فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۰۱ تا ۳٬۰۲۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
پرسش اساسی این مقاله آن است که در دهه 05 شمسی در مناسبات تولید موسیقی در ایران چه تغییراتی رخ می دهد که موسیقی اعتراضی به عنوان ژانری مستقل سر بر می آورد؟ دهه 05 دهه ای است که مشهور به دهه تولد موسیقی معترض در ایران است. برای پاسخ به این پرسش با استفاده از مفاهیم کلیدی که برای پرداخت نظری پژوهش اهمیت دارند، ابتدا به تعریف مفهوم موسیقی اعتراضی پرداخته ایم و سپس علت انتخاب دهه 05 شمسی را به عنوان بازه انجام این پژوهش شرح داده ایم. موسیقی اعتراضی که ریشه در غرب دارد و در دهه 50 میلادی آغاز می شود، هم زمان با ورود به ایران، مناسبات تولید موسیقی در ایران را نیز دچار تحولاتی می کند. در روش شناسی پژوهش از ساختارگرایی تکوینی پیر بوردیو استفاده شده است که تشکیل و تکوین خرده میدان موسیقی اعتراضی را در سه سطح بررسی می کند: سطح روابط درون میدان، سطح عادت واره های کنشگران میدان و سطح رابطه میدان با میادین دیگر، به ویژه میدان قدرت. در این پژوهش نیز سعی شده است با استفاده از این سه سطح تحلیل که بوردیو استفاده کرده است، تصویر دقیقی از مختصات این میدان برای فهم مناسبات درون آن ارائه شود. نتیجه پژوهش را می توان به این شکل توضیح داد که در شکل گیری و تکوین خرده میدان موسیقی اعتراضی در ایران دهه 50، شیوه برخورد میدان قدرت با موسیقی و کنشگران فعال در این میدان به عنوان عاملی بسیار اساسی ایفای نقش می کند. همچنین پیشرفت های تکنولوژیک در فرآیندهای ضبط از عوامل سخت افزاری مؤثر در این تحولات است. مختصات اساسی جامعه ایران به عنوان جامعه مخاطب موسیقی اعتراضی نیز در شرایط ویژه ای قرار دارد و رشد شهرنشینی، رشد جمعیت جوان تحصیل کرده و همچنین فشارهای بین المللی سیاسی بر حکومت در برخی موارد حقوق بشری که در نتیجه خفقان سیاسی پدید آمده بود، همگی از عواملی هستند که زمینه های تحولات موسیقی اعتراضی در این دوران را شکل می دهند.
مرور نظام مند مطالعات ناظر به تعیین کننده های سلامت روان در جامعه ایرانی مورد کاوش: مقالات علمی پژوهشی داخلی 1385-1399(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۳
1 - 46
حوزههای تخصصی:
پراکندگی نتایج مطالعات، ضرورت مرور نظام مند پژوهش های ناظر به تعیین کننده های سلامت روان را به منظور رسیدن به تصویری نسبتا جامع از آورده ها و چالش های مطالعاتی آشکار می سازد. هدف مطالعه، شناسایی و سنخ بندی متغیرهای معطوف به سلامت روان در جامعه ایرانی است. پرسش اصلی مطالعه این است که در پژوهش های داخلی 1399-1385 موضوع سلامت روان در نسبت با چه متغیرهایی مورد توجه محققان علوم اجتماعی قرار گرفته است؟ مرور نظام مند 30 مقاله پژوهشی منتخب نشان می دهد سلامت روان متاثر از 36 متغیر در چهار سنخ اجتماعی، فرهنگی، زمینه ای و روان شناختی، محصول شرایط اجتماعی و فرهنگی است. متغیرهای اجتماعی در 6/36% موارد بیشترین فراوانی را دارا هستند و متغیرهای روان شناختی در 4/23% موارد کمترین اهمیت را نزد نویسندگان پژوهش های مرورشده داشته اند. این نتیجه نشانگر اهمیت شرایط اجتماعی و موید یافته های علمی جهانیِ ناظر به سهم بیشتر تعیین کننده های اجتماعی – نسبت به تعیین کننده های فردی و روان-شناختی - در سلامت و بیماری و به طور خاص سلامت و بیماری روانی می باشد. متغیرهای فرهنگی و زمینه ای نیز هر کدام به طور جداگانه در 30% پژوهش ها توجه پژوهشگران را به خود جلب نموده اند. عدم راهکار اجرایی در مطالعات، امتناع پژوهشگران داخلی از کاربست روش های کیفی و تفسیری، و بی توجهی به نوع مناسبات میان ساختار و مولفه های سیاسی با سلامت روان از جمله محوری ترین وجوه مغفول در پژوهش-های مرورشده است. این بررسی اهمیت عوامل اجتماعی و نیاز به اقدامات سیاستی و مداخلات جدی برای ارتقاء سلامت روان اعضای جامعه را برجسته می سازد.
