقتصادی- اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله، ابعاد جمعیت شناختی و اقتصادی-اجتماعی مرتبط با مناسبات بین جوانان و جنسیت را در پنج بخش اصلی مورد مطالعه قرار داده است: آموزش و تحصیلات، بهداشت و سلامت، اقتصاد و اشتغال، تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات، وضعیت جوانان و جنسیت در منطقه خاورمیانه با تاکید بر ایران. در این مطالعه از روش ترکیبی مبتنی بر بررسی اسنادی و تحلیل داده های ثانوی بر پایه داده های سازمان ملل متحد استفاده شده است. مطابق یافته های این تحقیق، اگرچه تفاوتهای جنسیتی در عرصه های گوناگون آموزشی بهداشتی اقتصادی اجتماعی در میان نسل معاصر جوانان در مقایسه با نسل های پیشین کاهش یافته است، بااین حال دختران و زنان جوان کماکان از امکانات پایین تری در این عرصه ها برخوردارند. یافته های این تحقیق نشان داده است که هم در جهان و هم در ایران جوانان در حدود یک پنجم کل جمعیت را تشکیل می دهندکه تقریبا نیمی از آنها را دختران شامل می شوند. تعداد جمعیت جوان در تمامی جوامع، منعکس کننده طیف وسیعی از نیازمندی ها و نیز توانمندی ها در عرصه های گوناگون است. این امر به طور بالقوه فرصتی طلایی موسوم به ""پنجره جمعیت شناختی فرصت"" محسوب می شود که باید در برنامه ریزی ها و سرمایه گذاری های ملی و بین المللی مبتنی بر مطالعات و تحقیقات علمی نیز کانون اصلی توجه واقع گردد.
تأثیر شبکه های اجتماعی بر تعاملات اجتماعی نوجوانان دختر مدارس غیرانتفاعی آموزش و پرورش منطقه یک تهران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
با پیشرفت تکنولوژی و فناوری در جهان امروز شبکه های اجتماعی روی کار آمدند و توانستند طرفداران زیادی در گروه های سنی مختلف پیدا کردند و آنها را تحت تأثیر قرار دهند. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیرات شبکه های اجتماعی تلگرام و اینستاگرام بر تعاملات اجتماعی نوجوانان دختر مدارس غیرانتفاعی آموزش و پرورش منطقه یک تهران می باشد. جامعه آماری مشتمل 2401 نوجوان دختر 13 تا 15 سال مدارس غیرانتفاعی منطقه یک (بخش شمیرانات) در نظر گرفته شد که با استفاده از جدول برآورد حجم نمونه مورگان 330 نفر که ابتدا بین 23 دبیرستان (دوره اول) به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای و سپس در مدارس منتخب تصادفی ساده انتخاب گردیدند. روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی بود و به منظور جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از پرسشنامه حاوی30 سؤال 7 گزینه ای (که روایی و پایایی آن مورد تأیید قرار گرفت) استفاده شد. اطلاعات گردآوری شده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS با روش های آماری توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که شبکه های اجتماعی تلگرام و اینستاگرام بر تعاملات اجتماعی نوجوانان دختر مدارس غیرانتفاعی آموزش و پرورش منطقه یک تهران تأثیرگذار هستند و شش فرضیه محقق تأیید شده است.
مقایسه ثبات ازدواج و مولفه های عشق در دانشجویان با ازدواج سنتی و غیر سنتی دانشگاههای آزاد اسلامی استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه ثبات ازدواج و مولفه های عشق در دانشجویان با ازدواج سنتی و غیر سنتی بود. جامعه آماری را تمامی زوجین دانشجوی 22 تا 35 ساله دانشگاه آزاد اسلامی استان فارس که مدت ازدواج شان کم تر از 10 سال بود، تشکیل می دادند. نمونه پژوهش شامل 326 نفر (224نفر ازدواج سنتی و 104 نفر ازدواج غیر سنتی) بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. از مقیاس های شاخص بی ثباتی ازدواج ( ادواردز ، جانسون و بوث ) و عشق مثلثی اشترنبرگ برای گردآوری داده ها استفاده شد. یافته ها نشان دادند که بین زوجین با ازدواج سنتی و غیر سنتی در بی ثباتی ازدواج در سطح 001/0 تفاوت معنا دار وجود دارد. به این معنا که میانگین نمره بی ثباتی ازدواج ( احتمال طلاق ) در ازدواج سنتی به گونه ای معنی دار بیش تر از ازدواج مدرن (غیر سنتی) بود. هم چنین، بین زوجین با ازدواج سنتی و غیر سنتی در مولفه های عشق تفاوت معنادار در سطح 05/0 وجود دارد. به این معنا که میانگین نمره مولفه های صمیمیت و میل (هوس) در زوجین با ازدواج غیر سنتی به گونه ای معنادار بیش تر از زوجین با ازدواج سنتی بود، ولی بین میانگین نمره مولفه تعهد در زوجین دو گروه تفاوتی معنادار مشاهده نشد.
بررسی مقایسه ای ملاک های ازدواج (اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، ظاهری و دموگرافیک)زوج های در شرف ازدواج دوم با ملاک های آنها در ازدواج اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی مقایسه ای ملاک های ازدواج زوج های در شرف ازدواج دوم با ملاک های ازدواج اول آنها می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل همه زوج هایی است که در شهر تهران در سال 1394 قصد ازدواج دوم داشته اند و روش نمونه گیری به صورت نمونه گیری در دسترس می باشد و نمونه شامل 50 زوج در شرف ازدواج درسال 1394 می باشد که به مراکز مشاوره محقق مراجعه نموده اند. در این تحقیق 10 ملاک اصلی ازدواج به وسیله پرسشنامه محقق ساخته مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که ملاک های ظاهری، تحصیلات، اقتصادی و رضایت خانواده زنان و مردان در ازدواج اول و دوم تفاوتی ندارد. ملاک های فرهنگی و قومی، مذهبی، روان شناختی، شرایط خانواده و علایق مشترک زنان و مردان در ازدواج اول و دوم متفاوت است. و ملاک عشق در زنان در ازدواج اول و دوم متفاوت بوده و در مردان تفاوتی مشاهده نشد.
بررسی مشارکت های اجتماعی رسمی و غیر رسمی زنان در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت اجتماعی دارای دو بعد است: مشارکت رسمی و غیر رسمی. با توجه به تقسیم بندی مشارکت، پرسش اصلی این پژوهش این است که مشارکت های رسمی و غیر رسمی زنان شهر تهران چه مقدار است؟ مناطق بیست و دو گانه شهر تهران در مقایسه باهم از چه وضعیتی برخوردارهستند؟ و چه عواملی بر این مشارکت ها تاثیرگذار است؟ این پژوهش با روش پیمایش و با استفاده از ابزار پرسش نامه انجام گرفت. جامعه آماری، زنان ازدواج کرده (متاهل، مطلقه و همسر فوت شده) ساکن شهر تهران هستند. در این پژوهش 406 نفر از زنان از بین مناطق 22 گانه شهر تهران به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. نتایج نشان دادند مقدار مشارکت اجتماعی زنان (رسمی، غیر رسمی و مشارکت اجتماعی کلی) پایین و مقدار مشارکت اجتماعی غیر رسمی زنان بیش تر از مشارکت رسمی است. زنان مناطق گوناگون تهران از نظر مشارکت اجتماعی باهم متفاوت هستند. بین دو مشارکت رسمی و غیر رسمی رابطه معنادار مستقیم مشاهده شد. هم چنین، بین زنان دارای درآمد و فاقد درآمد از نظر مشارکت اجتماعی تفاوت معنادار وجود دارد. بین سن، تحصیلات زنان با مقدار مشارکت آنان رابطه ای معنادار مشاهده نشد.