بررسی سبک زندگی بیماران قلب و عروقی مراجعه کننده به بیمارستان های تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی بابل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۰ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷۷
۳۲۷-۳۰۱
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در سبک زندگی مرتبط با سلامت، بیماریهایی هستند که عمدتاً در عادات روزمره مردم استوار هستند. عادتهایی که مردم را از فعالیت بازدارند و آنها را به سوی یک رویکرد ماندگار هدایت کنند، می تواند منجر به یک سری از مسائل بهداشتی شود که خود باعث ابتلا به بیماریهای مزمن شده و عواقب تهدیدکننده ای را به دنبال داشته باشد. لذا این پژوهش با هدف بررسی سبک زندگی مرتبط با سلامت در بین بیماران قلبی و عروقی مراجعه کننده به بیمارستانهای تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی بابل انجام شده است. روش: در این پژوهش با 190 بیمار مبتلا به بیماریهای قلبی و عروقی که به علت فشار خون بالا، سکته قلبی، نارسائی قلبی و درد قلبی از طریق شماری در طول سه ماه انتخاب شدند، مصاحبه شد. پرسشنامه سبک زندگی از 10 قسمت شامل سلامت جسمانی، ورزش و تندرستی، کنترل وزن و کلیه، پیشگیری از بیماریها، سلامت روان شناختی، سلامت معنوی، سلامت اجتماعی، اجتناب از داروها و مواد مخدر، پیشگیری از حوادث و سلامت محیطی و پرسشنامه بیماریها از 15 سؤال تشکیل شده بود. در پایان، داده ها به کمک آزمون کای اسکوئر و تحلیل خوشه بندی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: 7/54 درصد بیماران مرد و 3/45 درصد زن بودند. میانگین سنی آنها 51 سال با انحراف معیار 7/14± سال بود. نتایج حاصل از آزمون کای اسکوئر نشان داد که ارتباط بین دو عامل جنسیت و سبک زندگی مرتبط با سلامت بیماران قلبی و عروقی، معنادار نبوده و مرد بودن به عنوان یک ریسک فاکتور خودش را نشان نداد. نتایج آزمون خوشه بندی نیز نشان داد تعداد زیادی از بیمارانی که از مشکلات قلبی و عروقی برخوردار بوده و به بیمارستانهای تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی بابل جهت درمان مراجعه کرده بودند، سبک زندگی ضعیف داشتند و تنها تعداد کمی از آنها از سبک زندگی خوب و مناسب برخوردار بودند. بحث: لزوم توجه و تأکید بر نقش آموزش بهداشت با هدف آشنایی بیماران با سبک زندگی مناسب باعث می شود تا از وقوع بیماریهایی مانند بیماری قلبی و عروقی به عنوان یک عامل پیشگیری کننده جلوگیری شود.
تأثیر شبکه های اجتماعی مجازی بر سرمایه اجتماعی و قابلیتهای یاد گیری سازمانی با نقش میانجی کنشهای یاریگرانه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۰ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۷۸
۷۴-۴۷
حوزههای تخصصی:
مقد مه: از ویژگیهای مهم شبکه های اجتماعی، اشتراک گذاری د انش مبد ل شد ه است که د ر ارتقای کمی و کیفی سرمایه اجتماعی مؤثر است. لذا هد ف از این تحقیق بررسی تأثیر شبکه های اجتماعی مجازی بر سرمایه اجتماعی و قابلیتهای یاد گیری سازمانی با توجه به نقش میانجی کنشهای یاریگرانه است. روش: جامعه آماری تحقیق شامل همه کارکنان و مد یران اد اره کل راه وشهرسازی استان مازند ران (402 نفر) هستند . بد ین منظور بر اساس جد ول مورگان 198 پرسشنامه با استفاد ه از روش خوشه ای چند مرحله ای از این جامعه جمع آوری شد . برای گرد آوری د اد ه ها از پرسشنامه های معتبر سرمایه اجتماعی با 24 سؤال، کنشهای یاریگرانه با 4 سؤال، قابلیتهای یاد گیری سازمانی با 17 سؤال و شبکه اجتماعی مجازی با 18 سؤال بکار گرفته شد ه است. روایی پرسشنامه با استفاد ه از تحلیل عاملی تأیید ی و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ بررسی و تأیید شد . یافته ها: آزمون فرضیه با نرم افزار لیزرل نشان د اد که شبکه اجتماعی مجازی بر سرمایه اجتماعی، قابلیت یاد گیری سازمانی، کنشهای یاریگرانه د ارد و سرمایه اجتماعی بر قابلیت یاد گیری سازمانی و کنشهای یاریگرانه بر قابلیت یاد گیری سازمانی تأثیر د ارد . بحث: با توجه به نتایج به د ست آمد ه سرمایه اجتماعی بر قابلیت یاد گیری سازمانی از طریق کنشهای یاریگرانه اثر مستقیم و غیرمستقیم می گذارد . به عبارتی با توجه به نقش تعد یل کنند ه کنشهای یاریگرانه، با ارتقای سرمایه اجتماعی مبتنی بر شبکه اجتماعی مجازی میزان قابلیت یاد گیری سازمانی افزایش می یابد .
تحلیل هماهنگی بین سیاست گذاری آموزش عالی و اشتغال و پیامد های آن (بررسی مورد ی د انشگاه شهید بهشتی)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۰ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۷۹
۲۷۲-۲۲۷
حوزههای تخصصی:
مقد مه: سیاست گذاری، تصمیم گیری با هد ف افزایش رفاه و یا حل یک مسئله اجتماعی است که چگونگی توزیع منابع و تسهیلات برای د ستیابی به اهد افی خاص را مشخص می کند . وجود هماهنگی د ر ارکان سیاست گذاری که مؤید نظم اجتماعی است، زمینه تحقق اهد اف نظام اجتماعی فراهم می کند . نهاد علم و به ویژه آموزش عالی د رصد د تربیت نیروی انسانی د ارای مهارتی است که متناسب با شرایط حال و آیند ه کشور، برخورد ار از د انش و توانایی به کارگیری آن باشد . معرف کارآمد ی نظام آموزش عالی میزان انطباق پذیری آن با بازار کار است. مسئله مورد بررسی این مقاله عد م هماهنگی سیاست گذاری بین بخش آموزش عالی و بخش اشتغال و پیامد های ناشی از آن است. روش: د ر این مطالعه، به اهد اف و سؤالات تحقیق د ر د و سطح تحلیل خرد و کلان پاسخ د اد ه شد ه است. د ر سطح کلان از شیوه تحلیل محتوا و تحلیل ثانویه به کمک آمارهای موجود و د ر سطح خرد ، از روش پیمایش استفاد ه شد . یافته ها: د ر سطح کلان تحلیل محتوای برنامه های توسعه پنج ساله نشان د اد ، فقط د ر 7 د رصد از مواد مرتبط با سیاست گذاریهای اشتغال و آموزش به رابطه هماهنگ میان این د و بخش توجه شد ه است. بیشترین هماهنگی د ر بین برنامه های توسعه، با 10.7 د رصد مواد ، د ر برنامه توسعه د وم (78-1374) قابل مشاهد ه است. همچنین به هر میزان د ر برنامه های توسعه، سیاستهای اشتغال و آموزش متناسب با یکد یگر تد وین بشود ، د ر سالهای پس از اجرایی شد ن آن، هماهنگی این د و بخش قابل مشاهد ه است. د ر سطح خرد نیز نتایج از ناهماهنگی بین بخشی گواهی می د اد . حد ود 40 د رصد از فارغ التحصیلان د انشگاه شهید بهشتی بیکار بود ند . از بین فارغ التحصیلان شاغل حد ود 12 د رصد تناسب بین رشته و شغل خود را خیلی کم ارزیابی کرد ه اند . بیکاری فارغ التحصیلان یا عد م تناسب شغل آنان با رشته و مقطع تحصیلی محصول ناهماهنگی د ر بین د و بخش اشتغال و آموزش عالی د ر کلان است و منجر به بروز مسائلی چون بیکاری تحصیلکرد گان، مهاجرت متخصصان و د ر نتیجه اتلاف سرمایه می شود . بحث: موج روزافزون بیکاری فارغ التحصیلان و نیرویهای متخصص د ر کشور حاصل این ناهماهنگی د ر این د و رکن نظام اجتماعی د ر سطح سیاستگذاری است که نه تنها ارتقای رفاه اجتماعی را به همراه نخواهد د اشت، بلکه منجر به مسائلی چون بیکاری نیروی انسانی متخصص، نارضایتی اجتماعی سیاسی و تمایل به مهاجرت از کشور خواهد شد .
رسانه، فرهنگ و رفتار های محیط زیستی (مطالعه موردی: شهروندان سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره اول زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱
71 - 48
حوزههای تخصصی:
رسانه ها در دنیای امروز نقش بی بدیلی در شکل دهی و هدایت افکار عمومی و جریان سازی رویدهای محیط زیستی دارند. درک عمومی از مسائل محیط زیستی وابسته به میزان توجه رسانه های جمعی و میزان تاثیرپذیری مخاطبان است. هدف مقاله حاضر بررسی تاثیر مصرف رسانه ای بر رفتارهای محیط زیست است. پرسش اصلی مقاله این است که "آیا مصرف رسانه ای می تواند تغییری در فرهنگ محیط زیستی (نگرش، ارزش، دغدغه، آگاهی) و رفتار محیط زیستی ایجاد کند؟". برای پاسخگویی به این سوال، ابتدا نظریه های مرتبط، مطرح و سپس "نظریه کاشت" در جامعه شناسی ارتباطات، به عنوان چارچوب نظری انتخاب گردید. روش تحقیق در این مطالعه پیمایش و جامعه آماری آن شهروندان شهر سنندج در سال 1398 است. حجم نمونه برابر با 437 نفر بوده و نمونه های مورد مطالعه با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردیدند. داده های تحقیق با استفاده از پرسشنامه و با روائی و پایایی مطلوب جمع آوری شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که میزان مصرف رسانه ای بر نگرش، ارزش و رفتار محیط زیستی تاثیر دارد. با این اوصاف، مصرف رسانه ای بر دغدغه ها و آگاهی محیط زیستی تاثیری ندارد. به نظر می رسد صدا و سیما با کمبود کارشناسان و متخصصانی روبرو است که بتوانند مشکلات محیط زیستی را به "گونه ای دیگر" عرضه کنند. به عبارت دیگر، به نظر می رسد برنامه ها نوعا، به صورت مستقیم و خام به مسائل محیط زیستی می پردازند و کمتر به جنبه های اجتماعی و فرهنگی آن می پردازند. این مشکل در جامعه شناسی محیط زیست تحت عنوان "حادثه_ محوری" شناسایی شده است.