رابطة استفاده از شبکه های ماهواره ای فارسی زبان و پای بندی به هویت فرهنگی در زنان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در پی آن است تا رابطه استفاده از شبکه های فارسی زبان تلویزیون ماهواره ای و پای بندی به هویت فرهنگی زنان را بررسی کند. از آن جایی که در این تحقیق پای بندی فرهنگی زنان مدنظر بوده، زنان 15 تا 49 ساله، به روش پیمایشی مقطعی و با تکنیک پرسش نامه مورد سنجش قرار گرفتند. حجم نمونه 400نفر بوده که این تعداد براساس روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای در شهر تهران انتخاب شدند. تحلیل یافته های تحقیق نشان داده است که میزان استفاده از شبکه های ماهواره ای برابر با 50.64 و میانگین پای بندی به هویت فرهنگی نیز62.55 (درمقیاس 0تا100) است و میانگین بُعد ذهنی هویت فرهنگی به میزان 10درصد بیشتر از بُعد عینی است. همچنین کسانی که از ماهواره استفاده می کنند نسبت به دیگران پای بندی بسیار کمتری به هویت فرهنگی ایرانی دارند. در تحلیل رگرسیون چند متغیره نیز به ترتیب میزان رضایت از ماهواره، استفاده از آن و اعتماد به برنامه های ماهواره باعث تضعیف هویت فرهنگی زنان می شوند و محتوای آگاهی بخش، علمی و خبری آن، باعث تقویت هویت فرهنگی شده است.
بررسی جامعه شناختی میزان سرمایه ی فرهنگی خانواده های شهری و فرزندمداری (مطالعه موردی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق بررسی جامعه شناختی گونه شناسی خانواده و فرزندمداری در خانواده های ایرانی بر حسب حوزه ی قدرت، مشارکت، سرمایه ی اجتماعی، سرمایه ی فرهنگی، جنسیت، تحصیلات والدین، میزان دموکراتیک بودن، مستبد بودن و تعداد فرزندان است. روش تحقیق در این پژوهش پیمایش و ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه ی دارای قابلیت اعتماد و اعتبار است. جامعه ی آماری تمام خانواده ها در مناطق 22گانه مناطق شهری تهران است و حجم نمونه 386 خانواده است که با روش خوشه ای به دست آمده است. روش اصلی در تحلیل داده ها پیرسون، رگرسیون، و مدل سازی معادله ی ساختاری با نرم افزار Amos است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که وجود فرزندمداری در خانواده های مورد بررسی تأیید گردید، اما این به معنی حذف مردمحوری در فضای خانواده نیست بلکه می توان گفت، هرم قدرت تا حدی تغییر شکل پیدا کرده است، به نحوی که هنوز هم پدر به معنی اصلی ترین تصمیم گیرنده و مشارکت کننده در امور کلان خانه ایفای نقش می کند، اما عامل هسته ای شدن و مشارکت در خانه بیشترین تأثیر را در پیش بینی فرزندمداری دارد.
مشاهده الگوی تعامل مادران ایرانی در یک موقعیت بازی با کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۵ شماره ۴۵
7-25
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر مطالعات گسترده در زمینه فرهنگ و والدگری نشان داده که اهداف و ارزش های فرزندپروری والدین منجر به تفاوت هایی در رفتارهای والدگری آن ها خواهد شد. پژوهش حاضر با هدف مشاهده الگوی تعامل مادران ایرانی در یک موقعیت بازی طراحی شد. پژوهش از نوع مطالعات کیفی بوده و 30 زوج مادر و کودک (15 دختر و 15 پسر) به صورت هدفمند انتخاب شدند. برای مشاهده تعامل مادر کودک، یک موقعیت بازی طراحی و توسط دوربین فیلم برداری ثبت شد. داده های مشاهده ای بر اساس روش های تجزیه و تحلیل کیفی مورد بررسی قرار گرفتند. از طریق کدگذاری و مقوله بندی داده های مشاهده ای، الگوهای رفتاری کلامی (مثبت، منفی و تسهیل گرانه) و غیرکلامی (مثبت، منفی و ارتباطی) در تعامل والد-کودک استخراج، و توسط پژوهشگر نام گذاری شدند. بر اساس نمره گذاری کدهای مشخص شده، رفتارهای کلامی تسهیل گرانه و رفتارهای غیرکلامی منفی بیشترین فراوانی را داشتند. مجموعه رفتارهای مادران که جریان بازی را برای کودک تسهیل و از فعالیت عملی و ذهنی او می کاهد رفتارهای تسهیل گرانه نام گذاری شدند، که این رفتارها بیشترین فراوانی را در میان مادران ایرانی داشتند. بر اساس پژوهش های مشابه انجام شده، رفتار والدگری مادران ایرانی به فرهنگ های ژاپنی، چینی و لاتینی شباهت بیشتری نسبت به مادران آمریکایی، بریتانیایی و استرالیایی داشت.