بررسی تاثیردرگیری خانواده در اثر بخشی رفتار درمانی دیالکتیک (DBT) کوتاه مدت بر بهبود نوجوانان دختر دارای علایم اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۷
105-125
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیردرگیری خانواده در درمان با اجرای گروهی فنون رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT) به صورت کوتاه مدت به نوجوانان دختر دارای علایم اختلال شخصیت مرزی با حضور و عدم حضور مادران آنها بود. نمونه ای 46 نفره پس از غربالگری انتخاب و به روش تصادفی ساده به سه گروه: 1-آزمایش یک ( دختران نوجوان) 2- آزمایش دو (دختران نوجوان و مادرانشان) و 3- گروه کنترل (دختران نوجوان)، تقسیم شدند و مقیاس هنجار شده ویژگی های شخصیت مرزی کودکان(BPFS-C ) را در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری تکمیل کردند. داده های بدست آمده، با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس یک طرفه با اندازه گیری های مکرر تغییرات معناداری نشان نداد. تغییرات میانگین در گروه آزمایش یک و دو مشاهده شد اما در گروه دوم که دختران نوجوان همراه با مادرانشان فنون درمانی را دریافت می کردند تغییرات درمانی بسیار برجسته تر بود. مولفه های بی ثباتی عاطفی ، مشکلات هویت، روابط منفی و خود جرحی تغییر کرده بودند. نتیجه این که درمان دیالکتیکی برای نوجوانان مرزی مفید و تاثیر گذار است و حضور مادران در درمان اثربخشی درمان را در این نوجوانان افزایش می دهد و قابل توصیه به متخصصان بالینی می باشد.
بررسی ارتباط بین میزان استفاده از ابزارهای ارتباطی فناوری اطلاعات (تلفن همراه، اینترنت، اینستاگرام و تلگرام) با افسردگی دانش آموزان منطقه آزاد ماکور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی ارتباط بین، میزان استفاده از ابزارهای ارتباطی فناوری اطلاعات (تلفن همراه، اینترنت، اینستاگرام و تلگرام) با افسردگی دانش آموزان منطقه آزاد ماکو، بود.روش: پژوهش حاضر، از نوع همبستگی و با توجه به هدف از نوع کاربردی بود. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان نوجوان 17 تا 18 سال تشکیل دادند که، 265 نفر بصورت تصادفی طبق جدول مورگان انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسش نامه های، استفاده آسیب زا تلفن همراه، جنار و همکاران(2007) با 6 گویه؛ استفاده از اینترنت؛ یانگ (1998) با 3 گویه؛ افسردگی نوجوانان؛ کوتچر (2002) با 6 گویه؛ پرسش نامه محقق ساخته میزان استفاده از شبکه های اجتماعی با 6 گویه، در قالب مقیاس لیکرت و پنج گزینه ای استفاده گردید. تحلیل داده ها نیز با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری Smart PLS انجام گرفت.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد، ارتباط مستقیم و معنی داری بین میزان استفاده از ابزارهای ارتباطی فناوری اطلاعات (تلفن همراه، اینترنت، اینستاگرام و تلگرام) و افسردگی نوجوانان منطقه آزاد ماکو، وجود داشت(0/001>P).نتیجه گیری: استفاده از اینترنت، موبایل و شبکه های مجازی به دلیل جذابیت های کاذبی که برای کاربران ایجاد می کند، سبب از بین رفتن ارتباطات رو در رو شده و باعث درونگرا شدن افراد می شود به این ترتیب افراد کم کم از ارتباطات مستقیم دوری می کنند، در نهایت عامل افسردگی و تنهایی آن ها می شود.
رابطه بین سرمایه روان شناختی و مشارکت ورزشی دانش آموزان متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۵ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
92 - 107
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر سرمایه روان شناختی بر مشارکت ورزشی دانش آموزان انجام گرفت. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و از نظر نوع، کاربردی بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان متوسطه دوره دوم شهرستان دهلران در سال تحصیلی 98-1397بودند که بر اساس جدول مورگان 360 نفر به عنوان حجم نمونه و به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه های سرمایه روان شناختی لوتانز (2007) و پرسشنامه انگیزه مشارکت ورزشی گیل(1983) بودند که اعتبار آن با روش صوری و پایایی آن نیز بر اساس آلفای کرونباخ 86/0 حاصل شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از معادلات ساختاری و با نرم افزار Amos انجام شد. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد میانگین سرمایه روان شناختی 88/3 و مشارکت ورزشی 09/3 می باشد که در حد متوسط قرار دارند. نتایج همبستگی حاکی از رابطه مثبت و معنادار همه ابعاد دو متغیر با هم بود. همچنین نتایج معادلات ساختاری با نرم افزار Amos حاکی از این بود که سرمایه روان شناختی می تواند به میزان 64/0= R2 و 01/0≥P < /span> مشارکت ورزشی را پیش بینی نماید. با توجه به اینکه ضریب استاندارد رابطه برابر با 64/0 و معنادار است بنابراین متغیر سرمایه روان شناختی بر مشارکت ورزشی تاثیر مثبت داشت. نتیجه گیری: پیامدهای سلامت ورزش محور و مشغولیت فیزیکی دانش آموزان در عصری که فضای مجازی بر تمام حوزه های زندگی سایه افکنده است نقش بسزایی ایفا می کند.
سه اپیزود انقلاب فرهنگی: از پیدایی تا نهادینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انقلاب فرهنگی بیشتر به یکی از نتایج ناگزیر انقلاب اسلامی فروکاسته شده و پیامد تحمیل اراده ی حاکمیت بر نظم دانشگاهی دانسته شده است. حال آنکه چیستی این رخداد تنها با درنظرگرفتن شرایطی که آن را امکان پذیر کردند، ارتباطش با جامعه و توصیف فربه ی رخدادهای گوناگون قابل درک است. افزون بر این، مشکل اصلی پژوهش های موجود این است که بر لحظه ی پدیداری انقلاب فرهنگی تمرکز دارند. از این رو، در این مقاله، کوشش شد با تکیه بر تحلیل هم آیند توصیفی عمیق تر ارائه شود، و سپس به این موضوع مهم پرداخته شود، چگونه انقلاب فرهنگی به امری پروبلماتیک در سال های پس از انقلاب بدل شد. با تکیه بر تحلیل تاریخیِ مجموعه عوامل هم آیند، سه اپیزود پیدایی، نهادینگی، و بازگشایی دانشگاه ها شناسایی شدند. افزون بر این، مجموعه ای از رویدادها ردیابی شدند، از قدرت یافتن اسلام گرایان، ضعف دولت، تسخیر سفارت آمریکا، و ناآرامی های مرزی تا پاکسازی های گسترده، انتخابات نخستین مجلس، و بمب گذاری ها (در دفتر حزب جمهوری اسلامی و ساختمان نخست وزیری)، که در مرحله پیدایش اثرگذار بودند. وانگهی مجموعه رخدادهای درهم تنیده ای در متن مقاله گزارش شدند، مانند: ویژگی دانشگاه پساانقلابی، گستره ی انقلاب فرهنگی، و مسئله ی مقام مسئول در حوادث دانشگاه. توضیح همه ی این فرآیندها نشان می دهد چگونه چهره ی تازه ای از اداره ی جامعه در سال های پس از انقلاب ذیل پروبلماتیک فرهنگ ممکن شد. در این مقاله به هم آمیزی مؤلفه های گوناگون این پروبلماتیک یعنی برآمدن عقلانیت دینی، نهادهای متمایز، تکنیک ها و رویه های تازه ای برای اداره جامعه جایگزین شیوه های پیشین و از این مهم تر، توصیفی ژرف از کشمکش های نیروهای گوناگون پرداخته شد
طراحی و اعتباریابی الگوی دانشگاه خدمت محور از منظر خبرگان آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خدمت محوری یک عامل تعیین کننده و یک جهت گیری استراتژیک برای دانشگاه است که باید متناسب با تغییرات و درک نیاز جامعه باشد. بر این اساس، هدف اصلی پژوهش حاضر تدوین الگویی برای دانشگاه خدمت محور در چارچوب خدمت به جامعه بوده است. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش نظریه داده بنیاد انجام شد. نمونه گیری با روش هدفمند (از نوع گلوله برفی) انجام شده که شامل 15 نفر از خبرگان آموزش عالی بودند. جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و بررسی اسناد بوده و بر مبنای رهیافت نظام مند استراوس و کوربین (کدگذاری باز، محوری و انتخابی) تحلیل شدند. اعتبار سنجی از طریق مثلث سازی، بازبینی مشارکت کنندگان و خبرگان آموزش عالی صورت گرفت. یافته های این پژوهش نشان داد که ابعاد الگوی پارادایمی شامل شرایط علی (نیروی انسانی، شیوه های خدمت رسانی، فرهنگ دانشگاهی، استقرار نظام تضمین کیفیت خدمات، ساختار دانشگاه، رهبری و مدیریت دانشگاه، منابع مالی مستقل و ویژگی مطالبه گری ذی نفعان)، پدیده محوری (دانشگاه خدمت محور)، شرایط زمینه ای (پایبندی به ارزش های اخلاقی، بسترسازی و تمهید امکانات، رسالت و مأموریت دانشگاه، چابک سازی، حاکمیت اعتماد جمعی و خودکارمدی جمعی)، شرایط مداخله گر (فرهنگ عمومی، عوامل درون دانشگاهی وبرون دانشگاهی)، راهبردها (فرهنگ سازی، توسعه تعامل و ارتباطات، حفظ استقلال دانشگاهی و آزادی علمی، توانمندسازی، مدیریت مشارکتی)، پیامدها (ارتقاء کیفیت خدمات، توسعه دانش و آگاهی، توسعه فناوری و مشتری محوری) می باشد که بر اساس آن ها مدل دانشگاه خدمت محور طراحی و اعتبار یابی شد.