بررسی رابطه هوش اجتماعی با قابلیت کارآفرینی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قابلیت کارآفرینی نیروی انسانی جوامع به عنوان یکی از عوامل کلیدی پیشرفت اجتماعی مورد مطالعه جامعه شناسان و اقتصاددانان قرار گرفته است. تحقیق حاضر با هدف بررسی ارتباط بین هوش اجتماعی با قابلیت کارآفرینی دانشجویان تحصیلات تکمیلی انجام گرفته است. روش تحقیق پیمایشی بوده و جامعه آماری شامل دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 94-1393 می باشد که تعداد آن ها 7187 نفر بوده که از این تعداد 430 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. براساس نتایج تحقیق، ارتباط معنی داری بین هوش اجتماعی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تبریز با قابلیت کارآفرینی آنان وجود دارد. همچنین، تفاوت میانگین قابلیت های کارآفرینی به تفکیک گروه های عمده تحصیلی معنی دار بوده است. یافته های پژوهش حاضر نشان می داد که میانگین قابلیت کارآفرینی و هوش اجتماعی بر حسب جنسیت دانشجویان متفاوت نمی باشد. از ابعاد سه گانه هوش اجتماعی، پردازش اطلاعات اجتماعی، مهارت های اجتماعی، آگاهی اجتماعی و نیز از متغیرهای شناسایی، جنسیت و وضعیت بورسیه تحصیلی، به ترتیب بیشترین تأثیر را بر میزان قابلیت کارآفرینی دانشجویان داشته اند.
حضور در مسجد و ارزش های اسلامی در بین جوانان استان ایلام (با تأکید بر شهادت طلبی و ایثارگری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی چگونگی تأثیر مساجد بر ارزش های اسلامی با تأکید بر شهادت طلبی و ایثارگری پرداخته است. روش انجام آن نیز کیفی و استفاده از مصاحبه گروه های متمرکز بوده است. شیوه نمونه گیری در روش کیفی، نظری است. در این شیوه، حجم نمونه از پیش، تعیین نمی شود و از طریق اشباع داده ها به دست می آید که در این پژوهش، با توجه به تکرار داده ها به 30 نفر رسید. ابزار گردآوری اطلاعات در این روش، مصاحبه با گروه های متمرکز بود. گروه ها بر اساس ویژگی های جمعیت شناختی همچون: سن، شغل، جنسیت و تحصیلات تفکیک شدند که در طی چهار مصاحبه به انجام رسید. برای رسیدن به معیار قابلیت اعتماد از تکنیک اعتباریابی و تأیید کلیات یافته ها توسط اعضا استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از نظریه زمینه ای (GT) بود و با اجرای مراحل کدگذاری باز، محوری و گزینشی به ترتیب 35 مفهوم اولیه، 8 مقوله عمده و 3 مقوله هسته نهایی از داده های کیفی استخراج شد. مقولات عمده مستخرج از داده های کیفی نیز علاوه بر اشاره به نقش تهاجم فرهنگی در کاهش گرایش به حضور در مساجد، به نقش تبلیغات رسانه ای، مسئولان و ائمه جماعت، افزایش دانش و آگاهی دینی و ... در افزایش گرایش به حضور در مساجد تأکید نمود؛ همچنین نتایج حاکی از آن بود که حضور در مساجد، موجب تقویت روحیه خودسازی، شهادت طلبی و ایثارگری و گرایش به رفتارهای اسلامی؛ همچون: امر به معروف و نهی از منکر، عبادت، جهاد در راه خدا، اخلاص، فداکاری، دعا و نیایش و ... می شود.