پژوهشی نو درکاربری پیکرک های انسانی پیش از تاریخ شرق باستان مشکلات تفسیر یک اثر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در کاوش های باستان شناسی به داده هایی برخورد می شود که به صورت کاملاً آگاهانه و با قصد خاصی تغییرشکل داده و مورد استفاده قرار گرفته اند، یکی از این موارد پیکرک های نمادین هستند. پیکرک ها از رایج ترین یافته های باستان شناسی هستند که وجود شمار فراوان آن ها نشان از بهره گیری از آن ها در تمام جوانب زندگی شامل مسائل اقتصادی، اجتماعی و ادراکات می گردد. پیکرک سازی جهش بزرگ فرهنگی بود که در پارینه سنگی جدید رخ داد و نشان دهنده یک فرایند پیچیده اجتماعی بود. این گونه داده ها را نماد اسطوره یا قربانی همچنین الهه باروری یا ایزدبانو و تمثال های مذهبی و تعدادی نیز مجسمه تزیینی و بازیچه نامیده اند. تقریباً در تمامی پیکرک های مادینه نقطه مشترک برهنگی آن هاست و تأکید بر بزرگی سینه و شکم و مهم تر از همه تأکید بر باردار بودن و زایمان دارد. پیکرک های گلی معمولاً خرد شده و دور انداخته شده اند و تعداد اندکی از پیکرک های مادینه گلی یا سنگی و... هستند که شکسته و دورریز نشده اند. دراین تحقیق سعی خواهد شد با استفاده از مدارک باستان شناختی و مردم شناسی، کاربری تعدادی از این گونه پیکرک ها را تبیین نماییم و معتقدیم که این پیکرک ها در نقاط مختلف جهان با فرهنگ های متفاوت به دست آمده اند و باید معنا و کاربرد آن ها را در متن جامعه، باستان شناسی، اسطوره و مردم شناسی مبدأ آن داده مطالعه نمود و بدون شک این پیکرک ها نقش بسیار مهمی در آیین جامعه آن روز ایفا می نمودند؛ تفسیرهای مختلف نیز شاید بدین دلیل است که کاربری پیکرک ها را نیافته و مشکل اساسی در شناسایی کاربری این گونه داده ها عدم شناخت تمامی مسائل عقیدتی است که در فرهنگ مادی و وسایل به جای مانده، نمود نیافته اند، همچنین یک تفسیر را نباید به تمامی داده های هم شکل تعمیم داد، چون کاربری آن ها متفاوت است و در انتها با ارائه نمونه های مردم شناسی امتداد عقاید پیش از تاریخی را تا عصر حاضر مشاهده نمود.
ساختار خانواده ایرانی در دوره ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانواده به عنوان نهاد یا گروه اجتماعی دائماً در حال تغییر و تحول است. مطالعه ساختار خانواده و کم وکیف کارکردها در ارتباط با اعضایش و جامعه، مهم ارزیابی می گردد. متاسفانه در تاریخ طولانی ایران تحول خانواده به طور جدی مورد مطالعه قرار نگرفته است. این مقاله تلاشی مقدماتی برای شناخت ساختار و کارکردهای خانواده در دوره ساسانی با روش اسنادی است. یافته های این تحقیق نشان می دهد؛ نوع غالب خانواده در دوره ساسانی «خانواده گسترده» بوده که با دو نهاد سیاسی و دینی دیگر، جامعه آن روز ایران را می ساخته است. ساختار خانواده در این دوره مردسالار بوده و تعدد زوجات رواج داشته و ازدواجهای درون گروهی تجویز می شده است. دین رسمی زرتشتی خانواده را نهادی مقدس و نقش اصلی آن را فرزندآوری می دانسته است. کارکردهای اصلی دیگر خانواده تولید و تامین اقتصادی خانواده و اجتماعی کردن و آموزش فرزندان بوده که باید شغل پدر و مادر را به ارث برده و ادامه می دادند. در این دوره خویشاوندان پدری جایگاه برتری نسبت به خویشاوندان مادری داشته اند، و پسر ارشد با همسر و فرزندانش با پدر و مادر زندگی می کرده است.
اسکان غیررسمی و آسیبهای اجتماعی در شرق مازندران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۹ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷۵
۳۱۹-۲۸۳
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مسئله حاشیه نشینی نه تنها منجر به سیاه نمایی چهره بیرونی شهر می شود بلکه دارای عواقبی نامطلوب و جبران ناپذیرتر است. شناسایی آسیبهای اجتماعی ناشی از حاشیه نشینی، از مهم ترین مسائل شهری است که باید آن را موردتوجه قرار داد. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه میان میزان حاشیه نشینی با آسیبهای اجتماعی شرق استان مازندران است. روش: روش پژوهش از نوع کمی، پیمایشی بود. جامعه آماری شامل افراد ساکن مناطق حاشیه نشین شرق استان مازندران بود که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین و با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای و سپس تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته بوده که تحلیل آن با مدل معادلات ساختاری و نرم افزار Amos صورت گرفت. یافته ها: حاشیه نشینی بر شکل گیری آسیبهای اجتماعیگرایش به خشونت، مصرف مشروبات الکلی، قانون گریزی، احساس ناامنی، اختلالات روانی، اختلال در سلامت اجتماعی، گرایش به اعتیاد، بی اعتمادی، انزوای اجتماعی، ازخودبیگانگی اجتماعی، فقر اقتصادی و احساس محرومیت تأثیر مثبت دارد. همچنین نتایج معادلات ساختاری نشان گر برازش و قابل قبول بودن مدل نظری پژوهش بود. بحث: پدیده حاشیه نشینی در مازندران حاصل و برونداد مشکلات اجتماعی و ساختاری درهم تنیده است و مسائل اجتماعی فراوانی را در پی دارد. لذا سیاست گذاران و مسئولان، باید در برنامه ریزی ها، توجه جدی تر و هماهنگ تری در جهت رفع نواقص و کاستیهای مناطق حاشیه نشین اعمال کنند.
دینداری و سلامت: بررسی رابطه دینداری و سبک زندگی سلامت محور در بین شهروندان شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر کاوشی جامعه شناختی برای بررسی رابطه دینداری و سبک زندگی سلامت محور در میان شهروندان شهر شیراز بوده است. دین اسلام به عنوان یکی از ادیان آسمانی دارای گزاره های بسیاری در زمینه بهداشت و سلامت بوده و تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر ابعاد مختلف دینداری (مناسکی، پیامدی، عاطفی و اعتقادی) بر سبک زندگی سلامت محور انجام گرفته است. این تحقیق با روشی پیمایشی انجام گرفته است که جامعه آماری آن را شهروندان 15-59 ساله شهر شیراز تشکیل داده اند. نمونه مورد مطالعه برای این تحقیق 384 نفر بوده است که پرسشنامه های مربوط به آن در مناطق ده گانه شیراز توزیع و جمع آوری گردیده است. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که همه ابعاد دینداری به جز دینداری عاطفی بر سبک زندگی سلامت محور تاثیر معناداری داشته اند و به طور کلی قادر به تبیین حدود 27 درصد از تغییرات متغیر سبک زندگی سلامت محور بوده است. در این بین بیشترین تاثیر از آن بُعد پیامدی می باشد که بتای آن برابر با 0/323 میباشد.
بازنمایی مسائل اجتماعی در سینمای پس از انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فیلم های سینمایی از شرایط اجتماعی هر جامعه متأثر هستند و در عین حال، مسائل اجتماعی را بازنمایی می کنند. هدف اصلی مقاله حاضر، مطالعه چگونگی بازنمایی مسائل اجتماعی در سینمای پرمخاطب پس از انقلاب اسلامی ایران است. بدین منظور با به کارگیری روش تحلیل محتوای کیفی، ۳۷ فیلم اجتماعی و پرمخاطب بررسی شده اند. یافته ها نشان می دهند سینمای ایران پس از انقلاب، چهاردهه را پشت سر گذاشته که هر دوره، مسائل اجتماعی مختص به خود را داشته است. دوره اول (دهه شصت) سینمای جنگ است؛ سینمایی که به شدت از فضای نبرد متأثر است و نوعی انکار مسئله اجتماعی در آن وجود دارد. در این دوره، نوعی تقدس گرایی بر سینما حاکم است و مسائل مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی داخلی به حاشیه می روند. در دوره دوم (دهه هفتاد) مسئله زنان، بستر اصلی طرح مسائل اجتماعی است و مسائل جدید زنان، ظهور زنان مدرن، نقش و موقعیت اجتماعی جدید زنان، نابرابری جنسیتی، تابوشکنی زنان و افزایش آگاهی آنان بررسی می شود. دوره سوم (دهه هشتاد) سینمایی است که پروبلماتیک آن، خانواده طبقه متوسط است و مسائل اجتماعی، دامن گیر اعضای خانواده می شود. دوره چهارم (دهه نود) با سینمایی انباشته از مسائل اجتماعی مواجهیم که تعدد و پراکندگی آن در بستری از خشونت بازنمایی شده است.
پژوهشی بر شاخص ترین نقوش نمادین گیاهی در گچبری های ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ر دوران باستان نقوش و نشا ن های نمادین علاوه بر جنبه های تزئینی بیانگر مسائلی مهم در باب فرهنگ، هنر و حتی ساختارهای اجتماعی یک حکومت و کشور است. در دوره ساسانی نیز نقوش نمادین با توجه به درهم آمیختگی دین و سیاست رونق بیشتری گرفته است، به نحوی که در اکثر آثار هنری به جای مانده از دوره ساسانی می توان نمونه ای از آن ها را مشاهده نمود. هنر گچبری در دوره ساسانی ازجمله هنرهای توسعه یافته ای است که نسبت به دوره های قبل به اوج پختگی خود رسیده و شاهد کاربرد وسیع آن به صورت اشکال متنوع نمادین در بناها و کاخ های ساسانی هستیم. بررسی نقوش گیاهی نمادین گچبری های دوره ساسانی، ضرورتی است که متأسفانه تاکنون به طور مستقل و مبسوط به آن پرداخته نشده است. این پژوهش بر اساس هدف از نوع تحقیقات بنیادی و بر اساس ماهیت و روش از نوع تحقیقات تاریخی به شمار می رود. نتیجه این بررسی نشان می دهد که غالب نقوش نمادین موجود در گچبری های دوره ساسانی ریشه مذهبی دارند، این نقوش هرچند در قالب نقوش متعدد و متنوع گیاهی به نمایش درآمده اند، لیکن هر یک از آن ها به عنوان یک سمبل از باورهای دینی و اعتقادی است. انگور و درخت زندگی ازجمله نمادهایی است که در ایران نمادی از باروری و برکت و جاودانگی هستند و همواره در این دوره این نقوش در آثار گچبری قابل مشاهده است، همچنین نقش نیلوفر معرف یکی ایزدان دین مزدیسنا است.