بررسی مقایسه ای ازدواجهای پایدار رضایتمند و ازدواجهای در حال جدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش با هدف شناسایی و مقایسه عوامل مؤثر در ازدواجهای پایدار رضایتمند با عمری بیش از 20 سال و عوامل مؤثر در طلاق زوجین انجام گرفت. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و تا رسیدن به اشباع نظری نمونه گیری ها ادامه یافت و داده های دو گروه مبتنی بر روش نظریه زمینه ای، مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج دو گروه نشانگر این است که سفری به سوی بالندگی یا از هم پاشی ازدواج مقوله مرکزی الگوی یافته های پژوهش است. مقوله شکل گیری مناسب ازدواج جزء شرایط علّی برای ازدواج پایدار رضایتمند است؛ عوامل درون شخصی (نگرشهای مؤثر و ویژگیهای شخصیتی مناسب)، بین شخصی (منظومه زناشویی و والدینی و چند نسلی کارامد) و فرا شخصی (مالی و کاری) از جمله عوامل مداخله ای (میانجی) مؤثر در ازدواج پایدار است. پیامد نهایی، رضایتمندی (از خود، همسر، فرزندان) و پایداری ازدواج بود. هم چنین نتایج ازدواجهای در حال جدایی حکایت دارد که مقوله شکل گیری نامناسب ازدواج جزء شرایط علّی ازهم پاشیدن ازدواج است و عوامل درون شخصی (نگرشهای ناکارامد، ویژگیهای شخصیتی نامناسب)، بین شخصی (منظومه زناشویی و والدینی و چند نسلی ناکارامد) و فرا شخصی (مالی و کاری) ازجمله عوامل مداخله ای (میانجی) مؤثر در ازدواجهای در حال جدایی است. شرایط زمینه ای در زوجین متقاضی طلاق شامل رواج طلاق در خانواده اصلی، سابقه اعتیاد و دوستی با افراد با ازدواجهای ناموفق بود.
فهم خانه داری در بستر نقشهای جنسیتی : مطالعه کیفی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر بر اساس پژوهشی کیفی است که در آن تلاش شده، تا با انجام مصاحبه های عمیق کیفی با 26 زن خانه دار 23 تا 58 سال تهرانی، کیفیت زندگی زنان خانه دار بنا به روایت و تجربه زیسته ی آنان مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد. نتایج این تحقیق نشان می دهد، چگونه خانه داری در پروسه ها و زمینه های اجتماعی حک شده است و صرفاً با توجه به زمینه های اجتماعی قابل تفسیر است. آنچه در این پژوهش اهمیت می یابد آن است که دریابیم خانه داری چگونه توسط زنان، تعریف، تفسیر و ارزیابی می شود و در این صورت است که امکان صورت بندی نظری و مفهوم سازی میسر می گردد. چنانچه تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق نشان می دهد، میان رضایت از زندگی زناشویی و درک زنان نسبت به ارزیابی مثبت و یا منفی از خانه داری ارتباط وجود دارد و یا زنانی که بیشتر تحت تاثیر ایدئولوژی همسری و مادری قرار دارند، کمتر نسبت به خانه داری انتقاد می کنند. در حالی که زنان مسن تر خانه داری را جنبه ایی از کارهای زنانه در ازدواج می دانند، زنان جوان بر این باورند که کارهای خانه علی رغم ساخت نیافتگی، باید به عنوان کار تعریف شود.
تحلیل گفتمان و نقد الگوی خانواده مدرن مدنی در ایران پس از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نویسندگان با استفاده از نظریات و روشهای تحلیل گفتمانی تلاش می کنند تا در چشم اندازی از تاریخ اجتماعی و سیاسی معاصرِ جامعه ایران، عوامل الگوی خانواده مدرن مدنی را به عنوان محصول و کفایت تجربی گفتمان جامعه مدنی در سه سطح توصیفی، تفسیری و تبیینی تحلیل کنند. به این منظور، در این مقاله الگویی ترکیبی (برامده از آرای فرکلاف، لاکلاو و موفه) تنظیم و به کار گرفته شده است. در مجموع، مهمترین یافته ها و دستاوردهای تحلیلی و انتقادی مقاله عبارت است از: 1 الگوی خانواده مدرن مدنی تحت تأثیر دو پارادایم «تفسیری» و «انتقادی» و برخی مبانی معرفتی و نظری نظریه پردازانی همچون یورگن هابرماس و آنتونی گیدنز است. 2 این الگو بر محور مفاهیم «روابط و ارزشهای دموکراتیک» و «اصالت فرد» مفصل بندی شده و دالّ مرکزی آن «ارزشهای جامعه مدنی» است. 3 خانواده مدرن مدنی با ارکان هویتی جامعه ایران (بویژه آموزه های اسلامی و فرهنگ ایرانی) سازگاری و تناسب ندارد.
ویژگیهای روانسنجی مقیاس ایمان در رابطه زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی و تعیین برخی از ویژگیهای روانسنجی مقیاس ایمان در رابطه زناشویی به منظور تهیه ابزاری برای سنجش نگرش مذهبی در رابطه زناشویی انجام شد. به این منظور، 243 نفر به شیوه نمونه گیری خوشه ای از بین دانشجویان دانشگاه های استان تهران و همسران آنها انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بود از مقیاس ایمان در رابطه زناشویی که بر اساس مطالعات نظری و پژوهشی و مصاحبه با زوجین مذهبیِ موفق طراحی شد، پرسشنامه تقدس در ازدواج و مقیاس حضور خداوند در زندگی زناشویی ماهونی و همکاران (1999)، شاخص رضایت زناشویی هادسون (1992) و مقیاس مذهب گرایی اسلامی بهرامی احسان (1384). داده ها نیز با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t گروه های مستقل تحلیل شد. در بررسی یافته ها، روایی محتوایی سؤالات از نظر کارشناسان آگاه به موضوع و روایی صوری سؤالات از نظر آزمودنیهای شرکت کننده در پژوهش در مرحله پایلوت مورد تأیید قرار گرفت و 19 گویه در این مرحله حذف شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد 33 گویه باقیمانده از شش عامل الگوی عملی اعتقادی دینی، (عدم) تردید اعتقادی، اتکا به خداوند، حضور خداوند، ارزشگذاری مذهبی و مسئولیت پذیری دینی اشباع شده است. هم چنین نتایج نشان داد که ایمان در رابطه زناشویی دارای روایی همگرای معنی داری با نمره های پرسشنامه های تقدس در ازدواج، حضور خداوند در رابطه زناشویی، شاخص رضایت عمومی زناشویی، و مقیاس مذهب گرایی اسلامی بود (001/0>p). همبستگی نمره-های آزمودنیها در دوبار اجرای آزمون به فاصله زمانی یک هفته معنی دار بود (85/0=r) که نشان از پایایی بازآزمایی خوب مقیاس می داد (001/0>p). هم چنین ضریب آلفای کرونباخ کل سؤالات استخراج شده 94/0= αبود. با توجه به این یافته ها می توان نتیجه گرفت که مقیاس ایمان در رابطه زناشویی، ابزاری با روایی و پایایی مناسب برای سنجش نگرش مذهبی به زندگی زناشویی در زوجین است.