نقش علایق برسازنده ی شناخت در کتب جامعه شناسی دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش علایق برسازنده شناخت در کتب جامعه شناسی دوره دوم متوسطه است. برای تحقق این هدف با استفاده از روش کیفی و با رویکردی انتقادی به بررسی محتوای کتاب های درسی پرداختیم. در این پژوهش نقد به دو صورت انجام می گیرد. 1- نقد درون متنی 2- نقد برون متنی. نقد برون متنی، براساس الگوهایی است که چارچوب نظری- در این جا نظریه هابرماس درباره شناخت و نقش علایق در برساخت آن - در اختیار ما قرار می دهد نقد درون متنی نیز، معطوف به تحلیل انسجام درونی متن است. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش، رویکرد و علاقه جدیدی در کتاب های درسی وجود دارد که بر اساس آن تلاش شده علم جامعه شناسی مورد نقد و بررسی قرار گیرد. این علاقه هر چند شامل ترکیبی خاص از علایق سه گانه مطرح شده توسط هابرماس است ولی اساساً ذیل هیچ یک از این علایق قرار نمی گیرد و می توان آن را «علاقه به بومی سازی» نام نهاد. عناصرتشکیل دهنده این علاقه جدید، عبارتند از 1- عناصری از جامعه شناسی غربی رایج 2- عناصری از عرفان ، فلسفه و الهیات و 3 - عناصری از هویت ملی یا همان ناسیونالیسم ایرانی.
مطالعه ادراک متخصصان حوزه سالمندی پیرامون پدیده سالمندی: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۲
115 - 158
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به مطالعه ادراک متخصصان حوزه سالمندی پیرامون پدیده سالمندی پرداخته است. این تحقیق با رویکرد کیفی پدیدارشناسی انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه اساتید و پژوهشگرانی که در حوزه سالمندی و جمعیت شناسی فعالیت داشته اند که تعداد هجده نفر براساس قاعده اشباع به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزارگردآوری داده ها مصاحبه عمیق ومطالعه متون نظری سالمندی پیرامون مددکاری اجتماعی سالمندی بوده است که درنهایت داده ها با تکنیک تحلیل تماتیک تحلیل شدند. ازتجزیه و تحلیل یافته ها سه تم اصلی پیرامون نیازها، پیامدهای سالمندی و مسئله ساز شدن آن استخراج شد که بیانگر آن است که سالمندان دارای نیازهایی از جنس اقتصادی، اجتماعی و بهداشتی اند و سالمندی جمعیت پیامدهای متنوعی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی برساختار کشور دارد که هم جنبه مثبت و هم جنبه منفی دارد. همچنین سالمندی جمعیت اگر با برنامه ریزی، تقویت جمعیت فعال و جایگرینی مثبت، صورت گیرد هم برای کشور و هم فرد سالمند نه تنها یک چالش بلکه یک فرصت شناخته می شود. نتایج نشان داد سالمندان دارای نیازهای متعددی بوده و سالمندی جمعیت دارای پیامدهایی است که این پیامدها صرفاً منفی نیستند و مددکاران اجتماعی به عنوان یکی از نیروهای اصلی برای جلوگیری از تبدیل شدن سالمندی به بحران و استفاده از آن به عنوان یک فرصت بر ساختار کشور نقش دارند.
اثربخشی آموزش مهارت های مثبت اندیشی با تاکید بر آموزه های دینی بر انگیزش پیشرفت و خودکارآمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۵ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
89 - 101
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت های مثبت اندیشی با تاکید بر آموزه های دینی بر انگیزش پیشرفت و خودکارآمدی دانش آموزان انجام شد. روش: روش تحقیق در این پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش دختر مقطع دوره اول متوسطه دبیرستان پویا در منطقه 4 شهر تهران در سال تحصیلی 98-1397 بودند. گروه نمونه مشتمل بر 30 دانش آموز بود که به صورت تصادفی انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری قرار گرفتند. گروه آزمایش در قالب ۸ جلسه یک ساعته در 4 هفته( هر هفته دو جلسه)برنامه آموزش مهارت های مثبت اندیشی با تاکید بر آموزه های دینی دریافت کردند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با مقیاس انگیزش پیشرفت هرمنس (1970) و پرسشنامه خودکارآمدی شرر و همکاران (1982) جمع آوری و پس از بررسی و تایید پیش فرض ها با روش تحلیل کوواریانس چند متغیره در نرم افزار SPSS-25 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد در مرحله پس آزمون انگیزش پیشرفت و خودکارآمدی گروه آزمایش بهبود معنی داری داشت(p<0.05). نتیجه گیری: برنامه آموزش مهارت های مثبت اندیشی با تاکید بر آموزه های دینی بر انگیزش پیشرفت و خودکارآمدی تأثیرگذار بوده است که این یافته، توجه ویژه مسئولین در بخش آموزش و پروش را می طلبد.